ستون ما
جاسبي ها آمدند با حلوايي در دست
مرجان عبداللهيان
تهران شهري بزرگ است. شهري است كه كمتر مي توان در آن تهراني اصيل را يافت. يك شهر بزرگ كه از الگوهاي شهرنشيني بهره مي برد و جمعيت آن بالغ بر ۱۲ ميليون نفر است، مثل يك پازل بزرگ به نظر مي رسد. اين بار «جاسبي ها» مورد توجه بودند. آنها بيشتر در اين گزارش از يك منظر مورد بحث قرار گرفتند. حلواشكري سازي بخشي از كسب و كار آنان است كه در پايتخت به آن مشغولند. آنها در صنايع غذايي، يد طولايي دارند. آبليمو، آبغوره، ترشيجات، مربا، كنسرو و... آنها علاوه بر اين صنايع مواد غذايي، صاحبان دو اتحاديه نيز هستند. حسينيه آنها در خيابان خيام، هم حسينيه است و هم، در بالاي آن اتحاديه آنها، جاسبي ها وقتي به تهران آمدند كه اين پايتخت تازه روزهاي اول گسترش خود را سپري مي كرد. هنوز تهران، تهران نشده بود. جمعيت كم و فرصت هاي شغلي بسيار در آن روزها، عمدتا تهران را متمايز كرده بود. جاسبي ها هم آمدند. مثل همه اقوام و شهرستاني هايي كه آمدند، اما آنها به مانند معدود افرادي كه در زمان مخصوص از راه رسيدند، بلافاصله كمر همت بسته و به كار مشغول شدند. مسلما در آن روزهاي تهران كه هنوز ابعاد يك ابرشهر در هاله اي از خيال و توهم همگان بود، آنها توانستند خيلي زود به جايگاه ويژه اي دست يابند. آنها خود را مردمي اصيل و داراي سابقه اي تاريخي مي دانند. آنها به تمدن ايراني اسلامي شان مي بالند، اما اين منطقه دورافتاده كه تا چندي پيش از نعمت راه و اولين و ابتدايي ترين امكانات زندگي بي بهره بود و به همت سيدجليل ناصري از زندگي بهتري برخوردار شدند، مردمي را به تهران فرستاد كه الان نمي توان تاثير آنها را نديده گرفت. جاسبي ها را حميدرضا مهديان به ما معرفي كرد. او داماد يكي از ناصري هاست. او جاسبي نيست، اما جاسبي ها را مي شناسد و آنها را به ما شناساند.
تهران آنقدر بزرگ است كه جاسبي ها هم در آن ديده مي شوند. آنها هم هستند، دركنار سايرين. اين تهران پر است از اقوام مختلف. فقط كافي است به دوست يا همكارتان بگوييد، شما كجايي هستي. آن وقت است نام يكي از شهرهاي ايران را مي شنوي. قرار نيست در تهران به اين بزرگي، تنها يك قوم باشد. حتي نويسنده اين سطور هم مي تواند اهل جايي باشد غير از تهران. هدف ما هم نشان دادن قسمت هاي مختلف اين پازل است. ما مي خواهيم پازلي به نام تهران را بهتر بشناسيم و سعي ما دستيابي به گزارشي است صادقانه. اميد كه در نتيجه نيز به اين مهم دست يابيم.
|