احمد جلا لي فراهاني 
تمام شد! بالاخره ماجراي پر سر و صداي جنجالي جيسون ويليامز به پايان رسيد. هيات منصفه دادگاه جيسون در بعدازظهر ناراحت كننده جمعه هفته اي كه گذشت او را از اتهام قتل عمد در ماجراي شليكش به راننده اش در قصر مجللش تبرئه كرد. در عين حال آنها جيسون را در مورد تلاش براي پنهان ساختن مرگ راننده اش كه شائبه يك خودكشي را به ذهن متبادر مي سازد محكوم كردند.
اعضاي هيات منصفه كه براي صدور حكم اين ستاره سابقNBA بيش از ۴ روز و ۲۳ ساعت به مشورت با يكديگر پرداخته بودند نتوانستند به يك راي مشترك در مورد دومين اتهام جدي او مبني بر بي احتياطي اش در شليك گلوله دست يابند. بنا به گفته يكي از اعضا هيات منصفه آنها ۴ تا ۸ دليل عمده براي تبرئه اين ستارهNBA مشهور داشته اند. آنها همچنين او را از اتهام تهديد و ارعاب بر بكارگيري اسلحه براي اهداف غيرقانوني تبرئه كردند.
اگرچه تناقضات فراواني در اين حكم و پيروزي ويليامز در دادگاه جنجالي اش وجود دارد. به طوري كه چهار نفر از اعضاي هيات منصفه معتقد بودند كه او در اين ماجرا مجرم است و او تلاش بي وقفه اي براي زد و بند انجام داده و شواهدي در اينباره وجود دارد. همچنين دلايل متعددي وجود دارد كه ثابت مي كند ويليامز تلاش هاي فراواني براي عدم توقيف خود توسط ماموران انجام داده است و حتي تلاش بسياري براي جعل اسناد و شواهد انجام داده است تا حداقل محكوميت را براي خودش بخرد و اين در حالي است كه اگر ادعاي آنها ثابت شود لااقل ۱۳ سال زندان در انتظار جيسون ويليامز خواهد بود. ولي چون اين ورزشكار ميليونر تاكنون اصلا سابقه جزايي نداشته كسي حاضر نيست به پشت سر او نگاه كند. در حالي كه اگر تمام اعضاي هيات منصفه متفق القول مساله قتل راننده جيسون را تاييد مي كردند او بايد ۵۵ سال به زندان مي رفت و آب خنك نوش جان مي كرد.
دادياران اين حق را دارند كه هر زماني كه خواستند دوباره پرونده ستارهNBA را در دادگاه به جريان بيندازند. آنها براي اين كار خود بهانه خيلي خوبي دارند. تلاش هاي پنهان جناب ستاره بسكتبال كه در صورت اثبات تباني و تلاش او براي تباني و انحراف مسير واقعي دادگاه آنها مي توانند جيسون را بين ۵ تا ۱۰ سال به زندان بفرستند. البته تمام اين ماجرا در حالي اتفاق افتاده كه بيرون از دادگاه، وكلاي مدافع اين ستاره ميلونر اظهار اميدواري كرده اند دادياران اين پرونده از چنين تصميمي صرف نظر كنند. «با توجه به آنچه كه تاكنون در اين دادگاه رخ داده است ديگر نيازي به بررسي دوباره ماجرا نيست.» اين تمام حرف و حساب وكلاي جيسون است.
آنها معتقدند كه تمام اين حادثه يك تصادف بيشتر نبوده است. مارتين يكي از وكلاي جيسون مي گويد «تمام آن حادثه لعنتي يك اتفاق ساده بود و بس. جيسون هيچ انگيزه اي براي به قتل رساندن راننده اش نداشته!»
در ماجرايي كه در قصر مجلل جيسون ويليامز ستاره ۳۶ ساله بسكتبال در ۱۴ فوريه سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاد راننده ويژه او پس از شليك چند گلوله توسط اين ستاره مست و لايعقل به قتل رسيد. در آن شب جيسون بر اساس مدارك موجود در برابر دوستان و ميهمانانش تفنگي را از اتاق خوابش برداشته و به طرف باغ شليك مي كند و پس از آن جسد راننده اش را در باغ پيدا مي كنند كه راننده در راه بيمارستان از دنيا مي رود.
در جريان رسيدگي به اين پرونده بيش از ۴۳ مدرك به دست آمده كه كار بررسي آنها بيش از ۳ ماه طول كشيد. جيسون ويليامز ستاره ميليونريست كه در ماجراي بازنشستگي اش از تيم نيوجرسي در سال ۱۹۹۹، ۸۶ ميليون دلار كاسب شد.

ماهرخ دانش نيا
«اولين بار بوي دود چلوكبابي پسر كوچيكم را كه آسم دارد آنقدر اذيت كرد كه مجبور شدم او را به حياط ببرم، اما اكسيژن حياط هم برايش كافي نبود. به مالك چلوكبابي زنگ زدم. ماجرا را گفتم و از او خواهش كردم شايد به پسرم رحم كند. اما با لحن بدي جواب من را داد و گفت دروغ مي گويم.» اينها را خانم «م-ق» مي گويد كه از ترس صاحبان چلوكبابي حتي حاضر نيست نامش را بنويسم.
براي ما وقتي گرسنه هستيم بوي چلوكباب خيلي خوشايند است. اما اگر مجبور باشيم اين بو را هر روز، هر شب و حتي موقع خواب در خانه مان حس كنيم ديگر از اسم چلوكباب هم بدمان مي آيد.
اينجا خيابان طاهرخاني بلوار فرحزادي است. جايي كه از بدو تاسيس يك چلوكبابي در بين ساختمان هاي مسكوني، ساكنان محل دايماً در عذاب هستند.
اين چلوكبابي طبقه اول يك ساختمان دوطبقه مسكوني است كه در طبقه دوم مالك ساختمان، ساكن است.
اين مغازه قبلاً نجاري و مدتي بنگاه معاملات املاك بود اما از اوايل تابستان سال گذشته تبديل به چلوكبابي مي شود. از همان زمان هم مشكلات همسايگان شروع مي شود.
البته مشكلات و شكايت ها فقط شامل همسايگان كناري اين چلوكبابي نيست بلكه ساكنان كوچه پائين چلوكبابي كه دودكش آن به سمت پشت بام منازلشان قرار دارد نيز از بوي دود رنج مي برند.
مسلماً اين مشكل در فصول بهار و تابستان كه هوا گرمتر مي شود حادتر است.
يكي از ساكنان محل در اينباره مي گويد: بوي دود غير از درز پنجره ها از كانال كولر مي آيد. داخل خانه دود خيلي ريز است. به غير از بوي دود سروصداي سيخ شستن كه از ساعت ۱۱ شب به بعد شروع مي شود، صداي كارگرها و خردكردن گوشت در حياط ما را بسيار اذيت مي كند. دومرتبه با ۱۱۰ تماس گرفتيم و مامور خبر كرديم.
اما وقتي ماموران آمدند سروصدا ساكت شد. كلانتري به ما گفت تا درگيري پيش نيايد ما نمي توانيم پيگيري كنيم.
تا الان از سمت حياط به آشپزخانه پناه مي برديم اما ديگر از اين سمت هم در امان نخواهيم بود چون روبه روي خانه مان هم يك چلوكبابي جديد افتتاح شده است. نه مي توانيم پنجره باز كنيم و نه كولر روشن كنيم. دو فرزندم نيز دچار بيماري آسم هستند. به خاطر نياز مالي مي خواهم طبقه دوم خانه ام را اجاره دهم اما هيچكس بعد از ديدن اين وضعيت اينجا را اجاره نمي كند.
قبلاً هم مادرم در آن ساكن بود. اما به خاطر اين مشكلات اينجا را ترك كرد. به خاطر خانه اي كه خالي مانده و كسي آن را اجاره نمي كند بايد ماليات هم بدهم.
تابه حال به شهرداري منطقه ۲، اداره بهداشت و محيط زيست شكايت كرده ايم. حتي به خود شهردار و اداره اماكن هم نامه نوشته ايم و اهالي محل زير آن را امضا كردند اما راه به جايي نبرديم.
ساير ساكنان محل و كساني كه در كوچه پائين چلوكبابي زندگي مي كنند نيز به شدت از بوي دود شكايت مي كنند. يكي از اين ساكنان مي گويد: با اينكه خانه دار هستم اما پسرم را كه دچار آلرژي است از صبح ساعت هفت تا چهار بعدازظهر به مهدكودك مي فرستم. اولين بار بوي دود آنقدر پسرم را اذيت كرد كه او را به حياط بردم. اما اكسيژن آنجا نيز كافي نبود. تمام پنجره ها را بايد ببنديم و اصلاً هواي تازه وارد خانه نمي شود.
تابستان هم مشكل چندبرابر مي شود چون اگر كولر را روشن كنيم بوي دود، تمام فضاي خانه را پر مي كند. تمام ملحفه ها و رختخواب ها بوي دود مي گيرند. تمام ناراحتي من هم به خاطر فرزندم است.
اما مدير چلوكبابي در مورد اين مشكلات و شكايت هاي همسايگان مي گويد: «ما سرويس پذيرائي نداريم و در روز فقط ۵۰ تا ۶۰ پرس غذا تحويل مي دهيم. همسايه بالا مالك اينجاست كه اگر قرار باشد كسي شاكي باشد اولين شخص شاكي بايد خود ايشان باشد كه اجاره كلاني مي گيرد. در رابطه با سروصدا هم، ساعت ۹ شب كار رستوران تقريباً تمام مي شود و بعد از آن سروصدايي نداريم.» اما ساعت ۹ كار رستوران تمام نمي شود. طبق اظهارات همسايگان كار رستوران تا ساعت ۱۱ شب و گاهي بيشتر ادامه دارد. در تماسي هم كه حدود ساعت ۳۰:۱۱ شب با اين رستوران گرفته شد آماده سرويس دهي به مشتري بود.
مدير رستوران اظهار مي كند كه داراي مجوز هستند اما بعد از پيگيري ما و تماس با اتحاديه هاي كبابي ها، چلوكبابي ها و رستوران ها مشخص شد كه مجوزي به نام مالك اين كبابي در هيچكدام از اين اتحاديه ها وجود ندارد.
بر روي شيشه مغازه و كارت كبابي كلمه رستوران هم درج شده است. در اينباره يكي از كاركنان اتحاديه رستوران ها گفت: «متاسفانه اكثر اين كبابي ها از عنوان رستوران استفاده مي كنند درحالي كه زيرنظر ما نيستند.» اين مشكلات مربوط به همين يك مورد نيست. امثال آن بسيار زياد است. درحال حاضر كبابي هاي زيادي وجود دارد كه بدون اينكه تحت نظر اتحاديه مربوط قرار بگيرند اقدام به تهيه و توزيع غذا مي كنند.
همسايه ها آنقدر از صاحب چلوكبابي مي ترسند كه حتي حاضر نيستند نام او را بر زبان بياورند. گاهي وقت ها خبرنگاربودن چقدر سخت است. مخصوصاً اگر آنهايي كه قرار است ازشان دفاع كني حاضر به همكاري با تو نباشند!

باز هم سارقان مسافرنما هنگامي كه با مقاومت صاحب خودرو روبه رو شدند دست به جنايت زدند. اين سومين قتل در يك هفته گذشته است كه به دست اين سارقان رخ مي دهد. در آخرين جنايت، پسر ۱۸ ساله اي به نام حسن پس از كرايه كردن يك خودروي دربستي از شيراز به مقصد شهرضا، راننده ۴۹ ساله آن را با ضربات چاقو به قتل رساند. ماموران پليس آگاهي شهرستان شهرضا از طريق تماس مسوولان بيمارستاني متوجه بستري شدن فردي كه به طرز مشكوكي با ضربات چاقو مجروح شده بود در آن بيمارستان شدند. بلافاصله گروهي از ماموران به محل اعزام شدند و در بررسي هاي اوليه مشخص شد كه فرد مجروح مرتضي نام دارد و در حالي كه با ضربات متعدد چاقو مجروح شده، توسط خودروهاي عبوري به بيمارستان منتقل شده بود.
مرتضي در بازجويي به ماموران گفت: «با سوار كردن يك مسافر به صورت دربستي از شيراز به مقصد شهرضا در حال حركت بودم كه در محل خروجي شهر مسافر با من درگير شد و باخنجري چندضربه به نقاط حساس بدنم وارد كرد و سپس مرا از ماشين بيرون انداخت.»
ماموران پس از بازجويي، مشخصات خودروي سرقتي را به كليه گشت ها دادند كه با انجام تحقيقات، يكي از گشتي ها موفق شد در ۱۵ كيلومتري شهرضا خودرو را مشاهده و به تعقيب آن بپردازند كه سرانجام راننده پس از توقف در كنار جاده اقدام به فرار به سمت بيابان كرد كه با تلاش ماموران، متهم دستگير شد.
ماموران در حال انتقال متهم كه حسن نام دارد به اداره آگاهي بودند كه متوجه شدند راننده ماشين در بيمارستان فوت كرده است.
همچنين در بازجويي از متهم، يك چاقوي خون آلود كشف شد كه متهم پس از بازجويي تحويل مراجع قضايي شد.
اين سومين مورد از قتل رانندگان مسافركش توسط سارقان مسافرنما است.
در اولين جنايت كه در آخرين روزهاي هفته گذشته رخ داد، دو مسافر براي سرقت خودروي پيكاني در غرب تهران راننده را با ضربات چاقو به قتل رساندند و با رها كردن جسد مقتول از محل فرار كردند.
همچنين دو سارق مسافرنما هم روز شنبه با كرايه كردن خودروي پرايدي به صورت دربستي هنگامي كه قصد داشتند خودرو را در جاده ورامين سرقت كنند با مقاومت راننده روبه رو شدند و او را با شش ضربه چاقو از پاي درآوردند.

يك خبر تاسف انگيز! در محور دامغان - شاهرود در يك سانحه رانندگي، ۶ نفر كشته و ۵ نفر زخمي شدند.
اين حادثه در ۳۵ كيلومتري دامغان و بين دو دستگاه كاميون و اتوبوس  روي داد.
رانندگان اين دو وسيله نقليه جزو كشته شدگان اين حادثه هستند. پليس راه استان سمنان وقوع اين حادثه را ناشي از انحراف به چپ كاميون عنوان كرد.
مجروحان اين حادثه بلافاصله به مراكز درماني دامغان و شاهرود انتقال يافتند.

به خدا! به پير! به پيغمبر رباخواري آخرو عاقبت ندارد. حرام خواري به بعضي ها نيامده!
امسال در اردبيل ۲۰ پرونده رباخواري در دادگستري اين شهرستان تشكيل شده است. در اين ارتباط دو نفر از رباخواران مشهور در سطح كلان بازداشت و تعداد ديگري نيز شناسايي شدند.
تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد و شاكيان مي توانند با مراجعه به دادگستري پيگير بازگرداندن حق و حقوق خود از رباخواران باشند. امسال سه شبكه فساد اجتماعي در اين شهرستان كشف و ۴۳نفر از عاملان آن دستگير شدند. دادستان اردبيل گفت علاوه بر اين يك باند واردكننده و توزيع كننده مواد مخدر در اردبيل شناسايي و تعدادي از عاملان آن روانه زندان شدند. وي افزود همچنين مبارزه با مفاسد اقتصادي از قبيل كلاهبرداري، ارتشا، اختلاس و سوء استفاده از امكانات و اموال دولتي و جابه جايي سند وجوه جهت استفاده معين، در سرلوحه برنامه هاي دادگستري قرار دارد.

اجل معلق كه مي گويند همين است يكدفعه از راه مي رسد و خلاص! بنده خدا داماد بيچاره چه حالي شده وقتي اين اتفاق افتاده. اين از آن خبرهايي است كه واقعا آدم را متاثر مي كند.
يك عروس آباداني در حين رفتن به خانه بخت دچار ايست قلبي شد و جان باخت.
به گفته شاهدان عيني اين عروس ۲۰ ساله كه «پريسا- خ» نام داشت به هنگام ترك تالار خانه معلم آبادان كه مراسم عروسي در آن برپاشد دچار ايست قلبي شدو تلاش كادر پزشكي بيمارستان شهيد بهشتي آبادان براي نجات وي به جايي نرسيد و جان به جان آفرين تسليم كرد.
پزشكي قانوني آبادان علت مرگ اين عروس را ايست قلبي عنوان كرد.
حالافكرش را بكنيد عروس خانم كه مرد و تمام شد، اما داماد بيچاره چه به حال و روزش آمده است و حالا چه مي كشد.

اين روزها دلال هاي خروج غير مجاز از كشور زياد شده اند. بهتراست مواظب باشيد به دام آنها نيفتيد. دو نفر از كساني كه اقدام به خروج غير مجاز اتباع ايراني به كشور عراق و ورود اتباع عراقي به ايران مي كردند دستگير شدند. فردي به نام «هشام-م» تبعه كشور عراق به همراه يك ايراني به نام «عسگر-ع» مبادرت به ورود و خروج غير مجاز اتباع عراقي و ايراني مي كردند. اين دو نفر توسط نيروي انتظامي همدان مورد شناسايي قرار گرفتند و به همراه پرونده تنظيمي براي برخورد قانوني تحويل مراجع قضايي استان شدند. خروج غير مجاز و وارد كردن غير قانوني اتباع خارجي جرم است و علاوه بر امنيت و استقلال به اقتصاد كشور نيز لطمه وارد مي كند. ورود و خروج از كشور تنها از مرزهاي مجاز و پس از ممهور شدن گذرنامه توسط مراجع ذيربط صورت مي گيرد، لذا ورود و خروج به هر شيوه و نيرنگي و تحت هر شرايطي جرم محسوب مي شود.

بنده خدا اين اراكي ها! خيلي وضع و اوضاع خطوط  تلفن شان درست و حسابي بود حالا يك صاعقه هم زده، همه چيز را از بيخ و بن خراب كرده. صاعقه به مركز شماره دو مخابراتي شهيد رضايي اراك خسارات وارد كرد. بر اثر اصابت صاعقه باتجهيزات اين مركز، يك هزار و ۸۰۰ شماره تلفن شهروندان اراكي با پيش شماره ۳۱۶ قطع شد.
در مجموع ارتباط تلفني ۳ هزار مشترك از طريق مركز شهيد رضايي برقرار مي شود.
باتلاش ماموران فني شركت مخابرات استان مركزي تاكنون بخش مهمي از اختلالات اين مركز برطرف شده است.
حالا كه اين خبر را خوانده ايد تا دير نشده صاعقه اي به مركز تلفن اصابت نكرده، برف و باران نگرفته و سنگ از آسمان نيامده، سريع برويد به اهل فاميل و هركس كه دلتان مي خواهد تلفن بزنيد كه بعدا ملعوم نيست چي پيش مي آيد.

بعضي از اين زنداني ها عين مارمولك مي مانند كافيست يك فرصت كوچك به دست بياورند، آن وقت بياو ببين چه طور از زندان فرار مي  كنند. هيچ كسي هم به گرد پايشان نمي رسد. البته اين بار منظورم «رضا مارمولك» معروف نيست اين خبر را بخوانيد:
بيش از ۱۰ نفر از زندانيان زندان كابل، نيمه شب موفق به فرار از زندان اين شهر شدند.
اين زندانيان هنگام فرار از زندان در منطقه «شهر نو» در مركز كابل با نيروهاي امنيتي درگير شدند.
تلاش نيروهاي امنيتي براي يافتن و دستگيري زندانيان فراري تاكنون ناكام مانده است.
فرار زندانيان از زندان كابل در حالي صورت مي گيرد كه كار انتقال زندانيان شورشي زندان «شبرغان» در شمال افغانستان از امروز به زندان كابل آغاز شده است .

اگر قرار بود به كشوري كه بيشترين آتش سوزي ها را در يك شبانه روز دارد، جايزه بدهند، روسيه حتما مدال طلا مي گرفت.
بر اثر ۷۷۶ مورد آتش سوزي در روسيه كه در يك شبانه روز به وقوع پيوست ۴۶نفر جان خود را از دست دادند.
۳۹ مورد از اين آتش سوزي ها در جنگل ها به وقوع پيوسته است.
در روزهاي اخير شمار آتش سوزي هاي جنگلي به دليل بي احتياطي مردم و خشكي هوا به طور قابل توجهي افزايش يافته و ۳ هزار هكتار منطقه جنگلي را فرا گرفته است.
بزرگترين آتش سوزي جنگلي در استان چيتا به وقوع پيوسته كه در آن ۲۶۷۰ هكتار محدوده جنگلي، طعمه حريق شده است.
با افزايش درجه حرارت هوا مناطق بيشتر جنگلي طعمه حريق شد.
در حال حاضر ۲۵۰۰ مامور آتش نشاني از زمين و هوا براي خاموش ساختن آتش سوزي هاي جنگلي تلاش مي كنند.

تا حالا شنيده ايد مي گويند فلاني خاكسترنشين شد. اين اتفاق در كاليفرنياي آمريكا رخ داد و هزاران نفر خانه و زندگي شان را به خاطر يك آتش سوزي از دست دادند.
خبر رسيده است بر اثر آتش سوزي در كاليفرنياي آمريكا هزاران نفر از مردم اين منطقه خانه هاي خود را ترك كردند.
بر اثر موج گرماي شديد فصل بهار كه از روز دوشنبه آغاز شده بود، آتش سوزي عظيمي در ناحيه كوه هاي «سانتاباربارا» و «سانتياگو» رخ داد.
اين آتش سوزي نظير آتش سوزي پائيز سال گذشته است كه خسارات سنگيني را به جاي گذاشت و بر اثر آن ۲۴ نفر جان خود را از دست دادند.
بسياري از ايالت هاي غربي در حال آماده باش هستند و در برخي نقاط بيش از ۱۰ سال است كه بارندگي نشده است.

آخرش نفهميدم اين مهاجرت غير قانوني چه چيزي به بعضي ها رسانده كه هرچقدر مسوولان هشدار مي دهند، باز هم افرادي هستند كه دست از اين كار بر نمي دارند. اگر به مهاجران غير قانوني پاداشي، جايزه اي چيزي مي دهند لااقل بگويند كه ما هم يك فكري به حال خودمان بكنيم، اما تا به حال كه هرچي شنيديم و ديديم فقط بلاهايي بوده كه به سر اين افراد آمده است.
گارد ساحلي كشور كويت ۸ تبعه ايران را هنگام ورود غير قانوني به خاك اين كشور بازداشت كردند. اين افراد هنگامي كه سعي داشتند ۶۰ كيلو ماده مخدر حشيش را كه در يك فروند لنج جاسازسي شده بود وارد كويت كنند، از سوي نيروهاي گارد ساحلي دستگير شدند. اين افراد براي انجام تحقيقات بيشتر به سازمان امنيت كويت انتقال داده شدند. تاجر مواد مخدر كويتي كه قرار بود اين محموله را تحويل بگيرد، هم اكنون متواري است.

بعضي از اين دزدها واقعا شورش را درآورده اند. خلافكاري و دله دزدي هم حدي دارد. اينها كي مي  خواهند آدم شوند، خدا مي داند. چند شب پيش سرقت دو پست زميني برق يزد، بخشي از اين شهر را در تاريكي فرو برد. اين دو پست داراي ۹ دستگاه رله ترايمري ۱۶ آمپري بود كه انرژي موردنياز منطقه آزاد شهر و جاده فرودگاه را تامين مي كرد. ارزش هر رله ترايمري برق ايراني ۸ميليون ريال و خارجي آن ۱۰ ميليون ريال است. همچنين در دو مورد نيز سارق يا سارقان اقدام به بريدن قفل پست هاي زميني برق كردند ولي به دليل اينكه فاقد رله ترايمري بوده در كار خود موفق نشدند.
كساني كه اقدام به سرقت كردند از لحاظ فني داراي تجربه هستند زيرا نزديك شدن به پست هاي زميني برق كاري دشوار است كه حتي مهندسان توزيع برق نيز با سختي با آن كار مي كنند.
موضوع سرقت اين پست ها در حال پيگيري است و در اين زمينه نيروي انتظامي يزد همكاري لازم را دارد.

تعميركاري كه اقدام به كلاهبرداري از مشتريان خود مي كرد، دستگير شد. متهم كه «رضا» نام دارد در شيوه اي جديد هنگامي كه مشتريانش براي تعمير خودروهاي خود به تعميرگاه او مي آمدند ادعا مي كرد كه فلان قطعه ماشين خراب شده و بايد آن را تعويض كنم. اين تعميركار سپس در يك فرصت مناسب و با سوء استفاده از غفلت صاحب خودرو همان قطعه را كه با بنزين تميز كرده بود به جاي قطعه نو به ماشين وصل مي كرد و از اين طريق پول خوبي بدست آورده بود. ماموران در پي شكايت يكي از مشتريان اين تعميركار متوجه فعاليت خلافكارانه اين مرد شدند و تحقيقات خود را با دستور بازپرس دادسراي عمومي تهران آغاز كردند. ماموران سپس به عنوان مشتري ماشيني را به تعميرگاه اين مرد بردند كه او غافل از همه جا اقدام به كلاهبرداري از ماموران كرد. ماموران هنگامي كه مطمئن شدند كه اين تعميركار در حال كلاهبرداري است او را دستگير كردند. متهم در بازجويي به ماموران گفت: «مدتي است كه به اين شيوه از مردم كلاهبرداري مي كنم و از اين راه موفق به كسب پول خوبي هم شده ام.»