الان داريم داخل خانه را جوري مي سازيم كه چند وقت ديگر بايد آنها را بريزيم دور، مثلا سي سال پيش ساختيم و امروز ريختيم دور، كلنگ مي زنيم و جور ديگر مي سازيم
مهدي عليزاده
يكي از كساني كه دعوت «زيباشهر» را براي معرفي معمار و معماري به همگان پذيرفت، مهدي عليزاده بود. مهندس مهدي عليزاده، فارغ التحصيل دانشكده هنرهاي زيبا در طول ۴۵ سال فعاليت چشمگير خود، كارنامه درخشان از خود بجا گذاشته است. خالق طرح هايي نوآورانه و بديع در چارچوب پروژه هاي مسكوني بوده است. كارهايي بزرگ در چارچوب پروژه هاي صنعتي، اداري انجام داده است.
عليزاده به «زيباشهر» توصيه مي كند كه اهميت كار خودش را بشناسد، ابعاد رسالتش را درك كند. براي معرفي بحث هاي تخصصي به عموم چه چيزهايي را در نظر بگيرد، خصوصا وقتي از ملموس ترين اثر معمار، يعني خانه صحبت مي شود.يكي از كساني كه دعوت «زيباشهر» را براي معرفي معمار و معماري به همگان پذيرفت، مهدي عليزاده بود. مهندس مهدي عليزاده، فارغ التحصيل دانشكده هنرهاي زيبا در طول ۴۵ سال فعاليت چشمگير خود، كارنامه درخشان از خود بجا گذاشته است. خالق طرح هايي نوآورانه و بديع در چارچوب پروژه هاي مسكوني بوده است. كارهايي بزرگ در چارچوب پروژه هاي صنعتي، اداري انجام داده است.
عليزاده به «زيباشهر» توصيه مي كند كه اهميت كار خودش را بشناسد، ابعاد رسالتش را درك كند. براي معرفي بحث هاي تخصصي به عموم چه چيزهايي را در نظر بگيرد، خصوصا وقتي از ملموس ترين اثر معمار، يعني خانه صحبت مي شود.
شايد شما قصد داشته باشيد مفهوم دقيقي از «خانه» به مردم ارايه بدهيد، مثال مي زنيد، تا مفهوم خانه را ارايه بدهيد. شايد تصور مي كنيد كه نمي دانند يا حتي مي دانند اما اين مفهوم در ذهن آنها آشفته است. يك دايره المعارف كارش اين است چون از هر لغت چند مفهوم و معني را ارايه مي كند و شكل گيري دايره المعارف يكباره نبوده و تدريجي بوده است، نوشته شده و در طول مدت زمان تكميل شد، كساني ابتدا نوشتند و كساني در ادامه به آن اضافه و كم كردند. اصلاح كردند تا مفاهيم روشن شود. پس براي انتقال مفاهيم كار به يكباره انجام نمي شود. مي خواهم بگويم اين ميخي است كه بايد با چكش به آرامي و متداوم كوبيده شود. شما هم مي خواهيد مفهوم دقيق از خانه ارايه بدهيد ولي اين كار كاري تدريجي است.
بايد بدانيد، اين كار ده ساله يا شش ساله است، بايد پله پله در اين مسير قرار بگيريد تا «خانه» را در روزنامه و در اين صفحه معرفي كنيد.
نگاه كنيد، جريان هاي فرهنگي - اجتماعي براي جا افتادن اول از همه به گذشت زمان، دوم به راه روش متفاوت و موثر احتياج داشته است تا اثرپذير شود، جا بيفتد و مفاهيم خود را القا كند و ساختار خود را به تدريج بشناساند.
حالا در ارتباط با معرفي خانه شما به چه چيز نياز داريد: بايد بتوانيد بگوييد در زمانه امروز ساختار زندگي خانوادگي چه جور است، البته در ارتباط به خانه. مثلا چند دهه پيش مردم متوجه شده بودند، نياز به يك ميهمانخانه دارند، يك اتاق مجزا براي دعوت از ميهمان. ابعاد آن هم بستگي به بضاعت آنها داشت ۴ در ۵، ۳ در ۴ و يا هر چيزسرويس هاي غذاخوري و چيزهاي قشنگ خود را آنجا مي گذاشتند، هميشه در آن بسته بود و چند مبل آنجا تنها بودند، جايي بود، نزديك به آرزوهاي صاحبخانه براي تقديم به ميهمان كه عزيز بود، حتي اگر خودشان در اتاقي كوچكتر با جمعيتي ۶ نفره، ۸ نفره و يا ۱۰ نفره زندگي مي كردند.
ولي آيا الان اتاق ميهماني مجزا وجود دارد؟ ديگر همه فضاها به داخل هم رفته است.
پس توجه كنيد: اين انتقال مفهومي ساده نيست و فكر نكنيد مفهومي دم دست و موجود است تا به مردم انتقال بدهيد.
خصوصاً موجوديت اين مفاهيم در جامعه ما كه تحت تاثير افكاري التقاطي است، اين مفاهيم ناپيداتر و ناملموس تر است.
مثلاً مثال مي زنم، در جامعه ما حجاب يك باور است.
اما جالب اينجاست كه در واحدهاي مسكوني تازه اين حجاب دريده مي شود و همه فضاها پيدا و هويداست نگاه كنيد اين تعارض ها همه جا است.
از ۶ نفر خانواده ممكن است امروز، چهارنفرشان در هفته يكبار بيشتر ناهار نخورند، مفاهيمي چونFast Food به زندگي آمده است و همه اينها مي تواند با ابعاد آشپزخانه در ارتباط باشد.
پس خانه اين نيست كه در مجله معرفي مي شود، خانه چيزي است كه اتفاق مي افتد و جريان دارد در بستر اجتماعي. مثلاً اول بايد فرهنگ غذاخوردن معرفي شود، مساله ناهارخوردن در خانه و بعد تاكيد به چگونگي خانه؛ كه مثلاً ديوارش سيماني است پس كاري كه مي كنيد مهم است؛ شما با اين كار مي توانيد انتقال بدهيد كه مثلاً باتوجه به مفاهيم زندگي امروز آشپزخانه يك در يك متر كافي است.
به طور خلاصه تر، مناسبات داخل خانه مبتني بر مسايل فرهنگي - اجتماعي بين اعضاء خانواده كه مساله ايست تاثيرپذير از خيلي از عوامل را بايد بشناسيد كه خودش در ارتباط با مسايل بيرون خانه، مثل در و پنجره و فضا و اشراف است.
بعد هم مي خواهيد كه به زيباشناسي بپردازيد؛ نيز نبايد از اين مساله غافل شويد، مثلاً فرض كنيد كه بشر كه اجداد دوردستش ماهي است، مثل آنها از هر چيز كه برق مي زند خوشش مي آيد و استفاده از عناصر براق را در خانه ها مي بينيد، پس شما نمي توانيد بنا به سليقه خود به اكثريت بگوييد از اين عناصر استفاده نكنيد، چيز ديگري بكار ببريد.
پس شما بايد در انتخاب به مردم كمك كنيد، نه اينكه چيزي را تحميل كنيد، چون اين انتخاب در جامعه ما با التقاط انديشه ها و بيان هاي متعارض براي مردم چندان كار ساده اي نيست و سليقه آنها آشفته است و مردم نمي توانند آن را شكل بدهند و اين محصول هر آنچه است كه در پيرامون اتفاق مي افتد، سنت از يك طرف اين را مي گويد از طرف ديگر بياني از ماهواره شنيده مي شود.
ديگر جامعه امروز مثل جامعه فئودالي گذشته نيست كه همه خشت روي خشت مي گذاشتند. مثل هم مي ساختند و فضاي داخلي را گچ مي كردند.
هيچ چيز نمي تواند مجرد باشد، خانه هم همينطور. همانطور كه آن خشت و گل و گچ دروني با نظام فئودالي منطبق بود خانه امروز هم منطبق بر همه مسايل امروزي است.
اصل موضوع اين است، شما بايد برسانيد كه داخل خانه چقدر اهميت دارد. الان داريم داخل خانه را جوري مي سازيم كه چند وقت ديگر بايد آنها را بريزيم دور، مثلا سي سال پيش ساختيم و امروز ريختيم دور، كلنگ مي زنيم و جور ديگر مي سازيم، ولي سوال مي كنم چه جوري خانه ۳۰۰ ساله در جامعه ديگر كلنگي نيست و خراب نمي شود؟ جوابش اين است در جامعه اروپايي پس از رنسانس خط مشي اجتماعي استواري به وجود آمد كه هر چيزي گران جان است و ديرپا و مي توانند همواره استفاده كنند و خودشان در اصلاح آن دخل و تصرف كنند و سرمايه هايشان هدر نرود و اين سرمايه ها را ما هدر مي دهيم، مي سازيم و بعد خراب مي كنيم و فقط توان اقتصادي خودمان را با جوامع اروپايي مقايسه كنيم؟پس تصور اينكه «خانه» اين است و بستري ندارد سخت اشتباه است و وظيفه شما معرفي تمام بسترهاي خانه است، مناسبات داخلي، ارتباط آن با جامعه اطراف و حتي اينكه همه اينها درطول زمان به كجا مي رسد.
فرض كنيد آيا الان جامعه ما به مجموعه واحدهاي كوچك احتياج ندارد كه مكان هاي عمومي كنار آن باشد و فقط شخص براي خواب به واحد خود سر بزند؟ شايد گره حل مشكل مسكن امروز اين باشد، نه فروش زمين ها و ساخت واحدهاي بزرگ و ساخت خانه. اين تفكرات تازه را بايد به وجود بياوريد. بايد جريان هاي تازه به وجود بيايد، بروز كند و بعد تاثير بگذارد، در صورتي كه هنوز تفكر حاكم، ساخت واحدهايي است كه شايد با زندگي امروزه مناسبت نزديك نداشته باشد.
شما كار بزرگي را شروع كرده ايد و اصل را هم بر اين نگذاشته ايد كه چهار تا خانه را معرفي كنيد.
به كمك اين صفحه، با كمك ابزار ژورناليستي، مطلب، مقاله، مصاحبه و كاريكاتور مي توانيد اين مفاهيم را انتقال بدهيد. اگر مي خواهيد كاري براي مسكن مردم انجام بدهيد، اشتباه است كه برويد و بگوييد «اين فلاني، اين كارش و ۶ تاي ديگر ساخته است و اينجوري و اونجوري است.» اين كار بدي نيست، ولي اصل موضوع شما اين است كه مفهوم زيستگاه را بشناسانيد، مفهوم خانواده را بشناسانيد، ساختار آن را تعريف كنيد و مناسبات اجتماعي را معرفي كنيد و شايد جريان ساز باشيد و مثلا مفهوم اين مجموعه واحدهاي كوچك را روشن كنيد و ثابت كنيد كه نياز امروز جامعه است.
در ادامه هم بايد بدانيد با ايجاد فراواني، يعني توليد مطالب بسيار و قوي از اين دست موفق خواهيد بود، روزي مردم همه گل ها را در خيابان مي چيدند. اما چند سال قبل آنقدر گل كاشته شد كه ديگر مردم آنها را نكندند!