شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۹
شوماخر: هميشه برنده
007137.jpg

ميشائيل شوماخر نابغه فرمول يك، به عنوان بهترين ورزشكار سال ۲۰۰۳ برگزيده شد.
او ورزشكاري استثنائي است، راننده اي كه به يمن فاصله نبوغ آميز و حيرت انگيزش با ديگر رانندگان فرمول يك، هيجان و غافلگيري را از مسابقات فرمول يك گرفته است.
او يك برنده هميشگي است و به نظر مي رسد يك برنده ابدي باشد و اين براي مسابقاتي كه در آن پيش بيني ناپذيري، شرط بندي و هيجان حرف اول و آخر است نكته چندان خوشايندي نيست. از همين رو خيلي ها در تلاشند تا او را از اين مقام دور سازند.
شايد روزي قهرمان نشدن شوماخر، سرفصلي تازه و استثئنايي در تاريخ فرمول يك قلمداد شود.
او داراي چنان نبوغي است كه تاريخ اين مسابقات را به يك كتاب ملال آور و تكراري تبديل كرده است.
تنها راه حذف اين ملال، خلع قهرماني اوست اين اتفاق كي رخ مي دهد.
007140.jpg
007143.jpg

صدمين سالگرد سبيل تابدار
007146.jpg
صدسال پيش در اين روز، يعني ۱۱ ماه مه، يكي ازمشهورترين و بحث انگيزترين چهره هاي هنر معاصر جهان در شهرFigureas در اسپانيا به دنيا آمد: سالوادور دالي، ازاين رو كشور اسپانيا نيز، سال ۲۰۰۴ را سال دالي اعلام كرده است.
نمايشگاه هاي بسياري در سراسر جهان و به ويژه اسپانيا، طيف گسترده آثار اين نقاش سورئاليست را به نمايش گذاشته اند و سمينارها و همايش هاي متعددي در جهان براي پرداختن به آثار دالي برگزار مي شود. در زادگاه اين نقاش مشهور كه در شمال اسپانيا قرا دارد، موزه اي به آثار وي اختصاص دارد. در اين موزه كه در گذشته سالن تئاتر شهر بوده و بعد به موزه بدل شده، مقبره دالي نيز قرار دارد و جاي تعجب نيست كه اين موزه، يكي از پربازديدكننده ترين موزه هاي اسپانيا محسوب مي شود.
به جرات مي توان گفت كه در تاريخ هنر، هنرمندي به اندازه سالوادور دالي دست به تحريك اذهان و افكار مردم زده و تا اين حد، چهره اي غريب و نمايشي از خود نشان داده است. در تابلوهاي سورئاليستي او، تصاويري از ساعت هايي ديده مي شود كه در حال ذوب شدن هستند و زرافه هايي كه آتش از سرشان زبانه مي كشد.
استعداد دالي در عرصه نمايشي كارهايش، موفقيت تجاري بيشتري براي او به ارمغان آورد. اما در عين حال سبب شد كه براي آثار او، آن ارزش هاي هنري لازم را قائل نشوند. چهره دالي در ذهن بسياري از انسان هانقش بسته است، البته بيشتر به خاطر سبيل نازك و تاب داده اش، تا به خاطر نقاشي هايي كه خلق كرده. دالي از جعل آثارش به هيچ وجه ناراحت نبود، بلكه بر عكس، اين را دليل بزرگي خود مي دانست. جمله «من سورئاليسم هستم» حد وحساب اعتماد به نفس سالواور دالي را به خوبي نشان مي دهد.
يان گيبسن، يكي از دالي شناسان معروف جهان در نبوغ دالي شك و ترديد دارد و معتقد است: دالي نقاشي بزرگ بوده است امانمي توان او را نابغه دانست. به عقيده گيبسن، اوج خلاقيت اين نقاش اسپانيايي در بين سال هاي ۱۹۲۶ و ۱۹۳۸ بوده و از آن پس، در آثار او، تكرار ديده مي شود و درخود او نيز ميل شديد به خودنمايشي. برگزاري نمايشگاه هاي متعدد و موفق در دهه سي ميلادي در شهرهاي پاريس، نيويورك و لندن، گواهند بر خلاقيت هنري دالي در آن زمان.
ناگفته نماند كه دالي، موفقيت خود را نيز تا اندازه زيادي، مديون همسر روسي الاصلش گالا بوده و در خلق آثارش از او الهام گرفته است. دالي در روز بيست و سوم ژانويه سال ۱۹۸۹ چشم از جهان فروبست.

روزهاي پركار يك پليس
007149.jpg
مهرداد مشايخي-هنوز چند ساعت از بازديد او از طرح مقابله موتورسوارهايي كه وارد خط ويژه مي شوند نگذشته كه در ماجراي گروگانگيري نظام آباد او را مي بينيم.
در هفته گذشته دو بار نام نيروي انتظامي و فرمانده آن بر سر زبان ها افتاد و البته ختم به خير شد. نيروي انتظامي تهران بزرگ كه پس از فرماندهي سردار طلايي چهره متفاوتي به خود گرفته است، در ناآرامي هاي خياباني سال گذشته تهران نشان داد كه بسيار پخته و با تجربه عمل مي كند. اين نيرو هرگز با جماعتي كه در خيابان ها تجمع مي كردند برخورد خشني نكرد و تنها با هدايت آنها به خانه هايشان سعي در آرام كردن اوضاع داشت، اما به جز برخورد نيروي انتظامي با شهروندان، پليس شهر ظاهر متفاوتي هم به خود گرفته است، ظاهري كه به شهروندان قوت قلبي مي دهد كه: «براي برقراري امنيت شهر از نظر امكانات كم و كسري ندارند.» نمونه اين نيروهاي مجهز را در ماجراي قتل و گروگان گيري سه روز پيش ديديم.
هفته گذشته هم رئيس پليس تهران و نيروهايش دوبار خبرساز شدند. بار اول در طرح مقابله نيروهاي ويژه كلاه كج با موتورسوارهاي متخلف كه واكنش هاي بسياري را به دنبال داشت، به تيتر اول چند روزنامه و نقل محافل تهراني ها تبديل شد.
اما در تمام اين بحث ها نتيجه گيري نهايي اين بود كه بالاخره يكي بايد با اين بي قانوني ها و ويراژ رفتن ها مقابله مي كرد. دو روز بعد از اجراي طرح، سردار طلايي در تقاطع ولي عصر - طالقاني در كنار نيروهاي ويژه اش حاضر شد، با چند خبرنگار گفت وگو كرد، اوضاع و احوال را از نيروهايش پرسيد و به خواسته هاي چند موتورسوار گوش داد و با ديگر خبرنگاران قرار گذاشت كه ساعت ۱۵ در نمايشگاه مطبوعات با آنها گفت وگو خواهد كرد، اما گفت وگوي او به ساعت ۱۷، محل اش به كلانتري ۱۰۶ و موضوعش از برخورد با موتورسواران به عمليات آزادي گروگان ها تبديل شد.
طلايي يكي دو ساعت بعد از رفتن از كنار نيروهايش در خيابان ولي عصر به محله نظام آباد رفت تا فرماندهي عمليات آزادي گروگان ها را به عهده بگيرد. از كنار نيروهاي ويژه اي كه با لباس سياه يكسره، جليقه ضدگلوله، مسلسل هاي كوچك و ماسك سياه روي صورت كاملا از ديگران متفاوت بودند گذشت و با گروگانگير عصبي و درمانده اي كه چند معلم زن را گروگان گرفته بود به گفت وگو پرداخت.
داخل مدرسه همه سعي مي كنند آرامش خود را حفظ كنند و سر و صداي اضافي گروگانگير را نترساند. ساعتي بعد سردار طلايي در حالي كه قصد دارد با گروگانگيري كه خلع سلاح شده از در حياط مدرسه خارج شود، با هجوم مردم مواجه مي شود. نيروها مردم را متفرق مي كنند و اتومبيلي مجرم را از صحنه خارج مي كند. سردار مسافت كوچه تا ابتداي خيابان را روي دست مردمي كه از شادي شعار مي دادند «سردار دوستت داريم» طي مي كند و سوار ماشين مي شود و مي رود.
ساعت ۱۱ شب شبكه ۳ چهره رئيس پليسي را نشان مي دهد كه به اندازه تمام مسابقات فوتبالي كه در آن ساعت از آن شبكه پخش مي شد، خبرساز، هيجان انگيز و محبوب شده بود.

من، مسن ترين مرد جهان
مسن ترين مرد دنيا چند سال مي تواند داشته باشد. ۱۰۰ سال؟ ۱۲۰ سال؟ نه خير او۱۳۰ ساله است و در روستاي «صالح آباد» از توابع شهرستان سلسله زندگي مي كند و در سلامت كامل جسماني به سر مي برد مطلب داخل گيومه اصل يك خبر تكراري است در مورد آدم هايي كه ناگهان در گوشه و كنار ايران سبز مي شوند.
«كهنسال ترين مرد اين سرزمين «محمدرضا صالحي» نام دارد و در تمام دوران زندگي اش به كشاورزي و دامداري مشغول بوده است. او سلامتي خود را مثل همه آدم هاي مسن قديمي مديون نخوردن داروهاي شيميايي و خوردن لبنيات و حبوبات عنوان كرده است. آقاي صالحي كه حكومت  شاهان قاجاريه و پلهوي را هم ديده است. مدعي است در طول ۱۳۰ ساله عمر خود به هيچ پزشكي مراجعه نكرده و از دارو و آمپول نيز استفاده نكرده است آيا ممكن نيست از اين كهنسال سوال ديگري پرسيده شود؟ صالحي ۱۲۰ نوه، نتيجه و نبيره دارد كه بعضي از آنها به دليل امراض گوناگون و كهولت سن دارفاني را وداع گفته اند. اين آقا علاوه بر كار كشاورزي شاعر و نوازنده هم هست و اوقات خود را به سرودن اشعار فارسي، نواهاي قديمي لري سپري مي كند. خدا را شكر كه اين قضيه آخري، كليشه نبود!»

مولن روژ
فرهاد فرجاد
007155.jpg

تدابير امنيتي جشنواره كن 
نگراني مديران جشنواره كن از بلوا و آشوب معترضان، پليس فرانسه را بر آن داشت تا يك هزار مامور خود را به حفاظت از امنيت اين جشنواره بگمارد. از زمان انفجارهاي مترو مادريد (دو ماه گذشته)، موجي از ناامني اروپا را فرا گرفت و به ويژه امنيت جشنواره كن را زير سوال برد. جالب اينكه بيشتر نگراني ها متوجه گروهي از فيلمسازان و بازيگران پاره وقت است نه جدايي طلبان باسك يا جنگ افروزان القاعده. اين عده پيش از اين نيز نظم چندين جشنواره مختلف فرانسوي را مختل ساخته بودند تا اعتراض خود رانسبت به نقض حقوق حرفه اي شان بيان دارند.
007158.jpg

تئاتري هاي دلخواهتان كدامند
اگر علاقه مند پروپا قرص تئاتر برادوي و بازيگران صاحبنامش هستيد معطل نشويد. همين الان دست به كار شويد، سري به سايت اينترنتي برادوي ورلد بزنيد و به چهره محبوب تان راي دهيد. شايد برنده دومين جشنواره سالانه تئاتر به انتخاب بينندگان، بازيگر مورد نظر شما باشد. اين نظرسنجي كه از دهم مي (دوشنبه گذشته) آغاز شده، روزانه دهها هزار بازديدكننده را روانه سايت اينترنتيwww.broadwayworld.com كرده و به صورت آن لاين، تمام جزييات برنامه را لحظه به لحظه اعلام مي كند.
007161.jpg

در گذشت نوازنده سبك جاز
بارني كسل، نوازنده گيتار سبك جاز، به علت سرطان مغز در منزلش واقع در سن ديه گو درگذشت. وي جزو نام آوران اين سبك موسيقي در دهه ۴۰ بود و كنار هنرمنداني چون بيلي هاليدي و چارلي پاركر گيتار نواخته بود. اما بزرگ ترين نامي كه كسل اوكلاهامايي كنارش قرار گرفت الويس پريسلي است. وي كه در هنگام مرگ ۸۰ سال داشت تمام ۱۲ سال گذشته با سرطان دست و پنجه نرم كرد.
007164.jpg

پسر، جاي پاي پدر
پسر اينگو استاد، نوازنده درام گروه بيتلز، قصد دارد تا با ادامه ريشه هاي موسيقايي كه از پدر به ارث برده، به گروه«Oasis« ملحق شود و در جشنواره «گلاستون بري»، درام بنوازد. گيتاريستOasis ، نوئل گالاگر، خبر پيوستن زاك استاركي ۳۸ ساله به گروه را تاييد كرده است.جشنواره گلاستون بري ۲۵ تا ۲۷ ژوئن در ورثي فارم، سامرست برگزار مي شود. بد نيست بدانيد منتقدان، گروهOasis را همواره با بيتلز مقايسه كرده اند. دست كم در مورد آرايش مو اعضاي گروه كه اين شباهت وجود دارد. اما دليل دعوت زاك به گروه، كناره گيري درام نواز پيشين، آلن وايت در ژانويه گذشته است. گالاگر مي گويد: اگر زاك ذره اي از هنر پدرش را به ارث برده باشد، همين براي ما كافي است.
007167.jpg

كپي غيرمجاز فيلم ها
عصر يازدهم مي، نخستين روز كن امسال، نامي هاي اين جشنواره گرد هم آمدند و در يك نشست مطبوعاتي، پيرامون كپي برداري غيرمجاز از فيلم ها بحث كردند. تارانتينو عقيده داشت قانون منع سرقت فيلم ها، كاملا نسبي است و نمي توان با آن در همه حال، برخوردي يكسان داشت. مثلا در مورد كشور چين كه فيلمي مثل «بيل را بكش» اجازه نمايش رسمي ندارد، شنيدن خبر تكثير اينترنتي يا «روپرده اي» فيلم، خوشحال كننده هم هست.اما لوك بسون، فيلمساز فرانسوي و خالق آثاري چون «عنصر پنجم» و «نيكيتا»، مخالف اين عقيده بود و گفت: دولت هايي مانند دولت چين بايد با دنيا كناربيايند و با فكر باز و نمايش رسمي آثار جهاني، جلو تكثير غيرقانوني  آثار را بگيرند.

برلين خاطره انگيز
007152.jpg
جشنواره هنري فرهنگي «نزديكي دور دست» در برلين، كه به مناسبت جشن سال نو ايرانيان آغاز شده بود، پس از ۵۰ روز يكشنبه پيش با نمايش دو فيلم ايراني به پايان رسيد.
اين جشنواره كه بايد آن را بزرگترين همايش هنري فرهنگي ايراني در خارج از كشور دانست و هزاران تن از علاقمندان از مليت هاي گوناگون از آن ديدن كردند، به ابتكار «خانه فرهنگ هاي جهان» در برلين و با همكاري ده ها هنرمند ايراني از داخل و خارج كشور برگزار شد و نزديك به دو ماه، اين شهر را به كانون پرجاذبه اي براي عرضه آثار معاصر ايران تبديل نمود.
ذكر آماري از اين همايش بزرگ، خالي از فايده نيست: در اين جشنواره، درمجموع ۲۱ فيلم داستاني بلند، ۱۰ فيلم كوتاه، ۹ فيلم مستند، ۵ نمايش تئاتري و ۴ نمايشنامه خواني به زبان آلماني، ۷ كنسرت موسيقي، ۶ داستان خواني ادبي، ۱۰ برنامه هنري براي نوجوانان و همچنين ۱۰ ميزگرد و كنفرانس هنري با شركت هنرمندان عرصه هاي مختلف عرضه گرديد. در كنار آنها نمايشگاهي از آثار مختلف هنر ايراني، اعم از طراحي، عكاسي و اشياء هنري، به طور دائم در خانه فرهنگ هاي جهان دائر بود.
در زمينه فيلم و سينما، فيلم هايي از سينماگران پرآوازه ميهنمان چون داريوش مهرجويي، عباس كيارستمي، محسن مخملباف، سهراب شهيدثالث، بهمن فرمان آرا و جعفر پناهي به نمايش درآمد. در زمينه موسيقي، كنسرت هايي از موسيقي سنتي و محلي از گروه دستان و كامكارها،  در كنار موسيقي مدرن ايراني كه گاه تلفيقي از موسيقي غربي با اشعار عرفاني بود، ارائه گرديد.
در زمينه ادبيات و رمان، داستان نويسان صاحب نام ايران در شب هاي داستان خواني فرصت يافتند تا گوشه هايي از آثار و آراي خود را به علاقمندان معرفي كنند.
در زمينه تئاتر، برگزيدگان جشنواره تئاتر فجر تهران، در همايش برلين حضوري درخشان داشتند و آثار كارگردانان جوان  تئاتر ايران چون محمد عاقبتي، حامد محمدطاهري، اميررضا كوهستاني و نرگس هاشم پور با استقبال همگاني روبه رو گرديد. ارائه نمايشنامه خواني به زبان آلماني، اين امكان را فراهم ساخت تا بينندگان غيرايراني نيز بتوانند با تئاتر ايران و روح حاكم بر آن تا حدودي آشنا گردند.
بي ترديد يكي از جذاب ترين برنامه هاي اين گردهمايي بزرگ، برگزاري جلسات متعدد بحث و گفت وگو و كنفرانس ها بود كه طي آن نه تنها هنرمندان ايراني امكان يافتند تا ديدگاه ها و آراي خود را با علاقمندان در ميان نهند، بلكه همچنين فرصتي فراهم آمد تا علاقمندان آثار هنري در كنار كارشناسان و منتقدين، به نقد و سنجش گستره هاي گوناگون هنر ايراني بپردازند.
جشنواره ايراني «نزديكي دوردست» در برلين، رويداد هنري و فرهنگي بزرگ و بي سابقه اي در خارج از كشور بود كه پلي ارتباطي ميان هنر و فرهنگ معاصر ايران با شهروندان اروپايي و نيز ايرانيان مهاجر برقرار ساخت و خاطره آن تا مدت ها در اذهان هنردوستان و فرهنگ دوستان مقيم برلين باقي خواهد ماند.

شل سيلوراستاين
به رسميت شناختن كودكان
007170.jpg
امير مهنا-خيلي ها مي گويند كه اين نويسندگان كودك و نوجوان خارجي كه توي كشور ما گرد و خاك راه انداخته اند توي كشور خودشان شناخته شده نيستند! البته زياد هم نمي شود روي اين حرف حساب كرد، چون آدمي مثل هانس كريستين آندرسن با آن شخصيت ماندگاري كه ساخته، توي دنيا سر و صدا راه انداخته است.
دخترك كبريت فروش را مي گويم. غيرممكن است به محض ديدن بارش برف به ياد آن كوچولوي مظلوم نيفتيم. به هر حال اقبال نويسندگان كودك و نوجوان ديگر كشورها در كشور خودمان جاي خوشحالي دارد.
اين مساله هر مشكلي كه داشته باشد اين حسن را هم داردكه حداقل كودك ما با فضايي ديگر و زاويه ديدي تازه آشنا مي شود. يكي از اين چهره هاي خوب و دوست داشتني جناب «شل، سيلور، استاين» است. اين آدم كه به لحاظ ظاهري مثل سربازهاي آمريكايي است چنان درون و روح لطيفي دارد كه آدم حيرت مي كند. شيوه نگارش استاين به شكلي است كه قابليت ترجمه به اكثر زبان ها را دارد.شخصيت هاي استاين به رغم سادگي نگاهي عميق دارند. خوبي كار نويسنده اين است كه به عنصر كودك جدي نگاه مي كند. او كودكان را به عنوان بخشي از اجتماع به رسميت مي شناسد و از زاويه پدرسالارانه به آنها نگاه نمي كند.
تا آنجا كه اطلاع داريم اين نويسنده مرحوم حالا ديگر نام و آوازه اي جهاني پيدا كرده است. خوشبختانه مترجمان خوش ذوق زيادي در داخل كشور متوجه قابليت هاي كار استاين شده اند و ترجمه هاي متفاوتي از كارهاي او هم اكنون در بازار كتاب موجود است.
خبر خوشحال كننده اين كه آمار فروش كتاب هاي اين نويسنده در غرفه هاي مخصوص كودكان نمايشگاه هفدهم قابل توجه است.ظاهرا جناب استاين روز به روز دارد جايگاه واقعي خود را درميان كودكان كتابخوان ما باز مي كند. بهتر است شما هم كودكانتان را با اين نويسنده آشنا كنيد.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |