واقعيت اين است كه هر تلاشي براي تغيير شرايط طبيعي كويرها و بيابان هاي واقعي ايران ناممكن و بي حاصل است و چشم اميد نداشته باشيم كه روزي اين خشكستان ها به كار كشت و زرع بيايند
گزارش اول
دكتر ناصر كرمي
آبادشدن كويرهاي ايران روياي هر ايراني است. در پهنه اين آب و خاك كسي نيست كه دچار اين وسوسه خيال انگيز نشده باشد كه روزي بتوان بيابان هاي وسيع كشور را آباد كرد و بر خاك سترون و تفتيده اين گستره از ميهن گياه روياند. در اين باره، چه بسا انديشه ها كه در سال هاي اخير از سوي دلمشغولان آبادي ميهن مطرح شده است. گروهي مي انگارند چاره در كشاندن آب هاي خزر به دشت كوير است. مي گويند مي توان از ميان البرز آبراهه اي به سمت خزر گشود و با كشاندن آب هاي آن به دشت كوير، درياچه اي بنا نهاد در اين پهنه خشك تا پيش درآمد سرسبزي و عمران باشد.
گروهي ديگر احتمال بهره مندسازي دشت هاي كوير و لوت از آب هاي شيركوه يزد و دامنه هاي شمالي زاگرس را بعيد نمي دانند و مي گويند شايد بتوان با يك طرح عظيم لوله كشي و آبرساني، با برفاب هاي اين ستيغ هاي بلند عطش كويرهاي ايران را فرو نشاند.
جماعتي نيز خواستار بررسي امكان استخراج آب هاي فسيل از اعماق دشت كوير و بهره برداري از اين آب ها، از سوي دست اندركاران ذي ربط شده اند، مي دانيم آب هاي فسيل بازمانده اي از فعل و انفعالات پوسته زمين در ميليون ها سال پيش هستند كه در لايه هاي تحتاني محبوس مانده و در سراسر جهان تنها در يك مورد، كشور ليبي توانسته با طرح عظيم «نهرالصناعي» از اين آب ها بهره برداري كند.
در اين نوشتار، به بررسي احتمال تحقق طرح هاي مذكور پرداخته شده و به طور كلي روشن كردن اين نكته كه به راستي! بيابان هاي كشور چه مي شود كرد.
بيش از نيمي از مساحت كشور در حيطه اقليم خشك قرار دارد، به طوري كه ميزان متوسط بارندگي سالانه در اين مناطق از ۲۵۰ ميليمتر هم كمتر است و تفوق عامل تبخير بر پديده بارش موجب مي شود كه تامين آب همواره دغدغه اي دائم باشد، اما موضوع بحث ما را بيابان هاي واقعاً خشك، يعني مناطقي با بارش متوسط كمتر از ۱۵۰ ميليمتر و نيز كويرها تشكيل مي دهد. كوير يا شورستان در مبحث جغرافياي طبيعي سرزميني است پست و نيمرخي چاله مانند كه خاك آن كاملاً آغشته به املاح نمكي باشد.
در كوير به هيچ وجه امكان كشاورزي وجود ندارد. حال آنكه در بيابان هاي واقعي به شرط تامين آب دائمي و كافي، مي توان زمينه را براي كشاورزي مهيا كرد.
اما بيابان هاي واقعي اغلب در مناطقي بسيار دور از آب هاي دايمي قرار دارند. به گونه اي كه انتقال آب به اين مناطق، اگر هم ناممكن نباشد، از چنان هزينه سرسام آوري برخوردار است كه هيچ صرفه اقتصادي دربر نخواهد داشت.
عامل زمان نيز به زيان بيابان هاي واقعي و كويرها عمل مي كند. بيابان با ازدست دادن كامل پوشش گياهي زيست بومي خود دچار فرسايش خاك مي شود و با پيشرفت اين روند امكان احياي مجدد زيست بوم نيز ضعيف خواهد شد.
تجربه نشان داده هرگونه تغييرات طبيعي، حتي افزايش بارندگي در كويرها به جاي آنكه موجب بهبود شرايط طبيعي محيط شود، به شورترشدن خاك كوير مي انجامد، از اين رو اين دسته از گستره ها در گذر زمان سيمايي خشن تر پيدا كرده و جابه جا به ريگزارها و سنگلاخ هايي غيرقابل عبور مبدل مي شوند.
مساحت اين دسته از مناطق يعني سرزمين هاي كاملا بياباني، كويري و ريگزاري، در كشور ما ۳۶۰ هزار كيلومتر مربع است كه حدود ۲۱ درصد از مساحت كل كشور را تشكيل مي دهد.
جالب است بدانيم كه اين سطح برابر است با مجموع مساحت ۸ كشور اروپايي، دانمارك، بلژيك، سوئيس، لوكزامبورگ، چك، آلباني، اتريش و هلند. به عبارت ديگر و در شرايط كنوني، در بيش از يك پنجم از مساحت كشور ما مطلقا امكان فعاليت انساني وجود ندارد و كوير نيز همچون قطب جنوب، يا ستيغ هاي مرتفع تر از ۴ هزار متر، خالي از سكنه است.
بر اساس جدولي كه مبناي گزارش سازمان خواربار(FAO) وابسته به سازمان ملل درباره مسايل كشاورزي ايران است، بيش از نيمي از مساحت كشور ما را گستره هاي خشك تشكيل مي دهد. مساحت پهنه هاي كويري، تپه هاي ماسه اي، ريگزارهاي لم يزرع و ديگر عرصه هاي خالي از جمعيت نيز حدود ۳۴۰ هزار كيلومتر مربع، معادل ۲۱ درصد مساحت كل كشور است.
پس شگفت نيست كه مي بينيم آباداني كويرها رويايي فراگير در كشور ما است. اما واقعيت اين است كه هيچكدام از طرح هايي كه پيش از اين به آنها اشاره شد، نمي توانند به هيچ وجه براي كويرهاي ما قابل استفاده باشند.
طرح اول، يعني حفر آبراهه اي از خزر به دشت كوير و كوير لوت يكسره خيالي، بي منطق و پوچ است.
سطح خزر ۳۰ متر پايين تر از آب هاي آزاد و ارتفاع متوسط دشت هاي كوير و لوت هزار متر بالاتر از سطح دريا است. فاصله دشت لوت تا خزر هم دست كم هزار كيلومتر است.
چگونه مي خواهيم كانالي با طول هزار كيلومتر و عمق بيش از هزار متر حفر كنيم؟
حال اگر تمام «لودر»هاي جهان را يك جا جمع كنيم آيا مي توان زودتر از يكصدسال چنين كانالي را حفر كرد؟ و با فرض اينكه چنين كانالي حفر شود، چگونه آب آن را از عمق هزارمتري به سطح زمين برسانيم؟
البته هنوز هم هيچ اشاره اي به وجود سلسله جبال البرز نشده كه بر سر راه اين آبراهه نشسته است! و حالا بنا را بر اين بگذاريم كه ناممكن، ممكن شد و از آب هاي خزر در دشت لوت، درياچه اي ساختيم. بعد چه مي شود؟ با آب اين درياچه كه كشاورزي نمي شود كرد، چون شور است. ( وچون به ژرفاي پايين تر منتقل مي شود مطمئنا شوري آن بيشتر افزايش يافته) تصور اينكه وجود اين درياچه اقليم منطقه را معتدل كند هم عبث است، زيرا بادهاي ناشي از پر فشارهاي جنب قاره اي كه در اين منطقه به طور دايم مي وزند، بلافاصله بخار آب برخاسته از سطح درياچه را پراكنده كرده و به دوردست مي برد.
به واقع اين درياچه لوكس پرخرج، فقط به درد آبتني خواهد خورد و بس!!
و اما طرح دوم، يعني انتقال آب هاي شيركوه يزد يا دامنه شمالي زاگرس به كويرهاي ايران. اين طرح البته، كمتر از طرح قبلي رويايي است، اما مطئمنا همانقدر نيز به دور از علم و منطق است. آيا هزينه انتقال آب از شيركوه يزد به دشت كوير محاسبه شده است؟ بدون شك اگر با اين آب گندم بكاريم و خوشه هاي ما به جاي گندم معمولي، دانه هاي طلا به بار بنشانند، باز هم چنين زراعتي با چنان آب گرانقيمتي صرف نخواهد داشت!!
طرح سوم نيز همچون دو طرح ديگر ناممكن و غيرعملي است. گفته مي شود كه حتي ليبي هم از طرح «نهرالصناعي» پشيمان است، زيرا استخراج آب هاي فسيل آنقدر هزينه بردار است كه اكنون اعلام شده گوجه اي كه با آب هاي اين طرح آبياري مي شود در هر كيلو دست كم صد دلار هزينه تمام شده، در بردارد!
چه بايد كرد؟
اگرچه پذيرفتن اين نكته، شايد قدري دلسرد كننده به نظر برسد، اما واقعيت اين است كه با كويرهاي ايران هيچ كاري نمي شود كرد. بهتر است كه آنها را كاملا به حال خود واگذاشت. تجربه نشان داده هر نوع دخالت انسان در كوير، نه تنها هيچ سودي دربرنداشته، بلكه گاه وضعيت طبيعي را برتر از شرايط كنوني كرده است.
البته دو راه، هر چند محدود و مختصر، براي بهره برداري از گستره هاي كويري وجود دارد. يكي استخراج منابع معدني كويرها و ديگري سرمايه گذاري بر جاذبه هاي توريستي اين مناطق. بيابان شناس مشهور ايراني و استاد ممتاز دانشگاه تهران دكتر پرويز كردواني درباره برخي از منابع استخراج در كويرهاي ايران به موارد زير اشاره دارد:
-از كويرهاي نمك، مي توان كلرورسديم به دست آورد، كه نمگير يا جذابه الرطوبه است و در صنعت موارد استفاده متعدد دارد.
-از كويرهاي متورم، مي توان نمك سولفات سديم آبدار را استخراج كرد كه در تهيه مواد پاك كننده، صنعت كاغذسازي، شيشه سازي و... كاربرد دارد.
-از كويرهاي قشري، نمك طعام مي توان استخراج كرد.
-از شوره زارها، نمك نيترات پتاسيم مي توان به دست آورد.
دكتر كردواني اضافه مي كند، اغلب كويرها زاينده هستند يعني، املاح آنها هر ساله يا يك سال در ميان قابل برداشت است.
از اين نظر كويرها را مي توان همچون جنگل ها، منابع طبيعي تجديدشونده به شمار آورد.
درباره جاذبه هاي توريستي كويرهاي ايران نيز در سال هاي اخير بسيار گفته شده است. حتي در شرايط كنوني نيز كه صنعت توريسم كشور در دوره پيش از نوباوگي به سر مي برد وجاذبه هاي توريستي كويرها هم كمتر واكنش جدي برانگيخته است. پارك ملي كوير جاذبه اي خاص در توريسم ايران به شمار آمده و سالانه پذيراي ده ها گشت (تور) جهانگردي داخلي و خارجي و هزاران علاقه مند به حضور در چشم اندازهاي بي نظير اين منطقه است.
بدون شك بيابان ها و كويرها، بي نظيرترين چشم اندازهاي طبيعي كشور ما را تشكيل مي دهند.
بسياري از مناطق جهان، داراي جنگل و كوه و دريا هستند كه شبيه جنگل و كوه و درياي كشور ماست، اما در هيچ كجا كويرها مشابه كويرهاي ما نيست و عوارض خاص جغرافيايي مانند شهر خيالي لوت و تپه هاي ماسه هاي كاشان يا عوارض تاريخي مانند ده ها كاروانسراي كوچك و بزرگ و تمدن كويري ايران در شهرهايي همچون يزد، كرمان و كاشان بيابان هاي ايران را به قطب ممتاز بياباني ايران در جهان تبديل كرده است.
درباره كويرهاي ايران شايد اين مضمون شاعرانه وافي معنا كند كه: «هرگز نخواه چيز ديگري باشي، پس بكوش در كمال آنچه كه هستي باشي.»
واقعيت اين است كه هر تلاشي براي تغيير شرايط طبيعي كويرها و بيابان هاي واقعي ايران ناممكن و بي حاصل است و بايد اين گستره ها را همانگونه كه هستند به عنوان چشم اندازهايي خاص در طبيعت ايران پذيرفت و چشم اميد نداشته باشيم كه روزي اين خشكستان ها به كار كشت و زرع بيايند.
بپذيريم يگانه بودن، كمال اين پهنه هاست كه گستره اي به مساحت ۸ كشور مشهور اروپايي دارند، اما نمي توانند نان يك روستا را هم تامين كنند.