يكشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۱۲
با سرشماري گوريل هاي كوهستان، روح دايان فاسي آرام گرفت
كشورهاي خوب، مردم خوب
توريست ها براي ديدن گوريل كوهستان ۲۵۰ دلار مي پردازند، اين يعني ۲۰ ميليون دلار درآمد در سال!
010083.jpg
عليرغم سروصداهايي كه درباره گوريل هاي كوهستان، اين گونه كمياب و بسيار مورد توجه به ويژه پس از مرگ حماسي دايان فاسي براي حفظ و بقاي نسل اين گونه (كه شرح آن را در شماره هاي گذشته در همين صفحه خوانده ايد)، سرشماري تازه  نشان داد كه شرايط زيست و جمعيت گوريل هاي كوهستان روبه بهبود است.
كار بزرگ دايان فاسي و فيلم معروف «گوريل ها در مه» كه داستان زندگي فاسي و گوريل هاي كوهستان را با پرداختي ديدني به تصوير كشيد و در سال ۱۹۸۸ به نمايش درآمد (اين فيلم چند بار در سيماي جمهوري اسلامي ايران نيز پخش شد)، به جهانيان نشان داد كه اين گونه تا چه حد ارزشمند است و نيز ثابت كرد كه اين گونه ارزشمند از ناآرامي هاي داخلي، شكار قاچاق و نابودي محيط زيست رنج مي برد- اين وضع در دهه هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به اوج خود رسيد و جمعيت اندك گوريل هاي كوهستان را به شدت تهديد مي كرد. اكنون، عليرغم تاثيرات منفي ناشي از جنگ و كشتار، اولين سرشماري از سال ۱۹۸۹ تاكنون، آشكار ساخته كه جمعيت اين ميمون هاي بزرگ در كوهستان ويرونگا حدود ۱۷درصد رشد داشته است.
جنگل هاي كوهستاني ويرونگا و پارك هاي ملي كه آنها را حفاظت مي كند، بين مرزهاي رواندا، اوگاندا و جمهوري دموكراتيك كنگو واقع شده و زيستگاه بيش از نصف همه گوريل هاي كوهستاني جهان است.
جنگ هاي داخلي در رواندا و بعد در جمهوري دموكراتيك كنگو شرايط را براي بررسي و آمارگيري كامل از گوريل ها دشوار و بسيار خطرناك ساخت.
«آنچه مسلم است كشورهاي نامبرده با همه گرفتاري ها، جنگ داخلي و... تلاش خود را براي حفاظت از اين ميراث طبيعي جهان مبذول داشته اند و جمعيت موجود گوريل ها گواه آشكار اين مدعاست.» دانشمندان و زيست شناسان با اعلام مطلب فوق، انجام اين مهم را افتخاري براي دولت هاي درگير مي دانند و معتقدند كه اين كشورها به لحاظ بين المللي بايد مورد تشويق قرار گيرند. در مقابل، نتايج يك آمارگيري از ميمون هاي بزرگ كه اخيرا انجام شد، نشان داد جمعيت اورانگوتان آسيايي ظرف ۱۵ سال گذشته بيش از ۵۰ درصد كاهش يافته است! همين جا اين سوال پيش مي آيد كه اين تناقض آشكار و اين توجه عظيم (و شايد بتوان گفت «دور از انتظار»)توسط كشورهاي رواندا، كنگو و اوگاندا به گوريل هاي كوهستان، نتيجه مرگ مظلومانه دايان فاسي، اين عاشق بي بديل طبيعت و وحش، نيست؟
افزايش جمعيت گوريل ها
بازگشت صلح وثبات به جمهوري دموكراتيك كنگو در سال ۲۰۰۳ اين امكان را فراهم ساخت كه پژوهشگران بتوانند در شرايط مساعدتري نسبت به آمارگيري از جمعيت گوريل ها اقدام كنند. نتيجه نشان داد كه در حال حاضر ۳۸۰ گوريل كوهستان (با نام علمي(Gorilla beringei bringei در اين منطقه وجود دارد كه اين تعداد نسبت به سال ۱۹۸۹(كه تعداد گوريل ها ۳۲۴ بود) افزايشي معادل ۵۶ را نشان مي دهد. يك سرشماري ديگر در سال ۲۰۰۲ كه از ديگر جمعيت شناخته شده گوريل هاي كوهستان در پارك ملي جنگلي غيرقابل نفوذ « بويندي» دراوگاندا انجام شد، نشان داد كه ۳۲۰ گوريل نيز در اين پارك زندگي مي كنند. بدين ترتيب جمعيت گوريل هاي كوهستان در كل به ۷۰۰ مي رسد.
اين  آمار رسمي ماه گذشته توسط WWF ، WCS، صندوق دايان فاسي و ديگر مراجع بين المللي تاييد شد.
گوريل كوهستان چگونه كشف شد؟
گوريل كوهستان حدود يك قرن پيش توسط كاشفان و سياحان غربي كشف شد. اين گونه موهاي بلندتري داردو نسبت به زيرگونه هاي متعدد زمين هاي پست، بيشتر در روي زمين لانه سازي مي كند. اولين آمارگيري از گوريل هاي ويرونگا كه در دهه ۱۹۵۰ انجام شد تعداد آنها را ۴۵۰ تخمين زد، اما جمعيت گوريل ها سيري نزولي طي كرد تا اينكه در سال ۱۹۸۱ به ۲۵۴ قلاده رسيد.
از آن زمان به بعد، به علت توجه دولت ها و تلاش هاي متعهدانه و پيگير بر ضد شكار قاچاق اين گونه كه توسط مسوولان پارك ملي و موسسات حفاظت بين المللي انجام شده- همچنين طرح گسترده اكوتوريستي مبتني بر تماشاي گوريل- وضعيت كاملا فرق كرده است.
اگرچه جمعيت ويرونگا به نظر چندان زياد نمي آيد، اما با توجه به شرايط پيشين بسيار اميدواركننده است. مجموع مساحت منطقه حفاظت شده كوهستان ويرونگا حدود ۷۸۰ كيلومتر مربع است و زمين كشاورزي انبوهي دور تا دور اين منطقه را فراگرفته، بدين ترتيب مي توان گفت جمعيت گوريل هاي اين ناحيه از نظر طبيعي بسيار متراكم اند.
گوريل: يك امتياز، يك موهبت 
يكي ديگر از دلايل عدم كاهش جمعيت و از ميان رفتن گوريل ها در جريان جنگ ها و درگيري هاي دهه گذشته، ارزش اقتصادي اين گونه ارزشمند است.در رواندا، گروه هاي درگير با شگفتي اعلام كردند كه هيچ صدمه اي به گوريل ها نخواهند زد. هر دو طرف تشخيص دادند كه وجود گوريل ها يك منبع اقتصادي است و از طريق اكوتوريسم درآمد قابل توجهي را نصيب كشور مي كند. پيش از سال ۱۹۹۰، توريسم سومين منبع درآمد خارجي رواندا به شمار مي رفت.«امي ودر» پژوهشگر و يكي از مسوولان پروژه گوريل، نقش بزرگي در ادغام توريسم با مبارزه عليه شكار قاچاق داشت كه در سال ۱۹۷۹ مطرح شد و به اجرا درآمد.
او مي گويد: «اكوتوريسم گوريل كوهستان درآمد قابل توجهي براي كشورها و جوامع محلي به همراه آورده است. اين اكوتوريسم تاثير بسيار مثبتي در وضعيت حفاظت از حيات وحش، به ويژه گوريل هاي كوهستان، داشت. وجود توريست ها باعث افزايش حفاظت، جدي شدن و پيگير شدن حفاظت و ده ها فايده ديگر بوده است.»
هر توريست  براي ديدن گوريل ها ۲۵۰ دلار مي پردازد. از اين طريق سالانه ۲۰ ميليون دلار عايدي براي منطقه به دست مي آيد كه رقم بسيار بالايي است.
گفتني است كه به هر حال گوريل هاي ويرونگا از كشتارهاي خونين ودرگيري هاي رواندا كاملا جان سالم به در نبردند. به گفته ودر، بين ۱۸ تا ۲۳ گوريل از سال ۱۹۸۹ كشته شدند، اگرچه اين ضايعه بيشتر در نتيجه كمپينگ چريك ها در جنگل هاي محل زندگي اين گوريل ها پيش آمد تا شكار قاچاق.
يكي از دست اندركاران پارك ملي مي گويد:«جنگ تاثير مخربي نيز بر مردم، به ويژه كساني كه مديريت و حفاظت پارك ها را به عهده دارند داشت. نه تنها بسياري از ماموران حفاظت پارك جان خود را از دست دادند، بلكه ضايعات و سختي هاي زياد ناشي از ناامني، كمبود مواد غذايي، كمي يا گاه عدم دستمزد و ديگر فشارهاي وارده برخود و خانواده شان را نيز تحمل كردند و طبيعي است كه اين شرايط بر چگونگي زيست و نحوه حفاظت از گوريل ها تاثير داشته است. تنها در بخش مربوط به جمهوري كنگو۱۷، نفر از پركارترين و فعالترين ماموران جان خود را از دست دادند.»
چگونگي آمارگيري 
شايد آگاهي مختصري از چگونگي سرشماري گوريل ها براي علاقه مندان محيط زيست، به ويژه دست اندركاران اين مقوله جالب باشد.
آمارگيري گوريل ها كار بسيار بزرگ و دشواري بود كه از آغاز سپتامبر تا پايان اكتبر سال گذشته به طول انجاميد. در اين دو ماه حدود صد نفر از دست اندركاران پارك ملي از هر سه كشور و جمعيت ها و موسسات غيردولتي بين المللي به صورت تمام وقت و با دقتي نظامي كار كردند. در دو فاز كه هر فاز سه هفته به طول انجاميد، افراد آموزش ديده تمام رشته  كوه ويرونگا را از شرق به غرب، وجب به وجب پاك كردند.
تيم هاي تعليم ديده شبه نظامي و كاركنان حفاظت، گذرگاه هاي از پيش تعيين شده توسط متخصصان را در سراسر پارك- به فاصله كمتر از ۷۰۰ متر از يكديگر- طي كردند و هر اثري از گوريل را جمع آوري و يادداشت كردند. سپس اندازه گروه هاي گوريل در نقاط مختلف منطقه با استفاده از روش هاي (Tried- and- tested) به وسيله شمارش تعداد لانه هاي شبانه و اندازه  گيري فضولات، به دست آمد. براي اطمينان، لانه هاي شبانه هر گروه گوريل سه شب متوالي شمارش مي شد. نمونه هاي مدفوع و فضولات نيز براي آزمايش و اطمينان از سلامتي گوريل ها و آزمايشات ژنتيك و DNA جمع آوري مي شد. به علاوه، تيم ها تعداد ديگر حيوانات و گياهان، از جمله ميمون هاي طلايي (كه نسل آنها نيز در معرض خطر است)، فيل ها و بافالوهاي جنگلي را در منطقه ارزيابي كردند. جالب اينكه تمام اين جريان توسط سه كشور منطقه اداره مي شد و اين نشان دهنده توجه عميق و جدي اين كشورها به حفاظت از گوريل  و اين گونه هاست. اين ارتقاي فرهنگي و ديگر عملكرد شاخص و برجسته مي تواند به عنوان الگويي مورد توجه ديگر كشورهاي جهان قرار گيرد.
برگردان: حميد ذاكري 

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
010086.jpg
دكتر ريموند ديتمارس
قسمت چهل و دوم 

سگ ممكن است از نسل گربه باشد چون با عاطفه تر است و آسان تر تربيت مي شود، اما فكر نمي كنم شما هم - مثل بسياري ديگر - اين استدلال را جدي بگيريد يا كمي دورتر برويم، ممكن است بگوييم تفنگ، شكل تكامل يافته تر چوب بيس بال است. كلا، هر دو از نظر شكل و اندازه يكي هستند و هر دو در شرايط خاص، مي توانند به توپ ضربه بزنند و آن را پرتاب كنند، اما با همه اينها، اگر بگوييم يكي از آن دو به لحاظ بيولوژيك از ديگري نشات گرفته حرف بيهوده اي است.
من نمي خواهم بيش از اين درباره فرضيه انسان - ميمون اظهارنظر بكنم، اما در طول بيش از ۲۵ سال كار با حيوانات، اغلب از ذهنيت دمدمي و متغير ميمون ها شگفت زده شده ام. در يك زمان چنان رفتار و كنشي از خود نشان مي دهند كه به موجودي برتر و شبيه انسان تبديل مي شوند و درست يك لحظه بعد ناگهان رفتاري واژگونه از آنان مشاهده مي  شود، رفتاري كه آنان را از سطح حيواناتي كه بسيار پست تر از آنها انگاشته مي شوند، پايين تر مي برد. نمونه اش: قضيه اثر انگشت ميمون و وقايع غيرمترقبه اي كه اتفاق افتاد!
مي دانيدكه چهار نوع ميمون بزرگ يا انسان نما (Anthropoid) داريم. يكي از آنها اورانگوتان است. اين ميمون ها از نظر طبقه بندي در رده بسيار بالا قرار دارند و اتفاقا اين اورانگوتان بسيار شبيه انسان است طوري كه بعضي ها آن را «مرد جنگلي» يا «انسان ميمون نما» هم گفته اند، و تنها ميموني است كه درست مثل انسان داراي چهار انگشت و يك شست است، اما اين شست آنقدر بالا- تقريبا روي مچ- روييده كه هيچ خاصيتي ندارد و بيشتر به يك زايده بي مصرف مي ماند. اما در مقابل، انگشت شست بابون هاي جسور و وحشي چنان كارآمد است كه قابل مقايسه با اورانگوتان نيست و از آن فراتر، جانوري كوچك از راسته كانگوروها در آمريكا و كانادا و بسياري از ديگر كشورها وجود دارد به نام «اوپوسوم».
اوپوسوم از لحاظ طبقه بندي جانوران در انتهاي ليست قرار دارد و در حال حاضر مثل موش، به صورت آفت درآمده و با آن مبارزه مي شود، اما داراي انگشتان بسيار كار آمدي است، به ويژه از انگشت شست خود ماهرانه استفاده مي كند. بر اين پايه به گمان من تشابه ميان انسان و هر جانور ديگري را گذشته از مشابهت هاي فيزيكي بايد در جاي ديگري جست. راستي چه چيزي انسان را از ديگر جانوران متمايز مي سازد؟ پاسخ اين است: عقل.

سفر و طبيعت
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
طهرانشهر
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |