چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۸۳
اجتماعي
Front Page

گفت و گو با سردار حجازي، فرمانده نيروي مقاومت بسيج
ذخيره استراتژيك
006699.jpg
عكس:عليرضا بني علي
عباس اسدي
عده اي بسيج را منحصر در كاركردهاي دفاعي و نظامي آن مي دانند و معتقدند كه بايد در هنگامه اي از نيروي مردمي بسيج بهره مند شد كه تهاجم نظامي كشور را تهديد كند، گروهي ديگر بر اين باورند كه بايد ظواهر مربوط به بسيج را حفظ كرد و كاركرد ويژه سال هاي گذشته را براي آن از همان گذشته تاريخي استخراج و به زمان حال تسري داد.
جريان فكري ديگري نيز وجود دارد كه با توجه به تعريفي كه از بسيج و تفكر آن ارائه مي دهد عرصه هاي متعددي را براي بسيج بازآفريني و باز توليد مي كند.حقيقت اين است كه بسيج و بسيجي نمي تواند تماشاچي باشد و در گوشه اي از جامعه بنشيند و ديگران را تشويق كند. بسيجي يعني فعال و پويا بودن و در ميدان عمل وارد شدن.بسيجي يعني تن به حادثه دادن و در مياديني كه ديگران هراس دارند واردشدن. بسيجي يعني حضوري آگاهانه داشتن. ممكن است روزي صحنه جنگ و جهاد و مبارزه باشد كه در آن فصل بسيجي حضور موثر و كارآمدي خواهد داشت و يا جبهه هاي درگيري تغيير كرده و به معركه هاي جهاد فكري و عقيدتي و هنري و مبارزه علمي كشانيده شود، در ا ين صورت نيز حضوراهالي و ياران بسيجي مضاعف خواهد بود.ممكن است روزي ميدان مبارزه، ميدان سياست باشد، در اين صورت نيز حضور هوشمندانه نيروي بسيجي ضروري است. بنابراين به نظر مي رسد يكي از آفت هاي عمده تفكر و انديشه بسيج، خالي شدن از جنبه هاي نرم افزاري آ ن باشد.
اگر نيروي بسيجي نتواند و در ميدان عمل و رفتار و ميزان علم و تحقيق و نوآوري حضور داشته باشد و از تبيين انديشه و تفكر خود نيز عاجز باشد، به طور قطع دچار افول خواهد شد.حضور در جبهه دفاعي و تهاجمي نياز به منطقي به روز و نقاد دارد و نبايد از نقد ترسيد.حتي اگر از خود شروع شود، بايد مانيفست خود را در ابعادي كه نظام جمهوري اسلامي در دو عرصه روشن گري و دفاع و تهاجم فكري و فرهنگي و هنري نياز دارد مشخص كرد.بسيج در ذات خود يك حركت عاطفي و منطقي است هم احساسي است هم عقلاني. زيرا در آن شور و عشق و احساس فداكاري از هر احساس ديگري آشكارتر است و منطقي و عقلاني است زيرا به تشخيص هر عقل سليم تنها نيرويي كه مي تواند مرزها و عزت يك كشور را حفظ كند ، بسيج نيروي مردمي است.سردار سيدمحمد حجازي فرمانده نيروي مقاومت بسيج گر چه لباس نظامي به تن دارد اما نگاه او نيز مانند اهالي علم و پژوهش و دغدغه مندان نظام بيشتر رويكرد اجتماعي ،فرهنگي، خدماتي و سازندگي را براي بسيج مي پذيرد و با همين رويكرد و همين نگره گفتگوي رودررو با همشهري را با مطلع علم و فن آوري در بسيج آغاز مي كند و با نگاه بسيج سازندگي و تلاش به پايان مي برد. متن گفت وگو با سردار حجازي درپي مي آيد:
* نيروي مقاومت بسيج طي دهه اخير توجه به علم، فن آوري و پژوهش را در دستور كار قرار داده است. به گونه اي كه با تشكيل بسيج دانشجويي،بسيج استادان دانشگاه و بسيج متخصصان تلاش كرده است حلقه پيوند خود با اهالي علم و دانش را افزون كند، آيا اين رويكرد برگرفته از آيين نامه فعاليت جديد بسيج است يا اينكه ضرورت  هاي زمان ،بسيج را به اين سو كشانده است؟
- بحث نهضت توليد علم از فرمايش ها و رهنمودهاي مقام معظم رهبري است و در سند چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران نيز به اين نكته اشاره شده است كه ايران بتواند ظرف ۲۰ سال آ ينده سرآمد كشورهاي منطقه در نهضت توليد علم و دانش باشد با توجه به اهميت اين موضوع بسيج به سمت و سوي نهضت توليد علم و تشكيل هسته هاي علمي همت كرده است؛ به گونه اي كه در اغلب دانشكده ها و دانشگاه هاي سراسر كشور اين هسته شكل گرفته است و اكنون بيش از يك هزار و ۲۰۰ هسته  علمي اوليه در دانشگاههاي كشور ايجاد شده است و هسته ها فعاليت هاي علمي، پژوهشي و آ موزشي را در دستور كار قرار دارند و اميدواريم از اين رهگذر براي تحقق نهضت توليد علم به نتايج و دستاوردهاي قابل قبولي برسيم.
در اين راه تشويق و ترغيب مخترعين بسيج دانشجويي مورد توجه قرار گرفته و علاوه بر آن در هفته پژوهش بنا داريم آ ثار ارزشمند اهالي فكر و انديشه در حوزه بسيج را به عنوان آثار برتر معرفي كنيم. ضمن آنكه تجليل و تكريم از زبدگان و نخبگان علمي جزو چشم انداز آينده فعاليت بسيج است و در يك فرآيند منطقي تلاش داريم اين گونه افراد را شناسايي و در وسع و اندازه خود از آن ها تقدير كنيم، البته بر اين باوريم كه يك راه طولاني در پيش داريم اما يك واقعيت را پذيرفته و در بسيج جا انداخته  ايم كه كار علمي يك اولويت و كانون توجه در بسيج باشد و از سوي ديگر هم انتظار داريم دانشجويان اين شرايط را قدر بشناسند و از اين فضا به نحو شايسته استفاده كنند. ما همچنين در نيروي مقاومت بسيج پيوند اساتيد و دانشجويان را سامان داده ايم و از طريق هسته هاي علمي مستقر در دانشگاه ها توانسته  ايم ارتباط ميان بسيج دانشجويي و دانش آموزان را افزون كنيم و با هدف ارتقاي علمي بسيج دانش آموزي وظيفه تعليم و تقويت علمي دانش آموزان حوزه بسيج را به بسيج دانشجويي سپرده ايم و با همين شيوه بسيج دانشجويي را نيز به استاد بسيجي پيوند زده ايم.
* عده اي براي بسيج تنها كاركرد نظامي قائل اند، عده اي ديگر تنها رويكرد اجتماعي براي بسيج را مي پذيرند، شماري هم تاريخ مصرف بسيج راتمام شده تلقي مي كنند و البته عده اي كه از عقبه كارشناسي و علمي بهر ه دارند بسيج را صاحب كاركردهاي متناسب با زمان مي دانند و بر اين باورند كه بسيج در شرايط مختلف بسته به نيازهاي فوريتي كه از وي طلب مي كنند وارد ميدان شده و به فعاليت مي پردازند.شما به عنوان عالي ترين مقام مسئول در حوزه فعاليت بسيج چه نوع كاركردي را براي بسيج قائليد؟
- به تعبير من بسيج يك نهاد مردمي است كه كاركردهاي متناسب با نياز زمان دارد و در هر مقطعي كه انقلاب و نظام به او نياز پيدا كند در آن عرصه حضور پيدا مي كند و بي شائبه به خدمت داوطلبانه مي پردازد، بسيج همان گونه كه در اول انقلاب و حتي پيش از جنگ به دليل برخي ضرورت ها با دستور فرمانده كل قوا شكل گرفت. الان هم در عرصه خدمتگزاري حاضر است. اين حضور نشان مي دهد كه هيچكدام از جنبه هاي فعاليت و كاركرد بسيج را نمي شود از او سلب كرد. بسيج كاركردهاي مختلف نظامي، فرهنگي، علمي و اجتماعي دارد و اينكه چه كاركردي ضرورت دارد تا اجرايي و عملياتي شود، زمان و نياز زمانه آن را مشخص مي كند. بسيج در محيط هاي دانشگاهي به فعاليت  علمي مي پردازد، و در فضاهاي ديگر كاركرد و توانمندي خود را بروز مي دهد، حضور متنوع و متكثر افراد مختلف با گروه هاي سني متعدد و صنف هاي كاري متنوع نشان مي دهد كه بسيج در يك گروه خاصي متمركز نشده است.
اكنون هم در حوزه فعاليت بسيج متخصصان، استادان دانشگاه ها دانش آموزان، كارگران، كارمندان و هنرمندان حضور دارند و بسيج هم تا به حال در حوزه هاي مختلف كاري حضور جدي و ثمر بخش داشته است . بحث مشاركت بسيج در واكسيناسيون سرخك و سرخجه با پوشش ۳۳ ميليون نفر، بحث درختكاري، جنگل كاري، حفظ محيط زيست نشان دهنده تنوع و متكثر بودن فعاليت هاي بسيج در عصر حاضر است.
شايد بهترين تعريف از بسيج و نوع حضور او در عرصه هاي مختلف اين نكته باشد كه واقعا بسيج ذخيره استراتژيك نظام است و اين ذخيره در مواقع نياز مصرف مي شود و با حضور جدي، داوطلبانه، عاشقانه و باورمند به انجام كارهايي كه از او خواسته شده است مبادرت مي ورزد، به همين خاطر بسيج پشتوانه اقتدار ملي است، و آ مادگي و شادابي و طراوت لازم براي حضور در عرصه هاي متفاوت را داراست.
بنابراين بسيج يك نهاد مردمي است، و هر كس در محيط كار خودش با يك گونه از رفتار ارزشمند بسيج مانوس است و ارتباط دارد. با اين وجود، شناخت جامع و همه جانبه از بسيج كمتر ارائه شده است، البته بسيج دوستان و دشمناني هم دارد و دشمنان هم از بسيج ضربه خورده اند، و آن ها مي دانند حضور بسيج در صحنه ها استقلال و امنيت و آزادي به ارمغان آورده و آ رزوهاي ديرينه آن ها را به ياس بدل كرده است دل خوشي از بسيج ندارند. آنها با سد مستحكم و پولادين بسيج برخورد كرده اند و نتوانسته اند منويات شيطاني خود را به سرانجام برسانند، دشمن بسيج هستند و ميل ندارند بسيج بتواند به قله هاي افتخار و سربلندي، برسد، آن ها كه كشور را محروم از افتخارات وسربلندي ها مي خواهند، آن ها كه مي دانند بسيج هر جا حضور دارد اهداف شيطاني آن ها را نقش برآب مي كند حق دارند از بسيج بترسند و نسبت به اين نيروي مردمي نگره منفي داشته باشند.
اما بسيج همه تلاش و توان خود را براي خدمت خالصانه، داوطلبانه و هوشمندانه متمركز كرده است البته ممكن است در مواردي هم برخي از نيروهاي بسيجي مرتكب اشتباه و خطا شوند و اين در ميان هشتاد هزار رده بسيجي يك اتفاق طبيعي است اما بسيج رويكرد اجتماعي، مهربانانه و خدماتي دارد و در شرايط مختلف اين را به اثبات رسانده است.
006648.jpg
* رويكرد بسيج را گفتيد اما براي ما بگوييد كدام ها در اولويت است اگر به پايگاه بسيج همزمان خبر برسد كه دو اتفاق رخ داده است، بگويند در جايي مجلس لهو و لعب برپاست و آشكارا كارهاي خلاف اخلاق صورت مي گيرد و در جايي ديگر ساختماني سه طبقه ريزش كرده و تعدادي از شهروندان در زير آوار مانده اند، اتاق فرمان  بسيج و فرماندهي پايگاه و مانيفست عملكرد بسيج كدام را در اولويت كاري خود قرار مي دهد؟ 
- براي بسيج، جان انسان ها از همه چيز مهم تر است و كمك رساني به شهروندان بر هر چيزي ارجح است. به همين دليل در پايگاه هاي بسيج واحدي به نام امداد پيش بيني شده است كه در شرايط اضطراري بتواند به شهروندان خدمات ارايه دهد كه واحدهاي امداد در بسيج به طور اتوماتيك و بدون اذن فرمانده وارد عمل مي شوند و بدون فوت وقت اولويت كاري آن ها كمك به آسيب ديدگان از حادثه است. به عنوان نمونه اولين گروه از امدادگران بسيجي در ماجراي زلزله بم از بخش «ريكان» درفاصله زماني بسيار اندكي به كمك آسيب ديدگان شتافتند، بنابراين اولويت بسيج در كمك رساني به آسيب ديدگان است.
در بخش مبارزه با مفاسد اجتماعي نيز چنانچه نيروي انتظامي به موقع اقدام نكند بسيج وارد عمل مي شود و اين اقدام را در مواردي صورت مي دهد كه جرم مشهود باشد و نيروي انتظامي به هر دليل نتواند براي رفع آن معضل اقدام كند.
در چنين شرايطي ضابطين قضايي بسيج وارد عمل مي شوند و با حكم قضايي به رفع معضل پيش آمده اقدام مي كنند. نكته دوم اينكه مبارزه با مفاسد اجتماعي در واحدهاي مجزايي در بسيج سازماندهي شده است و پايگاه ها خود راسا نمي توانند به چنين امري اقدام كنند و تنها اين كار با نيابت قضايي امكان پذير است.
در باب مفاسد اجتماعي بسيج بر اين باور است كه در مواردي كه به صورت سازمان يافته و برنامه ريزي شده چنين معضلي وجود دارد بايد برخورد صورت بگيرد و خطاهاي معمولي در اين حوزه در حدي نيست كه واحدهايي از بسيج بخواهند در اين حوزه درگير شوند. بسيج به عنوان يك تشكل مردمي بايد در مسايل اساسي وارد شود و با همين رويكرد بسيج پيرامون مبارزه با اعتياد كه به اعتقاد ما به يك بحران جدي تبديل شده است ميل دارد حضور جدي پيدا بكند و در اين راه بتواند با نقش آفريني موثر و مفيد ريشه اين بلاي خانمان سوز را از جامعه اسلامي ايران بركند.
* ستاد حفاظت اجتماعي با چه اهدافي شكل گرفته است و آيا به اعتقاد شما اجرايي شدن اين طرح فعاليت هاي بسيج را محدود نمي كند؟ آيا اين ستاد نمي خواهد به صورت محترمانه بسيج و ماموريت هاي بسيج را محدود و اين نيروي عظيم مردمي را مؤدبانه خلع سلاح كند؟
- به اعتقاد من كساني كه اين ستاد را تشكيل دادند نيت خير داشتند و قطعا با شناختي كه از آنها دارم به ويژه در نيت خير رييس قوه قضاييه ترديدي ندارم اما ما بر اين باوريم كه اين طرح اشكالات كارشناسي دارد و به صورت علمي بر روي آن مطالعه لازم صورت نگرفته است. براي اين طرح ضمانت هاي اجرايي وجود ندارد و صرف نظر از اينكه ممكن است براي بسيج محدوديت هايي را ايجاد كند مشكلاتي را براي مردم پديد مي آورد و با گستره فعاليتي كه دارد قابل كنترل نيست و چه بسا حركت هايي خارج از چارچوب صورت بگيرد و نتوان آن حركت ها را مهار كرد. ضمن آنكه براي حمايت از اين ستادها سازوكارهاي لازم صورت نگرفته است.
در اين طرح همچنين اگر به صورت جمعي و گروهي اردوهايي و ماموريت هايي صورت بگيرد و فردي دچار آسيب شده و يا حتي منجر به مرگ وي شود تدابير لازم براي حمايت از وي و خانواده اش پيش بيني نشده و ضمانت هاي قانوني براي آن در نظر گرفته نشده است. اگر كسي در حين امر به معروف شهيد شود، سازوكارهاي حمايتي پيش بيني نشده است.
اگر براي اين طرح سازوكارهاي قانوني فراهم شود، شايد بتوان خوش بينانه به آن نگريست اما اين اقدام احتياج به دستگاه ها و تشكيلاتي دارد كه بتواند با برنامه ريزي رفتارهاي خارج از چارچوب و قواعد را مهار كند و لذا براي اين ستاد عواقب خوشي پيش بيني نمي كنم اما اميدوار هستيم اشكالات برطرف شود.
* ارتش بيست ميليوني ارتش داوطلب است و داوطلب وارد مي شود و داوطلب هم تصميم مي گيرد كه آيا كاري را ادامه بدهد يا اينكه از انجام آن صرف نظر كند در كشورهاي مالزي و ژاپن كه به فرهنگ ايدئولوژيك و سنتي ما نزديك هستند ارتش هاي داوطلبانه شكل داده اند و منافع خوب هم گرفته اند و حتي ادعا دارند يك نيروي اجباري در ارتش آن ها خدمت نمي كند، آيا مي توان براي نيروي مقاومت بسيج سازوكاري را تعريف كرد كه وقتي بسيج به ميدان مي آيد و به عنوان پشتوانه مردمي قواي نظامي عرض اندام مي كند بتواند و اين قابليت را داشته باشد كه رگه هاي اجبار در نيروهاي مسلح را با اين حضور داوطلبانه از ميان  بردارد؟
- به اعتقاد من دوستان، در نيروهاي مسلح از اينكه نيروهاي تحت اختيار آنها با علاقه و اشتياق خدمت كنند، استقبال مي كنند و چه بسا آرزوي روزي را بكشند كه نيروهاي تحت امر آنها در انتظار پايان خدمت نباشند بلكه با ذوق و شوق به خدمت ادامه دهند، اما اين كار مستلزم آن است كه ما خدمت اجباري سربازي را از ميان برداريم ولي از آن سو امتيازات و خدماتي را براي افراد حاضر در نيروهاي مسلح پيش بيني كنيم كه با بهره مندي از اين امتيازات، نيروهاي نظامي بتوانند از يك حضور شوق انگيز در پيكره خود بهره مند شوند.اما در اين راه فرقي كه بسيج با بقيه ارتش هاي جهان دارد و در هيچ كجاي دنيا هم شبيه او را نمي توان پيدا كرد، اين است كه بسيج هم داوطلبانه حضور مي يابد و هم داوطلبانه ماموريتها را مي پذيرد.
بنابراين اينكه ايران و قواي نظامي ايران بتوانند با تشكيل ارتش حرفه اي ساخت حضور نيروهاي مسلح را داوطلبانه و سودمندانه ببينند تصميمي است كه خود آنها بايد با هماهنگي با مقامات عالي رتبه نظام به نتيجه برسند.
006645.jpg
* كار علمي در بسيج يك اولويت و دركانون توجه است
* هم اكنون بيش از ۱۰ ميليون نفر در بسيج عضويت دارند
* تشكيل ستاد حفاظت اجتماعي مشكلاتي را براي مردم پديد مي آورد و گستره فعاليت آن قابل كنترل نيست

* بسيج هم اكنون از چه تعداد نيروي داوطلب اعم از عادي فعال و كادري بهره مند است؟
- تا پايان سال ۱۳۸۲ حدود ۱۰ ميليون و ۳۰۰ هزار نفر بسيج عضو عادي و فعال داشته است كه اين رقم تا پايان سال جاري به ۱۱ ميليون نفر مي رسد كه از اين تعداد ۳۵ درصد فعال هستند، اندكي به عنوان كادر موظف فعاليت دارند و بقيه اعضاي بسيج به صورت عادي انجام وظيفه مي كنند. يك ميليون نفر از اعضاي بسيج در سازمان هايي تحت عنوان بسيج سازندگي فعال شده اند و نزديك به يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر در مسئوليت هاي مختلف با كاركردهاي نظامي ، خدماتي و زيست محيطي سازماندهي شده اند.
* بسيج سازندگي تابه حال چه كرده است؟ اكنون چه مي كند؟ و در چشم انداز آينده فعاليت او چه اقداماتي را برنامه ريزي كرده ايد؟
- بسيج سازندگي با دستگاه هاي مختلف كار مي كند،  با وزارت جهاد كشاورزي همكاري دارد و در طرح هاي جنگل كاري، مرتع داري، صيانت از جنگل، آبخوان داري و آبخيزداري فعاليت دارد.
بسيج سازندگي در برنامه سال ۱۳۸۳ حدود سه ميليون نفر روز فعاليت براي او پيش بيني كرده است و متناسب با آن اعتبارات لازم در نظر گرفته شده است و برنامه هاي سازندگي بسيج هم به گونه اي هست كه سازمان ها و نهادهاي طرف قرارداد بسيج اياب و ذهاب و هزينه تغذيه را برعهده مي گيرند و هزينه اندكي معادل يك هزار تومان براي هر روز فعاليت هركدام از اعضاي بسيج سازندگي اختصاص مي يابد.
بسيج سازندگي در پايان امسال به شش ميليون نفر روز فعاليت مي رسد كه دوبرابر پيش بيني شده برنامه سوم توسعه اقتصادي اجتماعي است.
من در پايان از رسانه ها و همه كساني كه دل در گرو بسيج دارند، خواهش مي كنم حمايت از بسيج و نگاه به بسيج را تنها به هفته بسيج اختصاص ندهند، بلكه بپذيرند بسيج يك نيروي پرجوش و خروش مردمي است و اگر كسي بتواند به اهداف بلند بسيج كه همانا خدمت خالصانه و داوطلبانه به مردم است كمك كند، خود بسيجي است و به ترويج انديشه بسيجي كمك كرده است.
گفت وگو با معاون فرهنگي
نيروي مقاومت بسيج
سردار محمود تشكري معاون فرهنگي و پرورشي نيروي مقاومت بسيج نيز در گفت وگوي اختصاصي با همشهري فلسفه وجودي بسيج را فراتر از فعاليت هاي نظامي دانست و بر رويكرد فرهنگي و اجتماعي نيروي مقاومت بسيج تاكيد كرد.
وي با اشاره به اينكه بسيج پشتوانه پايان ناپذيري براي انقلاب و نظام اسلامي ايران است گفت: مهمترين وظيفه بسيج ترويج فضايل اخلاقي براي بردن و گرايش جامعه به سوي حقيقت است و اين مهم تنها در حوزه هاي فرهنگي و نگاه به تقويت اين حوزه ها ميسر و ممكن است.
معاون فرهنگي و پرورشي نيروي مقاومت بسيج فعاليت هاي پژوهشي، ورزشي، تفريحي را از اقدامات فرهنگي بسيج برشمرد و گفت: مباحث معارف و علوم قرآني و تشكيل هيات هاي قرآني و عترت در پايگاه هاي بسيج از اقداماتي بوده است كه با هدف بسط فعاليت هاي فرهنگي در بسيج ايجاد شده است.
وي از برپايي سالانه مسابقات قرآني در پايگاه هاي مقاومت خبر داد و گفت: اردوهاي راهيان نور كه به بازديد از مناطق عملياتي هشت سال دفاع مقدس اختصاص دارد با هدف آشناساختن نيروهاي جوان و نوجوان هر سال امتداد دارد به طوري كه سال گذشته يك ميليون بسيجي و غير بسيجي از مناطق عملياتي بازديد كردند و نتايج حاصل از اين بازديدها براساس نظرسنجي هايي كه صورت گرفته مثبت بوده است.
سردار تشكري تجهيز و راه اندازي ۶۰ اردوگاه با كيفيت عرضه خدمات مطلوب به بسيجيان را جزو فعاليت هاي فرهنگي نيروي مقاومت اعلام كرد و گفت: بسيج تلاش كرده است در حوزه هاي فرهنگي و هنري به خودكفايي برسد به گونه اي كه بسيج جامعه هنرمندان، ورزشكاران و اساتيد دانشگاه را شكل داده و به تاسيس انجمن هاي فرهنگي، ادبي و هنري اقدام كرده است.
وي از راه اندازي نمايشگاه هاي بسيج در هفته دفاع مقدس، هفته بسيج و نمايشگاه هاي عكس و كتاب و فيلم سخن گفت و خاطرنشان كرد: همه ساله بسيج دانشجويي جشنواره مخترعان و مبتكران را برگزار مي كند.
معاون فرهنگي و پرورشي نيروي مقاومت بسيج برپايي مسابقات المپيادهاي فرهنگي فعاليت چشمگير موسسه علمي رزمندگان اسلام و همايش هاي
علمي _ تخصصي بسيج مهندسين را از اقدامات فرهنگي نيروي مقاومت بسيج برشمرد و گفت: حضور چشمگير بسيج سازندگي در فعاليت هاي خدماتي ازجمله بهداشت و درمان و آموزش و پرورش نشان از توجه ويژه بسيج به فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي دارد.
برنامه غني سازي اوقات فراغت كه هر ساله در سراسر كشور برگزار مي شود و ۲۰ هزار پايگاه بسيج اين اقدامات را پوشش مي دهند نيز از ديگر رويكردهاي اجتماعي و فرهنگي بسيج است كه اميدواريم اين روند رشد قابل قبولي را در سال هاي آتي به دنبال داشته باشد.

نگاه امروز
گذر از رويكرد نظامي به اجتماعي

مسعود تويسركاني
نقش بسيج در ۸ سال دفاع مقدس و ايثار، ازخودگذشتگي، رشادت وجانفشاني جوانان بسيجي بدون شك در اذهان همه آنها كه به ايران عشق مي ورزند و در هواي اين آب و خاك نفس مي كشند براي هميشه جاودانه خواهد ماند. اما فعاليت دفاعي و نظامي همه نقش و رسالت نهاد بسيج نيست و تنها يكي از كاركردهاي اين نهاد آن هم در شرايطي خاص است. چنانچه با نوعي تقليل گرايي نقش اين نهاد مردمي عظيم را به عرصه هاي نظامي و انتظامي محدود كنيم به طور قطع رسالت اجتماعي آن را از نظر دور داشته ايم.بسيج اگرچه به مقتضاي ضرورت وارد فعاليت هاي نظامي و انتظامي شد اما نبايد فراموش كرد كه رسالت اصلي بسيج در فقدان نهادها و سازمانهاي مسئول، گذار آرام نوجوانان و جوانان به دوران بلوغ و آموزش مسئوليت پذيري و تعهد اجتماعي به نسل فردا و آينده سازان اين آب و خاك است. در همه جوامع سازمانها و نهادهاي ويژه اي جوانان را با ارزشها و هنجارهاي اجتماعي آشنا و سپس از رهگذر جلب مشاركت آنها در خدمات عام المنفعه اجتماعي، كمك و ياري به مردم در زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي، بهداشتي ضمن تمرين مسئوليت پذيري، احساس تعهد جوانان را به جامعه و مردم تقويت مي كنند.در كشور ما به دنبال تحولات انقلاب اين مسئوليت به بسيج واگذار شدكه گرچه تحت نظر يك ارگان رسمي بود، امابه شكلي خودجوش ومردمي شكل گرفت. چنين مسئوليت و رسالتي اگرچه در دوران دفاع و جنگ به ضرورت ،شكل نظامي به خود گرفت اما اكنون و در دوران ثبات و سازندگي كشور، احياي رسالت اجتماعي بسيج در جذب نوجوانان و جوانان كشور براي تمرين مسئوليت و خدمت به جامعه يك ضرورت است.در اين رويكرد بسيج بايد به تناسب اهميت مسئوليت اجتماعي كردن نوجوانان، گستردگي دامنه فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، علمي و خدماتي و نيز خيل عظيم جمعيت نوجوان و جوان كشور دايره جذب و همكاري خود را وسعت بخشيده و به نيروهاي عملياتي محدود نكند.گذشته از اين ساختار سازماني بسيج نيز با گذر از شرايط جنگي بايد از صورت هاي شبه رسمي، دولتي و اداري هرچه بيشتر فاصله گرفته و ابعاد مردمي و غيررسمي خود را تقويت كند.خوشبختانه بسيج حركت در اين جهات را شروع كرده است، همچنانكه نقشي ماندگار از خود در جريان كمك به مردم زلزله زده بم برجاي گذاشت. مشاركت فعال بسيج در طرح كشوري واكسيناسيون سرخك و سرخجه، تشكيل هسته هاي علمي و پژوهشي در دانشگاه ها و مراكز علمي و پژوهشي و نيز مشاركت در طرح هاي عمراني چون جنگل كاري و آبخيزداري از جمله فعاليت هايي است كه بسيج با رويكردي اجتماعي آغاز كرده است. اميد مي رود با تعميق و تداوم اين نوع فعاليت ها بسيج همچنان خانه نسل فردا و نقطه اميد و اتكاي مردم و نظام باشد.

وضعيت طبقات اجتماعي در ايران

به اعتقاد جامعه شناسان بررسي تحولات ساختاري طبقات اجتماعي جوامع و وضعيت برخورداري آنها از شاخصهاي رفاه اجتماعي مي تواند چشم انداز بهتري از توسعه اجتماعي كشورها را پيش رو قرار دهد.
به گزارش گروه اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران، توسعه اجتماعي بر اساس رويكرد «اجلاس جهاني توسعه اجتماعي» در شاخصهاي «بهداشت» ، «تغذيه» ، «آب سالم» ، «محيط زيست» ، «مسكن» ، «اشتغال» ، «سواد و آموزش» ، «آزادي» ، «امنيت» ، «احساس خوشبختي» ، «فراغت» ، «مشاركت اجتماعي» ، «سلامت اجتماعي و مصونيت از آسيبها و انحرافاتي چون فساد، اعتياد، خشونت» و ... تعريف مي شود.
موضوع فوق از آن جا اهميت بيشتري مي يابد كه توسعه اجتماعي زيربناي توسعه اقتصادي محسوب شده و پايين بودن سطح آن قادر است توسعه اقتصادي و توسعه سياسي را از هم كار بيندازد. اصل سوم قانون اساسي صراحتا دولت را به رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه در تمام زمينه هاي مادي و معنوي از ايجاد رفاه و برطرف كردن فقر و محروميت در زمينه هاي تغذيه، مسكن، كار، بهداشت، بيمه، امكان اشتغال به كار و شرايط مساوي براي احراز شغل و ... مكلف كرده است.
اما پيش از تدقيق در ميزان تحقق تكاليف حاكميت در برابر طبقات اجتماعي جامعه در موارد ياد شده، بررسي مبناي شكل بندي اين طبقات، تحولات احتمالي در ساختار آن، سنجش واقعي برخورداري طبقات اجتماعي از شاخصهاي رفاه و تأثيرگذاري و نقش طبقات در آينده كشور، به عنوان مقدمه اين مبحث ضروري مي نمايد.
دكتر رييس دانا، كارشناس و پژوهشگر اجتماعي و اقتصادي، در اين باره معتقد است: تغييرات در طبقات اجتماعي حال حاضر نسبت به ۲۵ سال گذشته بيشتر متوجه «سهم»هاست تا «كيفيت» و «بودن» ها. وي كارگران كشاورزي - ۴۰۰ هزار كارگر كشاورزي - كارگران ناماهر، كارگران صنعتي، بيكاران جوياي كار، بخشهاي دهقاني توليد كننده كالاي بازار و جايگزين دهقاني سنتي را از جمله طبقات جديد مي داند كه وارد ساختار طبقات اجتماعي ايران شده اند.
دكتر رييس دانا از رشديابي طبقه متوسط سنتي وابسته به بخشهاي سنتي، بازار و برخي خدمات شهري به عنوان تغيير مهم ديگر در ساختار طبقات اجتماعي نام برده و مي گويد: در كنار اين تغييرات، مي توان از حضور طبقه متوسط مدرن تحصيلكرده متخصص نام برد كه البته به دليل افزوده شدن شمار ۷۰۰ هزار نفري بيكاران فارغ التحصيل به ذخيره بيكاران و ضعف بنيه اقتصادي، موقعيت اجتماعي مناسبي نيافته است.
دكتر رييس دانا از طبقه كارگر صنعتي نيز به عنوان طبقه اي ياد مي كند كه رشد محدودي داشته، از نظر بنيه اقتصادي و بهره وري در موقعيتهاي اجتماعي در سطح پاييني قرار گرفته و شمار آنها پا به پاي بيكاران افزايش يافته است.
وي هر نوع تقسيم بندي طبقات اجتماعي بر اساس «عدالت» ، «رفاه» و ... را صوري توصيف كرد و به ايسنا گفت كه تقسيم بندي اساسي همان تقسيم بندي طبقاتي است و اگر با ساختارهاي ثابت و مكانيكي به طبقات نگاه كنيم، اين نوع تقسيم بندي ها تمام خاصيت خود را از دست مي دهند؛ چرا كه خاصيت تقسيم بندي طبقاتي آن است كه روابط بين طبقات و پويش آنها را مي بيند نه عناصر آن. يعني منافع طبقاتي، ديگر نمي تواند به تنهايي اين مساله را توضيح دهد بلكه تعارضها، ستيزها و همسويي هاي طبقاتي است كه به اين ساختار مي انجامد.
كارشناس و پژوهشگر مسايل اجتماعي و اقتصادي تأكيد مي كند كه ساختار طبقات اجتماعي نه به ميل و اراده افراد، بلكه در طول زمان تغيير مي كند؛ هر چند كه مداخلات سياسي و عملكردهاي ارادي و جريانهاي تاريخي كه با پيشرفتها يا قهقراي جامعه در ارتباط هستند، در اين زمينه بي تأثير نخواهند بود.
وي به ايسنا مي گويد: در صورت فرض اين تقسيم به عنوان پايه، آن گاه شاخصهاي برخورداري از خدمات رفاهي، عدالت توزيعي، عدالت قابليتي، تقسيم بندي شغلي، تحصيلي و ... كمك كننده خواهند بود.
دكتر رييس دانا در خصوص تغييرات جدي در طبقات اجتماعي ايران در آينده نيز مي افزايد: اما اگر وضع فعلي به دليل پويش اجتماعي به شدت فعال در ايران پايدار نماند، طبقه متوسط مدرن تحصيلكرده نه چندان مرفه، رشد و بالندگي خواهد يافت و در صورت ارتباط خود با لايه هاي محروم جامعه بويژه طبقه كارگر، اين موقعيت تازه يافته را حفظ خواهد كرد. وي همچنين انسجام طبقه كارگر به دليل كم سوادي، بيكاري و نداشتن مهارت و آگاهي طبقاتي كه از ابزار ايدئولوژيك به شمار رفته و اينك تا حدودي به خاطر جهاني سازي از دست آنها گرفته شده است را در آينده بعيد مي داند.
دكتر مددپور، عضو هيأت علمي دانشگاه شاهد نيز با تقسيم طبقات اجتماعي ايران به سه طبقه «صاحبان قدرت و ثروت» ، «متوسط» و «زحمت كش و فقير» اعتقاد دارد كه طبقه متوسط جامعه كه پس از انقلاب گسترده تر شده، دامنه بيشتري خواهد يافت و در مقابل از وسعت محدوده طبقه مرفه و صاحب ثروت كاسته خواهد شد.
وي، اين كاهش محدوده طبقه مرفه را از ۱۰ درصد جمعيت فعلي به ۵ درصد در آينده به دليل تغيير رويكرد سرمايه داري از انحصارطلبي صرف به اين نگرش مي داند كه براي حفظ امنيت اين گروه، بخشيدن بخشي از ثروت به طبقه پايين تر لازم است، چه، در غير اين صورت امنيت سرمايه داري به مخاطره خواهد افتاد.
دكتر مددپور به ايسنا مي گويد: اين تغيير، ويژگي جامعه مدرن و روبه توسعه است؛ چرا كه در اين جوامع شهرنشيني رو به گسترش بوده و به موازات شهرنشيني طبقه متوسط گسترش بيشتري يافت.
وي كه معتقد است «رفاه اجتماعي» به جاي «عدالت» كه امروز و در روزگار جديد به مزاحي تبديل شده است، بايد مبناي تقسيم بندي طبقات اجتماعي قرار گيرد، مي گويد: شكل بندي جامعه از اين پس بر اساس «رفاه اجتماعي» خواهد بود و اين ساختار بر مبناي «عدالت» پيش نخواهد رفت.
به گفته وي بر اساس اين مبنا (رفاه اجتماعي) سطح «رفاه» در جامعه به دليل پر شدن از كالاهاي مختلف بالامي رود؛ اما اين لزوما به معناي بالا رفتن سطح «عدالت» نيست؛ زيرا جامعه عادل به جامعه اي مي گويند كه صددرصد مردم تعيين كننده و صاحب حق هستند.
وي تفاوت جامعه «رفاه محور» و جامعه «عدل محور» را در اين مي داند كه در اولي حتي اگر دو درصد افراد صاحب قدرت باشند، آن دو درصد، بلوكه كردن پولها را به زيان خود و موجب شورش در جامعه مي داند و لذا مي كوشد در عين برخورداري از ثروت و قدرت، كل جامعه را مهار كند؛ به گونه اي كه مردم «آقابالاسر» خود را احساس نكنند.
به گفته وي در جامعه رفاه، خط فقر بالاتر مي آيد؛ اما هرگز به «عدالت» دسترسي پيدا نمي كند و در عين حال از وسعت طبقه فقير كاسته مي شود.
دكتر مددپور يادآور مي شود كه تقسيم بندي طبقات اجتماعي جوامع بر اساس خط فقر آنها متفاوت است. به عنوان مثال، خط فقر در آمريكا به هيچ وجه با ايران برابري نمي كند؛ چرا كه سطح توليد ناخالص ملي اين كشور بسيار بالاست و فردي كه به هيچ وجه امكان درآمد نداشته باشد، وجود ندارد و به همين نسبت خط فقر ايران در مقايسه با برخي كشورهاي ديگر بسيار بالاتر است؛ به گونه اي كه دولت سالانه ۳۰ ميليارد دلار به جامعه تزريق كرده و مي توان گفت مواد غذايي كه تزريق مي شود در مقايسه با بهاي واقعي آن رايگان است؛ اين در حاليست كه در كشوري مثل بنگلادش مردم در فقري عذاب آور زندگي مي كنند.
وي نيز معتقد است طبقه متوسط در آينده به دليل اقتضائات جامعه ايران همچنان گسترش يافته و تأثيرگذار خواهند شد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   علم  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |