چهارشنبه ۱۷ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۳۰
هنر
Front Page

سايه روشن
رسانه و اوقات فراغت
010485.jpg
تلويزيون  به  عنوان  گسترده ترين  رسانه ، دربرگيرنده  طيف  وسيعي  از جامعه  باگرايش ها و سنين  مختلف  است  و غني سازي  اوقات  فراغت  با رويكرد ايجاد جذابيت و سرگرمي  از كاركردهاي  مثبت  اين  رسانه  به  شمار مي رود.
با تعطيلي  مدارس ، ۱۷ ميليون  دانش آموز فارغ  از درس و كلاس، روزهاي  طولاني  تابستان  را به  انتظار مي نشينند.
نهادهاي  متعدد فرهنگي ، به  گفته  كارشناسان  همچنان  در مواجهه  با غني سازي  موضوع  «اوقات  فراغت » راه هاي  رفته  را تكرار مي  كنند و مخاطبان  نيز هر سال  خلأ موجود در برنامه ها را در جاي  ديگرجستجو مي كنند. رسانه  ملي  با گستره  وسيع  اجتماعي  و مخاطب  انبوه  با بهره گيري  مناسب  از امكانات  بالقوه  و بالفعل  اعم  از سخت  افزاري  و نرم افزاري ، توانايي  ايجاد ظرفيت هاي  جديد در حوزه  برنامه سازي  و غني سازي  اوقات  فراغت دانش  آموزان  را دارا است .
برنامه سازي  و ايجاد موقعيت هاي  نوين  با توجه  جدي  به  نيازهاي  مخاطبان  از كاركردهاي  بصري  رسانه  ملي  است  كه  به  گفته  كارشناسان  به  آن  براي  غني سازي اوقات  فراغت  جوانان  كمتر توجه  شده  است .
توليد برنامه هاي  سطحي  و فارغ  از نيازهاي  واقعي  و خالي  از محتوا، سرگرمي و نشاط، رويكرد مخاطبان  تلويزيون  را كمرنگ  مي كند.به باور كارشناسان  امور رسانه اي   با گسترش  شبكه هاي  تلويزيون  ماهواره اي ، شبكه  نمايش  خانگي ، ورود گسترده محصولات  فرهنگي  و شبكه  جهاني  اطلاع رساني  ذائقه  مخاطبان  تغيير كرده است و از اين رو  بازنگري  در حوزه  برنامه سازي  رسانه  ملي  اجتناب ناپذير است .توليد هزاران  ساعت  برنامه  ويژه  كودكان  و نوجوانان  و پخش  برنامه هاي  زنده  و انيميشني  در مواجهه  با هجوم  رسانه اي  و تبليغي  شبكه هاي  متعدد ماهواره اي  قابل  تقدير اما ناكافي  است .
«اعتمادآفريني»، «نيازسنجي» و «تنوع  گرايي» مطابق  با سليقه  مخاطب ،بستري براي جذب  مخاطب ، رونق  توليدات  تلويزيوني  و غني سازي  اوقات  فراغت  دانش آموزان  است .رويكرد به  توليدات  كيفي  سمعي  و بصري  و توجه  به  آموزه هاي  بومي  و شرايط اقليمي  در قالب  برنامه هاي  ملي ،استاني  و استفاده  از كارشناسان  حوزه  تربيتي و اجتماعي  مسيري  جديد را براي  برنامه  سازان  رسانه  ملي  مي گشايد.
رسانه  ملي  با بهره گيري  از امكانات  عظيم  فني  و انساني  از اركان  تربيتي جامعه  جوان  كشور به  حساب  مي آيد و كنترل  و هدايت  ظرفيت هاي  اين  جامعه  را برعهده  دارد.ايام  طولاني  تابستان  از سويي  و نبود امكانات  مناسب  تفريحي  و فضاي  محدودكننده  جامعه  از سوي  ديگر نوجوانان و جوانان  را به  سمت  سرگرمي هاي  كاذب  و بعضاً خطرناك سوق  مي دهد كه  در پاره اي  مواقع  مهار آن  هزينه هايي  را براي  جامعه  به  دنبال  دارد.هدايت  مطالبات  نوجوانان  و جوانان  با ارائه  الگوهاي  مناسب  رفتاري  در قالب  برنامه هاي  جذاب  و سرگرم كننده  تلويزيوني  از شگردهاي  اين  رسانه  در مواجهه  با فصل  تعطيلي  مدارس  است .
برخي  از برنامه سازان  تلويزيوني ، توليد جنگ هاي  متنوع ، مجله هاي  تصويري ، اجراي  برنامه هاي  زنده  و استفاده  از نوجوانان و جوانان  در توليدات  جديد را راهكاري  براي  برون  رفت  از مشكلات  غني سازي  اوقات  فراغت  عنوان  مي كنند. «شيرين  اكبريان » دانش آموز سال  سوم  هنرستان  كار دانش  مي گويد: با ورود شبكه هاي ماهواره اي  ، اينترنت  و فيلم هاي  روز سينماي  جهان ، تلويزيون ايران بايد بيش از اين تلاش كند. وي مي افزايد: همه  ساله  با نزديك  شدن  تابستان  سازمان هاي  متعدد فرهنگي  و آموزشي  همچون  آموزش  و پرورش ، تلويزيون  و نهادهاي  فرهنگي  تازه متوجه  مي شوند كه  مساله اي  به  نام  غني سازي اوقات  فراغت  وجود دارد.«عليرضا داود نژاد» كارگردان  سينما نيز معتقد است: تازماني  كه  رابطه  منطقي  ميان  تلويزيون  و بدنه  حرفه اي  حوزه  فيلم  و برنامه سازي  ايجاد نشود، توليدات  رسانه اي  ارتقا نمي يابد. هنر تصوير يعني  ايجاد سرگرمي  و جذابيت  كه  متاسفانه  رسانه هاي  داخلي  از اين  هنر كمتر بهره مي برند. داود نژاد، اعتمادآفريني  و توجه  به  ذائقه  مخاطب  و ايجاد جذابيت  موضوعي و بصري  را از راهكارهاي  اساسي  براي  ارتقاي  توليدات  تصويري  عنوان  كرد.
«حسن  بشكوفه » تهيه كننده  حوزه  سينما و تلويزيون  نيز بر اين باور است : جذب  نويسندگان  و فيلمسازان  حوزه  سينما به  غني سازي  حوزه  برنامه اي  رسانه  ملي  و جذب  مخاطب  بيشتر كمك  مي كند. وي ، بهره گيري  از نيروهاي  متخصص  و استفاده  از مضامين  نوين  مطابق  با سليقه  مخاطبان  را زمينه اي  براي  ارتقاي  برنامه هاي  تلويزيوني  دانست . اين  تهيه كننده  تلويزيوني  پرهيز از توليدات  تكراري  و ايجاد رويكرد موضوعي با توجه  به  وقايع  اجتماعي  و فرهنگي  كشور را ضرروي  خواند.
«كمال  تبريزي » كارگردان  سينما نيز  توليد آثار سطحي  در صدا و سيما را از عوامل  پسرفت  حوزه  فيلمسازي  عنوان  كرد و گفت : سطحي نگري  به  ابتذال  در برنامه سازي  مي انجامد.وي  افزود: متاسفانه  حركاتي  كه  آگاهانه  يا ناآگاهانه  در حوزه  برنامه سازي  رسانه  ملي  انجام  مي شود، قدرت  تفكر مخاطب  را در ارتباط با فعاليت هاي  هنري  تضعيف  مي كند.
كارگردان  مجموعه  تلويزيوني  «دوران  سركشي » گفت  : برخي  مسوولان  فرهنگي با فيلم  و يا مجموعه اي  كه  به  طرح  انديشه  مي پردازد، مساله  دارند، اما مشخص نيست  چرا با توليد انبوه  فيلم  و مجموعه هاي تلويزيوني  كه  نوعي  ابتذال  در آنها ديده مي شود، كنار مي آيند؟وي  به  گسترش  شبكه هاي  تلويزيوني  و ماهواره اي  اشاره  كرد و افزود: ابتذال  و سطحي  نگري  در تلويزيون  از ذائقه  مخاطبان  مي كاهد و آنها را به  سمت  ديگررسانه ها سوق  مي دهد.
منبع: ايرنا

آنسوي مرزها
010491.jpg

المنار و جايزه قاهره
راديو نور و تلويزيون  المنار ارگان  شنيداري  و ديداري  حزب الله  لبنان  پنج جايزه  طلايي  دهمين  جشنواره  بين المللي  راديو و تلويزيون  در قاهره  پايتخت مصر را كسب  كردند.
به گفته «عباس رحال » مدير اخبار راديو نور: راديو نور و تلويزيون  المنار با مجموعه  كارهاي  نمايشي ، پژوهشي  و مصاحبه  در جشنواره  قاهره  شركت  كردند كه  راديو نور ۴ جايزه  و يك تقديرنامه  و تلويزيون  المنار نيز يك  جايزه  و تقديرنامه  جشنواره  را از آن خود كردند. وي  افزود: راديو نور به  علت  ارايه  برنامه هاي  راديويي  در زمينه هاي  اجتماعي ، آموزشي ، هنري  و تربيتي  براي  كودكان  موفق  به  كسب  جوايز طلايي  جشنواره  قاهره  شد.
تغيير رويه بي .بي .سي
مسوولان  جديد بنگاه  اطلاع رساني  «بي .بي .سي » قصد دارند اساسنامه  اين  رسانه  را تغيير دهند.
«مايكل  گريد» رييس  جديد هيات  امنا و «مارك  تامسون» مدير عامل  جديدشبكه  «بي .بي .سي »   در يك  نشست  خبري ، برنامه هاي  خود را براي  تغييرساختاري  اين  موسسه  اعلام  كردند.
گزارش  مفصل  و ۱۳۰ صفحه اي  اين  برنامه ريزي  كه  «ساخت  ديدگاه  عمومي » نام گرفته ، بخشي  از روند دراز مدت  بازنگري  در عملكرد و اهداف  بي .بي .سي  در ده سال  آينده  است .يكي  از مهمترين  برنامه هاي  بي .بي .سي ، افزايش  نظارت  بر توليد و پخش برنامه ها، توسط تهيه كنندگان  و دقت  نظر در گزارشها از طريق  افشاي  اجباري منابع  خبري  براي  سردبيران  هر بخش  خبر است .
سال  گذشته  در يك  گزارش  زنده  راديويي ، «اندرو گليگن» گزارشگر بي بي سي  از قول  دكتر «ديويد كلي» دانشمند و مشاور هسته اي  وزارت  دفاع  انگليس مساله  مطرح  شده  توسط نيروهاي  امنيتي  انگليس  در مورد توانايي  به  كار بردن  سلاحهاي  كشتار جمعي  توسط رژيم  سابق  عراق  در مدت  ۴۵ دقيقه  را نادرست  خواند.اين  مساله  بعدها به  افشاي  نام  دكتر كلي ، مرگ  وي  و سپس  يك  بحران پردامنه  تبديل  شد.
انتشار گزارش  لرد هاتون  به استعفاي  رييس  هيات  امنا و مدير عامل  بي .بي .سي  و تصميم  جدي  اين  موسسه  براي  انجام  تغييرات  اساسي  ساختاري  و بازسازي  اعتماد افكار عمومي  نسبت  به  بي .بي .سي  انجاميد.به  گفته  تامسون ، تغييرات  ساختاري  كه  قرار است  در سه  تا پنج  سال  آينده  در شبكه  بي .بي .سي  صورت  گيرد، پيش  از اين  به  اين  شكل  هرگز در اين  رسانه انجام  نشده  بود.
هفته  گذشته  بي .بي .سي  اعلام  كرد كه  به  زودي  با تشكيل  يك  دانشكده  رسانه اي با ظرفيت  هفت  هزار نفر، به  آموزش  هر چه  بيشتر روزنامه نگاران  حرفه اي  خواهد پرداخت .
اين  شبكه  همچنين  قرار است  با بررسي  وضع  رسانه هاي  غيردولتي  ديگر، چگونگي صرف  اعتبار حاصل  از پول  مالكيت  سالانه  تلويزيون  كه  هر سال  از منازل  مسكوني اخذ مي شود را مورد بازنگري  قرار دهد.
گسترش  شبكه هاي  ديجيتالي ، آزمايش  جديد ارزشهاي عمومي ، انتقال  سرمايه گذاري  از لندن  به  بقيه  نقاط انگليس  و تبيين  سياست  كنترل  و نظارت  داخلي ، از ديگر تغييرات  ساختاري  بي .بي .سي  در آينده  است .
در حال  حاضر ماليات  تلويزيون  براي  هر واحد مسكوني  ۱۲۱ پوند است  كه  هر سال  به  ميزان  ۵/ ۱ درصد بالاتر از نرخ  رشد، بر مبلغ  آن  افزوده  مي شود.درآمد كنوني  سالانه  بي .بي .سي  از اين  طريق  حدود ۶۶/ ۲ ميليارد پوند تخمين  زده  مي شود.
تلويزيون ماهواره اي كابل
پخش  برنامه هاي  تلويزيون  دولتي  كابل  پايتخت  افغانستان  از طريق  ماهواره به  صورت  آزمايشي  آغاز شد.
به گفته «محمد ابراهيم  صايق» رئيس  تلويزيون  دولتي  افغانستان  به زودي  با نصب  دستگاههاي  گيرنده  مناسب ، برنامه هاي  تلويزيون كابل  در سراسر افغانستان  قابل  دريافت  است .بر اساس  قراردادي كه  با كشور هند منعقد شده ، با نصب  اين  دستگاهها برنامه هاي  تلويزيون  كابل  به  تمامي  ولايات  افغانستان  ارسال  مي شود.
هم اكنون  برنامه هاي  تلويزيون  دولتي  افغانستان  فقط در كابل  و اطراف  آن  قابل  دريافت  است .وي افزود: در صورت  اتمام  مراحل  نصب  گيرنده ها در ولايات  مرزي ، دريافت  برنامه هاي  تلويزيون  كابل  براي  كشورهاي  همسايه  نيز امكانپذير خواهد شد.

نگاه
يك گفت وگو، چند پرسش

هفته قبل به مناسبت سالگرد راه اندازي شبكه راديويي ورزش با مدير راديو ورزش گفت وگويي انجام داديم كه بازتاب هاي مثبت و منفي در پي داشت. رضازاهدي يكي از دست اندركاران سابق راديو ورزش، پرسش هايي را در زمينه گفت وگوي ياد شده مطرح كرده است كه بخشي از آن در پي مي آيد:
آنچه مسلم است مدير فعلي شبكه راديويي ورزش از سال ۸۰ عهده دار اين مسئوليت شده اند، از اين رو مطلوب آن است كه اهداف شبكه راديويي ورزش و مسايلي از اين قبيل را از مدير قبلي راديو ورزش و مدير كنوني راديو پيام جويا شويد چرا كه ايشان طراح و پايه گذار راديو ورزش بوده اند و به اعتقاد تمامي كارشناسان رسانه اي دوران طلايي و اوج شبكه راديويي ورزش در زمان مديريت ايشان بوده است. اما در مورد مصاحبه با مدير وقت شبكه راديويي ورزش چند پرسش دارم كه اميدوارم پاسخ مناسبي از سوي ايشان ارائه شود:
۱- در زمينه پوشش كم گستره راديو ورزش، مشكل بودجه را مطرح كرده اند. همان طور كه اطلاع داريد يكي از شرايط گسترش پوشش فركانس يك شبكه راديويي در هر منطقه، به ميزان استقبال مخاطبان و درخواست منطقه از شبكه راديويي برمي گردد، بنابر اين اگر چنين درخواستي صورت گيرد سازمان صدا و سيما نيز بودجه لازم را براي گسترش شبكه راديويي اختصاص مي دهد. اين پرسش مطرح مي شود كه چرا ايشان به اين موضوع اشاره اي نكرده اند؟ ضمناً راديو ورزش از سال ۸۱ تا ۸۳ نسبت به سال هاي ۷۸ تا ۸۱ در حيطه پوشش گستره كشوري چند درصد رشد داشته است؟
۲- ايشان در گفت وگو با صفحه رسانه همشهري به اين نكته تأكيد كرده اند كه در طول چهار فصل با توجه به نياز جامعه برنامه هاي شبكه راديويي ورزش را تغيير مي دهند و به طور مثال در فصل زمستان برنامه مفصلي براي اسكي تدارك مي بينند.
الف- در زمستان ۸۱ و ۸۲ چند ساعت برنامه به ورزش اسكي اختصاص داده اند؟ب- با توجه به اقبال ورزش هاي سالني در زمستان، چند ساعت برنامه به اين نوع ورزش ها اختصاص دارد؟ج- چرا در گفت وگوي يادشده به كانال هاي ارتباطي ورزش دانش آموزي اشاره اي نشده است؟ در طول سال ۸۱ و ۸۲ چند ساعت از شبكه راديويي ورزش، به دانش آموزان تخصيص داده شده است؟د- در طول سال هاي ۸۱ تا ۸۳ سهم ورزش كارگران در شبكه راديويي ورزش چقدر بوده است؟
۳- از نگاه شما، راديو ورزش پركارترين راديو در مراكز شهرستاني بوده است، همانطور كه مي دانيد ميزان فعاليت مراكز استان ها به دقيقه محاسبه مي شود، به طور مثال اگر در ليگ برتر فوتبال ۱۰ تيم شهرستاني حضور داشته باشند و هر كدام از اين تيم هاي ورزشي در شهرستان ها يك بار با تيم استقلال و يك بار با تيم پيروزي مسابقه داشته باشند به عبارتي حدود ۲۰ بازي خواهد شد كه اگر در ۹۰ دقيقه زمان بازي ضرب كنيم قريب ۱۸۰۰ دقيقه برنامه خواهد شد، از اين رو اين بازي ها نمي تواند دليلي براي پركاري يك شبكه راديويي در ارتباط با مراكز استاني باشد. حال با توجه به مضامين برنامه ورزش در شهرستان ها و پيشكسوتان شهرستاني، چه برنامه ديگري به اين نوع مراكز اختصاص داده ايد؟علاوه برآن بهتر است پاسخ روشني به اين نكته داده شود كه ملاك انتخاب براي اعزام گزارشگران به خارج از كشور چگونه است؟ به طور مثال چرا براي مسابقات فوتبال هميشه يك نفر به طور ثابت به خارج از كشور اعزام مي شود؟ و يا اين كه چرا در تمامي اين سفرها، مدير شبكه راديويي ورزش عضوي از گروه گزارشگران اعزامي است؟!

گفت وگو با «داريوش فرضيايي» مجري برنامه «عمو پورنگ»
مفرح اما دور از لودگي

010494.jpg
اشاره؛ «داريوش فرضيايي» از جمله مجريان هوشمند برنامه هاي تلويزيوني كودك و نوجوان است كه توانسته در قاب جعبه جادو، ضمن جذب تماشاگران خردسال، بزرگترهاي خانواده را هم در برنامه درگير كند. مخاطبان او را همه گروه هاي سني تشكيل مي دهند، كودكان خردسال و مادربزرگ هاي ساده دل امروزي. او در تابستان گرم در تكاپوي آن است كه با ايجاد اوقات مفرح براي مخاطبان، آموزش هايي را هم براي كودكان و نوجوانان ترويج دهد.
كار او برخلاف ساير مجريان برنامه هاي تلويزيوني، كمي دشوار است، دشوار از آن بابت كه بيشتر مخاطبان دوست دارند كه او هم به همراه آنها بخندد يا گريه كند «علي مريخي» گفت وگويي با او انجام داده است كه در پي مي آيد:
* از چه زماني به كار تلويزيوني پرداختيد؟
- كارم را از سال ۷۲ شروع كردم و در سال ۷۳ وارد سازمان صدا و سيما شدم. آن زمان اولين بار آقاي نظام اسلامي مرا به عنوان گزارشگر راديويي معرفي كردند و بلافاصله بعد از تست صدا، به عنوان گزارشگر راديويي انتخاب شدم. بعد از تهيه گزارش هاي راديويي، تازه متوجه شدم كه گزارش هاي من، يك نوع گزارش بازي است؛ يعني سوژه هايي كه انتخاب مي كردم، تنها پرسش خالي نبود، بلكه با مردم يك نوع ارتباط كلامي و همراه با بازي داشتم، كه در آن بازي ها به اصل مطلب يا متن سوژه مي رسيديم، بعدها دوستان راديويي متوجه شدند كه بنده هم دستي بر آتش دارم.
بعدها تيپ سازي راديويي را در برنامه «عصر جمعه با راديو» ارائه دادم، آنها گفتند كه شما در برنامه راديويي بازي مي كنيد و درست است كه گزارشگري با مردم را دنبال مي كنيد، ولي قالب گزارش را به شكل بازي ارائه مي كنيد.
در برنامه «عصر جمعه» در كنار آقاي اكبري و خانم مهرافزا و به تهيه كنندگي آقاي جولايي توانستم به صورت بداهه سازي مطالبي بيان كنم و تيپ شخصيت هايي را ارائه كنم كه اين شخصيت ها نمودهاي عيني در جامعه دارند. «ننه بلقيس» را در جامعه مي شناختم. آدم پرحرفي بود، اما خيلي خوش دل و خوش قلب بود و اشتباهات زيادي را مرتكب مي شد كه بيشتر سهوي بود. اين شخصيت را در راديو با يك صدا تحت عنوان «ننه بلقيس» ارائه كردم. نقش مقابلش را هم «عباس محبي» بازي مي كرد و همه مردم در تماس با راديو تقاضا داشتند كه با «ننه بلقيس» صحبت كنند. با او درد دل مي كردند و مي گفتند كه مادر با اين سن و سال از شما گذشته كه كار راديويي بكنيد! بيشتر تيپ هايي كه توانستم در راديو بسازم، در جامعه ما حقيقت دارند. اولين كار تلويزيوني را در سال ۷۳ با برنامه كودك «ما و شما» آغاز كردم و يكي از دوستان گفتند كه برنامه كودك در پي آن است كه گزارشگري از بچه ها گزارش تهيه كند و علاوه بر آن، بتواند همزمان عروسك گرداني بكند. در همان جلسه اول كه تست مجري گري ارائه كردم، پشت دوربين با همان قابليت صدا، ارتباط گيري با كودكان پيشينه راديويي، توانستم اين نكته را جا بيندازم كه مي توانم اين كار را انجام دهم. براي همكاران تلويزيوني جالب بود كه هم سطح كودكان با آنها ارتباط برقرار مي كنم.آنها خوششان آمد، يعني به عبارتي توانستم اعتماد بچه ها را جلب كنم به گونه اي كه از دوربين فرار نكنند و بتوانند پاسخ پرسش ها را بدهند. قرار گذاشتند كه هفته اي يك بار تحت عنوان «با شما» در برنامه كودك به مدت ۶ ماه گزارش تهيه كنم، البته در كنار اين كار با راديو نيز همكاري داشتم.
بعدها از طريق «آقاي طريقت» تهيه كننده گروه كودك تلويزيون قرار شد كه دوباره براي برنامه تلويزيوني كودك، تست صدا و تصوير هم بدهم. يكي از دوستان راديويي به خاطر تيپ سازي بچه ها در راديو، با همان لحن و صدا، مرا به تهيه كننده تلويزيوني معرفي كرد.
تهيه كننده گفت كه در مقابل دوربين در مورد تابستان و يك موضوع خاص صحبت كنم. بنده هم درباره گيلاس و تابستان صحبت كردم. تا غروب طول نكشيد كه بنده را براي ضبط تلويزيوني برنامه دعوت كردند، نوشته اي را براي آماده كردن نقش به من دادند كه روي متن ها كار كنم و بعد از سه جلسه ضبط برنامه متوجه شدند كه متن ها را نمي توانم حفظ كنم، ولي مي توانم بازي كنم. آنها دوست داشتند كه عين برنامه «نيمرخ» بتوانم متون را حفظ و ارائه كنم. بعداً گفتم نمي توانم عين كلمات را حفظ كنم. بلكه با بازي و گفتار محاوره اي، مي توانم برنامه اي براي شما ارائه كنم. پس از چند جلسه خوششان آمد و بعد اين برنامه در قالب «يكي و تكي» و «پورنگ و تورنگ» ضبط شد. ۶ ماه آنها كاري نداشتند. بعد از آن گفتند «تورنگ و پورنگ» را بيا كار كن. در اين برنامه بخشي از قابليت ها را با توجه به حساسيت كاري و بداهه كاري هايم ارائه كردم، در سال ۷۹ نيز براي برنامه تلويزيوني «با طراوت» شبكه ۵ دعوت شدم. بالاخره از اين شاخه به آن شاخه زياد پريدم.
همه به من گفتند گروه خون و ژنت كودك است، اين جمله اي بود كه كارشناسان كودك مي گفتند. سپس به برنامه «باز باران» شبكه ۵ رفتم و درباره مشكلات تحصيل، در آنجا صحبت مي كردم. در جشن رمضان شبكه ۵ هم با آقاي بزرگي عين بچه بودم، تهيه كننده مي گفت: بزرگسال اجرا كن، ولي مي گفتم نمي توانم بالاخره اين شكلي هستم. همه جا به مديران، برنامه سازان و تهيه كنندگان گروه كودك گفتم: من بيشتر در حوزه كودك كار مي كنم، بنابراين از توان و قابليت هاي بنده در اين حوزه استفاده كنيد.
ناگفته نماند كه در برنامه «اميدهاي ايران» شبكه جام جم در «ايستگاه مسابقه» همكاري داشتم. بعد از يك سال و اندي در راديو يك روز مانده به ماه رمضان سال ۸۱، گروه كودك شبكه يك سيما تماس گرفتند و گفتند برنامه زنده اي در ماه رمضان قرار است تهيه شود لذا قرار ضبط را براي فرداي آن روز گذاشتيم. برنامه اي كه به اين شكل باشد، مطمئناً  برنامه  ريزي درست و حسابي ندارد.
تهيه كننده برنامه پسر جواني بود كه تجربه كار كافي در زمينه كار كودك نداشت و اين كار اول او بود. اما از پيگيري هاي كار او خوشم آمد و فكر كردم كه مي تواند كار خوبي توليد كند. اين قوت قلبي براي من شد. چون از نظر گروه سني هم، همسن من بود و هم از موضع بالاتر برخورد نمي كرد. خلاصه ما رفتيم براي ضبط برنامه.
دو هفته اول كه برنامه روي آنتن رفت، اين برنامه بازتاب خوبي در بين مخاطبان داشت. بولتن ارسالي مركز سنجش برنامه اي مخاطبان نشان مي داد كه آنها از برنامه استقبال خوبي كرده اند، بخصوص كارتون برنامه رتبه اول را پيدا كرده بود. خيلي جالب بود، بينندگان كودك بعد از پخش كارتون، «پورنگ» را مي خواستند، نه برنامه ديگري را.
010488.jpg

به عبارتي رفته رفته همكاري دست اندركاران و تفكر جمعي آنها به برنامه رنگ خاصي مي داد. هر كس ذوق و سليقه خاص خود را در برنامه داشت، بچه ها وقتي رغبت و تلاش مرا مي ديدند، تلاش مي كردند كه پشت دوربين به من نيرو بدهند. از اين رو همه را در پخش برنامه دخيل مي كردم. بالاخره به اين نتيجه رسيدم كه داريوش مثل بچه ها بايد زندگي كند، بازي كند، زمين بخورد، تپق بزند.
واقعاً  موقع ضبط برنامه بچه بودم و اين همان حس بچه گانه اي بود كه مجري كودك در تلويزيون داشته باشد. چرا آن طوري نگاه مي كني آقاي كارگردان! 
* شما از جمله مجرياني هستيد كه از حربه طنز در برنامه استفاده مي كنيد، لطفاً  تعريفي از طنز ارائه دهيد؟
- من فقط مي دانم طنز يك حقيقت تلخ است.
* چقدر فضاي كاري شما كودكانه است؟
- مطمئن باشيد بچه ها اگر طنز را درك نكنند، مي توانند در كنار آن خوب زندگي كنند. بچه شما شامپو را به سرش مي ريزد، شما تلاش مي كنيد كه چشمانش را ببندد، اما خنده تان مي گيرد. اين براي شما طنز محسوب مي شود، اما براي بچه ها يك دنياي تجربه است.
دنياي بچه ها در اصل دنياي طنز آميزي است، حال اگر من اين رويه را اجرا كنم، شما مي خنديد.
* براي آموزش رفتارهاي صحيح به بچه ها از طريق برنامه هاي طنز چه شگردي را به كار مي بريد؟
- مثلاً  شما به بچه مي گوييد ماست چه رنگي است؟ بچه به راحتي مي گويد سفيد، آن گاه به سمت يخچال رفته و سطل قرمز حاوي مايع سفيد رنگي را به مادرش نشان مي دهد، البته مايع داخل سطل كشك است نه ماست.
بنابراين هر سفيدي، ماست نيست. من اين مسأله را جلوي دوربين هم گفته ام. شما مي توانيد تخم مرغ درست كنيد، بچه به راحتي پاسخ داده كه بله، ماهي تابه را آماده مي كنيم، روغن را داخل آن مي ريزيم، سپس تخم ها را داخل روغن مي ريزيم، ولي به بچه مي گويم، نگفتم كه با تخم مرغ نيمرو درست كنيد، بلكه گفت شما مي توانيد تخم مرغ درست كنيد. همين مسائل طنز آموزشي است.
* در شيوه بازيگري راديو، با تيپ سازي مختلفي سروكار داشتيد، حالا براي تنوع بخشي كارهاي طنز از شگردهاي خاصي استفاده مي كنيد؟
- بداهه مي گويم و بداهه هم عمل مي  كنم، ببينيد دقيقاً  زماني كه جلوي دوربين مي گويم بچه ام، مطمئن باشيد كه بچه گانه هم عمل مي كنم. در ايام عيد نوروز وقتي سوار موتور بودم، بر روي موتور آواز مي خواندم، در حالي كه آنچنان هماهنگي خاصي با كارگردان نشده بود، كارگردان برنامه اصرار مي كرد كه به نوعي در حين سوئيچ كردن برنامه با او هماهنگي كنم. از سويي بنده هم اصرار مي كردم كه مرا در فضاي استوديويي راحت بگذارد تا بداهه كار كنم، اتفاق در صحنه را تلفن مخاطبان ايجاد مي كند. اتفاق را فضاي برنامه براي من ايجاد مي كرد، مثلاً  اگر كسي از گيلان زنگ مي زند و با لهجه محلي موضوعي را بيان مي كند، به راحتي مي توان از آن لهجه براي بهتر شدن برنامه بهره گرفت به طور مثال از افراد يك قلم مي خواهم تا چيزي بنويسم، تصويربردار به شوخي از پشت دوربين قلم مو را به من نشان مي دهد در حالي كه سريع جلوي دوربين مي پرم و مي گويم: «بچه ها من قلم مي خواهم، ولي به من قلم مو داده اند.» اين همان شگردهاي برنامه است كه بايد از آن استفاده كنم . در پي آن هستم كه برنامه اي خارج از سازوكارهاي لودگي تهيه كنم. بنابراين در برنامه دور از لودگي آزاد هستيد كه هر كاري را براي طنز آميز جلوه دادن آن به صورت بداهه اجرا كنيد.
* طنز كودك بايد داراي چه مشخصاتي باشد؟
- در عين داشتن فكر و برنامه از پيش تعيين شده، برنامه بايد بار آموزشي براي كودكان داشته باشد. طنز را از كجا بسازيم؟ از رفتار و كردار بچه ها برنامه طنز تهيه مي كنيم، شما دوربين مخفي را مشاهده مي كنيد، به طور مثال بچه با گربه بازي مي كند اين برنامه نوعي طنز است كه بار آموزشي را هم در پي دارد، اين نوع موضوعات سوژه مناسبي براي مجريان برنامه كودك است و طنز كودك بايد دقيقاً  نزديك به زندگي خود كودكان باشد. اگر زندگي خودش را به صورت طنز براي خود كودكان نشان بدهيم گونه اي از شيوه طنز است.
* در دوران بچگي چه رفتارهايي داشتيد؟
- در دوران كودكي بچه خجالتي بودم، ولي گاهي هم شلوغ بودم نه به معناي بچه هاي امروزي، اغلب با خواهرم دعوا مي كردم. اما در دوران بچگي به بزرگترها مي گفتم كه دوست دارم هنرپيشه بشوم، بنابراين در اتاق را روي خواهرم مي بستم تا برنامه هاي نمايشي مرا تماشا كند. از اين رو سهم پفكم را به او مي دادم تا برنامه هاي تلويزيوني را براي او تقليد كنم.
خواهرم همين حالا مي گويد مجبور هستم نمايش هاي تكراري شما را در هفته تماشا كنم. شايد نمايش هاي دوران كودكي؛ در برنامه هاي تلويزيوني كودك امروز، خودش را به گونه اي نشان مي دهد.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   سياست  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |