تابستان پيش رو است
سرمايه گذاري اندك براي اوقات فراغت
اكثر جوانان قديمي تر تهران در نزديكي خانه و محله هاي خويش زمين هايي در اختيار داشتند كه در آن فوتبال يا واليبال بازي مي كردند. ولي افزايش تعداد مردم و اتومبيل ها «فوتبال خياباني» را در آستانه مرگ نهايي قرار داده
به اطراف خود در خيابان بنگريد. چه كساني را مي بينيد؟ جوانان را.
در فضاي كار به همكارانتان بنگريد. چه كساني را مي بينيد؟ جوانان را.
در محيط خانواده به نزديكانتان بنگريد. چه كساني را مي بينيد. جوانان را.
حقيقت مسلم و كتمان ناپذير اين است نسل جوان ما شهرها را به تصرف خويش درآورده اند. آن ها همه جا هستند.
اما به رغم اين حضور چشمگيربخش قابل توجهي از آن ها را بلا تكليف و سرگردان مي يابيم. اوقات فراغت آن ها بسيار زياد است؛
اما نمي دانند چه كنند و به كدام سو بروند.
رئيس سازمان ملي جوانان مي گويد: « سرانه هزينه دولت در مقوله اوقات فراغت براي هر نفر فقط ۴۰۰ تومان است»
مسأله هزينه تفريح در يك سو قرار دارد و امكانات بسيار اندك موجود در سوي ديگر. تابستان در راه است و
نبايد اوقات فراغت آن ها از همين حالا از كف رفته به نظربرسد.
چقدر كار؟ چقدر تفريح
در طول عمر يك ساله انسان كه ۸۷۵۰ ساعت است تقسيم بندي هاي زير در استانداردهاي مربوط به اوقات فراغت جلب نظر مي كند:
۶۸۳۰ ساعت يعني ۷۸ درصد از كل عمر ساليانه به كار اختصاص دارد.
۱۹۲۰ ساعت يعني ۲۲ درصد از كل عمر ساليانه به اوقات فراغت اختصاص دارد.
آمارهاي ارائه شده توسط سازمان ملي جوان در مقايسه با استانداردهاي جهاني در ايران به قرار زير هستند:
ميانگين جهاني ساعت فراغت در روز ۵ ساعت است.
ميانگين ساعت فراغت روزانه هر ايراني ۶ ساعت است.
استاندارد جهاني تعطيلا ت در دنيا به طور متوسط ۸۰ روز در سال است.
ميزان تعطيلا ت در ايران بيش از ۹۰ روز در سال است.
ميانگين ساعت فراغت جهاني ۵ ساعت در روز است، يعني ۲۲ درصد از كل شبانه روز.
ميانگين ساعت فراغت در ايران ۶ ساعت در روز است، يعني ۲۵ درصد از شبانه روز.
آمار فوق نمايانگر اين امر هستند كه ايراني ها زمان بيشتري را عمدتاً به دليل تعطيلي هاي رسمي بيشتر - به عنوان اوقات فراغت در اختيار دارند، اما از سوي ديگر نمي دانند چگونه اوقات فراغت خويش را پر كنند.
شيوه گذران اوقات فراغت
برنامه ريزها شيوه گذران اوقات فراغت را به نوع «فردي» و «جمعي» تقسيم كرده اند. شيوه گذران اوقات فراغت فردي به دو زير مجموعه «فعال» و «غيرفعال» تقسيم مي شود كه فرد در شيوه غيرفعال مشاركتي در گذران اوقات فراغت خويش ندارد. مثل نشستن برابر تلويزيون و تماشاي برنامه هايي كه علا قه اي به آن ها نداريد. مثل ايستادن جلو در خانه بدون آن كه مخاطبي وجود داشته باشد.
بررسي ها نشان مي دهند اكثر جوانان ايراني عمدتاً اوقات فراغت خويش را بدين گونه مي گذرانند؛ مگر آن كه به قشري با درآمد بالا تعلق داشته باشند و با مسافرت تابستاني (يا زمستاني)، انجام فعاليت هاي ورزشي (مثلا ً شنا در تابستان و اسكي در زمستان) و در اختيار داشتن كامپيوتر و انجام بازي هاي كامپيوتري اوقات فراغت خويش را به صورت مطلوبي پر كنند. درحقيقت اكثر اوقات فراغت براي اكثر افراد مترادف به «بطالت» شده.
مقوله جوانان
در سطح كشور ۰۷/۱۶ ميليون نفر جوان وجود دارند كه نياز مفرطي به برنامه ريزي براي سمت و سو دادن به اوقات فراغت آن ها احساس مي شود.آمار سازمان ملي جوانان نشان مي دهد عملكرد مجموعه بخش دولتي و غيردولتي فقط ۲۲ ميليون نفر روز را پوشش داده اند. آنها فقط ده درصد از ظرفيت كل جوانان كشور، يعني ۲۰ درصد از كل جمعيت را تحت پوشش خود گرفته اند.
ورزش كه قرار بود ارزان باشد
چرا نمي توانيم مسأله اوقات فراغت جوانان را پر كنيم؟
پاسخ به اين پرسش دشوار نيست ولي به برنامه ريزي هاي فرهنگي و ورزشي از يك سو و ميزان سرمايه گذاري روي آن ها از سوي ديگر باز مي گردد و سرمايه گذاري قابل توجهي در اين زمينه انجام نشده است.
دويدن قاعدتاً بايد رايج ترين و ارزان ترين ورزش جوانان قلمداد شود. آيا ورزش ارزان تر از دويدن و نرمش كردن مي شناسيد؟
اما يك جوان پس از تهيه يك جفت كتاني و يك دست لباس ورزشي براي دويدن به كدام سو برود؟ به راستي در تهران براي جوانان چه مكاني در حد همين دويدن بنا كرده ايم؟
پارك هاي بنا شده كم شمار نيستند ولي توانايي پوشش همه محله ها را ندارند. حسين پول اسلا م جوان ۱۷ ساله اي كه در نازيآباد زندگي مي كند و شيفته ورزش است در اين زمينه مي گويد: «پارك مناسبي در نزديكي خانه ما وجود ندارد و هزينه رفت وآمد به پارك هاي مناسب بسيار زياد است. من تابستان ها كار فني مي كنم و تمام تفريح من دو ساعت دويدن و انجام حركات نرمشي است، ولي براي رسيدن به پارك و برگشتن از آن بايد زمان بسياري را صرف كنم و هزينه قابل توجهي - حدود ۲۰۰ تومان براي رفت و برگشت - بپردازم كه خودش در ماه ۶ هزار تومان مي شود. باور كنيد امكان دويدن و نفس كشيدن در محله اي كه خانه ما در آن قرار دارد، نيست. هوا كثيف است و محله ها بسيار شلوغ.»
مجيد صدرايي كه خانه اش نزديك پارك خزانه است، مي گويد: «بله پارك خزانه، پارك مناسبي به شمار مي رود ولي تابستان ها لبالب از جمعيت است و وقتي ما چند نفر مي شويم و به صورت گروهي مي دويم مورد نيش و طعنه مردم و از سوي ديگر با هشدار شايد درست مسؤولان پارك روبه رو مي شويم. چراكه مسيرها و چين هاي پارك در اشغال خانواده هايي است كه كودكانشان اطراف آن ها به بازي مشغول هستند و طبعاً دويدن چند جوان مي تواند براي آن ها مخاطرهآميز باشد.»
اكثر جوانان قديمي تر تهران در نزديكي خانه و محله هاي خويش زمين هايي در اختيار داشتند كه در آن فوتبال يا واليبال بازي مي كردند. حتي تهران پيش از انفجار جمعيت با پديده «فوتبال خياباني» - از ارزان ترين و شيرين ترين ورزش هاي اين شهر - آشنا بود كه هنوز بارقه هاي آن در گوشه و كنار شهر ديده مي شود. ولي بلعيده شدن زمين هاي تهران توسط ساختمان هاي بلند از يك سو و افزايش تعداد مردم و اتومبيل ها «فوتبال خياباني» را در آستانه مرگ نهايي قرار داده است.
عليرضا فتحي ۳۵ ساله كه صاحب دو نوجوان است، مي گويد: «ما تا همين دو دهه پيش به سادگي در خيابان هاي اطراف خانه مان در آرياشهر مي دويديم و فوتبال بازي مي كرديم. ورزش، اوقات فراغت ما را پر كرده بود. ورزشي كه فقط نياز به يكي، دو توپ پلاستيكي و دو دروازه كوچك يا حتي چهار تكه سنگ به عنوان دو دروازه داشت. ولي پديده زندگي تهراني ها چنان بيقواره شده كه همه ورزش هاي ارزان قيمت در آن مرده اند. حالا من بايد نام بچه هايم را در باشگاهي بنويسم كه براي هر كدام در طول تابستان ۱۵۰ هزار تومان دريافت مي كنند. بديهي است اكثر خانوارها توانايي چنين هزينه هايي را ندارند.»
پرداختن هزينه ورزش كردن از صافي مراكز ورزشي مقوله ديگري را مي گشايد. فقط كافي است بدانيد براي استفاده از استخرهاي خصوصي معمولي بايد براي هر جلسه ۳ تا ۵ هزار تومان بپردازيد. بايد براي تهيه كفش ورزش مناسب حداقل بيش از ۲۵ هزار تومان بپردازيد، بايد...
بنابراين پر كردن اوقات فراغت از صافي ورزش براي اكثر نوجوانان و جوانان ميسر نيست و امكانات كنوني عملا ً در خدمت قشر پردرآمد قرار دارند.
كتابخانه ها
مي توان بر اهميت كتابخانه ها به عنوان مراكزي كه مي توانند بخشي از اوقات فراغت جوانان را پر كنند پافشرد، اما نمي توان لزوماً به نيازهاي آن ها در اين زمينه با اشاعه فرهنگ كتابخواني - كه اساساً مقوله پيچيده ترين به شمار مي رود - پاسخ داد.
با اين وصف به نظر مي رسد محيط هاي كتابخانه هاي رسمي و فرهنگسرا مناسب ترين مكان براي حضور نوجوانان و جواناني باشد كه اهل كتاب و زمينه هاي فرهنگي هستند. دولت بايد روي اين زمينه سرمايه گذاري بيشتري انجام دهد؛ چراكه كتاب خواندن با رجوع كتابخانه كماكان در صف صرف اوقات فراغت با هزينه اندك به شمار مي رود.
تفريح دخترها
بيش از ۸ ميليون دختر جوان در كشور وجود دارند. اگر پسران جوان بسياري از وقت مربوط به اوقات خويش را در كوچه ها و خيابان ها صرف مي كنند و يا به هر ترتيبي در گوشه اي بساط انجام حركات ورزش را راه مي اندازند، اين امور ارتباطي به دختران ندارد و مسائل فرهنگي ما جايگاه دختران را تعريف شده تر مي كند.
به همين علت است كه آن ۸ ميليون دختر عملا ً برنامه اي براي پر كردن اوقات فراغت خويش ندارند. مراكز ورزش كم شمار هستند و اكثر خانوارها در مورد تفريح دخترانشان به درستي حساسيت بسياري به خرج مي دهند. بنابراين لزوم برنامه هاي دقيق تر و ارائه امكانات بيشتر براي پر كردن اوقات فراغت دختران بسيار ضروري است و خانوارها نمي دانند چگونه و با چه هزينه اي بيش از سه ماه تعطيلي آن ها را پر كنند.
فعاليت هاي دولتي
سازمان ملي جوانان برنامه هاي خويش در سال جاري در سه زمينه فرهنگي، اجتماعي و گردشگري و آموزش براي جوانان سازمان بخشيده. اين برنامه ها توسط دستگاه هاي دولتي سازمان ملي جوانان با همكاري دستگاه هاي دولتي و سازمان هاي غيردولتي پياده خواهد شد. سازمان هايي كه در اين زمينه مشاركت مي كنند عبارتند از: وزارت علوم، وزارت بهداشت، سازمان دانشآموزي، سازمان تبليغات اسلا مي، وزارت كشور، مركز مشاركت زنان، وزارت ارشاد، سازمان هلال احمر، صدا و سيما، سازمان محيط زيست، بسيج، جهاد دانشگاهي، وزارت آموزش و پرورش، سازمان فني و حرفه اي، نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه ها، سازمان تربيت بدني و اتحاديه انجمن هاي دانش آموزان.
رئيس سازمان ملي جوانان خبر داده است: ا مسال دو هزار سازمان غيردولتي نيز در بحث مقوله اوقات فراغت جوانان فعال خواهند بود و ظرفيت اين سازمان ها نسبت به سال گذشته صددرصد افزايش يافته است.
قرار است امسال ۱۲ ميليون جوان تحت پوشش برنامه هاي فراغتي قرار بگيرند و بدين منظور ۲۴ ميليارد ريال اعتبار در نظر گرفته شده.با اين وصف چنين ارقامي پاسخگوي نيازهاي ۱۶ ميليون جوان ما خصوصاً در شهر بزرگي مثل تهران نيست.
|