|
|
|
|
|
|
|
|
|
گشتي در يك سايت منحصر به فرد
ملا قات بي واسطه با رهبر انقلا ب
يكي از قسمت هاي جالب سايت، عكس هايي است كه مربوط به ايام كودكي و جواني رهبر معظم انقلاب مي شود
|
|
فضاي مجازي دنياي اينترنت، سرزمين غريبي است. سرزميني كه شما را تنها با فشار يك دكمه كوچك به آرزويتان مي رساند .
براي رسيدن به آن فضا كافي است آدرسي را در فضاي مجازي دنياي بي انتهاي اينترنت جست وجو كني كه اين روزها بسياري دنبال ديدن و خواندن آن هستند.
با فشردن دكمه ورود، فضايي لاجوردي پيش رويت نقش مي بندد و تصوير دوست با همان خنده هميشگي ظاهر مي شود. اينجا، در اين چارچوب كوچك و شيشه اي مي تواني بي هيچ واسطه و مرحله اي خود را به دنياي رهبر معظم انقلاب برساني. «پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي».
صفحه لاجوردي اما به سه زبان قابل دسترسي است؛ فارسي، عربي و انگليسي. وارد صفحات اصلي كه مي شوي در گوشه راست كليشه سايت، عكس ايشان را به همراه رهبر فقيد جمهوري اسلامي مي بيني.
سايت رهبر انقلاب به چند بخش اصلي تقسيم مي شود كه عبارتند از:
- صفحه اول
- اخبار
- سخنراني ها
- ديدار ها و جلسات
- پيام ها و نامه ها
- احكام و استفتائات
- آثار و كتابها
- خاطرات و حكايات
- از نگاه ديگران
- صوت و تصوير
- زندگينامه
شايد جذابترين بخش در ميان اين بخش ها زندگينامه ايشان باشد. در اين بخش مي خوانيد كه رهبر عاليقدر انقلاب اسلامي فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد جواد حسيني خامنه اي هستند و در روز ۲۴ تيرماه سال ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمري در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. ايشان دومين پسر خانواده هستند و زندگي پدرشان مانند بسياري از روحانيون و مدرسان علوم ديني، بسيار ساده بوده و همسر و فرزندانش نيز معناي عميق قناعت و ساده زيستي را از او ياد گرفته بودند و با آن خو داشته اند.
در بخشي از زندگينامه به نقل از ايشان آمده است كه «پدرم روحاني معروفي بود، اما خيلي پارسا و گوشه گير. زندگي ما به سختي مي گذشت. من يادم هست شب هايي اتفاق مي افتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براي ما شام تهيه مي كرد و... آن شام هم نان و كشمش بود.»
در ادامه با فضاي زندگي ايشان در ايام كودكي و نوجواني بيشتر آشنا مي شويم:«منزل پدري من كه در آن متولد شده ام، تا چهار- پنج سالگي من، يك خانه۷۰-۶۰ متري در محله فقيرنشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زيرزمين تاريك و خفه. هنگامي كه براي پدرم ميهمان مي آمد (و معمولا پدر بنابراين كه روحاني و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زيرزمين مي رفتيم تا ميهمان برود. بعد عده اي كه به پدر ارادتي داشتند، زمين كوچكي را كنار اين منزل خريده و به آن اضافه كردند و ما داراي سه اتاق شديم.»
در ادامه متوجه مي شويم كه ايشان از چهارسالگي به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مكتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس هر دو برادر در مدرسه تازه تاسيس اسلامي «دارالتعليم ديانتي» ثبت نام كردند و اين دو، دوران تحصيل ابتدايي را در آن مدرسه گذراندند.
در همين بخش ازدوران جواني ايشان هم اطلاعات جالبي به خواننده داده مي شود. مثلا اينكه ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز كرده اند و سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شده اند و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت، ادبيات و مقدمات را خوانده اند. در همانجا ايشان درباره انگيزه ورود به حوزه و انتخاب روحانيت براي ادامه مسير زندگي چنين مي گويند: «عامل و موجب اصلي در انتخاب راه نوراني روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوق بودند».
يكي از قسمت هاي جالب اين بخش، عكس هايي است كه مربوط به ايام كودكي و جواني رهبر معظم انقلاب مي شود كه شايد ديدن آنها، آن هم از فاصله اي به اين نزديكي لذت ديگري داشته باشد كه پيش از اين براي خوانندگان سايت ميسر نبوده است.
در ادامه زندگينامه ايشان مي خوانيم كه ايشان از هجده سالگي در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمي ميلاني شروع كرده بودند و در سال ۱۳۳۶ به قصد زيارت عتبات عاليات عازم نجف اشرف شده اند و با مشاهده و شركت در درس هاي خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي، ميرزاباقر زنجاني، سيديحيي يزدي و ميرزا حسن بجنوردي، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديده اند و با اين حال به دليل مخالفت پدر با ماندنشان در نجف مجبور شدند كه به مشهد بازگردند.
تحصيل ايشان از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۴۳ و به مدت شش سال در حوزه علميه قم ادامه مي يابد و در آنجا از محضر بزرگاني چون مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، امام خميني، شيخ مرتضي حائري يزدي و علامه طباطبايي استفاده كرده اند و در سال ۱۳۴۳، پس از مكاتباتي كه با پدر داشته اند، متوجه مي شوند كه يك چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است. آيت الله خامنه اي اما بالاخره به اين نتيجه مي رسند كه بهتر است به مشهد بازگردند و از پدرشان مواظبت كنند و با اين حال در مشهد از ادامه تحصيل دست بر نداشته اند و جز ايام تعطيل يا مبارزه و زندان و مسافرت، به طور رسمي تحصيلات فقهي و اصول خود را تا سال ۱۳۴۷ در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلاني ادامه مي دهند و در ضمن به تدريس كتب فقه و اصول و معارف ديني به طلاب جوان و دانشجويان مي پردازند.
در بخش ديگري از زندگينامه ايشان علل و انگيزه هايشان را در مورد مبارزه با رژيم پهلوي درمي يابيم. به طوري كه به گفته خودشان «از شاگردان فقهي، اصولي، سياسي و انقلابي امام خميني (ره) هستند.» اما نخستين جرقه هاي سياسي و مبارزاتي و دشمني با طاغوت را شهيد «سيد مجتبي نواب صفوي» در ذهنشان مي زند و ماجرا هم از اين قرار است هنگامي كه نواب صفوي با عده اي از فدائيان اسلام در سال ۱۳۳۱ به مشهد رفته و در مدرسه سليمان خان، سخنراني پرهيجان و بيداركننده اي در موضوع احياي اسلام و حاكميت احكام الهي و فريب و نيرنگ شاه و دروغ گويي آنان به ملت ايران، ايراد كرد و ايشان در آن روزگار از طلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند و به شدت تحت تاثير سخنان نواب واقع مي شوند: «همان وقت جرقه هاي انگيزش انقلاب اسلامي به وسيله نواب صفوي در من به وجود آمده و هيچ شكي ندارم كه اولين آتش را مرحوم نواب صفوي در دل ما روشن كرد.»
در اين قسمت ما با مبارزات سياسي ايشان در پيش از انقلاب بيشتر آشنا مي شويم. خواندن بخشي از اين مبارزات خالي از لطف نيست:
آيت الله خامنه اي نخستين بار در محرم سال ۱۳۸۳ قمري- ۱۳۴۲ هجري شمسي- از سوي امام خميني (قدس سره) ماموريت يافتند كه پيام ايشان را به آيت الله ميلاني و علماي خراسان در خصوص چگونگي برنامه هاي تبليغاتي روحانيون در ماه محرم و افشاگري عليه سياست هاي آمريكايي شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. پس از آن ايشان عازم شهر بيرجند شدند و در راستاي پيام امام خميني، به تبليغ و افشاگري عليه رژيم آمريكايي پهلوي پرداختند و بدين خاطر در ۹ محرم همان سال «۱۲ خرداد ۱۳۴۲» دستگير و يك شب بازداشت شدند و فرداي آن به شرط اينكه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه ۱۵ خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامي دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شكنجه و آزارها زنداني شدند.
در بخشي از زندگينامه، نامه اي از ايشان درباره پنجمين بازداشت خود توسط ساواك وجود دارد كه در آن مي نويسند «از سال ۴۸ زمينه حركت مسلحانه در ايران محسوس بود. حساسيت و شدت عمل دستگاه هاي جاري رژيم پيشين نسبت به من كه به قرائن دريافته بودند چنين جرياني نمي تواند با افرادي از قبيل من در ارتباط نباشد افزايش يافت و به همين خاطر در سال ۱۳۵۰ مجددا و براي پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاي خشونت آميز ساواك در زندان آشكارا نشان مي داد كه دستگاه از پيوستن جريان هاي مبارزه مسلحانه به كانون هاي تفكر اسلامي به شدت بيمناك است و نمي تواند بپذيرد كه فعاليت هاي فكري و تبليغاتي من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به كنار است...»
يكي ديگر از قسمت هاي جذاب اين بخش مربوط به دوران تبعيد ايشان است: «رژيم پهلوي در اواخر سال ۱۳۵۶، آيت الله خامنه اي را دستگير و براي مدت سه سال به ايرانشهر تبعيد كرد. در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوجگيري مبارزات عموم مردم، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده و به مشهد مقدس بازگشتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمل آن همه سختي و تلخي، سقوط حكومت پهلوي و برقراري حاكميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.»
يكي از جذابيت هاي اين بخش، دانستن فعاليت هاي رهبر معظم انقلاب پس از پيروزي انقلاب اسلامي است:
- پايه گذار «حزب جمهوري اسلامي»با همكاري و همفكري علماي مبارز و همرزم خود، شهيد بهشتي، شهيد باهنر، هاشمي رفسنجاني و... در اسفند ۱۳۵۷
- معاونت وزارت دفاع ۱۳۵۸
- سرپرستي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ۱۳۵۸
- امام جمعه تهران ۱۳۵۸
- نماينده امام خميني (قدس سره) در شوراي عالي دفاع ۱۳۵۹
- نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي ۱۳۵۸
- حضور فعال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاي دفاع مقدس
- ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران
- رياست جمهوري در مهرماه سال ۱۳۶۰ با كسب بيش از شانزده ميليون راي مردمي و انتخاب مجدد ايشان توسط مردم از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ براي دومين بار به اين مقام و مسووليت
- رياست شوراي انقلاب فرهنگي۱۳۶۰
- رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام ۱۳۶۶
- رياست شوراي بازنگري قانون اساسي ۱۳۶۸
- رهبري و ولايت امت از چهاردهم خرداد سال ۱۳۶۸ به انتخاب مجلس خبرگان رهبري.
در يكي ديگر از بخش هاي اين سايت با آثار ارزشمند ايشان بيشتر آشنا مي شويم كه ايشان بيش از ۱۸ جلد كتاب تاليف كرده اند وبيش از ۴ جلد كتاب ترجمه نموده اند.
|
|
|
يكي از جذابترين بخش هاي اين سايت مربوط به خاطرات رهبر انقلا ب مي شود كه برخي از آنها را با هم مي خوانيم:
به امام بگو فداي سرتان!
مادر اسيري- نمي دانم در تبريز بود، يا در جاي ديگر- به من گفت كه بچه ام اسير بود، امروز خبر آمد كه شهيد شده است؛ شما برو به امام بگو كه فداي سرتان؛ من ناراحت نيستم!... من از اين حرف خيلي تحت تاثير قرار گرفتم.
وقتي كه خدمت امام آمدم، يادم هم رفت اول بگويم؛ بعد كه بيرون آمدم، يادم آمد؛ به يكي از آقاياني كه در آنجا بود، گفتم به امام عرض بكنيد يك جمله ماند. ايشان پشت در حياط اندروني آمدند. من هم به آنجا رفتم. وقتي حرف آن زن را گفتم، امام آنچنان چهره اي نشان دادند و آنچنان رقتي پيدا كردند و گريه شان گرفت كه من از گفتنش پشيمان شدم!
اين واقعا خيلي عجيب است. ما اين همه شهيد داديم؛ مگر شوخي است؟ هفتادو دو تن از يلان انقلاب قرباني شدند؛ ولي او مثل كوه ايستاد و اصلا انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده است؛ حالا در مقابل اينكه اسير را كشته اند، چهره اش گريان مي شود؛ اينها چيست؟ من نمي فهمم. آدم اصلا نمي تواند اين شخصيت و اين هويت را توصيف كند.
(نقل شده در ديدار اعضاي ستاد برگزاري مراسم سالگرد ارتحال امام ۱/۳/۱۳۶۹)
اين همان منبري است كه شيخ انصاري روي آن نشسته!
اولين روزي كه امام (ره) براي درس روي منبر نشستند، من در درسشان حاضر بودم.
ايشان قبلا روي زمين مي نشستند و درس مي گفتند و بعد از چندي كه جمعيت زياد شد و طلاب مي خواستند چهره ايشان را زيارت كنند و صدايشان را درست بشنوند، اصرار كردند كه روي منبر بنشينند. گمان مي كنم ايشان بعد از رحلت مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (رضوان الله عليه) اين را قبول كردند. تا آن بزرگوار حيات داشتند،ايشان روي منبر ننشستند.
اين بزرگوار، آن روز را تماما به نصيحت گذراندند. اولين مطلبي كه بعد از «بسم الله» فرمودند، اين بود كه مرحوم آقاي نائيني (رحمت الله عليه) روز اولي كه براي درس روي منبر نشست، گريه كرد و گفت: اين همان منبري است كه شيخ انصاري (ره) روي آن نشسته؛ حالا من بايد روي آن بنشينم!
ايشان از همين جا شروع به نصيحت طلاب كردند كه بفهميد چه كاري مي كنيد و چه قدر اين مسووليت سنگين است.
(نقل شده در ديدار جمعي از فضلا و طلاب مشهد ۴/۱/۱۳۶۹)
برايش ۲۴۰۰ تومان مي ماند!
در تاريخ گذشته ما كمتر مي شود مجموعه مسوولاني را پيدا كرد كه مثل مجموعه مسوولان امروز باشند.
كمتر كه مي گوييم، مي خواهيم احتياط كنيم؛ والا واقعا من سراغ ندارم. رئيس جمهوري با اين خصوصيات، با اين فضايل و با اين سوابق و همكاران و وزرايي با اين منش ديني و ايماني و انقلابي، حقيقتا در گذشته تاريخ ما سابقه ندارد؛ و در جاهاي ديگر هم تا آن جايي كه من شناخته ام- البته ادعاي شناخت كامل نمي كنم؛ چون ما از اوضاع همه دولتها اطلاع نداريم- چنين چيزي را نيافته ام. شايد مردم ما هم هنوز به بطن كارهاي برادران مسوول در دولت، درست واقف نيستند. البته يك چيزي شنيده اند و يك چيزي مي دانند؛ ولي خصوصياتي را كه افراد آشنا با اعضاي دولت مي توانند بدانند و بفهمند، يقينا مردم بعضي از آنها را نمي دانند؛ بعضي را هم باور نمي كنند. مثلا اگر به مردم گفته شود كه در بين وزراي آقاي هاشمي- بنابرآنچه كه مسموع بنده است- وزيري هست كه اگر از حقوق ماهيانه اش اقساطي را كه بايد بدهد، كم كنند، برايش ۲۴۰۰ تومان مي ماند، آيا واقعا اين را تصور مي كنند كه در كارگزاران يك دولت- كساني كه بيت المال و امكانات در اختيار اينهاست- كساني پيدا مي شوند كه اين طور زندگي و اين گونه صرف و خرج مي كنند؟! اينها چيزهاي باارزشي است و ما خدا را بر داشتن شماها شكر مي گزاريم و از خدا مي خواهيم كه شما را در راه خير و صلاح و سدادهمواره موفق بدارد.
(نقل شده در ديدار اعضاي هيات دولت ۳/۶/۱۳۷۰)
|
|
|
وبلاگ شبهات قرآني
ايكنا- گروه پژوهش هاي نوآمد مركز فرهنگ قرآن در يك اقدام كم سابقه، وبلاگ هايي را به منظور پاسخ دهي به شبهات قرآني ايجاد كرد.
حجت الاسلام سعيد شمس كه از نويسندگان اين وبلاگ هاست، ضمن اعلام اين خبر افزود: از آن جايي كه اين روزها بازار وبلاگ نويسي فارسي در اينترنت گرم است و وبلاگ هايي نيز به انگيزه شبهه افكني و طرح مطالب انحرافي و ضد دين راه اندازي شده است، در صدد برآمديم تا حضوري فعال در اين عرصه داشته باشيم.
اين وبلاگ نويس روحاني، درباره نحوه كار مي گويد: ما نخست در ميان وبلاگ ها به جست وجوي شبهات قرآني مي پردازيم و پس از آن پاسخ هايي مختصر و قانع كننده تهيه و نسخه اي از آن در وبلاگي كه متناسب با موضوع آن است درج كرده و يك نسخه را نيز به آدرس شبهه كننده ارسال مي كنيم و با قراردادن بخشي از پاسخ در كامنت وبلاگ شبهه كننده، امكان مطالعه آن را براي ديگران نيز فراهم مي كنيم.
گفتني است، وبلاگ هاي «قرآني» و «لينكستان فرقان» امكان دسترسي به اين وبلاگ ها را فراهم مي آورد. نشاني آنها عبارتند از:
http//puranic326. Persianblog. com
۳۲. Persianblog. com6http// link
|
|
|
مواظب هاردتان باشيد
بخش امنيت مؤسسه پوينتسك موبايل (Pointsec Mobile) براي كامل كردن تحقيقاتش در زمينه امنيت هارد ديسك رايانه هايي كه به اينترنت متصل اند يك هارد را كه حاوي اطلاعاتي مثل حقوق بازنشستگان، ليست مشتري ها و اطلاعات شخصي شان و قيمت محصولات شركت بود روي اينترنت به حراج گذاشت. اين هارد خيلي زود به قيمت فقط ۵ دلار معامله شد. بخش امنيت شركت كه اطلاعات نادرست را در اين هارد قرار داده بود مي خواست با اين كار، سرنخ هايي از سرنوشت درايوها و لپ تاپ هاي گم شده يابه عبارتي به سرقت رفته به دست بياورد. اين بخش تا به حال ۱۰۰ تا هارد درايو و لپ تاپ را روي اينترنت به حراج گذاشته و طبق آماري كه بيرون داده از هر ۱۰ هارد، ۷ تايشان به راحتي قابل نفوذ اند و راهزن هاي رايانه اي به راحتي مي توانند به اطلاعات آنها دسترسي پيدا كنند.
|
|
|
سريع ترين كامپيوتر جهان جريمه شد
اداره استانداردهاي تبليغاتي (آسا) در انگلستان تازگي چندين شكايت عليه شركت اپل مكينتاش دريافت كرده است. اين شكايت ها بعد از به بازار آمدن نسل جديد رايانه هاي اپل با نام۵ G به اين اداره رسيده است. مشكل شاكي ها با شعار تبليغاتي «اين سريع ترين كامپيوتر دنياست» بوده كه در كنار مدل هاي۵ G روي بروشورهاي تبليغاتي اين محصول نوشته شده است.آسا معتقد است۵ G سريع ترين كامپيوتر دنيا نيست.
بر خلاف قوانين جزايي بريتانيا كه مي گويند متهم مجرم نيست مگر اين كه جرم اثبات شود، آسا تاكيد مي كند شعارهاي تبليغاتي نادرست اند مگر اين كه ثابت كنند حقيقت دارند. يعني شركت سازنده محصول با مدارك كافي درست بودن شعارش را به آسا نشان دهد. حالا مسوولان ۵ G بايد اسناد لازم را جمع كنند تا نشان دهند سرعتي بين ۸/۱ تا ۵/۲ گيگاهرتز سريعترين سرعتي است كه تا به حال به دست آمده است.
|
|
|
روش بردار و بنداز براي انتقال فايل
تحقيقات در ژاپن نشان مي دهند ژاپني ها قلم ديجيتالي ساخته اند كه قادر است فايل ها را از يك كامپيوتر به كامپيوتر ديگر انتقال دهد. معني اين حرف آن است كه كاربرهايي كه در يك اتاق هستند مي توانند فايلي را بدون استفاده از اي ميل، ديسك يا به اشتراك گذاشتن به كامپيوتر ديگر منتقل كنند.
كاربر فايل را از روي صفحه مونيتورش به قلم الكتريكي منتقل مي كند. بعد آن را مي اندازد توي كامپيوتر ديگر. يعني قلم را روي صفحه نمايش آن كامپيوتر مي گذارد. اين تكنيك كه نامش را «بردار و بنداز» گذاشته اند براي هم اتاقي ها و هم دانشكده اي ها مي تواند مفيد باشد چون انتقال فايل هارا سريع تر و آسان تر مي كند. لينك به وب سايت هاي مختلف و فايل هاي موسيقي معمولي ترين چيزهايي هستند كه به اين روش به سرعت مي توان آنها را جابه جا كرد.
|
|
|
بيماران اسكن مي شوند
يك بيمارستان در لندن براي بيمارانش باركد تعريف كرده است تا به اين ترتيب مديريت داروهاي مورد نياز بيماران آسان تر شود. بيمارستان چرينگ كراس دومين بيمارستان جهان است كه اين تكنيك را به كار گرفته است. به اين ترتيب يك باركد هم به پرونده بيماران بيمارستان اضافه مي شود. «ما حالا بيمارها را- انگار كه اين جا سوپرماركتي، جايي است- با دستگاه مخصوص اسكن مي كنيم. اول نگران بوديم كه بيمارها از اين روش خوششان نيايد و فكر كنند داريم مثل قوطي هاي كنسرو با آنها رفتار مي كنيم ولي اكثر آنها با اين موضوع كنار آمدند. آنها با اين روش مدت هاست كه آشنا هستند و به دليل امنيت و مطمئن بودن آن، مشكلي با باركد ندارند.» اينها را رئيس بيمارستان چرينگ كراس مي گويد. او اضافه مي كند: «آمار وزارت بهداشت انگلستان حاكي است از هر ۱۰۰ دارو، پنج تا اشتباهي به بيماران داده مي شود و اين دردسرهاي زيادي ايجاد مي كند. اما با اين روش احتمال خطا به شدت كم مي شود.»
|
|
|
اينجا، سايت عكاسها
ميراث خبر- سايت تخصصي عكاسي فانوس آغاز به كار كرد. مهم ترين هدف فانوس نمايش و عرضه آثار عكاسان ايراني است. به گفته گردانندگان آن در اين سايت عكس ها بر اساس شاخه هاي مختلف عكاسي تقسيم بندي شده و به معرض فروش و نمايش گذاشته خواهد شد. موضوعات عكس هاي اين سايت عبارتند از عكاسي خبري (فتوژورناليسم)، هنر، ورزش، طبيعت، مستندنگاري و معماري.
در اين سايت مي توان مجموعه هايي از كاوه گلستان، داريوش كياني، اميرصالحي، حسين كريم زاده، پيمان هوشمندزاده، شادي قديريان، جواد منتظري، جلال سپهر، سيف الله صمديان، فخر الدين فخرالديني، حجت سپهوند، مهرانه آتشي، هنگامه فهيمي، حسين غفاري، حسن رجب نژاد، مجيد بختياري، يلدا معيري، محمدرازدشت، عباس كوثري، حسن سربخشيان، بهروز مهري و مجيد ساجدي را مشاهده كرد.
آدرس اينترنتي سايت فانوسwww.fanoosphoto.com
|
|
|