شنبه ۷ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۸۰
خبرسازان
Front Page

همه آنچه كه مي خواهيد درباره تكاوران انگليسي بدانيد، از شكنجه تا تاريخچه
تكاورهاي حافظ امنيت المپيك
014424.jpg
در ارديبهشت ۱۳۵۹ سفارت ايران در لندن به اشغال گروگان گيراني وابسته به جبهه انقلا بي دموكراتيك آزادي عربستان در آمد.نيروهاي SASتمام ۲۴ گروگان ايراني را آزاد كردند.
نادر شاكرين-اين روزها كه بازي هاي المپيك آتن هزاران تماشاچي و ورزشكار را به يونان كشانده، احتمال وقوع حملات القاعده به آتن افزايش يافته است. به همين خاطر يك گروه ۶ نفري از SAS يك ماه قبل وارد آتن شد تا نيروي زميني و دريايي يونان را براي مقابله با اين تهديد آموزش دهد. اين گروه و يك تيم ۶ نفره ديگر از تكاوران دريايي (SBS) زيرنظر ركن ۶، يعني اداره ضد جاسوسي ارتش انگليس(۶ (MI مستقر در سفارت بريتانيا در آتن كنترل مي شوند. يكي از مهمترين ماموريت هاي اين نيروها تامين امنيت كشتي مسافربري كوئين ماري ۲ و ۸ كشتي ديگر در بندر پيرائوس است كه وظيفه جابجايي ۱۵ هزار علاقه مند بازي هاي المپيك را برعهده دارند. تكاوران SAS تا پايان مسابقات در يونان باقي مي مانند.
اگر اين پرسش در ذهنتان آمده كه چه طور تيم انگليسي براي كاري به اين بااهميتي انتخاب شده اند و آنها چه كساني هستند، اين مقاله را به دقت بخوانيد.
فيلم هاي هيجاني و پر زد و خورد جنگي طرفداران زيادي در ميان جوانان و برخي بزرگترها دارد. محور اصلي داستان اين آثار يك يا چند نفر است كه هريك به تنهايي از پس ده ها نفر برمي آيند و چند نفر، تاسيساتي را كه تحت محافظت شديد است اشغال مي كنند. اين درست است كه در فيلم هاي مربوط به نيروهاي ويژه اغراق و جلوه هاي ويژه نقشي اساسي در توصيف حادثه ها و نمايش درگيري ها دارد اما درواقع توانايي هاي نيروهاي ويژه چيزي بالاتر از حد تصور افرادي است كه تابه حال با اين نيروها برخوردي نداشته اند. در تمام دنيا نيروهاي ويژه ازبين نمونه ترين افراد كادر نظامي و به صورت داوطلبانه انتخاب مي شوند. عضويت در اين نيروها افتخاري است كه نصيب كمتر كسي مي شود چون به طور متوسط از بين هر ۱۰۰ متقاضي فقط ۵ نفر موفق به سپري كردن دوره آزمايشي و آموزشي مي شوند. بنابراين افراد نيروهاي ويژه گل سرسبد ارتش هاي دنيا محسوب مي شوند و هزينه اي كه براي آموزش و تجهيزات هريك از اين افراد اختصاص مي گيرد، صدها برابر يك سرباز معمولي است. كشته شدن يك نفر از كادر اين نيروها معادل ازبين رفتن يك گروهان مجهز و كارآمد است. پس اينكه يك تكاور (كماندو) بتواند به تنهايي از پس ده ها نفر برآيد چيز غيرمنطقي  نيست. تفاوت يك تكاور با يك سرباز خوب اين است كه مي تواند به سرعت تصميم بگيرد. توانايي هاي بالاي رزمي و آمادگي جسماني بسيار زيادي دارد. سرويس ويژه هوايي بريتانيا (SAS) يكي از واحدهاي پيشگام در زمينه عمليات ويژه است. سابقه اين هنگ به جنگ جهاني دوم و به زماني برمي گردد كه ژنرال رومل (روباه صحرا) فرمانده نيروي نازي در شمال آفريقا با زيركي خاصي در برابر نفوذ نيروهاي متفقين مقاومت مي كرد. نيروهاي SAS به فرماندهي كاپيتان ديويد استرلينگ شكل گرفت و در اولين عمليات، دو گروه تكاور در حمله اي به دو فرودگاه موفق شدند ۶۱ هواپيما را منهدم كنند. اين پيروزي موجب از كار افتادن شبكه حمل و نقل (لجستيك) ژنرال رومل شد. در اواخر جنگ هم درعملياتي به نام هونداسميت ۱۴۴ عضو SAS با چتر به همراه تجهيزات نظامي در پشت خطوط دشمن فرود آمدند، نتيجه اين عمليات به جا ماندن ۷۷۳۳ كشته و زخمي آلماني، به اسارت درآمدن ۴۷۸۴ نظامي و انهدام يا به غنيمت گرفتن ۷۰۰ وسيله نقليه بود. ديويد استرلينگ به خاطر ايجاد گسترش SAS در سال ۱۹۹۰ به مقام شواليه نائل شد و چند سال بعد كه در سن ۷۴ سالگي فوت كرد، نام «شبح بزرگ» را به عنوان لقب غيررسمي به گور برد. هنگ SAS كه بخشي از لشگر ۲۲ هوابرد انگليس است از ۴ دسته تشكيل شده؛ قايقي، هوايي، موتوري و كوهنوردي. تخصص اصلي افراد رسته قايقي، عمليات آبهاست. آنها همگي استادان غواصي هستند و به خوبي مي دانند چگونه زير آب جهت يابي كنند زيرا در طول دوره آموزش تخصصي خود به مدت يك هفته هرشب زير آب تمرين كرده اند و مسافتي ۵۰ كيلومتري را در فضايي كاملا تاريك فقط به كمك نقشه طي كرده اند. تمامي اين افراد كار با مواد منفجره و جزئيات تخريب زير آب را بلد هستند و مي توانند كشتي در حال حركت را متوقف كنند، پلي را نابود سازند و يك سكوي نفتي را منهدم كنند. وسيله نقليه انفرادي رسته قايقي، كاياكي (قايق يك نفره) است كه از زمان جنگ جهاني دوم مورد استفاده قرار مي گرفته است. دراين رسته تمريناتي چون پرش با چتر در دريا و مخابرات انجام مي شود. يكي از مهمترين قابليت هاي اين افراد اين است كه در دوران آموزشي يك هفته روزي ۶ ساعت در آب هاي منجمد شمال اسكاتلند شنا كرده اند. بدنشان به آب و هواي صفر تا ۵۰ درجه عادت دارد. اين ويژگي موجب شد افراد رسته قايقي SAS در دوران جنگ كوزوو به مدت ۲۸ ساعت در رودخانه اي بسيار سرد بايستند و افراد غيرنظامي را از يك سو به سمت ديگر ببرند. در رسته هوايي، تمامي افراد استاد چتربازي و سقوط آزاد (HALO) هستند. در دوران آموزشي اين افراد از ارتفاع ۱۲ هزار پايي شروع به چتربازي مي كنند و رفته رفته اين ارتفاع تا ۲۵ هزار پا افزايش مي يابد. كار اين رسته خطرناك ترين كاري است كه افراد نظامي انجام مي دهند، زيرا پس از خروج از هواپيما تنها پس از ۱۲ ثانيه و طي مسافتي ۲ هزار پايي سرعت چتربازان به ۱۹۲ كيلومتر در ساعت مي رسد. براي اينكه بفهميد چه فشاري بر بدن اين چتربازان وارد مي شود، يك بار كه سوار ماشيني شديد وقتي سرعت ماشين به ۹۰ كيلومتر در ساعت رسيد، دست خود را از پنجره بيرون آوريد و فشار باد را به كف دست تجربه كنيد. حال اگر سرعت به ۱۹۲ كيلومتر در ساعت برسد تمام بدن شما چه فشاري را تحمل خواهد كرد؟! تازه كار از اين هم مشكل تر است زيرا افراد SAS با تجهيزاتي سنگين كه بين پاهاي خود قرار مي   دهند چتربازي مي   كنند. كوچكترين غفلتي نتيجه اي جز مرگ به دنبال نخواهد داشت. رسته موتوري، رسته تعميركاران و رانندگان حرفه اي است. افرادي كه مي   توانند در شرايط بسيار زجرآور روحي بر روي موتور خودروها تعميرات اساسي انجام دهند. وسيله نقليه اصلي اين رسته «پلنگ صورتي»! است. خودروي لندرور۱۱۰ S كه سقف ندارد و به جاي آن به سلاح هاي مختلفي مجهز است. ماموريت اين رسته تحرك سريع در پشت خطوط دشمن و وارد آوردن خسارات زياد به نيروهاي متخاصم است (عمليات واكنش سريع) در جنگ توفان صحرا (عراق) افراد اين رسته بسيار فعال بودند و يك نفر از اعضاي خود را در عمليات تعقيب و گريز از دست دادند. آخرين رسته، كوهنوردي است كه محل خدمت صخره نورداني ورزيده است. تمامي اين افراد قادرند ساعت هاي متمادي در كوه راهپيمايي كنند و در شرايط برفي اسكي به پا كنند و به اين طرف و آن طرف بروند. خب! شايد فكر كنيد كه به سر كردن كلاه بره (كجSAS( براي سربازان داوطلب انگليسي راحت است. مسلما همين طور است، البته پس از اينكه در يك دوره ۵/۳ ماهه بارها مرگ را به چشم ديدند. اولين مرحله آموزش و آزمايش عبارتست از آمادگي جسماني و جهت يابي. اين دوره كه در ويلز جنوبي برگزار مي شود براي درجه داران ۴ هفته و براي افسران ۳ هفته است.
اولين تمرين، آمادگي جسماني استاندارد براي نبرد (SBF) است، يعني سربازان بايد مسافتي ۵/۲ كيلومتري را در كمتر از ۱۳ دقيقه بدوند. در روزهاي بعدي اين زمان به ۵/۱۱ دقيقه مي رسد. هفته دوم عبارتست از راهپيمايي از ۲۵ تا ۶۰ كيلومتر با كوله پشتي به وزن ۳۰ كيلوگرم در مسيري كوهستاني كه هر روز صبح از ساعت ۴ صبح تا ۵/۱۰ شب ادامه مي يابد. اين تنها تمريني است كه براي هفته سوم افراد بايد تمام منطقه اي را در نقشه اي كه در دست دارند بدوند و تنها وسيله جهت يابي يك قطب نما است. هفته آخر، زمان آزمايش است، زيرا سربازان بايد مسير كوهستاني ۶۰ كيلومتري را كمتر از ۲۰ ساعت طي كنند و هر روز ركورد خود را بهبود دهند. اشخاص كه بتوانند اين دوره را با پيروزي بگذرانند وارد مرحله دوم مي شوند، يعني تمرين در جنگل. اين افراد به مدت ۶ هفته بدون اينكه حق اصلاح و استحمام داشته باشند، در گروه هاي۴ نفره از صبح تا شب در جنگل گشت مي زنند و باتاكتيك هاي رزم در جنگل آشنا مي شوند. كار با اسلحه هاي مختلف، مخابرات، تخريب (كار با مواد منفجره) و آماده كردن زمين براي فرود هواپيما از جمله تمريناتي است كه در اين مدت انجام مي شود. براي ورود در SAS به هيچ آزمون روانشناختي نياز نيست زيرا ۶ هفته زندگي در جنگل هاي برونئي همه چيز را مشخص مي كند.
اما آخرين خواني كه بايد متقاضيان از آن عبور كنند حفظ بقا در جنگ است. سربازان در ۳ هفته مي  آموزند چگونه در شرايط جنگي فرار كند و مخفي شوند. آنها با روش هاي مختلف بازجويي و شكنجه آشنا مي شوند و به جهت يابي خود بهبود مي بخشند. همه اين ۲۱ روز براي اين است كه هر فردي به صورت انفرادي بتواند يك هفته از دست شكارچيان انسان و سگ ها فرار كند و زنده بماند. آنها تنها با يك كت بلند خيس در هواي سرد و منطقه اي جنگي رها مي شوند. هركسي در اين مدت دستگير شود مورد بازجويي و شكنجه قرار مي گيرد. شكنجه اي كه افراد شكست خورده بايد تحمل كنند عبارتست از ۴۸ ساعت آويزان بودن، البته به شكل سروته، شست وشوي مغز با صداهاي گوش خراش و كتك خوردن، تنها چيزي كه اين افراد در بازجويي ها مي توانند به زبان آورند نام، درجه، شماره و سال تولد است. عبور از اين مرحله يعني پايان آزمايش. البته دوره هاي آموزشي پس از ورود به رسته هاي چهارگانه ادامه مي يابد.
مسابقه فعاليت ضدتروريستي SAS به سال ۱۹۶۶ باز مي گردد. از آن سال به بعد افراد گردان هاي ۲۱ و ۲۳ براي ماموريت هاي ضدتروريستي و محافظت شخصي تربيت شدند. پس از حمله تروريستي مونيخ در سال ۱۹۷۲ اين دو گردان مسووليت مقابله با عمليات خرابكارانه را در اروپا به عهده گرفتند. هر يك از اين گردان ها از سال ۱۹۹۴ در قالب سه گروهان فعاليت كردند و هم اكنون مسووليت آموزش پليس محافظت شخصيت ها از نزديك (CPP) و گارد سلطنتي با SAS است. اين افراد در زمان صلح به شكار جنايتكاران جنگي مي پردازند همانطور كه در كوزوو، افغانستان و عراق چنين كردند. همچنين برخي افراد SAS به عنوان سربازان حافظ صلح در سازمان ملل خدمت مي كنند.

بوش به دنبال راي سنتي
014430.jpg
در گذشته نه چندان دور رسم بود كه مي  گفتند «خون افرادي كه از يك خانواده سلطنتي برآمده اند آبي است» و البته اين حرف در انگليس زده مي  شد كه از مهدهاي انواع خرافات است و تازگي ها يك نفر طالع بين مدعي شده كه چون سناتور جان كري هم قدري از اين خون را به ارث برده، بيشترين احتمال رياست جمهوري آمريكا را دارد و مطابق معمول حرف طالع بين قضيه چندان هم غلط از آب در نخواهد آمد، چرا كه اگر كري رئيس جمهور نشود، همه، حرف هاي اين طالع بين را فراموش خواهند كرد و اگر رئيس جمهور بشود (كه به دليل كاملا محدود بودن تعداد نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري آمريكا- فقط دو نامزد اصلي- اين احتمال اصلا بعيد نيست)جناب طالع بين چند نفر مشتري ديگر را پيدا مي كند.
اما البته خبر، نه درباره طالع بيني است و نه درباره كري به تنهايي. اصل خبر اين است كه جورج بوش- رئيس جمهوري فعلي آمريكا- در روش هاي خود براي جمع كردن آراي مردم تغييراتي را اعمال كرده كه از سوي تحليل گران سياسي به عنوان تغيير استراتژي تعبير شده است. مفسران سياسي به اين باور رسيده اند كه بوش به جاي جست وجوي راي افرادي كه هنوز درباره رئيس جمهور آينده آمريكا در انتخابات رياست جمهوري پيش رو تصميم نگرفته اند، به سراغ كساني رفته است كه به طور سنتي به دليل علاقه اي كه به حزب دموكرات دارند به جورج بوش راي نمي  دهند. در سوي ديگر انتخابات رياست جمهوري طبعا جان كري ايستاده كه با مشكلات فراواني در تبليغات انتخابات رياست جمهوري آمريكا مواجه شده است. جان كري به قول باب دال (رقيب كلينتون در انتخابات قبلي) دچار مخصمه فراواني شده است، چرا كه تمام افرادي كه سابقه جنگي جان كري را زير سوال مي برند مي  توانند جمهوريخواه هاي دروغگو باشند. مي دانيم كه كري مدال هاي شجاعتش را به خاطر زخم هايي كه در جنگ ويتنام برداشته دريافت نكرده است. آتش مخالفت سربازان باقي مانده  از جنگ ويتنام با جان كري به نحوي بالا گرفته است كه يك مقام نزديك به ستاد تبليغاتي جان كري، موقعيت كنوني او را دشوار و به احتمال زياد تحت تاثير كمك هاي جبهه مخالف (جورج دبليو بوش) ارزيابي كرد. او به نيويورك تايمز گفت: «شما وقتي به بيان سوابق يك فرد مي پردازيد، توقع مرور بيوگرافي او را داريد. اما اينكه هر روز و در بسياري از رسانه ها، انگشت روي يك نقطه ابهام بر انگيز زندگي آن فرد گذاشته شود، برخي شائبه ها را تقويت مي كند.» البته همان طور كه قبل از اين در صفحه خبرسازان خوانديد آشي كه فعلا صداي طرفداران جان كري را درآورده ، در واقع توسط همين ستاد تبليغاتي پخته شده بود، چرا كه جلسه اي در حمايت از كري برگزار نشد كه در آن به نحوي به سابقه دردناك جنگي وي در ويتنام (كه شامل شليك به غيرنظاميان هم مي شد) اشاره نشود.

ساختار سازمان سيا تغيير مي كند؟
تقريبا هيچ كس نمي تواند با سازمان هاي امنيتي شوخي كند، چرا كه لاجرم پشيمان مي شود، اما كارهايي از قبيل ايجاد تغييرات ساختاري در سازمان سياي آمريكا از آن حرف هاي غريب در دنياست. روزنامه هاي انگليسي زبان روز دوشنبه گزارش دادند كه رئيس كميسيون امنيت ملي سناي آمريكا به اتفاق هشت نماينده ديگر عضو اين كميسيون دست اندركار ايجاد تغييرات اساسي در اين سازما ن اند تا حتي بيش از آنچه كه پس از ۱۱ سپتامبر رخ داد، بتوانند سازمان سيا را قدرتمند سازند. بر اساس اين طرح جديد، سازمان سيا به سه قسمت مجزا تقسيم مي شود، اما با سازمان هاي امنيتي ديگر، مثلا اداره اطلاعات پنتاگون (NSA) ادغام مي شود و زير نظر يك مدير ملي اداره خواهد شد. در حاليكه هفته گذشته خبر بركناري جورج تنت از رياست سازمان سيا و انتصاب مدير جديدي به جاي وي شنيده شد، اعمال اين تغييرات جديد را مي توان قسمتي از برنامه اي بلند مدت براي بهبود وضعيت امنيتي سيا ارزيابي كرد، چرا كه با توجه به حجم بالاي عمليات هاي ضد آمريكايي در عراق (كه رقم بسيار بالاي ۴۹ عمليات در روز را به گزارش لس آنجلس تايمز در بعضي روزها شامل مي  شود و ۳۰ درصد آن فقط در بغداد انجام مي  گيرد) اصلاح ساختاري اين سازمان جزو ضرورت هاي سناي آمريكا بر شمرده مي  شود. به نوشته واشنگتن پست و نيويورك تايمز يك كارشناس امنيتي عالي رتبه كه مايل به افشاي نام خود نبود، درباره اين طرح پيشنهادي به اين شرح اظهار نظر كرد: «اين طرح نا كاراست و به جاي يكسان سازي رويه هاي اطلاعاتي به واپاشي سازمان ها مي  انجامد.»

مولن روژ
فرهاد فرجاد
014433.jpg

بازسازي هيولاها
برادران وايانس قصد دارند مجموعه تلويزيوني هيولاها را با پروژه اي عظيم و پرخرج بازسازي كنند. كينن ايوري، شاون و مارلون وايانس- پسرهايي كه اولين نسخه از «فيلم ترسناك» را ساختند - مشغول برنامه ريزي براي بازسازي اين مجموعه كلاسيك دهه شصتي هستند. داستان، حول خانواده اي ازهيولاها مي چرخد و قرار است براساس ذائقه و خواست تماشاگران امروزي، به روز شوند. برادران وايانس در عين حال اعلام كرده اند كه فيلمنامه نويسي، تهيه كنندگي و كارگرداني پروژه را به عهده مي گيرند و در سريال بازي نخواهند كرد. خبر بازسازي اين مجموعه درحالي اعلام شده كه كمپاني يونيورسال هوم اينترتينمنت مشغول توزيع نخستين سري از DVD سريال يادشده است.
014436.jpg

پولاك هم سوژه سينما شد
هاليوود نيم نگاهي به كتاب «به پولاك ها اهميت ندهيد: يك رمان درباره راك اند رول» اثر نيل پولاك انداخته تا سوژه ديگري را از دنياي راك وام بگيرد. اين كتاب،  داستاني كميك درباره خود نيل پولاك است. منتقد خود ويرانگر موسيقي كه در بخش هايي از تاريخ راك، نقشي اساسي ايفا كرده است.
بيل گوبر، مدير اجرايي يك استوديو فيلمسازي حقوق اين كتاب را براي تبديل به فيلمنامه خريده و گفته است: اين پروژه مي تواند پاسخ صنعت موسيقي به فيلم”Zelig” اثر وودي آلن باشد.
014427.jpg

فهرست فيلم هاي جشنواره تورنتو اعلام شد
جشنواره بين المللي تورنتو فهرست ۳۲۸ فيلم امسال خود را اعلام كرد. در اين جشنواره كه از نهم سپتامبر با نمايش فيلم «جوليا بودن» اثر ايستوان زابو (با شركت آنت بنينگ) آغاز مي شود و هجدهم سپتامبر با فيلم «جيمي گليك در لالاوود» (با شركت مارتين شورت) پايان مي پذيرد، يكصد فيلم پيش اكران جهاني و ۸۱ فيلم پيش اكران آمريكاي شمالي را از سر خواهند گذراند.
از ميان ۲۰ فيلمي كه احتمال مي رود ستارگانش به فرش قرمز جشنواره امسال برسند مي توان به «يك زن خوب» اثر مايك باركر با حضور هلن هانت و اسكارلت يوهانسون اشاره كرد. «فراتر از دريا» به كارگرداني كوين اسپيسي نيز به فرش قرمز مي رسد. اسپيسي علاوه بر كارگرداني، خود به نقش بابي دارين ترانه سرا و موزيسين فقيد آمريكايي ظاهر شده است.
جشنواره تورنتو نام دو فيلم از عباس كيارستمي را هم اعلام كرده است: «۱۰ به ۱۰» و «پنج» در فهرست جشنواره كنار فيلم هايي چون «تعليمات بد» اثر پدرو آلمودوار، «سينواردافوتو» اثر آگنس واردا و «اروس» اثر مشترك استيون سودبرگ، ميكل آنجلو آنتونيوني و ونگ كار واي قرار گرفته است.
«تماس انساني» اثر پل كاكس و «سرزمين فراواني» اثر ويم وندرس و آخرين فيلم ژان لوك گدار با عنوان Notre musique نيز در جشنواره امسال تورنتو نمايش داده مي شوند. امسال، در بخش سينماي دنياي معاصر، ۵۸ فيلم از ۳۷ كشور حضور دارند كه «مرد جنگل» اثر نيكول كاسل با شركت كوين بيكن از آن جمله است. اين فيلم نيز پيش اكران خود در آمريكايي شمالي را تجربه مي كند. در بخش سينماي مستند، فيلم هاي «رعد و برق در بطري» اثر آنتوين فوكوا و «به آنها بگو كه هستي» اثر مارك.اس.وكسلر حضور دارند. «رعد و برق در بطري» مستندي تاريخي است درباره راديو «موزيك  هال بلوز كنسرت» و دومين فيلم، مستندي است پيرامون هاسل وكسلر (پدر كارگردان فيلم)، فيلمبردار كهنه كار سينما. اين فيلم مصاحبه هايي با جوليا رابرتز، مارتين شين، مايكل داگلاس و جين فوندا را در بر مي گيرد. در بخش «صنعت»، آثاري از سيدني پولاك، تري گيليام، آراكي، لوكاس موديسون، بروس لابروس و سولوندز در جشنواره حضور دارند و بخش جديد جشنواره امسال، لابراتوار استعداد نام دارد و شامل برنامه اي ۳ روزه است كه به ۲۱ فيلمساز جوان كانادايي فرصت آموختن نكاتي از فيلمسازان كهنه كار صنعتي مثل گاس ون سنت و پاتريشيا رزما را مي دهد.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |