اديب وحداني-در علاقه اي كه مردم براي شيخ الرئيس بوعلي سينا قايلند هيچ شكي نيست و همه اين خبر كه ۲۰ عنوان كتاب از آثار و مقاله هاي فارسي بوعلي سينا كه حداقل ۵۰ سال از تجديد چاپ آنها گذشته به انضمام متن فارسي كتاب شفاي ايشان (در ۴۰ جلد) چاپ مي  شود، براي همه خوشحال كننده است. دبير كنگره بوعلي سينا مي گويد: «برگزاري اين كنگره در جلسه ۲۴ بهمن ۱۳۸۲از سوي هيات دولت به عنوان يك مصوبه به تصويب رسيد. اين كنگره بر اساس تصميم هيات دولت به صورت بين المللي برگزار مي  شود.»
خبرهاي كنگره هاي دولتي دقيقا تعدادي سوال را به صورت طبيعي به ذهن متبادر مي  كند، چرا كه در سرتاسر دنيا استانداردهايي براي برگزاري كنگره ها درباره يك موضوع تعريف شده اند كه با توجه به تجربه  برگزاري جلسه ها و نشست ها از سوي طرفداران آن فرد يا واقعه تعيين مي  شوند.
بحث را با ذكر يك مثال ساده تر كنيم. چند سال بعد از چاپ كتاب درخشان لوييس كارول به اسم «آليس در سرزمين عجايب»، انجمن هاي كارول شناسي و آليس شناسي حتي در زمان زندگي او تشكيل شد.
دولت هاي موفق با استفاده از تجربه هاي درست تشكل هاي غير دولتي، وقتي كاردولتي را پي مي گيرند كه بتوانند به خواست مردم و طبق تجربه آنها، با استفاده از اختيارات وامكاناتي كه مردم در اختيار آنها قرار داده اند يك كنگره بهتر را برگزار كنند.
اما وقتي مديريت هاي پراكنده، كنگره ها را برگزار مي      كنند نتيجه قابل حدس زدن مي      شود و سوال هايي پيش مي      آيد كه جواب هايشان در متن همان خبر موجود است. مثلا مي      شود پرسيد چند مقاله براي ارايه در اين كنگره دريافت شده است كه جواب مي      شود ۲۰۵ عدد كم نيست؟ سوال دوم اين است كه چند مقاله از اين معدود نوشته ها در كنگره پذيرفته شدند كه رقم بسيار بالاي ۱۵۰ مقاله به دست مي  آيد؟ آيا اين دو عدد نشان دهنده ساده گيري در پذيرفتن مقاله هاي وارده نيست؟ بعد مي      شود پرسيد محورهاي كنگره چيستند و پاسخ گرفت «نشست ها در چهار موضوع خلاصه مي    شود؛ فلسفه و حكمت، طب و علوم طبيعي، تاريخ و جامعه شناسي ايران». اينكه شيخ الرئيس چقدر در جامعه شناسي ايران كار انجام داده است و چقدر بررسي هاي جامعه شناسانه اش را در زمينه هاي ديگري انجام داده با توجه به محورهاي نشست ها قابل توجه است و اميدواريم در آخر كنگره معلوم شود كه استفاده از يك عبارت در عناوين به معني طراحي دقيق طبقه بندي قسمت هاي كنگره بوده است و نه از سر نبود شناخت نسبت به علم جامعه شناسي. فقط از باب ياد آوري ذكر شود كه جامعه شناسي به معني طراحي و اجراي رويكرد و روش علمي - در موضوعات اين علم است و ايضا به همين شكل علومي مثل فلسفه، طب و تاريخ هم وقتي علم محسوب مي  شوند كه رويكرد و روش علمي برخورد با آنها مورد بررسي قرار گيرد. روش دعوت از انديشمندان براي حضور در كنگره بوعلي سينا را هم بخوانيد: «سال گذشته دو مرحله فراخوان علمي كه به همه مراكز علمي تحقيقاتي كشور ارسال شد، و دانشمندان خارجي هم چنين دعوت شده اند: دانشمنداني را از ۲۵ كشور دعوت كرده ايم كه اغلب بوعلي شناس هستند و تاكنون تعداد ۳۸ نفر از آنها اعلام آمادگي كرده اند كه در كنگره شركت كنند.»
البته مسوولان كنگره ها بايد آمار ارايه كنند و ۳۸ نفر هم كم تعدادي نيستند اما به لغت «اغلب» هم در جمله قبل توجه كرديد؟ به نظر مي رسد كه آمار شركت كننده ها اميدوار كننده است. اما امان از آن لغت «اغلب»!
چنين كنگره اي چه شركت كننده هايي خواهد داشت؟ «شخصيت هاي علمي داخلي از جمله روساي فرهنگستان ها، بنيادهاي علمي داخلي، روساي دانشگاه ها، مقامات علمي- فرهنگي كشور، وزرا و معاونان آنها و برخي مقامات رده اول و دوم كشور در مراسم افتتاحيه حضور خواهند داشت.» مسلما مقامات تاثيرگذار دولتي مي توانند براي چنين كنگره هايي امكانات و امتيازات فراواني تهيه كنند تا به دستاوردهايي از اين قبيل برسند:«اميدواريم كنگره بين المللي بوعلي سينا زمينه ساز مناسبي براي ايجاد بنياد بوعلي سينا، به عنوان مركزي براي پژوهشگران، فرهيختگان و علاقه مندان باشد تا در زمينه شناخت بوعلي سينا، اقدامات مناسب وشايسته اي انجام شود» و چاپ ترجمه فارسي كتاب شفا در ۴۰ جلد يكي از اين اتفاقات است. در اهميت كتابي مانند شفا هيچ حرفي نيست، چرا كه اين كتاب از جمله متون علمي معتبر توليد ايران است و اهميت چاپ تصحيح هاي درست جديد از كتاب هاي كهن چيزي نيست كه نياز به تذكر داشته باشد. اما در حاليكه كتبي مانند تفسير قرآن كريم سورآبادي يا تاريخ بيهقي با قيمت هاي گزاف و دور از دسترس در بازار يافت مي    شوند، ترجمه سفارشي چنين كتاب پر حجمي (كه به گفته دبيركنگره مقدمات ترجمه و تصحيح آن تازه فراهم شده) چه توجيهي دارد و چه اميدي است كه چاپ سرسري آن به بازار نيايد يا به مسوولان اهدا نشود. واژه سرسري از آن روبه كار برده شد كه اگر لازم باشد كتاب به سرعت چاپ شود، اشتباهاتي غير قابل اجتناب  نيز وجود خواهند داشت و... عشق و بودجه و همت و زمان براي چنين كتاب هايي لازم است، نه فرمايش. براي چاپ كتابي به اين اهميت با توجه به احترام و علاقه اي كه در مردم به اين چهره شاخص فرهنگي وجود دارد، فقط قدري مديريت لازم است. براي خاتمه مقاله سراغ تكه اي از كتاب لوييس كارول برويم كه آليس از يك گربه چشايري (گربه اي كه ظاهرش شبيه حالت صورت بشر در حال لبخند زدن است) مي  پرسد و اين طور جواب مي  گيرد:
-مي  توانيد به من بگوييد به كدام طرف بروم؟
- كاملا بستگي دارد كجا بخواهيد برويد.
- جايش فرق نمي  كند.
- پس مسيرش هم فرق نمي  كند.

پاپ ژان پل، يكشنبه گذشته زيارت خود از زيارتگاه معجزه (ميركل شراين) كليساي رومن كاتوليك واقع در شهر لورد فرانسه را به دليل احساس خستگي مفرط نيمه كاره رها كرد و با پروازي اختصاصي به واتيكان بازگشت.
وي در سفر خود به اين شهر جنوب غربي فرانسه، بنا داشت تا همچنين در گروتو، جايي كه گفته مي شود مريم مقدس در سال ۱۸۵۸ در آن ظهور يافت، به ايراد سخنراني مذهبي بپردازد ولي ضعف قواي جسمي و خستگي، وي را از اين امر بازداشت.
آئين بلند بالاي طواف زائران شمع به دست پيرامون زيارتگاه معجزه كه قرار بود به رهبري پاپ صورت گيرد، در نهايت به خطابه اي مختصر خلاصه شد و پايان يافت. پاپ كه با پاركينسون، دست و پنجه نرم مي كند حتي نتوانست همين نطق كوتاه را به طور كامل ادا كند. به جاي او يك كاردينال فرانسوي متن نطق را به اين شرح خواند:
امروز، من با شما بودن را در ميانه درد و رنج جسماني سهيم شده ام هرچند، اين درد دليلي بر كوتاهي و غفلت از شكر نعمات بي پايان خداوند در گستره گيتي نيست.
هرسال، در حدود ۶ ميليون زائر رهسپار شهر لورد مي شوند. بسياري از آنان، بيماران و ناتواناني هستند كه به انتظار معجزه و شفا، جرعه اي از آب مقدس كليساي رومن كاتوليك مي نوشند. اين كليسا كه هرگونه شفاي ناگهاني را به تمام دنيا مخابره مي كند،تاكنون ۶۶ مورد معجزه را تاييد و گزارش كرده است.
روز يكشنبه نيز، افزون بر ۳۰۰ هزار نفر از زائران در اين مكان حضور يافتند تا ضمن اداي مراسم مذهبي، ديداري هم با پاپ داشته باشند. مقامات محلي شهر لورد گزارش دادند اين ازدحام چندين كيلومتر ترافيك و راهبندان را سبب شد كه تا ميانه هاي شب نيز ادامه داشت. از ديگر سو، اعمال تدابير امنيتي براي حفاظت از جان پاپ بر شلوغي و ترافيك شهر افزوده بود. اين سفر، يكصد و چهارمين مسافرت خارجي پاپ و دومين سفرش به لورد به شمار مي رود. وي پيش از اين يكبار در سال ۱۹۸۳ به لورد سفر كرده بود.
از ديگر نكته هاي جالب مراسم روز يكشنبه بايد به حضور ژاك شيراك، رئيس جمهوري فرانسه اشاره كرد. وي پيرامون توانايي كليسا در هدايت دولت هاي سكولار و اصلاح زندگي بشري سخناني ايراد كرد. اصرار شيراك بر گسترش و اشاعه مذهب ميان دول و ملل، در حالي صورت مي گيرد كه امسال، وي قانوني را مبني بر ممنوعيت حجاب و ديگر پوشش هاي مذهبي در مدارس تصويب كرد. همين امر بود كه روابط واتيكان و فرانسه را قدري مختل كرد و شيراك را بر آن داشت تا مقابل پاپ، مانوري نمادين از مذهب طلبي اش برپا كند.
شيراك كه مخالفتش با جنگ آمريكا در عراق، به نوعي بازگوي نارضايتي شخص پاپ هم بود، در عين حال حضور در لورد را براي بهبود روابط با واتيكان منكر شد و از ميهمانش به عنوان زائري خستگي ناپذير، مردي صلح طلب و رهبري جهاني نام برد.

خبر عجيب اين بود كه چند شبكه تلويزيوني اسپانيايي زبان در كاليفرنيا دست به رقابتي هيجان انگيز اما ضد بشري زده اند. چيزي كه فقط مخصوص اينجاست . متن خبري كه دني الضمن خبرنگار CNN با صدايي شگفت زده براي بينندگان قرائت كرد اين بود:
شبكه هاي تلويزيوني اسپانيايي در تلاش براي افزايش بينندگان خود مسابقات عجيبي بين مهاجران به ويژه مهاجران غير قانوني كه آرزوي دريافت كارت سبز و اقامت در آمريكا را دارند برگزار مي كنند. شركت كنندگان براي كسب پيروزي و دريافت مشاوره رايگان حقوقي براي دريافت تابعيت و كارت سبز ناگزير مي شوند غذاهاي نفرت انگيزي بخورند يا در حركات نمايشي مخاطره آميز شركت كنند. شركت كنندگان در اين مسابقات تلويزيوني به اميد دريافت كارت سبز به خوردن كرم ، سوسك، عقرب ، روده خوك و جنين سگ مبادرت يا در عمليات نمايشي همچون فرود از صخره، پريدن از روي كاميون در حال حركت روي كاميون ديگر و مبارزه با سگ هاي مهاجم تن مي دهند.
پخش اين مسابقات تلويزيوني در ۴ شهر ايالت كاليفرنيا بااستقبال زيادي رو به رو شده است و در شهر لس آنجلس هر هفته بيش از يك ميليون نفر اين برنامه ها را تماشا مي كنند.
خوزه الكالا مي گويد:« گرين كارت لعنتي» وادار مي كند. «چاره ديگري ندارم.» و داخل قفس سگ ها مي رود تا بينندگان از تماشاي اين برنامه جذاب لبخند بزنند و رفقا و بستگان را صدا كنند.
يك رئيس شبكه ESM مي گويد ما به هيچ وجه شركت كنندگان در اين مسابقات را فريب نمي دهيم و به آنها نمي گوييم كه اگر از عهده اين گونه كارها براييد براي شما كارت سبزتهيه خواهيم كرد.
وي مي گويد به شركت كنندگان و برندگان اين مسابقات مي گوييم كه خدمات ارزنده اي به صورت رايگان براي دريافت كارت سبز به شماعرضه خواهيم كرد!
در عين حال اداره مهاجرت آمريكا در واكنش به اين برنامه هاي تلويزيوني بيانيه اي منتشر و در آن تصريح كرده است.
تعدادعقرب هايي كه مي خوريد متضمن گرين كارت نيست!

دوباره آناكوندا
شايد فيلم آناكوندا از سال ۱۹۹۷ در يادتان مانده باشد. آنها كه به سينما نگاه جدي تري دارند آن را به خاطر جان ويت و آنها كه سينما را به ديده سرگرمي مي نگرند به خاطر جنيفرلوپز به ياد دارند. به هر حال ادامه اي بر داستان آناكوندا به نام «آناكوندا: شكار اركيده سرخ» ساخته شده و بنا است از ۲۷ آگوست در سينماهاي آمريكا به اكران گذاشته شود. در اين فيلم، هيچ يك از بازيگران قسمت قبلي حضور ندارند و به جاي آنها يوجين بيرد، موريس چسنات، پيتر كرتيس و جاني مسنر بازي كرده اند. آناكونداي جديد را دوايت ليتل كارگرداني كرده و كمپاني اسكرين گمز توزيع آن را عهده دار شده است.
قهرمانان چيني 
قهرمان، ساخته ژانگ ييمو كه نامزد دريافت جايزه اسكار هم شده، سرانجام توانست خود را به پرده سينماهاي ايالات متحده برساند. اين محصول سال ۲۰۰۲ چين، با بهره گيري از امروزي هايي چون جت لي، مگي چيونگ، توني ليونگ چيو واي، چن دائومينگ و ژانگ زيئي توانست در معرفي فرهنگ اساطيري، عرفاني و رزمي سرزمين چين زيبا جلوه كند. داستان به درگيري هاي پراكنده اقوام چيني در زمان تقسيم كشور به ۷ پادشاهي مختلف مي پردازد.
قهرمان از ۲۷ آگوست به اكران گذاشته خواهد شد. كمپاني ميراماكس توزيع آن را عهده دار شده است.
مظنون صفر
جديدترين فيلم الياس مرهايج با عنوان مظنون صفر نيز از جمله فيلم هاي گنجانده شده در فهرست اكران اواسط تابستان است. مظنون صفربا حضور بن كينگزلي، هري جي. لينكس، آرون اكهارت و كاري آن موس داستان يك مامور اف.بي .آي (اكهارت) را روايت مي كند كه در پي ناشيگري و ناكارآمدي باعث آزادي يكي از بدنام ترين جنايتكاران منطقه اكلاهما از زندان شده و به همين دليل مغضوب همكاران خود واقع شده است. اكنون وي قصد دارد از خود اعاده حيثيت كند، پس به سراغ جنايتكار مي رود تا تحقيقات را از سر بگيرد. توزيع فيلم را پارامونت پيكچرز بر عهده گرفته است.
نوبت چيني ها است 
چيني ها در ماه سپتامبر (شهريور) علاوه بر قهرمان، فيلم ديگري نيز براي نشان دادن به آمريكايي ها دارند. «جنگجويان آسمان و زمين»، يك اكشن چيني با مايه هاي درام و محصول ۲۰۰۴ است كه توسط هي پينگ كارگرداني شده و از آخر آگوست (حدود دو هفته ديگر) به اكران درخواهد آمد.
اين فيلم ۱۱۹ دقيقه اي كه از حضور بازيگراني چون جيانگ ون، وانگ ژوكي، كيچي ناكاي، ژائووي و هاسي باگن بهره مي برد در حقيقت تركيبي است از سينماي سنتي چين و وسترن هاي اسپاگتي. داستان در ناحيه اي از جاده ابريشم- شاهراه تاريخي در تجارت شرق و غرب- مي گذرد و روي دو قهرمان متمركز است: تانگ داينستي از مخالفان امپراتور و بوچرلي، سربازي كه به واسطه خوش خدمتي ارتقاي درجه يافته. لي پس از ۲۰ سال خدمت در منطقه اي دور افتاده از سرزمين چين، قصد بازگشت به خانه را دارد، اما براي تكميل خدمت خود بايد داينستي را رديابي و شكار كند...