ايران اتمي و مصلحت جهان
ايران، براساس پاره اي الزام هاي بين المللي و ملاحظات امنيت ملي پذيرفته است كه از امروز تا مدتي مشخص يعني مادام كه اروپا و جامعه جهاني بر عهد خود بمانند و مانع ارتقاي دانش و تكنولوژي و توسعه اقتصادي اش نشوند، غني سازي اورانيوم را به صورت داوطلبانه به حال تعليق درآورد.
اما نه در ايران اين باور و امكان وجود دارد كه تعليق دائمي شود و نه مصلحت جامعه جهاني چنين وقفه اي در تحول تكنولوژيك ايران را اقتضا مي كند. ايران نمي تواند از تكنولوژي هسته اي دست بكشد زيرا راهي كه از صنايع بدوي قرون گذشته تا تكنولوژي عالي در بسياري از حوزه ها از جمله صنايع هسته اي پيموده است، جرياني پيوسته و پاسخي به نيازهاي طبيعي كشور بوده است و لاجرم ادامه مي يابد. اين تكنولوژي و اصرار بر دستيابي به آن ابداع دولت نيست بلكه نتيجه تحول طبيعي دانش در ايران است كه تقريباً بي ارتباط با نوع نظام سياسي و يا دولت هايي كه هر چهار سال يك بار تغيير مي كنند، به راه خود ادامه مي دهد. كشوري كه با يك ميليون و ۶۰۰ هزار كيلومتر مربع وسعت و ۷۰ ميليون جمعيت در يكي از گلوگاه هاي استراتژيك جهان واقع شده و حيات منطقه اي و بين المللي آن در گرو افزايش توان توليدي است، چاره اي ندارد مگر نوسازي پيوسته صنعت و تكنولوژي به منظور كاستن از هزينه توليد و افزايش بهره وري. زيرا اگر راهي غير از اين برگزيند توانايي توليدي خود را در جهاني كه با كميابي شديد منابع روبروست، از دست مي دهد و با بي ثباتي سياسي داخلي و به تبع آن طمع ورزي رقيبان و دشمنان منطقه اي مواجه مي شود. تكنولوژي هسته اي در جهان امروز، مانند تكنولوژي فضايي در دهه هاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ در واقع شالوده ديگر صنايع كشورها از جمله ايران است. زيرا در جهاني كه به سرعت به سوي كمبود سوخت هاي فسيلي پيش مي رود، محروم كردن هر كشوري از دانش هسته اي، نوعي اعلان جنگ به شمار مي رود و طبيعتاً دولت ها آن را تهديد امنيت ملي و منافع ملي تلقي مي كنند. ايران هم از اين قاعده مستثني نيست.
پيشرفت دانش هسته اي ايران متضمن خير و مصلحت ديگر كشورهاي جهان بويژه كشورهاي صنعتي هم هست. بعيد است كارشناسان و سياستمداران كشورهاي صنعتي اين واقعيت بديهي را ندانند كه هر بشكه نفتي كه در كشوري مانند ايران صرفه جويي و صادر شود، فرصتي براي ديگر ملت هاست كه از آن براي گردش چرخ هاي صنعت خود بهره جويند. از اين جهت، مصلحت جهان در اين است كه ايران و ديگر كشورهاي نفت خيز بتوانند بخش قابل توجهي از انرژي مورد نياز خود را با سوخت هاي هسته اي تأمين كنند تا علاوه بر كاهش آلودگي هاي زيست محيطي، نگراني جهاني را از كمبود سوخت هاي فسيلي كاهش دهند.
تنها مسئله اي كه اكنون مانع چنين تفاهمي شده است، بدگماني يا نمايش بدگماني از نتايج دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي است. آمريكايي ها، آشكارا «نمايش بدگماني» مي دهند. اروپايي ها تلاش دارند به ايران بگويند نگراني آنها واقعي است و اگر مطمئن شوند كه ايران به سوي تكنولوژي توليد سلاح هسته اي پيش نمي رود، مانع پيشرفت تكنولوژي هسته اي آن نخواهند شد.
توافقي كه دو هفته پيش بين ايران و اروپا در اين زمينه به دست آمد مقدمه و آغاز راه اعتمادسازي است كه نشانه هاي اوليه تأثير آن ظاهر شده است. پايان محتوم اين راه اين است كه ايران به عنوان بازيگر مسئول در روابط بين المللي، جهان را متقاعد خواهد كرد كه «ايران اتمي ضرورت اجتناب ناپذير داخلي و مصلحت انكارناپذير جامعه جهاني است.»
|