سعيدمسيح 
تحقيقات پليس آگاهي تهران در خصوص قتل سريالي زنان با دستمال هاي رنگي ، با شناسايي عاملان قتل يكي از اين زن ها وارد مرحله جديدي شد.
اين زن ۴۵ ساله كه نسرين نام داشت به تنهايي در خانه اي در خيابان جيحون زندگي مي كرد كه نيمه شب ۲۱ مهر ماه سال ۸۲ جسد او در حالي كه دست و پايش با طناب بسته شده و پارچه اي رنگي به دور گردنش پيچيده شده بود ، در خانه اش كشف شد.
پس از بررسي اوليه، ماجرا به قاضي مجيد متين راسخ بازپرس ويژه قتل در تهران گزارش شد و دقايقي بعد، بازپرس جنايي همراه اكيپي از كارآگاهان اداره مبارزه با قتل و تشخيص هويت پليس جنايي در محل حاضر شدند. باتوجه به اينكه عاملان اين جنايت مرتكب سه مورد قتل ديگر هم شده اند و مشابهت قتل نسرين با سه مورد قتل ديگر، ماموران مي توانند در فرضيات خود احتمال وقوع قتل هاي زنان تنها با دستمال رنگي به دست اين قاتلان را منتفي ندانسته و با تحقيق در اين خصوص ابهامات اين پرونده را روشن سازند.  رضوانفر، داديار شعبه دادسراي ويژه  امور جنايي در خصوص اين قتل مي گويد:« در گزارش پزشكي قانوني ( انسداد مجاري تنفسي فوقاني توسط جسمي انعطاف پذير) علت مرگ اين زن عنوان و بحث تعرض هم تاييد شده است.»
در ادامه تحقيقات مشخص شد مقتوله از سال ۸۱ به تنهايي در تهران زندگي مي كرده است. نسرين داراي دو دختر و دو پسر بوده و تحقيقات از اعتياد وي به مواد مخدر حكايت داشت. در بررسي خانه ماموران پي بردند كه ضبط صوتي از منزل اين زن سرقت شده است و در ادامه به افرادي با نام روح الله، احمد، حسن و مرتضي برخوردند كه در فروش ضبط صورت دخالت داشته اند و متهم به انجام سه فقره قتل و تحت تعقيب هستند كه اين اطلاعات به عنوان سرنخ هاي اين ماجرا در حال بررسي است.
رضوانفر در مورد مدارك موجود در صحنه از فيلترهاي سيگار و چند لكه خون نام برد كه فيلترهاي سيگار به دليل استهلاك فقط گروه خونيB را نشان داده و لكه هاي خوني نيز به دليل فساد آنتي ژن، اطلاعات خاصي را به دست نداده است.
وي با بيان اينكه « در رابطه با سه فرد تحت تعقيب بايد تحقيقات بيشتري انجام شود» گفت كه اصل پرونده را به دليل نقص تحقيقاتي براي تحقيقات بيشتر به آگاهي ارجاع خواهد داد.
ساعت ۲ و ۵۲ دقيقه بامداد ۲۹ ارديبهشت ماه ۸۳ ماموران پليس كلانتري ۱۴۷ گلبرگ در تماسي با بازپرس ويژه قتل تهران بهروز هنرمند خبر از كشف جسد زني در محدوده استحفاظي خود دادند. با اين گزارش بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران همراه اكيپي از كارآگاهان پليس ويژه قتل و ماموران صحنه جرم در محل حادثه واقع در خيابان ۱۰۷ تهرانپارس مقابل مدرسه البرز حاضر شدند.
بررسي هاي اوليه در پي كشف جسد به وسيله ماموران شهرداري از سوي پليس كلانتري حكايت از خفگي زن جواني داشت كه جسدش در جوي آب رها شده بود.
با حضور بازپرس هنرمند و تيم تخصصي پليس بررسي جسد آغاز شد. در اين بررسي مشخص شد كه زن يا دختر جوان حدود ۳۰ سال سن داشته و جسدش به صورت عريان در يك چادر مشكي با طناب آبي رنگ پلاستيكي پيچيده و بسته بندي شده است. معاينه پزشكي قانوني حاضر در محل نيز تنها نشانه بارز زن جوان را يك خالكوبي بر دست چپ وي اعلام كرد و احتمال خفگي را محرز دانست.
ماموران اثربردار پليس آگاهي نيز در محل حادثه توانستند ردپاي تازه حركت خودرويي را كشف كنند كه شباهت بسيار زيادي به خودروي پيكان يا پرايد داشته است.
بررسي جسد همچنين حكايت از متوسط اندام بودن مقتول كه موهاي مشكي داشته، دارد و به دليل وجود يك دستمال آبي رنگ احتمال خفگي با آن نيز مطرح شد.
بنا بر اطلاعات اوليه، پليس آگاهي تهران تحقيقات خود را بر روي اين فرضيه متمركز كرد كه قتل در محل ديگري روي داده و عاملان يا عامل جنايت جسد را به اين نقطه از شهر آورده اند. بدين ترتيب بازپرس هنرمند دستور ويژه صادر كرد تا متخصصان پزشكي قانوني جسد را معاينه و اطلاعات جديدي به دست آورند و از كارآگاهان دايره دهم خواست تحقيقات خود را درباره اين قتل آغاز كنند.
كارآگاهان در مرحله نخست عمليات خود شناسايي اين زن مجهول الهويه را آغاز كرده اند.
وجود مولفه هايي براي ارتباط قتل ها
گرچه كارآگاهان پليس در دايره دهم توانسته اند عامل يا عاملان جنايتي كه نخستين پرونده قتل در اين فرضيه محسوب مي شد را شناسايي كنند ولي باز هم ما با سه جسد زن مجهول الهويه مواجه هستيم كه هرسه نفر به يك شيوه به قتل رسيده و اجسادشان رها شده است. البته معمولا در قتل هاي سريالي عامل يا عاملان جنايت ارتكاب جرم خود را با يك اثر جرم خاص يا ارتكاب با يك شيوه امضا مي كنند و همين امر مي تواند در كشف سرنخ هاي راه گشا براي پليس موثر باشد.
ماجراي كنار هم قرار گرفتن قتل هاي زنان از آذرماه ۸۲ با كشف جسدي در بن بست لادن واقع در خيابان قبا در قلهك آغاز شد. در اين ماجرا پليس با كشف جسدي درون گوني با زني به نام «الهام» مواجه شد و احتمال يك قتل خانوادگي مطرح بود كه اينك نيز پليس با همين سر نخ موفق به رمزگشايي از ماجرا شده است. با اين وضع چون ما با ۳ قتل ديگر مواجهيم كه با حذف پرونده «الهام» شباهت هاي بسياري به هم دارند بازهم فرضيه وحدت عامل يا عاملان جنايت در اين ۳ ماجرا قوت گرفته است. نگاهي به كشف چهار جسد حتي با وجود نتيجه بخش بودن اقدامات كارآگاهان در تشريح فرضيه يكي بودن عامل يا عاملان جنايت موثر است.
قتل اول، ۳ آذر ۸۲؛ ماموران كلانتري ۱۲۴ قلهك درون يك گوني جسدي كشف كردند كه متعلق به زني ۳۱ تا ۳۵ ساله بود و با طناب به صورت چمباتمه اي بسته شده بود. اين زن كه الهام نام داشت، با روسري قرمز خفه شده بود.
قتل دوم، ۲۳ دي ۸۲؛ ماموران كلانتري ۱۰۳ گاندي در پي اعلام ماموران شهرداري در بزرگراه حقاني خبر كشف جسدي درون يك گوني را به بازپرس بهروز هنرمند اطلاع دادند. جسد متعلق به دختري ۲۰ ساله و مجهول الهويه بود كه با يك طناب زرد رنگ بسته بندي شده بود و با يك پارچه سفيد خفه شده بود، علاوه بر آنكه آثار تجاوز به اين دختر مشهود بود معاينه بعدي جسد از پزشكي قانوني خواسته شد.
قتل سوم، يك بهمن۸۲ ؛ ماموران كلانتري ۱۳۸ جنت آباد به بازپرس محمد عرفان اطلاع دادند كه حوالي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات حصارك جسد دختري حدودا ۲۲ ساله كشف شد كه دست و پاهايش با طناب بسته و خفه شده بود،  آثار زخم هايي شبيه تزريق روي تن اين دختر مشهود بوده است.
قتل چهارم، ۲۹ ارديبهشت ۸۳؛ جسد زني ۳۰ ساله، طناب پيچ شده، خفه شده در تهرانپارس كشف شد. مقتول مجهول الهويه بوده و آثار خالكوبي بر تن دارد.
حال با توجهي به اين چند ماجرا و با توجه به اين نكته كه كارآگاهان پليس موفق به شناسايي عامل يا عاملان قتل الهام يعني قتل اول شده اند كه اگر حتي پرونده اول را حذف شده بپنداريم سه ماجراي بعد در مواردي با هم مشابهت دارند.
اول اين كه هر ۳ مقتول مجهول الهويه بوده و همگي خفه شده اند. در درجه بعدي مي توان به طناب پيچ شدن مقتولان اشاره كرد كه در هر ۳ مورد تكرارشده است. خالكوبي روي دست مقتول تهرانپارس، آثار تزريق بر روي تن مقتول جنت آباد و آثار تجاوز به مقتول بزرگراه حقاني حكايت از مشترك بودن خصيصه  اي بين مقتولان دارد كه احتمال مي رود عامل جنايت افراد غيرموجه را قرباني مي كرده است.
قتل ها ربطي به يكديگر ندارد
سرهنگ سيدجواد كشفي معاون كشف جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با اشاره به موفقيت كارآگاهان دايره دهم در رمزگشايي از ماجراي قتل قلهك تاكيد كرد كه اين قتل هيچ ربطي به قتل هاي قبلي ندارد و باتوجه به شناسايي عوامل جنايت قتل «الهام» فرضيه احتمالي بودن اين قتل ها منتفي است. وي در ادامه تشريح وضعيت رسيدگي به اين پرونده ها افزود: «ما تدابير ويژه اي را براي رسيدگي به اين قتل ها انديشيده ايم، به اين پرونده هم رسيدگي خواهيم كرد.»
معاون كشف جرايم جنايي پليس افزود: «قتل در بزرگراه حقاني و قتل در جنت آباد اين مشكل را دارند كه هنوز اولياي دم آنها شناسايي نشده اند ولي تحقيقات ما درباره آنها ادامه دارد.»

دوشنبه هفته گذشته. ۳۱ مي سال جاري ميلادي. برخورد يك قايق توريستي در بزرگترين درياچه زيرزميني اروپا واقع در «هينتربروهل» سوئيس پنج كشته به جا گذاشت.
در اين حادثه پس از برخورد قايق با ديواره هاي درياچه، ۲۷ نفر از سرنشينان آن كه همگي جهانگردان آلماني بوده اند در آب افتادند و پنج نفر از آنها غرق شدند.
اين اتفاق يكي از معدود حوادثي است كه در «هينتربروهل» واقع در شمال وين رخ داده است. همه ساله تعداد زيادي از گردشگران خارجي از اين درياچه زيرزميني ديدن مي كنند.

امامزاده ابوالحسن و ابوالحسين واقع در قلعه حسن خان توسط ۶ نفر تخريب شد. احمد درويش، خادم اين امامزاده در گفت وگو با خبرنگار ما عنوان كرد كه ۶نفر چماق به دست آخرين يكشنبه سال گذشته ساعت ۲ پس از نيمه شب به امامزاده آمدند و پس از قطع ۵خط تلفن امامزاده و بستن در منزلم با لودر مشغول تخريب امامزاده شدند. او مي گويد: «آنها به دنبال اشياي عتيقه بودند در حالي كه ميراث فرهنگي استان چندي پيش پس از بررسي هايي اعلام كرد كه هيچ اشياي عتيقه اي در آنجا وجود ندارد.» طبق گفته يك منبع آگاه اين امامزاده ۴۷۰ سال قدمت دارد و زيرخاكي هايي در آنجا بوده كه توسط سارقان ربوده شده است. آنها در منزل خادم امامزاده را با زنجير قفل كردند. احمد درويش صبح روز بعد توسط مردم آزاد شد.

ناديده گرفتن مقررات ممنوعيت ازدواج توسط يك كشيش باعث دردسر كليساي كاتوليك ايتاليا شده است. اين كشيش كه در كليساهاي شهر كاستل و ترانوجزيره سيسيل در جنوب اين كشور زندگي با دختر مورد علاقه خود را به تجرد اجباري در كليساي كاتوليك ترجيح داده است به خاطر همين به شهر شمالي ميلان گريخته است. مسوولان حوزه خليفه گري اين منطقه ضمن اشاره به قابل درك بودن اين واقعه از نظر انساني بر غيرقابل پذيرش بودن آن در چارچوب كليسا تاكيد كرده و از مردم خواستند از تعميم رفتار اين كشيش متخلف كه نام وي اعلام نشده به ديگر كشيشان خودداري كنند. بر اساس مقررات واتيكان، كشيشان و راهبه هاي اين مذهب حق ازدواج ندارند كه انگيزه اين ممنوعيت وقف بودن عمر آنان براي خدمت به خدا، حضرت عيسي مسيح(ع) و كليسا اعلام شده است.

براي  آگاهي  بيشتر كاركنان  گمرك ، پنج  دوره  آموزشي  آشنايي  با مواد مخدردر گمرك هاي  مختلف  كشور برگزار مي شود.
به  گزارش  روابط عمومي  گمرك ، اين  دوره هاي  آموزشي  براي  كاركنان  گمرك  مهرآباد، امانات  پستي  تهران  و گمرك هاي  اجرايي  استان هاي  سيستان  و بلوچستان ، خراسان  و كرمان  برگزار خواهد شد. دراين  دوره ها كه  زيرنظر كارشناسان  مبارزه  با مواد مخدر گمرك  تشكيل  مي شود، شركت كنندگان  با انواع  مواد مخدر، نحوه  جاسازي ها و چگونگي  كشف  آن  آشنا مي شوند.
براساس  اين  گزارش ، شركت كنندگان  در پايان  دوره  از نمايشگاه  كشفيات  مواد مخدر در گمرك  امانات  پستي  بازديد خواهند كرد تا به  صورت  عملي  با نحوه  كشف  انواع  جاسازي ها آشنا شوند.

يك زن مشهدي به نام ليلا مودي نژاد پس از ۳۵ سال انتظار خانواده خود را پيدا كرد. ليلا مودي نژاد كه هم اينك در آلمان سكونت دارد در يك سالگي به يك خانواده متمول گيلاني سپرده شده بود.
صغري مودي نژاد خواهر ليلا در اين باره مي گويد: ۳۵ سال پيش به دليل فوت مادرم سرپرستي خواهرم ليلا كه در آن زمان يك ساله بود از سوي پدرم به يك خانواده متمول گيلاني واگذار شد و در اين مدت ما ارتباط مستقيمي با خانواده اي كه سرپرستي خواهرم را برعهده گرفته بودند نداشتيم. او در حالي كه به شدت خوشحال بود گفت: من عكس خانوادگي و آدرس مبهمي كه از محل سكونت خواهرم در آلمان داشتم را به يكي از دوستانم در آلمان دادم و او نيز پس از مدتي جست وجو خواهرم را در آلمان يافت و با نشان دادن عكس خانوادگي مان ارتباط گسسته ما را پس از ۳۵ سال دوري برقرار كرد.