چهارشنبه ۱۷ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۳۰
علم
Front Page

علل كم شنوايي كودكان
اشاره: در اين مقاله سه علت مهم كم شنوايي كودكان را مورد بررسي قرار خواهيم داد: ۱- اوتيت مياني (عفونت هاي گوش)۲،- علل مادرزادي ، ۳- علل اكتسابي.
اميد است، مورد استفاده خوانندگان گرامي، به ويژه پدران و مادران و مربيان دوره هاي پيش دبستاني قرار گيرد.
010449.jpg
اوتيت مياني
اوتيت مياني التهاب در گوش مياني (ناحيه پشت پرده گوش) است كه معمولاً همراه با ترشح مايع در آن ناحيه مي باشد. اين مايع ممكن است عفوني باشد (يا نباشد).
علائم، شدت، ميزان تكرارپذيري و طول مدت بيماري متفاوت است. ممكن است از مايع غيرعفوني، روشن و رقيق بدون درد و تب و تنها كمي كاهش شنوايي تا حمله هاي تكرار شونده همراه با مايع چسبنده غليظ در گوش و برخي شكايات ديگر نظير كم شنوايي دائمي متغير باشد.
تقريباً همه انواع اوتيت همراه با كم شنوايي نوساني انتقالي اند. در حقيقت اوتيت مياني، شايع ترين علت كم شنوايي در كودكان خردسال است.
ميزان شيوع اوتيت مياني تا چه حد است؟
اوتيت مياني غالباً در كودكان ايجاد مي شود. درحقيقت، اوتيت مياني، پس از سرماخوردگي معمول، دومين بيماري شايع كودكان پيش دبستاني است. ۵۰درصد از كودكان تا سن يك سالگي حداقل يك بار دچار اين بيماري شده اند.
۳۵ درصد كودكان در سنين بين يك تا سه سالگي دوره هاي تكرار شونده اي از اوتيت مياني داشته اند. در كودكان مدرسه رو، تخمين زده مي شود ساليانه ۵ ميليون روز تحصيلي به دليل ابتلاء كودكان به اين بيماري از دست داده مي شود.
به چه دليل اوتيت مياني تا اين حد در كودكان شايع است؟
شيپور استاش مجرايي است كه از يك سو به گوش مياني و از سوي ديگر به پشت حلق راه دارد. اين مجرا در كودكان كوچكتر و نسبتاً افقي تر از بزرگسالان است. از اين رو در شرايطي نظير عفونتها و لوزه سوم بزرگ، به سادگي بسته مي شود. تا زماني كه كودك بزرگتر نشود و زاويه و اندازه شيپور استاش تغيير نكند، كودك نسبت به اوتيت مياني آسيب پذيرتر از افراد بزرگسال است.
اوتيت مياني به چه ترتيب ممكن است منجر به كم شنوايي شود؟
سه استخوان بسيار ريز درون گوش مياني، ارتعاشات صوت را از پرده گوش به گوش مياني منتقل مي كنند. در صورت وجود مايع در گوش مياني، انتقال ارتعاشات به صورتي كارآ صورت نمي گيرد و انرژي صوتي از بين مي رود در نتيجه كم شنوايي ملايم يا حتي متوسط ايجاد مي شود. بنابراين اصوات گفتاري گنگ و غيرقابل شنيدن مي شوند.
معمولاً اين نوع كم شنوايي، از نوع انتقالي و موقت است. اما در صورتي كه اوتيت مياني مرتباً تكرار شود، صدماتي به پرده گوش، استخوانهاي گوش يا حتي عصب شنوايي وارد شده و ممكن است منجر به كم شنوايي حسي و عصبي و دائمي شود.
آيا كم شنوايي ناشي از اوتيت مياني مي تواند سبب اختلال در زبان و گفتار كودك شود؟
كودكان، زبان و گفتار را از طريق گوش دادن به صحبتهاي ديگر افراد مي آموزند. در اين روند چند سال نخست زندگي هر كودك، حائز اهميت حياتي است.
در صورت وجود كم شنوايي، كودك از تجربيات آموزشي زباني،  بهره كامل نمي برد. در نتيجه، ممكن است در رشد زبان و گفتار خود دچار تأخير چشمگيري شود.
اوتيت مياني غيرعفوني، مشكل ويژه اي به همراه دارد زيرا معمولاً علائم درد و تب وجود ندارد. از اين رو، ممكن است هفته ها و ماهها بگذرد و والدين شكي به وجود اين مشكل نبرند. در طي اين زمان ممكن است كودك به دليل از دست دادن شنوايي، دچار اختلال در رشد هنجار زبان و گفتار شود.
ممكن است كودك به دليل از دست دادن شنوايي، دچار اختلال در رشد هنجار زبان و گفتار شود.
از كجا مي توان متوجه شد كودك دچار اوتيت مياني شده است يا خير؟
حتي در صورت عدم وجود تب و درد، علائم ديگري وجود دارد كه حاكي از وجود مايع مزمن يا تكرار شونده در گوش كودك است:
ـ بي توجهي
ـ بلند كردن غيرمعمول صداي راديو و تلويزيون
ـ متوجه جهت اصوات نشدن
ـ بي حال و بي  توجه بودن
ـ تند خويي بي دليل
ـ كشيدن و خاراندن گوشها.
در صورتي كه تصور كنيم اوتيت مياني سبب اختلالي در شنوايي، زبان يا گفتار فرزندمان شده است، بايد چه كار كنيم؟
عفونتهاي گوش نياز به توجه فوري به ويژه از سوي پزشك متخصص كودكان يا گوش و حلق و بيني دارد. اگر كودك شما دچار عفونت گوش مي شود و يا مايع مزمني در گوش وي ايجاد مي شود، با دو متخصص ديگر نيز بايد مشورت كنيد: شنوايي شناس و آسيب شناس گفتار و زبان.
شنوايي شناس شدت هر گونه ضايعه شنوايي را- حتي در كودكان خيلي كوچك و يا كودكان مشكل دار- ارزيابي مي كند و مشخص مي كند آيا ضايعه اي در گوش مياني كودك وجود دارد يا خير.
آسيب شناس گفتار و زبان مهارتهاي ويژه زباني و گفتاري كودك را تعيين و در صورت نياز برنامه هاي اصلاحي ضروري را پيشنهاد مي كند.
آيا پزشك كودك، او را به اين متخصصين ارجاع خواهد داد؟
شما به عنوان والدين كودكتان، بهترين فردي هستيد كه متوجه شنوايي ضعيف وي مي شويد. به گفته انجمن پزشكان اطفال آمريكا: «هر كودكي كه والدينش در مورد توانايي شنيدن وي ابراز نگراني مي كنند، بايد بدون هيچ گونه تأخيري براي ارزيابي شنوايي شناسي رفتاري ارجاع داده شود.» هنگامي كه والدين خود نسبت به سلامت و رشد كودك خود حساس مي شوند نبايد واهمه اي داشته باشند كه خواستار ارزيابي هاي دقيق تر توانايي هاي وي شوند.
كم شنوايي هاي مادرزادي
(كم شنوايي هايي كه به هنگام تولد يا از آن زمان به بعد وجود دارند)
اصطلاح «كم شنوايي مادرزاد» آن دسته از كم شنوايي هايي است كه به هنگام تولد وجود دارند و شامل كم شنوايي  هاي ارثي يا كم شنوايي هايي مي شود كه ناشي از ديگر عوامل- پيش از تولد يا به هنگام تولد-اند.
عوامل ژنتيكي
به نظر مي رسد بيش از۵۰ درصد از تمامي كم شنوايي هاي مادرزادي كودكان مربوط به عوامل ژنتيكي باشد. كم شنوايي هاي ژنتيكي ممكن است اتوزوم غالب، اتوزوم مغلوب يا وابسته به جنس باشند. در كم شنوايي هاي اتوزوم غالب، يكي از والدين كه حامل ژن كم شنوايي و خود، كم شنواست، آن را به كودك خود منتقل مي كند. در اين موارد حداقل۵۰ درصد احتمال دارد كودك نيز كم شنوا شود. اين احتمال زماني بيشتر مي شود كه هر دو والد داراي ژن غالب (كم شنوا) باشند و يا پدر بزرگ و مادر بزرگ يكي از والدين كم شنوايي ژنتيكي داشته باشند. از آنجا كه معمولاً حداقل يكي از والدين كم شنواست، انتظار مي رود كودك دچار كم شنوايي باشد.
در كم شنوايي هاي اتوزوم مغلوب هر دو والد كه نوعاً داراي شنوايي هنجاراند، حامل ژن مغلوب مي باشند. در اين موارد احتمال كم شنوا شدن كودك، ۲۵% است. از آنجا كه هر دو والد شنوايي هنجار دارند و هيچ يك از اعضاي خانواده كم شنوا نيستند، هيچ انتظاري نمي رود كه كودك كم شنوايي داشته باشد. تقريباً ۸۰% از كم شنوايي هاي ارثي، اتوزوم مغلوب اند.
در كم شنوايي هاي وابسته به جنس، مادر حامل ژن مغلوب كم شنوايي بر روي كروموزوم جنسي است و آن را به پسران خود- و نه دخترانش- منتقل مي كند. اين نوع كم شنوايي نادر است و تنها در ۲درصد كم شنوايي هاي ارثي وجود دارد.
كم شنوايي يكي از علائم مشخصه برخي از انواع سندرم هاي ژنتيكي است. مثال هايي از اين سندرم ها عبارتند از: سندرم داون (وجود ناهنجاري در يكي از ژن ها)، سندرم آشر( اتوزوم مغلوب)، سندرم تريچر كولنيز( اتوزوم غالب)، سندرم الكل نوزادي (ناهنجاري ژنتيكي)، سندرم كروزون (اتوزوم غالب) و سندرم آلپورت (وابسته به جنس).
ديگر علل كم شنوايي هاي مادرزادي
اين گونه كم شنوايي ها كه ارثي نيستند شامل بيماري ها، عفونتها و شرايط خاص پيش از تولد هستند كه به هنگام تولد يا به فاصله اندكي پس از آن ايجاد مي شوند. اين شرايط منجر به كم شنوايي هاي حسي عصبي ملايم تا عميق مي شوند. مثال هايي از اين دست عبارتند از:
- عفونتهاي داخل رحمي شامل سرخجه، سيتومگالوويروس، ويروس هرپس
- مشكلات مربوط به عامل Rh خون
- نارس بودن
- ديابت مادرزاد
- توكسمي در طول بارداري
- فقدان اكسيژن (آنوكسي)
- سيفليس
- بدشكلي هاي ساختارهاي گوش
كم شنوايي هاي اكتسابي
كم شنوايي هاي اكتسابي، كم شنوايي هايي است كه پس از تولد- در هر زماني در طول زندگي فرد- ايجاد شوند و علت آن بيماري ها، صدمات و شرايط خاص اند. مثال هايي از شرايط ايجاد كننده كم شنوايي در كودكان عبارتند از:
- عفونت هاي گوش (اوتيت مياني)
ـ داروهاي اتوتوكسيك(صدمه به سيستم شنيداري)
- مننژيت
- سرخك
- انفسفاليت
- آبله مرغان
- آنفلوانزا
- سرخجه
- ضربه به سر
- قرار گرفتن در معرض اصوات بلند.
ترجمه: گيتا موللي
منبع : www.ASHA.org

سايه روشن دانش

ارايه خدمات ويديويي به مشتركان تلفن ثابت در ايتاليا
010452.jpg

شركت مخابراتي ايتاليا (IT) سرويسي جديدي را به مشتريان تلفن ثابت ارايه مي دهد كه در آن كاربران مي توانند مكالمات ويديويي را با تلفن هاي خانگي شان انجام دهند.
براساس آمار ارايه شده از سوي اين شركت، در حدود ۲۰ ميليون از مشتريان مي توانند فقط با افزايش قابليت دستگاه تلفن شان از مزاياي اين سرويس جديد بهره مند شوند و نيازي به بهبود در خطوط ارتباط مشتركان و غيره وجود ندارد. اين سرويس ويديويي بعد از موفقيت اين شركت در ارايه خدمات SMS و MMS، از طريق خطوط تلفن ثابت ارايه مي شود. در صورت استقبال محلي از اين سرويس، شركت مخابرات ايتاليا، اين سرويس را به مشتريان خود در فرانسه و آلمان نيز در آينده نزديك ارايه خواهد كرد.
تثبيت موقعيت اينترنت در بازار آسيا
010497.jpg

برطبق مطالعات موسسه پروپ گروپ در بازار دسترسي تجاري در منطقه آسيا، پيش بيني مي شود تكنولوژي اينترنت از DSL وخدمات خطوط اختصاصي پيشي بگيرد. بر طبق گفته اين شركت، به عنوان قسمتي از اين بازار استفاده سرويس  هاي ون از تكنولوژي MPLS بر روي اينترنت، گسترش پيدا خواهد كرد.
براساس گفته معاون اين موسسه تكنولوژي هاي frame Relay و خطوط اختصاصي براي كمپاني هاي داراي چندين شعبه در مناطق مختلف، تكنولوژي هاي اصلي براي خدمات انتقال ديتا هستند. ولي برخلاف اين برتري، تكنولوژي ها زمانيكه ارتباطات با سرعت هاي بالا در منطقه افزايش مي يابد، جاي خود را به تكنولوژي مبتني بر IP مي دهند.
مقابله با ايميل هاي ناخواسته
اجلاس مقابله با spam يا ايميل هاي ناخواسته از هفتم تا نهم جولاي ۲۰۰۴، توسط اتحاديه جهاني مخابرات، در شهر ژنو سوييس برگزار مي شود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني اتحاديه جهاني مخابرات، اين نشست در چارچوب آماده سازي اجراي مرحله دوم اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي برگزار مي شود.
مباحث اين اجلاس درباره ايميل هاي ناخواسته و تبليغات بي رويه در پنج بخش شامل دامنه معضل، راه حل هاي فني، آموزش و آگاهي مشتريان، قانونگذاري و اجراي و همكاريهاي بين المللي ارائه خواهد شد. براساس اين گزارش، ايميل هاي ناخواسته تبديل به يك طاعون جهاني در دنياي ديجيتال شده اند. ايميل هاي ناخواسته، شامل انواع پيام هاي بازرگاني، مطالب توهين آميز و حتي مطالبي درباره اقدامات فريبكارانه و جنايي است. خسارات سالانه اين گونه ايميل هاي ناخواسته، تنها در اروپا و آمريكا ۱۰ ميليارد دلار برآورده شده است.
منبع :آژانس خبرنگاران تكنولوژي ايران -ايتكا
***
پرواز همزمان هواپيماهاي
ساخت ايران
سه فروند هواپيماي چهار نفره فجر-۳، متعلق به صنعت هوايي و مواد تركيبي فجر، در فرودگاه پيام موفق به انجام پرواز جمعي شدند.
اين رويداد بي نظير در تاريخ كشور، توانمندي متخصصان و كارشناسان ايراني در طراحي، ساخت و توليد هواپيماي سبك را به معرض نمايش گذاشت.
اين نوع هواپيما كه تحت نظارت و تأييد سازمان هواپيمايي كشوري طراحي و توليد شده است، نقطه عطف ديگري در موفقيت هاي روزافزون مهندسان ايراني در صنعت هوايي كشور است.
010455.jpg

اعتراض به افزايش هزينه توليد جنگنده در آمريكا
گزارش انتقادي اداره حسابداري كل آمريكا در مورد جنگنده استيلث F/A-۲۲ توليد مشترك لاكهيدمارتين و بوئينگ، باعث بالا گرفتن موج اعتراض گروه  هاي مختلف به اين پروژه و تقاضاي لغو آن شده است. گروه هاي معترض ادعا مي كنند كه هزينه۷۱ ميليارد دلاري اين پروژه بيش از حد بالاست. به علاوه اينكه ممكن است ۱۱ ميليارد دلار هزينه ديگر را نيز به دنبال داشته باشد. اين اعتراض ها نيروي هوايي آمريكا را ترغيب كرده تا براي توجيه توسعه مستمر اين هواپيما معامله جديد ديگري را آغاز كند. اولين تست عملياتي اين هواپيما قرار بود حدود۳۰ آوريل انجام شود، كارهاي باقيمانده اين پروژه، تكميل دوره آموزش خلبان و تعمير و نگهداري آن و اخذ مجوز كنگره آمريكا در مورد ثبات نرم افزارهاي وسايل الكترونيك پرواز است.
منبع: ماهنامه علمي، خبري دفتر همكاري هاي فناوري رياست جمهوري

حمل ونقل هوايي راهكاري مناسب براي كاهش سوانح جاده اي
010458.jpg

نگاهي به آمار تصادفات راه هاي بين شهري كشورمان و مقايسه آن با ساير كشورها نشان مي دهد ترافيك جاده اي ايران بزرگترين حوادث و خسارات ناشي از تصادفات راه ها را در مقايسه با كشورهاي پيشرفته جهان در چندين سال اخير رقم مي زند. طبق آخرين آماري كه فروردين ماه امسال اعلام شد، سالانه ۲۶ هزار و ۸۸۸ نفر در سوانح جاده اي كشته و ۱۲ هزار نفر ديگر نيز مجروح مي شوند. اين مرگ و ميرها و سوانح، گذشته از آثار و تبعات اجتماعي و خسارات معنوي جبران ناپذيري كه بر پيكره جامعه وارد مي آورد، حدود ۴۰۰ ميليارد تومان و بيش از سه درصد توليد ناخالص ملي، خسارات مالي به كشورمان تحميل مي كند. يكي از دلايل آمار بالاي سوانح جاده اي غيراستاندارد بودن جاده هاي كشور و رعايت نكردن نكات ايمني در احداث و نگهداري آنها است. بررسي و تجزيه و تحليل پيرامون موضوع كنترل ايمني و ترافيك راه ها در ايران، مسئله اي است كه بايد از نظر فني و اقتصادي تغيير و تحول جديد و اساسي در ساختار نظام مهندسي ترافيك كشور به وجود آورد. بدون ترديد به دنبال رشد و توسعه انواع سيستم حمل و نقل هوايي، دريايي، راه و راه آهن، كه امروزه مرحله جديدي از شكل گيري شبكه ارتباطي را توجيه مي كند، دستيابي و استفاده از تشكيلات مدرن و پيشرفته ايمني حمل و نقل ضرورت بيشتري مي يابد.
به طور كلي نقش راه و وسيله نقليه را مي توان با كوتاه شدن فاصله و زمان سفر بين مبداء و مقصد به ويژه راحتي در امر ارتباطات اجتماعي و اقتصادي سنجيد. همچنين شاخص ديگري كه براي سنجش نقش سيستم حمل و نقل مي توان از آن نام برد، ميزان رشد و ترقي اوضاع اجتماعي و اقتصادي در يك كشور است. به بيان ديگر هر چه سيستم نقل و انتقال و ساختار شبكه راه ها پيشرفته تر باشد به همان اندازه اوضاع اجتماعي، سياسي و در نتيجه مناسبات تجاري، صنعتي در يك جامعه كامل تر است.
به هر حال حمل و نقل جاده اي كلاف سردرگمي شده كه به سادگي و بدون مطالعه و برنامه ريزي دقيق و كارشناسانه در سطوح بالاي مديريتي غيرقابل حل است. به عنوان يك راه حل، توسعه حمل و نقل هوايي در جايگاه ايمن ترين روش انتقال بار و مسافر با بالاترين استانداردهاي كيفي و در نتيجه كاهش ترافيك جاده هاي كشور مطرح است. آنچه در پي مي خوانيد مطلبي است كه توسط دفتر همكاري هاي فناوري رياست جمهوري به همشهري ارسال شده است.
***
كشور ما صاحب حادثه خيزترين جاده هاي دنياست و متأسفانه آمار تكان دهنده اي كه همه ساله در اين زمينه منتشر مي شود حكايت از آن دارد كه تلفات مالي و جاني جاده هاي كشور رو به افزايش است. طبق آخرين آماري كه همزمان با روز جهاني بهداشت در ۱۸ فروردين امسال اعلام شد، سالانه ۲۶ هزار و ۸۸۸ نفر در سوانح جاده اي كشته و ۱۲ هزار نفر ديگر مجروح مي شوند و بدين ترتيب ايران در اين زمينه داراي رتبه نخست جهاني است.
اين مرگ و ميرها و سوانح، گذشته از آثار و تبعات اجتماعي و خسارات معنوي جبران ناپذيري كه بر پيكره جامعه وارد مي آورد، حدود ۴۰۰ ميليارد تومان (بيش از ۳ درصد توليد ناخالص ملي) خسارات مالي به كشورمان تحميل مي كند. سوانح جاده اي با حذف نيروهاي كارآمد جامعه (متوسط سني ۳۵ سال) دومين عامل مرگ و مير كشور است.
يكي از دلائل آمار بالاي سوانح جاده اي غيراستاندارد بودن جاده هاي كشور و رعايت نكردن نكات ايمني در احداث و نگهداري آنهاست. از حدود ۱۷۵ هزار كيلومتر جاده هاي كشور تنها ۰‎/۴۳ آن آزاد راه است و ارزش اقتصادي همين جاده هاي نه چندان مناسب در سال گذشته ۱۶ هزار ميليارد تومان و هزينه نگهداري آنها نيز ۶۴۰ ميليارد تومان بوده است. اين حاكي از نياز جاده هاي كشور به سرمايه گذاري زياد است. از دلائل ديگر مي توان از غيراستاندارد بودن و كيفيت نازل توليدات صنايع خودروسازي داخلي نام برد. اين صنايع نه تنها با استانداردهاي روز دنيا همگام نبوده اند بلكه به عنوان پيشاني صنايع داخلي، باعث بدبيني مردم نسبت به ساير محصولات كيفي صنايع داخلي هم شده اند. رعايت نكردن نكات ايمني و مقررات راهنمايي و رانندگي نيز مي تواند علت ديگري براي سوانح جاده اي به حساب آيد.
به هر حال حمل و نقل جاده اي كلاف سردرگمي شده كه به سادگي و بدون مطالعه و برنامه ريزي دقيق و مدبرانه در سطوح بالاي مديريتي غيرقابل حل است. به عنوان يك راه حل، توسعه حمل و نقل هوايي در جايگاه ايمن ترين روش انتقال بار و مسافر با بالاترين استانداردهاي كيفيت و در نتيجه كاهش ترافيك جاده هاي كشور مطرح است.
تلفات انساني و مالي صنعت هوايي كشور با وجود بي ثباتي و سوء مديريت سال هاي اخير در اين بخش در مقايسه با آمار تلفات جاده اي ناچيز است. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۰ كه يكي از پرحادثه ترين سال هاي تاريخ هوانوردي كشور است. در پي سقوط دو هواپيماي مسافري، ۱۴۹ نفر كشته شدند كه اين آمار حتي از تلفات ۲۷۶ نفري ۸ روز اول سال جاري هم كمتر است و صد البته كه اگر نكات و استانداردهاي پروازي رعايت شده بود چه بسا اين سوانح هوايي نيز اتفاق نمي افتاد، كه اين خود مجال ديگري طلب مي كند. لازم به ذكر است كه آموزش استانداردها و اصول حمل و نقل هوايي و نظارت بر آنها شايد هزاران برابر كم حجم تر و آسانتر از انجام اين امر در ابعاد بزرگ حمل و نقل جاده اي است.
از طرفي توسعه صنعت هوايي چه در بخش حمل و نقل بار و چه مسافر، با كاستن از زمان سفرها باعث افزايش سرعت كار و گردش مالي و استفاده بهينه از زمان مفيد شده و نهايتاً سود اقتصادي بيشتري نصيب كشور خواهد كرد. سرمايه گذاري هاي گذشته و ظرفيت هاي بالقوه كشور در اين صنعت از جمله فرودگاه هاي متعدد موجود و نيز صنايع ساخت و تعمير و نگهداري هواپيما، مي تواند با نگرش و مديريت صحيح سهم شايسته اي در صنعت حمل و نقل كسب كرده و به صنعتي پويا، سودده و ايمن تبديل شده است همان گونه كه در بسياري از كشورهاي جهان مشاهده مي شود با برقراري فضاي رقابتي سالم و ورود به عرصه ارائه خدمات ارزان قيمت، حمل و نقل جاده اي به رقابت بپردازد.
موارد زير از جمله راهكارهاي مطرح براي نيل به اهداف مورد اشاره است:
۱- تخصيص تسهيلات مالي مناسب براي تشكيل شركت ها و صنايع هوايي و گسترش ناوگان هوايي از طريق اعطاي اعتبارات بانكي و يا فروش اوراق قرضه با هدف حمايت از شركت هاي موجود و يا نوپا.
۲- خصوصي سازي شركت هاي هواپيمايي با سهامي عام.
۳- آسان سازي مراحل اداري صدور مجوز و تأسيس شركت هاي حمل و نقل هوايي.
۴- برقراري خطوط ايرتاكسي و مسيرهاي كوتاه بين شهرهاي نزديك و در نتيجه استفاده از محصولات داخلي از جمله هواپيماهاي ايران - ۱۴۰، فجر ۳ و غيره.
۵- آسان سازي معقولانه و تسريع در مراحل صدور گواهينامه و مجوز پرواز براي محصولات داخلي.

ميهمان دانش
مديريت در عصر دانايي

حسن كاسه چي
فردريك تيلور از طراحان علم مديريت بود كه در اوايل قرن بيستم، يعني در سال ۱۹۰۳ با رساله «اصول مديريت علمي»، در واقع مديريت علمي را پايه ريزي كرد. وي براي ازدياد توليد، روي تجزيه و تقسيم كار و ساده كردن آن تا حدي پيش رفت كه بتوان در يك خط توليد، كارگران را به راحتي جابه جاكرد. رساله وي بيشتر حاوي فنون و روشهايي است كه براي ازدياد توليد در واحدهاي صنعتي به كار مي رود. او مهندس و اقتصادداني بود كه براي عقلاني كردن كار به منظور حداكثر بازدهي، تيلوريسم را بر سه اصل بنا نهاد:
۱- استفاده حداكثر از نيروي كار.
۲- استفاده حداكثر از ماشين آلات و تجهيزات.
۳- سازماندهي دقيق وظايف. (ر.ك «اصول مديريت علمي»، نوشته فردريك تيلور، ترجمه: دكتر محمدعلي طوسي)،
به نظر تيلور، فايده اساسي عوامل مذكور، بالا بردن سطح توليد است كه با جلوگيري از اتلاف وقت كاركنان و صرفه جويي در كار ماشين، از طريق حذف عمليات اضافي حاصل مي شود. بدين ترتيب ازدياد توليد در اثر فعاليت بيشتر كاركنان صورت نمي گيرد، بلكه به علت تجزيه و تحليل كار، ساده  كردن و حذف عمليات زائد عملي مي شود.
اما امروز كه يك صد سال از آن تاريخ مي گذرد، تغيير و تحولات زيادي در فرايندها صورت گرفته و اين تغييرات با سرعت زياد همچنان ادامه دارد.
پيشتر در بحث مديريت، عوامل اصلي توليد را زمين، مواد خام، سرمايه، نيروي كار، ماشين و در وراي آنها مديريت مي دانستند. اين عوامل در دوران گذشته، كاملاً  جوابگوي بحثهاي اقتصادي و مديريتي بوده است و در زمان خود نيز بسيار پيشرفته تلقي مي شده، اما در دوره جديد تغييراتي در عوامل ياد شده پديد آمده است.
الوين تافلر نظريه پرداز و انديشمندي است كه آينده جوامع بشر را با ديد جديد ترسيم مي كند. او معتقد است تاكنون جامعه بشري دو موج عظيم تحول را از سر گذرانده است. نخستين موج تحول، انقلاب كشاورزي بود كه هزاران سال طول كشيد، يعني ازحدود هشت هزار سال قبل از ميلاد مسيح آغاز شده بود و اين تحول فروننشسته بود كه انقلاب صنعتي در جهان آغاز شد و دومين موج تحول يعني تحول صنعتي ظهور كرد كه فقط سيصد سال به طول انجاميد. در واقع سرعت تحول موج دوم نسبت به موج اول، به دليل صنعتي شدن، با سرعت بسيار زياد صورت گرفت و همچنان كه موج دوم نيروي بخار را معرفي مي كرد، موج اول قدرت خود را از دست مي داد.
موج دوم خصوصيات بارزي داشت كه از جمله آنها مي توان به دودكشهاي عظيم كارخانه ها، توليد انبوه، انبارهاي مملو از كالا، كار كم تخصص (كه به راحتي تعويض كارگران امكان پذيربود.) اشاره كرد. در حال حاضر كه هنوز موج دوم تحول ادامه دارد، فرآيندي مهمتر آغاز شده است كه نام آن را تافلر موج سوم گذاشته بود.
در موج دوم تحول، زمين، نيروي كار، مواد خام و سرمايه عوامل اصلي توليد بودند و حال آن كه در موج سوم تحول، منبع اساسي اقتصاد، دانايي است. يعني ارزش واقعي شركتها، در مغز كاركنان آنها جاي دارد. ديگر ارزش شركتها به زمين و ساختمان و خطوط توليد و ماشين  آلات آنها نيست، بلكه به كاركنان متخصص آنها بستگي دارد. اگر در انقلاب كشاورزي (موج اول تحول) كسي صاحب قدرت و توان بود كه زمين در اختيار داشت و اگر در موج دوم تحول، كسي صاحب قدرت است كه صاحب كارخانه و ماشين آلات است، قطعا در موج سوم كسي توانمند است كه دانايي را در اختيار دارد. يعني مهمترين شكل مالكيت كه اكنون ناملموس است، همان دانايي است و برخلاف مزرعه و كارخانه، دانايي براي هر منظوري كه به كار رود، لايزال است.
موج سوم، همان موجي است كه از هم اكنون بر جامعه آينده بشر گسترده شده و با انقلاب ارتباطي- اطلاعاتي، مانع شكل گيري زندگي انسانها براساس تمدن موج دومي (هم شكلي و يكنواختي و ديوانسالاري و اقتصاد مبتني بر نيروي عضلاني و خط مونتاژ) شده است.
در اين تحول كاركنان بايستي داراي تخصص بالا باشند و كاركنان، شبيه موج دوم تحول، تعويض  پذير نيستند. يعني نمي توان مانند موج دوم تحول، كاركنان را براي انجام كاري ساده به راحتي جابه جا كرد. زيرا تخصص آنها مانع از جابه جايي مي شود، چرا كه ديگر نيروي كار مبتني بر نيروي عضلاني نيست، بلكه مبتني بر مغز است.
ديگر نمي توان يك مهندس الكترونيك را با يك مهندس كشاورزي جابه جا كرد. از ديگر خصوصيات اين تحول، تغيير ماهيت كار، كاهش ارزش سرمايه، انبوه زدايي، تغييرپذيري توليد و تنوع توليد است. در تحول موج سوم، نه تنها كار تغيير ماهيت داده و از شكل يدي به شكل مغزي تغيير پذيرفته است، بلكه نياز به سرمايه هم در مقابل دانايي و اطلاعات كامپيوتر كاهش پيدا كرده است. به طور مثال سيستم انبارداري مدون و كامپيوتري، ديگر نياز به انبارهاي بزرگ مواد اوليه و يا محصول را حذف كرده و توليد انبوه به توليد متنوع تبديل شده است.
در تحول موج دوم، نيروي كم تخصص مورد نياز بود. چنانچه يك نيروي كار استعفا مي كرد و يا اخراج مي شد، به راحتي نيروي كار ديگري جايگزين مي شد، اما در تحول موج سوم، تعويض كردن نيروي كار به دليل تخصص بالا به راحتي امكان پذير نيست و در صورت تعويض نيروي كار، جايگزين كردن آن دشوارتر و گرانتر است. به عنوان مثال امروزه اگر از يك مدير واحد صنعتي به طور غير منتظره سؤال كنيد چنانچه فلان ماشين كارخانه دچار آسيب شود، چه مي كنيد؟ فوراً  مي گويد: تعويض مي كنم . اگر سؤال شود كه پول براي خريد مواد اوليه نداشته باشيد، چه مي كنيد؟ او فوراً  مي گويد از تسهيلات بانكي استفاده مي كنم. اما اگر سؤال شود كه چنانچه نيروهاي متخصص كارخانه از فردا بر سر كار حاضر نشوند، چه مي كنيد؟ او مطمئناً  پاسخي براي شما نخواهد داشت. در واقع نيروي انساني متخصص يا همان «دانايي» منبع اساسي اقتصاد شده است.
در اواسط قرن بيستم، زماني كه در بسياري از شركتهاي آمريكايي كاركنان بخش خدمات فراتر از كاركنان توليدي شد، در واقع زنگ خطري براي افول موج دوم و ظهور موج سوم تحول بود. يعني از دهه ۱۹۶۰ چرخش از كار يدي موج دومي به كار خدماتي و فعاليت فوق نمادين موج سومي آغاز شده است.
از آن زمان يقه  سفيدها (نيروي متخصص) بيش از يقه آبي ها (كارگران) مورد توجه قرار گرفتند.امروزه شركتهاي پيشرفته و صنعتي صرفاً به كارهاي طراحي و برنامه ريزي، روي آورده اند و از كارهاي اجرايي و يدي دوري مي كنند. چرا كه ارزش افزوده نوآوري و طراحي بسيار بالاتر و فراتر از كار يدي است. همچنان كه دانش فني Know-how در يك پروژه صنعتي كه تكنولوژي آن را از كشورهاي پيشرفته صنعتي تهيه مي كنند، درصد بالايي از خريد را تشكيل مي دهد؛ يعني ارزش كار به دانايي داده شده است. و شايد حرف آخر اين كه، اين گفته فردوسي، شاعر بلندپايه ايران، بعد از هزار سال، در اين دور و زمانه بيش از هر حركت ديگري،  همچنان مصداق دارد كه مي گويد: «توانا بود هر كه دانا بود.»

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   سياست  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |