دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۵۴
خم و راست مي شود به ما تو نمي گويد
نگهبان حرمت پايتخت نشينان
من با اينكه ۶۰ سال دارم و مريضم، اما از شما بچه تهراني ها كه خوب مي خوريد و خوب مي گرديد، سالم ترم. چرا؟
012402.jpg
اميرموسي كاظمي 
قليان تازه چاق شده كه از راه مي رسد. كيسه اي سياه رنگ در دست دارد و هر از گاهي چيزي از روي زمين به اندوخته آن اضافه مي كند. در نظر اول به متكدياني مي ماند كه با جمع آوري زباله هاي پولساز سعي در امرار معاش دارند. اما نزديك تر كه مي آيد، چهره مردانه و جا افتاده اش اجازه چنين تصوري را از آدم مي گيرد. اشاره اي به چند ليوان يكبار مصرف دور و بر ما مي كند و با لهجه اي كه اصلا به گوش هايمان آشنا نيست مي پرسد: «اينها را ببرم» وقتي با جواب منفي ما روبه رو مي شود مي رود و بعد از چند دقيقه باز مي گردد. دعوتش مي كنم كه كنار ما بنشيند و چاي بنوشد. مي پذيرد اما به خود اجازه نمي دهد كه روي زيرانداز ما بنشيند. همان جا روي چمن چمباتمه مي زند و با اشاره به قليان مي گويد: «خيلي خوب است. به شرطي كه دور و بر سيگار نرويد.» البته درك جملاتش به همين سادگي نيست. به دشواري منظورش را مي فهميم. ليواني چاي به دستش مي دهيم. تشكر مي كند و مي گويد: «من با اينكه ۶۰ سال دارم و مريضم، اما از شما بچه تهراني ها كه خوب مي خوريد و خوب مي گرديد، سالم ترم. چرا؟» و ما جوابي برايش نداريم. مي پرسيم اينجا چه مي كني؟
«كار. براي كار آمدم تهران. الان ۵ ماه است كه در اين پارك كار مي كنم و زندگي.»
اسمش حسين است و اهل كرمانشاه. اسم روستايش را با اينكه چند بار گفت اما درست نفهميدم. زن و بچه هايش آنجا هستند و خود به اميد لقمه ناني راهي پايتخت شده. مي گويد: «ماهي ۹۰ هزار تومان مي گيرم. اول كارم نگهباني بود. پيمانكار پارك مي گفت نبايد بگذاري مردم روي چمن ها بروند ولي من نمي توانستم.
اينها مال خود مردم است. مگر مي شود من به شما بگويم از اينجا بلند شو، اگر هم من نيامده ام تهران با مردم جنگ كنم. آمده ام براي كار.» ساكت مي شود و با نگاهش بخار روي ليوان را دنبال مي كند. مي گوييم: «اگر نشستن ما روي چمن برايت دردسر درست مي كند، بلند  شويم.» چهره اش برافروخته مي شود و با صدايي رسا مي گويد: «نه. من كي باشم كه به شما بگويم برويد بيرون. مال خودتان است.» مي پرسم: «پس، اربابت را چه مي كني؟» و او به كيسه اي كه در كنار دارد اشاره مي كند: «نتوانستم تحمل كنم، به پيمانكار گفتم من حاضرم آشغال هاي روي زمين را جمع كنم ولي با مردم جنگ و دعوا نكنم.»
آخرين جرعه چايش را سر مي كشد و بلند مي شود. مي گويم اگر غذا نخورده اي شام هست و او انگار كه ناراحت شده باشد دستي به نشانه تشكر بالا مي برد و مي گويد: «اين ليوان را ببرم؟» با پاسخ مثبت ما ليوان يكبار مصرف را در مشتش خرد مي  كند و به درون كيسه اش مي  اندازد. با نگاهمان تعقيبش مي  كنيم. در طول ۱۰۰ متر راه بيش از ۱۰ بار خم مي شود و چيزي را از روي زمين بر مي دارد و با هر بار قد راست كردن دستي به كمرش مي گذارد تا احتمالا دردي كهنه را تسكين دهد.
مرد كرمانشاهي پارك تهران در خيابان ايرانشهر روزها و شب ها را فقط به خاطر خدمتي كه براي ما پايتخت نشينان قايل است خم و راست مي شود تا مبادا خم به ابروي ما بيايد. قليان هنوز چاق است. اما نه من و نه دوستانم ديگر ميلي به دود كردن نداريم.

ستون شما
توضيح و تصحيح
در ستون مولن روژ مورخ چهارشنبه هفتم مرداد، يكي از دوستان به جاي مطلب حذف شده صفحه، خبري را در ستون گنجاند با عنوان ديسني در بيجينگ. اين دوست عزيز احتمالا نمي  دانست كه بيجينگ تلفظ انگليسي همان پكن است. به هر حال اين اشتباه را به حساب نگارنده دايمي ستون تلقي نكنيد.
فقط ۴ اتوبوس 
خانمي از اهالي منطقه ۲۲ تماس گرفتند و شكايت خودشان را درباره خط اتوبوسراني ۲۸-۸ شهرزيبا- شهرداري منطقه ۲۲ اعلام كردند. گويا اين خط قبلا بين شهرزيبا و ميدان المپيك دهكده المپيك بوده ولي مدتي است مقصد آن به شهرداري منطقه ۲۲ تغيير كرده كه از ميدان المپيك دورتر است. اين خانم گفتند اين خط فقط ۴ اتوبوس دارد كه با طولاني تر شدن مسير، مدت انتظار براي رسيدن اتوبوس به ۴۵ دقيقه تا يك ساعت رسيده و وضعيت را به خصوص براي خانم ها كه مجبورند براي حمل و نقل در ساعات اوليه صبح و ساعات اوليه شب به خاطر امنيت از اتوبوس استفاده كنند، بسيار بد كرده است.

بازتاب
۴/۵/۸۳ مطلبي در ايرانشهر به چاپ رسيده بود تحت عنوان «جريمه هاي مشكل گشا». ستاد مركزي معاينه فني خودروهاي تهران درخصوص اين مطلب جوابيه اي ارسال كرده اند به شرح زير:
۱-به نظر لازم مي آيد قبل از درج هر گزارش و مطلبي به نقل از خبرنگار آن روزنامه و به منظور انتقال اطلاعات صحيح به شهروندان، ضمن تماس با روابط عمومي اين ستاد و كسب آگاهي بيشتر، اطلاعات و آمار به روز شده در اختيار شهروندان قرار  گيرد.
۲-در گزارش مذكور نام مديرعامل اين ستاد، مهندس احمدي قيد گرديده، حال آنكه مهندس محمدرضا اميري صفت به عنوان مدير عامل جديد اين ستاد از تاريخ ۷ تير ۱۳۸۳ به جاي مديرعامل سابق مشغول به فعاليت مي باشند و خبر انتصاب ايشان از طريق سايت ايرنا در تعدادي از جرايد كثيرالانتشار درج شده و به كليه ارگان هاي شهرداري تهران نيز اعلام گرديده است.
۳-در گزارش مذكور آمارهاي مربوط به ۳ شيفت بودن مراكز معاينه فني ذكر گرديد و اين در حالي است كه تمامي مراكز مكانيزه معاينه فني به صورت يك شيفت كاري يعني از ساعت ۸ صبح الي ۱۶ فعاليت مي نمايند كه در صورت استقبال شهروندان از اين مراكز شيفت كاري افزايش خواهد يافت.
۴-در گزارش مذكور قيد گرديده كه خودروهاي ساخته شده پس از سال ۱۳۸۰ نيازي به گرفتن برگ معاينه فني ندارند. در اذهان شهروندان اينگونه متواتر مي نمايد، خودرويي كه كمتر از ۳سال از ساخت آن مي گذرد نيازي به دريافت برگ معاينه فني ندارد، حال آنكه طبق قانون، خودرويي كه كمتر از ۲ سال از ساخت آنها مي گذرد نيازي به اخذ برچسب معاينه فني ندارد.

كلبه جنگلي
جعبه امروز را هم بدون فوتبال شروع مي كنيم و به انتها مي رسانيم. براي اولين پيشنهاد امروز سراغ شبكه اول مي رويم. ساعت ۱۵، تكرار كاكتوس كه ديشب پخش شد را مي توانيد تماشا كنيد. سريال تلويزيوني قهر و آشتي، ساعت ۱۹ از شبكه تهران پخش مي شود. از ابتداي تابستان هر روز راس ساعت ۴۵:۱۹ يك سريال هندي از شبكه دوم پخش مي شود با نام سينديا، اگر پيگير اين مجموعه طولاني هستيد، امشب هم مي توانيد به تماشاي آن بنشينيد. شايد جالب ترين برنامه امروز تلويزيون، اختصاص به شبكه سوم سيما داشته باشد. با پخش سريال من يك مستاجرم. زمان پخش اين سريال ساعت ۵۰:۲۰ است. سريال كلبه جنگلي هم ساعت ۲۱ از شبكه دو پخش مي شود. باز هم به سراغ شبكه يك مي رويم. ساعت ۱۰:۲۲ زمان پخش سريال هاي اين شبكه است و امشب قسمت ديگري از سريال دايره ترديد به نمايش در مي آيد.
۲۰:۲۲از شبكه سوم مي توانيد برنامه زنده مهتاب را تماشا كنيد. سريال گروه پليس هم امشب ساعت ۲۳ پخش مي شود، البته تكرارش.
و آخرين برنامه پيشنهادي ما تماشاي فيلم سينمايي شبكه دوم است كه ساعت ۲۴پخش مي شود.

فرهنگ
دنياي رنگارنگ شهر مورچه ها
هميشه دنيايي كه بچه ها براي خودشان درست و تصور مي كنند يك دنياي رنگارنگ و شاد همراه با موسيقي هايي است كه از لالايي هاي كودكي سرچشمه مي گيرند. اين دنيا را در بازي هايي كه آنها با هم مي كنند مي شود به راحتي ديد، همان بازي هايي كه در آن مثل يك نمايش هر كدامشان نقشي را به عهده مي گيرند و اجرا مي كنند. به همين دليل هم هست كه بچه ها نمايش و تئاترهايي را كه مثل دنياي خودشان شاد و ساده باشند، دوست دارند. اين روزها و در واقع تا پايان نيمه اول مردادماه نمايشي شاد با عنوان «شهر مورچه ها» در سالن فرهنگ فرهنگسراي جوان برگزار شده است. اين نمايش كه نوشته سيدمحسن حسيني و به كارگرداني علي رحيمي است هر روز از ساعت ۳۰:۱۸ در سالن فرهنگ فرهنگسراي جوان (ميدان خراسان، خيابان خاوران) اجرا مي شود. همچنين آنهايي كه به طراحي و نقاشي علاقه مندند و دوست دارند ساعت هاي گرم اين فصل را با نقاشي كردن بگذرانند، مي توانند در ايستگاه هاي طراحي و نقاشي خانه فرهنگ اعتماد شركت كنند. اين برنامه هر هفته پنج شنبه ها درخانه فرهنگ اعتماد (ميدان بريانك، خيابان شهيد دعوتي (هفت چنار) پارك اعتماد) برگزار مي شود.

نمايشگاه
انسان ايراني و خارجي در خانه هنرمندان
خانه هنرمندان از روز شنبه ۱۰ مرداد ماه به مدت ۶ روز ميزبان نمايشگاه عكاسي حسن رجبي نژاد است.اين نمايشگاه، به بررسي دو الگوي متفاوت اجتماعي مي پردازد. در اين نمايشگاه عكس هايي از ايتاليا و فرانسه و همچنين ايران به نمايش درمي آيد.
رجبي نژاد، مجموعه اي از «انساني ايراني» را كه در نمايشگاه پيشين خود مورد توجه قرار داده بود اين بار نيز به تصوير كشيده و در كنار آن مجموعه اي از انسان خارجي نيز عرضه كرده است. عمده عكس هاي اين نمايشگاه، نگاهي اجتماعي به ايران و كشورهاي ايتاليا و فرانسه داشته و رجبي نژاد در اين نمايشگاه بيشتر نگاهي كنكاش گرانه دارد. اين نمايشگاه، با همكاري يك شركت داخلي برگزار مي شود كه اين اتفاق در برگزاري نمايشگاه هاي تخصصي كمتر ديده شده است

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |