شنبه ۶ تير ۱۳۸۳ - - شماره ۳۴۱۹
گزارشي از وضعيت آموزشي، معيشتي و رفاهي دانشجويان در تعطيلات تابستاني دانشگاهها
تابستان كه مي آيد درها همه بسته مي شوند
برنامه ريزي مشخصي براي تعطيلات تابستان يا ميان ترم دانشجويان وجود ندارد، به گونه اي كه با اتمام امتحانات پايان ترم در خرداد و تير، بدون توجه به نيازها و شرايط دانشجويان، خوابگاه ها به سرعت تخليه شده و دانشگاه به حالت نيمه تعطيل در مي آيد.
000714.jpg
طرح : افشين سبوكي
گيتا جهانگيري
صدايي نيست. حياط خاموش است و خالي از رفت و آمدهاي مكرر. نقشي بر تخته فرسوده كلاس نمي نشيند و گچ هاي خشك و رنگ به رنگ بيكار مي مانند. روزهاي بلند تابستان در هجمه اين سكوت طولاني، دير به دير سپري مي شوند. دانشگاه خاطره كلاس هاي پرازدحام و بحث هاي تمام نشدني دانشجويان را فراموش مي كند، كلاس ها رنگ مرگ مي  گيرند و شاهرگ  حياط دانشگاه زير فشار اين خاموشي آزاردهنده از زندگي تهي مي شود.
نگاهي گذرا به دانشگاههاي كشور در فصل تابستان حكايت از فضاي ملال آور آنها در طول اين تعطيلات نسبتاً طولاني مي كند. هواي دانشگاهها در فضاي گرم تابستان، سردتر از هميشه مي شود. كلاس هاي خالي از دانشجو، فضاي دانشگاه را به محيطي اندوه آفرين و بي رمق مبدل مي كنند و اين در حالي است كه دانشگاهها به عنوان فضاهايي پويا و محيط هاي آموزشي كه درجه بالايي از خلاقيت در آنها وجود دارد نبايد خالي از زندگي و تحرك بمانند.
به اعتقاد كارشناسان آموزشي و صاحبنظران حوزه آموزش عالي، فضاي اغلب دانشكده هاي كشور بويژه دانشكده هاي دولتي در فصل تابستان به طور كلي خالي از روح پژوهش و تحصيل مي شود، به گونه اي كه بخش هاي اداري و ساير قسمت هايي كه انجام برنامه هاي پژوهشي و مطالعات تحقيقاتي منوط به حضور و فعاليت آنهاست نيز، از انجام فعاليت مستمر در اين فضاي راكد باز مي مانند. در صورتي كه با اتمام زمان بندي استاندارد آموزش عالي در فضاهاي دانشگاهي، در فصل تابستان فرصت هاي مناسبي براي انجام پژوهش هاي عميق و مطالعات گسترده دانشجويان وجود دارد. به اعتقاد اين كارشناسان تعطيلي زودهنگام و بي برنامه دانشكده هاي مختلف كشور در فصل تابستان، توقفي طولاني در فرآيند آموزشي در سطح تحصيلات تكميلي و همچنين ارشد ايجاد مي كند.
«محمود اسدزاده» يكي از اين كارشناسان است كه معتقد است: «تعطيلات تابستاني و ميان ترم در تمام نظام هاي آموزشي دنيا پيش بيني مي شود، اما در اين مدت، روند فعاليت هاي جاري مراكز آموزشي به شيوه تمام فصول ديگر سال ادامه دارد و اين گونه نيست كه با آغاز تعطيلات تابستاني يا ميان ترم، به طور كلي روند جاري و پوياي فعاليت هاي دانشگاهي مختل شده يا تحت تأثير فضاي جديدي كه در دانشگاه ايجاد مي شود، قرار گيرد.
در حال حاضر بسياري از برنامه ريزي هاي پژوهشي دانشگاهي، تحت تأثير تعطيلات تابستاني قرار مي گيرد و اين امر قطعاً  منجر به ايجاد وقفه طولاني مدت در روند تحقيقات پژوهشي مي شود.
به اعتقاد اين كارشناس آموزشي و تعدادي ديگر از صاحبنظران در حوزه آموزش عالي، از آنجا كه در طول سال تحصيلي آموزشي به دليل تراكم واحدهاي درسي و زمان كوتاه براي ارائه اين واحدها، مجالي براي تحقيق و پژوهش منسجم از نيروي دانشجويان باقي نمي ماند، بايد اين فرصت را در فصل تابستان كه دانشجويان فراغت بيشتري دارند ايجاد كرد، در صورتي كه در حال حاضر نه تنها اين فرصت در مدت سه ماه تعطيلات تابستاني فراهم نمي شود، بلكه روند مطالعات پژوهش كلانتر دانشگاهي نيز با كندي مواجه مي شود.
اسدزاده در توضيح اين نكته، تصريح مي كند: «برخي از برنامه ريزي ها و پروژه هاي مطالعاتي دانشگاهي كه در گروههاي متشكل از دانشجويان كارشناسي ارشد و كارشناسي انجام مي شود، در نبود امكانات مورد نياز در فصل تابستان به كل تعطيل شده و ادامه كار به مهر موكول مي شود.
واقعيت اين است كه براي دانشجويي كه دغدغه مسكن در تعطيلات تابستاني دارد يا روز و شب خود را در پانسيون ها و هتل هاي درجه سه مي گذراند، نمي  توان انتظار داشت كه در اين حوزه فعاليت چشمگيري داشته باشد.»
برنامه ريزي مشخصي براي تعطيلات تابستان يا ميان ترم دانشجويان وجود ندارد، به گونه اي كه با اتمام امتحانات پايان ترم در خرداد و تير، بدون توجه به نيازها و شرايط دانشجويان، خوابگاه ها به سرعت تخليه شده و دانشگاه به حالت نيمه تعطيل در مي آيد. اما اين بي برنامگي تنها محدود به تعطيل نابهنگام خوابگاه ها نمي شود، بلكه در اين ميان نخستين جايي كه روند فعاليت هاي خود را در نظام آموزشي دانشكده ها كند مي كند، قلب علمي آن يعني كتابخانه دانشگاه است.
«فرامرز طاهرنسب» استاد يكي از دانشگاههاي كشور با انتقاد از اين روند در اداره دانشگاهها در فصل تابستان مي گويد: «كتابخانه سرمايه علمي، فرهنگي، تخصصي و بزرگترين مركز دانش پروري دانشگاههاي كشور است و در حالي كه در دانشگاههاي معتبر و حتي غيرمعتبر دنيا كتابخانه ها به صورت شبانه روزي و آزاد فعاليت مي كنند و درهاي مخزن آنها به روي دانشجويان و محققان به صورت ۲۴ ساعته باز است، كتابخانه هاي دانشكده هاي معتبر كشور بيش از دو ماه در سال به حالت نيمه تعطيل در مي آيند.»
با آغاز تعطيلات تابستاني روند فعاليت كتابخانه هاي دانشكده هاي مختلف تغيير مي كند و بسياري از آنها روزهاي معيني را براي ارائه و تحويل كتاب اعلام كرده و در ساير ايام هفته كتابخانه را تعطيل مي كنند و درهاي مخزن كتاب كه بسياري از منابع نادر و تخصصي در آن وجود است، سكونت كنند.
بسته مي ماند
به گفته «اسدزاده» در شرايطي كه حتي كتابخانه هاي دانشگاه ها نيز به فعاليت رسمي خود در فصل تابستان ادامه نمي دهند، نه تنها امكان تعريف و اجراي پروژه هاي علمي با مشاركت دانشجويان ميسر نيست، بلكه اساساً برگزاري ترم هاي تابستاني نيز زير سؤال مي رود.
اسدزاده مي گويد: «كتاب زيربناي آموزش است اما اين امر در فرايند آموزشي ما به ويژه در آموزش عالي جدي گرفته نمي شود و اين جاي سؤال است كه چگونه در ترم هاي تابستاني واحدهاي درسي ارائه مي شود، تحقيقات درسي به دانشجويان محول شده و از آنها انتظار كار عملي مي رود. برآورده شدن چنين انتظاراتي در شرايطي كه حتي امكان بهره برداري از حداقل امكانات دانشگاه ها در فصل تابستان وجود ندارد، چگونه ميسر خواهد شد؟»
كارشناسان آموزشي تأكيد مي كنند كه اغلب واحدهاي عمومي در ترم هاي تابستاني ارائه مي شود و دانشكده هاي مختلف از ارائه دروس تخصصي در اين ترم خودداري مي كنند، كه اين امر خود موجب كاهش كيفيت آموزش و بهره وري دانشجويان خواهد شد. به اعتقاد «طاهري نسب» اگر واحدهاي عمومي تا اين اندازه بي اهميت هستند كه در چند جلسه اجباري ترم هاي تابستاني ارائه مي شوند، اساساً چه نيازي براي ارائه آنها وجود دارد.
وي ادامه مي دهد: «واحدهاي عمومي نيز بخشي از فرايند آموزش در دانشكده ها و نظام آموزش كشور به شمار مي روند، اما در حال حاضر نگاه حاكم بر ساختار آموزش عالي، اين واحدها را به صورت درس هايي اجباري و فاقد ارزش هاي كافي علمي تلقي مي كند، در حالي كه در جايگاه دانش اندوزي و ارتقاي آگاهي جامعه دانشگاهي اساساً نمي توان تمايز چنداني بين درس هاي تخصصي و عمومي قايل شد و چه بسا بسياري از درس هاي عمومي كه زيربناي آموختن واحدهاي تخصصي هستند و وجود هرگونه ضعف و كاستي در آنها بنيان علمي دانشجويان را تضعيف مي كند.»
واحدهاي درسي كه در ترم هاي تابستاني ارائه مي شوند اغلب با كلاس هاي كم تعداد از دانشجويان سپري شده و تعداد غيبت هاي دانشجويان در اين ترم اغلب فراتر از سقف قانوني مي رود و تجربه سال هاي گذشته نشان داده است كه دانشجويان اغلب، كلاس هاي ترم تابستاني را جدي نمي گيرند. اين در حالي است كه «راضيه صميمي» مشاور آموزشي مي گويد: «ترم تابستاني اغلب از اواسط تير آغاز شده و تا نيمه شهريور نيز به اتمام مي رسد. به عبارت بهتر اغلب كلاس هاي درس در اين زمان كوتاه از نظر تعداد جلسات به حدنصاب استاندارد نمي رسند. البته با استناد بر اين مشكلات نمي توان به طور كل تشكيل كلاس هاي درس در ترم هاي تابستاني را انكار كرد اما بايد تمهيدات جديدي و برنامه ريزي هاي مدون و حساب شده اي در اين زمينه از سوي مسئولان صورت گيرد.»
به اعتقاد صميمي فضاي دانشكده ها و دانشگاه هاي كشور در فصل تابستان نبايد به شكل فضايي مرده درآيد. بايد امكانات مورد نياز استاد و دانشجو مانند ساير ترم هاي تحصيل مهيا شود.
هر چند كارشناسان بر ضرورت ادامه فعاليت جاري دانشگاه ها در طول فصل تابستان تأكيد مي كنند. مسئولان تصميم گيرنده در حوزه آموزش عالي معتقدند فصل تابستان تنها زمان موجود براي ساماندهي فضاي فيزيك كلاس هاي درس و انجام تعميرات اساسي است و در شرايطي كه اقدامات اجرايي براي مرمت و تعمير دانشگاه هاي كشور آغاز مي شود، نمي توان فعاليت هاي جاري دانشگاه را به صورت عادي ادامه داد.
دكتر «غلامرضا ظريفيان» معاون دانشجويي وزارت تحقيقات، علوم و فناوري در اين باره چنين توضيح مي دهد: «ميانگين زمان اتمام امتحانات دانشجويان در دانشگاه هاي كشور ۱۵ تير و شروع ثبت نام آنها ۱۵ شهريور است و بر همين اساس بايد مدت واقعي تعطيلات تابستاني را دو ماه دانست. ضمن اين كه در اين دوره دانشجويان در حال تحصيل در مقاطع دكترا و كارشناسي ارشد در دانشگاه ها حضور دارند.»
اين مقام مسئول اضافه مي كند: «هم  اكنون دانشگاه هايي كه ظرفيت پذيرش ۲۰۰ نفر دانشجو را دارند چند برابر اين ظرفيت دانشجو پذيرفته اند و در اين شرايط ميزان استهلاك و تخريب بنا و امكانات دانشگاه چند برابر مي شود و طبيعي است كه در فصل تابستان، دانشگاه را براي انجام تعميرات به حالت نيمه تعطيل درآوريم و هرچند به نظر مي رسد كه در طول اين مدت دانشگاه نيمه تعطيل است اما واقعيت اين است كه مسئوليت و برنامه هاي مديران در طول فصل تابستان به دليل گستردگي اين تعميرات چند برابر مي شود.»
«ظريفيان» تأكيد مي كند كه فرصت تعمير و بازسازي دانشگاه ها، غذاخوري ها و سرويس هاي بهداشتي مراكز آموزشي در طول سال وجود ندارد و در صورتي كه در فصل تابستان براي رفع معضلات و مشكلات موجود اقدام نشود، اين مشكلات در طول سال تحصيل خود را عيان كرده و بر حجم دشواري هاي موجود مي افزايند. تابستان اما تنها دانشگاه ها و كلاس هاي درس را راكد نمي كند كه غبار خاموشي بر ديوارها و اتاق هاي بي رنگ خوابگاه هاي دانشجويي نيز مي نشيند. خوابگاه ها بلافاصله پس از اتمام امتحانات تخليه مي شوند و مشخص نيست دانشجوياني كه در شهرهاي محل تحصيل خود به كار دايمي اشتغال دارند براي گذران اين تعطيلات سه ماهه بايد در كجا اقامت كنند.
اما«ظريفيان» نياز به تعميرات خوابگاه را نيز دليل اصلي تعطيلي آنها در تابستان عنوان مي كند و با وجود اينكه مي پذيرد كه تعداد زيادي از دانشجويان در طول اين مدت سرگردان مي شوند، چنين توضيح مي دهد: «سازوكارهاي هر دانشگاهي با دانشگاه ديگر متفاوت است. در برخي از دانشگاه ها، خوابگاه هاي تابستاني در اختيار دانشجويان قرار مي گيرد اما برنامه عمومي در مورد دانشگاه هاي دولتي، تعطيلي خوابگاه ها در تابستان و ضرورت تخليه آنها به منظور سم پاشي، نظافت و انجام تعميرات است. واقعيت اين است كه اداره خوابگاه ها موضوع پيچيده اي است و با كوچكترين بي توجهي احتمال شيوع بيماري هاي مسري در اين فضا به دليل رعايت نكردن شرايط بهداشتي وجود دارد. خوابگاه ها حداقل يك بار در سال نيازمند مرمت و تعمير هستند.»
به گفته اين مقام مسئول در حال حاضر بيش از ۷۰ درصد دانشجويان غيربومي هستند و از خدمات و امكانات خوابگاهي استفاده مي كنند. در عين حال وي تأكيد مي كند يكي از مهمترين دلايل تعطيلي دانشگاه ها در تابستان كمبود نيروي انساني كافي براي فعاليت است، به گفته «ظريفيان» فشار بالاي كار نيروهايي كه در دانشگاه هاي كشور فعاليت مي كنند، توانايي آنها را در طول يك سال تحصيل تحليل برده و در صورتي كه در فصل تابستان براي آنها فرجه و تعطيلاتي در نظر گرفته نشود، قادر به ارائه خدمات با كيفيت مطلوب در طول سال تحصيلي نخواهند بود.
اگرچه «ظريفيان» تصريح مي كند كه دو ماه تعطيلات تابستان زمان طولاني قابل توجهي محسوب نمي شود اما از سوي ديگر آسيب شناسان تاكيد مي كنند كه اين مدت زمان قابل توجهي براي احتمال گرايش دانشجويان به انواع انحرافات اجتماعي است.
«ابوالفضل سعيدي» آسيب شناس اجتماعي، در اين باره مي گويد: «دانشگاه هاي ما به يكباره پس از اتمام امتحانات تعطيل شده و خوابگاه ها نيز به حالت نيمه تعطيل درمي  آيند، در صورتي كه نظام آموزش عالي كشور براي پاسخگويي به نياز دانشجوياني كه به صورت ميهمان در شهري ديگر سكونت كرده و اشتغال موقت يا دائمي دارند، تمهيدي نينديشيده است. تعطيلات تابستاني براي گرايش دانشجو به انواع انحرافات اجتماعي يك فرصت طولاني است. ضمن اينكه بسياري از دانشجويان هستند كه در شهرهاي محل تحصيل خود امكان سكونت در خانه هاي اقوام را ندارند و در نتيجه ناچار به سكونت در پانسيون ها يا خانه  هاي گروهي با دوستان خود مي شوند كه اين امر احتمال آسيب پذيري آنها را افزايش مي دهد. گرچه ضرورت تعميرات اساسي خوابگاه هاي دانشجويي انكار ناپذير است اما روي ديگر سكه اين است كه هيچ مالكي حاضر نيست تنها براي دو ماه با يك دانشجوي بي ضمانت(!) قرارداد اجاره خانه امضاء كند . «سهراب سمندري» دانشجوي سال دوم كارشناسي در رشته تاريخ، در  اين  باره  مي گويد: «در تعطيلات تابستان يا بايد مرخصي گرفته و دو ماه از خير كار بگذرم و يا اينكه در يكي از مهمانسراها و پانسيون ها سكونت كنم. در صورتي كه اين اماكن نيز قابليت سكونت دايمي را ندارند.»
دانشجويان شاغل در تهران و ساير شهرهاي بزرگ در تعطيلات دو ماهه بعد خوابگاه ها با معضلات اساسي روبرو مي شوند. اگرچه برخي از دانشگاه ها در اين زمينه با دانشجويان همكاري مي كنند اما نبود ضوابط مشخص و برنامه ريزي هماهنگ، خود در اين عرصه به مشكل جدي تبديل شده است.
ضمن اينكه بسياري از دانشجويان با توجه به پرداخت هاي پايين دستمزدهاي كار دانشجويي نيز توانايي پرداخت هزينه هاي سكونت در پانسيون را ندارند.
در همين حال به اعتقاد تعدادي از كارشناسان آموزشي در حال حاضر، بايد برنامه هاي منسجم و هدفمندي براي رفع مشكلات دانشجويان از سوي مسئولان متولي تدوين شود. زيرا دانشگاهي كه امكان تحصيل براي دانشجويان غيربومي را فراهم مي كند، بايد ضامن امنيت و آرامش آنها در طول دوران تحصيل نيز باشد.
«اسدزاده» در اين باره توضيح مي دهد: «خانواده اي كه به پشتوانه امكانات دانشگاه، فرزند خود را براي تحصيل به شهر ديگري مي فرستد، بايد اين اطمينان را داشته باشد كه شرايط امن براي زندگي وي در مدت تحصيل فراهم است.»

در حاشيه طرح استقلال دانشگاه پرديس تفرش از دانشگاه اميركبير
بي صداقتي دانشگاهي
الهام صادقي
000720.jpg
دانشگاه صنعتي اميركبير پرديس تفرش پس از ۱۶ سال پذيرش دانشجو به عنوان يكي از واحدهاي دانشگاه صنعتي اميركبير، قرار است به زودي مستقل شود.
طرح استقلال اين دانشگاه در حالي به مرحله اجرا مي رسد كه به گفته بسياري از دانشجويان، اين دانشگاه در حال حاضر با مشكلات فراواني روبه رو است و قطعاً پس از جدا شدن از دانشگاه اميركبير نه تنها مشكلات مرتفع نخواهد شد بلكه دامنه وسعت آن به مراتب وسيع تر نيز مي شود.
به گزارش همشهري دانشجو، دانشگاه تفرش بهمن سال ۱۳۶۷ اقدام به پذيرش دانشجو كرده است. تاكنون ۱۸۴۱ دانشجو در چهار رشته برق، گرايش الكترونيك رياضي، گرايش كاربردي، عمران گرايش نقشه برداري و صنايع گرايش تكنولوژي صنعتي در اين دانشگاه پذيرفته شده اند كه از اين تعداد ۷۸۲ نفر تا پايان سال ۸۲ فارغ التحصيل شده اند. قاتل توجه اين كه تمام اين دانشجويان با نام دانشگاه اميركبير و با انتظاراتي در حد نام اين دانشگاه وارد تفرش شده اند.
000717.jpg

ولي نه تنها امكانات اوليه رفاهي در بدو ورود براي آنان فراهم نبوده، بلكه در حال حاضر پس از گذشت چندين سال از راه اندازي واحد تفرش دانشگاه اميركبير دانشجويان آن درگير مشكلات و مسائل فراواني هستند كه نبود امنيت و در محيط دانشگاه ، رفت و آمد افراد ناشناس و غيرمسئول در دانشگاه، عبور حيوانات وحشي به خاطر وضعيت جغرافيايي كه دانشگاه در آن قرار گرفته است و دور بودن از راه هاي اصلي، نبود حداقل امكانات رفاهي و تفريحي مناسب در تفرش مانند بيمارستان، پارك، بازار كتاب، لوازم التحرير و... از مهم ترين مشكلات دانشجويان اين دانشگاه به شمار مي رود. از طرفي نبود مراكز صنعتي در تفرش باعث مي شود كه دانشجويان تا پايان دوره تحصيلي شان كمتر موفق به كار كردن همراه با درس خواندن بشوند.
چند ساختمان نيمه كاره به نام دانشگاه
در ميان همه مشكلاتي كه نام برده شد پذيرش دانشجو با نام دانشگاه اميركبير، از بزرگترين و اصلي ترين مسائلي است كه ذهن همه دانشجويان را به خود مشغول كرده و آنها از اين مسئله به عنوان بي صداقتي نام مي برند.
به طوري كه در هنگام انتخاب رشته، بدون هيچ توضيحي درباره تفرش و فقط با اشاره به مجتمع آموزشي و پژوهشي تفرش، دانشجويان رتبه هاي بسيار خوب كنكور سراسري را كه در بسياري از دانشگاه هاي شهرهاي بزرگ نيز مي توانستند پذيرش شوند تنها با نام دانشگاه صنعتي اميركبير به دانشگاه تفرش كشاندند. در حالي كه به گفته بسياري از دانشجويان در اين شهر هيچ خبري از دانشگاه نيست و دانشگاه تنها با داشتن چند ساختمان نيمه كاره در وسط يك بيابان بي آب و علف، اقدام به پذيرش دارندگان رتبه هاي خوب كنكور به اسم دانشگاه صنعتي اميركبير مي كند.
بر اساس نظرسنجي كه در مورد ميزان رضايت دانشجويان از دانشگاه تفرش انجام شده است ۸/۵۰ درصد از پاسخگويان انتخاب دانشگاه تفرش به عنوان دانشگاه محل تحصيل را اشتباه اعلام كرده اند و ۷۰ درصد آنها اعلام كرده اند كه دانشگاه تفرش انتظاراتشان را برآورده نكرده است و همچنين ۶۵ درصد از دانشجويان تاكنون براي گرفتن انتقالي اقدام كرده اند.
همچنين بر اساس اين آمار ۵۰ درصد از دانشجويان ورودي سال ۸۲ عملاً به دانشگاه هاي ديگر منتقل شده اند و همچنين از مجموع ۱۸۴۱ دانشجوي پذيرفته شده، در تفرش تاكنون نزديك به ۴۰۰ دانشجو به دانشگاه هاي ديگر منتقل شده اند. ضمن اين كه تاكنون تنها ۷۸۲ نفر نيز فارغ التحصيل شده اند. در حال حاضر نيز در حدود ۷۰۰ دانشجوي فعال در دانشگاه مشغول به تحصيل هستند، كه ۶۶ درصد از آنها خواستار انتقال به دانشگاه اميركبير تهران هستند. البته مسئولين دانشگاه ادعا مي كنند كه حدود ۲۵ طرح پژوهشي صنعتي در بخش صنعت و پژوهش انجام داده اند. اما هيچ كدام از دانشجويان حتي نام يكي از اين طرح ها را نمي دانند.
به دنبال يك نفر پاسخگو
بسياري از دانشجويان شاغل به تحصيل در تفرش پاسخگو نبودن رئيس دانشگاه تفرش در قبال مشكلات دانشجويان را مشكل هميشگي شان مي دانند. آنها حتي بارها و بارها مشكلات شان را با مسئولان دانشگاه اميركبير تهران نيز مطرح كرده اند و تاكنون پاسخي نگرفته اند.
خواسته هاي دانشجويان واحد پرديس
جدا شدن دانشگاه تفرش از دانشگاه اميركبير تهران با توجه به مشكلات فعلي آن، اين شبهه را در دل آنان به وجود آورده است كه پس از پايان درس شان مدرك تحصيلي دانشگاه تا چه حد معتبر خواهد بود. زيرا به نظر اين دانشجويان در صورت استقلال يا تعطيلي واحد تفرش آنها به هيچ جايي وابسته نخواهند بود و از طرف ديگر ذكر نام واحد تفرش در مدرك تحصيلي غيرمعقول خواهد بود. چون عملاً واحد تفرش دانشگاه صنعتي اميركبير به زودي از بين خواهد رفت.
انتقال دانشجويان كنوني واحد پرديس به دانشگاه مادر نيز يكي ديگر از خواسته هايي است كه دانشجويان تأكيد خاصي بر آن دارند، چون همه اساتيد اين دانشگاه از تهران مي آيند و تقريباً ۷۰ درصد از دانشجويان يا ساكن تهران هستند يا هنگام آمدن به تفرش از تهران عبور مي كنند، همچنين با در نظر گرفتن اين نكته كه مقداري از بودجه هاي عمراني پرديس تفرش از سال ۷۲ در دانشگاه اميركبير صرف كارهاي عمراني شده است و ساختمان ابوريحان در دانشگاه اميركبير نيز ظرفيت برگزاري كلاس هاي تفرش را دارا است اين دانشجويان انتقال به تهران را حق مسلم خودشان مي دانند.
اظهارات وزير علوم
دكتر جعفر توفيقي، وزير علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام اين مطلب كه: موضوع استقلال واحدهاي دانشگاهي از دانشگاه مادر، مختص به تفرش نيست و تمام دانشگاه هاي تأسيس شده بعد از انقلاب به همين صورت منتقل شده اند، اظهار داشته  است: «اصولاً اين وابستگي موقت است، به گونه اي كه طي مدت وابستگي رشد لازم صورت مي گيرد و در مقطعي اين رشد كند مي شود و البته با استقلال واحد، مجدداً شرايط بهبود مي يابد، مانند دانشگاه خليج فارس كه بعد از استقلال رشد بسيار حيرت انگيزي داشته است.»
توفيقي در خصوص اعتبار مدرك تحصيلي كه به دانشجويان از سوي دانشگاه داده مي شود مي گويد: «به هر حال تعهدي كه به دانشجويان در هنگام ورود داده شده، به همان صورت انجام مي شود و در صورت وقوع هر تغيير نيز جنس تغييرات اعلام خواهد شد كه مثلاً اين دانشگاه در اين تاريخ مستقل شده است ولي دانشجوياني كه با همان نام قبلي وارد شده اند برهمان اساس فارغ التحصيل مي شوند. اما دانشگاه اميركبير حمايت عملي را قطعاً بعد از استقلال دانشگاه تفرش ادامه خواهد داد و كمك خواهد كرد تا هيأت علمي به اندازه كافي رشد كند و مستقل شود. وزير علوم، تحقيقات و فناوري با تأكيد بر اين كه استقلال دانشكده در دو مرحله استقلال مالي به عنوان مركز آموزشي و موافقت  اصولي به عنوان دانشگاه با استانداردهاي لازم انجام مي شود، تصريح مي كند: «اينگونه نيست كه درصورت استقلال دانشگاه پرديس به يك دانشگاه كامل و بدون مشكل تبديل شود بلكه فقط موافقت اصولي در اين خصوص انجام مي شود و در سال تحصيلي جديد دانشجويان با نام دانشگاه صنعتي تفرش وارد اين دانشگاه مي شوند.» علاوه بر مشكلات معيشتي و رفاهي موجود در اين دانشگاه، كم بودن تعداد اعضاي هيأت علمي و عدم انطباق آن با استانداردهاي طراحي شده از جمله مشكلات دانشگاه پرديس است. چرا كه بر اساس آن نسبت اعضاي هيأت علمي به تعداد دانشجويان بايد يك دهم باشد، ولي اين طور نيست و اين نسبت در سطح بسيار پايين تري قرار دارد. به عنوان مثال، اين نسبت در دانشكده صنايع اسماً يك شانزدهم بوده است چرا كه اعضاي هيأت علمي اين دانشكده دو نفر هستند ولي تاكنون يك نفر از آنها به تفرش نيامده است. دكتر فهيمي فر رئيس دانشگاه اميركبير با بيان اين مطلب كه در بهترين حالت، در دانشگاه اميركبير نسبت استاد به دانشجو يك شانزدهم و در حالت ميانگين يك هجدهم است، گفت: «در دو سالي كه من مسئول دانشگاه بودم، شخصاً اجازه ندادم كه بسياري از تغييرات در اين واحد صورت بگيرد و رشته اي به مجموع رشته هاي دانشگاه اضافه شود. چون اضافه كردن يك رشته مهندسي به راحتي امكان پذير نيست و بايد تجهيزات كاملاً فراهم شود.
وي افزود: «در خصوص مشكل استاد، در اين دانشگاه ما نمي توانيم به كسي دستور دهيم كه به تفرش بيايد ولي سخت گيري در مورد اساتيد اعمال مي شود و دانشگاه تفرش در مقايسه با دانشگاه هايي مثل همدان بسيار قوي تر است.»

دانشجو-۲
دانشجو-۳
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |