پايان نامه نويسي، يك پرسش و صد پاسخ
سياه مشق هاي دانشگاهي
در تعريفي كه در دنياي آموزش از پايان نامه وجود دارد، تلاش بر اين است كه پايان نامه ها جنبه كاربردي داشته باشند. پايان نامه ها در بسياري از دانشگاه هاي خارج از كشور از سوي بخش هاي مختلف مورد حمايت قرار مي گيرد
زهرا حاج محمدي
در روزگاري كه حوزه دانش هاي كاربردي در گذر زمان تكامل يافته و بر ذخيره آن افزوده شده است، بحث پژوهش به دليل تأثير بلاواسطه اي كه بر پيشرفت علمي و عملي آموزش دارد، محوريت و مركزيت اميدها، انتظارات و ارزش گذاري هاي آموزشي را تشكيل مي دهد. به گونه اي كه مي توان گفت اميدها و انتظارات پيرامون آموزش در هر كشوري با فرجام و انجام بحث پژوهش پيوند تنگاتنگ دارد تا آنجا كه در شمار ايده آل هاي هر ركن آموزشي، پي ريزي چارچوب هاي دقيق پژوهشي قرار دارند.
امروز اركان آموزشي هيچ كشوري جز در سايه روش هاي مشاهده گري نو، طرح هاي تجربي تازه، رونق هاي نوين و فشرده تر، گردآوري تجزيه و تحليل داده ها مجال زيست نخواهد داشت. از گذشته نه چندان دور اغلب كشورهاي موفق در اين حوزه با پي بردن به اهميت بخش اخير، نظام آموزش عالي را در پيوند تنگاتنگ با پژوهش تدوين و تعريف نمودند. در اين نظام علاوه بر آن كه پژوهش و تحقيق همواره عنصري معزم و ضروري در روند آموزشي در شمار مي آمد، سرنوشت و فرجام توفيق و ميزان ارزش گذاري دانش آموخته اين مقطع نيز جز در سايه ارايه پژوهش علمي- متقن و نو نمي توانست اتفاق افتد.
پايان نامه نويسي در اين سيستم آموزشي بيش از آن كه يك تكليف دانشجويي باشد، پاسخگويي به يك نياز اصلي جامعه در كليه موضوعات زندگي بود. اين نياز اصلي نيز همان تحقيق و پژوهش بود. اينان با درك نياز روز به روز بخش هاي مختلف فرهنگ و صنعت جامعه به پژوهش هاي كارآمد و كاربردي، دانشجو را ملزم ساختند ميان آموخته هاي خود و دنياي عيني بيرون رابطه منطقي و ارگانيك برقرار كند. آموزش، علم توليد مي كرد تا جامعه آن را به اجرا درآورد. قرار بود هر پژوهش به طرح پرسش ها و امكانات جديدي در حوزه تكنولوژي، صنعت، فرهنگ و سياست بپردازد تا آن ديگري بدين وسيله بازوهاي اجرايي خود را تقويت كند.
بحث پايان نويسي آنجا كه مرزهاي علمي و عملي آن در كشورهايي با تجربه آموزشي فوق دنبال مي شود به كشف ارتباط تنگاتنگ ميان دانشگاه و جامعه منجر مي شود اما دامنه اين بحث در كشور جهان سومي چون ايران همواره با ابهام مواجه بوده است تا آنجا كه گاه دانشجو از خود مي پرسد:
ضرورت نوشتن پايان نامه چيست؟
اين تفكر كه از نبود يك نياز در بخش آموزش كشور نشأت مي گيرد، در اولين گام مانع بروز پرسش هاي تازه در حوزه آموزش هاي دانشجو در ذهن او مي شود. وقتي او خود را با پرسش هاي تازه اي رو در رو نبيند، نيازي نيز به پاسخگويي به آن ها در خود احساس نمي كند. در چنين فضايي اگر او هنوز ملزم به نگارش و تدوين يك رساله علمي باشد، آن را جدي تلقي نمي كند، وسواسي براي تحقيق و پژوهش از خود نشان نمي دهد، به تجزيه و تحليل شتاب زده داده هاي پيشين اكتفا مي كند و در نهايت رساله اي ارايه مي دهد كه يك استاد دانشگاه در جمع بندي آن مي گويد: «سياه مشقي بيش نيست.»
دكتر محمدرضا خاكي استاد دانشگاه هنر: «برخي پايان نامه ها فقط براي رفع تكليف نوشته مي شوند. در نهايت اين پايان نامه ها به سياه مشق هايي مي مانند كه ارزشي علمي ندارند.»
دانشجويان چه اندازه پايان نامه نويسي را جدي مي گيرند؟
دكتر شاپور اعتماد در پاسخ به اين پرسش مي گويد: تجربه نشان داده دانشجويان پايان نامه ها را جدي مي گيرند.
البته ما به دانشجوياني برخورد كرديم كه پايان نامه هاي خود را كپي كرده اند، يا آن ها كه در نگارش، سهل انگاري كرده اند. گاه دانشجويان در پايان نامه ها تقلب نيزكرده اند اما نمي توان آمار قاطع و روشني از اين دست اتفاقات ارايه داد. دانشگاه در چنين مواردي سعي مي كند كه با سخت گيري بيشتري پايان نامه ها را ارزيابي كند، گاه يك جلسه دفاع به دو جلسه افزايش مي يابد اما چنين برخوردهايي مانع از بروز اتفاقات اخير نمي شود.»
دكتر نبي سربلوكي استاد دانشگاه تهران به اين پرسش چنين پاسخ مي دهد كه: پاسخ به اين سؤال نيازمند يك بررسي دقيق آماري ا ست. شنيده ام كه در برخي دانشگاه ها چنين اتفاقاتي مي افتد اما براي پاسخ سؤال در رشته هاي شيمي، فيزيك، زيست شناسي يك بررسي مجدد لازم است. مي توانم بگويم در اين دانشگاه چنين اتفاقي نيفتاده است.
دكتر عليرضا كيامنش عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت معلم نيز پاسخ روشن و قاطعي براي پرسش اخير ندارد: اين پرسش يك جواب كلي ندارد. بسته به موضوع، دانشجو، عضو هيأت علمي بررسي كننده پايان نامه ها و حتي نبود وقت كافي براي ارايه پايان نامه ها مي توان پاسخ هاي متفاوتي براي اين پرسش داشت. اما مي توان گفت كه ضعف علمي برخي دانشجويان و يا نبود فرصت كافي از سوي استادان مشاور و راهنما در بررسي پايان نامه ها به دليل مشكلات روزمره زندگي نيز گاه به عدم كيفيت و يا عدم دقت در ارزيابي كيفي پايان نامه ها منجر مي شود.»
دكتر محمدرضا خاكي نيز با بيان اين مطلب كه بنا به موضوعات مختلف با كيفيت هاي مختلف پايان نامه ها مواجه هستيم، اظهار مي دارد: «بعضاً پايان نامه ها از حد علمي بسيار بالايي برخوردارند اما تعداد ديگري نيز تنها براي رفع تكليف و رسيدن به مدرك تحصيلي ارايه مي شوند.»
به عقيده اين استاد دانشگاه موضوع پايان نامه، منابع و شرايط دسترسي به منابع و استاد راهنما همه و همه از جمله عوامل و عناصري است كه مي تواند به جدي انگاشتن پايان نامه نويسي در ميان دانشجويان منجر شود.
دكتر ناصر رضا ارقامي عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد نيز اعتقاد دارد: «كپي كردن و تقلب در پايان نامه ها اتفاقي بعيد و دور از ذهن نيست اما ارايه گسترده اي از آن نياز به بررسي دقيق تر دارد. بعيد مي دانم كه اين اتفاق به كرات رخ دهد.» اگرچه نمي توان در جمع بندي اظهار نظر هاي اخير به جامعه آماري دقيق و صريحي در اين حوزه دست يافت. پايان نامه نويسي به دليل ارتباط تنگاتنگي كه با حوزه دانشگاه و جامعه در يك سطح كلان و كلي دارد، مي تواند نياز بخش قابل توجهي از پژوهش هاي كشور را در حوزه هاي مختلف تأمين كند. نظام آموزشي امروز دنيا با تكيه بر اين شعار، سمت و سويي خاص براي پايان نامه هاي دانشگاهي برگزيده است. «در تعريفي كه در دنياي آموزش از پايان نامه وجود دارد، تلاش بر اين است كه پايان نامه ها جنبه كاربردي داشته باشند. پايان نامه ها در بسياري از دانشگاه هاي خارج از كشور از سوي بخش هاي مختلف مورد حمايت قرار مي گيرند.»
دكتر محمدرضا خاكي مي گويد: «دانشجو در واقع پاسخ گوي سؤالاتي است كه بخش هاي مختلف تكنولوژيك، صنعت، هنر، جامعه و سياست به آن نيازمند است. در واقع جامعه به او سفارش مي دهد تا او براي سؤالات، پاسخ روشني بيابد. در اين سيستم هم دانشگاه و هم جامعه از نتايج پژوهش منتفع مي شوند. اما در كشور ما علاوه بر آن كه اين هماهنگي وجود ندارد و با وجود آن كه گاه پايان نامه هاي درخشاني از سوي جامعه دانشگاهي ارايه مي شود، اصولاً پايان نامه ها بازتاب روشن و شفافي در جامعه ندارند. پايان نامه ها مجال چاپ و انتشار پيدا نمي كنند.»
دكتر كيامنش نيز با اشاره به ضرورت كاربردي بودن موضوع پايان نامه متذكر مي شود: «تا آنجا كه مي دانم هيچ گونه سياست گذاري خاصي در باره موضوع پايان نامه از سوي وزارت علوم و يا ارگان هاي ديگر اعمال نشده است. اما معمولاً سازمان ها و نهادهاي مختلف با اعلام اولويت هاي پژوهشي خود به دانشگاه ها، سعي مي كنند از نتايج پژوهشي دانشگاه ها در موارد مورد نياز خود استفاده نمايند. گاه نيز سؤالاتي براي دانشجويان مطرح مي شود كه همين سؤالات موضوع پايان نامه را تشكيل مي دهد. طبعاً دانشجو در چنين مواردي خيلي به كاربردي بودن موضوع مورد مطالعه خود، توجهي نشان نمي دهد.»
دكتر نبي سربلوكي نيز از ضرورت هماهنگي در توليد تفكر علمي و كاربرد آن سخن مي گويد. به عقيده او پايان نامه اي كه به توليد نزديك است، پايان نامه اي است كه به نيازهاي ضروري جامعه پاسخگو است.
عضو هيأت علمي دانشگاه تهران مي گويد: «پايان نامه هايي كه به توليد نزديك است امكان سرمايه گذاري و توليد را در كشور فراهم مي كنند.
اما دكتر ارقامي با تقسيم بندي موضوعات پايان نامه ها به دو دسته علوم عيني و علوم ذهني، اعتقاد دارد: «رشته هايي چون رياضي محض يا آمار نظري، از موضوعات نيست كه به نگارش پايان نامه هايي با ويژگي كاربردي منجر شود اما ديگر رشته ها چون رياضي و آمار كاربردي، علوم تربيتي، مديريت، پزشكي و... به دليل كاربردي بودن رشته ها، به نگارش پايان نامه هاي كاربردي نيز نيازمند هستند. در دسته دوم، كاربردي بودن رساله مي تواند در ارزش گذاري رساله هاي دانشجويي مؤثر باشد.»
به عقيده اين استاد دانشگاه، دانشگاه ها در سراسر دنيا مراكزي آزاد و مستقل هستند لذا دولت هيچ نظارت مستقيمي بر آن ها ندارد. دليل ارايه خدمات فراوان از سوي دانشگاه ها نيز به استقلال آن ها باز مي گردد.
دكتر ارقامي ضمن آن كه هرگونه سياست گذاري مستقيم از سوي دولت در امر پايان نامه نويسي را نفي مي كند؛ اعتقاد دارد: «در تمامي دانشگاه ها، استادان، سيستم آموزشي و مديران گروه هاي آموزشي هستند كه استاندارد دانشگاه را در حد بالا حفظ كرده اند. يكي از همين موارد نيز پايان نامه ها هستند. اصولاً دانشگاه با ارتباطي كه با صنعت و مديران و توليدكنندگان بخش صنعت دارد، مستقل از دولت طرح هاي پژوهشي براي پيشرفت صنعت ارايه مي دهد.»
عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد با تأكيد بر اين نكته كه اين دانشگاه هم اكنون با ارتباطي كه با بخش صنعت كشور برقرار ساخته، توليد طرح هاي پژوهشي كاربردي را نيز در پيش گرفته است، يادآوري مي كند: بهتر شدن كيفيت رساله ها نيازمند برقراري ارتباط ميان آنان كه يافته هاي علمي را توليد مي كنند و كساني كه از اين يافته ها استفاده مي كنند است. نمي توان انتظار داشت كه توليد كشور خوب شود اما پژوهش هاي خوبي در حوزه توليد صورت نگيرد.»
شايد شناسايي و جست وجوي مدل هاي موفق پايان نامه نويسي در ميان دانشجويان، تشويق آن ها در قالب هاي مختلفي مشابه تجربه اي كه در حوزه كتاب سال داشته ايم، تشويق اهرم هاي توليد كشور به برقراري ارتباط با دانشگاه و ارايه خواست هاي پژوهشي خود به جامعه دانشگاهي بتواند عاملي مهم در ارايه پژوهش هاي علمي- كاربردي و كيفي در قالب پايان نامه و رساله پايان مقطع تحصيلي براي دانشگاهيان باشد.
اين موضوعات را با دكتر علي فلاح عضو هيأت علمي دانشگاه اميركبير و مدير كل اسبق تحصيلات تكميلي دانشگاه اميركبير نيز به تفصيل در ميان گذاشتيم.
به عقيده شما پروژه هايي كه در كشور ما به اسم پايان نامه ارايه مي شوند، چه اندازه پاسخگوي نيازهاي امروز جامعه ماست؟
- عموماً اين ارتباط هيچ است. حتي در پروژه هايي كه با كيفيت بالا ارايه مي شود. به عنوان مثال ما در برخي رشته ها از جمله كارشناسي ارشد و دكترا پايان نامه هايي بسيار مطرح و قابل قبولي حتي در سطح جهان داريم اما هيچ يك از آنها نتوانسته دردي از دردهاي ما را دوا كند. اكثر موضوعات پايان نامه هيچ ارتباطي با مشكلات و نيازهاي جامعه امروز ما ندارند. نياز امروز جامعه ما حل مشكلاتي از قبيل ترافيك، بيكاري جوانان، نرم افزارهايي كه قابليت مقابله با ابتذال فرهنگي رايج امروز را داشته باشند و مسايلي از اين قبيل است. نبود امكانات فشار زيادي را به دانشجويان وارد مي كند و اگر هم كارهايي انجام شود بر روي كاغذ باقي مي مانند. در حالي كه اگر جسارت به خرج مي داديم و آن ها را به مرحله توليد مي رسانديم مي توانستيم بسياري از مشكلاتمان را حل كنيم. ما امروز بيشتر وقتمان را صرف توليد مقاله مي كنيم تا پاسخگويي به نيازهاي خودمان، در حالي كه كشورهايي مثل مالزي، استراليا، سنگاپور و كره تنها در عرض چند سال توانستند بسياري از نيازهاي خود را در كشورهايشان با اتكا به پژوهش هاي دانشگاهي خود حل كنند. آن ها آموختند تا نيازهايشان را در حد غربي ها قرار ندهند و تنها به حل مشكلات خود در كشور خود فكر كنند. امروز دانشجوي ما هرگز در ارتباط با توليد، طراحي و خريد ماشين آلات بخش صنعت قرار ندارد، نيروي جوان ما هرز مي رود، ارز فراوان از دست مي دهيم تا مشابه همين دستگاه ها را از خارج از كشور وارد كنيم و ما نيز به چاپ چند مقاله در مجلات خارجي دل خوش كرده ايم.
به عقيده شما تصميم گيري و سياست گذاري در حوزه پايان نامه ها چگونه و در چه سطوحي بايد انجام شود؟
- آموزش عالي ما نمي تواند لزوماً هدايت كننده موضوعات پايان نامه هاي دانشجويي باشد. صنايع، بهداشت و ديگر بخش هاي صنعت و توليد كشور ما مي تواند اين نقش را عهده دار باشد. ما مدعي فرهنگ و ادبيات در جهان هستيم اما با همين تمدن قادر به هدايت نسل جوان خود نيستيم. آيا اين يك معضل نيست كه ندانيم چگونه فرزندان خود را تربيت كنيم؟ چه سيستم آموزشي بايد براي آن ها و به منظور پاسخگويي به نيازهاي امروز آن ها تدوين نماييم؟ ما بايد بپذيريم كه براي سؤالات امروز خود بايد به دنبال پاسخ بگرديم. ما امروز با پديده ايدز مواجه هستيم. ما با مشكل اعتياد مواجه هستيم، هنوز با نظام ورودي دانشگاه ها مشكل داريم، پوشاك چين جهان را تحت الشعاع خود قرار داده و ما در اين حوزه در دنيا هيچ حرفي براي گفتن نداريم. در چنين شرايطي پايان نامه نويسي چه سمت و سويي جز پاسخگويي به معضلات فعلي ما مي تواند داشته باشد؟ وقتي صنايع ما دولتي نباشد و بخش خصوصي وادار به انجام پژوهش باشد نمي تواند پيكان را ۶ ميليون تومان به مردم بفروشد و درهاي واردات اتومبيل را ببندد. اين همه به دليل نبود مديريت علمي و پژوهشي در كشور است. در چنين شرايطي انتظار چه تغييري در كشور داريم؟ به عقيده شما آيا برخورد با ارباب رجوع يك فن نيست و نمي تواند موضوع يك پايان نامه باشد؟ برآيند تمام نيازهاي امروز ايران، موضوعات پايان نامه هاي دانشگاهي را بايد تشكيل بدهد كه البته اين اتفاق نمي افتد و ما كماكان به چاپ چند مقاله دل خوش خواهيم كرد.
آيا مي توان استاندارد خاصي براي معدل دهي به پايان نامه ها قايل شد در شرايطي كه برخي پايان نامه هاي غير كيفي با نمرات متفاوتي از سوي اساتيد مختلف تأييد يا رد مي شوند؟
- نوع دانشگاه مي تواند يكي از عوامل مؤثر در استاندارد باشد اما بعضاً بايد پذيرفت كه تقريباً هيچ استانداردي وجود ندارد. يك وقت از بعد سختي و بار ديگر از لبه آساني وارونه مي شويم. گاهي در دفاع متوجه مي شويم كه استاد حتي يك بار پروژه را نخوانده است و گاه استاد سخت گيري بسيار زيادي مي كند. در مجموع معيارها به طور نسبي در اين حوزه رعايت مي شوند اما ما نياز به مدرن كردن اين معيارها داريم. براي نمره دادن، اصولي بايد جدي گرفته شود. تا قبل از انقلاب مدل آموزشي ما، مدل آمريكايي بود اما بعد از انقلاب هم شاهد تحول چنداني در اين حوزه نبوديم. دانشگاه اميركبير در اين زمينه گام هاي مثبتي برداشته است كه مي تواند الگوي خوبي براي ديگر دانشگاه ها باشد.
در برخي موارد پايان نامه از سوي دانشجو جدي تلقي نمي شود، كيفيت علمي آن زير سؤال مي رود، جامعه آماري ارايه شده در پايان نامه چندان درست نيست و مطالب آنگاه از منابع ديگري برداشت مي شوند، اين اتفاق چه اندازه در دانشگاه هاي كشور مي افتد؟
- نقد پايان نامه ها بسته به دانشگاه و دانشكده مورد نظر، دانشجو و اساتيد راهنما و مشاور امكان پذير است. دانشگاه هاي بزرگ عمدتاً اين ويژگي را دارند كه پايان نامه ها در آن ها جدي گرفته مي شود اما به دليل آن كه هيچ استاندارد مفروضي در اين حوزه نداريم، همه چيز نسبي است. مي توان گفت كه ما بايد اطلاعات، داده ها و نتايج اين حوزه را كامپيوتري كنيم. ادامه وضعيت موجود مي تواند دانشگاه هاي بزرگ و معتبر را نيز در گرداب غيرممكن بودن پژوهش ها بيندازد و اين يعني پايان آرمان هاي دانشگاهي و پژوهشي ما .
|