پرونده دو كلمه متضاد؛ زندان قصر
باغ هزار درخت با نهرها و درياچه
روزگاري شاعر بزرگ آزاديخواه و روزنامه نگار وطن دوست، فرخي يزدي در اين زندان تاريخي حبس شد و به قتل رسيد و از قصيده بلندي كه او در وصف اين زندان سروده بود تنها يك مصرع باقي ماند: اي دژ سنگدل قصر قجر
ماني راد
داستان هميشه با كنجكاوي شروع مي شود و كنجكاوي مي تواند همه جا و هر وقتي وجود داشته باشد تا به ضرب يك تلنگر چشمك بزند و متولد شود. شايد براي همين است كه خيلي ها معتقدند كنجكاوي پايگاه زندگي است. در هر حال بايد گفت ماجراي اين گزارش هم با كنجكاوي شروع شد؛ جست وجويي كه خيلي ساده اتفاق افتاد و ما را برد به 170 سال پيش.
واقعيت اين است كه داشتيم توي پياده رو قدم مي زديم و احساس مي كرديم جهانگرديم. پياده رو البته در ساختن اين خيالات نقشي نداشت. پياده رويي معمولي بود در حاشيه خياباني معروف به جاده قديم شميران. شايد سرنخ كنجكاوي اوليه به دست همين نام اسرارآميز بوده است. اما ضربه اصلي با يك عنوان دو كلمه اي فرود آمد: زندان قصر. دو كلمه به ظاهر متضاد چسبيده به هم كه براي آغاز كند وكاوي طولاني كافي بود و چندان طول نكشيد كه فهميديم اين زندان قديمي كه گاهي شوم ترين و وحشتناك ترين خاطره ها را براي برخي زنده مي كند، روزگاري برفراز بلندترين نقاط مرتفع تهران، روي تپه اي از باغ هاي قجري، با درياچه اي زيبا و عمارتي كلاه فرنگي به فرمان شاه قاجار ساخته شده است. اما آنچه پيش روي ما بود همه آن چيزي نبود كه مي توانست مثل يك ارثيه يا ثروت اندوخته باقي مانده باشد.
به ياد جمله هاي ابتداي كتاب نويسنده اي نامدار افتاديم: قصرهاي زيادي را در فرانسه به صورت هتل بازسازي كرده اند. چهارگوشي از سبزي گمشده، مجموعه كوچكي از باريكه راه ها، درخت ها و پرنده ها بين شبكه عظيمي از بزرگراه ها... حالا شايد مي توانستيم به اين سوال پاسخ بدهيم: چرا احساس مي كرديم جهانگرديم؟
نخستين خشت هاي قصر
زندان قصر حالا ديگر زندان نيست. نه از آن بويناكي ناخوشايند روزهاي گذشته خبري هست كه اهالي محل را به افلاطون رسانده بود، نه از زنداني. زندان قصر بنايي تاريخي است كه با تن خسته اش شاهد ماجراها و حوادث تاريخي بسياري طي دوران 170 ساله اش بوده است. اعتضادالسلطنه، در كتاب اكسيرالتواريخ اشاره مي كند كه مبلغ 400 هزار تومان از هزينه عامره خرج احداث اين بنا شده است و به اين ترتيب قصر قجر به شكل هرمي با باغ هاي مطبق در خارج از حصار شهر در سمت شمال و نيز كاخ نگارستان ولاله زار كه به حصار شهر نزديك تر بودند، احداث شد.
اكنون تنها منابعي كه به استناد آنها مي توان قصر قاجار را شناسايي كرد، چيزي جز چند نقاشي و توصيف آنها نيست. اين زندان را بايد به دقت بررسي، مطالعه و شناسايي كرد، شايد با كاوش هاي بيشتر در نقاط مختلف بتوان قسمت ها و بخش هاي پنهان و باقيمانده از اين قصر قجري را يافت.
زمان و مدت صرف شده براي شناسايي و بررسي اين زندان قديمي بسيار كم بوده و منابع براي شناسايي اين قصر تنها نقاشي هاي قديمي و آثار به جا مانده از برخي نقاشان چون دوبو و طرح هايي از فلاندن، نقاش روسي است. همچنين عكس هايي در آلبوم كاخ گلستان و عكسي از سردر و ديوار، قبل از تخريب اين قصر باقي مانده است.
معيرالممالك در كتاب زندگي خصوصي ناصرالدين شاه ذكر مي كند كه فتحعلي شاه نخستين خشت اين قصر را خود نهاد و امر كرد كه جوانان ايل قاجار تمامي مصالح مورد نياز را به آن جا حمل كنند
از بررسي طرح ها و توصيفات، اينطور بر مي آيد كه باغ اصلي شاه فضايي بسيار وسيع بوده كه روي زمين مسطحي ساخته شده و عمارت اصلي روي تپه مرتفعي قرار داشته و ساختمان شكل مطبق يا پلكاني داشته است.
كنت دوسرسي در سال 1255 ه.ق مي نويسد: از روي سكوي بزرگي كه در برابر كاخ قرار دارد منظره شهر تهران به همراه گنبدها و حصار كنگره دار شهر به خوبي پيداست و حتي مي توان ويرانه هاي شهر قديمي ري را نيز روي آن مشاهده كرد.
اين باغ كه گفته مي شود ابعاد آن 600 در 400 متر بوده خيابان هاي مشجر و استخري بزرگ داشته و علاوه بر استخر اصلي، چندين حوض و استخر كوچكتر نيز در باغ قرار داشته است. باغ هاي اطراف قصر به وسيله استخرها و نهرها از يكديگر جدا مي شدند. اين باغ ها نيز در زمين هاي تراس بندي شده يا مطبق احداث شده بودند. استفاده از طرح پلكاني و درياچه مصنوعي را در باغ شاه گلي تبريز و باغ تخت شيراز نيز مي توان مشاهده كرد. از درختان و گياهان موجود در باغ مي توان به درختان تبريزي، بيد، تاك، هلو و بوته هاي گل سرخ و گل ياس اشاره كرد؛۷۰ پله بسيار عريض عمارت را به سطح باغ قصر مربوط مي كرده.
به گفته كنت دوسرسي ديوارهاي اطراف از داخل با رنگ هاي زنده آرايش شده بودند و درون عمارت نيز تابلوهاي زيبايي قرار داشت.
ناصر نجمي نيز در كتاب دارالخلافه تهران مي نويسد: تزئين داخلي اتاق ها نظير اغلب ساختمان هاي مجلل ايراني عبارت بود از آينه كاري، گچكاري، اكليل كاري، نقاشي هاي عجيب و ساده و بي پيرايه اي از صحنه هاي حماسي ايران كه با تصاويري از زندگي چنگيزخان و تيمورلنگ به هم آميخته بود.
ژوبر فرستاده ناپلئون به دربار فتحعلي شاه به سال 1221 قمري نيز از اين نقاشي ها در كتاب مسافرت به ايران و ارمنستان، ياد كرده است.
سردر ورودي نيز داراي تزئيناتي بوده و روي ديوارهاي جايگاه ويژه اين بالاخانه، تصاوير شاهزادگان قاجار نقاشي و نقش هاي برجسته اي از چهار زن حجاري شده بود.
اما اگر بخواهيم كنجكاوي و جست وجو را ادامه دهيم و سراغ خشت اول اين قصر كهنسال را بگيريم، سر از كتاب مردي به نام معيرالممالك در مي آوريم. معيرالممالك در كتاب زندگي خصوصي ناصرالدين شاه ذكر مي كند كه فتحعلي شاه نخستين خشت اين قصر را خود نهاد و امر كرد كه جوانان ايل قاجار تمامي مصالح مورد نياز را به آن جا حمل كنند.
،۱۳۰۲ وقتي قصر زندان شد
بناي تاريخي قصر قجر پس از سال 1320 انواع كاربري ها را تجربه كرده است. روزگاري اين قصر، كاخ ييلاقي خارج از حصارهاي شهر فتحعلي شاه بوده كه گفته مي شود فتحعلي شاه سه ماه نخست سال 1806 ميلادي را در اين قصر گذرانده است. علاقه شاه به شكار و نزديكي اين قصر به شكارگاه هاي آن روز سبب اقامت او در اين قصر مي شده است.
در دوره ناصرالدين شاه و تا اواخر دوره مظفرالدين شاه اردوي قزاقخانه در اين مكان برپا مي شد و سالي يكبار شاه براي سان ديدن به آن جا مي رفت. از جمله مراسم ديگري كه در اين قصر توسط ناصرالدين شاه برپا مي شد دعوت از زن ها و دخترهاي شاه و اغلب خانم هاي شاهزادگان و اشراف و وزرا در يكي از روزهاي اواسط بهار بود. در اين روز، علاوه بر حضور نوازندگان، مسابقه كشتي در حضور شاه بر پا مي شد.
ناصرالدين شاه معمولا ايام نزديك عيد را كه كاخ گلستان و ساختمان هاي ايوانخانه گردگيري و آرايش مي شد در قصر قاجار اقامت مي كرد.
در سال 1299 قمري محل قزاقخانه از داووديه به قصر منتقل مي شود. در زمان احمدشاه تيپ تيرانداز عراق مركب از دو فوج احمدي و نادري در قصر قاجار تشكيل شد كه فرماندهي فوج احمدي بر عهده احمدشاه بود.
ويراني قصر قاجار از زماني آغاز شد كه ديگر اين قصر تاريخي مورد توجه شاهان بعد از فتحعلي شاه قرار نگرفت. طبق نوشتهكنت دوسرسيدر سال 1255 قمري ديگر كسي در قصر سكونت نداشته و تابلوهاي روي ديوارها به اين سبب لانه پرندگان شده و رو به خرابي رفته است. پولاك نيز در سفرنامه خود به سال 1282 قمري از بي توجهي به باغ و خشك شدن چنارهاي تناور آن سخن مي گويد. بنا به اظهارات كارلاسرنا، ناصرالدين شاه چندان اين عمارت را دوست نداشته هر چند در سال 1268 دستور مرمت آن راصادر كرد.
دونالد ويلبر در كتاب باغ هاي ايراني گزارش داده است كه در سال 1950 ميلادي آجرها و سنگ هاي عمارت اصلي را براي بناهاي مجاور به غارت بردند.
تبديل اين قصر به زندان را نيز اين گونه روايت مي كنند كه در سال 1302 خورشيدي در اراضي قصر قاجار، دكل بي سيم برپا مي شود. كمي بعد فرستنده راديو و بناهاي مربوط آن در محل بي سيم ساخته شدند، سپس لشكر دوم زرهي در ساختمان هايي كه به همين منظور در آن اراضي احداث شده بود مستقر شدند.
در بهمن ماه 1306 موسسه بي سيم پهلوي كه براي رفع احتياجات قشوني ساخته شده بود، براي امور تجاري و مخابرات در اختيار وزارت پست و تلگراف گذاشته شد.
حجت بلاغي در كتاب تاريخ شمالي تهران مي نويسد كه در زمان نخست وزيري، احمد قوام هفته اي دو روز براي تدريس به نوجوانان زنداني به زندان قصر مي رفته است.
دژ سنگدل قصر قجر
آخرين عكس هاي موجود از قصر قاجار مربوط به سال 1328 خورشيدي است كه نشان مي دهد باقي مانده هاي ديوار پيراموني كاخ هنوز پابرجاست. پس از آن ظاهرا تمام نشانه هاي قاجاري قصر به جز عمارت كلاه فرنگي كوچكي به مساحت۷۰ متر از بين رفته است. بنا بر اطلاعات موجود معمار زندان قصر نيكولاي ماركوف گرجي بوده است. ماركوف كه فارغ التحصيل دانشكده هنرهاي زيباي آكادمي سلطنتي سن پترزبورگ بود، در تهران و در فاصله سالهاي 1300 تا 1330 آثار فراواني خلق كرد كه غير از زندان قصر مي توان به دبيرستان البرز، مدرسه ژاندارك و ساختمان سفارت ايتاليا اشاره كرد. ازحوادث رخ داده در زندان قصر مي توان به كشته شدن بارك زائي پادشاه مخلوع افغانستان در تپه هاي قصر قاجاريه زمان سلطنت فتحعلي شاه اشاره كرد. همچنين اين زندان در ميان ديوارهاي خود و ميان حصارها و زيرزمين ها، رجال قاجار چون قوام السلطنه، صارم الدوله را محبوس كرد و بسياري از روزنامه نويس ها در دوران كودتا به دستور سيد ضياء در اين مكان به بند كشيده شدند. قتل تيمور تاش درسال 1312 در اين زندان رخ داد و اسماعيل خان قشقايي - صولت الدوله - رئيس ايل قشقايي در اين مكان درگذشت.
روزگاري شاعر بزرگ آزاديخواه و روزنامه نگار وطن دوست، فرخي يزدي در اين زندان تاريخي حبس شد و به قتل رسيد و از قصيده بلندي كه او در وصف اين زندان سروده بود تنها يك مصرع باقي ماند: اي دژ سنگدل قصر قجر.
ساختمان هاي كنوني زندان قصر قجر شامل ساختمان رو به روي ورودي اصلي به همراه برج نگهباني و نورگير است كه به شكل كلاه فرنگي احداث شده. ساختمان بند جوانان يا همان دارالتاديبي كه در زمان رضاشاه ساخته شده از ديگر ساختمان هاي اين زندان است. عمارت كلاه فرنگي قاجاري كه با شماره 1766 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده و اكنون مرمت و بازسازي شده، از ديگر عمارت هاي باقي مانده در اين مكان تاريخي است. برج زيباي ديده باني و منبع آب نيز كه در ضلع شمال شرقي واقع و با تركيبي از آجر و بتن ساخته شده، در حال حاضر به برج قجر موسوم است. ساختمان واحد برق، واقع در ضلع شمال غربي نيز شامل دو اتاق و مربوط به دوره پهلوي اول است و ساختمان مدرسه اندرزگاه 12 يا بند كارگري كه ساختماني است آجري در دوره پهلوي دوم ساخته شده است. زندان قصر بخشي از قصر و باغ فتحعلي شاهي است. بخش مهمي از زندان قاجاري را باغ هاي آن تشكيل مي داده كه اكنون از اكثر آنها تنها نامي باقي مانده است. باغ قصر قاجار، عشرت آباد، حشمتيه، سلطنت آباد، لاله زار، نگارستان، باغ فردوس، باغ ملك، گلستان، فرمانيه و باغ شاه از جمله آنهاست.
|