|
|
|
|
|
|
در زمانه اي كه مجالس بزن و بكوب را با تئاتر ميهني عوضي مي گيرند
استاد ستاري:متاسفم ، پيامي نمي دهم
|
|
با گرم ترين درودها. اين مقدمه نامه اي است خطاب به استاد جلال ستاري، اسطوره شناس مشهور با اين مضمون: اجازه مي خواهم از شما بخواهم، بيست و سومين جشنواره تئاتر كشور را با پيام خود سرافراز كنيد. مي دانيد رسم است كه دبير جشنواره به ديگران پيام بدهد، ولي شايستگي شما و شعار جشنواره امسال: تئاتر براي همه مرا بر آن داشت تا از شما بخواهم به دبير جشنواره، توليدكنندگان تئاتر و تماشاچيان، تماشاخانه ها و جشنواره پيام بدهيد. بي شكيب پاسخ شما هستم.
نويسنده، دبير جشنواره بيست و سوم تئاتر فجر است، فرهاد مهندس پور. اما چند روز بعد جوابي به دبيرخانه مي رسد با امضاي جلال ستاري؛ نامه اي به يادماندني براي خواندن و خواندن و خواندن:
با سلام و درود، از حسن ظني كه در حق اين بنده داشتيد و داريد، سپاسگزارم و شكي نيست كه اين اندازه قدرشناسي، مايه دلگرمي و خشنودي است و موجب امتنان، اما عذر مي خواهم كه نمي توانم پيامي براي جشنواره تئاتر بنويسم، نه بدين جهت كه آرزومند و چشم به راه ظهور مدينه فاضله اي در عرصه فرهنگي ام كه در همه جا، ناكجاآبادي بيش نيست، اگر تمناي محال نباشد، بلكه از اين رو كه در آشفته بازار كنوني تئاتر، شرايط لازم براي تدارك پيامي راهگشا كه نگارشش را دوستانه از من خواسته ايد، فراهم نيست.
توضيح آنكه چون فرهنگ بسان زندگي، تعطيل بردار نيست و فترتش، نفس حيات را مي برد، حتي در اوضاع و احوالي كه نيمچه استقلالي براي انجام دادن كاري فرهنگي وجود دارد يا مي توان به گونه اي نسبتا مستقل كار كرد، بايد در توسعه فرهنگ كوشيد. چنانكه پيش تر با استفاده از همين فرصت، مجلات فرهنگ و زندگي و فصلنامه تئاتر را با همكاري دوستان كاردان و آزموده نشر كرديم و تا چندي پيش نيز بر همين نهج به كار خود ادامه مي داديم و اگر در آينده نيز باز روزگار تا اندازه اي بر وفق مراد باشد در همان راه گام خواهيم زد زيرا همان گونه كه اشارت رفت، ايجاد وقفه و سكون در كار فرهنگ، وقتي كه شرايط كمابيش مناسب است، كاري غير فرهنگي و ضد فرهنگي است. البته منظورم اهتمام در توسعه فرهنگ در بخش وابسته به دولت است، چون گفتن ندارد كه اصراري و نيازي ندارم كه در آن بخش قدمي بردارم و آنگاه اجرم ضايع شود!
اما چندي است كه به گمان من گويي ذهنيت دليل تراشي و بهانه جويي و دوست نوازي و يارگيري بر مسند قدرت نشسته است و كارشناسي را كه حاصل بهره گيري از تجارب آموزنده است در سايه افكنده است. فرهنگ، عرصه گفت وگو است و نه ميدان منازعه و جنگ و دعوا و لجبازي و چشم و هم چشمي تاجرمنشانه. مدير فرهنگي، كارگزار است نه كارفرما، از اين رو قلمرو فرهنگ را نمي توان مثلا بسان اداره گمرك، با امر و نهي و كدخدامنشي اداره كرد و بنابراين مدير بصير فرهنگي كسي است كه از گفت وگو با فرهنگياني كه نظري خلاف راي وي دارند نهراسد، نه آنكه در محافل دوستانه با ياران يكدل به مشورت بنشيند و حال كه دامنه سخن به اينجا كشيده است، با اغتنام فرصت به عرض مي رسانم كه كار فرهنگي را فرهنگيان مي كنند نه خامان ره نرفته و ناآزموده كه اهل انديشه و نظر نيستند، چنانكه با كاغذپراني نمي توان نويسنده و پژوهشگر صيد كرد. نام و نشان آدم فرهنگي است كه كارساز است نه حكم و بخشنامه اداري و به همين علت به اعتقاد من امضاي كسي چون آندره مالرو، في المثل، در پاي حكمي ولو بي اهميت، مهمتر از تصميم شورايي است كه معمولا معادل ميانگين آراي كارشناسانه يا غير مجرب اعضاي آن است و در نتيجه چيزي است در حد نه سيخ بسوزد نه كباب، اگر خداي نخواسته نادرست نباشد. انتخاب در زمينه فرهنگ به اندازه نفس آفرينش، كاري خطير است ورنه ممكن است مجالس بزن و بكوب و ساز و ضربي را كه همانند واريته هاي سابق اند با اين تفاوت كه نويسنده و كارگردان به بزرگان انديشه و فرهنگ ناخن بند مي كند، با تئاتر ملي و ميهني عوضي گرفت!
دوست عزيز من، با اين مختصر كه به استحضار رسيد و طرح درست آن مطلب، مجالي ديگر مي خواهد كه اميدوارم روزي بتوانم در دنباله كتاب در بي دولتي فرهنگ بياورم. بي گمان ديگر بر شما پوشيده نيست كه چرا از نوشتن پيامي معذورم. خود نيك مي دانيد كه پيام از مقوله شعار دادن و انشانويسي نيست، بلكه مبشر و نويدبخش راه و رسم يا آرزو و خواستي است كه اگر بر سر قبولش اجماعي نيست، دست كم ممكن است الگويي براي ادامه كار به شمار آيد. پيامي كه اين بنده بفرستد، هيچ يك از آن دو مقصود را برآورده نخواهد كرد و بنابراين به قول معروف باد به چنبر نتوان بست.
موفق و مويد باشيد
دوستدار جلال ستاري
۱۳ دي ماه 1383
بي ترديد پاسخ مهندس پور به استاد ستاري اگرچه مخاطب ستاري او نيست و ديگراني هستند كه شايد چندان اهل پاسخگويي نباشند و ديدگاه ها و آراي اهل نظر درباره اين دو نامه پرتامل خواهد بود. بدين خاطر از دريافت اين آرا و بازتاب آنها در ايرانشهر خشنود خواهيم شد.
|
|
|
ستون شما
چرا؟۱
از تغييرات ايرانشهر سر در نمي آورم. دليلش را براي ما بنويسيد. بالاخره ما بايد با هم ندار باشيم. غير از اين است؟
دوست عزيزي به نام حميد كاهكولايي در گپي طولاني از ما جواب مي خواست. از اينكه حداقل يك خواننده داريم كه تا اين حد با ما احساس نزديكي مي كند، بسيار خرسنديم. اما جواب... به هر حال نشريه يك موجود زنده است و انتظار مي رود به مرور دندان در بياورد، حرف بزند و قد بكشد. در شرايطي كه پيري نيز بخشي از اين رشد سريع است، همه اين تقلا براي آن است كه پيري نرسد!
عموددي يا افقي؟
صفحه خبرسازان صفحه جالبي است. پيشنهاد مي كنم چيدمان ستون دكه را از حالت افقي به عمودي تغيير دهيد و خيرش را ببينيد.
يك گرافيست جوان از دانشگاه آزاد.
به نظر مي رسد دل ها زيادي نزديك است. چشم.
پروين
شما كه از آقاي علي دايي دو صفحه دو صفحه مصاحبه مي گيريد، چرا سرغ علي پروين نمي رويد؟ علي پروين...
اين صداي عصباني يك خواننده نكته سنج بود كه به فوتبال پروين علاقه داشت. خدمت ايشان و دوستان ديگر عرض مي كنيم در اين مورد به خصوص برنامه به خصوصي داريم.
ويژه نامه
ويژه نامه پارسال شما درباره تختي ما را هوايي كرد. امسال اما هيچ خبري نبود. خيلي تعجب مي كنم، خيلي!
چرا؟۲
لطفا احتياط نكنيد. اطراف ما پر از روزنامه هاي محتاط است. بزنيد به قلب اتفاقات و ما را در لذت كشف شريك كنيد. شما روزنامه نگاران جواني هستيد و من به عنوان يك خواننده قديمي انتظار دارم هر روز مطلبي در ايرانشهر ببينم كه تمام روز درگيرش باشم. اين همه سوژه در دنياي اطراف ما هست، چرا...؟!
دوست عزيز،. سعي خود را مي كنيم، گاهي مي شود و گاهي نه. به هر حال اين روزنامه را جمعي انسان منتشر مي كنند. خدا نكند يك روز حال هيچكس خوب نباشد.
|
|
|
هوا
شايد هوا باراني باشد
هواي امروز باراني و برفي است. البته اينطور پيش بيني شده است.
اينكه ما حتما تاكيد مي كنيم اينطور پيش بيني شده است، براي اين است كه اگر احتمالا نوشته ما درست از آب در نيامد، تقصيري بر گردن ما نباشد. هواي زمستان است. هر اتفاقي ممكن است بيفتد. البته درست تر اين است كه بگوييم هواي تهران قابل پيش بيني نيست. مي گويند باران مي آيد، آفتابي مي شود، مي گويند آفتابي است، باد تند شروع به وزيدن مي كند و ... بگذريم. امروز دماي هواي تهران در گرمترين ساعات به 6 درجه و خنكترين ساعات به 3 درجه سانتيگراد زير صفر خواهد رسيد.
|
|
|
امروز
...اگر فردا ازدواج كنيد
بنا به خبري كه از سوي مدير كل روابط عمومي و امور بين الملل سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اعلام شد، 23 دي همزمان با سالروز ازدواج حضرت علي ع و حضرت فاطمهس به زوج هاي تهراني كه در اين روز به عقد هم در مي آيند سكه هديه مي دهند.
او در اين خبر اعلام كرد: پس از برگزاري جشن پيوند منتظران در نيمه شعبان و اهداي هدايايي به 300 عروس و دامادي كه در اين ايام به عقد هم در آمده بودند، اين بار در اين روز به زوج هاي جوان هديه تعلق مي گيرد.
در اين جشن كه با نام مهر و ماه برگزار مي شود به زوج هايي كه در روز 23 دي همزمان با اول ذيحجه، به عقد يكديگر درآيند، هداياي ارزنده اي تعلق مي گيرد.
بنا به گفته حسين هاتفي ، زوج هاي جوان براي ثبت نام بايد به نشاني اين سازمان در خيابان شهيد مطهري، بعد از چهار راه سهرودي، شماره 53 مراجعه يا با شماره تلفن 8446325 تماس بگيرند و پس از ثبت نام مزدوجين، در مراسمي كه در يكي از فرهنگسراهاي تهران برگزار مي شود از آنها تجليل خواهد شد. علاقه مندان اطلاعات بيشتر را در سايت www.TEHRANSABZ.com ملاحظه كنند. گرچه ما موفق به رويت اين سايت نشديم، شايد تا 23 دي اين كار ممكن شود.
|
|
|
جعبه
عذر به تقصير
ستون جعبه سه شنبه اين هفته را با سريال مردان كوچك آغاز مي كنيم. اين سريال ساعت 13 از شبكه دوم سيما پخش مي شود. تكرار سريال همسفران را مي توانيد ساعت 40:13 از شبكه سوم تماشا كنيد. مشق عشق عنوان سريالي است كه به تازگي جاي دايره ترديد پخش مي شود. بهرام بهراميان كارگردان اين مجموعه است و حسن جوهرچي و لاله اسكندري در آن ايفاي نقش مي كنند. تكرار قسمت ديشب اين سريال را مي توانيد ساعت 10:15 از شبكه اول تماشا كنيد. ساعت 19 سريال بي خانمان پخش مي شود از شبكه تهران. پس از پايان اين سريال مي توانيد طنز پاورچين را تماشا كنيد كه آرام آرام به قسمت هاي طلا يي نزديك مي شود. ماموران پرونده هاي راكد، نام سريال سه شنبه شب هاي شبكه سوم سيماست. اين سريال مانند هر سه شنبه ساعت 15:20 از اين شبكه پخش مي شود. 10:22 مي توانيد سريال پرستاران را تماشا كنيد از شبكه اول سيما. آخرين برنامه پيشنهادي ما براي سه شنبه اي كه هنوز از غياب فوتبال جام باشگاه هاي اروپا رنج مي برد تماشاي سريال تكراري خانه پدري است. اين سريال را مي توانيد ساعت 23 از شبكه تهران ببينيد، البته اگر شنبه گذشته اين قسمت از سريال را نديده ايد. از اينكه يشنهاد ما آنقدر دندانگير نيست عذر ما را بپذيريد. بالا خره ما عذر به تقصيريم!
|
|
|