تا چند سال پيش، هر مدل مو يا آرايش صورت سال ها تكرار مي شدو مدل هاي جديد را در ژونال هايي كه به ندرت توسط مسافران وارد كشور مي شد، مي ديديم، اما حالا اوضاع عوض شده و مدل ها روز به روز تغيير مي كند
دكتر قرايي مقدم مي گويد: مدگرايي بدون تفكر و منطق اشتباه است و مدگرايي احساسي و لجام گسيخته، هويت ما را از بين مي برد
الميرا پيام شاد
انگار يك خبري هست، توليدكنندگان خبر ندارند. مصر ف كنندگان هم نمي دانند اما عيد كه مي شود رنگ سال و مد سال مشخص مي شود و مغازه ها پر از يك مدل خاص مي شود. مي گويند مدها از آن سوي آب ها مي آيد اما جالب اينكه مقنعه و مانتو خاص كشور خودمان است.
وقتي يك رنگ يا مدل خاص مد مي شود همه بوتيك هاي شهر همان مدل را عرضه مي كنند. از بالاي شهر تا پايين شهر از شرق تا غرب، پشت ويترين همه بوتيك ها همان مدل ديده مي شود.
چطور اين اتفاق مي افتد آيا همه توليد كنندگان و بوتيك دارها باهم همفكري مي كنند و تصميم مي گيرند كه خانم ها و آقايان در اين فصل چه رنگ و چه مدلي بپوشند ؟
در اين بين طرفداران مد هر روز بيشتر مي شوند ، بدون آنكه دقيقا بدانند اين مدها از كجا مي آيد و اصلا مد چيست؟
…علي گرانمايه پور” استاد دانشگاه و كارشناس علوم ارتباطات در تعريف مد به سينا مي گويد: مد نمادي از وضعيت فرهنگي واجتماعي يك جامعه و نمادي از برداشت و ديدگاه مردم نسبت به اين وضعيت است
وي برخي مدها را انتقاد به اوضاع جامعه مي داند وبا اشاره به برخي جنبش هاي اجتماعي غرب كه بعدها شكل ظاهري آنها تبديل به مد شده است، مي گويد: در دهه هاي ۶۰ و۷۰ ميلادي جنبش انتقادي اجتماعي - سياسي هيپي ها، در دهه ۸۰ پانك ها وبعدها رپ ها به وجود آمدند كه البته بعد از مدتي به انحراف كشيده شدند.
اين استاد دانشگاه همچنين برخي مدها را حركت نوگرايانه افراد تنوع طلب مي داند و مي گويد: مد وضعيت، شرايط، شكل وشمايلي است كه مردم با تقليد از آن براي خود پايگاه اجتماعي ايجاد مي كنند و مي خواهند به كمك اين تقليد متحول شوند.
گرانمايه پور معتقد است :جوانان توسط مدگرايي پيام خود را به جامعه مي دهند.
مد متغيري است كه بيشترين فراواني را دارد. به زبان ساده ، مد اتفاق يا شرايطي است كه مدام در جامعه تكرار مي شود.
مد خاص افراد نوگرا و نوجو است نسل جوان معمولا نوگرا هستند، عقايد نو را مي پذيرند و پيروي مي كنند و هر چه سن بالا مي رود ، دامنه مدگرايي هم كم مي شود.
به گفته قرايي مقدم، مد خاص كشورهاي نوجو، نوگرا و رشديافته است وجامعه اي به دنبال مد حركت مي كند كه در رفاه باشد و فقر و اختلاف طبقاتي در آن كم باشد. وي كه از مدافعان مد گرايي است مي گويد:مد معادل رفاه ، پيشرفت وتوسعه يافتگي است .مد مايه پيشرفت جامعه است چون باهر نوآوري و تغيير مد ، عوامل ديگر نيز تغيير مي كند، مثلا اقتصاد شكوفا مي شود، نيروهاي بيكار وادار به كارو خلاقيت مي شوند و سرانه ملي و توليد ناخالص ملي افزايش مي يابد.
مد گرايي در ايران از كي وچطور شروع شده است؟ برخي رضا خان را بنيانگذار مدگرايي و تقليد از غرب مي دانند و عده اي نيز معتقدند اولين محصلان ايراني كه در دوره قاجار براي تحصيل به اروپا سفر كردند، مد را به ايران آورده اند.
…علي گرانمايه پور” درباره تاريخچه مد در ايران مي گويد: تاريخچه مد در ايران به دربار قاجار ها مي رسد. البته در آن زمان مد هاي اروپا به خصوص فرانسه فقط در دربار مشاهده مي شد اما در دوره رضا خان تجدد و مدگرايي به مردم عادي هم تسري پيدا كرد و با ايجاد مغازه هاي خيابان جمهوري و شكل گيري طبقه متوسط ايراني بحث مد داغ تر شد و هيپي گري اولين مدي بود كه جوانان ايراني از غرب اقتباس كردند.
از دوره كلاه شاپو، موي بريانتين زده و سبيل داگلاسي تا خط ريش سوزني و ريش لنگري راه درازي در عرصه مد و عرضه كالاهاي زيبايي، آرايشي و بهداشتي طي شده است.
براساس اطلاعات موجود در ايران، آقايان پيشگامان مدگرايي بوده اند، آنها كه در دوران قاجار و سال هاي اوليه حكومت رضاخان مجال بيشتري براي استفاده از مدل هاي غربي و آراستن ظاهر خود داشتند، در سال هاي بعد كم كم عرصه را به خانم ها واگذار كردند.
رونق گرفتن تجارت فرا مرزي، افزايش توليد و خدمات، افزايش تقاضاي مصرف كنندگان، به وجود آمدن رفاه نسبي در زندگي طبقه متوسط، انسان ها را به سوي ظاهر آراسته و توجه بيشتر به ظواهر زندگي سوق داد. در عصر ارتباطات و رسانه هاي برون مرزي، دنياي بي انتهاي تبليغات، چرخه توليد و مصرف را چنان گسترش داده است كه به دنبال آن خيابان هاي تهران پر مي شود از لباس هاي زرد، سبز، نارنجي و قرمز، كفش هاي هري پاتري، شلوارهاي كوتاه، كركره اي گت، مانتوهاي آستين كوتاه، بلوزهاي تنگ، موي تن تني و تيفوسي، رنگ موهاي فانتزي، هايلايت هاي ببر جنگل، پلنگ وحشي و قوس وقزح.
يكي از خانم هاي آرايشگر درباره مدل هاي جديد مو مي گويد:بسياري از مدل هاي مو و آرايش صورت در شبكه هاي تلويزيون ماهواره اي آموزش داده مي شود و خانم هاي جوان و حتي ميانسال با مراجعه به آرايشگاه، مي خواهند ظاهرشان را مطابق با جديدترين مدل هاي ماهواره اي درست كنند.
وي مي گويد: تا چند سال پيش، هر مدل مو يا آرايش صورت سال ها تكرار مي شدو مدل هاي جديد را در ژونال هايي كه به ندرت توسط مسافران وارد كشور مي شد، مي ديديم، اما حالا اوضاع عوض شده و مدل ها روز به روز تغيير مي كند.
اين آرايشگر نوع تبليغات محصولات آرايشي و بهداشتي توليد داخل كشور را در گسترش و ترويج مدهاي آرايشي موثر و مهم مي داند و تاكيد مي كند: دختران جوان هزينه هاي كلاني براي تغيير ظاهر و زيبا شدن مي پردازند.
جامعه شناسان، بيكاري و نبود سرگرمي هاي مفيد را در گرايش به مد موثر مي دانند. برخي نيز افراط در گرايش به مد را ناشي از بي هويتي و عدم درك درست از پيشينه تاريخي و مذهبي كشورمان مي دانند.
دكتر قرايي مقدم مي گويد: مدگرايي بدون تفكر و منطق اشتباه است و مدگرايي احساسي و لجام گسيخته، هويت ما را از بين مي برد.
وي جامعه ايراني را مد گرا مي داند و مي گويد: در جامعه ما نمي توان مد را كنترل كرد، اما مي توان با آموزش هاي علمي و رفتاري به جوانان ياد داد كه اين نوع مدگرايي، خود باختگي است. جوانان ما بايد با هويت ديني وملي كشورشان آشنا شوند.
وي معتقد است: اين آموزش بايد از مدرسه و كتب درسي آغاز شود و با رسانه هاي جمعي ادامه پيدا كند.در حالي كه در كتابهاي درسي ما، هيچ صحبتي از هويت ملي و ديني ما نيست و اين آموزش ها كمكي به خود اتكايي جوانان نمي كند.
گرانمايه پور نيز معتقد است: مد در بين اقشار كم درآمد، نوعي تقليد است كه بيشتر نشانه احساس فقر و كمبود است.
وي ميزان درآمد را شاخص گرايش به مد مي داند و مي گويد: استفاده از مدهاي متعدد و تغييرات وسيع با وضعيت درآمد و اشتغال جوانان ما متناسب نيست.
جامعه شناسان معتقدند: مد در جامعه اي بيشتر مورد استقبال قرار مي گيرد كه طبقه متوسط قوي داشته باشد در حالي كه در كشور ما اكثر كارمندان و اقشار متوسط جامعه، زير خط فقر هستند.
اولين آسيب اجتماعي مدگرايي، بيگانه شدن فرد با فرهنگ خود است. همچنين مردم و مذهبيون به كساني كه از مد پيروي مي كنند، برچسب هاي زشت مي زنند.
گرانمايه پورمي گويد: مد و مدگرايي در شرايطي قابل پذيرش است كه دو طرفه باشد يعني اگر ما مد غرب را مي گيريم در مقابل آن مد ايراني را هم معرفي كنيم.
گرانمايه پور درباره اثرات منفي تبليغات تلويزيوني در سريال ها و آگهي هاي بازرگاني مي گويد:رسانه ملي ما بايد تكليفش را با جامعه و مخاطبانش روشن كند، اگر قرار است كالايي تبليغ شود بايد آشكار و مستقيم باشد، اين شيوه تبليغات غير مستقيم كه در سريال هاي تلويزيوني ارايه مي شود مانند تبليغات سياسي است و تاثير غير مستقيم بر افكار عمومي مي گذارد.
اكثر مردم مد را بامدل هاي لباس، كفش وآرايش مي شناسند. اما مد گاهي از دريچه ديگري خودنمايي مي كند. زماني كتابهاي پائولو كوئيلو و جبران خليل جبران دست به دست مي شوند، كتاب فروشي ها از زمين تا سقف پر مي شود از كتاب هاي روانشناسي و اصول ارتباطات انساني و آنتوني را بينز، وين داير و تنسي ويليامز دوستان نزديك ما مي شوند.
گاهي هم مد از دريچه بروز استعدادها، پيشرفت و تلاش ظاهر مي شود و عده زيادي به سمت فوتبال، شنا، بازيگري، گريم، گيتار، ارگ و ... گرايش پيدا مي كنند. ولي مد معمولا در بخش پوشاك و تجملات ظاهري كاربرد دارد. اما گاهي كتاب خواندن، گيتار زدن و ... در جامعه باب مي شود كه آن هم نوعي مد است، حتي گاهي خوردن برخي غذاها مد مي شود.
جامعه شناس ديگري معتقد است: هر پديده اي كه در جامعه مورد استقبال قرار گيرد نوعي مد است.
با وجود گستردگي تعريف مد و بي حد و مرز بودن آن، آيا مد پديده اي ناپسند و مدگرايي رفتاري نامعقول است؟
مسلما هراتفاق و حركتي كه به پيشرفت فرد و گسترش ديدگاه هاي او كمك كند، خوب ، مفيد و پسنديده است.
اما افراط در مدگرايي هم مانند هر نوع افراط گري ديگري عاقبت خوشي ندارد، رفتارهاي افراطي مدگرايانه اخير نيز باعث احياي طرح مبارزه با بدحجابي شده است.
دكتر قرايي معتقد است براي حل شرايط فعلي بايد راهكار مناسب پيدا كنيم. ما بايد جوانان را با سلاح آگاهي، دانش، علم گرايي و فرهنگ گرايي مجهز كنيم درغير اين صورت هر واكنشي مانند آب در هاون كوبيدن است.
اين استاد دانشگاه مي گويد: جوان وقتي خود را نمي بازد كه خود و مملكتش را صاحب هويت و تاريخ بداند و باور كند.