گزارش اول
عكس ها: ساتيار
سعيده عليپور
رقباي جناحي معتقدند اين كار شهرداري تهران سياسي است و بعضي هم از جمله ساكنان خيابان بهشت معتقدند آنها هدفشان خدمت به مردم است. در اين ميان مردم كاري به اهداف شهرداري يا منتقدان شهرداري ندارند و معتقدند بايد مشكل آنها حل شود، چه با آب پرتقال، چه بدون آن.
پنج شنبه ۳۱ ارديبهشت ماه دومين بار است كه شهردار و اعضاي شوراي شهر براي ديدار مردمي به شهرداري مراجعه كردند.
مديران آن لاين، درهاي باز، حل مشكلات و ... آرزوي هر ارباب رجوعي است. هر كس نامه اي دردست دارد و سرگردان مي ماند كه به كجا بايد مراجعه كند. اما در مرحله اول در محل ثبت نام بايد شما هم مثل بقيه وارد نوبت شويد. ۱۰۱۲، خانم اعتراض كنان وارد شده اند از قرار معلوم زباله هايي كه در محله آنها دپو شده امان ساكنان محله را بدجوري بريده است.
به هيچ عنوان دوست ندارند براي ديدار با شهردار و معاونينش ثبت نام كنند، معتقدند به اين شيوه همه چيز عقب مي افتد و مانند گذشته پيگيري نمي شود.
اما در قسمت ثبت نام، همه دلشان مي خواهد مشكلشان را شخص شهردار حل كند و نه هيچ كدام از معاونان يااعضاي شوراي شهر. مسوول ثبت نام با صداي بلند اعلام مي كند «شهردار مي تواند با افراد محدودي ديدار كند، خواهش مي كنم اصرار نكنيد.» پيرزن مدت هاست براي گرفتن سند خانه اش پيگير است، خانه اش در يكي از خيابان هاي منطقه ۱۷ واقع شده دريك دست عريضه و در دست ديگرش اعلاميه فوت پسرش را گرفته است. ۲۵« روز قبل مرد» .
او را هم مثل ديگر مراجعه كنندگان به يكي از كميسيون هاي ۸ گانه اي كه در طبقات مختلف ساختمان شهرداري منطقه ۶ استقرار پيدا كرده اند مي فرستند.
ساعت ۹ صبح: پرونده ۳۰۰ نفر مراجعه كننده توسط كارشناسان پس از بررسي مشكلاتشان به كميسيون هاي مختلف ارجاع داده شده است.
كميسيون هاي هشت گانه عبارتند از: حقوقي و املاك، مالي و اداري، فني و عمراني بازرسي، ساير مناطق و دو كمسيون شهرسازي و شهردار تهران، زن جوانتر از آنچه شايد سه شيفته كاركردن خرج ۳ فرزند و يك شوهر از كار افتاده اي كه در جنگ دچار موج گرفتگي شده است او را اينقدر پير كرده باشد. حرف كه مي زند مثل باران اشك در چشمانش جاري است، مي گويد: مجوز دكه مطبوعاتي گرفته و حالا فهميده است مبلغ يك ميليون و ۸۰۰ هزار تومان بايد بابت اتاقك پرداخت كند:« خودتان بگوييد از كجا بياورم، من اگر اينقدر پول داشتم كه سه شيفت كار نمي كردم.» و حالا... اميدوار است بتواند از طرف شهرداري اين اتاقك را به صوت اقساط خريداري كند.
يك سوي ميز بعضي از مديران شهرداري و يكي از اعضاي شوراي شهر نشسته اند، ليوان هاي آب پرتقال روي ميز چشمك مي زنند و طرف ديگر هم شهروندي كه احتمالا مشكلاتي در ساخت و ساز مسكن دارد.
مرد ميانسال هر جمله اي كه مي گويد يك قلپ آب پرتقال را با صدا سر مي كشد و مي گويد: حاج آقا اصلا ما ماشين نداريم كه خانه مان پاركينگ بخواهد بااين اوضاع و درآمدي كه ما داريم، حالا حالاها هم ماشين نمي خريم، حاج آقا.»
از همه طبقات شلوغ تر طبقه اول ساختمان شهرداري است. كميسيون شهرسازي و حقوقي و املاك، انگار همه مردم اين شهر مشكل مسكن دارند.
اصغري يكي از شهروندان منطقه ۴ تهران مي گويد: يك سال بيشتر است كه پرونده در شهرداري منطقه در گردش است. امان از دست اين كاغذ بازي هاي اداري. زير نامه اش پاراف شده است كه شهرداري منطقه ۴ بايد به شكل هر چه سريع تر رسيدگي شود مي گويد: «چون دستور از بالاست احتمالا مشكل حل خواهد شد.»
به گفته مهدي محمدي معاون ارتباطات اداره كل روابط عمومي و بين المللي شهرداري: «بر اساس نظرسنجي هايي كه انجام داده ايم، ۷۰ درصد از مردم به برنامه هايي كه مشكلاتشان را با مديران شهرداري و شهردار به صورت رو در رو مطرح مي كنند خوش بين هستند.
مرد جواني كه مدت زيادي در نوبت ايستاده است مي گويد: «اين هم تير خلاص.» مستخدم يك ليوان آب پرتقال تعارف مي كند. اما مرد اين درخواست را رد مي كند . مرد جوان در ادامه مي گويد: «چند ماه است كه در شهرداري منطقه، پيگير مجوز ساخت آپارتمان هستم، اما هر دفعه مشكلي ايجاد مي شود. الان هم به اصرار دوستان آمده ايم. بعيد مي دانم مشكلم را حل كنند.» دقايقي بعد وقتي از اتاق بيرون مي آيد مردد است، مي گويد: «پاراف شده است پيگيري شود، نمي دانم به نتيجه مي رسد يا نه.» پيرمرد مي گويد: «من قبلا هم در ديدار اول شهردار و معاونينش از مردم منطقه ۶ تهران آمدم و مشكل ساخت و ساز داشتم كه الحمدالله سريع رسيدگي شد.»
اما درخواست هاي همه معقول و قابل رفع نيست. درخواست هاي غيرقانوني و ساخت و سازهاي غيرمجاز هم كم نيستند. هر كسي مي خواهد سقفي بسازد، چگونه و كجا مهم نيست.
مهدي محمدي معاون ارتباطات شهرداري مي گويد: در بيشتر موارد واضح نبودن قانون يا نبود آن در بعضي موارد باعث مي شود مديران شهرداري مناطق با بن بست مواجه شوند.» اينكه چرا حتما گره ها به دست مديران ارشد باز شود مي گويد: «اصولا مديران ارشد و شهردار اختيار بيشتري براي راهكارهاي جديد دارند.»
يكي ديگر از مراجعه كنندگان مي گويد: «در ديدار قبل شهردار و اعضاي شوراي شهر با مردم معاون اداري هزينه يك ترم تحصيل پسرم را پرداخت كردند.» مي گويد كه همسرش از كار افتاده است و او هم از پس هزينه هاي زندگي بر نمي آيد. «تلاشم را مي كنم كه بچه هايم به راه هاي خلاف كشيده نشوند.» راه روها شلوغ است پيرزني از كميسيوني كه پرونده اش به آنجا ارجاع شده بيرون مي آيد معلوم است انرژي زيادي براي آه و ناله صرف كرده تا صدق گفته هايش را ثابت كند، مي گويد: «گفتند بايد با خود شهردار ملاقات كنم تا مشكلم حل شود.» از در كه خارج مي شود يك ليوان آب پرتقال به پيرزن تعارف مي كنند. پيرزن اشك هايش را پاك مي كند و آب پرتقال را سر مي كشد.
ساعت ناهار، نماز اما ساعت توقف كار است. مراجعان هم ژتون غذا مي گيرند تا با پلوقيمه اي كه مزه اش آدم را ياد پلوقيمه عاشورا مي اندازد با مديران شهرداري هم غذا شوند.
مسوول راهنمايي مي گويد: «برويد با خيال راحت، سلف غذايتان را بخوريد به كار همه شما رسيدگي مي شود.»
نوبت بعدازظهر كه از راه مي رسد شمار مراجعه كنندگان كمتر شده است. درهاي باز شهرداري منطقه ۶ ديگر خيلي مراجعه كننده ندارد. مردم دوست ندارند تا بعدازظهر پنج شنبه را در شهرداري سپري كنند. عده اي هم كه از در خارج مي شوند پيگير جلسه بعدي شهردار با مردم هستند.
۶۳۰ مراجعه كننده در يك روز. گرچه اين شمار در قياس با ديگرمناطق تهران شمار كمتري است، اما اين تعداد مراجعه كننده، مديران شهرداري را از ساعت ۷ صبح تا ۷ شب در ساختمان ۵ طبقه شهرداري منطقه ۶ براي پاسخ گويي به مردم نگه مي دارد.
عده اي راضي اند، عده اي هم مردد. عده اي هم انگار كه اتفاق خاصي نيفتاده باشد، با غرولند ساختمان شهرداري را ترك مي كنند. آيا توقعاتشان قانوني بود؟