اديب وحداني 
در دنياي مدرن اولين مرحله از مراحل پيگيري يك خبر رفتن به سراغ اينترنت است كه گاه به سرعت جواب مي دهد و در بسياري از موارد به كندي. در مورد يك خبر ويژه دباره موسيقي البته پيگيري ها به نتيجه زود هنگامي  رسيد و يك گفت و گوي مفصل اصلي ترين موضوع آن خبر با يك بنگاه سخن پراكني، مواد لازم براي توضيح و تشريح اين پديده - به كل - و آژير كشيدن براي هشدار دادن درباره پديده نوظهوري به نام موسيقي ميهماني ايراني را فراهم مي آورد.
در ريشه يابي چگونگي توليد، پخش و مورد توجه قرار گرفتن برخي پديده هاي تازه راه يافته به بازار موسيقي در ابتدا بايد به چگونگي عدم توليد چنين آثاري در گذشته و توليد آنها در دوران معاصر اشاره كرد.
مهم ترين عامل توليد در تهيه موسيقي هزينه بالاي كل اين فراگشت آهنگسازي، نوازندگي، ضبط، ميكس، مسترينگ، پخش و بازاريابي است. هزينه بالاي توليد موسيقي در جهان به حدي است كه در سده هاي قبل در عمده ترين مناطق دنيا موسيقي به هنري تبديل شده بود كه با حمايت اشراف و درباري ها منتشر مي شد. عمده توليدات موسيقي كلاسيك در غرب يا به سفارش دربار يا با حمايت آنجا يا با استفاده از امكانات و ابزارهاي كليسا بوده است و مدعاي بسياري از محققان نسبت به موسيقي ايران نيز اين است كه يكي از مهم ترين و عمده ترين نقاط ضعف موسيقي سنتي ايران نيز در سده هاي گذشته وابسته بودن قسمت عمده اي از اجراها و درآمدهاي اهالي موسيقي ايران به دربار بوده است.
با رشد و ظهور صنعت ضبط موسيقي دهه هاي اوليه قرن بيستم و ايجاد يك چرخه اقتصادي پرسود، حول محور موسيقي، موسيقي از استيلاي دربار - اشراف خارج شد و به دست شركت هاي ضبط و پخش افتاد كه عمدتا به دنبال يك هدف بودند: شناخت سليقه عامه و حركت در جهت برآورده كردن خواست هاي آنان.
با ايجاد سود اقتصادي فراوان براي دست اندركاران صنعت موسيقي، بسياري از افرادي كه مي خواستند به توليد موسيقي بپردازند از چرخه آن حذف شدند، چرا كه آن آثار طبق معيارهايي كه استانداردسازي در صنعت موسيقي ناميده مي شد و مشكل خاصي از آهنگ ها و ليريك شعرها را مي طلبيد توليد نمي شدند، اما جنبش هنرمندان دهه 1970 ميلادي توانست اين چرخه معيوب را بشكند و شركت ها را متقاعد كند كه توليداتي متفاوت را به بازار عرضه كنند. اما اين روال نيز با تغييراتي كه در صنعت ضبط و پخش موسيقي مشاهده شد شكل ديگري به خود گرفت.
توجه به اين نكته كه هنرمندان موسيقي مجبورند در استوديو يك آلبوم را توليد كنند و بعد، آن اثر را بفروشند و براي فروش آن مجبورند كه به تورهاي دراز مدت اجراي موسيقي بروند تا توليدات خود را به مردم معرفي كنند، موجب شد بسياري از علاقه مندان موسيقي دست از اين فعاليت  بشويند و چون امكان توليد و ضبط موسيقي در خانه ها موجود بود و شبكه هاي راديويي متعدد خصوصي حاضر به پخش توليدات اين علاقه مندان به موسيقي بودند، بسياري از آهنگسازها؟ي جوان در خانه ها مشغول به كار شدند.
با ظهور فن آوري توليد موسيقي توسط كامپيوتر، حجم توليدات موسيقي خانگي افزايش يافت، چرا كه هزينه توليد تقريبا به هيچ تنزل پيدا مي كرد. دردرجه اول به نوازنده اي براي اجراي قطعات احتياجي نبود چرا كه با نر م افزارهايي كه در چند سال گذشته توليد شده اند، مي توان نت هاي آهنگ را روي خطوط حامل نوشت و نواختن آن را به كامپيوتر سپرد. از طرف ديگر صداي غيرطبيعي نت هاي نواخته شده با كامپيوتر كه تقلبي بودند نيز با استفاده از soundfont ها بهبود قابل ملاحظه اي يافته است، چرا كه به جاي صداهاي مطلقا الكترونيك قديمي ، soundfont ها از صداي مجزاي تك تك سازها تشكيل شده  كه ضبط شده اند و طبق الگويي كه نت هاي نوشته شده روي خطوط حامل به پردازنده كامپيوتر دستور مي دهد اجرا مي شوند. به اين ترتيب با توجه به اين نكته كه ايران عضو قرار داد كپي رايت بين المللي نيست و تمام نرم افزارها وsoundfontها به ارزان ترين قيمت دربازار ايران يافت مي شوند مثلا گاه قيمت آنها تا يك هزارم قيمت واقعي اين ابزارها در بازارهاي بين  المللي است مهمترين قدم مشكل در توليد آثار موسيقي خانگي بي دخالت توليدكننده ها و مخاطب ها شكسته شده است و يك دستگاه كامپيوتر خانگي كه كارت صوتي خوب داشته باشد مهمترين و پرهزينه ترين چيزي است كه براي رسيدن به هدفي به نام توليد موسيقي خانگي مورد احتياج است. تا اين جاي قضيه دقيقا چيزي مشابه به وبلاگ هاست كه دررقابت با روزنامه ها و كتاب ها و با كمترين هزينه اي ايجاد شدند و در دسترس همگان قرار گرفته اند. اما همانطور كه بسياري از وبلاگ ها چيزي براي گفتن ندارند و از هفته هاي اول ايجاد يكي از آنها به بعد، فاصله زماني به روز شدن آنها گاه تا ماه ها طول مي كشد، اين ابزارهاي توليد موسيقي نيز معمولا بي مصرف مي مانند. با بررسي دلايل ريشه اي اين پديده هامي توان به احتمالات بالقوه و بالفعل توليد چنين آثاري در ايران پي برد.
مهمترين نكته در بررسي يك اثر صوتي، كيفيت ضبط آن است كه درمورد اثر مورد بحث در اين مقاله، با كمترين هزينه بهترين كيفيت را شاهديم. در درجه دوم آهنگسازي است كه با توجه به استانداردهاي آهنگسازي در ايران چندان هم بدك نيست؛ كسي از موسيقي رقص dance music و موسيقي خانگي house music توقعي بيشتر از به سادگي قابل شنيده شدن ندارد و ساده بودن و سهل الفهم بودن. در درجه سوم اهميت ترانه ها قرار دارند كه به طرز مضحكي جالب هستند، مثلا در يكي از ترانه ها خوانده مي شود: من دارم بهار بهار / مي بازم به روزگار - دلم رو ورق ورق / صدام رو هوار هوار تمام واژه هايي كه دراين ترانه تكرار مي شوند تا اينجا معني دارند. بهار بهار به معني هر سال است و واژه هاي ورق وهوار هم معني دارند ، گرچه به هيچ وجه خاص نيستند ،اما وقتي ترانه سرا در ادامه همين ترانه مي گويد:مي مونم صبور صبور / مي شكنم غرورغرور غير از به تنگ آمدن قافيه هيچ توجيه ديگري را نمي توان براي عملكرد او ذكر كرد و حتي وقتي ترانه سرا مي گويد:ابرها رو گريه مي گيره / من اون ابر گرفته ام و واژه گريه را درسطر دوم به ذهن شنونده تداعي مي كند، مي  توان عمل او را بيشتر از تكنيك به غريزه نسبت داد.  اين ترانه ها چيز چنداني ندارند، غير از شل و شل بودن منطق ترانه نويس كه گاه مدعايي كه در يك سطر مي آيد مثل خسته بودن از يك رابطه را چندين سطر پايين تر نقض مي كند همانجا ابراز دلتنگي هم مي كند!. اما شانس يا تكنيك خواسته يا ناخواسته اي كه در اين اثر اجرا شده است،اين طور است كه ترانه ها با صدايي بسيار نامفهوم خوانده مي شود. اولا حجم صداي خواننده در اين آلبوم در مقايسه با باقي سازها بسيار پايين است و از سوي ديگر تعدد افكت هاي صوتي موجب شده است نتوان با اين صدا اصلا واژه ها را شنيد. برخي خواننده ها در اين نوع آثار مفهوم شعرها و تكيه هاي طبيعي آهنگ كلمات در زبان فارسي را خدمتكار ملودي  مي كنند كه مي خوانند و بهره گيري از سنت مولودي خواني و ديگر آوازهاي مذهبي يا سنتي موجب شده حس غم بسيار احساساتي و سوزناكي در آثار ايشان شنيده شود كه متناسب با تب كردن و عاشق شدن هاي دختر دبيرستاني هاست.
آهنگ هايي كه در بازار پخش شده است دقيقا طبق سليقه ميهمان هاي امروزي است. تمام آهنگ ها مناسب تك تك لحظه هاي ميهماني ها طراحي و ساخته شده اند و از هيجان هاي هيستريك تا آرامش موقع شام خوردن، همه لحظه هاي ميهماني ها مدنظر توليدكننده هاي اين اثر بوده است. اثر برخلاف ادعاي وي كه مي گويد: در كنسرت ها دزديده شد محال است كه دزديده شده باشد، اين دروغ است، هيچ دستگاه ضبطي نمي تواند از يك كنسرت چنين صدابرداري را انجام دهد و اگر چنين دستگاهي موجود بود، چنين توليداتي بيش از پيش در همه جا شنيده مي شدند. نويسنده همين سطور در يك سخنراني در سال 1378 كه با عنوان نمي شود جلوي ورود اين موسيقي را گرفت در روزنامه صبح امروز چاپ شد خبر داد كه گروه هاي موسيقي ايراني در حال شكل گيري  هستند و طبق معمول، بدترين آثار آنها زودتر از همه به بازار رسيد. متوليان موسيقي كشور وزارت ارشاد، صدا و سيما و حوزه هنري گونه اي از محافظه كاري را پيشه كرده اند كه باعث شده چهره هاي جوان و جدي در زمينه موسيقي سهمي از بازار را نداشته باشند و از سهم افرادي مثل محمد معين كه توان ساخت توليدات پرخرج و پرارزش را دارند، از اين بازارفقط موسيقي متن يك سريال باشد و چهره هايي كه حاضرند موسيقي لوس الكترونيك را بسازند، خود به خود وارد بازار شوند و هر روز بيشتر از ديروز مورد توجه برخي از مردم قرار گيرند. گروه هاي متشكل از جواناني كه موسيقي مطرب را نمي    پسندند و دل در گروي ساخت نوعي موسيقي با سعي در به فعليت رساندن احتمال تلفيق جدي سنت موسيقي ايراني و سنت يا سنت هاي موسيقي جهاني دارند، در آرزوي يك ميكروفون خوب مي سوزند و توليداتي كه بيش از چند دقيقه فكر كردن را نمي طلبند و گويا بيش از چند دقيقه وقت هم براي توليد آنها فكر نشده است، به گوش آنهايي مي رسد كه دنبال واژه هاي فارسي اند و بازار كهنه امروز موسيقي ايراني اعم از ايروني يا لس آنجلسي وموسيقي ايراني يا توليد تهران را نمي  پسندند.

يك قراخانلو، دو قراخانلو، سه قراخانلو و... هنوز را‡ي چهارم را نخوانده بودند كه هاشمي طبا روي صندلي كه تا آن لحظه به راحتي تكيه داده بود كمي جا به جا شد، آرنج دست راست خود را روي ميز گذاشت و چانه اش را روي انگشتان دست راست تكيه داد. كمي به اطراف خيره شد و هرچه شمارش آرا رو به جلو مي رفت چهره مهندس بيشتر در هم مي رفت تا زماني كه فاصله آراي قراخانلو با وي زيادتر شد. همانگونه كه دست راست را زير چانه اش زده بود با نگاهي كه هزار و يك حرف داشت اعضاي مجمع و به خصوص روِساي فدراسيون ها و بعضي از دوستان و ياران ديروز را از نظر گذراند و ديگر توجهي به شمارش آرا نداشت.
را‡ي قراخانلو به 35 كه رسيد و حد نصاب را به دست آورد مهندس دستش را از زير چانه اش برداشت، آهي كشيد و دوباره مثل قبل از را‡ي گيري به پشتي صندلي تكيه داد. وقتي كه او انتخاب نشد به دبيرش مسجل شد كه وي نيز انتخاب نخواهد شد چرا كه اصولا آنهايي كه قرار بود انتخاب شوند قبل از را‡ي گيري انتخاب شده بودند و اين را خود هاشمي طبا و افشار زاده كه هر دو از اصفهاني هاي تيزهوش هستند بهتر از هر كسي مي دانستند ولي به هر حال خيلي ها به آنها اميدواري داده بودند و اگر به واقع آن دوستان و رفقا به وعده هاي خود عمل مي كردند شايد اتفاق ديگري مي افتاد اماكفه ترازو قبل از انتخابات به سود گروه حاكم سنگيني مي كرد و اين امر ساعتي قبل از شروع مراسم را‡ي گيري كاملا از چهره هاي كانديداها نمايان بود.
هر چه هاشمي طبا و افشارزاده رئيس و دبير سابق نگران و مضطرب بودند، قراخانلو و كفاشيان با ظاهري آسوده نشسته بودند و مثل آنهايي كه از هيچ جا هيچ خبري ندارند و برايشان تفاوتي نخواهد كرد كه چه كساني انتخاب مي شوند، سعي داشتند رفتاري عادي از خود نشان دهند و البته در دل حسابي خوشحال بودند و مي خنديدند.
اگر چه كفاشيان به صورت طبيعي هم چهره اي خندان دارد و لبخند هيچگاه از چهره دبير كل جديد محو نمي شود ولي او نيز سعي داشت خودش را كنترل كند تا بعد كه به خلوت رسيد آنقدر بخندد كه روده بر شود.
اما بعد از انتخابات جالب بود. خيلي ها مي آمدند و در گوش هاشمي طبا يكي چيزهايي مي گفتند و سري به افسوس تكان مي  دادند و بلافاصله به سراغ قراخانلو مي رفتند و به او تبريك مي  گفتند!
عجبا! مهندس هاشمي طبا مانده بود كدام را باور كند اينكه بيش از 35 تا 40 نفر آمدند و گفتند كه فلاني ما به شما را‡ي داده ايم و بعد تعداد كل آراي مهندس 28 را‡ي اعلام شد. شايد هم مهندس براي لحظاتي پيش خود تصور كرد كه نوشته اند هاشمي طبا و خوانده اند قراخانلو اما ديگر حوصله  حساب و كتاب و چرتكه انداختن و اعتراض كردن نداشت آن قدر بي حوصله بود كه اظهار هم نكرد و ترجيح داد پس از برداشتن بار سنگين مسووليت به منزل برود و آنجا در كنار خانواده افطار كند. خسته نباشيد آقاي مهندس هاشمي طبا، روزگار تا بوده همين بوده كه هر آمدني يك رفتني هم دارد!

مقبوليت خشونت بين خانم هاي تركيه 
بر اساس يك نظرسنجي كه از سوي خبرگزاري آناتولي صورت گرفت 39درصد خانم هاي ترك اظهار داشتند كه شوهرانشان حق دارند با آنها خشن رفتار كنند در صورتي  كه آنها از دستورات شوهرانشان سرپيچي كنند، يا پشت سر آنها حرف بزنند يا از آنان تمكين نكنند. اين درصد حتي در مناطق روستايي بالاتر مي رود و به 57 درصد مي رسد. از ديگر دلايل خشونت هاي خانوادگي در تركيه خرج كردن بيش از حد،  داشتن نظر مخالف نظر شوهر و همچنين عدم تربيت بچه ها و مسامحه كردن با آنها از سوي مادر است.
گوگل فرشته نجات خبرنگار
خبرنگار استراليايي، جان مارتنيكوس كه به دست ربايندگان عراقي گروگان گرفته شده بود، آزاد شد. اين خبرنگار استراليايي پس از آن آزاد شد كه ربايندگانش هويت استراليايي وي را از طريق سايت اينترنتي گوگل تصديق كردند. مارتنيكوس در نزديكي سفارت استراليا در بغداد ربوده شد و ربايندگانش به گمان اينكه وي يك فرد آمريكايي است قصد داشتند تا سر از تنش جدا كنند. اما مارتنيكوس اصرار داشت كه وي يك استراليايي است و براي اينكه حرفش را باور كنند از آنان خواست تا هويتش را از سايت گوگل جست وجو كنند. بايد گفت كه مارتنيكوس شانس آورد كه ربايندگانش چگونگي كار با اينترنت را مي دانستند.
فروش اورانيوم به دست بي خانمان ها
مقامات امنيتي روسيه موفق شدند دو ظرف حاوي اورانيوم 238 را از بين گروهي از ولگردان و افراد خياباني شهر استراتف كشف و ضبط كنند. اين دسته از ولگردان قصد داشتند تا اين مواد را به يك قاچاقچي مواد هسته اي بفروشند. اورانيوم 238 ماده فعالي است كه براي ساختن بمب هسته اي به كار مي رود.
انتشار اخباري از اين دست نگراني هايي را در ارتباط با وضعيت نگهداري موادهسته اي در روسيه و قاچاق مواد راديواكتيو در محافل بين المللي به وجود آورده است.
جراح باوجدان 
يك جراح آمريكايي پس از آنكه متوجه شد مريضش كه نيازمند عمل پيوند كليه بود، فرد اهدا كننده اي را در اينترنت پيدا كرده، از انجام عمل سرباز زد. در يك سايت اينترنتي، نيازمندان به عمل پيوند كليه با پرداخت 165 پوند مي  توانند شخص اهدا كننده اي كه شرايط لازم را دارا باشد پيدا كنند. جراح آمريكايي دليل انصراف از جراحي روي اين بيمار را غيراخلاقي بودن اين روش براي پيدا كردن كليه پيوندي نام برد.

سيد حسين غضنفري - تريسا هينز كري در گفت وگويي با يك روزنامه آمريكايي بيان داشت از اينكه در مصاحبه اي با روزنامه يو.اس .اي. تودي گفته بود لورا بوش تا به حال هيچ شغل واقعي نداشته است از وي عذرخواهي مي كند. چندي پيش خبرنگار يو.اس. اي. تودي از همسر جان كري پرسيده بود كه آيا وي و لورا بوش، همسر جورج بوش، هيچ تفاوتي دارند يا خير؟ تريسا كري در پاسخ گفت: خب، من لورا بوش را خيلي خوب نمي شناسم، اما به نظرم راحت و بدون استرس است، در چشم او برقي ديده مي شود كه البته خوب است! تريسا ادامه داد: اما نمي دانم كه آيا هيچ شغل واقعي و اساسي تا به حال داشته است يا خير و تجربه هايش نسبت به من كه از او مسن تر هستم مسلما كمتر است و البته تجربه هايي كه من دارم خيلي با ارزش تر هستند، چون من تجربه كاري دارم!
با اين وجود هينزكري بعد از انتشار مصاحبه اش با روزنامه يو.اس.اي.تودي متوجه شد لورا بوش در مدارس دولتي ايالت تگزاس از 1968 تا 1977 مشغول به كار بوده است، سالي كه وي با جورج بوش ازدواج كرد.
هينزكري بعد از پي بردن به اشتباهش، با انتشار بيانيه اي اظهار داشت: من فراموش كرده بودم كه خانم لورا بوش به تدريس در مدارس مشغول بوده و اينكه سابقه كتابداري هم دارد و چه شغلي مهمتر و با ارزش تر از معلمي كه تربيت فرزندان ما در دستان آنهاست، من به عنوان يك مادر و يك كارمند مي گويم كه همه ما تجربيات گرانبهايي داريم كه شخصيت ما را شكل مي دهد، من به تجربه و سابقه خانم بوش ارج مي نهم و با تمام وجود از خدمتي كه به آمريكا كرده است سپاسگزاري كرده و از اينكه سابقه كاري او را به ياد نداشتم از او عذرخواهي مي كنم.
گوردون جان رو سخنگوي لورا بوش گفت: بانوي اول از سخنان هينزكري آزرده نشده بود. جان رو ادامه داد: خانم بوش بر اين امر واقف است كه شرايط براي كسي كه همسرش رئيس جمهور است هميشه ساده نيست و مي داند كه شرايط تا 2 نوامبر سخت تر هم خواهم شد.
اما كارن هافز مشاور جورج بوش در اين باره مي گويد: معذرت خواهي هينز كري كار را خراب تر كرد براي اينكه فراموش كرد از نقش مادري لورا بوش ياد كند.

حسام گلبري - از فرانكفورت شركت توليد خودرو فولكس واگن آلمان خبر رسيده كه ولفگانگ برنهارد، مدير اجرايي سابق دايملر كرايسلر، طرحي را بر مبناي مهارت و استعدادهاي خاص خودش ارايه داده كه منجر به توليد خودرو با هزينه كمترشود. برنهارد 44 ساله در ماه آوريل گذشته، درست وقتي مي    خواست از موقعيت شماره 2 در كرايسلر به مقامي بالاتر در شركت مرسدس بنز ترفيع پيدا كند ناگهان از كار خود بر كنار شد. او با كاهش بودجه توليد موجب مخالفت و دشمني كاركنان شركت مرسدس با مديران موسسه شد. مخالفت برنهارد با سرمايه گذاري دايملر كرايسلر در ميتسوبيشي ژاپن كه ضرر ساز بود هم جزو دلايل بركناري او شمرده مي   شد.
اولين واكنش بازار به ورود مدير قديمي دايملر كرايسلر به فولكس واگن، افزايش ارزش سهام اين شركت به ميزان 2/7 درصد بود. گرچه هنوز هم فروش وسايل نقليه فولكس واگن در مقايسه با سال گذشته در ماه اخير در اروپا 13 درصد نزول دارد.
رئيس اجرايي شركت فولكس واگن اعلام كرده كه در نظر دارد بودجه شركت را به نصف برساند و هم اكنون اين شركت در حال مذاكره اي سخت با كارگران آلماني اش است تا آنها را متقاعد به قبول دستمزد دو ساله ثابت كند.
تازه وارد شركت فولكس طرح هاي جديدي براي بهبود فروش و افزايش سود دارد. او طرحي را اجرا كرد كه در نتيجه آن هزاران شغل حذف شده است، اما درعين حال نمونه ها و مدل هاي جديدي كه او ارايه كرده باعث توسعه و پيشرفت شده است به طوري كه مي  توان گفت اين طرح ها باعث تجديد حيات شركت شد. او ثابت كرد كه مي  تواند با هزينه اي بسيار پايين تر از اين هزينه هاي هنگفت، در تجارت در بازار ماشين موفق بود.
طبق سنت فولكس واگن آقاي پيشت سريدر بعد از پدرش از سال 2002 تاكنون بر محصولات شركت فولكس واگن نظارت داشته است. اين شركت خودروهايي از جمله آئودي، لامبورگيني، بوگاتي و بنتلي را نيز توليد مي  كند.

مثل همه جاي دنيا، روزنامه هاي آمريكا هم در نزديك زمان انتخابات به سراغ اين موضوع داغ قدرت آور و پول زا مي روند و تقريبا هيچ روزنامه اي نيست كه در تيتر هاي اصلي خود به اين موضوع نپرداخته باشد، به غير از روزنامه سان بالتيمور كه كل صفحه اول نسخه يكشنبه خود را به كل به اوزي اوزبورن اختصاص داده كه خبرساز هميشگي است. روزنامه گزت عكس كري را در صفحه اول انداخته و بر متفاوت بودن دو نامزد تاكيد مي كند، لس آنجلس تايمز يك تيتر را به آزمايش دي ان اي براي بررسي قتل 12 نفر اختصاص داده است و لس آنجلس تايمز مختص يكشنبه به سلول هاي بنيادين و تحقيقات درباره آنها به عنوان يك تيتر جديد توجه داشته است.