هوشنگ صدفي
بيان روايت هاي تاريخي بدون پرداختن به حواشي دراماتيك آن كمتر از عهده هر كارگرداني برمي آيد. تجربه ساخت مجموعه تلويزيوني امام علي(ع) نشان داد كه صرفاً ارائه يك واقعه تاريخي در قالب فيلم نمي تواند مخاطبان را پاي قاب تلويزيوني بنشاند.
فراز و نشيب هاي موجود در اين مجموعه تلويزيوني تجربه نويني را در مجموعه سازي تلويزيون ايران رقم زد، اگرنگوييم كه تا كنون مجموعه هاي تلويزيوني مذهبي با اين قوت ساخته نشده بود شايد سخني به گزافه نگفته ايم. اما اين بار داود ميرباقري پس از تجربه ساخت مجموعه هاي موفق امام علي(ع) و معصوميت از دست رفته به سراغ روايت تاريخي مختار رفته است، در طول تهيه گزارش پشت صحنه اين مجموعه تاريخي با عوامل سازنده اين كار از جمله عبدالله اسكندري مشاور كارگردان، علي كريم دستيار اول، مسعود ولدبيگي، طراح چهره پردازي، عنايت بخشي يكي از نامزدهاي بازيگري مجموعه، فرهاد اصلاني، بازيگر نقش عبيدالله بن زياد و داود رشيدي بازيگر نقش نعمان بن بشير و عظيم جوان روح مدير فيلمبرداري گپي كوتاه انجام داده ايم، هر چند كه در طول اين مدت سعي كرديم با داود ميرباقري كارگردان مجموعه تلويزيوني مختارنامه گفت وگويي داشته باشيم ولي به دلايلي معلوم براي ايشان و نامعلوم براي ما نتوانستيم چند كلامي را زينت بخش صفحه رسانه كنيم، حاصل گفت وگو را مي خوانيد.
* آقاي اسكندري، در سمت مشاور كارگردان مختارنامه چه نقشي داريد؟
- اصولاً در طول تهيه اين مجموعه تلويزيوني با آقاي ميرباقري همفكري مي كنم، از آنجايي كه اين مجموعه تاريخي از نظر حجم صحنه ها گسترده است سعي مي كنم به عنوان يك چشم همراه با ايشان همكاري كنم. البته در زمينه كارگرداني آنچنان فعاليت مشتركي نداريم. خوشبختانه آقاي ميرباقري در طول توليد كارهاي تاريخي _ مذهبي تسلط اش را ثابت كرده و از اين رو تلاش مي كنم در زوايايي كه شايد از نظر دور مانده، مشاوره بدهم.
* ظاهراً در بخش چهره پردازي، اجراي جلوه هاي ويژه به عهده شماست ؟
- اجراي اين مجموعه تاريخي، مذهبي از نظر اجراي مسائل چهره پردازي و جلوه هاي ويژه توان بيشتري مي طلبد، از اين رو از همان ابتدا بخش طراحي چهره پردازي را از جلوه هاي ويژه آن به پيشنهاد كارگردان مختارنامه جدا كرديم، بخش هايي نظير قطع دست، سرو پاي اشقيا در طول روند قصه و يا حتي ايجاد فضاهاي فانتزي. به عبارتي در بخشي از روايت قصه، مختار توهم هايي نسبت به افراد دور و بر خود دارد كه نياز به اجراي برخي جلوه هاي ويژه چهره پردازي است. بنابراين در كنار استاد ولدبيگي به عنوان طراح چهره پردازي قرار است كارهايي انجام بدهيم.
* آيا در اجراي جلوه هاي ويژه چهره پردازي، از الگوهاي غربي تقليد مي كنيد؟
- ما از الگوهاي غربي بيشتر ايده مي گيريم، از اين رو تقليد صرف نمي كنيم، به هر حال تمام فنون مربوط به چهره پردازي از سوي غربي ها براي ما به ارمغان رسيده است، عليرغم استفاده از اين فنون، تلاش داريم با استفاده از فرهنگ بومي ايده هاي قابل قبولي را براي مخاطبان ارائه كنيم و به عبارت ديگر با استفاده از فنون چهره پردازي و تلفيق فرهنگ خودمان چهره پردازي ها را براي مخاطبان قابل باور سازيم. به همين خاطر براي طراحي شخصيت هاي دوزخي از تصاوير پرده خواني و شمايل هاي مذهبي بهره گرفته ايم.
* درباره ساخت صورتك هاي اين مجموعه توضيح دهيد؟
- تا كنون تفكيك بخش جلوه هاي ويژه چهره پردازي از بخش اجرايي چهره پردازي در هيچ مجموعه تلويزيوني و سينمايي به اين شكل اتفاق نيفتاده است، در اين مجموعه مذهبي گاهي در صحنه هاي مختلف قرار است كه از ۷۰ صورتك با تلفيقي از چهره بازيگران و صورتك ها استفاده كنيم. در اين صحنه ها تكه هايي از لوازم چهره پردازي به صورت آنها متصل مي شود. بنابراين تلفيق اين بخش ها دشواري هايي هم در پي دارد. عليرغم اين دشواري ها در اجرا قرار نيست از طراحي گرافيك رايانه اي بهره بگيريم، چون الگوهاي مشابه آن را در گرافيك رايانه اي سراغ نداريم، به همين دليل صرفاً از تابلوهاي نقاشي قهوه خانه اي حسين قوللر آغاسي استفاده كرده ايم، براي باورپذير كردن چهره هاي اشباح در بخشي از مجموعه صرفاً از تصاوير بومي استفاده خواهيم كرد.
* آقاي كريم، به عنوان دستيار كارگردان تاچه حد به زمان مفيد فيلمبرداري نزديك شده ايد؟
- كار ما در مجموعه تلويزيوني مختارنامه، از نظر فيلمبرداري انعطاف پذيري خاص خودش را دارد، گاهي در يك صحنه از مجموعه حدود ۶ الي ۷ دقيقه زمان مفيد را تهيه مي كنيم مثل سكانس مسجد كوفه، بنابراين با توجه به نوع دكوپاژ كار و پلان هاي طولاني (بالاتر از ۲ دقيقه) اغلب بازدهي كار بالا مي رود، گاهي شرايط كار و جنس صحنه مي طلبد كه اين گونه كار كنيم ولي در مواقعي نيز در صحنه هاي شلوغ مثل وقايع مقابل دارالعماره كوفه كه موزيك هم نياز دارد شايد در حدود ۳۰ ثانيه يا يك دقيقه فيلم بگيريم پس در چنين مواردي كه سختي كار و شلوغي صحنه مشهود است بازدهي گروه توليد به حدود ۲ دقيقه نيز مي رسد، اين ذهنيت غلط است كه در مورد جنس كارهاي تاريخي به يك زمان بندي متعهد شويم، عليرغم آن كه در كارهاي آقاي ميرباقري كه از نظر كيفي حساسيت هاي خاص خود را دارد ، مجموعه تلويزيوني مختارنامه لبريز از نقش ها و شخصيت هاي تاريخي است، بنابراين نوع كاركردن آقاي ميرباقري اعمال وسواس نيست بلكه رعايت استانداردهاي حرفه اي و كيفي است.
* آقاي ميرباقري، در انتخاب بازيگران توانايي افراد را مد نظر دارند يا رفاقت با آنها را؟
- نه بعيد مي دانم كه اين گونه در مورد انتخاب بازيگران قضاوت كنند، ازآنجايي كه در انتخاب بازيگران نقش فعالي دارم معمولاً اولين ملاك براي انتخاب فرد بازيگر به نقش، نزديكي فرد از نظر ظاهري به آن نقش است و در گام دوم توانايي بازيگر در ارائه آن نقش است و يا اينكه فرد بازيگر بتواند در حين بازي شخصيت جديدي را خلق كند، تاكنون نحوه انتخاب بازيگران تا اين مقطع از روند توليد موفق بوده است، از اين رو رفاقت با اين بازيگران هيچ نقشي در انتخاب آنها ندارد چرا كه اصولاً تلويزيون و سينما با كسي تعارف ندارد، به عبارت ديگر اگر انتخاب بازيگر بد باشد خودش را در طول كار به خوبي نشان مي دهد، بنابراين نه از اخلاق حرفه اي و نه از ساز و كار حرفه اي بر مي آيد كه بخواهيم رفاقت و دوستي افراد را در توزيع نقش ها مؤثر بدانيم.
* علت عدم مصاحبه داود ميرباقري با رسانه ها ناشي از چيست؟
- چون آقاي ميرباقري ذهنش درگير آماده سازي مجموعه تلويزيوني مختارنامه است از اين رو هم و غم ايشان به آن خلاصه مي شود، وقتي مجموعه تلويزيوني توليد مي شود پس از پخش و انعكاس آن در جامعه، مجموعه اي از نقد و بررسي ها و پرسش ها از سوي مخاطبان عام و خاص مطرح مي شود كه لازم است پس از پخش به آنها پاسخ دهيم.
* كاركردن با داود ميرباقري چه حسن هايي دارد؟
- آقاي ميرباقري معمولاً در زمينه روابط انساني و اخلاقيات از افراد دفاع مي كنند. بنابراين در طول كار قبل از شرايط حرفه اي كار، اخلاقيات نقش اصلي را ايفا مي كند. علاوه برآن ايشان چه در زمينه نوشتن و كارگرداني به عنوان يك كارگردان مؤلف مطرح هستند، به گونه اي كه اينك جزو كارگردانان صاحب سبك مطرح هستند، از اين رو كاركردن با آقاي ميرباقري لذت بخش است.
* آقاي عنايت بخشي، آيا قرار است در مجموعه تاريخي مختارنامه بازي كنيد؟
- من شايد در اين مجموعه تلويزيوني بازي نكنم، آمده ام كار آقاي ميرباقري را از نزديك ببينم، معلوم هم نيست شايد در آينده نقشي داشته باشم، با اين حال هنوز از كارهاي ديگر بازيگري فارغ نشده ام، عليرغم سختي كار در مجموعه هاي تاريخي، علاقمندم كه همچنان ايفاگر اين نقش ها باشم.
هر كاري زحمت خودش را دارد، مجموعه هاي تاريخي در مقايسه با يك كار خانوادگي و اجتماعي قابل قياس نيست، بازيگري در مجموعه هاي تاريخي نوعي كاركردن در بيابان، سرما و گرماست و يا به عبارتي سرو كار داشتن با اسب و شتر است، بازيگر وقتي در صحنه هايي به همراه شتر يا اسب بازي مي كند ناخواسته بخشي از تمركز بازيگري اش صرف كار با حيوان مي شود، در كشور ما هنوز براي اين نوع كارهاي تاريخي، حيوانات متناسب تربيت نشده اند، در حالي كه در ساير مراكز هنري دنيا، براي صحنه هاي فيلمبرداري اسب هاي تربيت شده اي را به كار مي گيرند، در هر حال در كنار بازيگري در مجموعه هاي تاريخي، اين نوع مشكلات هم مطرح است، اين نوع كارها اغلب بخشي از تمركز بازي را از بازيگر مي گيرد و ناخواسته بر روي بازي روان و خوب او تأثير دارد. علاوه بر آن نوع چهره پردازي با ريش مصنوعي در هواي گرم و يا شرايط بد هوايي موجب مشكلاتي در خوردن غذا مي شود، در هر حال كار بازيگري در مجموعه تاريخي دشوار است.
* كدام نقش هاي بازيگري براي شما ماندگار است؟
- همه نقش هايي كه تا كنون بازي كرده ام آنها را دوست دارم، منتها نمي توان در مورد برخي از آنها مميزي كرد، گاهي شرايط كار خوب نيست به همين خاطر نقش بازيگري هم افت پيدا مي كند، عليرغم اين مسائل، در تمامي كارهايي كه با آقاي ميرباقري چه در مجموعه تلويزيوني امام علي(ع) و مسافر ري و چند تا كار ديگر كار كرده ام معمولاً از نقش هايم راضي بوده ام.
معتقدم كه بازيگر وكارگردان بايد همديگر را دوست داشته باشند، نگاه ها بايد در فضاي كاري با هم تلاقي كند نه اينكه از كنار هم رد شود، اگر اين نوع برخورد بين بازيگر و كارگردان وجود داشته باشد حرف همديگر را درك مي كنند. آقاي بيضايي در مورد فيلم مسافران، گفته اي را نقل كرده بود كه مضمون آن نزديك به اين نكته بود كه من و عنايت بخشي سرصحنه نياز نبود كه با هم در مورد نقش حرف بزنيم اغلب نگاه هايي را با هم رد و بدل مي كرديم كه كار انجام مي شد.
وقتي تفاهم و دوستي در كار باشد مطمئناً كار به خوبي پيش مي رود، من وقتي با آقاي ميرباقري كار مي كنم اين نوع رفاقت و دوستي در كار وجود دارد، ديگر كار از حالت انجام وظيفه خارج مي شود، كار دل مي شود نه كار گل .
* آقاي جوان روح، در حوزه فيلمبرداري تا چه حد به استانداردهاي حرفه اي وفادار هستيد؟
- شايد اگر كلمه استاندارد را برداريد و مفهوم و بيان هنري را مطرح كنيد شايد بتوان گفت كه كجاي كار هستيم، مجموعه تلويزيوني مختارنامه به خاطر تنوع شخصيت هاي داستاني و تنوع لوكيشن كار سختي است.
وجود انواع بازيگران و اقسام لوكيشن هاي فيلمبرداري ابعاد وسيعي را در حوزه فيلمبرداري در پي دارد. بنابراين لازم است در چنين وضعيتي، علاوه بر بيان هنري و بصري مناسب، وضعيت نوري صحنه ها را حفظ كنم، خوشبختانه در اين مجموعه تاريخي توانستيم به خاطر وجود ابزارهاي سينمايي (ويدئواسيس) تصاوير را از قاب تلويزيون ببينيم، تا كنون چنين ابزار فيلمبرداري در ايران موجود نبود ولي با استفاده از آن در چنين مجموعه تاريخي و مذهبي توانستيم تفكر كارگرداني و فيلمبرداري را به هم نزديك تر كنيم.
قبلاً در حوزه سينما آنچه كه از ويزور دوربين ديده مي شد شايد پس از ظهور فيلم و در هنگام تدوين گاهي با مشكلاتي مواجه بود كه خوشبختانه با استفاده از چنين ابزارهايي كمتر اين اتفاق در زمان تدوين مجموعه مختارنامه مي افتد.
* آقاي اصلاني، چه نقشي را در مجموعه تلويزيوني مختارنامه پذيرفته ايد؟
- نقشي كه در اين مجموعه تاريخي بازي مي كنم شخصيت عبيدالله بن زياد است. البته منفورترين نقش مختارنامه. اين سومين تجربه بازي در كارهاي آقاي ميرباقري است. فكر مي كنم صفتي كه مي توان براي ايشان به كار برد فرهيختگي و عالمي است. روايتي كه او از تاريخ مي كند تحليلي است و قصه پردازي نيست. درست است كه برداشت خودش را در كارهاي تاريخي اعمال مي كند، در هر صورت چه در نوشتن و چه در اجرا كامل ترين وجه را دارد. در تجربه هاي تاريخي سعي مي كند عوامل پشت صحنه را به خوبي بچيند تا مجموعه تلويزيوني قابل قبولي را ارائه كند.
* با توجه به نقش تان در مختارنامه، چه حسي داريد؟
- فكر مي كنم به دلايل مذهبي نمي توان در مجموعه هاي تلويزيوني ديني، شخصيت هاي محبوب مذهبي را به راحتي روايت كرد، بنابراين سختي روايت چنين شخصيت هايي به دوش اطرافيان و شخصيت هاي منفي قصه برمي گردد. به هر شكل كار دشواري است كه بتوانيم شخصيت امام حسين(ع) را در چنين مجموعه هايي به تصوير بكشيم.از اين رو شخصيت ضد قهرمان قصه اين تصور را در مخاطبان ايجاد مي كند. بنابراين ارائه شخصيت هاي قابل قبول براي مخاطبان دشواري هايي نيز در پي دارد، از اين رو براي پذيرش اين نقش ها براي مخاطبان لازم است كه از طريق استناد به كتاب هاي تاريخي و مذهبي و تلفيق نگاه خودي اين شخصيت ها را به تصوير بكشيم. تازه پس از پخش مجموعه تلويزيوني بايد منتظر بود كه بازتاب نگاه مخاطبان را نسبت به ارائه نقش ببينيم. ولي ياد گرفته ام كه قبل از هر چيزي نقش را باور كنم و ازآن دفاع كنم. با اين كه در اين مجموعه تاريخي نقش اشقيا را بازي مي كنم بنابراين درصدد آن نيستم كه اين شخصيت را نقد كنم اين طوري نقش براي بازيگر قابل قبول تر است. نه اينكه در مختارنامه اداي عبيدالله بن زياد را در بياورم بايد مثل باور او سخن بگويم و مثل او در مورد امام حسين(ع) فكر كنم، اما وقتي از نقش جدا مي شوم عقايد خودم را دارم، از اين رو هميشه سعي مي كنم كه با دفاع از شخصيت بازي كنم. من ايراني مسلمان و شيعه هستم. حتماً اينها براي بنده دنيايي را ساخته اند به اضافه يك بازيگر ايراني، بنابراين رفتارهاي من به نوعي برگرفته از پنداشته ها و داشته هاست. سعي كرده ام با استفاده از روايت قصه و راهنمايي هاي كارگردان صرفاً به تقليد صرف از نقش نپردازم، عليرغم اين مسائل آنچه كه بيشتر از همه براي بازيگر در خلق شخصيت كمك مي كند كتاب هاي تاريخي درباره همان نقش است، به همين خاطر با مطالعه كتاب هاي مرتبط با نقش عبيدالله بن زياد و به خصوص تاريخ طبري خواسته ام كه نقش خوبي را ارائه كنم.
* آقاي رشيدي، در مجموعه مختارنامه قرار است چه شخصيتي را به تصوير بكشيد؟
- نقش نعمان بن بشيركه از يك طرف والي كوفه است و از طرف ديگر پدر زن مختار بن ثقفي، از نظر روش سياسي مورد پسند يزيد نيست، بنابراين او را از حكومت كوفه عزل مي كند، اين نقش را به شكلي ديگر در مجموعه تلويزيوني معصوميت از دست رفته نيز بازي كرده ام، با اين حال در مجموعه مختارنامه اين نقش پررنگ تر شده است و شايد هم به نوعي يكي از شخصيت هاي محوري در بخشي از داستان مجموعه است. طبيعتاً كار در مجموعه هاي تاريخي دشوارتر است: هم ادبيات سناريو فرق مي كند، هم بايد در ارائه ديالوگ ها و كلمات سنجيده تر عمل كرد، به عبارت ديگر بازيگر نمي تواند مثل برخي از قصه هاي زمان حال، كلمات جايگزين را در حين بازي ادا كند.
عليرغم اين دشواري ها، به خاطر طولاني شدن كارهاي تاريخي و نوع چهره پردازي مجبوريم تا پايان كار در اختيار گروه توليدي مجموعه تاريخي باشيم.
* كاركردن با ميرباقري چه تفاوت هايي دارد؟
- اين چهارمين تجربه در عرصه بازيگري با آقاي ميرباقري است، ميرباقري در عين كارگرداني يك نويسنده ماهر است، به همين دليل نگاه متفاوتي نسبت به روايت هاي تاريخي دارد. او صرفاً روايت تاريخي را بي كم و كاست بيان نمي كند بدون اين كه از واقعيت هاي تاريخي دور شود سعي مي كند در مورد رويدادهايي كه مي تواند در قصه رخ دهد و سندي هم در مورد رخ دادن يا رخ ندادن آن نيست به شكلي واقعي آن را پررنگ مي كند، بنابراين يك ديد عاشقانه و شاعرانه نسبت به كارهايش دارد. اين شيوه كار از نظر ميزانسن و دكوپاژ به خودي خود او را صاحب سبك مي كند. چون به اين نوع كارها تسلط دارد بنابراين اغلب شاهد كارهاي متفاوتي از او هستيم. علاوه بر آن يك شخصيت هنري خاصي دارد، شخصيت آرام و صبوري است كه كار كردن با او را دلپذير مي كند. بنابراين وقتي با ايشان كار مي كنم كمتر وقت و دستمزد برايم مهم است. صرفاً در كنار ايشان كاركردن برايم ارجحيت دارد. خيلي از كارهاي ايشان از نظر هنري در ميان مخاطبان با اقبال مواجه شده است، بنابراين هر كارگرداني بدون داشتن پشتوانه تخصصي، سواد علمي و تاريخي نمي تواند وارد اين حيطه ساخت مجموعه هاي مذهبي شود.