قهرمان
احمدشاه مسعود قهرمان افغان هاست. تمام شهر اوست و عكس هاي او. بازار كلاه مسعودي هم داغ است. كلا ه هايي كه در كوچه مرغي مي توانيد دو عدد از آن را با قيمت 2 الي 3 هزار تومان تهيه كنيد. اين كلاه بهترين سوغات افغانستان است... از قهرمان اما دور نشويم. چهره اسطوره اي او هرجا جلوي چشم شماست.
خانه
قيمت خانه در برخي محله ها، از جمله وزير اكبرخان كه اعيان نشين و مجاور با سفارتخانه هاست آنقدر بالاست كه مغزتان سوت مي كشد. تصور خانه يك ميليون دلاري در پايتخت افغانستان عجيب نيست؟ دليل اين افزايش قيمت حضور نيروهاي خارجي است كه با جيب پر از پول به دنبال جاي راحت مي گردند.
سفارت
سفارت ايران در محله وزيراكبرخان قرار دارد. سفير ايران آقاي بهرامي، مردي خوش برخورد و اهل فرهنگ است، با دغدغه هاي فراوان كه دايره وسيع همزبانان ما در شرق را پوشش مي دهد. گفتني هاي او درباره كارهاي قابل انجام در افغانستان بسيار بود.
فرهنگ
عجيب بود وقتي از آنها مي شنيديم كه دوره كامل كيهان ورزشي يا اطلاعات هفتگي سال هاي قبل از جنگ داخلي را دارند. بازار مطبوعات افغانستان تشنه محصولات ايراني است. صاحبان مجلات مي توانند به اين بازار گسترده بيشتر فكر كنند.
مردم
مهربان و دوست داشتني گرچه تصور ما از شهر كابل تفاوت چنداني با آنچه ديديم، نداشت ، اما مردم افغانستان را طور ديگري يافتيم. آنها دوستان خوب ما هستند. كاري، ساعي و خوش اخلاق. چشمشان را صدقه!
... و ما
ايراني ها بايد بيش از اين در افغانستان فعال باشند. به جاي نوشتن درباره دلايل، فقط اشاره مي كنيم به كارهاي گسترده آمريكا و به خصوص آلمان در كابل. آنها كه مدرسه ساخته اند و به دانشگاه ها كمك مي كنند... و دوستي مي گفت ايراني ها در ساخت جاده سهيم بوده اند!
سلام
دانشگاه كابل را گم كرده بوديم. يك مرد محلي ساعتي از وقت خود را به ما داد و ما را به پوهنتون برد. اسمش فرهت بود. گفت: اگر مي شود برويد خيابان 188 غربي، نبش كوچه 121 و به آقاي صالحي سلام برسانيد و بگوييد من به فكرشان هستم. اين براي اينكه بدقول نشويم!
به اميد شهر زيبا
كابل شهر تميزي نيست، زيبا هم نيست. شهري است متفاوت با پوستري كه در كنسولگري افغانستان از قديم كابل به ديوار زده شده است... اين حاصل 20 سال جنگ است كه اميدواريم سايه اش ديگر روي همسايه شرقي نيفتد.
برقع
پوشش بانوان افغان، هنوز مورد توجه ترين سوژه عكاس هاست، اما امروز در افغانستان پوشيدن برقع اجباري نيست. زنان با پوشش اسلامي در خيابان ها رفت و آمد مي كنند.
بادبادك بازي
شايد اگر اين را بنويسيم فكر كنيد پيازداغش را زياد مي كنيم، اما واقعا حقيقت دارد. شهر كابل با توجه به موقعيت جغرافيايي جاي مناسبي براي بادبادك بازي است، اما در دوره طالبان اين كار، فعل حرام محسوب مي شد و به كل ممنوع بود! در روزهاي اقامت ما در كابل آدم هاي زيادي سرگرم اين بازي بودند.
كوه
كابل از چهار طرف با كوه محصور است. روي كوه ها درست مثل محله اسلام آباد كرج پر از خانه است، با اين تفاوت كه كوچه بندي و لوله كشي ندارد. اگر احيانا جزو مستضعفاني باشيد كه ساكن كوهند، بايد غروب به غروب ظرف هاي بزرگ را پر از آب كنيد و با چهارپا تا در خانه ببريد.