آغداشلو نقاش مشهور قصد دارد نمايشگاه مفصلي از مجموعه نيم رخ  هاي دوره  رنسانس و با شيوه نقاش هاي قرن يازدهم كه به گونه اي آسيب ديده اند را در ماه هاي آبان، دي و اسفند به ترتيب در سه شهر تورنتو، لندن و پاريس به نمايش عموم بگذارد، اما اين تمام خبر نيست. اصل ماجرا، حرف هاي او در مصاحبه با خبرگزاري فارس است، درباره موزه هاي خصوصي.
همانگونه كه مي دانيم در سراسر دنيا رسم است كه موزه هايي خصوصي ترتيب داده شود. چون از دل همين موزه هاست كه موزه هاي بزرگ تر پديد آمده و به رسميت شناخته مي شوند. يكي از حركات جالب توجه ميراث فرهنگي ارايه طرحي به همين نام است كه در برنامه ۵ ساله چهارم توسعه گنجانده شده است. در حالي كه موزه هاي بزرگي مانند لوور، بريتانيا و آرميتاژ در آغاز، چيزي جز مجموعه هاي شخصي نبوده اند و بر مبناي موزه هاي كوچك و مجموعه هاي ريز و درشت استوار شده اند، آيدين آغداشلو درباره موزه ميلان مي گويد:«آثار موجود در اين موزه معتبر مجموعه اي از اشياي شخصي پل دي يگزوي تشكيل شده است.»
در حال حاضر مجموعه داران ايراني به دلايل مختلف از جمله وجود خلا قانوني با ترس و لرز آثاري را خريداري و در جاهاي امن نگهداري مي كنند و جز يك عده معدود، عامه مردم از آنها بي بهره اند و عملا ازنعمت دريافت اطلاعات و فرهنگي كه موزه ها و مجموعه ها به انسان مي دهند بي نصيب مي مانند. مشكلات موجود و عدم توجه جدي به اين مساله باعث شده است كه بسياري از آثار ملي و ارزشمند كشور راه خارج در پيش گيرند و چوب حراج بيگانه بخورند. آغداشلو يكي از حراج هاي معروف را مثال مي زند و مي گويد در حراج معروف كريستينر لندن هيچ شيء دوره ساساني عرضه نمي شود و اگر اصيل ترين آثار هم در آن عرضه شود به دليل اشباع بازار با نازل ترين قيمت خريداري مي شود. از اين دست مشكلات در داخل كشور و خارج بسيار است. خبر تكان دهنده اي كه آغداشلو هم به آن اشاره مي كند اين است كه تعدادي از مجموعه داران حدود ۳ هزار سكه طلاي دوران اسلامي را از ترس آب كرده و به صورت شمش فروخته اند. اميد است كه مسوولان با پيگيري و مطالعه و به رسميت شناختن موزه هاي خصوصي بخشي از اين معضلات را حل كنند.

محمود پاك نيت روي صحنه تئاتر يك پاره آتش است. كساني كه شانس ديدن نمايش هايي مثل «قوهاي وحشي»،« ولپن» يا... را داشته اند مي دانند چه مي گويم. خيلي از اهل فن معتقدند كه او ذاتا يك هنرمند است. فروتني و تواضع او در برابر ديگران مساله  اي است كه حالا ديگر به ضرب المثل تبديل شده است. پاك نيت اصالتا اهل شيراز است و به قول معروف سال هاي سال خاك صحنه اين شهر را خورده. او كه تئاتر را از دوران كودكي شروع كرده اين روزها ديگر تبديل به يك بازيگر تلويزيوني ثابت شده است. در ۷۰درصد از سريال هاي خوب و بدي كه از سيما پخش مي شوند مي توان چهره و هنرنمايي پاك نيت را ديد. جالب است بدانيم كه اين بازيگر مستعد هرگز تحصيلاتي در زمينه بازيگري نداشته است و تنها و تنهابا قدرت اراده خود به مرحله جالب كنوني رسيده است. آنگونه كه بارها خودش درباره خودش گفته تاكنون نقش هاي ريز و درشتي را در حدود ۸۰ نمايش صحنه اي بر عهده داشته است. هم خودش و هم ديگران بر اين باورند كه بازي او به همراه « رحيم مودي» در نمايش هاي «فانوس دريايي» و همان قوهاي وحشي از جمله بازي هاي ماندگار تاريخ نمايش هستند. يكي از شانس هاي خوب پاك نيت در زمينه بازيگري اين است كه همسرش هم به اين كار اشتغال دارد. لابد تاكنون نام «مهوش صبر كن» را شنيده ايد و با چهره اش هم آشنايي داريد. همان زني را مي گويم كه به خاطر ايفاي خوب نقش يك خان زاده در سريال تلويزيوني معروف «پس از باران» در يادها ماند.
خوب است بدانيم كه اين زوج مستعد بارها و بارها به اتفاق همديگر نمايش هاي ماندگاري را به روي صحنه تئاتر برده اند و با حضورشان در سريال هايي مثل «روزي، روزگاري»، «پس از باران»،« روشنتر از خاموشي» و... حضور پرحجم خود را ثابت كرده اند. بسياري از تئاتري هاي شيراز مي گويند كه مهاجرت پاك نيت و همسرش به تهران واقعا براي تئاتر آن شهرضايعه اي بزرگ است. گرچه بسياري از دوستان اهل فن اين روزها افسوس از دست رفتن استعداد پاك نيت به خاطربازي نقش هايي كه درخور استعدادش در تلويزيون و سينما نيستند كمي عصباني هستند اما ما به آن ها خبر مي دهيم كه اين بازيگر به زودي در هيبتي خاص كه واقعا در خور استعدادش است، در تلويزيون ظاهر خواهد شد. علاوه بر اين قرار است كه پاك نيت را در يك كار صحنه اي هم ببينيم.

رشد توليد فيلم هاي مستند در اين سال ها قابل توجه است. سينماي مستند كه در ايران آغازي بسيار درخشان داشت به دلايل نامعلوم مدتي را در خاموشي و رخوت گذراند. بزرگاني چون تقوايي، طياب، شيردل و ديگران آغازي عالي را با فيلم هايشان داشتند.
هنوز هم گاه به گاه در جشنواره هاي داخلي و خارجي شاهد به نمايش درآمدن ساخته هاي اين پيشكسوتان هستيم. اما دوره دوم ساخت فيلم هاي مستند با ظهور چهره هايي چون اردلان عطارپور و رامين حيدري ماروقي و ماني ميرصادقي هم درخشان آغاز كرده است. فيلم مستند عطارپور با عنوان «از شمس تا شمس.»
از شمس تا شمس همانگونه كه پيداست سري به مراسم ساليانه بزرگداشت مولانا جلال الدين محمد مولوي مي زند و سعي مي كند زيبايي هايي را كه از چشم حاضران در اين مراسم دور مانده را براي ما به نمايش بگذارد. در اين فيلم مسير بلخ و قونيه پيموده مي شود و ازدحام صداي سازهاي عود و كمانچه و ني زيبايي ده چنداني به فضا مي بخشند. يكي از خوبي هاي فيلم مستند اين است كه فيلمساز بايد از دل چيزهايي كه همه ديده اند نگاه جديدي كشف كند. او بايد واقعيت را پيچيده در ذهنيت خود به تماشاگر عرضه كند.
در اين گونه كارها هر فيلمساز بايد از لبه تيغ عبور كند و اگر موفق نشود فيلمش به عنوان فيلمي خارج از معيارهاي متداول مستند قلمداد مي شود. عطارپور سعي كرده كه يك بار ديگر احياگر زندگي مولانا در قالب فيلم باشد.
فيلم عطارپور زير و بم هايي دارد كه بايد با دقت با آن برخورد كرد اما در اين كه ساخته اين مستند ساز كاري ديدني و قاعده مند است شكي نيست.
به هر حال بر و بچه هاي مستندساز بايد بجنبند چون هنوز فيلمي مستند درباره ايران ساخته نشده كه روي دست فيلم مشهور «بادصبا» بلند شده باشد. خوب نيست كه پس از سال ها هنوز هم فيلمي به قدرت اين فيلم كه توسط يك فرانسوي ساخته شده نداشته باشيم.

معصومه صفايي-گردهمايي دوستانه اي كه دوشنبه با حضور بيش از ۲۰ نفر از خبرنگاران حوزه محيط زيست راسنه هاي مختلف در سالن شهيد رجايي ساختمان مركزي سازمان حفاظت محيط زيست آغاز شد به دليل حضور رئيس در جلسه مربوط به مديريت پسمانده ها با ۱۰ دقيقه گرم شد.
معصومه ابتكار كه هميشه ترجيح مي دهد پشت درهاي بسته هر از گاهي پيامي بفرستد اين بار دل را به دريا زد و به مناسبت هفته محيط زيست در جمع خبرنگاران حاضر شد، در حالي كه خبرنگاران -شايد ذوق زده - هم به جز چند نفر، حرف چنداني براي گفتن نداشتند.
ابتكار كه پدرش اولين رئيس سازمان بعد از انقلاب بود، ۷ سال است در سمت معاونت رئيس جمهوري در راس سازمان حفاظت محيط زيست فعاليت مي كند. كسي كه مي گويند در پيشبرد اهدافش، به دليل زن بودنش سياست هاي خاصي را به كار برده چنانچه خاتمي، رئيس جمهور، در مراسم اختتاميه موزه تنوع زيستي پارك طبيعت پرديسان از او به عنوان بانوي سبز ياد كرد ولجاجت هاي زنانه او را عامل موفقيت و به اصطلاح كم آوردن ديگر ارگان ها در برابر او دانست.
ابتكار كه هميشه در كمال خونسردي پاسخگوي سوالات خبرنگاران است، اين بار نيز در حالي كه آب پرتقال مي نوشيد با طول و تفصيل به خبرنگاران پاسخ داد. چيزي كه بعضي ها آن را شگردي براي گذر زمان تصور كردند.
در شرايطي كه از ديد بسياري از صاحبنظران وضعيت محيط زيست كشور همچنان وخيم است اين نكته را هم بايد در نظر داشت كه نسبت به سال هاي قبل از حضور ابتكار در سازمان، ارزش هاي محيط زيستي بسيار شناخته شده تر شده است. نكته اي كه ممكن است علا وه بر عملكرد ابتكار، بابت گستردگي صفحات محيط زيست در مطبوعات نيز باشد.
ابتكار يكي از ۲زن كابينه خاتمي كه در بدو ورود به خاطر زن بودنش با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم كرد مي گويد: «پست رياست سازمان حفاظت محيط زيست مردانه است» ! هرچه بود، خوب و بد، كم و زياد، ۷ سال در اين سمت با تمام حرف و حديث ها دوام آورد. اما اينكه بعد از اين هم در سمتش ابقا خواهد شد يا نه هنوز مشخص نيست. در حالي كه خودش اعتقاد دارد كه رياست بس است و بهتر است به كارهاي علمي ودانشگاهي بپردازد.معصومه ابتكار (كه او را در خارج از كشور به نام«مري» مي شناسند و در بحران تصرف لانه جاسوسي آمريكا او را سخنگوي دانشجويان پيرو خط امام مي دانستند و در سفارت به مري شهرت داشت.) متولد ۱۳۳۹ است و دو فرزند دارد به نام هاي طاها و عيسا. ابتكار دكتراي خود را در رشته ايمونولوژي از دانشگاه تربيت مدرس گرفته و در همين دانشگاه استاديار است.

بسياري از شخصيت هاي عروسكي هستند كه نه تنها بچه ها بلكه بزرگترهاهم از آنها استفاده مي كنند. جالب است بدانيم كه ۷۰درصد تماشاگران فيلمي چون كلاه قرمزي آدم هاي از ۲۰ سال به بالا بوده اند. اما عروسك هاي تلويزيوني حال و حكايتي ديگر دارند. آن قدر عروسك هاي جورواجور در تلويزيون ديده ايم كه يادمان نمي آيد نامشان چيست مگر آنكه حرفي براي گفتن داشته باشند. مثلا عروسكي به نام زي زي گلو، كلاه قرمزي يا مخمل. اتفاقاُ خبر جالبي كه كم از خبرسازي ندارد به يكي از همين عروسك هاي جالب تعلق دارد. آيا شما مي دانيد كه تمام عروسك هايي كه در ذهن مانده اند ساخته هنرمندي به نام عادل بزدوده هستند. به جز كلاه قرمزي كه جناب طهماسب ساخته عروسك هاي به يادماندني مخمل و زي زي گولو را همين آقا عادل ساخته. او عروسك ساز هنرمندي است كه با توجه به روحيه كودكانه دست به ابتكارات جالبي مي زند. استفاده از عنصر رنگ كه جزو لاينفك كار كودكان است در عروسك هاي بزدوده غوغا مي كنند.جالب است بدانيم كه اين عروسك ساز به تازگي عروسك جديدي ساخته كه اسمش «هندونه» است. جالب تر اين كه خانم مونا زاهد در يك فيلم جالب تمام جزئيات ساخت اين عروسك را ثبت كرده است. شايد هم ما در زماني از زندگي اصلا باورمان نمي شده كه يك عروسك بتواند مخ اين همه آدم را كار بگيرد. ولي چه مي شود كرد چون رويكرد فانتزي عالم تلويزيون و سينما به هر حال پذيرفته شدن بسياري از عروسك ها را هم به دنبال دارد. اميدواريم كه سركار خانم هندونه هم بتواند شهرتي در حد و اندازه مخمل و زي زي گولو و ديگران را كسب كند. چون بچه ها آقا عادل را دوست دارند ما بچه هاي قديمي هم دوستش داريم.

خيلي از ما ايراني ها اگر آثار يك نويسنده را هم نخوانده باشيم حتما اسمش را شنيده ايم. اگر از هر اهل كتابي بپرسيد كه جناب آنتوان چخوف كيست؟ حتما مي داند و مي گويد كه نويسنده داستان كوتاه «بافو با سگ ملوس». اين مساله نشان مي دهد كه اين نويسنده روسي به هر حال گستره خود را به جاهاي دور هم كشانده است. اما واقعيت اين است كه چخوف بيشتر از اين حرف ها شهرت دارد. بسياري از مترجمان درجه يك اين كشور معمولا به ترجمه آثارش دست زده اند. از سروژاستپانيان گرفته تا شاملو و ديگران. چخوف كه هم نمايشنامه و هم داستان كوتاه مي نوشته عمده شهرتش را مديون بخش دوم است. گرچه نمايشنامه اي چون «باغ آلبالو» هنوز هم يكي از شاهكارهاي ادبيات نمايشي دنيا محسوب مي شود. خبرسازي جناب چخوف در اين روزها از اين بابت است كه همين ماه آينده شاهد اجراي يكي ديگر از شاهكارهايش يعني ۳خواهر خواهيم بود. اين نمايشنامه كه تاكنون به اغلب زبان هاي دنيا ترجمه شده قراراست توسط آقاي زنجانپور به روي صحنه برود. زنجانپور كه در زماني نه چندان دور نمايش «گوريل پشمالو» نوشته يوجين اونيل را روي صحنه برد، كار چخوف را با اندكي زياد و كم به اجرا در مي آورد. اين نمايش كه در جشنواره فجر سال گذشته با استقبال مثال زدني تماشاگران رو به رو شده، قطعا در اجراي عمومي موفق خواهد بود. البته ظاهرا زنجانپور به دلايلي بخشي از متن را حذف كرده است و خدا كند كه اين اثر جهاني باقواره اي تكه پاره عرضه نشود. البته آدم كار كشته و با سابقه اي چون زنجانپور بدون دليل كاري را انجام نمي دهد و قطعا درجاهايي ديگر اين نقصان را جبران خواهد كرد. زنجانپور كه يكي از قديمي هاي تئاتر ايران است هم اكنون به همراه گروهش به شدت مشغول تمرين نمايش ياد شده است.

حتما تاكنون نام آقاي موذني را شنيده ايد. همان پيرمرد خوش صدا كه حتما تاكنون صدها بار از اذان گفتنش لذت برده ايد. آنگونه كه مي گويند اين مرد خوش صوت كه علاوه بر اذان گويي بر تمامي دستگاه هاي آوازي ايراني مسلط است از سن چهارده سالگي به تشويق پدر به خواندن اذان پرداخته و تاكنون حدود هفتاد و شش هزار بار اذان گفته است. فرزند آقاي موذني هم به تبعيت از پدر اين كار را ادامه داده و در هنرهاي مختلف خصوصا نقاشي هم دستي دارد. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد نام واقعي آقاي موذني «حاج علي اكبر بخشي محبي» است. آقاي بخشي در سال ۱۲۹۹ هجري شمسي در شهرستان فردوس به دنيا آمده. نكته جالب توجه اين كه اين مرد كهنسال در هيچ موقعيتي خواندن اذان را فراموش نكرده است. او حتي بارها در هنگام كار كشاورزي يا در داخل اتوبوس، هواپيما و حتي بيمارستان هم ديگران را از صداي رساي خود بهره مند كرده است. خبرسازي آقاي موذني به اين دليل است كه اغلب شبكه هاي راديو و تلويزيون به طور همزمان در حال پخش اذان معروف او هستند.

فرهاد فرجاد
خاطرات موبي ديك زنده شد
يك اپراي انگليسي زبان بر اساس اثر كلاسيك هرمان ملويل، موبي ديك، نخستين نمايش خود را در تالار موسيقي آمستردام به اجرا گذاشت.
اپراي …Call Me Ishmael” كه نامش را از سطر اول كتاب وام گرفته، توسط گري گلدشنيدر ساخته شده و داستان تعقيب موبي ديك به دست كاپيتان اهب را با زبان موسيقي و شعر روايت مي كند.
گلدشنيدر پيانيست و آهنگساز كهنه كار كنسرت، پيش از اين كتاب هاي پرفروشي همچون زبان رمزآلود روزهاي تولد را به رشته تحرير درآورده است. وي براي تكميل قطعه اپرايي جديدش، نزديك به ۲۰ سال كار كرد.
سكوت براي ساكسيفون سوپرانو
استيوليسي، نوازنده بزرگ ساكسيفون سوپرانو، در ۶۹ سالگي در منزلش واقع در بوستون آمريكا از دنيا رفت.
دانشكده موسيقي نيوانگلند، جايي كه ليسي از سال ۲۰۰۲ در آن مشغول تدريس بود، دليل مرگ هنرمند نامي موسيقي جاز را سرطان اعلام كرد.
صاحب نظران، وي را از پيشگامان اشاعه موسيقي جاز آمريكايي در اروپا مي دانند. ضمن اينكه نقش همسرش «ايرن ابي» در غناي ادبي آثار وي قابل چشم پوشي نيست. ايرن اصرار داشت تا ليسي براي خلق آثار موسيقايي خود از اشعار و كتاب هاي استادان ادبيات الهام گيرد. ارزش ادبي - هنري آثار ليسي، وي را به سبك لوئيس آرمسترانگ فقيد بسيار نزديك كرد.
ببرهاي دوقلو
جديدترين فيلم ژان ژاك آناد، يك انيميشن سرگرم كننده براي تمام اعضاي خانواده است، «دو برادر»، داستان دو توله ببر دوقلو را از رهاورد نقاشي متحرك جان مي بخشد، از اين دو، يكي بسيار خجول و آرا م است و ديگري جسور و پر سر و صدا. اما دست سرنوشت، آنها را از هم جدا مي كند. گاي پيرس (هنرپيشه فيلم محرمانه لس آنجلس) در اين انيميشن، در مقام راوي داستان صحبت مي كند. لي ماي آن، فردي هايمور، فيليپين لروي بوليو و ژان كلود درفوس نيز جاي ديگر شخصيت ها حرف مي زنند. فيلم توسط يونيور سال پيكچرز ساخته شده وازبيست وپنجم ژوئن به اكران درآمده است.
موج خروشان هري پاتر
سري جديد فيلم هري پاتر، زنداني آلكازبان، با فروش ۶/۹۲ ميليون دلاري، اين هفته در صدر جدول پر فروش ها نشست.
اين محصول جديد كمپاني « برادران وارنر» دومين فيلم آمريكايي است كه تنها در سه روز نخست اكران به چنين فروشي دست يافته است. پيش از اين مرد عنكبوتي در سال ۲۰۰۲ توانسته بود در سه روز نخست، ۱۱۴ ميليون دلار بفروشد، رويكرد گسترده سينماروها به فيلم هاي تجاري و سرگرم كننده روندي روز افزون دارد و در اين ميان، داستان هاي فانتزي و جادوگري مثل هري پاتر جايگاه خاصي، به ويژه ميان كودكان و نوجوانان، پيدا كرده اند.
كارخانه شكلات تيم برتن
تيم برتن، اقتباسي نوين از رمان «چارلي و كارخانه شكلات» اثر «رلد دال» را بر پرده سينما خواهد كشاند. تاكنون حضور ديويد كلي، هنرپيشه قديمي ايرلندي، فردي هايمور، آناسوفيا داب و جوليا وينتر در اين فيلم قطعي شده است. ديويد كلي، بيشتر به خاطر حضور در فيلم هايي چون «پسر كلسيوم» و «waking NedDevine »شناخته شده است هرچند قديمي ترها وي را از فيلم هاي ايرلندي دهه هفتاد مي شناسند.
فيلمنامه « كارخانه شكلات» را نويسنده اثر قبلي تيم  برتن (ماهي بزرگ) يعني جان اگوست نوشته است.