اهميت فضاي سبز شهري
سبز و هميشه سبز
درختان در تعيين دماي منطقه نيز نقش دارند به طوري كه هواي يك منطقه درختكاري شده، مي تواند تا۱۱ درجه سانتي گراد خنك تر از منطقه بي درخت مجاور باشد
هر هكتار جنگل كاري، ساليانه حدود ۲۱۵ تن اكسيژن توليد كرده و ۵ تن دي اكسيد كربن را نيز جذب مي كند
|
|
مهدي ميرزايي
زندگي در كلانشهري مانند تهران، مسايل و مشكلات خاص خود را دارد. آلودگي هوا، ترافيك، آلودگي صوتي و انبوه ساختمان هاي بلند كه بن بست بصري ايجاد كرده اند، تنها گوشه اي از اين مسايل و مشكلات هستند. در اين ميان براي تصفيه هوا و تسكين اعصاب شهرونداني كه از ترافيك و آلودگي هاي صوتي، به تنگ آمده اند، نياز به وجود عناصري زنده و آرامش بخش به خوبي احساس مي شود. اين عناصر زنده كه از آنها به گياهان سبز تعبير مي شود، در شهرها، در قالب فضاهاي سبز، جلوه گر مي شوند.
درختان و كاهش آلودگي
نيازاست به گوشه اي از ضرورت وجود عنصر سبز گياهي در شهرها به خصوص شهرهايي كه از آلودگي هوا رنج مي برند، اشاره كنيم. بر اساس برآوردهاي كارشناسي، به ازاي هر نفر در مناطق شهري، دست كم به ۱۵ متر مربع فضاي سبز نياز است كه با افزايش آلودگي هوا اين رقم نيز بالا رفته و تا سطح ۵۰ متر مربع هم مي رسد. هر هكتار جنگل كاري، ساليانه حدود ۵/۲ تن اكسيژن توليد كرده و در حدود دو برابر اين مقدار دي اكسيد كربن هوا را جذب مي كند. ضمنا هر ساله حدود ۲ هزار متر مكعب آب و ۳ تن گرد و غبار هوا را جذب و آن را پالايش مي كند.
يك درخت در سال به طور متوسط دو كيلوگرم اكسيژن توليد مي كند.همينطور يك درخت در مدت يك سال به اندازه ۴۰۰-۲۵۰ ليتر آب را به صورت بخار از خود متصاعد مي كند. درختان در تعيين دماي منطقه نيز نقش دارند به طوري كه هواي يك منطقه درختكاري شده، مي تواند تا۱۱ درجه سانتي گراد خنك تر از منطقه بي درخت مجاور باشد.
محيط زيست مطلوب براي انسان، حرارتي برابر ۲۵-۱۵ درجه سانتي گراد و رطوبت ۷۵-۴۰ درصد، همراه با جريان هواي تميز و ملايم و آب و روشنايي كافي است كه با شرايط كنوني پوشش گياهي مي تواند بستر مناسبي در اين زمينه ايجاد كند. علاوه بر اين وجود فضاي سبز به ويژه اگر با چمن كاري، گل كاري و كاشت درختچه هاي زينتي همراه باشد، بي گمان نقش بسزايي در ايجاد تنوع و محيطي شاد براي گردش و كاستن از سر و صدا در گستره شهرها و بالا بردن روحيه مردم و نيز ايجاد محيط مناسبي براي آرامش اعصاب دارد. همچنين موجب پيدايش محيط زيستي هر چند كوچك براي برخي از جانداران به ويژه حشرات و پرندگان است كه در جاي خود يك ميكروكليما محسوب شده و تا اندازه اي از فقر بيولوژيك كه به زودي دامنگير محيط زيست مي شود، خواهد كاست.
با توجه به حجم رو به رشد آلودگي هوا در تهران، فضاي سبز درون شهر و نيز جنگل كاري اطراف آن ناكافي به نظر مي رسد. البته بايد گفت شهرداري تهران طرح ايجاد كمربند سبز تهران را در دست اجرا دارد. هدف اين طرح، جنگل كاري اطراف تهران است كه در صورت اجرا نقش اساسي در تلطيف هواي پايتخت خواهد داشت.
گياهان درشهر
به طور كلي، فضاي سبز شهري به دسته هاي بوستان هاي شهري و جنگلي، لكه هاي سبز و باغات، فضاي سبز معابر و ميادين، فضاي سبز مكان هاي خاص چون ادارات، موزه ها و در نهايت فضاي سبز منازل تقسيم مي شود كه در آن از درختاني مانند اقاقيا، سرو، صنوبر، كاج، چنار، نارون، زبان گنجشك، بيد، نخل زينتي و غيره استفاده مي شود، همچنين از ترون ها و شمشادها. گلهاي دايمي و فصلي در بستري از چمن، در اكثر پارك ها و بوستان ها با رنگ هاي دلفريب، خودنمايي مي كنند. گل هايي از قبيل گل سرخ، شب بو، بنفشه، هميشه بهار، گل هفت رنگ و انواع بوته اي مانند زرشك زينتي و ... .
انتخاب گونه هايي كه در طراحي فضاي سبز يك منطقه به كار برده مي شود علاوه بر توجه به شرايط زيستي از جمله آب و هوا و خاك، نيازمند نظر كارشناسان و متخصصان است. نكته حايز اهميت در انتخاب گونه هاي مختلف اين است كه گونه هايي براي كشت در يك محل و در كنار هم انتخاب شوند كه تناسب زيستي با يكديگر داشته باشند. به عنوان نمونه، كشت ترون در كنار درختان اقاقيا، به ابتلاي درختان اقاقيا به بيماري «كلروز» (زردي ناشي از كمبود آهن) مي انجامد. دليل آن هم اين است كه ترون ها برخلاف اقاقيا، نياز آبي زيادي دارند و در نتيجه با آبياري زياد ترون، آهن خاك از دسترس درختان اقاقيا خارج مي شود. بيماري كلروز در تهران، هر كجا كه ترون با اقاقيا همنشين شده، مشهود است.
نارون؛ مهمترين
همانطور كه در بخش قبل ذكر آن رفت، يكي از درختاني كه در طراحي فضاي سبز شهري از جمله در شهر تهران، مد نظر قرار مي گيرد، نارون است. دليل آن هم شايد مقاومت و سازگاري بالاي اين درخت نسبت به عوامل نامساعد در شهرها باشد و يا شايد هم زيبايي چترهاي سبز آن.
نارون درختي است مقاوم و زيبا با چتري گرد و سبز كه زيبايي خاصي به شهر بخشيده است. كشت و كار نارون در فضاي سبز شهرهاي ايران از سابقه اي طولاني برخوردار است و درختان كهنسال، مخصوصا از گونه هاي «نارون چتري» و «اوجا» را در پارك هاي تهران و اطراف آن و در قصرهاي قديمي و همچنين در محوطه زيارتگاه ها و به طور كلي همه جاي كشور مي توان ديد. سابقه استفاده از نارون براي زيباسازي محيط شهري به بيش از ۵ هزار سال مي رسد. نارون ها مي توانند شرايط نامساعد شهرها از قبيل كم آبي، آلودگي هوا و فقير بودن خاك را به خوبي تحمل كنند. به طور كلي نارون در پارك ها و حاشيه هاي خيابان هاي شهر تهران بيشتر غرس شده است. در اغلب خيابان هاي قديمي شهر مثل بلوار كشاورز مي توان نارون هاي زيبا را ديد. جالب است بدانيد نارون در متون فارسي و عربي نام هاي ديگري نيز دارد، نام هايي از قبيل «ناز بن»، «سايه خوش»، «دارون»، «شجره البق» و ... حقيقت اين است كه نارون در كنار ديگر عناصر زنده فضاي سبز، هركجا كه كاشته شود، مناظر چشم نوازي را مي آفريند.
مبارزه با نابودي
در كنار توسعه، نگهداري از فضاي سبز نيز حائز اهميت بسيار است. از ميان عوامل متعددي كه زندگي گياهان سبز را در شهرها تهديد مي كنند، مانند آلودگي هوا، گرماي حاصل از موتور وسايل نقليه يا ... فاكتور «آفات و بيماري هاي گياهي» از مهمترين و شايع ترين عوامل نابود كننده است. كارشناسان گياه پزشكي فعال در واحد دفع آفات فضاي سبز شهري با بازديد از پارك ها و بوستان ها و ويزيت گياهان سبز در محيط زيست شهري، از سلامت آنها مراقبت و در صورت مشاهده عارضه اي در گياهان آنها را مداوا مي كنند تا ظاهر سبز شهر با طراوت باقي بماند. طبيعي است براي آغاز مبارزه با عوامل بيماري زا و نيز آفات، حدنصابي از اين عوامل مد نظر قرار گيرد. از آنجايي كه در فضاي سبز، زيبايي بصري عناصر تشكيل دهنده آن (شامل درختان و گياهان زينتي)، از اهداف ايجاد آن است لذا در اين مورد خاص، از «آستانه خسارت» به «آستانه زيبايي» تعبير مي شود. اين بدان معناست كه هرجا بيماري يا آفتي به ظاهر سبز گياه آسيب برساند - ولو باعث مرگ گياه نشود - درمان بيماري آغاز مي شود. مثال مهمترين آفت در فضاي سبز تهران، حشره اي است به نام «سوسك برگخوار نارون». اين حشره همان طور كه از نامش بر مي آيد از برگ هاي درختان نارون تغذيه مي كند. به طوري كه نوزاد آن پارانشيم رويي و زيرين برگ ها را مي خورد و بافت بيرنگ و نازك بين آنها را باقي مي گذارد و به همين دليل برگ ها ظاهري توري و سفيد پيدا مي كنند. اين مساله به شدت از ارزش زيبايي درخت مي كاهد و لذا مبارزه با اين آفت از مرحله اوليه زندگي اش آغاز مي شود. نكته قابل توجه در اين مورد اين است كه اين حشره علاوه بر آسيب رساندن به زيبايي درخت، در صورت تداوم روند خسارت مي تواند منجر به ضعيف شدن نارون و مستعد شدن آن براي ابتلا به انواع بيماري هاي مهلك از جمله بيماري هلندي نارون (مرگ نارون) مي شود. اين بيماري توسط نوعي سوسك به درختان ضعيف شده منتقل شده و مي تواند درخت را از پاي درآورد.
در كنار آفتي كه مطرح شد و البته در سطحي پايين تر، آفات ديگري نيز در فضاي سبز ايجاد مشكل مي كنند ازجمله كنه تار عنكبوتي،پروانه هاي برگخوار، سوسك هاي پوستخوار و چوبخوار درختان و انواع شته ها و شپشك ها را مي توان نام برد.
همچنين بيماري هاي گوناگون و بعضا مهلكي وجود دارند كه گياهان و درختان را مبتلا مي كنند. از جمله شايع ترين آنها سفيدكها، سرخشكيدگي شاخه ها، شانكر درختان و نيز آسيب هاي ريشه اي كه مورد اخير به سرعت باعث مرگ گياهان مي شود. شايد شما هم پودرهاي سفيدرنگ و گچ مانندي را روي برگ هاي شمشاد يا گل سرخ ديده باشيد. اينها در واقع ريشه هاي قارچي هستند كه عامل بيماري هاي سفيدك پودري در گياهان هستند. بدين ترتيب بايد گفت مراقبت از سلامت گياهان به طور كلي و در فضاي سبز شهري به خصوص اهميت زيادي دارد.
بسيار جلوه هاي زيبايي از مهرباني، گذشت، بخشش و دوستي را طبيعت در خود دارد و ما از آنها غافليم، اما روح لطيف شاعر به ظرافت به اين نكته پي برده آنجا كه به زيبايي سروده:
«من نديدم دو صنوبر را با هم دشمن
من نديدم بيدي سايه اش را بفروشد به زمين
رايگان مي بخشد نارون شاخه خود را به كلاغ
هركجا برگي هست شور من مي شكفد»
طبيعت و زيبايي هاي آن در همه دوران ها، الهام بخش همه هنرمندان رشته هاي مختلف هنري بوده است. چه بسيار نقاش ها كه با همراهي طبيعت قلم بر بوم زده و زيبايي ها آفريده اند و چه بسيار شاعران و ترانه سراياني كه نغمه هاي خوش را از آواهاي دل انگيز طبيعت الهام گرفته اند. چه بسا آدمياني باشند كه با سفر در طبيعت، به عشق برترين برسند. پس شايسته و بايسته است، خداوند مهربان را به خاطر آفرينش طبيعت سبز و آرامش بخش، ستايش و زمزمه كنيم. «سپاس اي آفريدگار، سپاس براي گستره زمين و رودخانه هاي دراز آن، براي آب هايي كه روانند و براي گياهاني كه مي رويند...»
|