حميده عبداللهي 
ماموران كلانتري ۱۰۲ پاسداران پس از تحويل قاتلي توسط يك راننده تاكسي، موفق به دستگيري سه نفر از همدستان قاتل و كشف جسد مقتول شدند.
اما ماجراي دستگيري همدستان قاتل هم براي خود حكايتي است. بهنام خان محمدي سوار بر خودرو پيكان پدرش در حال مسافركشي بود و در ميدان نوبنياد مسافري را به مقصد سيدخندان سوار اتومبيلش مي كند و تا مقصد سه مسافر ديگر سوار خودرو و در بين راه پياده مي شوند. اما يكي از مسافران به نام «اسدالله» به محض رسيدن به مقصد از خودروي بهنام پياده نمي شود. بهنام علت را از او مي پرسد و قبل از اينكه مسافر حرفي بزند، مي گويد: «اگر پول همراهت نيست مي تواني پياده شوي».«اسدالله» به راننده مي گويد: «يكي از دوستانم در خانه من با خوردن ترياك خودكشي كرده است ومن به خاطر اينكه به دردسر نيافتم، مي خواهم جسدش را سر به نيست كنم، ۵۰۰ هزار تومان به تو مي دهم تا به پاركينگ خانه ام بيايي و جسد را داخل صندوق بگذاري و سپس آن را در جنگل هاي اطراف تهران سر به نيست كني.»
بهنام از ترس اينكه مبادا اتفاقي برايش بيفتد به ظاهر با اين موضوع موافقت مي كند و تصميم مي گيرد كه مسافر را كه از نظر او مشكوك بود به نزديك ترين كلانتري مسير كه كلانتري ۱۰۲ پاسداران بود تحويل دهد.
وي در بين راه به خاطر اينكه «اسدالله» به نقشه او پي نبرد از او مي پرسد: «اثر انگشت روي جسد باقي نگذاشتي؟ جسد را بسته بندي كردي؟» «اسدالله» هم مي گويد كه با دستكش جسد را بسته بندي كرده است و هيچ اثر انگشتي از خودش باقي نگذاشته.
بهنام وقتي از عمق ماجرا مطمئن مي شود، در خيابان پاسداران نزديك كلانتري ۱۰۲ به سرعت مسير خلاف را پيش مي گيرد و مسافر مشكوك را تحويل ماموران كلانتري مي دهد. ماموران كلانتري پس از شنيدن شرح ماوقع اقدام به بازجويي از «اسدالله» مي كنند.
متهم در ابتدا منكر همه چيز شده و قصد منحرف كردن ذهن ماموران را داشت. او در اعترافات اوليه خود به ماموران مي گويد: «در ميدان هفت تير اقدام به سرقت بالابري كرده است و از راننده پيكان در مقابل پرداخت پولي، خواسته تا به محل اختفاي مال مسروقه بروند و مال را به جاي ديگري منتقل كنند.
اما متهم در بازجويي هاي فني - پليسي ماموران، به قتل شخصي به نام «سعيد.ش» به همراه ۳ نفر از دوستانش به نام هاي «محب.ن» و «محمد و رحيم.م» اقرار مي كند.
وي در اعترافات خود مي گويد، «سعيد» را با ضربات چاقو به قتل رسانده اند و هم اكنون جسدش در خانه اي در خيابان پاسداران است.
كارآگاهان ويژه قتل به دستور بازپرس كشيك قتل، متين راسخ، براي صحت اعترافات متهم به محل مذكور مي روند و پس از حضور كارآگاهان در محل جنايت، موفق به دستگيري دو نفر از همدستان «اسدالله» به نام هاي «محب و محمد» مي شوند.
محمد پس از مشاهده كارآگاهان قصد پنهان كردن چاقوي ضامندار خون آلودي را داشت كه با آن مقتول را به قتل رسانده بود كه ماموران متوجه شده و آن را هم ضبط مي كنند. ماموران پس از بررسي كليه زواياي منزل، موفق به كشف جسد در داخل پارچه فيروزه رنگي كه با طناب پلاستيكي از ناحيه كمر، پا و سربسته شده بود در داخل كمد ديواري در اتاق خواب مي شوند. بازپرس مجيد متين راسخ پس ازحضور در محل كشف جسد، به كارآگاهان دايره دهم آگاهي دستور مي دهد تا در خصوص دستگيري متهم چهارم به نام «رحيم» كه جهت تهيه خودرو براي انتقال جسد از منزل خارج شده بود، اقدام كنند.
همچنين وي دستور انتقال جسد را به پزشكي قانوني صادر مي كند تا علت اصلي مرگ توسط كارشناسان پزشكي قانوني بررسي شود.
متهمان در بازجويي ها به قتل سعيد اعتراف و ادعا مي كنند كه سعيد(مقتول) يكي از دوستان آنها فردي قمارباز و عياش بوده است و حدود ۲۰ روز قبل به زور محمد را مورد آزار و اذيت قرار مي دهد. آنها به خاطر گرفتن انتقام از كاري كه او انجام داده بود، نقشه اي براي قتل مي كشند و در روز جنايت از «سعيد» مي خواهند كه به منزلشان بيايد. طبق نقشه قبلي «اسدالله»، «محب» و «رحيم» داخل يكي از اتاق خواب ها در حالي كه مسلح به سلاح سرد چاقو بوده اند پنهان مي شوند و «سعيد» از همه جا بي  خبر به منزل متهمان مي رود و در حالي كه قصد داشت «محمد» را به زور مورد آزار و اذيت قرار دهد، سه نفر از دوستان او كه در اتاق خواب پنهان شده بودند به سمت او رفته و قصد آزار و اذيت مقتول را داشته اند كه او با چاقو هر سه نفر را زخمي مي كند و اين ۳ نفر به سعيد حمله مي كنند و با وارد كردن ضربات متعدد چاقو در نقاط مختلف بدنش، او را به قتل مي رسانند.
كارشناسان پزشكي قانوني پس از بررسي جسد علت مرگ را ضربات متعدد چاقو در بدن مقتول اعلام مي كنند. اين ۳ نفر منتظر برگزاري جلسات دادگاه و رسيدگي به اتهاماتشان هستند.

عكس :هادي مختاريان 

شنبه ۱۳ تير سال ۱۳۸۳-عكس هاي فوق مربوط به تصادفي است كه در چهارراه طالقاني - قرني رخ داده است.
در اثر عبور غير مجاز يك دستگاه موتور سيكلت از چراغ قرمز و برخورد با يك دستگاه موتورسيكلتي كه در حال عبور از چراغ سبز بود، حادثه اي رخ داد كه عكس هايش را ملاحظه مي  كنيد.
در اين حادثه راننده خلافكار به شدت مجروح شده و اورا به بيمارستان منتقل مي  كنند و درحال حاضر حال او رو به بهبود است.

اعضاي باندي كه با خريد شناسنامه هاي باطل شده و سرقت و جعل شناسنامه ها اقدام به كلاهبرداري مي  كردند، دستگير شدند. اعضاي اين باند با شناسنامه هاي جعلي اقدام به باز كردن حساب بانكي و گرفتن دسته چك مي  كردند.سپس از فروشگاه هاي بزرگ با ارايه چك كالا   خريداري مي  كردند.
«حميد»، ۳۱ ساله براي باز كردن حساب به يكي از شعب بانك صادرات رفت. پس از ارايه مداركش و استعلام كاركنان بانك از بانك مركزي به او گفتند كه چند چك برگشتي در يكي ديگر از شعب بانك صادرات دارد.
او براي بررسي موضوع به بانك مورد نظر رفت و پس از تحقيق متوجه شد شخصي با ارايه مدارك و شناسنامه او البته با عكس خودش اقدام به بازگشايي حساب و گرفتن دسته چك كرده است.
پس از شكايت حميد به دستور بازپرس ناحيه چهار، تعدادي از كاركنان براي توضيحات به دادسرا احضار شدند.
يكي از كاركنان به بازپرس پرونده گفت، حسابدار يكي از شعب بانك طي تماسي حميد (جعلي) را به عنوان خواهرزاده خودش كه تازه از سفر خارج به كشور برگشته بود معرفي كرد. به خاطر اينكه او از همكاران نزديك ما بود خيلي زود براي حميد (جعلي) حساب باز كرديم و دسته چك به او داديم.
پس از گفته هاي كارمند بانك به دستور بازپرس پرونده، ماموران موفق به دستگيري «مجيد»، شخصي كه حميد (جعلي) را به بانك معرفي كرده بود شدند و او را براي بازجويي تحويل اكبر اسماعيلي بازپرس پرونده دادند.
متهم در بازجويي هاي اوليه منكر آشنايي باحميد (جعلي) شد اما در بازجويي هاي بعدي به همكاري با حميد و اعضاي اين باند اعتراف كرد. وي اعتراف كرد كه پس از تشكيل باند در يكي از خيابان هاي جنوب شهر اقدام به خريد شناسنامه هاي باطل شده كرده يا اينكه شناسنامه افراد ساده لوح را به بهانه گرفتن وام سرقت مي  كردند، سپس با جعل شناسنامه ها حساب باز مي  كردند و دسته چك مي  گرفتند و اقدام به كلاهبرداري مي  كردند.
پس از اعترافات متهم، كارآگاهان به آدرسي كه او از همدستانش داده بود رفتند اما موفق به دستگيري همدستان او نشدند. متهم در بازجويي هاي فني- پليسي كارآگاهان به محل دقيق همدستانش اعتراف كرد و بقيه اعضاي اين باند دستگير شدند. متهمان تا اتمام تحقيقات و شناسايي شاكيان به دستور بازپرس پرونده با قرار وثيقه در بازداشت به سر مي  برند.

سم پسته 
دختر ۹ ساله اي بر اثر مسموميت سم پسته در شهرستان دامغان فوت كرد.
پدر اين دختر به ماموران كلانتري ۱۲ پيروزي اين شهرستان گفت: دختر ۹ ساله ام به نام «مژگان» چند روز پيش در باغ پسته مشغول بازي با قوطي حاوي سم پسته بود، مقداري از محتويات آن را خورد و دچار مسموميت شد. وقتي متوجه موضوع شدم او را به سرعت از روستاي مومن آباد به بيمارستان امام حسين شاهرود منتقل كردم، اما به علت مسموميت شديد ،دختر در بيمارستان جان خود را از دست داد.
يك هفته پس از آزادي 
كيف قاپ حرفه اي يك هفته بعد از آزادي در حين ارتكاب جرم توسط پليس ۱۱۰ دستگير شد.
«محمد»۲۷ ساله، سابقه خريد و فروش مواد مخدر،حمل ونگهداري مواد مخدر، معاونت در قتل، قدرت نمايي با چاقو و اعتياد دارد.
وي هنگامي كه قصد داشت كيف  زني را سرقت كند، توسط ماموران پليس ۱۱۰ در حوالي ميدان آزادي دستگير شد.
ماموران در بازرسي بدني از محمد يك چاقو، موبايل سرقتي و مواد مخدر كشف كردند.
يك نفر ديگر
نوجوان ۱۳ ساله «ماسالي» به خاطر آشنا نبودن به فنون شنا در ساحل رضوانشهر غرق شد. جسد «مهدي.ر» توسط مردم در سواحل درياي سنگاچين كشف شده است.
«مهدي.ر» اهل و ساكن ماسال كه براي شنا به خارج از طرح سالم سازي به سواحل رضوانشهر رفته بود به علت آشنا نبودن به فنون شنا، جان خود را از دست داد. جسد اين نوجوان پس از گذشت دو روز در سواحل سنگاچين توسط مردم از آب گرفته شد.
در ميان پيازها
ماموران استان فارس در بازرسي از خودروهاي عبوري موفق به كشف ۱۵۰ كيلوگرم حشيش شدند. ماموران ايست و بازرسي اين استان در بازرسي از يك خودرو حامل پياز ۱۵۰ كيلوگرم حشيش كشف و ضبط كردند. قاچاقچيان، اين مواد افيوني را بالفاف در لابه لاي بار پياز جاسازي كرده بودند.
در اين رابطه راننده خودرو به نام «حسن.ر» دستگير و تحويل مقامات قضايي شد.

عليرضا جلا ئيان 
دو كشاورز در منطقه لرستان دچار مارگزيدگي شدند. اين دوكشاورز كه هركدام جداگانه در هفته گذشته در حال كاركردن بودند، توسط دو مار زهري مورد حمله قرارگرفتند.
يكي از اين دو كشاورز كه ۲۳ سال دارد در اينباره مي  گويد: «من در حال كار كردن بر روي زمين كشاورزي بودم كه ناگهان حس كردم چيزي دركنار پاي من در حال خزيدن است و به محض آنكه پاي خود را تكان دادم پاي من را نيش زد و من كه از ترس فقط فرياد مي  كشيدم، توجه اطرافيان را به خود جلب كردم. دوستانم مرا به بيمارستان رساندند و خوشبختانه حالم رو به بهبود است. «ايران به علت نوع آب و هوايي كه دارد محل مناسبي براي سكونت مارهاست و بايد آموزش هاي لازم را براي جلوگيري از اينگونه حوادث به مردم ارايه شود. دكتر جلالي استاد دانشگاه شهيد بهشتي دراين باره مي گويد:« با شروع فصل گرما گزيدگي انواع گوناگون حشرات زياد ديده مي  شود و گزيدگي بيشتر ازسوي حشرات و خزندگان بيرون از شهر و خانه صورت مي گيرد و بيشتر اين گزيدگي ها در راهپيمايي ها، كوه ها، تپه ها و ييلاق به كرات ديده مي شود و در صورت گزيدگي لازم است شناخت درست و اطلاعات كافي درباره آن داشته باشيم.
در دنيا چندين هزار نوع مار شناخته شده كه از آنها فقط حدود ۳۰۰ نوع آن سمي و خطرناك است كه رايج ترين آنهادر ايران، مار شاخدار است كه در مناطق شمال و شرق كشور وجوددارد. همچنين مار «گله دار» كه در شمال و شمال غربي و همچنين جنوب غربي كشور وجود دارد. افعي خال دار و پلنگي كه در شمال و شرق جنوب شرقي وجود دارد از خطرناكترين مارهاي سمي در ايران هستند.
«مار گورزما» نيز در نواحي شمالي و غربي وجود دارد و «كبري»هم در خراسان زندگي مي  كنند.
در يك مطالعه كه اخيرا انجام شده است از ۱۳۲۸ مورد مارگزيدگي ۹۵ درصد آن مربوط به افعي هاست كه از اين تعداد بيشترين مورد در استان خراسان رخ داده است.
به گفته دكتر جلالي، از علايم ظاهري بر روي بدن به صورت سوراخ  جاي نيش، ورم و تغييرات رنگ ناحيه گزيدگي و درد در آن ناحيه است كه اينها در واقع علايم اوليه آن است و علايم داخلي بدن به صورت حالت تهوع ،تندي ضربان قلب، افزايش فشار خون، بي  نظمي قلبي، نارسايي تنفسي، تنگي نفس، لرزش بدن و سرگيجه خواهد بود كه در موارد حاد آن ممكن است با خون ريزي هاي مختلف، شوك و نارسايي كليه و ريه همراه باشد.

مار كبري 
مردي به هنگام بازگشت به خانه از محل كارش با صحنه عجيبي روبه رو مي شود. تعداد بسيار زيادي مامور پليس و آتش نشان منزل وي را احاطه كرده بودند. او به محل مي رسد و از يكي از مسوولان سوال مي كند كه علت اين تجمع چيست. مامور آتش نشاني پاسخ مي دهد كه «يك مار كبري دو و نيم متري وارد اين خانه شده و ما درحال به دام انداختن اين مار سمي و خطرناك هستيم.» پس از چند دقيقه مرد كه باورش نمي شد، شاهد خروج اين مار طويل از منزلش مي شود. به گفته ماموران آتش نشاني يكي از همسايگان اين مرد متوجه ورود مار كبري به داخل منزل اين مرد شده بوده و سريعا ماجرا را با ماموران در ميان مي گذارد.
بازنشستگي پيرترين كارمند
مردي ۱۰۴ ساله اهل آمريكا، سرانجام هفته پيش بازنشسته شد.
اين مرد در سال ۱۹۲۶ مدرك دكتراي خود را از دانشگاه كلمبيا در ايالات متحده گرفت و فعاليت خود را در قسمت هاي مختلف دانشگاه آغاز كرد.
او، هم به عنوان استاد دانشگاه فعاليت داشت و هم به عنوان محقق، ۲ سال قبل در سن ۱۰۲ سالگي «ري كريست» به عنوان مسن ترين كارمند شناخته شد.
مرد ۱۰۴ ساله كه اكنون بازنشسته شده است مي گويد: «با اين وجود دست از تحقيقاتم برنمي دارم و همچنان با گروه محققان دانشگاه به كار تحقيق ادامه خواهم داد.»
مار در تختخواب 
خبري بخوانيد از بازگشت وحشت آميز يك مرد به خانه اش. اين مرد در شهر شانگهاي چين دو ماه بود كه به علت سفر به خانه اش نيامده بود و وقتي به منزل آمد و روتختي را كنار زد تا به خواب شبانه برود ناگهان متوجه حضور يك مار يك و نيم متري در تخت خوابش شد. زانك كه در گفت وگو با يك روزنامه چيني شركت كرده بود، گفت: «ماري به باريكي انگشت شصت روي تخت خوابم بود.» پس از اينكه او همسايه ها را خبر كرد متوجه شدند كه اين مار سمي نيست و به وسيله يك انبر سر او را گرفتند و در يكي از باغ هاي اطراف رها كرده اند. هنوز مشخص نشده كه اين مار چگونه به داخل خانه اين مرد راه يافته اند. پليس حدس مي زند ممكن است يكي از دوستان او براي شوخي با اين فرد اين عمل را انجام داده باشد.
شليك به پاي برادر
يك زن پليس عصبي در آمريكا در يك مشاجره لفظي با برادرش ناگهان از كوره در رفت و گلوله اي به پاي برادرش شليك كرد. دعوا از اينجا آغاز مي شود كه صبح هنگامي كه دختر براي خوردن صبحانه آماده مي شود متوجه مي شود كه كره سرجايش نيست. او سراغ كره را از برادر ۱۹ ساله خود مي گيرد و پسر بيچاره مي گويد كه كره را به همسايه داده. دختر عصباني مي شود و درگيري لفظي ميان او و برادرش بالا مي گيرد. پليس جوان به سراغ وسايلش مي رود تا از منزل خارج شود و در هنگام بستن اسلحه به كمرش ناگهان اسلحه شليك مي شود و به پاي برادر بدشانس برخورد مي كند. او سريعا برادر را به بيمارستان منتقل مي كند. هنوز مشخص نيست كه آيا دختر جوان به خاطر اين عمل مجرم شناخته خواهد شد يا نه.
اعضاي آلوده به هاري 
سه بيمار در آمريكا به واسطه پيوند اعضاي شخصي كه مبتلا به هاري بود فوت كردند.
هاري در اين بيمار اهدا كننده مسوول مرگ او نيز شناخته شده است.
اين شخص از خونريزي مغزي فوت كرد و ريه ها، كليه ها و كبد او در چهارم ماه مي، پيوند زده شد و اثر ويروس در طي چندين هفته ظاهر شد.
دريافت كننده كبد در هفتم ژوئن مرد. يكي از دريافت كننده هاي كليه در هشتم ژوئن و دريافت كننده كليه دوم در ۲۱ ژوئن، همچنين بيماري كه در حال پيوند ريه آلوده بود در حين عمل جراحي فوت كرد.