چهارشنبه ۱۶ دي ۱۳۸۳
فرهنگ
Front Page

گفت وگو با مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان در حاشيه جشنواره فرهنگي هنري امام رضا(ع)
مجلس شوراي كارمندان هم به راه افتاد
008610.jpg
مسير ورود، حركت و مقصد امام براي برپايي جشن ميلاد انتخاب شده بود تا جشنواره دوساله فرهنگي هنري رنگ و بوي ملي به خود بگيرد و از يك روز و يك شب فراتر رفته و يك دهه با بهره از آثار هنرمندان و فرهيختگان، ايام شيعيان ايراني را آذين بندد.
تنها در سال ،۸۳ سه هزار اثر هنري براي شركت در جشنواره فرهنگي هنري رضوي توليد شده، هر چند از كيفيت و ارزش هنري اين آثار ارزيابي خاصي وجود ندارد. خوزستان، فارس، يزد و قم ميزباني جشنواره هاي هشت گانه امام رضا(ع) را عهده دار بودند.
نمايشگاه قرآن و عترت، جشنواره فيلم و عكس رضوي، سرود ضامن آهو، نمايشگاه رضوان ايران، جشنواره شعر رضوي، جشنواره خوشنويسي، جشنواره هنرهاي تجسمي و... و خراسان ايستگاه آخر است در جشنواره.
شكوه جشن هاي مردمي در كنار بارگاه حضرت كه چند روزي مانده به سالروز ولادت آغاز شده، البته از قدر و منزلت اين جشنواره چيزي نمي كاهد، اما جشن رسمي يا به عبارتي دولتي ميلاد با وجود پشتوانه هاي مردمي، به زعم برخي كارشناسان مي تواند مردمي تر برپا شود، به ويژه آن كه بخواهد در چشم اندازهاي آتي به ابعادي جهاني بيانديشد.
مشهد ميزبان جمع زيادي از ميهمانان است، رسمي و غيررسمي. اما امكانات باز هم پاسخگوي نياز زائران نيست. نه در روزهاي پرمسافر، كه در همه ايام سال امكانات با نيازهاي فرهنگي استان همخواني ندارد و براي برپايي بهتر جشن ها و جشنواره ها نيازمند توجه، امكانات و اعتبارات بيشتر است. آنچه بديهي است، طي سالهاي اخير روند برپايي جشنواره هاي فرهنگي هنري دراين استان سير صعودي داشته و مديريت فرهنگي استان در تلاش است تا با توسعه روابط و مناسبات ملي و بين المللي برغناي فرهنگي اين منطقه بيافزايد.
آنچه در پي مي آيد حاصل گفت وگويي است كه در حاشيه دومين جشنواره فرهنگي هنري امام رضا(ع) با سيد جواد جعفري مدير كل ارشاد اسلامي استان خراسان در خصوص وضعيت فرهنگي استان انجام داده ايم.
* وضعيت فرهنگي استان خراسان را چطور ارزيابي مي كنيد و مهم ترين چالش هاي پيش روي استان در اين بخش چيست؟
- خراسان، از جمله استان هاي تاريخي و با پشتوانه فرهنگي غني محسوب مي شود كه هم به لحاظ وجود بارگاه مقدس امام رضا(ع) به مثابه مأمن دل شيعيان و هم به واسطه وجود فردوسي بزرگ، ظرفيت ها و قابليت هايي دارد كه به عنوان يك استان ممتاز در عرصه فرهنگ و هنر همواره منشاء توليد فكر و جوشش انديشه ها بوده، به نحوي كه شما استان خراسان را مجموعه اي از فرهنگ هاي مختلف ايراني مي بينيد.
در حوزه چاپ و نشر، استان خراسان در حال حاضر شايد جزو سه استان برتر كشور باشد؛ چه به لحاظ تعداد ناشران و چه تيراژ و توليد كتاب. در سال بيش از دو هزار عنوان كتاب در استان منتشر مي شود، لذا استان از هر نظر مستعد جوشش فعاليت ها و توليدات فرهنگي است.
ولي از طرف ديگر با وجود همه اين پتانسيل ها به نظر مي رسد كه امكانات كافي وجود ندارد. با توجه به پيشينه فني فرهنگي هنري خراسان، مي بايست اعتبارات كافي و امكانات لازم اختصاص يابد. يعني لازمه رشد فرهنگي استان، تأمين امكانات مورد نياز است، متناسب با شأن استان.
* با توجه به موقعيت جغرافيايي استان و پيشينه فرهنگي تاريخي آن، در حال حاضر از نظر برخي شاخص ها مثل تعداد كتابخانه هاي عمومي، سرانه اعتبارات فرهنگي، كتاب، سالن سينما و... در چه وضعيتي قرار داريد؟
- به استثناي دو شاخص كتابخانه هاي عمومي و سالن هاي تئاتر، در بقيه شاخص ها همراه با برنامه سوم توسعه جلو رفتيم. يعني به دليل گستردگي وسعت و تراكم بالاي جمعيت استان، در دو بخش تعداد كتابخانه هاي عمومي و سالن هاي آمفي تئاتر از برنامه عقب هستيم. كه اميدواريم بتوانيم در برنامه چهارم اين موضوع را جبران كنيم. البته حركت هايي شروع شده، ولي قطعاً مي بايست گام هاي بزرگتري برداشته شود.
008613.jpg
* با توجه به حدود دو سال تجربه مديريت فرهنگي در منطقه مهم ترين مسأله فرهنگي استان را چه مي بينيد؟
- يكي از مسائل مهم استان كه قطعاً در سطح كشور عموميت دارد، مسأله بيكاري است. البته رشد بيكاري خراسان نسبت به خيلي ديگر از استانها پايين تر است، ولي به هر حال موضوع مهمي است. بسياري از شهرهاي استان، شهرهاي مرزي هستند و ما براي صيانت از حوزه مرزي خود و اينكه تأثير پذيري كمتري داشته باشيم، قطعاً به اين موضوع نيز همواره به عنوان يك مشكل مي انديشيم.
اما مشكل اصلي در استان، اين است كه مطالبات جامعه جوان ما با امكانات موجود تناسب و همخواني ندارد و لذا مهم ترين نقص همين است. بايد بين نيازها و امكانات اين تناسب برقرار شود تا بتواند جبران بسياري از مشكلات جامعه را بكند.
* در برنامه پنج ساله چهارم توسعه، چه اهدافي را دنبال خواهيد كرد؟
- هنوز جزئيات برنامه چهارم ارشاد مشخص نشده و تنها كليات به تصويب رسيده كه مي بايست با مشاركت خود استانها جزئيات برنامه تدوين شود.
* مهم ترين استراتژي شما براي اين برنامه چه چيز خواهد بود؟
- من عمدتاً اعتقاد دارم كه ما مي بايست به توسعه مراكز فرهنگي ادامه بدهيم. دولت اعتبار بدهد و در اين مسير حركت كنيم و زير ساخت هاي لازم را فراهم كنيم. اما در حوزه اداره و چرخش كارها، مي بايست كار را به مردم بسپاريم و مشاركت مردم را در عرصه فرهنگ و هنر عملي كنيم و توسعه دهيم.
*خود شما تجربه عملي اين سياست را داريد؟
- الان قشر عظيمي از هنرمندان استان، ما را در اجراي طرح هايمان و اداره مراكز فرهنگي هنري ياري مي دهند. در حالي كه اگر ما مي خواستيم با اعتبارات خودمان نيرو بگيريم و كار كنيم، هرگز در اين سطح نمي توانستيم كار كنيم. چنانچه در حال حاضر حدود ۲۰۰۰ مؤسسه فرهنگي هنري مجوز فعاليت دارند و اميدواريم تا در يك برنامه پنج ساله اين تعداد را به ۷۰۰۰ مؤسسه برسانيم.
* آيا شوراي فرهنگ عمومي استان در حال حاضر فعال است. مهمترين طرح ها و مصوبات شورا براي امسال چه بوده؟
- خوشبختانه شوراي فرهنگ عمومي خراسان، جزو استان هاي فعال است. شورا داراي يك دبيرخانه علمي مقتدر است كه بخشي از دانشگاهيان به عنوان يك جايگاه فكري به توليد برنامه مشغولند. يكي از مهمترين كارهاي شورا، آغاز طرح شناسايي هنجارها و ناهنجاريهاي جامعه در استان است كه نتايج آن را به عنوان يك دستمايه و راهكار در اختيار برنامه ريزان كشوري بگذاريم. كار اجرايي اين طرح شروع شده و اميدواريم دستاوردهاي خوبي داشته باشد.
يكي از رويكردهاي مهم شورا اين است كه مشهد به عنوان پايتخت فرهنگي ايران به مكان جريانات بزرگ ملي و فرهنگي تبديل شود. چنانچه در طول سال شاهد هستيم كه بسياري از جشنواره ها و رخدادهاي فرهنگي و هنري در اين شهر برپا مي شود.
* در قالب كميسيون تحول اداري، ظاهراً طرحي را به نام طرح «پارلمان اداري» يا «پارلمان كاركنان اداره كل ارشاد استان خراسان» براي اولين بار به مرحله اجرا گذاشتيد. ويژگيهاي اين طرح را توضيح دهيد؟
- براي ايجاد تحولي اساسي در عرصه اداري و دستگاه هاي اجرايي، مشاركت آحاد كاركنان شرط اصلي كار است، چرا كه تحول با دستور عمل و بخشنامه و تصميمات مديريتي مقدور نيست. درست به همين دليل بود كه از حدود ۶ ماه پيش كاركنان اين اداره مدل جديدي را به مجموعه مديريتي كشور عرضه كردند كه الگويي كاملاً تجربه شده و موفق است. در اين طرح پارلماني ۴۴ نفره از كاركنان اداره تشكيل شد. اين مجلس كارمندي براساس مصوبه كميسيون تحول اداري اداره راه اندازي شده و داراي آئين نامه مصوب است. كار انتخاب اعضاي پارلمان براساس دستور عمل اجرايي انجام شد و از بين بيش از ۶۰۰ نفر از كاركنان نمايندگان حوزه هاي مختلف كتابداران، اداري، مالي، شهرستانها و... انتخاب شدند.
پارلمان كاركنان، كميسيون محور است، يعني كميسيون ها كارشناسي مي كنند و مصوباتشان را در قالب پيشنهاد به صحن علني مي برند.
* بالاترين مرجع در پارلمان كجاست؟
- بالاترين مرجع، در واقع كميسيون تحول اداري است. اگرچه پارلمان مي تواند از مسئولان سؤال كند و مسئولان براساس دستور عمل مصوب، ۱۵ روز فرصت دارند تا پاسخ دهند. علاوه بر اينكه پارلمان كاركنان قدرت دارد تا از حوزه هاي مختلف تحقيق و تفحص كند و رأي اعتماد به مسئولان (قبل از انتصاب) بدهد.

نگاه
در يك صفحه «كتاب هفته» خوانديم
خودبزرگ بيني تا اهانت

علي مددي
يكي از مجريان تلويزيون كه صفحه اي از هفته نامه «كتاب هفته» را هم دراختيار دارد و ملك طلق خود كرده، در شماره ۱۲ دي ماه نوشته است: «سال گذشته در استانبول، مهمان رايزني و كنسولگري بودم. در هتل، آقاي م ، مثلاً وابسته فرهنگي، آمده بود و با ديدن من پرسيد: اسم جنابعالي و كار شما؟ كه خنديدم. و دو روز بعد به او گفتم: مرد حسابي مثلاً در اين كشور هركجا كه رفتم ايراني ها را مي شناختند. از مسجد بگير تا ميخانه، از صومعه بگير تا خرابات. از مدرسه بگير تا... يعني تو تا به حال دكمه تلويزيون را نزده اي و شبكه جام جم را نگرفته اي و برنامه كاروان شعر و موسيقي را نديده اي؟ ... و طرف برگشت و به طعنه گفت: يعني تو اينقدر مهمي كه من بايد بشناسمت؟ كه گفتم: بودا مي گويد تو با نوك انگشت به ماه اشاره مي كني و احمق فقط نوك انگشت تو را مي بيند» .
راستي يك انسان چقدر بايد در توهم «بزرگ بودن» به سر ببرد كه انتظار داشته باشد همه مردم او را بشناسند و براي او احترام و تكريم قائل باشند؟ آخر اين چه برخورد با كسي است كه «تو» را نمي شناسد؟ اين همه تحقير و كوچك شمردن كسي كه «تو» را نمي شناسد، چه دليلي جز «خودبزرگ بيني» دارد؟ بعضي گمان مي كنند چون هفته اي يك بار آن هم در ساعت پاياني شب (بهتر است بگوييم ساعات اوليه بامداد!) در تلويزيون ظاهر مي شوند، بايد همه او را بشناسند. البته به اعتراف ايشان، وي فقط به اماكني محدود مثل صومعه و ميخانه و خرابات و مدرسه و مسجد رفت و آمد دارد، بنا بر اين چه انتظار كه همه مؤمنان و دينداران و جماعت كوچه و بازار و اهل ادب و مديران و... بايد او را بشناسند و اگر نشناسند، چقدر مسخره و لابد بي بهره از علم و ادب هستند. معلوم نيست چرا عده اي توهمات خود را هر طور كه مي خواهند به چاپ مي رسانند بدون آن كه لحظه اي به خود بينديشند و تأسف آورتر آن كه چرا صاحبان يك نشريه بايد اجازه دهند به همه آنهايي كه يك مجري را نمي شناسند، اهانت شود؟ و صد حيف كه در پايان مطلب ايشان هم كلام مطهر «ياعلي مدد» آمده است. لازم نيست كلي كتاب و مقاله خواند تا فهميد كه علي(ع) اهل اين حرفها و فخرفروشي ها و خودبزرگ بيني ها نبوده است. اگر علي(ع) سرمشق است كه بايد باشد، ديگر چه جايي براي اين «خودبزرگ بيني» ها.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سينما  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |