خبر تصويب لايحه «اصلاح ساختار وزارت علوم، تحقيقات و فناوري» توسط شوراي نگهبان نويدبخش آغاز فعاليت هاي جديد وزارت علوم در جهت اجرايي و عملياتي كردن قانون جديد است.
طي چند سال فراز و نشيب هاي پيش روي تصويب اين لايحه در كشاكش ابراز ديدگاه هاي متفاوت مجلس ششم شوراي اسلامي و شوراي نگهبان، چندين بار اصلاح و رد شدن آن باعث شد تا پس از رايزني هاي مختلف به دستور مقام معظم رهبري كميته اي براي اصلاحات در اين لايحه تشكيل شود.
عمر مجلس ششم كفاف تصويب نهايي اين لايحه را نداد و سرانجام آخرين اصلاحات صورت گرفته در مجلس هفتم زمينه تصويب نهايي آن را فراهم كرد.
پيش از آنكه به ايرادات مطرح شده در خصوص اين لايحه بپردازيم بهتر است با نگاهي جامع دلايل اصلي طرح اين لايحه در برنامه سوم توسعه را مورد توجه قرار دهيم.
كشور تا چندي پيش از نداشتن يك متولي و مديريت واحد در زمينه تحقيقات و فناوري رنج مي برد و براساس مصوبات قانون برنامه سوم توسعه، اين وظيفه به وزارت علوم سپرده شد و اين وزارتخانه با نام جديد «وزارت علوم، تحقيقات و فناوري» تلاش ها و حركت هاي جديدي را با همكاري گروهي از انديشمندان و صاحبنظران و كارشناسان براي ايجاد ساختار، اهداف و رسالت هاي متناسب با نام و عنوان تازه خود آغاز كرد.
مشخص نبودن راهبردها و سياست هاي كلان در حوزه هاي علوم، تحقيقات و فناوري را مي توان از عوامل اصلي ارائه لايحه اهداف، وظايف و تشكيلات وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در قالب ماده ۹۹ برنامه سوم توسعه دانست.
عوامل متعددي چون عدم برنامه ريزي جامع درازمدت و آينده نگر، كافي نبودن حمايت هاي مالي از دولت در حوزه علوم و نبود حمايت هاي مادي و معنوي از محققين و مخترعين، ناكارآمد بودن قوانين و مقررات، فرايندها و روش ها، اجرا نشدن نظام جامع ارزيابي و اعتبارگذاري باعث شد تا وزارت علوم آن گونه كه از آن انتظار مي رود در رسيدن به اهداف خود موفق نباشد.
هر چند كه نبود تشكيلات مناسب، وجود نقصان در منابع انساني از نظر كمي و كيفي، نبود حلقه هاي واسط بين دانشگاه و صنعت بر نارسايي هاي فراروي اين نهاد بزرگ علمي سايه افكنده بود و از پيامد هاي اين نارسايي ها مي توان به مواردي چون پايين بودن موقعيت علمي كشور در نتيجه توسعه نيافتگي، پايين بودن ظرفيت توليد دانش در همه حوزه ها، پايين بودن رشد اقتصادي، نارسايي در نظام توليد كالا و خدمات، پايين بودن بهره وري كيفيت و ارزش افزوده، نبود وظايف، مهاجرت مغزها و سرمايه هاي انساني، پايين بودن ظرفيت اشتغال در كشور، افزايش نرخ بيكاري و كاهش مستمر منابع مالي (منابع مالي نظام علمي ما از دولت تغذيه مي شود زيرا داد و ستد با نظام اقتصادي ندارد) نام برد.
برهمين اساس بود كه وزارت علوم همزمان با طرح برنامه سوم توسعه پيش نويس لايحه اهداف ، وظايف و تشكيلات وزارت علوم را به مجلس شوراي اسلامي ارائه داد تا پس از تصويب مجلس و تأييد شوراي نگهبان مراحل اجرايي آن با ساختار جديد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري آغاز شود. پيش نويس اين لايحه در قالب ماده ۹۹ برنامه سوم توسعه در ۱۱ ماده و ۲ تبصره از سوي دولت به مجلس شوراي اسلامي ارائه شد. مواد مطرح شده به اين شرح است:
ماده ۱- به استناد ماده ۹۹ قانون برنامه سوم توسعه و به منظور انسجام بخشيدن به امور اجرايي و سياستگذاري نظام علمي و تحقيقاتي كشور اهداف وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به شرح زير تعيين مي گردد:
الف- توسعه علوم، تحقيقات و فناوري و تقويت روحيه تحقيق و تتبع و ترويج تفكر خلاق و ارتقاء فرهنگ علم دوستي
ب- اعتلاي موقعيت آموزشي، علمي و فني كشور
پ- تعميق و گسترش علوم، معارف، ارزش هاي انساني و اسلامي و اعتلاي جلوه هاي هنر و زيبايي شناسي
ت- معرفي ميراث علمي تمدن ايراني و اسلامي
ث- تأمين نيروي انساني متخصص و توسعه منابع انساني كشور
ج- ارتقاء سطح دانش و مهارت هاي فني و توسعه و ترويج فرهنگ علمي در جامعه
چ- تحقق آزادي علمي و استقلال دانشگاه ها، مراكز علمي و تحقيقاتي .
ماده ۲- مأموريت هاي اصلي و حدود اختيارات وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به شرح زير مي باشد:
۱- تدوين سياست ها و اولويت هاي راهبردي آموزش عالي، علوم، تحقيقات و فناوري و پيشنهاد آن به هيأت وزيران
۲- شناسايي مزيت هاي نسبي، قابليت ها، استعدادها و همچنين نيازهاي پژوهش و فناوري كشور بر مبناي آينده نگري و آينده پژوهي
۳- تعيين اولويت هاي ملي تحقيقات و فناوري با همكاري دستگاه هاي اجرايي ذيربط و پيشنهاد به وزارت عالي علوم، تحقيقات و فناوري
۴- حمايت از توسعه تحقيقات بنيادي و ساماندهي پژوهش هاي مرتبط با فناوري هاي نوين و ميان رسته اي در كشور بر اساس اولويت ها
۵- برنامه ريزي براي تدارك منابع مالي توسعه فناوري كشور و مشاركت در ايجاد، توسعه و تقويت فناوري ملي و حمايت از توسعه فناوري هاي بومي
۶- تلاش براي افزايش كارايي و اثربخشي تحقيقات كشور و توسعه تحقيقات كاربردي
۷- نظارت بر فرايند انتقال فناوري و دانش فني و فراهم آوردن زمينه هاي بومي كردن فناوري هاي انتقال يافته به داخل كشور
۸- كمك به ايجاد زمينه هاي عرضه و تقاضاي فناوري در داخل و خارج كشور و حمايت از صدور فناوري و توليد شده در كشور و كمك به ايجاد انجمن ها و شركت هاي غيردولتي علمي، تحقيقاتي و فناوري
۹- تمهيد ساز و كارهاي لازم براي ايجاد همسويي ميان فعاليت هاي آموزشي، تحقيقاتي و فناوري، تقويت ارتباط دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي با بخش هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور و افزايش همكاري هاي علمي تحقيقاتي بين حوزه و دانشگاه
۱۰- اتخاذ سياست ها و راهكارهاي مناسب براي توسعه پژوهش و فناوري در بخش هاي غيردولتي
۱۱- شناسايي اولويت هاي توسعه منابع انساني كشور و هدايت منابع و فعاليت ها در جهت اولويت هاي مذكور
۱۲- اتخاذ راهكارهاي لازم و برنامه ريزي و حمايت از ايجاد و گسترش دانشگاه ها، مؤسسات آموزش عالي مراكز تحقيقاتي و فناوري و ديگر مراكز فعاليت هاي علمي _ پژوهشي همانند شهرك هاي تحقيقاتي آزمايشگاه هاي ملي، موزه هاي علوم و فنون و … با استفاده از منابع دولتي و غيردولتي و مشاركت هاي مردمي متناسب با نيازها و ضرورت هاي كشور
۱۳- برنامه ريزي آموزشي و تحقيقاتي متناسب با نيازها و تحولات علمي و فني در جهان با عنايت ارزش هاي اسلامي، انساني و ميراث علمي و فرهنگي ايراني
۱۴- تعيين ضوابط، معيارها و استانداردهاي علمي مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي ،رشته ها و مقاطع تحصيلي با ملحوظ نمودن اصول انعطاف، پويايي، رقابت و نوآوري علمي و نظارت بر فعاليت هاي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و مراكز تحقيقاتي و پژوهشي كشور
۱۵- تعيين ضوابط و معيارهاي مربوط به پذيرش دانشجو از داخل و خارج از كشور در مقاطع مختلف تحصيلي
۱۷- تأييد اساسنامه و صدور مجوز ايجاد يا توسعه هرگونه واحد آموزش عالي و يا مؤسسه پژوهشي (اعم از دولتي و غيردولتي)، رشته ها و مقاطع تحصيلي و همچنين ارزيابي مستمر فعاليت آنها و در صورت لزوم جلوگيري از ادامه فعاليت، تعليق فعاليت و يا انحلال هر يك از آنها
تبصره: صدور مجوزهايي كه منجر به تعهدات مالي و يا استخدامي براي دولت مي شود در چارچوب برنامه هاي توسعه و اعتبارات پيش بيني شده در قوانين بودجه سنواتي صورت خواهد گرفت.
۱۸- تأييد اساسنامه و صدور مجوز انجمن هاي علمي، نشريات علمي و فرهنگي دانشگاهها و مراكز پژوهشي و همچنين ارزيابي مستمر فعاليت آنها و در صورت لزوم جلوگيري از ادامه فعاليت، تعليق يا توقف فعاليت هر يك از آنها
۱۹- تأييد اساسنامه و صدور مجوز انجمن ها و تشكل هاي دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و ارزيابي فعاليت آنها و اتخاذ تصميم در مورد ادامه فعاليت، تعليق فعاليت يا انحلال آنها براساس ضوابط و مقررات موضوعه
۲۰- تأييد صلاحيت و صدور احكام انتصاب رؤساي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي، اعضاي هيأت هاي مميزه، هيأت هاي امنا، هيأت هاي مؤسس، هيأت هاي گزينش اعضاء هيأت علمي و هيأت هاي انتظامي اعضاي هيأت علمي طبق ضوابط و مقررات موضوعه
۲۱- ارزيابي و اعتبار سنجي علمي دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي و به صورت مستقيم و يا از طريق حمايت از انجمن هاي مستقل علمي، تخصصي و فرهنگستان ها در ارزيابي علمي دانشگاهها و مؤسسات و انتشار نتايج در محافل علمي
۲۲- ارزيابي جامع عملكرد نظام ملي علوم، تحقيقات و فناوري شامل پيشرفتها، شناخت موانع و مشكلات و تدوين و ارائه گزارش سالانه به مراجع ذيربط
۲۳- ارزيابي سالانه عملكرد مالي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي
۲۴- ارزيابي و تأييد اختراعات،اكتشافات و نوآوري ها به منظور فراهم نمودن زمينه حمايت از حقوق مالكيت معنوي و ثبت در مراجع ذيربط
۲۵- بررسي و پيشنهاد اولويتهاي تخصيص منابع در حوزه هاي علوم، تحقيقات و فناوري به سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور
۲۶- اتخاذ تدابير و ارائه پيشنهادهاي لازم جهت حفظ دانشمندان و محققان و تأمين امنيت شغلي آنان و استفاده بهينه از توانمندي هاي آنها
۲۷- ارزشيابي و تعيين ارزش علمي مدارك تحصيلي دانش آموختگان دانشگاهها و مراكز آموزش عالي (دولتي يا غيردولتي) داخل و خارج از كشور
۲۸- مشاركت فعال در فرآيند سياستگذاري نظام آموزش و توسعه نيروي انساني كشور به منظور ايجاد هماهنگي لازم بين برنامه هاي سطوح مختلف آموزش كشور.
ماده ۳- از تاريخ تصويب اين قانون «شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري» به رياست رئيس جمهور يا وزير علوم، تحقيقات و فناوري تشكيل مي گردد.
اهم وظايف و اختيارات اين شورا عبارت است از:
- تعيين سياستهاي ميان مدت و بلندمدت و اولويت هاي راهبردي توسعه در حوزه هاي آموزش عالي، علوم، تحقيقات و فناوري
- هدايت و هماهنگي امور مربوط به علوم، تحقيقات و فناوري
- اولويت بندي و انتخاب طرحهاي بلند مدت سرمايه گذاري كلان در بخش هاي آموزشي و پژوهشي و فناوري
دبيرخانه اين شورا در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مستقر مي باشد و تصميمات آن پس از تأييد رئيس جمهور براي كليه دستگاههاي اجرايي لازم الاجرا خواهد بود. تركيب اعضاء و شرح تفصيلي وظايف و اختيارات شورا در محدوده اين قانون به تصويب هيأت وزيران مي رسد.
تبصره۱- به منظور ايجاد هماهنگي در ايفاي وظايفي كه در اين قانون به عهده وزارت علوم، تحقيقات و فناوري گذاشته شده است وزارتخانه نسبت به تشكيل شوراهاي زير اقدام خواهد كرد:
۱- شوراي علوم و آموزش عالي به منظور برنامه ريزي توسعه آموزش عالي
۲- شوراي تحقيقات و فناوري به منظور برنامه ريزي توسعه تحقيق و فناوري
۳- شوراي فرهنگي اجتماعي به منظور برنامه ريزي فرهنگي و اجتماعي
۴- شوراي مركزي دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي به منظور تدوين ضوابط علمي، آموزشي، هماهنگي، نظارت در امور علمي و اجرايي دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي
تركيب اعضاء و وظايف و اختيارات شوراهاي فوق در چارچوب اين قانون به پيشنهاد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و تأييد شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري به تصويب هيأت وزيران مي رسد. با تشكيل اين شوراها، وظايف و اختيارات شوراي گسترش آموزش عالي، شوراي عالي برنامه ريزي و شوراي پژوهش هاي علمي كشور حسب مورد به شوراهاي موضوع اين تبصره واگذار مي گردد.
تبصره ۲- دبيرخانه شوراي پژوهش هاي علمي كشور با كليه امكانات و نيروي انساني شاغل در آن به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري منتقل مي گردد.
ماده ۴- به منظور برنامه ريزي و ساماندهي امور رفاهي، هنري و فرهنگي و اجتماعي دانشجويان، سازه هاي امور دانشجويان كشور به صورت يك سازمان وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تأسيس مي گردد. اساسنامه اين سازمان به پيشنهاد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به تصويب وزيران خواهد رسيد.
ماده ۵- كليه وزارتخانه ها، مؤسسات و شركت هاي دولتي، مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي، همچنين مؤسسات خصوصي كه به نوعي مبادرت به انجام فعاليت هاي آموزشي عالي، پژوهش و فناوري، مي نمايند، موظفند فعاليت هاي خود را در چارچوب سياست ها و آيين نامه هاي موضوع اين قانون انجام دهند.
ماده ۶- هرگونه فعاليت اشخاص حقوقي و مؤسساتي كه به نحوي از انحاء به امور مربوط به وظايف وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مرتبط مي شود موكول به اجازه وزارت مزبور است و اداره ثبت شركتها و صنعتي موظف است بدون ارائه اين اجازه نامه از ثبت آن خودداري نمايد.
ماده ۷- در صورتي كه به تشخيص وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مؤسس يا مؤسسات و هيأت امنا، هر يك از مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي غيردولتي برخلاف ضوابط و معيارها و اصول مقرر از طرف وزارت علوم، تحقيقات و فناوري رفتار نمايند، وزارتخانه مي تواند براساس ضوابطي كه به تصويب شوراي عالي، علوم تحقيقات و فناوري مي رسد از آنان سلب دخالت و صلاحيت نمايد.
ماده ۸- دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي با شخصيت حقوقي و استقلال علمي و اداري و مالي زير نظر هيأت امنا، اداره مي شوند و اختيارات وزارتخانه در امور دانشگاهها در حدود تعيين سياست هاي عمومي، ضوابط و معيارهاي اداره آنها و ارزيابي و نظارت و حمايت و پشتيباني آنها در چارچوب اين قانون خواهد بود. به منظور تحقق تمركز زدايي در فعاليت هاي اجرايي بخش آموزش عالي، افزايش اختيارات هيأت هاي امناء، شوراهاي علمي و مديريت اجرايي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي، تقويت تركيب اعضاي هيأت هاي امناء، تعريف و تعيين مسئوليت هاي متقابل دولت و هيأت هاي امناء و نحوه نظارت بر فعاليت هاي دانشگاهها، لوايح و تصويب نامه هاي لازم توسط وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تنظيم و براي طي مراحل قانوني حداكثر طي مدت يك سال به مراجع ذيربط ارائه خواهد شد.
ماده ۹- سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است ظرف مدت ۳ ماه پس از تصويب قانون با همكاري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري شرح وظايف تفصيلي وزارتخانه را با توجه به مفاد اين قانون تهيه و به تصويب شوراي عالي اداري برساند.
ماده ۱۰- وزارت علوم، تحقيقات فناوري موظف است حداكثر ظرف مدت ۶ ماه پس از تصويب اين قانون با رعايت موارد مندرج در ماده(۲) قانون برنامه سوم توسعه، تشكيلات وزارتخانه را تهيه و پس از تأييد سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به مرحله اجرا در آورد.
ماده ۱۱- از تاريخ تصويب اين قانون كليه قوانين، مصوبات و مقررات مغاير لغو و بلااثر مي گردد.
براساس پيش نويس لايحه ارايه شده به نظر مي رسد كه هدف اصلي يا رسالت اصلي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري را مي توان مديريت تحول دانست و بر اين اساس وضعيت علوم و فناوري را از وضعيت كنوني به شرايط ايده آلي رساند كه موتور توسعه براي برنامه هاي بعدي باشد، هرچند كه رسيدن به اين هدف سالها به طول انجامد.
ذكر اين نكته ضروري است كه توسعه، متكي به دانش علم و فناوري است،بنابراين ساختار جديد وزارت علوم را بايد جزيي از يك حركت كلان تلقي كرد كه مسير حركت آينده كشور در مسير توسعه متكي به تحولات و دستاوردهاي علمي را هموار مي كند. علوم، تحقيقات و فناوري بايد بسيار قوي تر از وضع كنوني باشد تا اين كه اين حوزه بتواند به مراحل شكوفايي و تحول مورد نظر در حوزه علم دست يابد.
از موارد عمده مورد نظر شوراي نگهبان در خصوص اين لايحه كه آن را خلاف شرع و قانون اساسي قرار مي داد، تداخل مسئوليت هاي جديد قانوني وزارت علوم با شوراي عالي انقلاب فرهنگي بود. ايرادات مورد نظر شوراي نگهبان بارها در مجلس ششم اصلاح شد و به دليل رفع شدن آن لايحه براي اصلاح به مجلس هفتم راه يافت و پس از تجديد نظر به تصويب رسيده بود.
يكي از عمده ترين موارد اختلاف ميان وزارت علوم و شوراي نگهبان موضوع انتخاب و تأييد روساي دانشگاهي و مؤسسات آموزش عالي توسط هيأت علمي دانشگاه ها بود كه مورد پذيرش شوراي نگهبان قرار نگرفت. اين در حالي مطرح مي شد كه سخنگوي دولت در يكي از جلسات هفتگي خود با خبرنگاران اين طرح ماده را يكي از افتخارات دولت در حوزه وزارت علوم دانست و حذف و يا تغيير آن را غيرقابل قبول توجيه كرد.
در هر حال اين موضوع مورد توجه شوراي نگهبان به رغم برخي انتقادات در مجلس هفتم تصحيح شد، براساس بند ب ماده ۲ اين لايحه در قالب يك تبصره مقرر گرديد: «انتخاب و تاييد روساي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي براساس مفاد مندرج در وظايف شوراي عالي انقلاب فرهنگي خواهد بود.»
مغاير دانستن وظايف وزارت علوم با شوراي عالي انقلاب فرهنگي از مهم ترين ايرادات شوراي نگهبان در چارچوب فعاليت هاي جديد وزارت علوم بوده موارد تصحيح شده اين ماده در مجلس ششم در قالب تبصره هايي به اين صورت به تصويب رسيد كه انتخاب روساي دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي و تحقيقاتي براساس دستورالعملي است كه در اين زمينه با رعايت مشاركت اعضاي هيأت علمي تهيه و به تصويب شوراي عالي، علوم تحقيقات و فناوري خواهد رسيد.
همچنين صدور احكام روساي مؤسسات آموزش عالي وابسته به ساير دانشگاه هاي اجرايي با تأييد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري بر عهده رئيس همان دستگاه گذاشته شده بود كه شوراي نگهبان اين موارد را در شمار اختيارات شوراي عالي انقلاب فرهنگي دانسته بود.
مراحل ارايه و تصويب اين لايحه را مي توان از لوايح تاريخي مجلس دانست كه ماه ها در رفت و برگشت به مجلس بود و نمايندگان دو دوره با آن سروكار داشتند.
دكتر مصطفي معين مدير سابق وزارت علوم بارها در زمان صدارت خود و پس از آن نيز از روند پيگيري اين لايحه انتقاد كرد. وي حتي پيشنهاد پس گرفتن اين لايحه توسط وزارت علوم را نيز مطرح كرده بود.
وي معتقد بود كه تعدد مراكز تصميم گيري و دخالت نهادهاي غيرمسئول در آموزش عالي در جلوگيري از پيشرفت برنامه ها و سياست هاي اجرايي در جهت توسعه آموزش عالي در كشور نقش اساسي را ايفا مي كند. «دكتر احمد شيرزاد» رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ششم كه اين لايحه را از ابتدا دنبال كرده بود، پس از اصلاح نهايي لايحه در مجلس ششم گفت: به رغم تغييرات و ايرادات شوراي نگهبان مصوبه اصلاح ساختاري كه در مجلس ششم شوراي اسلامي تصويب شد، هنوز از استخوان بندي محكمي برخوردار است.
شيرزاد گفت: اصل ماده اي كه مجلس ششم اقدام به حذف دو تبصره آن و جايگزين كردن عبارت شوراي عالي انقلاب فرهنگي به جاي آن كرد در واقع در توافقات كميته پنج نفره كه مسئول رسيدگي به اين لايحه بودند مسكوت يا عبارتي حذف شده بود و به همين علت ما دليلي نديديم زماني كه اصل قضيه حذف شده دو بند يا تبصره زيرين را بررسي كنيم.
وي افزود: چون ايرادي به اين دو تبصره گرفته نشده بود ما نيز صحبت خاصي در مورد آن انجام نداديم. به اعتقاد شيرزاد در همه جاي قانون اصلاح ساختار وزارت علوم از كلمه مراجع ذي صلاح استفاده شده كه بهتر بود محلس هفتم نيز در اصلاح اين دو بند اصل قانون را رعايت مي كرد و از عبارات شوراي عالي انقلاب فرهنگي استفاده نمي كرد.
وي در خصوص اين كه آيا اين مسأله ابهام يا تناقضي در قانون ايجاد نمي كند، گفت: بهتر بود مجلس هفتم براساس همان توافقات حاصل شده قضيه را تمام مي كرد.
در هر حال ابلاغ اين مصوبه در ساختار جديد به وزارت علوم ايجاب مي كند كه مسئولان اين وزارتخانه با انسجام و جديت بيشتر در راه عملي كردن برنامه ها حركت كنند.
واگذاري شوراي پژوهش كشور به وزارت علوم، استقلال دانشگاه ها (اداره دانشگاه ها توسط هيأت امناي دانشگاه ها) و واگذاري مراكز آموزشي دستگاه هاي مختلف به وزارت علوم را مي توان از جمله پيامدهاي عمده و اساسي تصويب اين لايحه دانست.
براساس يكي از مواد اين لايحه كليه فعاليت هاي پژوهشي كشور به وزارت علوم واگذار مي شود و قطعاً چنين مصوبه اي تأثير بسياري در كيفي كردن و انسجام بخشيدن به فعاليت هاي پژوهشي در كشور دارد زيرا تاكنون فعاليت هاي پژوهشي متولي هاي متعددي داشت.
يقيناً جداي از برخي موارد و اختلاف نظرها جامعه علمي كشور براي فعاليت بهتر نيازمند چنين مصوبه اي بود كه به رشد كمي و كيفي تحقيقات در كشور كمك بسياري خواهد كرد. زيرا يكي از وظايف مهم در صنعتي كردن يك كشور در حال توسعه، به گردش در آوردن چرخ هاي توسعه است، توسعه مستمر و پويا نيز زماني ميسر است كه با پيشرفت مداوم علمي، پژوهشي و فناوري تقويت شود. بدون شك چنين پيشرفتي نيازمند سازماندهي قوي، ابزار و امكانات لازم، نيروي انساني متخصص، ايجاد نظام تحقيق و توسعه، سياست ها، استراتژي ها، اهداف و رسالت هاي مشخص و به ويژه تشكيلات و مديريت واحد و توانمند است.
موفقيت نظام جديد وزارت علوم در شرايطي حاصل مي شود كه همكاري و كمك ديگر نهادهاي دولتي و غيردولتي عزم و باور ملي، همراه و ياور و پشتيبان آن باشد. در اين صورت است كه نه تنها دانشگاه ها بلكه حوزه صنعت، توليد و بنگاه هاي اقتصادي و صنعتي كشور نيز از ثمرات و دستاوردهاي آن برخوردار مي شوند و در نهايت بستر جامعه براي ايجاد رشد، شكوفايي و توسعه مساعدخواهد شد.