Hamshahri Newspaper

ابوالقاسم عابدين پور
شكي نيست كه ورزش كشورمان آن هم در كميته ملي المپيك به طرحي نو نيازمند است، همه شرايط و تمامي امكانات براي اين نوآوري مهيا است. امروزه ورزش آن هم در سطح ملي و در جريان رقابت جهاني ديگر يك تفنن و سرگرمي نيست. امروز ديگر هنر ورزشكار و افتخارات قهرمانان ورزشكارمان در يك محله و شهر و استان ختم نمي شود.مردم براي ورزش مورد علاقه شان وقت مي گذارند، آن را دنبال مي كنند، تعصب به خرج مي دهند و انتظار دارند كه صد البته اين انتظار به حق است و قابل توجه.
ورزش و ورزشكار از ضروريات برنامه هاي اجتماعي به حساب مي آيد و پركننده قسمت هاي مهمي از وقت و زمان زندگي مردم است. طرح نو جامعه ورزش آغاز راهي است كه مدتي است شروع شده و در همين ابتداي راه بايد عزم را جزم كرد تا ورزش در جامعه كاملاً علمي شود.
علم ورزش و ورزش علمي ضرورتي انكارناپذير است، استانداردهاي جهاني كار را از حيطه تصادف و شانس بيرون آورده و با تكنيك و فن و علم جايي براي «هرچه پيش آيد خوش آيد» باقي نمانده است.ديگر زمان آن سپري شده است كه برحسب تصادف كودكي نيرومند و تيزپاي در تيم مدرسه و محله اش رشد كند و به طور اتفاقي مورد توجه مربي و تيم خاصي قرار گيرد، از بازي هاي محله اي به سطح شهرستان راه يابد، يا بعدها راهي تيمي در سطح استان و بالاخره عضو ورزشكاران ملي شود. امروز زمان آن است كه نياز جامعه ورزش دقيق و برحسب واقعيات و نيازها سنجيده شود. تعداد افراد مورد نياز براي هر رشته ورزشي كه مناسب با فرهنگ و آئين ماست شناخته شود و از همان آغاز با وجود برنامه ريزي منسجم و با ياري فن و تكنيك و آموزش، راهي را در پيش گيريم كه حتماً موفقيت و سربلندي در پي داشته باشد. ما نياز به علم ورزش داريم. بدون هيچ درنگي بايد، هم از پيشكسوتان وطني بهره مند شويم و هم تكنيك دنياي پيشرفته امروز را در امر ورزش بياموزيم، درست همان راهي را كه رياست محترم جمهوري در تشكر از زحمات ورزشكاران از المپيك برگشته توصيه مي كند كه «... هرچند دستاورد اين دوره دستاورد خوبي است ولي با برنامه ريزي سنجيده و نيز بررسي دقيق نقاط ضعف و قوت حتماً مي توان نتايج بهتري را كسب كرد. سازمان محترم تربيت بدني و همه دست اندركاران با دانش و سابقه ورزش بايد با بررسي همه جانبه زمينه ارتقاي نهادينه ورزش را فراهم آورند تا كماً و كيفاً شاهد موفقيت هاي بيشتري باشيم.»
و همان خواسته به حقي كه معاون محترم رياست جمهوري و رياست سازمان تربيت بدني مد نظر دارد و از مجريان امور ورزشي مي خواهد كه «... نتايج مثبت و در نوع خود بي نظير در طول تاريخ ورزش كشور نبايد ما را دچار غرور نمايد و بايد با دقت كافي نقاط قوت را تقويت و نقاط ضعف را بررسي و رفع نمائيم.... بررسي عملكرد تك تك رشته ها در ستاد مربوطه و اصلاح امور در قالب برنامه هاي ميان مدت بسيار ضروري است كه انتظار دارم با دقت فراوان اقدام نمائيد.» در حال حاضر كساني كه در كميته ملي المپيك در آغاز راه قرار گرفته اند كه سلاح علمي شان انكارناپذير و فضاي فعاليتشان براي از قوه به فعل درآوردن توانمندي ها مهيا است، معاون فرهنگي سازمان تربيت بدني كه در رأس كميته ملي المپيك قرار گرفته فردي كاملاً دانشگاهي و در عين حال مجرب در امور ورزشي با ديدگاه هاي جديد در زمينه ورزش علمي و علم ورزش. جمع شاخص تحصيلي و علمي و تجربه عملي در اين مجموعه نويد آن را مي دهد كه كاري با برنامه پيش روي آورده شود. مشروط بر آن كه:
الف
از آفت ايجاد توقع نابه جا جداً بپرهيزيم.
مدت زمان چهار ساله كاملاً تفكيك و برنامه ريزي شود، وضعيت فعلي ورزشمان را با توجه دقيق به واقعيات موجود در سطح ملي، منطقه اي و جهاني بشناسيم. نقاط ضعف را به فراموشي نسپاريم و نقاط قوت را با غرور و تعصب بيش از آن كه هست جلوه ندهيم. همان طور كه ما در تكواندو حرف اول دنيا را مي زنيم فراموش نكنيم كه ديگران هم مي خواهند در كشتي و وزنه برداري پيشگام باشند. وضعيت تيم هاي فوتبال در مرحله نهايي ثابت كرد كه جز با معيار علم ورزش با هيچ معيار ديگري امكان صعود و راهيابي وجود ندارد.
ب
فرهنگ و تاريخ كشورمان ما را جامعه اي ورزش دوست و نيرومند جلوه مي دهد، آميزه هاي فرهنگي و ديني جاي آن را فراهم نموده كه گروه هاي مختلف در فرهنگ و آئين ملي و مذهبي به غور و تفحص بپردازند و غبار از چهره پنهان شده اين افتخارات پاك كنند تا جوانان ما با اين ريشه قوي در تنومندي تنه و شاخ و برگ ورزش كشورمان به تلاش درآيند، براي مثال از شاهنامه فردوسي گرفته تا مثنوي معنوي و... پر از اصطلاحات ورزشي است. تصاويري كه اهل فن مي فهمند و قدر مي دانند.
در شاهنامه مي خوانيم كه:
به كشتي گرفتن نهادند سر
گرفتند هردو دوال كمر
غمي بود رستم بيازيد چنگ
گرفت آن سرو يال جنگي پلنگ
خم آورد پشت دلير جوان
زمانه بيامد نبودش توان
دقت كنيم در سه بيت چند اصطلاح ورزشي مي يابيم «كشتي- كمرگيري- خم و...» يا گلستان سعدي كه مدعي است پهلواني سيصد و شصت فن كشتي ياد گرفته بود و هر روز سال با يك تكنيك كشتي مي گرفت: «يكي در صنعت كشتي گرفتن سرآمده بود، سيصدوشصت بند فاخر بدانستي و هر روز به نوعي از آن كشتي گرفتي...»
داستاني كه خواندنش سراسر پند و اندرز و حكمت است و جالب اين كه در پايان همين حكايت به علمي بودن ورزش اشاره مي كند: (علم تيراندازي و...)
يا وفا خود نبود در عالم
يا مگر كس در اين زمانه نكرد
كس نياموخت علم تير از من
كه مرا عاقبت نشانه نكرد
در مثنوي معنوي كه سراسر درس عرفان است گاه چنان به تفسير و كاربرد اصطلاحات چوگان و شطرنج مي پردازد كه شكي باقي نمي گذارد كه اين عارف اهل دل در تسلط به اين ورزش ها كاملاً معرفت داشته است:
آتش اندر زن به گرگان چون سپند
زانكه آن گرگان عدو گو سپند
اين چنين تلبيس با بابات كرد
آدمي را اين سيه رخ مات كرد
بر سر شطرنج چستست اين غراب
تو مبين بازي به چشم نيم خواب
زانكه فرزين بندها داند بسي
كه بگيرد در گلويت چون خسي
اين موضوعات پايان نامه ها مي خواهد و تحقيقات كه ورود به آن خود «مثنوي هفتاد من كاغذ »شود.
ج
باور كنيم كه ميادين ورزشي ما نخست ميدان اخلاق ورزشي است. آنچه مي تواند ورزش ما را در كنار فناوري و پيشرفت تكنيكي در جهان پرآوازه كند، راه و رسم مردانگي و آيين قهرماني است، مي دانيم كه در ادبيات ما مردي و مردانگي حكايت از خصلت دارد نه از جنسيت، بنابر اين مدعي هستيم كه در گذشته دور علاوه بر تربيت جسم، تربيت روح نيز هميشه مطرح بوده، حكايت ها داريم از جوانمردي ها و عياري ها كه به مراتب اثرش از زور جسمي پهلوان حكايتمان بيشتر و پر نفوذ بوده است، به قول پورياي ولي رهرو صديق علي(ع):
گر بر سر نفس خود اميري مردي
گر بر دگران خرده نگيري مردي
مردي نبود فتاده را پاي زدن
گر دست فتاده اي بگيري مردي
د
هزينه كردن در راه ورزش از ضروريات است، هرز سرمايه نيست،امروزه ورزش يك كشور مي تواند حيات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي آن جامعه را تحت الشعاع قرار دهد، مثال فراوان است و جاي تامل و بحث بي پايان. ورزشكاري كه ما توقع نام آوري و سرافرازيش را به خاطر غرور ملي از او داريم در مقابل اگر از ما قوت لايموتش را داشته باشد توقع زيادي نيست. وقتي قهرماني چندين سال بي وقفه تلاش مي كند تا دقايقي انبساط خاطرمان را فراهم سازد و غرور ملي مان را سال ها پا برجا نگه دارد بايد ما را به اين باور برساند كه او هم زندگي دارد و خانواده، واقعاً با چه مبلغي مي توان اين افتخارات را خريد، يك هزارم آن را صرف زندگي قهرمانانمان كنيم، نمونه كار بسيار ارزشمندي كه در مورد حقوق و مزاياي قهرمانانمان در اين اواخر به تصويب رسيد و توسط سازمان تربيت بدني به مرحله عمل درآمد.تاريخچه المپيك و سرگذشت سازمان تربيت بدني كه هر كدام خود كتابي پرماجراست نشان مي دهد كه امروز در چهار دهه اخير بهترين و مهياترين شرايط را داريم، قدر اين نعمت را بدانيم و با ياري دست اندركاران امروز كاري كنيم كه در آينده افسوس گذشته را نخوريم.
زنيرو بود مرد را راستي
كه سستي كژي زايد و كاستي