پنجشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - شماره ۳۴۹۱
علمي
فعالان محيط زيست در موزه گلاسكو
015376.jpg
كار بازسازي موزه كلوينگروو گلاسكو كه با هزينه اي بالغ بر چند ميليون پوند انجام مي   شود، با اعتراض فعالان گروه صلح سبز و اشغال ساختمان توسط آن ها متوقف شد. اين طرفداران محيط زيست ادعا كرده اند كه الوار مورد استفاده در كف سازي ساختمان از چوب جنگل هايي در مناطق استوايي جنوب شرقي آسيا تهيه شده است كه در معرض نابودي قرار دارند.
مقامات شوراي محلي به منظور تحقيقات بيشتر كار را فعلا متوقف كرده اند، زيرا چنين مساله اي با سياست هاي خود آن ها هم در تعارض است. معترضان معتقدند كه الوار مورد استفاده اين شورا از جنگل هايي در جنوب شرقي آسيا مي   آيد كه بسياري از گونه هاي حيواني آن در معرض انقراض قرار دارند. اين افراد پس از ورود به ساختمان بسته هايي از اين الوارها را با اين استدلال كه مداركي در تاييد منابع آن ها موجود نبوده است به بيرون و به جايشان بسته هايي از چوب سخت را كه مورد تاييد شوراي جنگل ها (FSC) است قرار دادند. آن ها پس از آن كه شوراي شهر گلاسكو موافقت كرد قرارداد كف سازي را معوق كند داوطلبانه ساختمان را ترك كردند. به گفته مارك اونيل، مدير موزه هاي گلاسكو، سياست شوراي شهر گلاسكو و همچنين پيمانكاران آن ها استفاده از چوب هاي مورد تاييد در تمامي ساختمان هاي جديد و بازسازي شده است: تا آن جا كه هردو پيمانكار ما و خودمان اطلاع داريم تمامي الوار مورد استفاده با اين سياست هماهنگ بوده است.)
اما فعالان گروه صلح سبز اعتقاد ديگري دارند و به همين دليل مسوولان بازسازي موزه تصميم گرفته اند تا روشن شدن موضوع، نصب الوارهاي كف را فعلا متوقف كنند.
موزه كلوينگروو گلاسكو در ماه ژوئن گذشته به منظور بازسازي تعطيل شد و قرار است در فوريه 2006 كار خود را دوباره از سر بگيرد.








مردم
۲۵۰ هزار تومان براي كلاس خانم (گ)
015390.jpg
شايد اغراق باشد اگر بگوييم هيچ روزنامه اي تا حالا به اندازه روزنامه ما اخبار مربوط به آموزش و پرورش را پوشش نداده است. مخصوصا اخباري كه درمورد گرفتن پول ثبت نام در مدارس دولتي است. چند روز پيش هم گزارشي نوشتيم در اين مورد، اما خانمي با تحريريه تماس گرفتند و نكته جالبي - شايد هم تاسف بار - را بيان كردند. او كه خود را مادر دانش آموزي در يكي از دبستان هاي منطقه 3 تهران معرفي مي كند، مي گويد: (شما هر روز مي نويسيد، رسانه ها هر روز مي گويند و ما هم مي شنويم، ولي اگر باورتان نمي شود سري به مدرسه پسر من بزنيد. يك مدرسه دولتي كه مدير مدرسه اش براي ثبت نام از هر دانش آموز مبلغ 250 هزار تومان مي گيرد. او مي گويد اگر دوست داريد فرزندتان در كلاس خانم (گ) درس بخواند بايد اين 250 هزار تومان را بدهيد. درغير اين صورت مدير مدرسه اسم بچه ها را مي نويسد و قرعه كشي مي كند، حالا ما هم مانديم كه چه كار كنيم. سه سال است كه اين پول را مي پردازيم. همه چك مي دهيم و مي ترسيم كه اگر اين مبالغ را پرداخت نكنيم، در درس فرزندمان مشكل ايجاد شود. ساير والدين هم مبالغ 50 تا 100 هزار تومان را به همان صورت چك مي پردازند.)
وي پس از اينكه شماره تماس خود را دراختيار ما گذاشت تاكيد كرد كه به اين مدرسه سر بزنيم. ضمنا در مراجعه به اين مدرسه متوجه شديم تمام ثبت نام ها در خرداد و تيرماه سال جاري انجام شده كه اين مساله نيز تا حدي غيرعادي است. جالب آنكه آقاي (الف) مدير اين مدرسه، به هيچ يك از والدين رسيد هم نمي دهد كه مبادا آنها، فردا مدركي داشته باشند براي روكردن. در هر صورت منتظريم تا مسوولان آموزش و پرورش براي اين مطلب توضيحي قابل قبول ارايه دهند.



زنان
كتابي براي زنان
015392.jpg
از اين به بعد قرار است در قزوين كتاب هاي خاص زنان را فقط زنان بخوانند، چون قرار است كه طرح توزيع كتاب هاي خاص بانوان به منظور دسترسي آسان اين قشر به كتاب هاي موردنظر خود در سطح كتابخانه هاي اين شهر اجرا شود.
ظاهرا اين طرح به دليل نبود اعتبارات براي ساخت كتابخانه ويژه بانوان در اين استان بوده است.
زهرا يوسفي دبير كميسيون بانوان و جوانان استانداري قزوين در اين خصوص مي گويد: (تعدادي كتاب براي استفاده مخاطبان دراختيار كتابخانه ها و تشكل هاي غيردولتي كه بيشتر اعضاي آنان را زنان تشكيل مي دهند قرار گرفته است. وي دسترسي ناقص به تشكل هاي جوانان را باعث تعامل اندك مجموعه كميسيون بانوان و جوانان با اين نهاد خواند و اظهار اميدواري كرد با تشكيل شوراي هماهنگي جوانان، اين تعامل به نحو شايسته اي انجام شود.
اگرچه حركت هاي اختصاصي براي زنان در حال افزايش است اما از حمايت مالي قوي از سوي ارگان هاي دولتي برخوردار نيست. زنان كه ديگر نمي توانستند با اتكا به اعتبارات دولتي در فضاي موردنياز براي فعاليت هاي اجتماعي گام بردارند، متوسل به NGO ها شدند تا راه هاي پيشرفت براي زنان هموارتر شود، اگرچه هنوز تا رسيدن به هدف نهايي فاصله زيادي وجود دارد.



كتاب
كاغذ نمي دهند، كتاب نداريم
015382.jpg
بازار نشر كتاب هم براي خودش حكايت ها دارد. فكر مي كنيد مثلا فلان كتاب آن نويسنده مشهور كه حالا در دست شماست، به همين راحتي زير چاپ رفته و مشكلي نداشته؟ بگذريم از اينكه گرفتن مجوز نشر كتاب دست كمي از شركت در رقابت كنكور سراسري ندارد، اما به اين مساله اضافه كنيد مشكل پيدا كردن كيميايي به نام كاغذ را.
همين برگ سفيد كه جوهر، چهره اش را خط خطي مي كند و شما با ذوق و شوق فراوان، آن خطوط را مي خوانيد. چند صباحي است ناشران تهران با كمبود كاغذ براي چاپ مواجه شدند، به طوري كه حتي كاغذهاي نامرغوب قبلي نيز در بازار پيدا نمي شود، همانطور كه مي دانيد ناشران پس از كسب مجوز نشر يك كتاب، اقدام به گرفتن سهميه كاغذ آن مي كنند. اما يكي از ناشران قديمي تهران در اين باره مي گويد:( حتي كاغذهاي نامرغوب ايراني هم ديگر پيدا نمي شود. وقتي كه به مسوولان مي گوييم چرا سهميه كاغذ ما را نمي دهيد؟ مي گويند، كاغذ رسيده. به اندازه يكسال كاغذداريم، ولي مشكل اينجاست كه چند نهاد و وزارتخانه برسر توزيع آن مشكل دارند. اين طوري مي شود كه الان از اسفند ماه گذشته تا حالا منتظر رسيدن كاغذ هستيم تا۲ كتاب آماده چاپ را ، چاپ كنيم. و اما مشكل بعدي. حتما شنيديد كه در دنيا قانوني هست به نام قانون كپي رايت. يعني شما حق نداريد هيچ اثري را بدون اجازه صاحب آن اثر چاپ يا از آن استفاده ديگري كنيد. اما چند صباحي است ناشران معروف تهران كتاب ناشران ديگر را بدون اجازه چاپ مي كنند و به هيچ جايي هم بر نمي خورد. اصلا كسي نيست با آنها برخورد كند و فضاي نشر كتاب اين روزها حال و روز خوبي ندارد، خود دانيد.



شهرستان
موانع تاريخي تحصيل
015386.jpg
هنوز هم در قرن 21 و هزاره سوم ميلادي بسياري از كودكان از داشتن امكانات تحصيل محروم هستند.
خجالت آور است كه بگويم به خاطر نبود راه ارتباطي مناسب در بخش ززوماهرو در اليگودرز و دسترسي نداشتن دانش آموزان مناطق روستايي اين بخش به مراكز آموزش، شمار زيادي از آنان بعد از پايان تحصيلات دوره ابتدايي ترك تحصيل كرده اند.
بخشدار ززوماهرو گفت: در سال تحصيلي گذشته 2 هزار دانش آموز در مقطع ابتدايي تحصيل مي كردند.
اين در حالي است كه فاصله زياد مراكز آموزش در مقطع راهنمايي، دبيرستان وپيش دانشگاهي از يكديگر كه در بعضي مناطق به 15 كيلومتر مي رسد باعث شده كه در همان سال در مقطع پيش دانشگاهي فقط 30 دانش آموز تحصيل كنند.
وي افزود: اين بخش با داشتن 150 روستا و 14 هزار نفر جمعيت به 170 كيلومتر راه نياز دارد و۵۵ درصد جمعيت روستايي اين بخش از راه درجه 3 روستايي بهره مند هستند.
ياد بچه هاي قديم به خير كه به خاطر درس خواندن كيلومترها با پاي پياده مسير بين چند روستا را طي مي كردند تا به يك آبادي كه مدرسه دارد برسند. صدايشان هم در نمي آمد چون آن موقع نه ماشين بود و نه جاده. اما حالا  در عصر هوا و فضا آيا اين قصور قابل بخشش است؟




دانشگاه
آموزش از راه دور
015384.jpg
انگار همين چند روز پيش بود كه خبر راه اندازي دانشگاه هاي مجازي و آموزش از راه دور را شنيديم. حالا مسوولان اين آموزش درصدد گسترش كار خود هستند، آن هم درتمام ايران. عليرضا سعيدي مدير روابط عمومي مركز آموزش از راه دور در اين باره مي گويد: (مهلت ارسال دفترچه هاي تاسيس مراكز آموزش از راه دور تا 20 شهريور تمديد شد. متقاضيان تاسيس مراكز آموزش از راه دور غيردولتي مي توانند براي دريافت دفترچه هاي راهنماي دريافت توضيحات بيشتر به نمايندگي هاي استاني مجري طرح كه در سازمان آموزش و پرورش استان مستقر هستند، مراجعه كرده و اطلاعات لازم را دريافت كنند. علت اين تمديد 5 روزه وجود مشكلات درون سازماني در مراكز آموزش و پرورش بعضي از استان ها بوده كه دفترچه راهنما در زمان مشخص دريافت نكرده و به همين دليل ارسال دفترچه ها نيز در مهلت مقرر صورت گرفته است. متقاضيان تاسيس اين مراكز براساس سوابق فرهنگي ارايه شده با توجه به ظرفيت محدودي كه براي سال اول راه اندازي اين مراكز درنظر گرفته شده، انتخاب خواهند شد. متقاضيان بايد مدارك خواسته شده را براساس آنچه كه در دفترچه هاي راهنما ذكر شده با پست سفارشي براي موسسه ارسال كنند. 10 روز پس از پايان مهلت ارسال دفترچه هاي راهنما، موسسه درخواست هاي رسيده را بررسي و موافقت اصولي واجدان شرايط را براي استان ها صادر مي كند. خلاصه اگر فكر مي كنيد در اين كار موفق مي شويد تا 20 شهريور بيشتر مهلت نداريد.




آموزش
ايران هم عضو (آيسته) شد
015388.jpg
اين اسم را به خاطر بسپاريد؛ آيسته. اين اسم كميته اي است كه در دانشگاه تهران مشغول به كار است و كلا امور دانشجويان خارج كشور را سر و سامان مي  دهد.
دكتر شكرچي زاده مسوول اين كميته مي  گويد: (تمام دانشگاه هاي دولتي در شهرهاي مختلف ايران هم اكنون به عنوان كميته هاي همكار آيسته دانشگاه تهران فعاليت مي كنند. تهيه ويزا، هزينه اقامت و زندگي دانشجويان اعزامي در خارج، از وظايف مركز پذيرنده است و دانشجويان تنها موظف به تهيه بليت رفت و برگشت خود هستند. اين فعاليت ها بايد در تمام دانشگاه ها گسترش يابد. از سال آينده با تشكيل كميته ملي آيسته، درصدديم تا امكان گسترش فراگيري طرح را فراهم كنيم. تبادل بين المللي دانشجو به دانشجويان امكان استفاده از تجربيات، امكانات و تجهيزات كشورهاي ديگر را مي دهد. هر دانشگاه براساس تناسب پيشنهاد كارآموزي اعلام شده با توانايي هاي علمي و فني و نيز تسلط دانشجو به زبان انگليسي و همچنين زبان كشور پذيرنده، دانشجويان را براي اعزام معرفي مي  كند. ايران از سال 1344 تا 1357 عضو اين سازمان بوده كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، فعاليت آن تا مدتي قطع شد و مجددا از تابستان 2002 با عضويت دانشگاه تهران و اعزام 13 دانشجويي ايراني، فعاليت آن آغاز شد و در تابستان سال جاري نيز 40 دانشجوي ايراني به ساير كشورها اعزام شدند. كميته آيسته تهران هم اكنون پذيراي حدود 20 نفر دانشجوي خارجي است كه از كشورهاي آلمان، سوئيس، سوئد، برزيل، كرواسي، انگليس، عمان، اسپانيا، يونان و ... براي گذراندن دوره هاي كوتاه مدت در شركت ها و دانشگاه هاي ايران به كشور ما اعزام شدند.)




رفاه
قيچي و قصور پزشكي
015394.jpg
از پيداشدن قيچي و دستمال و پنس در داخل شكم برخي از بيماران كه بگذريم به طور كلي جامعه پزشكي در ايران به ندرت دچار قصور مي شود. البته قسمت دوم عبارت بلند بالا، اعتقاد سيدشهاب الدين صدر رئيس سازمان پزشكي قانوني كشور است. وي ضمن ناچيز دانستن ميزان قصور پزشكي در ايران مي گويد كه پرونده خدمات پزشكي در ايران درخشان است.
البته لازم به اطلاع است كه موضوع قصور پزشكي از درخشان بودن پرونده پزشكان دو موضوع جدا از هم است.در مدت يك سال، حدود 350 ميليون مراجعه به پزشك در كشور انجام شده كه 10 هزار مورد آن منجر به شكايت و تشكيل پرونده در نظام پزشكي و سازمان پزشكي قانوني كشور شده است.البته از اين تعداد 50 درصد پرونده ها منجر به صدور راي برائت كامل شده است و از 50 درصد مابقي نيز در سال 82 فقط 16 پرونده منجر به راي محروميت از طبابت از سه ماه تا بيشتر شده است.
به گفته صدر از هر 70 هزار مراجعه پزشكي تنها يك مورد به قصور منجر مي شود كه در مقايسه با آمار كشورهاي پيشرفته قابل توجه است.
رئيس هيات عالي انتظامي نظام پزشكي با مقايسه قصور پزشكي آمريكا و ساير كشورها مي گويد: طبق آمار رسمي در سال 2003 در كشور آمريكا، 195 هزار مرگ ناشي از قصور پزشكي رخ داده است كه در مقايسه با كشور ما از تفاوت چشمگيري برخوردار است.
وي مي گويد: اين سازمان با كمك گرفتن از علم روز دنيا سعي بر آن دارد تا پرونده هاي ارجاع شده كه بالغ بر يك سوم كل پرونده هاي قضائي را شامل مي شود با دقت و كمترين زمان ممكن رسيدگي كند.




تكاوران در آسمان چيتگر
فرود روي سيبل ديجيتال 
015378.jpg

قرار است نفرات اول تا دهم پس از موفقيت در مسابقات كشوري به مسابقات جهاني ارتش هاي جهان (سيزم) راه پيدا مي كنند

هميشه اين احتمال وجود دارد كه چتر باز نشود. همين چند سال قبل كه در سنندج يك چترباز با كابل هاي برق برخورد كرد جان خود را ازدست داد


قهرمان به نقطه سايه نزديك مي شود. ارتفاع 4 هزار پا و سرعت 197 كيلومتر در ساعت. چشم هايش را مي بندد. در يك لحظه ريسمان چتر را مي كشد(ياعلي)، چتر باز شد. احساسش اوج مي گيرد اما خودش به پايين مي رود. چشم هايش را باز مي كند.
آسمان بي رنگ و زمين خاكستري است. ابرها سفيدند و نقطه هاي سياه روي زمين در هم مي لولند. فارغ از تمام آنها رنگ هاي خاكستري به تمام نقطه هاي سياه ريشخند مي زند. گويي كه هرگز به زمين نخواهد رسيد!

دهانش را باز مي كند تا آخرين توده هواي تازه را به درونش هورت بكشد. نقطه سياه نزديك تر مي شود و باز هم... ارتفاع 2500 پا. سرعت 160 كيلومتر در ساعت.
سيبل ديجيتال وسط تشك مدور و خاكستري مسابقه مدام به او چشمك مي زند.
گوشه چشمي از آن بالا به اطراف مي اندازد و ياد روزهاي سخت تمرين را دوباره مرور مي كند.
(حواست را جمع كن) اين را به خودش مي گويد و باز هم مردمك چشمانش بر روي سيبل ديجيتال ثابت مي ماند. دستانش با دو ريسمان كنترل چتر، بالا و پايين مي رود مانند سواري كه با لگام دهنه اسبش بازي مي كند. ديگر نمي خواهد چيزي ببيند نه سبزي درختان را و نه آسمان بي رنگ و نه حتي موجودات خاكستري سرگردان را، فقط سيبل وسط تشك را. در يك لحظه به زمين نشست با هر دوپا روي سيبل فرود آمد درست روي نقطه صفر. رتبه بر روي صفحه نمايشگر ديجيتال ظاهر شد؛ 1 . او باز هم قهرمان شد.
محوطه باز شمال چيتگر كه كمپ مسابقه سقوط آزاد چتر بازها به ميزباني تيپ 65 نيروهاي ويژه هوابرد در آن برگزار مي شود مملو از نظاميان فرم پوش است. همه به فاصله هاي مشخص و منظمي از هم ايستاده اند. دايره بزرگي محوطه فرود چتربازها را از ساير كمپ جدا كرده است. درست وسط دايره يك تشك خاكي رنگ مدور قرار دارد و سيبل ديجيتالي وسط آن.
به جز داوران هيچكس حق ورود به دايره را ندارد. شركت كنندگان يكي يكي آماده مي شوند، كوله چتر را روي دوش سوار كرده و بندهاي آن را به دور دست و پا محكم مي كنند. يك كلاه نيم بند نيز به سركرده و با فراخوان داور مسابقه به سمت تنها بالگرد مسابقه كه چند صدمتر دورتر پره هايش گرد و خاك زياد را روي محوطه خاكي به پا كرده است مي دوند.
تماشاچيان رفته رفته بيشتر مي شوند. خانواده هايي كه براي ساعتي استراحت به پارك جنگلي چيتگر آمده اند با بهت و حيرت نگاه هاي كنجكاوانه خود را به دنبال بالگرد و چتربازها مي لغزانند.
آن طرف تر بلندگو با صداي بلند، يگان هاي شركت كننده را به ترتيب فراخوان مي دهد. يگان نيروي هوا برد، يگان نيروي دريايي و يگان نيروي زميني.
سرهنگ اشرفي نايب رئيس هيات ورزش هاي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران مي گويد: (نفرات شركت كننده بايد از ارتفاع 4 هزار پايي يعني 1100 متر، سيبل 16 سانتي متري هدف را مورد اصابت قرار بدهند.)
قرار است نفرات اول تا دهم برتر نيز پس از موفقيت در مسابقات كشوري به مسابقات جهاني cism راه پيدا مي كنند.
سرگرد پاينده درست 23سال است با چتر مي پرد. جوان تر از سنش مي نمايد. اما او در آستانه 43 سالگي همچنان مثل روزهاي اول ركورددار است، گويي اين ورزش بازنشستگي ندارد.
(از سال 50 وارد ارتش شدم و از سال 59 به طور مستمر و جدي اين فن را دنبال كردم)
سرگرد پاينده، پايه گذار مجموعه مسابقات سالانه سقوط آزاد باچتر است كه از 12 سال قبل به صورت مستمر برگزار مي شود. براي او كه دوبار به عنوان منتخب ايران به مسابقات ارتش هاي جهان Cism راه يافته است، مسابقات كشوري يعني يك بازي.
015380.jpg

( در سال 1995 به ايتاليا و در سال 2000 به امارات متحده عربي اعزام شدم، البته متاسفانه در هيچ كدام مقام كسب نكردم.) اما مردي كه در خارج از مرزهاي ايران موفق به كسب مقام نشده است در داخل يك قهرمان است.
دوستانش استاد صدايش مي كنند، به تقليد از شاگرداني كه حالا تعداد آنها به عدد سه رقمي رسيده است. وقتي وارد ارتش شدم به سقوط آزاد با چتر و تمرينات سخت نظامي فكر نمي كردم. لباس نظامي و يونيفورم سبز رنگش مرا مجذوب كرده بود.
او فقط 19 سال داشت كه وارد ارتش شد آن زمان نحيف تر و شكننده تر بود. (اولين بار كه قرار شد با چتر بپرم از هيجان قلبم درد گرفت. آن موقع نه مسابقه اي در كار بود و نه تمرينات ورزشي،) او جواني متعلق به يكي از يگان هاي ارتش بود كه براي كسب آمادگي نظامي بايد مي پريد و آنقدر پريد تا اولين پرنده سقوط آزاد با چتر در كشور شد. ( تا آن زمان جز در تلويزيون، آنهم برنامه هاي خارجي، سقوط آزاد را نديده بودم و سرانجام تصاوير نمايشي از پرنده هاي خارجي مرا به اين فكر انداخت كه اصلا چرا در ايران مسابقه برگزار نكنيم.)
سقوط آزاد حالا براي او از يك فن رزمي و حرفه اي به يك ورزش تبديل شده بود و وقتي تصميم گرفت مسابقات سقوط آزاد را پايه گذاري كند ديگر هيچ رقيبي نداشت و حالا او دبير هيات ورزش هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران شده بود.
روي زمين نشسته بود و آرام و با احتياط وضعيت چتر نجاتش را وارسي مي كرد. در حالت نشسته ريزتر به نظر مي رسيد، اما يونيفورم يكسره خلباني اش نيز قامت عضلاني اش را در پارچه هاي ضخيم و سبز تيره رنگش نپوشانده بود.
015348.jpg

صورت خشك و لحن بسيار جدي اش گفت وگو را با او مشكل مي كند.
از (ترس) مي پرسم و با لبخند ترس را برايم معنا مي كند:( ترس درسقوط آزاد يعني مرگ. ترس در كار نيست، يعني نبايد باشد. اگر هم هست كنترل شده است.) روزهاي سخت  تمرين ترس را در او كشته است. هفته ها سرگرداني در بيابان هاي دشت لوت، شكار يك پرنده پس از چند روز گرسنگي در كوه هاي كردستان و شناور شدن طولاني مدت در درياي جنوب، ترس را در هر بزدلي مي كشد، چه رسد در مردي مثل سرگرد پاينده.
البته اين مرد مثل تمام تازه كارها  با تمام مهارتش از يك چيز مي ترسد. (هميشه اين احتمال وجود دارد كه چتر باز نشود. همين چند سال قبل اگر اشتباه نكنم سال 79 در شيراز بود كه چتر يك پرنده باز نشد و به زمين خورد. همان سال هم در سنندج يك چترباز با كابل هاي برق برخورد كرد كه جان خود را ازدست داد.)
اين كابوس همه چتربازها است، البته كابوسي كه كمتر به واقعيت بدل مي شود.اشرفي نايب رئيس ورزش هاي هوايي ارتش مي گويد:( اين ورزش همواره با تصاوير مسابقات ورزشي از سيماي جمهوري اسلامي ايران معرفي شده است، لذا مردم هيچ شناختي از آن ندارند.) اين در حالي است كه سقوط آزاد با چتر در ايران قدمت حداقل۳۰ ساله دارد. علت نبودن تصاوير جذاب و واقعي از پرش سقوط آزاد در كشور، فقدان تجهيزات تصويربرداري مخصوص با نام (دوربين كلاه) است؛ دوربين هايي كه روي كلاه پرنده يا همان چتر باز نصب مي شود تا تصاوير واقعي هنگام پرش ثبت شود.
اشرفي مي گويد:( اين دوربين بسيار گرانقيمت است اما اخيرا ارتش اقدام به خريداري يك دستگاه دوربين ساخت كشور آمريكا كرده، البته به دليل نداشتن كارت حافظه هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است. ) شايد با نصب اين دوربين فضاي بهتري براي شناخته تر شدن اين ورزش مفرح به وجود آيد. البته عدم توسعه اين ورزش در كشور تا حدودي مربوط به نبودن امكانات پرش و محل فرودگاه است.

جهانشهر
تلاش انجمن هاي محلي امارات براي مقاوم سازي ساختمان ها
015404.jpg
امارات متحده عربي كشوري است با جمعيت محدود و تعدد شهرهاي اين كشور از تعداد انگشتان يك دست تجاوز نمي كند. ليكن شهرهاي اين كشور همواره در حال تحول و توسعه بوده اند.
تحول و توسعه شهرهاي كشور امارات علاوه بر اينكه براساس مدرن ترين تكنولوژي معماري و شهرسازي صورت گرفته است، همواره نگاهي هم به حفظ اصالت هاي بومي و منطقه اي داشته است.
شهرهاي اين كشور در پروسه هاي مختلف زماني شاهد تحول و توسعه بوده اند. در حال حاضر نيز انجمن حكومت هاي محلي كشور امارات فاز اجرايي پروژه اي درازمدت را به منظور توسعه شهرهاي اين كشور آغاز كرده است.
از آنجايي كه كشور امارات متحده عربي به لحاظ جغرافيايي در نقطه گرم و مرطوب خليج فارس قرار دارد، گرماي هوا به همراه رطوبت زياد باعث تخريب و فرسوده كردن بناهاي شهرهاي اين كشور شده است.
به همين منظور انجمن حكومت هاي محلي كشور امارات آئين نامه اي را به اجرا گذاشته است كه براساس مفاد اين آئين نامه، مقاوم سازي و درنظر گرفتن ايمني درازمدت ساختمان براي ساكنان آن شرط اول به حساب مي آيد.
براساس اين آئين نامه در اجراي برنامه گسترش و توسعه شهرهاي امارات، پيمانكاران و سازندگان پروژه هاي ساختماني مي بايد از استاندارد بودن مصالح و مقاومت طولاني مدت آنها در برابر شرايط آب و هوايي امارات مطمئن شده و سپس در به كاربردن آنها در ساختمان سازي مبادرت ورزند.
همچنين پس از به كار بردن مصالح در ساختمان و اتمام ساخت سازه، پيمانكار موظف است خريدار را از استاندارد بودن مصالح و مقاومت طولاني بودن مصالح به كار رفته در ساختمان دربرابر شرايط آب و هوايي موجود، مطمئن سازد. اين امر مي تواند ازطريق صدور دفترچه هاي ضمانت نامه توسط پيمانكار صورت پذيرد.
ازنظر آقاي آل مولا، رئيس انجمن حكومت هاي محلي شهرهاي امارات متحده عربي، درخواست تضمين ساختمان توسط پيمانكار براي شهروندان از حقوق مدني شهروندان محسوب شده و بايد به اجرا درآيد.
انجمن حكومت هاي محلي همچنين درخصوص مقاوم سازي و مرمت اصولي بناهاي قديمي تاكيد كرده و مرمت و اصلاح بناهاي قديمي را بر تخريب آنها ارجح دانسته است.
آئين نامه جديد توسعه شهري براساس رعايت دقيق استانداردهاي شهرسازي در حال حاضر در شهر شارجه در حال اجرا بوده و ساير شهرهاي كشور امارات نيز مي بايست از اين الگو پيروي كنند.
براساس نظر رئيس انجمن حكومت هاي محلي شهرهاي امارات، اجراي اين آئين نامه باعث مي شود كه پيمانكاران اصلي ساختمان و پيمانكاراني كه كارهاي جانبي ساخت و ساز نظير تاسيسات را انجام مي دهند، مقاوم سازي طولاني مدت بنا را اصول اوليه كار خود قرار داده و در مديريت ايمن سازي بنا، دقت لازم را به عمل آورند، به نوعي كه چگونگي تمامي مراحل مقاوم سازي بنا را از ابتداي پي ريزي تا انتها در گزارش خود درج كنند.
طبيعتا دقت عمل پيمانكاران اصلي سازه و مقاطعه كاران فرعي ساختمان به هنگام اجرا، منجر به طول افزايش عمر مفيد ساختمان در درازمدت خواهد شد و خريدار را از بابت عدم خرابي تاسيسات و ساير اجزاي ساختمان در طولاني مدت مطمئن خواهد ساخت.
براساس آئين نامه سلامت ساختمان و مقاوم سازي بنا، پيمانكاران موظف هستند يك بازرس ايمني ساختمان را در طول كار ساختماني به استخدام درآورده تا در طول پروژه ساختماني سلامت كار پيمانكار و رعايت نكات ايمني ساختمان را مدنظر قرار داده و تاييد كند.
بررسي و نظارت تمامي مراحل ساختماني نظير پي ريزي، احداث اسكلت، ديواركشي، احداث سقف و همچنين نصب تاسيساتي نظير لوله كشي آب، سيم كشي برق و ساير تجهيزات جانبي ساختمان از وظايف بازرس ساختمان است.
نصب سيستم اطفاي حريق 
تمام سخت گيري هاي انجمن حكومت هاي محلي شهرهاي امارات، باعث مي شود كه پيمانكاران از به كاربردن مصالح دست دوم و خارج از استانداردهاي موجود خودداري كرده و با ايمن سازي ساختمان سلامت ساكنان ساختمان را دربرابر بلاياي طبيعي تضمين كنند.
انجمن حكومت هاي محلي شهرهاي امارات اميدوار است بتواند با اجراي تمامي مفاد آئين نامه مقاوم سازي و سلامت ساختمان در تمام شهرهاي كشور امارات در درازمدت يك عادت وظيفه شناسي و نظم كاري را در ميان پيمانكاران ساختمان در شهرهاي امارات متحده عربي نهادينه سازد.

اعداد اساسي
۱۰
10 بر يك به نفع اتومبيل هاي ديزلي و اين بار در رقابتي كه ظاهرا نابرابر به نظر مي رسد. چند سال پيش وقتي كه مسافر پير يك اتوبوس بين شهري به جواني كه پشت سر هم سيگار مي كشيد به طعنه گفت كه مثل دودكش ماشين (منظورش اگزوز بود) شده است، همه به خنده افتاديم و جدي نگرفتيم. آخر آدم بايد چند صد سيگار بكشد كه دودي به اندازه اگزوز توليد كند! اما حالا نتيجه يك تحقيق در انگليس مي گويد كه نيازي به چند صد سيگار نيست. تنها سه نخ سيگار مي تواند درحدود 10 برابر بيشتر از دود اگزوز يك اتومبيل ديزل آلودگي توليد كند.
با اين حساب، سيگاري هايي كه به طور مرتب سيگار مي كشند مثل يك ماشين دودي در آلوده كردن هوا نقش دارند. به اين ترتيب مي توان تعداد خودروهاي در حال تردد را براساس تعداد سيگاري ها افزايش داد. نتايج منتشرشده اين تحقيق جدي است. دانشمندان لندني براي اين آزمايش، موتور يك ماشين ديزلي را به مدت 30 دقيقه در يك پاركينگ روشن گذاشتند و بعد دود و ذرات خطرناك توليدشده آن را با دود منتشرشده به وسيله سه نخ سيگار روشن در همان شرايط يكسان در پاركينگ مقايسه كردند. نتيجه نشان داد كه تاثير دود سيگار در مشكلات تنفسي افراد غيرسيگاري بسيار زياد است. البته يك تحقيق ديگر هم نشان مي دهد كه به طور متوسط سيگاري ها 10 سال زودتر از افراد غيرسيگاري مي ميرند.
۵۰
هرچه تلاش مي كنيم تا در ستون اعداد اساسي از درصد و كسري و اعشار پرهيز كنيم، باز هم چنين اعدادي به سراغمان مي آيد و مشكل وقتي بيشتر مي شود كه اين عددها گاه چنان خيره كننده و شگفت انگيزند كه نمي شود از آنها چشم پوشي كرد. اين يكي هم از همان دسته است. سيل و رانش و لرزش حوادث، غيرمترقبه ديگر در سال هاي اخير خسارات زيادي به نقاط مختلف ايران وارد كرده است. آمار بالاي تلفات در بعضي از اين حوادث، نشانه مقاوم نبودن ساختمان ها بوده است. اما بعد از گذشت چندين سال از زلزله ها و سيل هاي پرتلفات هنوز اتفاق خاصي در وضعيت ساخت و ساز نيفتاده است. رئيس پژوهشكده سوانح طبيعي ايران گفت كه بيش از 50 درصد واحدهاي مسكوني كشور دربرابر حوادث غيرمترقبه به ويژه زلزله مقاوم نيستند. او تاكيد كرد كه توقف ساخت و سازهاي غيراصولي در كشور و مقاوم سازي و بازسازي سازه هاي موجود است كه مي تواند در كاهش خسارات جاني و مالي ناشي از زلزله هاي آني موثر باشد.
اين عدد 50 از مجموع 100، يعني يك خانه از هر دو خانه، يعني نيمي از بناهاي شهر ياراي مقاومت دربرابر زلزله را ندارند. اين عدد قبلا درمورد تهران توسط سازمان نوسازي اعلام شده بود و اين سازمان خبر داده بود كه نيمي ازبناهاي تهران جزو بافت فرسوده است، اما در ابعاد كشوري چنين هشداري داده نشده بود. به خانه هاي خود و همسايه هايتان نگاه كنيد، در آپارتماني كه قصد خريد آن را داريد دقيق شويد، به نظرتان جزو نيمه فرسوده ها نيست؟

شهرداري و احياي بافت فرسوده
015398.jpg
احياي بافت هاي فرسوده يكي از بحث برانگيزترين موضوعات روز است، اما اين مهم به تنهايي محقق نخواهد شد و نيازمند مشاركت بخش هاي مختلف براي اجرايي شدن آن است.
به منظور استفاده از منابع و سرمايه هاي شهرداري تهران و به كارگيري بهينه از توان مالي، علمي و اجرايي سازمان بازنشستگي شهرداري تهران در تسهيل مراحل اجرايي پروژه ها و فعال كردن امور اقتصادي، تفاهمنامه اي ميان شهردار منطقه 12 و مديرعامل سازمان بازنشستگي شهرداري تهران به امضا رسيده است.
در اين تفاهمنامه طرفين در خصوص احياي بافت هاي فرسوده از طريق مشاركت سه جانبه بخش خصوصي، منطقه اي و سازمان بازنشستگي به توافق رسيدند.
مشاركت در ساخت مجموعه هاي مسكوني، تجاري و اداري و تبديل و بهينه سازي پارك ها و بوستان ها و بهره برداري اقتصادي از آنها در قالب طرح هاي پيشنهادي و برگزاري نمايشگاه هاي فصلي از مفاد ديگر اين تفاهمنامه هستند.

تاريخ شهر ري در حصار سيمان
015406.jpg
بقعه ابن بابويه با بهره برداري هاي نامناسب و سكونت افرادي كه در داخل اين مقبره ها زندگي مي كنند،  در وضعيت نامطلوب و نامساعدي قرارگرفته است.
اكنون نه تنها وجود افراد بزهكار و معتاد از جمله معضلات اين مكان به شمار مي رود بلكه فعاليت كارخانه سيمان در نزديكي اين منطقه، نيز كه بدون توجه به ارزش هاي تاريخي و ضوابط ميراث فرهنگي - گردشگري در حريم اين بناي ثبت شده در فهرست آثار ملي صورت مي گيرد، روند تخريب بناهاي تاريخي اين محدوده را شدت بخشيده است.
به دنبال فعاليت هاي كارخانه سيمان شهر ري كه تاكنون بدون ارايه گزارش ارزيابي زيست محيطي به سازمان حفاظت محيط زيست و همچنين بدون توجه به ضوابط ميراث فرهنگي منطقه صورت گرفته. مدير اداره ساماندهي شهر ري در همين خصوص گفت: براي جلوگيري از اقدامات غير اصولي اين كارخانه، مكاتباتي را با شوراي شهر ري آغاز كرده است.
كارخانه سيمان در سال 1333 تاسيس شد. از همان سال نيز در هفته، چندين بار عمليات انفجار در محوطه آن براي استخراج سيمان صورت مي گيرد. اين روزها همچنين انفجارها، باعث متزلزل شدن پايه هاي بناي تاريخي اين منطقه مانند بي بي شهربانو و ابن بابويه شده است.
به گفته حق پرست مسوول اداره كل ساماندهي شهر ري گرد وغبار ناشي از انفجارهاي اين كارخانه در بعضي از موارد آنقدر شدت پيدامي كند كه بسياري از آثار تاريخي واقع در محدوده كارخانه دچار لرزش شده و هم اكنون ترك هايي بر پيكره مقبره بي بي شهربانو وارد شده است.
وي افزود: در حال حاضر با توجه به بند 2 ماده 55 قانون شهرداري ها، در خصوص صنايع ومعادن آلاينده، اخطاريه اي به مسوولان كارخانه سيمان به دليل اقدامات آسيب رساننده ناشي از فعاليت هاي كارخانه به محيط پيرامون ارايه شده و شوراي شهر منطقه شهر ري نيز راي نهايي خود را مبني بر لزوم ارايه راهكارهاي جلوگيري از تخريب محيط زيست به مديريت كارخانه ارايه كرده اند.
به رغم مشاهدات عيني ونظرات كارشناسان معتبر درباره آثار مخرب فعاليت هاي اين كارخانه يكي از مسوولان كارخانه سيمان عنوان كرده است، كارخانه هاي ديگر واقع شده در اين منطقه مانند كارخانه ايرانيت و ذوب فلزات غني آباد و ذوب مس كه غالبا ذرات مخرب سرب را در فضاي اطراف منتشر مي كنند عوامل اصلي آلودگي و تخريب آثار تاريخي اطراف است. اين كارخانه ها فاقد الكتروفيلترهاي جديد براي جلوگيري از اثرات مخرب ذرات آسيب رساننده محيط زيست هستند. اما از آنجا كه بخارهاي خارج شده از كوره كارخانه سيمان قابل ديدن است، بنابراين بيشتر مورد انتقاد مردم و كارشناسان قرار مي گيرد.
از سوي ديگر بلند مرتبه سازي در حريم بقعه ابن بابويه و بناهاي ديگر مانند تپه چشمه علي و برج طغرل در اين منطقه، به شدت رو به توسعه است، به طوري كه گلدسته هاي ابن بابويه اكنون از نظرها پنهان شده است.
اگرچه حريم فضاي تاريخي اين منطقه توسط كارشناسان اداره ميراث فرهنگي و گردشگري مشخص و به عنوان مكاني امن براي آثار ثبت شده محسوب مي شود اما اكنون ابن بابويه، برج طغرل و تپه چشمه علي به عنوان آثار تاريخي ثبت شده در فهرست ميراث فرهنگي ظاهرا نه حريمي دارند و نه عرصه اي براي حفاظت.
بقعه ابن بابويه، متعلق به قرن چهارم (ه.ق) و مدفن ابوجعفر محمدبن علي بن حسين ملقب به (شيخ صدوق) علاوه بر مشكلات ناشي از صنايع مزاحم، اين روزها محل گذر بزهكاران و معتادان نيز است. اين بقعه، آخرين اقامتگاه دايمي تعداد زيادي از فرهيختگان و شاعران ايران است؛ افراد بزرگي چون دهخدا، ميرزاده عشقي، مرحوم شيخ رجب علي خياط، عباس شاملو، تختي و شمشيري كه در خاك اين مكان آرميده و قداست خاصي به اين محوطه بخشيده اند.
بقعه ابن بابويه، حرم، گنبد و صحني وسيع دارد كه احتمالا در دوره فتحعلي شاه قاجار به جاي بناي قديمي آن دوباره احداث شده است.

نياز تقاطع باقرخان به پل عابر
015402.jpg
يكي از طرح هاي جديد در كاهش ترافيك، استفاده از دوربرگردان در اتوبان ها است. هر چند استفاده از اين دوربرگردان ها نقش مهمي در كاهش ترافيك داشته اما بي  توجهي به برخي موارد، مشكلاتي را براي ساكنان ايجاد كرده است.
عريض شدن اتوبان چمران و حذف تقاطع باقرخان، رفت و آمد را براي ساكنان اين منطقه دشوار كرده است و با توجه به سرعت زياد ماشين ها در اين محدوده، وجود يك پل عابر پياده ضروري است.
با حذف تقاطع خيابان باقرخان و جلال آل احمد، ساخت چند دوربرگردان باعث افزايش سرعت خودروها شده است. پل عابر پياده در خيابان جلال به اتوبان چمران به تازگي احداث شده است، اما تقاطع خيابان باقرخان با اين اتوبان پل عابري ندارد. از طرفي عبور و مرور عابر پياده از اين محدوده زياد بوده و ساكنان خيابان باقرخان براي رسيدن به شمال شهر بايد از اين محدوده عبور كنند، از همين رو افراد ساكن در اين خيابان با توجه به آغاز سال تحصيلي نسبت به رفت و آمد فرزندان و دانش آموزان خود نگران هستند.

اتوبوس صميمي
015400.jpg
به غير از افراد يك جامعه، اشيا و ابزاري كه در يك كلانشهر حضور دارند نيز با يكديگر صميمي مي  شوند. طرحي با عنوان (اتوبوس صميمي) به ناوگان حمل و نقل اتوبوسراني مشهد پيوسته است تا به بهبود وضعيت آلودگي هوا در اين شهر كمك كند.
مدير عامل سازمان اتوبوسراني مشهد از پيوستن اتوبوس هاي گاز سوز موسوم به (صميمي با محيط زيست) به ناوگان اتوبوسراني مشهد خبر داد. حسين ضيايي گفت: در گام نخست اين طرح، 25 دستگاه اتوبوس گازسوز به ناوگان اتوبوسراني پيوسته كه سهم عمده اي در كاهش آلودگي محيط زيست دارد. وي كاهش آلودگي محيط زيست، بهره گيري از گاز طبيعي، كاهش مصرف سوخت و تقويت سيستم حمل و نقل درون شهري مشهد را از اهداف پيوستن اين تعداد اتوبوس به ناوگان اتوبوسراني مشهد برشمرد. مدير عامل سازمان اتوبوسراني مشهد، گفت: بر اساس تفاهمنامه هاي امضا شده از اين پس اتوبوس هاي گازسو و يورو دو هزار وارد ناوگان اتوبوسراني خواهند شد. ناوگان اتوبوسراني اين شهر با يك هزار و 550 دستگاه در 136 خط فعال، روزانه جمع زيادي از مردم را جابه جا مي  كند.

نمايشگرهاي چراغ هاي هوشمند راهنمايي
آرامش خاطر نه سوهان روح 
015396.jpg
سنسورهايي كه در كف خيابانها وجود دارد به طور خودكار بار ترافيكي را مي سنجد و بر همين اساس ميزان زمان نمايشگرها را افزايش يا كاهش مي دهد. پرش اعداد و يا توقف اعداد نشانه نقص آنها نيست)

نمايشگرها درصورتي داراي نقص هستند كه چندين مرتبه به طور ناگهاني و بي دليل دچار پرش ناگهاني در اعداد شوند.

از اوايل سال 1382 رانندگان تهراني نمايشگرهايي را روي چراغ هاي برخي از تقاطع هاي تهران ديدند كه به صورت معكوس زمان باقيمانده چراغ هاي سبز يا قرمز را نشان مي   داد. اين نمايشگرها كه در ابتدا در برخي از تقاطع هاي مهم نصب شده بود كم كم به ساير تقاطع ها نيز تسري يافت تا جايي كه اكنون بيش از 300 تقاطع شهر تهران مجهز به آنها هستند.

نمايشگرها با حمايت حوزه معاونت حمل و نقل و ترافيك تهران و توسط شركت كنترل ترافيك در سطح شهر نصب شد و اكنون برنامه هايي در دست اجراست تا تقاطع هاي بيشتري مجهز به اين نمايشگرها شوند. با گذشت بيش از يك سال از نصب آنها، اخلال هايي در شمارش معكوس ديده شده است كه رانندگان و عابران تهراني علت آن را نقص فني مي دانند. به طور مثال، زمان نمايش داده شده براي چراغ قرمز در حال كاهش است و راننده خود را براي حركت آماده مي سازد اما زمان روي عددي مثل عدد 7 متوقف مي ماند، يا راننده اي عدد 50 را روي نمايشاگر به عنوان زمان باقيمانده چراغ سبز مي بيند و با خيالي آسوده به گذر از تقاطع فكر مي كند اما ناگهان عدد روي آن از 50 به 10 كاهش مي يابد.
در يكي از تقاطع ها راننده اي با ديدن عدد 3 روي نمايشگر كه نشان مي داد 3 ثانيه ديگر چراغ قرمز خواهد شد از سرعت خود مي كاهد، اما عدد نمايشگر وقتي به (صفر) مي رسد روي آن متوقف مي ماند وچراغ قرمز نمي شود. اين عدم تغيير باعث اشتباه راننده شده و امنيت در رانندگي را كاهش مي دهد. اختلال هايي از اين دست باعث شده تا اين چراغ ها بيش از آنكه آسودگي رواني به همراه داشته باشند مانند سوهاني روي اعصاب كشيده شوند. مقامات مسوول درحوزه ترافيك علت نصب اين نمايشگرها را آرامش راننده در هنگام رانندگي و نيز توقف پشت چراغ قرمز دانسته اند. اما آيا واقعا چنين است؟
حميد بهبهاني، معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران، مي گويد: ( با نصب اين نمايشگرهاي زمان، راننده مي داند چقدر مانده تا چراغ سبز يا قرمز شود.) اما پرش ناگهاني اعداد و يا توقف روي يك عدد، فلسفه نصب آنها را كه همانا اطلاع راننده ها و نيز عابران از زمان باقيمانده چراغ هاست، زير سوال مي برد. بهبهاني مي گويد: ( بار ترافيكي دراين مساله خيلي تاثيرگذار است. سنسورهايي كه در كف خيابانها وجود دارد به طور خودكار بار ترافيكي را مي سنجد و بر همين اساس ميزان زمان نمايشگرها را افزايش يا كاهش مي دهد. پرش اعداد و يا توقف اعداد نشانه نقص آنها نيست.)
به طور كلي تقاطع هايي كه با چراغ هاي سه رنگ و كنترل زماندار فرماندهي مي شوند از دو روش كنترل زمان ثابت و كنترل هوشمند بهره مي برند. در تقاطع هاي نوع اول در صورت استفاده از (نمايشگر زمان باقيمانده) پرش يا توقفي در زمان نمايش داده شد، مشاهده نخواهد شد مگردر زماني كه براساس نياز تقاطع، مامور راهنمايي و رانندگي مستقر در آنها نياز به زمان بندي را حس كند. در اين صورت تنها در يك چرخه چراغ اين تغيير رخ مي دهد و از چرخه بعدي پرش يا توقفي در زمان نمايش داده شده به وجود نخواهد آمد.
در تقاطع هاي نوع دوم يعني تقاطع هايي كه به كنترل هوشمند مجهز هستند، اساس كار روي حجم خودروهاي عبوري در جهات مختلف تقاطع بنا شده است و طول زمان چراغ سبز هر مسير در هرچرخه چراغ مي تواند تغيير كند. حسين شهيدزاده، مدير مركز كنترل ترافيك تهران، مي گويد: (در اين نوع سيستم ها، اطلاعات اوليه از چرخه قبل گرفته مي شود و اين عدد به عنوان تخمين اوليه براي چرخه بعدي نيز درنظر گرفته مي شود. اگر در طول شمارش معكوس سبز، تقاضاي عبور خودرو در مسير تغيير كند، زمان اختصاص داده شده نيز دستخوش تغيير شده و متناسب آن مي شود.)
به گفته اين مقام مسوول اگر تقاضا براي عبور خودروها از چراغ سبز زياد باشد، دستگاه كنترل هوشمند تصميم مي گيرد كه زمان سبز را افزايش دهد. بنابراين وقتي سيستم به عدد 7 مي رسد روي آن متوقف مي ماند و در لحظه اي كه تشخيص داد از ميزان تقاضاي عبور به اندازه كافي كاسته شده، شمارش معكوس ادامه مي يابد. به محض دريافت فرمان قطع چراغ سبز، چراغ هاي عابر با چشمك زدن اخطار لازم را به عابران پياده داده و پس از گذشت 7 ثانيه قرمز مي شوند. درصورتي كه سيستم تقاضا براي عبور خودرو از چراغ سبز را كم تشخيص دهد، عكس اين عمل صورت مي گيرد. يعني در حين شمارش معكوس، شمارنده از عددي كه بيش از 7 است به ناگه روي 7 مي پرد.
مدير مركز كنترل ترافيك تهران مي گويد: (علت پرش اعداد يا توقف نمايش يك عدد در نمايشگرها تغييرات حاصل از بار ترافيك لحظه اي است. اين تغييرات نه تنها نشان دهنده اختلال در كاركرد سيستم نيست، بلكه عملكرد هوشمند تقاطع و تغييرات زمانبندي براساس تغيير ميزان تقاضاي عبور را نشان مي دهد.) با اين حال، گاهي اوقات تقاطع هاي هوشمند بنا بر ضرورت و به تشخيص پليس به حالت كنترل دستي درمي آيند. در اين صورت با هر مرتبه تغيير زمان توسط مامور، شماره نمايش داده شده تغيير مي يابد و حتي ممكن است عدد شمارنده تا (صفر) كاهش پيدا كند اما تغييري در رنگ چراغ حاصل نشود.
تاكنون دو نوع از اين نمايشگرها در شبكه خيابان هاي تهران مورد استفاده قرار گرفته است. دسته اول نمايشگرهاي تكرنگ بودند كه فقط زمان باقيمانده قرمز را نشان مي دادند و دسته دوم، نمايشگرهاي دورنگ كه هم زمان باقيمانده قرمز و هم سبز را نشان مي دهند. برخي از كارشناسان با استفاده از نمايشگر زمان سبز به دليل كاهش ايمني حاصل از رفتار رانندگان خاطي موافق نيستند، اما برخي ديگر آرامش رواني حاصله را مهم تر مي دانند.
حداقل زمان تعيين شده براي نمايشگر هاي هوشمند 30 ثانيه تعيين شده است و درحالي كه حداكثر اين زمان در دنيا به 120 ثانيه محدود مي شود، در ايران اين عدد گاه به 180 ثانيه نيز مي رسد.
هم اكنون بيش از 160 تقاطع با فيبرنوري به مركز كنترل ترافيك متصل است و كارشناسان اين مركز به طور شبانه روزي اين تقاطع ها را كنترل مي كنند. ازنظر آنها اين نمايشگرها درصورتي داراي نقص هستند كه چندين مرتبه به طور ناگهاني و بي دليل دچار پرش ناگهاني در اعداد شوند.
مسوولان حوزه حمل و نقل هدف كلي از نصب اين نمايشگرها را توليد (موج سبز) اعلام كرده اند ضمن اينكه نصب اين نمايشگرها مي تواند به طور قابل توجهي از ميزان ماموران مستقر در تقاطع ها بكاهد.
حميد بهبهاني مي گويد: (به عقيده ما اگر رانندگان با سرعت مجاز در خيابان ها حركت كنند، احتمال ماندن آنها پشت چراغ هاي قرمز تا حدود زيادي پايين مي آيد ولي حجم زياد خودروها و ترافيك سنگين در ساعاتي از روز عملا اين احتمال را به صفر رسانده است.)
با همه اينها نمايشگرهاي هوشمند در تقاطع ها سرگرمي خوبي براي پشت چراغ مانده ها يا آنهايي است كه در حال حركتند. پشت چراغ مانده ها اعداد را مي شمارند تا به صفر برسند و در حال حركت ها هيجان قابل ذكري را تجربه مي كنند: تا عدد به صفر نرسيده بايد بگذرند!

در شهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
سفر و طبيعت
عكاس خانه
فرهنگ
|  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |  فرهنگ  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |