|
|
|
|
|
|
|
|
|
وكيل متهم در دادگاه:
اين قتل شبه عمد است
|
|
گروه حوادث: مرد ۴۴ ساله اي كه در شهريار، در پي تعقيب پسر جواني وي را با شليك يك گلوله به قتل رسانده بود، صبح ديروز براي آخرين بار در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار ما، در اين جلسه كه با رياست قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش به نام هاي كوه كمره اي، رحيمي، شريفي و لواسان برگزار شد، حسن (۴۴ ساله) كه از افسران كلانتري ۱۶ شهرستان شهريار بود، متهم است كه در ۴ ارديبهشت ماه امسال پسر ۲۱ ساله اي را كه مسعود خدابنده نام داشت با شليك گلوله به ناحيه سرش به قتل رسانده است.
در ابتداي جلسه دادگاه، خاكي نماينده دادستان با ارايه كيفرخواست به قرائت آن پرداخت. وي گفت: حسن با قرار بازداشت از تاريخ ۵ تيرماه ۸۳ متهم به قتل عمدي مسعود خدابنده با استفاده از سلاح گرم است، بدين شرح كه عصر روز حادثه، طي اعلام پليس ۱۱۰ مبني بر برگزاري يك مجلس رقص و پايكوبي در فاز ۳ شهرك انديشه، به اتفاق گروهبان يكم و سرباز وظيفه به محل اعزام و با هماهنگي مدير مجتمع وارد ساختمان شديم. در آن لحظه ماموران به طبقه سوم كه محل برگزاري مهماني بود، رفتند و به گفته آنان، مجلس لهو و لعب بود. همان لحظه متهم با قاضي كشيك و رئيس كلانتري ۱۶ تماس گرفت و پس از ۲۰ دقيقه سروان سلكي رئيس كلانتري در محل حاضر شد و پس از ورود به ساختمان مقابل در ورودي آپارتمان از سوي يكي از مهمانان مورد حمله قرار گرفت.
نماينده دادستان در ادامه افزود: وي براي آرامش اقدام به شليك يك تير هوايي به سقف خانه كرده و در همان لحظه چند تن از مهمانان از وحشت اقدام به فرار از بالكن و در ورودي كردند كه يكي از آنان مقتول بوده است. در آن لحظه مسعود، به پشت بلوك فرار كرده و متهم به قتل به تعقيب وي پرداخته است. طبق اظهارت متهم، در آن لحظه اقدام به شليك ۲۰ تير هوايي كردم و سه مرتبه دستور ايست به پسر جوان كه در حال فرار بود، دادم اما او توجهي نكرد. همان لحظه نشستم و قصد شليك به پايش را كردم كه در آن موقع پسر جوان نيز نشست و من شليك كردم اما متوجه نشدم كه تير به سر مقتول اصابت كرده است. متهم در ادامه اعترافاتش عنوان كرده است كه پس از چند ساعت از طريق پليس ۱۱۰ اطلاع داده شد كه جسد پسري جوان در محوطه پيدا شده است، در ابتدا تصور كرديم كه وي يكي از مهمانان است كه در اثر سقوط از بالكن و يا شرب خمر به زمين افتاده است. اما پس از بررسي بازپرس ويژه قتل، مشخص شد كه وي با شليك از اسلحه كلت جان باخته است.
خاكي افزود: متهم مدعي است كه قصد كشتن پسر ۲۱ ساله را نداشته است و زماني كه اقدام به شليك كرده، پاي وي را هدف قرار داده است. بدين ترتيب با توجه به اظهارات متهم به قتل و درخواست اولياي دم در خواست اشد مجازات را براي متهمان پرونده دارم.
در ادامه جلسه دادگاه، پدر مقتول، نيز پس از حضور در جايگاه از دادگاه خواهان قصاص براي عامل مرگ پسرش شد. همچنين وكيل مدافع اولياي دم نيز پس از طرح لايحه به جزئيات حادثه پرداخت و درباره بازسازي صحنه قتل و اين كه متهم به قتل قصد قبلي براي كشتن مسعود را داشته توضيحاتي را ارايه داد.
سپس قاضي عزيز محمدي پس از تفهيم اتهام به حسن از او خواست تا به دفاع از خود بپردازد.
متهم به قتل گفت: من اتهام انتسابي را قبول ندارم و طبق وظيفه ام عمل كرده ام. زماني كه صداي شليك گلوله را از طبقه بالا شنيدم، احساس كردم ماموران كه براي كنترل به بالا رفته اند، با مهمانان درگير شده و يكي از آنها زخمي شده است. به همين خاطر زماني كه مقتول پا به فرار گذاشت، او را تحت تعقيب قرار دادم. چندين مرتبه دستور ايست دادم او دائماً حين فرار برمي گشت و به من نگاه مي كرد وقتي نشستم تا پايش را هدف گلوله قرار دهم، او نيز نشست و گلوله به سرش خورد. من اصلاً قصد كشتن او را نداشتم.
همان لحظه قاضي از حسن پرسيد، آيا شما مجوزي براي ورود به خانه داشتيد؟
متهم: خير، براي اولين بار هم رئيس كلانتري وارد خانه شد.
قاضي: شما قبل از آن با مقام قضايي هماهنگ كرده بوديد يا خير؟
متهم: خير، ما مجوزي نداشتيم.
قاضي: صاحب خانه چه كسي بود آيا شما او را مي شناختيد؟
متهم: نمي دانم. آنها را نمي شناختم.
قاضي: شما حين استفاده از سلاح طبق مقررات از چه ماده اي استفاده كرديد؟
متهم: ماده ،۳ بند سوم.
قاضي: در پرونده آمده است، اهالي خانه به طرف رئيس كلانتري هجوم آورده اند، آيا واقعيت دارد؟
متهم: نمي دانم در آن لحظه من تنها در حال حفظ محيط بيرون از مهماني بودم.
برپايه اين گزارش، در ادامه وكيل متهم به قتل نيز با توجه به دلايل موجود قتل را شبه عمد خواند و از دادگاه خواست تا در صدور حكم قانوني، رعايت موازين قانوني را كند. همچنين قاضي عزيز محمدي هم بيان كرد، ظرف ۱۰ روز آينده حكم در خصوص پرونده صادر خواهد شد.
|
|
|
سردار طلايي: از تمام ظرفيت نيروي انتظامي
استفاده خواهيم كرد
|
|
گروه حوادث: نيروي انتظامي هنوز در خصوص پاكسازي نقاط آلوده نتوانسته است به نتيجه قطعي برسد اما از تمام ظرفيت هاي خود استفاده خواهد كرد.
به گزارش خبرنگار ما، سردار طلايي در مركز نظارت همگاني ناجا در خصوص چگونگي رسيدگي به تخلفات مأموران نيروي انتظامي گفت: از ابتداي سال جاري تاكنون بيش از ۵۷۶ مورد تماس تلفني با مركز نظارت همگاني ناجا در زمينه اظهار نارضايتي از عملكرد مأموران كلانتري ها و راهنمايي و رانندگي، برقرار شده است.
سردار طلايي با اشاره به رشد ۳۰ درصدي مأموريت ناجا گفت: رشد مأموريت ها و افزايش امكان دسترسي مردم به پليس موجب مي شود كه ميزان نارضايتي ها افزايش يابد.
وي تصريح كرد: گزارشات دريافتي از مردم كه مربوط به نارضايتي از مأموران است را بررسي و نسبت به رفع اين مشكلات اقدام مي كنيم. وي با تأكيد بر اين كه ضرب و شتم به معناي آنچه كه در جامعه مطرح است، در كلانتري ها وجود ندارد افزود: سيستم نظارتي ما به طور شبانه روزي عملكرد مأموران را بررسي مي كنند و بازداشتگاه ها و مدخل هاي كلانتري ها از طريق دوربين مداربسته، كنترل مي شود. سردار طلايي با تأييد وجود كاستي ها و كم كاري در برخي موارد توسط مأموران انتظامي خاطرنشان كرد: اين مسأله به ندرت اتفاق مي افتد و اگر كوتاهي يا قصور در رسيدگي به پرونده ها باشد، براي مأموران متخلف انفصال از خدمت، اخراج و يا تنبيه اعمال مي شود.
به گفته وي، در نيروي انتظامي حداكثر تنبيه و مجازات نسبت به تخلف مأموران اعمال مي شود و ما از محدود سازمان هايي هستيم كه مأمور خود را به خاطر اعتياد يا رشوه اخراج مي كنيم. نيروي انتظامي مظهر امنيت و اقتدار جامعه و الگو و نماد قانون است.
سردار مرتضي طلايي، فرمانده نيروي انتظامي تهران، گفت: مناطقي را كه محلي براي وقوع جرم و ايجاد نارضايتي مردم شده، پاكسازي مي كنيم، اما به دليل بازگشت مجدد افراد متخلف به محل، يك دور تسلسل را مي زنيم. افراد دستگير شده در نقاط آلوده، پس از رسيدگي به تخلفاتشان در مراجع ذي صلاح، مجددا به اين نقاط برمي گردند و در واقع اقدام ها دور باطل و دوراني است.
فرمانده انتظامي تهران بيان كرد: متأسفانه با وجود همه تلاش ها هنوز نتوانسته ايم در پاكسازي نقاط آلوده به نتيجه قطعي و نهايي برسيم اما از تمام ظرفيت نيروي انتظامي براي موفقيت در اين امر استفاده مي كنيم.
|
|
|
دايي قاتل حكم اعدام را اجرا كرد
|
|
گروه حوادث: صبح ديروز حكم اعدام پسردايي قاتل در ملاء عام در شهر سميرم اجرا شد.
به گزارش خبرنگار همشهري، دايي مجتبي به پاي چوبه دار رفت و طناب را بر گردن خواهرزاده اش انداخت. مجتبي جوان ۳۳ ساله ۴ سال پيش در يك نزاع دسته جمعي پسردايي خود را به قتل رسانده بود.
عقربه هاي ساعت تازه از هشت شب گذشته بود كه «مجتبي-ش» به همراه دوستانش در يكي از خيابان هاي شهرستان سميرم با پسر دايي اش درگير شد. آن درگيري با مضروب شدن يكي از دوستان پسردايي مجتبي به پايان رسيد. فرداي آن روز پسردايي هاي مجتبي به همراه عده اي ديگر از دوستانشان به عيادت كسي كه در درگيري شب گذشته مضروب شده بود رفتند. آنها كه با جيپ پدرشان به عيادت رفته بودند در راه براي پر كردن باك بنزين پياده شدند. وقتي به داخل كوچه اي كه خانه شان در آنجا قرار داشت رسيدند مجتبي با ۴ نفر از دوستانش در انتظارشان بودند. درگيري دوباره شروع شد. با وساطت همسايه ها درگيري در كوچه ختم اما به داخل خانه دايي مجتبي كشيده شد. در بين درگيري مجتبي چاقوي خود را در آورده و به بدن پسردايي خود احمد فرو كرد.
همه دعواها و سروصداها با افتادن احمد بر روي زمين به يكباره قطع شد. احمد سريعاً به بيمارستان امام خميني سميرم رسانده شد ولي به دليل اين كه بيمارستان امكانات كافي براي نجات احمد نداشت او را به شهرستان شهرضا منتقل كردند. در ميانه راه قبل از اين كه مصدوم به بيمارستان رسانده شود فوت كرد. به محض اين كه خبر فوت احمد به سميرم رسيد مجتبي فرار كرد.
مجتبي ۴۰ روز پس از قتل پسردايي خود دستگير و روانه زندان شد. او در اعترافات دليل اختلافات خود با احمد را مسأله تملك يك قطعه زمين عنوان كرد و گفت: پس از اين كه خبر فوت احمد به من رسيد به شهرضا رفتم و بعد به اصفهان، آنجا نيز احساس امنيت نمي كردم بنابر اين به تهران رفتم.
شعبه دوم دادگاه عمومي شهرستان سميرم به استناد ماده هاي ۲۰۶ ، ۲۰۷ ، ،۲۳۱ ۲۳۲ ، ۲۳۳ ، ۲۵۷ قانون مجازات اسلامي و با توجه به تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص نفسي راي خود را بر قصاص نفس مجتبي اعلام كرد. پس از تأييد حكم اعدام توسط ديوان عالي كشور، اين حكم صبح ديروز با حضور جمع كثيري از مردم سميرم در ملاء عام اجرا شد.
|
|
|
سرهنگ كشفي در گفت وگو با همشهري:
متهمان با ديدن قرائن و شواهد اعتراف مي كنند
|
|
گروه حوادث: دادگاه علني، با حضور خبرنگاران برگزار شد. خديجه [شهلا ] جاهد متهم به قتل عمدي فاطمه [ لاله]سحرخيزان در برابر جمعيت ايستاد. محاكمه به نيمه رسيده بود كه شهلا فرياد كشيد: «وقتي مرا مي زديد، وقتي....» او تمام اعترافات خود را كه در چند مرحله در برابر قاضي و افسران اداره آگاهي مطرح كرده بود منكر شد و گفت: «من لاله را دوست داشتم.»
* دادگاه غير علني بود، اما سالن مملو بود از خانواده ۲۳ قرباني پرونده مخوف پاكدشت. متهم رديف اول دفاعيات خود را به پايان رساند. متهم رديف دوم علي باغي در جايگاه ايستاد و گفت: «تمام اعترافات من تحت فشار در اداره آگاهي بيان شده است، من مرتكب هيچ قتلي نشده ام.»
* طيبه به اتهام قتل عمد فرزند همسر صيغه اش در برابر ۵ قاضي ايستاد. در كيفرخواست ،دادستان خواستار اشد مجازات براي او شده بود. اما طيبه گفت: «همه چيز را از زبان مأموران شنيدم، من الهه را دوست داشتم و هيچ كينه اي نسبت به او در خود احساس نمي كردم تحت فشار مأموران اعتراف كردم.»
* حسن در برابر ۵ قاضي دادگاه كيفري استان ايستاد و گفت: «من هيچ مشكلي با همسرم نداشتم در اين مدت هنوز مرگ همسرم را باور نكردم، من هر چه اعتراف كردم بر اساس گفته هاي مأموران بوده است من همسرم را نكشتم.»
حسن به اتهام قتل عمدي همسرش در جلسه محاكمه حاضر شده بود.
اما اين فقط يك سوي ماجرا ست. تاكنون هيچ يك از قضات پرونده هاي مطرح شده، ادعاهاي متهمان را مبني بر اعمال فشار هنگام بازجويي نپذيرفته اند و حكم اعدام متهمان را صادر كرده اند. با اين وجود به نظر مي رسد شيوه عملكرد متهمان تنها براي تحت تأثير قرار دادن افكار عمومي اقدام به چنين ادعاهايي مي كنند.
براي بررسي نوع عملكرد اداره آگاهي در برخورد با متهمان و شيوه هاي رايج بازجويي گفت وگويي داشتيم با سرهنگ جواد كشفي، معاون دوم عمليات اداره آگاهي تهران بزرگ كه مشروح آن را در پي مي خوانيد:
***
* اداره آگاهي براي اثبات مجرم بودن متهمان به قتل از چه شيوه هايي استفاده مي كند؟
- نيروي انتظامي به عنوان ضابط دستگاه قضايي مسئوليت پيگيري امور و كشف جرم را به عهده دارد و واحدهاي انتظامي كه در كلانتري ها حضور دارند در رابطه با پيشگيري از جرم فعال هستند. در حال حاضر اداره آگاهي با بهره گيري از دانش روز به كشف جرم و دستگيري مجرمين مي پردازد، كه از اين دانش در قسمت تشخيص هويت استفاده مي شود، به اين شكل كه تشخيص هويت ما شامل آزمايشگاه هاي بسيار مجهز و متعددي است كه بخش هاي مختلفي از جمله اسلحه شناسي و... دارد. در زمينه بررسي اسناد، كارشناسان زبده و خبره اي در زيرمجموعه اداره آگاهي هستند.
در رابطه با قتل ها، كارشناسان ما با بررسي صحنه و جمع آوري دلايل مادي از قبيل آثار انگشت، خون، مو، ناخن، بزاق و تمام آثاري كه توسط مجرم در صحنه به جا مانده به نتايجي مي رسند، و در نهايت از تمام اين نتايج و دانش براي انتساب عمل مجرمانه به مجرم استفاده مي شود.
* بعد از اين كه جرم به مجرم منتسب شد بخش مهم ديگري به نام اعتراف وجود دارد كه خود متهم انجام مي دهد. براي گرفتن اعتراف از چه شيوه هايي استفاده مي كنيد؟
- در بحث بازجويي وقتي دلايل مادي را جمع آوري كرديم و به كسي كه جرم را مرتكب شده منعكس كرديم، خود شخص در رابطه با دلايل مادي، قرائن و شواهدي كه ما جمع آوري كرديم بايد پاسخگو باشد. شواهد همان اظهارات شاهدين يا مطلعين است كه اين دو تفاوت جدي و فاحشي با هم دارند. شاهد كسي است كه صحنه را ديده و مطلع كسي است كه شنيده. قرائن را كنار هم قرار مي دهيم با اين كار انتساب عمل مجرمانه به مجرم قوي مي شود و بر همين اساس بازجويي كه در اصطلاح ما مصاحبه گفته مي شود شكل مي گيرد و متهم هم پس از ديدن قرائن، ادله و شواهد كافي طبيعي است كه اعتراف مي كند.
* و اگر اقرار و اعتراف نكرد؟
- ما در بحث كشف جرم چهار مرحله اقرار، شهادت، قسامه و علم قاضي را داريم. اينجا ديگر مربوط به علم قاضي يعني همان رئيس دادگاه است. در دادسرا فقط تحقيقات مقدماتي صورت مي گيرد و علم و نظر كسي كه حكم صادر مي كند مهم است. پس در رابطه با جمع آوري دلايل، قرائن و شواهد كار پليس و دادسرا بايد قوي تر و پررنگ تر باشد.
* بعضي اوقات عكس هايي از متهمان در روزنامه يا تلويزيون مي بينيم كه آثار و علائمي از ضرب در آنها ديده مي شود. به نظر مي رسد گاهي از شيوه هاي خشونت آميز هم براي گرفتن اعتراف استفاده مي شود؟
- كلاً پليس و مخصوصاً اداره آگاهي از اتهام ضرب و شتم مبرا ست. اين امر از طريق سلسله مراتب منتفي اعلام شده و من تاكنون مواجه اي با فرد يا افرادي كه مرتكب اين گونه اعمال مي شوند نداشتم. اگر هم آثاري در بعضي از متهمين ديده مي شود به هنگام دستگيري صورت گرفته و از خودشان مقاومت نشان داده اند و با پليس درگير شده اند. در آن زمان قانونگذار در اينجا اختيار را به پليس داده كه با قدرت كامل وارد عمل شود. اما در اداره آگاهي مسئله اعمال فشار را نداريم. به عنوان مثال زن متهمي بازداشت شد كه مي گفت اگر مي توانستم متهم ديگر پرونده را مي كشتم و چند مورد خودزني داشته كه ما موظفيم جلوي آن را بگيريم. اگر خودزني كرد، دليل اين نمي شود كه پليس اين كار را كرده است به ويژه در مورد زنها اين امكان اصلاً وجود ندارد.
*پس شما تمام ادعاهاي متهمان در جلسه دادگاه مبني بر اين كه در اداره آگاهي تحت فشار و مورد ضرب قرار گرفته اند را تكذيب مي كنيد؟
- بله. تكذيب مي كنم و دلايلش هم موجود است. ما روي افرادي كه با ورود به محكمه اين ادعاها را مطرح كردند تحقيق كرديم و به اين نتيجه رسيديم كسي كه به قتل مقابل حاكم شرع اعتراف كرده و حكمش قصاص است طبيعي است كه در محكمه اقرار خودش را به نوعي خدشه دار كند چون با اعدام مواجه است. پس به همه روش ها حتي غيرواقعي متوسل مي شود. مسئله ديگر اين كه بعضي از متهمين با شكات درگير مي شوند. مثل همين خانمي كه خودزني كرده بود و در آخرين مرحله هم جلوي قاضي جسورانه اعلام كرد كه اگر پليس وارد نمي شد او را هدف گلوله قرار مي دادم.يعني اين فرد از عمل خود هم نادم نيست.در مواقع ديگر هم در دادسرا يا اداره آگاهي بين طرفين درگيري بوجود مي آيد. به طور مثال شخصي كه منزلش مورد سرقت مسلحانه قرار گرفته بود، سارق را شناسايي كرد و سارق در حضور او منكر سرقت از منزل وي شد. در آن زمان شاكي يا مال باخته از نظر روحي حالت طبيعي خود را از دست داد و به خاطر اين كه حقانيت خودش را ثابت كند با سارق درگير شد.
*به نظر مي رسد با اين پاسخ شما اقتدار پليس خدشه دار مي شود. چرا كه در اداره آگاهي و در شرايطي كه بايد كنترل شده باشد، چه طور پليس نمي تواند مانع از درگيري منجر به ضرب دو نفر شود كه بعداً علائم ظاهري آن به راحتي ديده شود؟
- زماني بحث اقتدار مطرح مي شود كه پليس دخالت نكند. خيلي از موضوعات در كشور ما ممنوع است، ولي افراد زيادي آن را انجام مي دهند. اگر پليس وارد نشود و مداخله نكند مي توان آن را ضعف دانست. پليس از درگيري اطلاع قبلي ندارد و در بحث مداخله ما نمي توانيم ذهن گرايي كنيم و بگوييم ايشان به ذهنش خطور كرده كه يك سيلي به طرف مقابلش بزند. اما اگر ما دخالت نكرديم و گذاشتيم ادامه پيدا كند آنجا اقتدار پليس خدشه دار مي شود.
* برگرديم به مرحله اي كه ما اسم آن را بازجويي و شما مصاحبه مي گذاريد. كارآگاهان اداره آگاهي از چه شيوه ها و تكنيك هايي براي اين مصاحبه فني استفاده مي كنند؟
- مرحله اول شناخت روحيه متهم است. غالب متهمين نقاط ضعف برجسته اي دارند. تعدادي از آنها به مسائل اعتقادي پايبند هستند و براي عده اي به مسائل عاطفي و خانوادگي اهميت زيادي دارد. اين بستگي به توانايي و تسلط بازجو دارد كه بر اساس قابليت ها و توانايي هاي خود نقاط ضعف و قوت هر متهم را مشخص كند و ما تأكيد جدي داريم كه قبل از بازجويي شناخت كافي از روحيه متهم صورت بگيرد.
* پس فقط شناخت روحي و رواني است؟
- بهره گيري از دلايل مادي، قرائن و شواهد و تجربه است و با در كنار هم قرار دادن اينها كنار هم بازجو به متهم مسلط مي شود و البته اطلاعات بازجو از متهم بايد بيشتر باشد تا بازجويي مطلوبي صورت بگيرد.
|
|
|
حادثه در جهان
دستگيري يك پزشك به علت فوت بيمار
گروه حوادث: دادگاه عالي ايالت يوتا، پزشك تجربي را كه با راهنمايي هاي نابه جاي خود مانع از شيمي درماني بيماري كه به سرطان سينه مبتلا شده بود روز گذشته با اتهام قتل عمد وي روبه رو كرد.
ديويد يوجين ۶۱ ساله در حال حاضر با اتهامات تجويز غيرقانوني دارو و جلوگيري از ادامه روند درماني بيمار روبه رو شده است. وي در صورت اثبات اين اتهامات به حداقل ۱۵ سال زندان محكوم خواهد شد.
به گزارش پليس يوتا، ديويد به جاي تشويق بيمارش به شركت در جلسات شيمي درماني يا عمل جراحي اقدام به درمان خود سرانه وي كرده بود. بيمار وي در بيستم اكتبر و در حالي كه شش ماه از شروع بيماري وي مي گذشت فوت كرد. ديويد به ديانا شفرد- متوفي- قبولانده بود كه بيماري وي بر اثر عفونت لثه ها يش است و طي اين چند ماه چندين داروي مختلف مخصوص رفع عفونت لثه ها را به وي تجويز كرده بود.
به گفته بستگان ديانا، وي پس از آن كه پزشكان بيماري وي را سرطان خون تشخيص دادند به چندين پزشك متخصص مراجعه كرد و همگي به وي گفته بودند كه در صورت عدم معالجه سريع و شيمي درماني تا ماه اكتبر بيشتر زنده نخواهد بود.
با اين وجود زماني كه ديانا به ديويد مراجعه كرد وي با رد روش شيمي درماني به وي قبولاند كه در اين شيوه سلول هاي سالم نيز مانند سلول هاي بيمار از بين خواهند رفت. به گفته مامور تحقيق اين پرونده ديويد در ساير ايالت ها مجوز كار را دريافت كرده بود اما وزارت بهداشت ايالت يوتا از صدور اين مجوز براي وي خودداري كرد.
وكيل مدافع ديويد در اولين جلسه دادگاه ادعا كرد كه بزرگترين ايراد بر سازمان بهداشت يوتا وارد است كه مقررات اخذ جواز پزشكي در آن با ساير ايالت ها متفاوت است.
دستگيري مادر قاتل پس از سي سال
گروه حوادث: پليس بالتيمور روز گذشته زني را به اتهام قتل پسر ۵ ساله اش در سال ۱۹۷۲ بازداشت كرد.
به گزارش مأمور تحقيق پرونده، بخش جنايي پليس بالتيمور امسال و پس از گذشت سي سال از مرگ مقتول، پس از يافتن سرنخي كه توسط برادر مقتول در اختيار آنها قرار گرفت بازبيني مجدد اين پرونده را آغاز كرد. پس از انجام تحقيقات گسترده، ديانا كافمن ۵۷ ساله به اتهام قتل عمد ادوارد كافمن بازداشت شد.
پزشك قانوني در سال ،۱۹۷۲ علت مرگ ادوارد را فوت بر اثر ضربه محكمي به سر اعلام كرد اما چگونگي وارد آمدن اين ضربه و ضارب آن مورد تحقيق قرار نگرفت.ريچارد كافمن برادر ادوارد كه زمان حادثه سه سال سن داشته است در ماه جولاي با ارسال پيام الكترونيكي به پليس بالتيمور ادعا كرد كه به گمان وي مادرش در مرگ ادوارد نقش داشته است.
طبق اطلاعات مندرج در پرونده، ديانا در همان سال ادعا كرده بود كه ادوارد به درون وام حمام سقوط كرده و وي او را زماني يافته بود كه بر اثر خونريزي شديد مغزي فوت كرده بوده است. با اين وجود گزارش پزشك قانوني وجود جاي ضربه سنگين به نقاط مختلف بدن وي را تأييد كرده بود.
پزشك قانوني بالتيمور، ماه گذشته و پس از بازبيني مجدد، علت فوت را از تصادفي بودن به قتل عمد تغيير داد.قرار است ديانا كافمن، ظرف چند هفته آينده جهت انجام بازجويي هاي ابتدايي و تعيين وكيل مدافع در دادگاه حاضر شود.
|
|
|
استمداد پدر دانشجوي مقتول از رهبر انقلاب
ايرنا: پدر دانشجوي مقتوله دانشگاه آزاد اسلامي جيرفت با ارسال نامه اي به رهبر معظم انقلاب اسلامي خواستار روشن شدن ابعاد قتل فرزندش «سيمين پورچنگيز» و مجازات قاتل يا قاتلين وي شد.
لياقت علي پورچنگيز در اين نامه كه رونوشتي از آن روز سه شنبه در اختيار خبرنگار ايرنا قرار گرفت گفته است : متاسفانه نزديك به شش ماه قبل به طور غيرمستقيم اطلاع يافتم كه فرزندم سيمين به طور فجيعي به قتل رسيده است .
وي در اين نامه افزوده : موضوع از طرف مسئولين قضايي ، انتظامي و ساير مقامات مورد پيگيري قرار گرفت و همانند واقعه جانسوز پاكدشت عده اي را بازداشت و سپس آزاد كردند و تاكنون هيچ مقام مسئولي جواب قانع كننده اي به من نداده و در مورد پيدا كردن قاتل يا قاتلين دخترم اقدامي نكرده اند و يا لااقل من به عنوان ولي دم مقتوله از كم و كيف پرونده اطلاعي ندارم .
وي در پايان نامه آورده است: «رهبرا مرا دريابيد به جز شما كسي را ندارم.»
وي همچنين در نامه ديگري خطاب به حضرت آيت الله شاهرودي رييس قوه قضاييه خواسته است براي رضاي خدا و پيشگيري از تكرار حوادث مشابه دستور پيگيري پرونده و يافتن و مجازات قاتل يا قاتلين دخترش را صادر نمايد.
سيمين پورچنگيز دانشجوي رشته مهندسي كشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي جيرفت ، حدود ۷ ماه پيش ناپديد و پس از گذشت سه روز جسدش در نزديكي محل خوابگاه اين دانشگاه پيدا شد.
بنابر حكم دادگاه به دليل مشخص نشدن علت مرگ و نيز نپذيرفتن اتهامات از سوي متهمان ديه مقتوله از سوي بيت المال پرداخت خواهد شد.
علت مرگ دانشجوي مقتوله دانشگاه آزاد جيرفت «غيرقابل تشخيص» اعلام شد.
|
|
|
تصادف رازگشا در منطقه بازار
گروه حوادث: يك تصادف عجيب در منطقه بازار راز سرقت مسلحانه دو پسر جوان را فاش كرد.
تاريخ يازدهم آبان ماه سال جاري زمان «ساعت ۱۶ و ۳۰ دقيقه» يك خودرو پژوه ۲۰۶ نقره اي رنگ با سرعت بسيار بالا داخل يكي از خيابانهاي حوالي منطقه بازار بزرگ تهران شد.
راننده خودرو مذكور آنقدر محكم پا را روي پدال گاز فشار داده بود كه وقتي مقابل يك خودرو زانتيا قرار گرفت نتوانست سرعت خود را كنترل كرده و محكم به خودرو زانتيا كوبيد. خودرو زانتيا از مسير خود منحرف شده و به يك اتوبوس شركت واحد كه در آن محل در حال تردد بود برخورد كرد. راننده اتوبوس كنترل خود را از دست داد و با گذشتن از پياده رو داخل دو مغازه شد! اين حادثه منجر شد كه چندين نفر مجروح شوند كه وضعيت جسمي راننده خودرو ۲۰۶ و سرنشين وي وخيم جلوه كرده و اهالي به سرعت مجروحان را به بيمارستان سينا انتقال دادند.
مأموران كلانتري منطقه در محل حادثه حضور يافتند. بررسي هاي پليس پيرامون ماوقع فوق آغاز شد.
تحقيقات در اين خصوص ادامه داشت كه خبر فرار راننده خودرو ۲۰۶ و سرنشين مجروح وي كه در بيمارستان بستري بودند به اطلاع مأموران كلانتري رسيد. فرار آن دو پسر جوان شك مأموران را برانگيخت. استعلام در خصوص خودرو ۲۰۶ صورت گرفت.
نتيجه استعلام گواه سرقتي بودن خودرو بود.
در بررسي هاي بعدي روشن شد كه صبح روز حادثه دو مرد فراري با همراه داشتن سلاح كمري وارد دفتر يك دكتر داروساز در خيابان بهار شيراز شده و بعد از تهديد تمام پول هاي موجود در دفتر پزشك مذكور را به همراه تلفن همراه و مقاديري از داروهاي آن دفتر را به سرقت برده و سوار برخورد ۲۰۶ دكتر از محل متواري شدند.
|
|
|
زورگيران در دام افسر آگاهي
گروه حوادث: سه زورگير منطقه غرب و شمال غرب تهران حين زورگيري از يك افسر آگاهي بازداشت شدند.
از اوايل آبان ماه سال جاري چندين پرونده با مضموني مشابه به دايره ۱ اداره آگاهي مركز ارسال شد مبني بر اين كه سه مرد جوان سوار بر يك خودرو پيكان در مناطق غرب و شمال غرب تهران تحت عنوان مسافركش شهروندان را سوار خودرو خود مي كردند و بعد از رسيدن به يك منطقه خلوت با تهديد چاقو اقدام به زورگيري و سرقت اموال باارزش مسافر كه هميشه تنها در حصار سه زورگير قرار داشت مي كردند.
مأموران دايره ۱ با بررسي پرونده ها محدوده ارتكاب جرم سه زورگير را شناسايي كرده و عصر روز دوشنبه يكي از افسران اين دايره در مسير تعيين شده قرارگرفت و بعد از شناسايي دقيق خودرو زورگيران به عنوان مسافر سوار خودرو آنان شد. متهمان بعد از طي مسافتي به بهانه ترافيك و شلوغي خيابان اصلي وارد يكي از خيابانهاي فرعي منطقه آريا شهر تهران شدند.
ناگهان زورگيران چاقو را از جيب خارج كرده و طبق نقشه روزانه خود قصد اخاذي از مأمور به ظاهر مسافر را داشتند كه مأمور آگاهي بر روي چاقوي بُرنده آنها سلاح گرم كشيد. زورگيران و مأمور آگاهي با يكديگر درگير شده و در نهايت افسر آگاهي سه زورگير را مغلوب كرد.
سه زورگير مذكور به دايره ۱ اداره آگاهي منتقل شدند. زورگيران راهي براي فرار از جرم نداشتند. آنها حين ارتكاب زورگيري آن هم از افسر آگاهي بازداشت شده بودند.
تحقيقات پليسي براي كشف تعداد زورگيري هاي سه متهم مذكور كه سعيد، رضا و فرامرز نام دارند در اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.
|
|
|