چهارشنبه ۱۶ دي ۱۳۸۳
ورزش
Front Page

با تيم ملي تا جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان
راه افتخار
008598.jpg
سيامك قليچ خاني
پيروزي هاي ملي همواره تجلي روح اتحاد، پيوند، همبستگي و شكوه ورزش است. اين روند مي تواند بر شفافيت پيروزي هاي ملي بيافزايد و نشاط جامعه را بيشتر كند. اگر سنجيده عمل كنيم، آينده از پيروزي در ورزش خبر مي دهد و پيوند و اتحاد ملي را تداعي مي كند.
فوتبال تدوين يافته كه پشتوانه تاريخي تثبيت شده اي نيز داشته باشد با فوتبال جرقه اي و لحظه اي تفاوت هاي بسياري دارد. تداوم در پيروزي ها و كسب مقام در فوتبال نيازمند برنامه ريزي درازمدت و داشتن سيستم مشخص و روشن در بخش كلان است. موفقيت هاي زودگذر مسكن است و تداوم ندارد. درخشش هاي فصلي و لحظه اي هرگز در چارچوب برنامه منسجم از بين نمي رود و آنچه به فوتبال و موفقيت هويت مي بخشد، شكل و سيستم اداره آن است. كره شمالي يك بار در جام جهاني ۱۹۶۶ لندن توفاني به نام «توفان زرد» برپاكرد و ديگر كسي نپرسيد چرا تيمي كه ايتالياي متكي به كاتاناچيو را شكست داد، يكباره فراموش شد و امروز حتي در گروه ايران تبديل به تيمي درجه سوم شده است. چرا تيمي با آن قدرت ديگر نمي تواند در آسيا مطرح باشد؟ آيا جز نداشتن سيستم اداري و تدوين برنامه ريزي مي تواند دلايل ديگري براي آن باشد، برعكس به قدرت هاي درجه اول فوتبال دنيا برمي خوريم كه به دليل توجه به اصول جامعه شناسي ورزش هميشه با نسبت هاي مختلف در رده هاي بالاي فوتبال جهان قرار دارند.
اين دلايل تاريخي نه براي لوث كردن موفقيت هاي فعلي فوتبال است و نه براي اثبات برتري حريفان، اما خاصيت نوع فوتبالي كه تيم هاي آسيايي ازجمله خود ما داريم، در اين است كه وقتي در برخوردها و تقابل هاي سخت و حساس و يا مجموعه هاي همطراز قرار مي گيريم دچار نزول مي شويم و از رسيدن به مراحل نهايي يا جمع تيم هاي بزرگ درمي مانيم. در چنين شرايطي با دلايل بدشانسي، اشتباه و نداشتن امكانات به توجيه عدم موفقيت مي پردازيم،  درحاليكه اگر ريشه يابي دقيق و بدور از حب و بغض داشته باشيم زود به حقيقت مي رسيم.
فوتبال ما تنها دوبار جواز حضور در جام جهاني را به دست آ ورده و در بقيه دوره ها بنا به دلايلي كه برشمرديم ناكام ماند و حال يكبار ديگر تيم ملي در مرحله حساسي قرار گرفته است. رسيدن به اين هدف و خواسته برنامه هايي را مي طلبد كه در درجه نخست نيازمند روح همكاري، هماهنگي و پرهيز از تك محوري و رسيدن به برنامه ريزي مشترك است. هيچ فردي به طور انفرادي حاكم مطلق در مساله اي نيست و قادر نخواهد بود براساس ذهنيت فردي خود با پديده اي به نام فوتبال و عزم ملي مقابله كند.
در موقعيت فعلي ما بايد با هدف و برنامه اي منسجم به جام جهاني برسيم و تمام توان خود را در هر دو بعد فكري و جسمي صرف هماهنگي در امور رسيدن به مرز آمادگي كنيم.
اما اگر هر شخصي در مقام خود بخواهد بدون توجه به فضاي عمومي جامعه برنامه خود را پيش ببرد، تيم محكوم به شكست است و جز پشيماني از خودنگري دستاورد ديگري نخواهيم داشت. بديهي است كه مربيان تغيير مي كنند و يا مديري جاي خود را به مدير ديگري مي دهد، چون خاصيت فوتبال و بقاي افراد در اين رشته به موفقيت بستگي دارد نه عامل ديگري، امروز اين مهم را تنها محمد دادكان رييس فدراسيون فوتبال مي تواند انجام دهد و بس.
راه رسيدن به جام جهاني
راه افتخار را بايد شناخت تا بي دغدغه و بدون دردسر بتوان به مقصد رسيد. هيچ موفقيتي آسان و به طور فردي بدست نمي آيد، آنكه دچار ذهنيت غلط فردي خود است زودتر زمين مي خورد، در حركات گروهي و در كارهاي دسته جمعي هيچ نوع تفكر فردي وجود ندارد.
دوباره تكرار مي كنيم راه افتخار را بايد شناخت، تدبير و انديشه هم بايد داشت.
هر موفقيتي در حركت تمام عوامل يك تيم به دست مي آيد و اين مساله نه فرضيه خودساخته ذهني است و نه خواست تجربه نشده فردي.
تئوري هاي فوتبال زماني متبلور مي شود كه به آن عينيت بخشيد و عملي بودن آنرا تجربه كرد، فوتبال ما نيز جدا از اين قواعد نيست، ادعاي مستثني بودن هم هيچكس روي آن ندارد، وگرنه بايد به گونه اي ديگر درباره وي قضاوت كرد.
تيم فعلي ما كه در ساختن آن برانكو سهم زيادي دارد، فوتبال را خوب مي فهمد، طريق و روش بازي را به درستي مي شناسد، معني هماهنگي و گذشت را درك مي كند و از هوش نسبتا بالايي برخوردار است اما راه رسيدن به افتخار گسترده تر از مسايل فني است.
در بيست و پنج سال اخير هيچگاه تيم هاي ملي كشورمان به اين اندازه تدارك و حمايت نشدند.
فوتبال ما درحال گذر از مرزهاي قاره پهناور آسيا است و فوتبال ايران اكنون به جرگه بزرگان جهان پيوسته است.
رقابت هاي فوتبال جام جهاني پس از رقابت هاي المپيك بزرگترين رويداد ورزشي جهان است. به همين دليل آرزوي هر كشوري حضور در اين جام است كه براي رسيدن به اين هدف، ميليون ها و شايد ميلياردها دلار هزينه مي كنند.
حضور در جام جهاني وسيله اي است تا كشورها از طريق فوتبال، فرهنگ،  عقايد، سياست و تفكرات خود را به جهانيان بشناسانند. حضور در جام جهاني عاملي است تا مردم مشكلات اجتماعي و اقتصادي جامعه خود را _ هرچند به طور موقت _ به فراموشي بسپارند.
با رئيس فوتبال
مسئولان فدراسيون فوتبال اين مهم را به خوبي درك كرده اند، هفته گذشته قبل از سفر دكتر محمد دادكان به زوريخ ميهمان وي بوديم، در دفتر زيباي فدراسيون فوتبال كه هر بيننده اي را متعجب مي كند شنيديم وقتي «سپ بلاتر» وارد ساختمان فدراسيون فوتبال شده عنوان كرده كه اين ساختمان و اين مجموعه حتي در اروپا نيز بي نظير است و عجيب كه اين مكان بدون هيچ كمكي و از خود فوتبال ساخته شده است. دادكان آنروز از خود گفت، برنامه ها و دغدغه هايش كه اكثر آنها را نمي توان به روي كاغذ آورد اما هدف اصلي او رسيدن به جام جهاني است. از تجارب گذشته مي توان آينده را روشن ديد، روزي كه تيم ملي اميد در اوج بحران و ناتواني راهي تبريز شد تا پس از تورنمنت چهارجانبه تبريز راهي بوسان شود، دادكان به تيم ملي پيوست، صفايي فراهاني مشكلات را شناخت و حاشيه ها از بين رفت و ايران قهرمان آسيا شد. هيچكس آن روز نپرسيد چرا بختياري زاده، عنايتي و حتي كريمي از تيم جدا شدند، در هتل گسترش تبريز چه گذشت و چرا در نهايت برانكو پذيرفت كه سه بازيكن بزرگسالش دايي، گل محمدي و ميرزاپور باشند و اين بود آن روح همكاري و تفكر جمعي كه در وهله اول برانكو را نجات داد و سپس تيم ملي جان گرفت.
دادكان براي ساختار فدراسيون نيز نكته اي را عنوان كرد كه جالب بود؛ كل فدراسيون را بايد آدم هاي بزرگ اداره كنند، اين عقيده اوست. نايب رييس ناصر نوآموز است كه خود زماني رييس فدراسيون بود، دبير فدراسيون (پهلوان) نيز خود مدتي رييس مجموعه فوتبال بوده است. اين درحالي است كه محسن صفايي فراهاني و علي محمد مرتضوي نيز در راهند تا فوتبال ايران را پيش ببرند.
تدارك ويژه براي جام جهاني
اما يكي از مهمترين اهداف فدراسيون فوتبال تشكيل سه ستاد براي پشتيباني تيم ملي جهت حضور در جام جهاني است.
۱ _ ستاد خبرگان، ۲ _ ستاد تشريفات ۳ _ ستاد رسانه ها
در ستاد خبرگان قرار است مربيان صاحب نام ايران ازجمله نفراتي كه تيم ملي را دو دوره سال هاي ۷۸ و ۹۸ هدايت مي كردند حضور داشته باشند، در ستاد تشريفات كه اتفاقات اولين جلسه آن روز يكشنبه اين هفته _ ششم ديماه _ برگزار شد نيز قرار شده از هيچ نكته اي غافل نشود، از بحث حضور تيم ها، پرواز تيم ملي، همراهان تيم و...
انگار در فوتبال راه افتخار شناخته شده است.

تيم ملي به جام جهاني مي رود
استراتژي فوتبال ايران
008592.jpg

جهانگير كوثري:  رسيدن  به  جام  جهاني  دستاوردهاي  فراوان  سياسي ، اجتماعي  و ورزشي  براي كشورمان  دارد، تحقق  اين  هدف  بدون  ايجاد يك  وحدت  و همدلي  در ميان تمامي اهالي  فوتبال  ميسر نخواهد بود.
هدف  تمامي دست  اندركاران  ورزش  و فوتبال  كشور اعم  ازمديريت  عالي  ورزش ، فدراسيون  فوتبال ، باشگاه ها، رسانه ها و تماشاگران  بايدصعود ايران  به  جام  جهاني  باشد و رسيدن  به  اين  هدف  نيازمند تدوين  استراتژي ملي  است .
مسئولان  سازمان  تربيت  بدني  و مقامات عالي  ورزش  كشور به  خوبي  بر اهميت  راهيابي  تيم  ملي  به  جام جهاني  آگاه  هستندو مي دانند كه  اين  صعود به  اندازه  چند مدال  طلاي  المپيك  براي  ما دستاورددارد، لذا مي بايست  با برنامه ريزي  دقيق  و تخصيص  بودجه  مناسب  و در اختيارقرار دادن  اين  بودجه  در دست  فدراسيون  فوتبال  راه  موفقيت  تيم  ملي  راهموار كنند.
فدراسيون  فوتبال  نيز موظف  است  تا با فراهم  كردن  شرايط لازم  براي  آماده سازي  تيم  ملي  از قبيل  برنامه ريزي  براي  برگزاري  مناسب  ليگ ، تشكيل  اردوهاي  آماده سازي ، انجام  ديدارهاي  تداركاتي  و بالاخره  در اختيارگذاشتن  امكانات  و اختيارات  لازم  در نزد مربيان  تيم  ملي ، شرايطي  را فراهم كند كه  كادر فني  با آسودگي  خاطر به  اجراي  برنامه هاي  خود بينديشند.
از اين  لحظه  هر گونه  تنشي  براي  تيم  ملي به  مانند زهر است ، رسانه ها و مطبوعات  ورزشي  كشور در اين  زمينه  نقش  ووظيفه  بسزايي  بر عهده  دارند. لذا رسانه هاي  ما از اين  پس  بايد با پرهيز ازبيان  مطالب  و اخبار تنش  آفرين  يك  روحيه  خوش بيني  را در جامعه  تزريق  و ازاين  طريق  اهالي  فوتبال  را اميدوار به  صعود به  جام  جهاني  كنند. البته  اين  امر هرگز به  معني  نفي  انتقادات  سازنده  در زمان هاي  مناسب  نيست .
بازيكنان  تيم  ملي  فوتبال  كشورمان هركدام  در باشگاه هاي  مختلف  داخلي  و خارجي  مشغول  بازي  هستند و مهمترين كاري  كه  مربيان  در اين  مرحله  بايد انجام  دهند اين  است  كه  اين  بازيكنان را از قالب هاي  فكري  مربيان  باشگاهي  خود خارج  كرده  و آنها را به  انديشه هاي خود نزديك  سازند. لذا ما بايد حداقل  دو هفته  مانده  به  اولين  بازي رسمي خود، ليگ  را تعطيل  كرده  و بازيكنان  را به  طور كامل  در اختيار مربيان قرار دهيم .
البته  تا آن زمان  نيز ليگ  ما بايد با قدرت  و جديت  پيگيري  شودتا بازيكنان  در شرايط آرماني  رقابت  باشند.
انجام  بازي هاي  تداركاتي  منظم  و با برنامه  كه  بتوانيم از آنها براي  اهداف  خود به  بهترين  نحو استفاده  كنيم  از ديگر مواردي  است كه  رسيدن  به  جام  جهاني  را براي  فوتبال  ايران  ميسرتر مي كند. بازهم  تأكيد مي كنم  كه  تحقق  آرزوي  ملت ايران  براي  رسيدن  به  جام  جهاني  تنها درپي  داشتن  استراتژي  مشخص  و با اتكابه  همدلي  و وحدت  ملي  ميسر خواهد بود.

قصد خدمت دارم
008595.jpg

رئيس فدراسيون فوتبال را مي توان در موقعيت امروزي و تجربه اندوزي از ديروز، باور كرد. پس ذهن دكتر دادكان كه اتفاقاً در هر دو جبهه تحصيل و ورزش مرد موفقي بوده است، نقشه هاي مثبتي نقش بربسته است.
اعتقاد به اصول دارد كه اگر پاي دوستش و نزديكترين شخص به او پيش بيايد از آن عدول نمي كند. واقعاً چه اندازه اين مسئله ژنتيكي است! مرحوم مصطفي دادكان هم همين گونه بود. زماني كه پاي دفاع از مظلوم مي ايستاد، يكدنده و ياغي بود و در زمان آرامش، مهربان.
محمد دادكان پسر مصطفي نيز از پدر ميراث برده است. محمدآقامصطفي حالا اهداف ديگري دارد، شايد در زندگيش هرگز فكر نمي كرد روزگاري بر مسند رياست مردمي ترين رشته ورزشي بنشيند. و امروز دادكان مي خواهد تيم را به جام جهاني ببرد. كار ارزشمندي خواهد شد. حرفهاي او در اين ماه شنيدني است و توأم با تلطيف و تفكر. از آن عصبانيت و چهره برافروخته ديگر حتي رگه اي نمي بيني. او چنين مي گويد:
* براي مربيگري تيم اميد با كميته ملي المپيك مذاكرات خوبي داشته ايم تا از بين چند نامزد خارجي يكي را انتخاب كنيم. ما مربي را انتخاب مي كنيم و كميته ملي المپيك اگر او را تأييد كرد، آغاز مي كنيم. در آغاز سال ۲۰۰۵ نام اين مربي را اعلام خواهيم كرد.
من از واقعيت ها فرار نمي كنم، ولي بعضي ها تلاش مي كنند تا با مطرح كردن اين كه من تندخويي مي كنم و با مطبوعات در تقابلم، مرا به سمت ديگر سوق دهند. براي من مطبوعات ركن بزرگ ورزش به حساب مي آيند، مطبوعاتي كه فرهنگ ورزش را احترام بگذارند و به فكر جيب خود نباشند، نداريم؛ شايد تك و توك بتوان يافت كه آن هم زمان حل خواهد كرد.
*من طرح ده ساله براي فوتبال دارم. خلاصه فكرها دارم كه بتوانم لااقل اين رشته ورزشي را به دامنه اي برسانم كه در منظومه قاره آسيا بهترين باشد.
*باشگاه هاي آسيا را جدي گرفته ايم. پاس و سپاهان را چون تيم ملي حمايت مي كنيم. ما آمادگي هرگونه درخواست و ياري هستيم.
*تيم ملي در گروه آساني قرار نگرفته است. باور كنيد اين ساده و آسان جلوه دادن به زيان تيم ملي خواهد بود. ژاپن قدرت اول آسياست، بحرين يكي از بهترين هاي اين قاره و كره شمالي را نيز بايد ببينيد. كار ما براي صعود آسان نخواهد بود، ما هم تيم خوبي داريم، اما در گروه مشكلي قرار داريم، بايد كار كنيم، زحمت بكشيم تا پيروز شويم.
*جو و فضاي ورزشگاه ها را بايد تصحيح كنيم. كميته فرهنگي فوتبال با رؤساي باشگاه ها جلسات مستمر خواهد داشت تا بتوانيم از مسير صحيح اين معضل را حل كنيم.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سينما  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |