سه شنبه ۱۶ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۹
تهرانشهر
Front Page

انجمن مهاجران آتوپولتيتلن
اداي دين به گذشته هاي دلنشين
طبق قرار سه شنبه ها، دوباره به سراغ سنت هاي شهرهاي مختلف دنيا رفته ايم، ولي اينبار مي خواهيم به مردمي دور از سنت هاي خودشان نگاهي بيندازيم. مكزيكي هايي كه از زادگاه خود دورند، ولي براي پيشرفت زادگاه خود هر كاري مي كنند
011001.jpg
محمد جباري 
وقتي آونامار كروز به آتوپولتيتلن شهر كوچك زادگاهش در مكزيك كه ۱۹ سال پيش آن را ترك كرده، فكر مي كند تنهاجشن و پايكوبي را به خاطر مي آورد. در ماه آوريل در جشن ساليانه virgin of the Rosary مي توانست گاو بازي ببيند و يا جنگ خروس ها را تماشا كند و مراسم آتش بازي را. وقتي مردم اين شهر ازدواج مي كردند همه شهر در خانه عروس جمع مي شدند و به جشن و پايكوبي مشغول مي شدند و يا در شب هاي كريسمس كه مراسم خاص آن اجرا مي شد و همه شهر را فرا مي گرفت. «اين سنت ها و جشن ها و مراسم چيزهايي هستند كه واقعا آنهارا از دست دادم.»
غمي كه در گفته هاي كروز وجود دارد شايد در دل هر كسي كه از شهرهاي قديمي و سنت هاي قديمي خودش جدا شده و الان در شهري مدرن مثل نيويورك زندگي مي كند ، وجود داشته باشد.
غمي كه شيريني گذشته را در ذهن هر كسي زنده مي كند. طبق قرار سه شنبه ها، دوباره به سراغ سنت هاي شهرهاي مختلف دنيا رفته ايم، ولي اينبار مي خواهيم به مردمي دور از سنت هاي خودشان نگاهي بيندازيم. مكزيكي هايي كه از زادگاه خود دورند، ولي براي پيشرفت زادگاه خود هر كاري مي كنند. شما مي توانيد اين را بگذاريد به حساب اداي ديني به آن گذشته دلنشين .گزارش نيويورك تايمز را در اين مورد مي خوانيم:
كروز الان ۳۶ ساله است و در يك بازار تجاري كار مي كند. او ممكن است هرگز به آتوپولتيتلن برنگردد ولي دوست دارد نقش فعالي در شهر خودش داشته باشد، آن هم با كمك در جمع آوري پول براي برگزاري جشن ها، كمك به ساخت زمين بسكتبال و نصب چراغ هاي خيابان و آخرين آن هم تاسيس سيستم آب آشاميدني سالم براي زادگاهش.
مكزيكي هاي مهاجري مثل كروز، با ديگر همشهريان و هموطنانشان دور هم جمع مي شوند و هر چقدر بتوانند مثلا ۵۰ دلار، ۵۰ دلار پول جمع مي كنند تا بتوانند به شهرشان كمك كنند. اين كمك ها هم از كارهايي مثل تعمير كردن كليسا تا كارهاي پر خرج شهري را شامل مي شود.
يك محقق دانشگاه جرج تاون كه در زمينه فعاليت اين مهاجرها تحقيقاتي انجام داده، برآورد كرده اين گروه هاي اجتماعي ساليانه حدود ۶۰ ميليون دلار به پروژه هاي عمومي شهرشان كمك مي كنند و اين البته غير از پول هايي است كه براي خانواده هاي خود مي فرستند.
پروژه تاسيس سيستم آب آشاميدني سالم هم از جمله كارهايي است كه اين مهاجرها علاقه زيادي به آن دارند چرا كه بيشتر آنها از مناطق خشك و كم آب مكزيك مي آيند. جايي كه دسترسي به آب آشاميدني نقش مهمي را در زندگي آدم ها ايفامي كند.
كروز به همراه ۱۰ نفر ديگر از همشهري هايش، كار خودشان را در سال ۲۰۰۳ شروع كردند. تشكيل اين گروه هاي همشهري در شهرهايي مثل شيكاگو و لس آنجلس سابقه اي چند ده ساله دارد ولي در نيويورك در دهه اخير ، اين گروه ها فعال شده اند. يكي از استادان كالج برنارد، تعداد اين گروها را درنيويورك نزديك به صد گروه تخمين مي زند. او از فعاليت يكي از اين گروه ها ياد مي كند كه با جمع آوري ۱۰۰ هزاردلار، آب آشاميدني سالم را براي شهرشان به ارمغان آوردند.
نيكلاس سانچز يكي ديگر از همين مكزيكي هاست كه هر هفته چند ساعت از وقتش را در اين انجمن ها سپري مي كند. رنگ كردن كليساي شهر و تهيه كامپيوتر براي مدرسه و نصب يك آنتن دريافت كننده برنامه هاي تلويزيوني از نتايج فعاليت هاي گروه آنها بوده است. «من مي توانم هر كاري را براي جايي كه در آن متولد شدم انجام بدهم.»
سانچز ۳۲ ساله كه مادرش هنوز آنجا زندگي مي كند ادامه مي دهد:« اين كار باعث شده احساس خوبي بكنم. انگار هدف درست وحسابي درزندگي ام دارم.»
البته گاهي اوقات هم اين گروه ها با مقامات رسمي سر چگونگي خرج اين پول ها دچار مشكل مي شوند. «مهاجران معمولا با كارهايي مثل نوسازي و زيباسازي مكان هاي شهر شروع مي كنند. تا اينجاي كار مشكلي نيست ولي وقتي آنها جلوتر مي روند و مي خواهند كارهاي ديگر انجام دهند با مقامات محلي دچار مشكل مي شوند.» اين حرف ها را الكس ريو را فيلمسازي مي زند كه يكي از مستند هايش در سال ۲۰۰۳ به فعاليت يكي از همين گروه ها مي پرداخت.
ماگدالنو بونيلا ۳۵ ساله و دوستانش با چنين مشكلي روبه رو شدند آنها مي خواستند حصاري براي حفاظت شهر از سيلاب بسازند ولي مقامات شهر راضي نبودند. «آنها به ما مي گويند شما حق تصميم گيري نداريد. شما اينجا زندگي نمي كنيد. ولي بونيلا و دوستانش با تشكيل كميته  اي و رايزني با مقامات بالاتر توانستند از سد مقامات محلي بگذرند و بالاخره اين حصار را با بودجه ۱۲۰ هزار دلاري بسازند كه ۳۰ هزار دلار آن را همين كميته تامين كرد. « به عنوان يك گروه به حرف ما گوش دادند ولي اگر شخصي عمل مي كرديم هيچ كس به حرف ما گوش نمي كرد.»
چنين مشكلي براي انجمن مهاجران آتوپولتيتلن هم بوجود آمد. «شهردار از ما مي خواست جاده را آسفالت كنيم ولي ما به آنها گفتيم درست كردن جاده نياز اول همشهري هاي ما نيست. ما با مقامات ايالتي صحبت كرديم و آنها رامتقاعد كرديم نياز اول اين شهر آب آشاميدني است، آنها هم با اجراي اين طرح به جاي پروژه جاده موافقت كردند.»
سرانجام اين انجمن توانست كار روي اين پروژه را آغاز كند و فعلا با صرف ۳۳ هزار دلار كارهاي ابتدايي پروژه را انجام داده است.
مكزيكي هاي عضو اين انجمن ها با اين نكته موافق هستند كه اين مشاركت هاي مالي باعث شده جايگاهي در شهر داشته باشند كه وقتي در اين شهرها زندگي مي كردند آن را نداشتند.
البته هر چه اين قضيه به جلوتر مي رود پيچيدگي هاي بيشتري را در روابط بين مقامات و اين انجمن ها وگروه ها ايجاد مي كند، ولي هيچ كدام از اينها در انگيزه اعضاي اين انجمن ها تاثيري ندارد، آنها انگيزه شان از جاي ديگري مي آيد:« شهر مثل مادر آدم است. آدم دوست داردهر كاري مي  تواند برايش انجام دهد.»

ورود
اشك چهاردهم
يكي بود و يكي نبود. زير گنبد كبود، ۳۷ سال قبل از ميلاد مسيح، پادشاهي زندگي مي  كرد به نام «اشك سيزدهم». پادشاه يك روز صبح كه از خواب بلند شد، به خاطر اينكه پسرش غصه تاج و تخت نخورد، تاجش را بخشيدبه پسر كه بشود اشك چهاردهم. پسر اما وقتي اشك شد، اشك پدر را درآورد. پسر به تاج و تخت راضي نشد و از ترس اينكه پدر و برادر دوباره اسير نوستالژي سلطنت شوند، هر دو را به قتل رساند.
- توضيح: اين يك داستان نبود واتفاقي بود كه ۳۷ سال قبل از ميلاد مسيح در همين ايران خودمان رخ داد. نكته مهم برداشت از اين ماجراست كه آن را مي گذاريم به عهده خودتان. دليلش هم اين است كه ما اصولا آدم هاي محافظه كاري هستيم و دوست نداريم هيچ چيز به هيچ كس بربخورد!

ستون شما
جوابيه
در خصوص مطلب چاپ شده در تاريخ ۳/۳/۸۳ تحت عنوان «رايزني ها براي رفع محدوديت اقامت زنان در هتل ها» نيروي انتظامي جوابيه اي در اين خصوص ارسال كرده، بخوانيد:
اداره كل نظارت بر اماكن عمومي ناجا با توجه به اينكه اسكان بانوان بدون همراه و فاقد مدارك شناسايي معتبر در اماكن اقامتي با اعمال سليقه هاي مختلفي از سوي مديران هتل ها همراه بوده و بعضا ديده مي  شد ادارات و دواير نظارت بر اماكن عمومي استان هاي انتظامي دستورات متضادي را در اين خصوص صادر مي  نمايند، در سال ۱۳۷۸ طي دستورالعملي به مديريت هاي نظارت بر اماكن عمومي استان هاي سراسر كشور ابلاغ نمود تا ضمن هماهنگي با سازمان هاي صنفي ذيربط به مديران و مسوولين پذيرش اماكن اقامتي اعلام نمايند نسبت به اسكان خانم هاي بدون همراه و فاقد مدارك شناسايي معتبر اقدام و سپس مراتب را بلافاصله به طور شفاهي يا كتبي و يا هر وسيله ممكن به ادارات، يا دواير اماكن عمومي اعلام نمايند تا بررسي هاي لازم معمول گردد كه در اين خصوص اطلاع رساني لازم نيز به مديران و مسوولين اماكن اقامتي سراسر كشور به عمل آمده است.
شايان ذكر است مطالب عنوان شده توسط مسوولين هتل ها درگزارش موصوف كذب بوده و محدوديت موجود صرفا توسط آنان و به انگيزه پيشگيري از بروز مشكلات احتمالي اعمال مي  گردد.

|  ايرانشهر  |   محيط زيست  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |
|  زيبـاشـهر  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |