پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۳۰
غزلسرايي با شيشه و بتن
029055.jpg
جعفر بزاز گويي موفقيت هاي زاها حديد معمار عراقي تبار پاياني ندارد! زاها حديد، بعد از اينكه حدود يك سال پيش پر افتخارترين و به تعبيري نوبل معماري، جايزه پريتزكر را در ميان ناباوري ها از آن خود كرده، در اصل عنوان اولين زن دريافت كننده اين نشان را نيز به افتخارات خود اضافه كرد و مقام نخست مسابقه طراحي ساختمان بنياد معماري لندن را به خود اختصاص داد. در اين مسابقه كه اكتبر سال پيش ۲۰۰۴ از سوي بنياد معماري در لندن برگزار شده بود، 200 طرح از معماران سراسر دنيا بيش از 20 كشور جهان شركت كرده بودند.
برگزاركنندگان اين مسابقه خواستار فضايي جهت اجراي برنامه  بودند. اين بنياد در نظر دارد مكاني براي ارايه ايده هاي خلاق معماران فعال باشد تا علاوه بر ايجاد رقابت بين معماران و آشنايي آنان با هم، عموم مردم نيز با فعاليت ها و طرح هاي معماران آشنا شده و حتي در برخي موارد معمار مورد نظر خود براي پروژه هاي شخصي را با توجه به طرح هاي معماران انتخاب كنند.

كتابخانه ادبيات كودك
029043.jpg
سيما هاشمي نيا كتابخانه بين المللي ادبيات كودك ژاپن، واقع در پارك ينو Ueno توكيو، در سال 2002 افتتاح شد؛ ساختمان اصلي كتابخانه كه در سال 1906 بنا شد، توسط حكومت مركزي توكيو به عنوان بناي تاريخي برگزيده شده بود. طراحي بخش الحاقي اين كتابخانه توسط معمار سرشناس ژاپني، تادائو آندو به اتمام رسيد. آندو بر آن بود تا در شكل دهي به اولين كتابخانه ملي مختص ادبيات كودكان در ساختماني قديمي، تركيبي پويا مابين نو و كهنه را در طراحي بخش جديد الحاقي به بناي قديمي لحاظ كند؛ يك حجم شيشه اي را به عنوان ورودي بنا كه نماي جانب خيابان ساختمان را كه به سبك رنسانس است با زاويه بسيار ناچيز مي شكافد و درون ساختمان امتداد مي يابد. اين حجم شيشه اي كه تا حياط پشتي ادامه دارد، به كافه  ترياي درون حياط ختم مي شود. در قسمت ديگر، آندو يك نماي شيشه اي بلند را به نماي ساختمان اضافه مي كند. اين نماي شيشه اي توسط ميله هاي فلزي عمودي مقاوم در برابر آتش سوزي نگهداري مي شوند.

فيليپ جانسون در گذشت
029046.jpg
فيليپ جانسون، معمار پرآوازه آمريكايي، در سن 98 سالگي در خانه معروف شيشه اي اش درگذشت؛ جانسون طي زندگي حرفه اي طولاني اش در سبك هاي متعددي به طراحي پرداخت، اما شهرت او بيشتر به خاطر كاربرد شيشه در طرح هايش بود. او در سال 1906 متولد و در سال 1927 از دانشگاه هاروارد فارغ التحصيل شد و از دهه 1940 به مدت حدود 6 دهه، به فعاليت حرفه اي در عرصه معماري پرداخت.ويژگي انعطاف پذير او در فعاليت در سبك هاي مختلف قرن 20، وي را به شخصيتي پيشرو در رويكرد هاي مختلف معماري دوره معماري اش تبديل كرد؛ بسياري از بزرگان معماري مدرن همچون ميس وندرو مطرح شدن معماريشان را مديون جانسون هستند. خانه شيشه اي او يكي از معروف ترين و تاثير گذارترين آثار اوست. به جرات مي توان گفت معماري جهان بدون او چيزي كم داشت؛ وي در حالي در آستانه يكصد سالگي چشم از جهان فرو بست كه در خانه شيشه يكي از معرفترين آثارش زندگي مي كرد. هر چند زندگي خصوصي وي حتي بعد از مرگ از اتهامات مخالفانش در امان نيست، ولي شخصيت تاثير گذار معمارانه وي غير قابل انكار است.

مسابقه مقاله نويسي بركلي
029049.jpg
هديه درمان منتخبان نيمه نهايي رقابت مقاله نويسي دانشگاه بركلي اعلام شد؛ امسال هفتمين سال است كه دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه بركلي مسابقه ساليانه خود را برگزار مي كند، رقابتي كه در سالهاي اخير با ابتكاري جالب به معتبر ترين مسابقه اينترنتي مقاله نويسي در حوزه معماري و شهرسازي با شركت دانشجويان معماري تبديل شده است.موضوع رقابت 2005 بركلي با تمركز بر معضلات شهر هاي جديد به اين نكته مي پرداخت كه به راستي چه چيز يك فضا ي شهري را عمومي مي سازد؟
امسال دانشجويان از سراسر جهان دعوت شده بودند تا با حضور در مناطق عمومي شهر خود و با بررسي مولفه هاي مربوط به عمومي بودن در عين هويت شهري و فرهنگ محلي به بررسي اين شاخصه ها پرداخته و پيرامون آن بنويسند. ايراني ها چه به عنوان شركت كننده، چه در اتاق هاي بحث و گفت و گوي اينترنتي اين رقابت و چه در ميان داوران و كميته برگزاري حضور داشتند. شرح كاملي از اين رقابت در تارنگار www.berkeleyprize.org براي علاقه مندان در دسترس است.

يادداشت 
گفت وگو با سايه
دكتر داراب ديبا
شايد بتوان گفت مهمترين ويژگي هنر مدرن و پيشرو، پيشتاز بودن و همانا شكستن قالب ها است. اگر معماري داراي كاربري و ماندگاري و استواري است و حتي اگر همين معماري چشمنواز، موزون و متناسب نيز باشد، هنوز نمي توان گفت كه به شان واقعي خود دست يافته است ، چه، ممكن است مجموعه اين عوامل فراهم آمده باشد ولي اثر در رديف آثار پيشتاز و تمدن ساز قرار نگرفته باشد.
با نگرشي به معماري معاصر ايران آنچه حاصل مي شود تكرار مكررات است بي آنكه لحن نو و بديعي به همراه داشته باشد در حالي كه در برخي از هنرها اين نوآوري و پويايي به صورتي محسوس تحقق يافته است.
عوامل فراواني وجود دارند كه معماري را …ساختمان سازي … بنامند و آن را فاقد روح شمرده و علم محض مهندسي بدانند . طبعا با چنين تفكري ديگر افق هاي ابداع، ابتكار و خلاقيت كور شده و بسته خواهند ماند.
به رغم اين نظريه كه فلاسفه و صاحبنظران در گذشته از معماري به عنوان … مادر هنرها … ياد مي كردند، اكنون با انباشتن و كنار هم آمدن مصالح بي  جان چيزي به وجود مي  آيد كه از روح متعالي و اصيل خود بسيار دور مانده است.
با ريشه يابي و تحليل مسايل حاكم بر جامعه علمي فرهنگي مي توان فقر انديشه ، ناتواني در پيوند و تركيب ساختارهاي كالبدي ، نداشتن آگاهي كافي از ارزش هاي ميراث فرهنگي و نداشتن عمق تفكر در شناخت مباني جوهري فضايي را بر شمرد كه بر محيط حرفه اي سايه انداخته و نگاه حيران و شگفت زده دست اندركاران ما شاهد ابداع روزافزون و تنوع و گوناگوني قالب ها و سبك هايي است كه در كشورهاي ديگر جريان دارند.
اگر شهرهاي اين سرزمين فاقد آثار شاخص معاصر اند به دليل عواملي است كه به آنها اشاره شد. مسلما تا هنگامي كه اين مجموعه عوامل محدود كننده و باز دارنده وجود دارند همچنان با آثاري در سطح، نازل و بي ارزش مواجه خواهيم بود و عبور از اين مرز بدون رسيدن به تفكري نوين و حركتي راستين در امر معماري، ميسر نخواهد بود.
با آنچه كه عنوان شد روشن است مقدورات معماري امروز ايران بيش از آنست كه به آن رسيده ايم در حالي كه فكرهاي متحجر و قالبي ، پيشداوري ها، تكرار الگوها، نگرش محافظه كارانه ، گستاخي سليقه اي برخي كارفرمايان صاحب مكنت ، فشار و تحميل عقايد در اقتصادي كردن طرح به قيمت از دست رفتن كيفيت و غناي فضايي ، خلاء تكنولوژي مناسب و در نهايت آموزش هاي آكادميك فاقد پشتوانه و اصول ، همگي از عواملي به شمار مي آيند كه دسترسي به معماري شاخص و ممتاز را غير ممكن ساخته است . با جستجوي قالب هاي نو و نگريستن به دنياي جديد و شكوفا كردن توانايي هاي بالقوه قطعا مي توان ويژگي هاي لازم از يك معماري متشخص و با هويت و اصيل را تا رسيدن به آينده اي اميد بخش فراهم آورد.
سفر در سرزمين ها و سير در آثاري كه به راستي تمدن ساز هستند تحقق اين ضرورت را بيش از پيش مطرح مي سازد . با تجربه عبور از يك قرن معماري معاصر ايران آيا هنوز به آنجا نرسيده ايم كه بالاخره ما هم مي بايست حرفي نو براي گفتن داشته باشيم كه نشانگر تداوم تمدني ديرپا و فرهنگي چند هزار ساله باشد؟....

معرفي بنا
فرودگاهي براي آينده
029052.jpg
مهدي آيت
عنوان پروژه: فرودگاه بين المللي كوالالامپورK L I A
معمار: كيشو كوروكاوا
سال بهره برداري: 1998
مراحل طراحي و ساخت فرودگاه بين المللي كوالالامپور در حالي به سال 1992 آغاز شد كه انديشه طراحانه اش به عاريت گرفته از ژاپن معمار كيشو كوروكاوا Kisho Kurokawa بود؛ اين فرودگاه عظيم، نهايتا به سال 1998 بعد از گذشت حدود 6 سال توسط گروهي به بهره برداري رسيد.
زير بنايي بالغ بر۲۰۰‎/۸۶۴‎/۱۵ متر مربع در محوطه اي 000/593/40 متري اين فرودگاه را به يكي از فرودگاه هاي بزرگ آسيا تبديل كرده است. فرودگاه 6ساله كوالالامپور در۶۰ كيلومتري جنوب كوالالامپور قرار داشته، در ميانه مسير بين فرودگاه و مركز شهر كوالالامپور شهر آي.تي پودو رايا Pudu Raya به عنوان دره سيليكون مالزيs Silicon Valley پ Malaysia قرار دارد. فرودگاه بين المللي كوالالامپور با داشتن 5 باند پرواز و فرود باعث شده كه كشور به اين موفقيت دست يابد كه اين فرودگاه به يكي از سه فرودگاه آسيايي كه قطب بين المللي توسعه هستند تبديل شود.
نوع طراحي ترمينال اصلي، امكان توسعه سالن را در آينده براي اضافه كردن سيستم ها و بخش هاي جديد به طراحان خواهد داد نمونه جالبي از معماري پايدار ؛ حالت پوسته صدفي با داشتن قطع مخروطي شكل به صورتي اغراق آميز و تاثيرگذار يادآور گنبدهاي سنتي در معماري اسلامي است و با اين كار كوشش شده كه همزيستي فن آوري و معماري سنتي اسلامي منطقه اي به نمايش گذاشته شود. به زباني ديگر معماري اين فرودگاه، انتزاعي نمادين از تفكرها و ايده هاي معماري مدرن طرح هاي هندسي مدرن تا سمبل هاي استخراج شده از سنت هاي اسلامي مالزي را به نمايش مي گذارد؛ روشي جا افتاده و موفق در تعامل ايده هاي مدرن معماري در كشورهاي اسلامي و مخصوصا كشورهاي عربي و مسلمان آسياي جنوب شرقي از طريق همزيستي مسالمت آميز مدرنيته و سنت سنت اسلامي كه همواره راه را براي معماران فعال در اين مناطق جهت موفقيت در مسابقات معماري پروژه هاي ملي هموار ساخته است!
نهايتا وجود جنگل باراني مصنوعي كه در اطراف فرودگاه با ايده به وجود آوردن نمونه اي از زندگي گياهي استوايي در باغ مركزي قسمت ماهواره قرار داده شده است، برخوردي زيبا و معني دار را از ارتباط معماري با طبيعت رقم مي  زند....

نگاه نو
آي تي و تاثير آن در عرصه معماري
مهناز محمودي 
معماري همواره از تغييرات اساسي جوامع بشري متاثر بوده، بر مبناي آنها شكلي ديگر به خود گرفته است؛ از منظر الوين تافلر و در يك نگاه كلي سه تغيير اساسي را مي  توان تاكنون بر شمرد كه اين تغييرات عمده جوامع انساني تحت عنوان موج نام گرفته اند. موج اول عصر كشاورزي است كه در پي احتياجات بشر براي تامين معاش پديد آمد و قدمت 3000 ساله دارد، موج دوم عصر صنعت است كه نقطه شروع آن را مي توان در انقلاب صنعتي يافت كه با قدمت 500 ساله از بدو پديد آمدن تاثير شگرفي بر معماري گذاشت و نه تنها بر فرم و شكل و نحوه ساخت تاثير گذاشت بلكه مفاهيم فضايي را نيز متحول كرد، موج سوم عصر الكترونيك است كه نقطه آغاز آن را مي توان حضور كامپيوتر و ابداع آرپانت پدر اينترنت كنوني دانست كه اين خود نقطه عطف ديگري در عرصه طراحي معماري بود.
با پيشرفت سريع فن آوري اطلاعات IT و رخنه كردن آن در تمامي ابعاد زندگي بشر پيش بيني مي شود كه در 20 سال آينده، جهان در آستانه تحول موج چهارم قرار گيرد. موج چهارم را كه عصر مجازي virtual age ناميده اند بي ترديد معماري را نيز متحول خواهد كرد اما اين سوال مطرح است كه معماري در عصر مجاز ! چگونه تعريف خواهد شد و چگونه مجازي سازي مفاهيم معماري را تحت الشعاع قرار خواهد داد؟
پيش بيني مي شود در آينده نزديك فروشگاه و مراكز خريد و شركت ها به مفهوم امروزي نخواهند بود و هر فرد براي خريد ما يحتاج زندگي از طريق كامپيوتر وارد يك فروشگاه مجازي خواهد شد و خريد خود را انجام خواهد داد و سپس از طريق كامپيوتر پول آن را پرداخت خواهد كرد يا يك شركت متشكل از يك ساختمان و تعدادي كارمند نخواهد بود بلكه كارمندان هر شركت در منزل و از طريق شبكه به حل و فصل امور مربوط به شركت خواهند پرداخت. لذا سايبر cyber كه امروزه در زبان عامه اصطلاح آشنايي است به تمام و كمال همه ابعاد زندگي را در بر خواهد گرفت و فضاي معماري نيز پسوند cyber را خواهد پذيرفت.
معماري سايبر نيز معماري است كه در حوزه سايبرسپيس CyberSpace شكل مي گيرد؛ معماري بدون فضاي فيزيكي، بدون توده و جرم.... اين فضاهاي ديجيتال كه كاملا به صورت حقيقي حس مي شوند در نوع خود خارق العاده بوده و هيچ نشاني از روش هاي ساخت و ويژگي هاي مصالح فيزيكي و اصول مورفولوژيك ريخت شناسانه مربوط به فضا و سازه كه قيد و بندهايي را بر معماري تحميل مي كنند در آنها ديده نمي شود؛ بدون شك نفوذ اينترنت و وجود شركت ها و فروشگاه هاي مجازي 30درصد ساخت و ساز را در 20 سال آينده كاهش خواهد داد و مكان هاي ملاقات، مكان مورد نياز اين عصر خواهد بود و اما اين وب  ها تارنگارها هستند كه به عنوان يك مكان ملاقات الكترونيكي مطرح خواهند شد، گر چه ما باز هم به فضاهاي فيزيكي و واقعي نياز خواهيم داشت.... .
دكتر راكول هدف از معماري سايبر سپيس را چنين بيان كرده است: هدف از توليد نسل جديد نرم افزارهاي شبكه كامپيوتري اين است كه به كمك آنها جوامع مجازي ساخته شود يعني مكان هاي ملاقاتي ايجاد شود كه در آنها مردم بتوانند كار و تلاش و خريد و گفت وگو كرده، زمامداري و حكومت كنند، با هم بجنگند و بالاخره مال و منال خود را بجويند. لذا اين مكان ها آنهايي نيستند كه فضاهاي محل زندگي مردم را شكل داده بلكه هدف ايجاد فضايي بهتر براي تامين احتياجات مردم و تحقق بخشيدن به رويا هاي آنهاست .

نگاه منتقد
ميراث فرهنگي و تكوين هويت جمعي 
حسين سلطان زاده
ميراث فرهنگي مقوله اي است كه بسياري از مردم، كمابيش نسبت به آن، حداقل نوعي شناخت و آگاهي دارند. شايد بتوان اين موضوع را ابتدا از نام آن آغاز كرد. واژه ميراث در مفهوم واقعي خود به معناي پديده اي است كه از گذشته به جاي مانده است، واژه هاي ارث و ميراث غالبا به نوعي دارايي اشاره دارد كه از گذشته به جاي مانده است. دارايي و ملكيتي كه اعتبار از گذشته خود مي گيرد و به جهت همين ديرينه سالي است كه داراي ارزش است و نيز به جهت آنكه توارث به ما رسيده است، گاه خود را مجاز مي دانيم كه هرطور بخواهيم آن را مورد استفاده قرار دهيم يا به عبارت ديگر آن را مصرف كنيم!
آثار برجاي مانده از گذشته را در يك طبقه بندي كلي مي توان به دو گروه طبقه بندي كرد: آثار منقول و آثار غيرمنقول. آثار منقول متضمن گونه هاي مختلفي از اشيا مي شود كه بسيار متنوع هستند و از انواع جواهرات و اشياي زينتي و گرانبها تا برخي از اشياي ارزشمند را شامل مي شود كه گرچه از نظر صوري ممكن است كم قيمت باشند، چنان كه برخي از سنگ قبرهاي ساده يا قطعاتي از مصالح ساختماني و مانند آنكه به ظاهر كم بها مي نمايند، اما گونه ديگري از آثار فرهنگي وجود دارند كه آنها را مي توان آثار غيرمنقول به شمار آورد. انواع فضاهاي معماري و شهري از اينگونه به شمار مي آيند و آسيب پذيري آنها از نوع ديگري است. در وهله نخست بي مناسبت نيست اين آثار از لحاظ زماني به دو گروه طبقه بندي شوند:نخست، محوطه هاي باستاني كه نياز به كاوش هاي باستان شناسانه دارند و با روش هايي دقيق و خاص بايد كاوش و سپس مطالعه شوند و دوم، بناها و فضاهاي شهري كه يا به صورت نيمه ويران يا به شكلي نسبتا مناسب و قابل مرمت يا حفاظت باقي مانده اند.
كاوش و مطالعه آن گروه از محوطه هاي باستاني و تاريخي كه بايد حفاري شوند غالبا در حيطه كار باستان شناسان قرار دارد، اما بررسي، مطالعه و مرمت بناها و فضاهايي كه به صورت نيمه ويران هستند يا برپا و به صورتي قابل مرمت هستند، در حيطه كار و فعاليت معماران و متخصصان مرمت نيز قرار مي گيرند.
مسايل مهم در حفاظت، مرمت و نگهداري اين بناها با توجه به محوطه اي كه در حيطه فعاليت باستان شناسان قرار مي گيرد، متفاوت است. برخي از اين آثار به صورت موزه يا بنايي كه براي بازديد گردشگران مهيا شده اند، مورد استفاده قرار مي گيرند و بعضي ديگر كاربرد اقتصادي، اداري يا آموزشي يافته اند.
نگهداري و حفاظت از اين بناها هميشه به سادگي امكان پذير نيست، زيرا افزون بر مسايل و جنبه هاي اقتصادي، دخالت نادرست استفاده كنندگان در اين بناها غالبا دشواري هايي پديد مي آورد و موضوع مرمت و حفاظت از آنها دشوارتر از بناهايي است كه به طور مستقيم در اختيار سازمان هاي مسوول قرار دارد.
در مورد بناهاي اخير نيز مسايل و موانع فراواني وجود دارد، از جمله شمار فراوان اين بناها و گستردگي آن در نقاط مختلف كشور و بودجه محدود و ناكافي براي مرمت و حفاظت از آنها را به عنوان يكي از نخستين مسايل مي توان مطرح كرد. مسايل مربوط به نيروهاي متخصص و كارآمد به ويژه در سطوح كارداني و اجرايي و همچنين برخي از مواد و مصالح از ديگر نكات مهم به شمار مي آيند.نكته اساسي و مهم ديگري كه فعاليت هاي مربوط به مرمت و حفاظت از بناهاي فرهنگي و تاريخي را دشوار مي سازد، مصالح ساختماني مورد استفاده در آنهاست، زيرا بيشتر فضاهاي معماري و شهري در ايران با خشت و آجر ساخته شده اند و آسيب پذيري اين مصالح در برابر عوامل آسيب رسان به بناها و نيز فرسايش آنها در طول تاريخ زياد است و در نتيجه مرمت و حفاظت از اين بناها هم دشوار و هم از لحاظ اقتصادي بسيار پرهزينه است.
مساله مهم ديگر در مرمت و حفظ آثار فرهنگي، موضوع آگاهي شهروندان و مردم از اهميت و ارزش هاي فرهنگي نهفته در آنهاست. اين موضوع به ويژه در كشور ما كه شمار و پراكندگي آثار بسيار است، اهميت خاصي دارد، زيرا تنها با مشاركت مستقيم يا غيرمستقيم مردم مي توان بخش مهمي از اين ميراث، ثروت يا آثار فرهنگي را حفظ كرد، در غير اين صورت امكان سرمايه گذاري كافي و نيز نظارت از سوي نهادهاي دولتي وجود ندارد و همواره بايد شاهد از ميان رفتن يا فرسايش شماري از اين آثار بود.براي جلب مشاركت مردم در بخش خصوصي، همزمان دو اقدام مهم بايد صورت گيرد، نخست گسترش آگاهي هاي عمومي مردم نسبت به ارزش هاي نهفته در آثار فرهنگي است كه اين اقدام بايد به صورتي دقيق و همه جانبه تر شود و به گونه  اي باشد كه همه گروه هاي سني و اجتماعي را در برگيرد. شايد بهتر باشد آموزش و آگاه سازي از سنين آغازين زندگي يعني از دبستان و از ساير مراكز آموزشي شروع شود.اقدام مهم ديگر، فراهم آوردن زمينه هاي مشاركت واقعي مردم در بهره برداري، حفاظت و مرمت آثار و بناهاي تاريخي و فرهنگي است. براي اين منظور از يك سو لازم است زمينه هاي قانوني و حقوقي مشاركت را فراهم كرد و از سوي ديگر ابزارهاي نظارتي را با دقت تعريف و تعيين كرد تا واگذاري حفظ آثار به مردم موجب آسيب ديدن برخي از آنها نشود.

خانه زيبا
براي شروع طراحي داخلي چه بايد كرد؟
029037.jpg
قبل از اينكه بخواهيم به طراحي داخلي خانه بپردازيم، ابتدا بايد با روند كلي كار طراحي آشنا شويم. مي دانيم كه انجام هر كاري روش مخصوص به خود را دارد و از اصول خاصي تبعيت مي كند. طراحي نيز به عنوان عملكردي آگاهانه و ارادي و تلاشي هدفدار، انديشمندانه و خلاقانه، حاصل روندي است كه از تفكر شروع و به ارايه محصولي زيبا، كارآمد و اصيل ختم مي شود و طرح نهايي هميشه نمايانگر ميزان انديشه و شناخت طراح و عمق احساس و سليقه اوست. هدف هرگونه طراحي، ساماندهي بخش هاي مختلف آن، براي رسيدن به يك مجموعه منطقي، در جهت تحقق اهداف مشخص است. يكي از ويژگي هاي خاص روند طراحي آن است كه هميشه به سادگي و يقين، منجر به يك پاسخ ساده و قطعي نمي شود و براي يك مساله طراحي، معمولا بيش از يك جواب معتبر و صحيح وجود دارد، به طوري كه اگر طراحي فضاي واحدي با ابعاد و برنامه مشخص به چند طراح مختلف سپرده شود، تنوع طرح ها به تعداد طراحان خواهد بود. همانطور كه نتايج كار طراحان با هم فرق مي كند، روند تفكر و روش طراحي آنها نيز با هم متفاوت است؛ البته اين به معني بي قاعده بودن كار طراحي نيست، بلكه بدين معني است كه در چارچوب معيارها و ضوابط كلي حاكم بر طرح، با روش هاي مختلفي مي توان به پاسخ ها و راه حل هاي مناسب براي مساله طراحي، دست يافت.
در هنگام شروع كار طراحي، فرض بر اين است كه مجموعه شرايط موجود يعني مساله در حد قابل قبول نبوده و مجموعه شرايطي جديد يعني راه حل  مورد نياز است. بنابراين طراحي به نوعي همان روند حل مساله است.
مرحله اول روند هر طراحي، شناخت شرايط و تجزيه و تحليل آنهاست، بدين معني كه ابتدا بايد شرايط موجود و نيز شرايط مطلوب را معين و محقق كنيم تا سپس با توجه به امكانات و شرايط ممكن، به طراحي بپردازيم. مرحله شناخت و تحليل، مرحله حساسي در روند طراحي به شمار مي آيد، زيرا كيفيت يك راه حل  بستگي به نحوه درك و تبيين مساله و تجزيه و تحليل آن دارد. به هر ميزان كه اطلاعات طراح از موضوع طراحي، ابعاد و الزامات آن جامعتر و كاملتر باشد، طرح تهيه شده مي تواند از انسجام، تناسب، كارآيي و كيفيت مطلوبتري برخوردار شود.
يك طرح در قضاوت از سوي افراد مختلف به دلايل گوناگون مي تواند موفق شناخته شود، دلايلي همچون كاركرد خوب، اقتصادي بودن و هماهنگي با استطاعت ما، كارآمد و بادوام بودن، زيبايي و چشمگيري، ارايه حسي پرمعنا و ماندگار از زمان و مكان ديگري براي ما، مطابقت با مد و سبك روز و ... . از اين رو در ابتداي كار طراحي، بايد تلقي خود را از يك خانه خوب و ارزش هايي كه بايد داشته باشد و ما مي خواهيم با طراحي به آنها برسيم، روشن كنيم. به عبارت ديگر اگر از ما بخواهند يك ساختمان خوب را تعريف كرده، صفات و ويژگي هاي آن را بيان كنيم، چه جواب خواهيم داد. شايد بتوان گفت يك ساختمان خوب، مفيد، قابل استفاده، زيبا و دلنشين، راحت و آرامشبخش، محكم و بادوام است، اقتصادي و كم هزينه بوده و با نيازهاي روحي و جسمي استفاده كننده و شرايط محيطي هماهنگ است، همچنين محصول تفكر و انديشه و انتخاب آگاهانه ماست و با فرهنگ و ارزش هاي ما تناسب دارد و داراي هويت است.
پس از تبيين اهداف و چشم اندازي از شرايط مطلوب و مشخص كردن نيازها و اولويت ها، بايد محدوديت هاي زماني، اقتصادي، فن آوري و نيز امكانات و قابليت هاي خودمان را درك كنيم، نسبت به مواد و مصالح و فن آوري در دسترس براي ساخت، آگاهي كسب كنيم، تركيب اعضاي خانواده، نيازها و خواسته هاي آنها را مورد توجه قرار داده و شيوه زندگي آنها را در نظر بگيريم و ... . به طور خلاصه قبل از شروع كار طراحي، بايستي معرفت و بصيرت و دانش لازم را نسبت به ابعاد مختلف خانه اعم از فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، اقليمي و فني كسب كنيم تا بتوانيم بر اساس اين يافته ها، اهداف، ويژگي هاي كيفي و ابعاد كمي طرح را تبيين و اصول و احكام حاكم بر طراحي را مشخص كنيم. پس از مرحله شناخت و تحليل، نوبت به خود طراحي مي رسد كه براي موفقيت در اين مرحله، بايستي عناصر تشكيل  دهنده يك طرح را كه در يادداشت هاي آينده به آنها خواهيم پرداخت، بشناسيم و با سازماندهي هدفمند آنها در يك تركيب منطقي، زيبا و خوشايند، در نهايت به يك طرح مطلوب و ايده ال برسيم.

يادگارها
روحي جديد در كالبد قديم 
029040.jpg
نام بنا: خانه مناف زاده، محل: محله رحمانيه اردبيل، سال ساخت: 1308 هجري شمسي، كاربري فعلي: حوزه هنري استان اردبيل 
علي رضا خوارزمي نژاد خانه مناف زاده تنها اثر مسكوني اردبيل است كه به صورت كوشك طراحي شده ؛ اين بنا تحت تاثير روند رايج در اواخر دوران قاجار و در زمان پهلوي اول ۱۳۰۸ هجري شمسي ساخته شده، از لحاظ كاربري هنوز از شرايط قابل استفاده برخوردار است.مهمترين نكته در حفاظت از بناهاي اينچنيني، احياي آنهاست؛ احيا در واقع دميدن روح به بنا و زنده كردن مجدد آن است. اگر يك بناي ارزشمند يا نسبتا ارزشمند تاريخي به طور كامل و اصولي مرمت شود اما مورد استفاده قرار نگيرد، يا بهتر بگوييم كاربري مناسب نداشته باشد، مرمت آن فايده اي نخواهد داشت. اين سوال كه كاربري مناسب براي يك بناي احيا شده چيست و اين كه چگونه مي توان يك اثر معماري را كه بر اساس نيازهاي گذشته ساخته شده، با نيازهاي امروز منطبق كرد، دايره وسيعي از سوالات مرتبط را ايجاد مي كند كه نوعا محتاج به عمليات تحقيقاتي در خور است. وجود رشته مرمت ابنيه در دانشگاه سوره اردبيل موجب شده كه زمينه هاي تحقيقاتي در عرصه ميراث فرهنگي اين استان در حوزه دانشجويي از طراوت خاصي برخوردار باشد؛ در اين راستا برنامه پيشنهادي براي مرمت اين بنا براي تبديل آن به موزه هنر معاصر استان به عنوان طرح پايان نامه اي مرمتي تهيه شده است. با توجه به نبودن فضاي مشابه نمايشگاهي و فرهنگي در نوع موزه هاي هنري معاصر در اردبيل از يك سو و شرايط منحصر به فرد اين بنا، در مجموع به نظر مي رسد اين طرح در نهايت، در صورت اجرا، طرحي موفق باشد. با نگاهي به بناهايي كه پيش از اين مورد احيا قرار گرفته اند در مي يابيم كه در بيشتر موارد سعي شده است كه كاربري ها نيز حالت سنتي داشته باشد؛ براي مثال يك حمام قديمي، سفره خانه سنتي شده است. فقط در موارد اندكي اين طرح ها با ديدگاه هاي جديد پيشنهاد شده اند. در اين مورد مي توان به موزه هنرهاي معاصر اصفهان اشاره كرد كه البته در اين مورد نيز متاسفانه طراحي خاصي كه نشان دهنده موزه هنرهاي معاصر بودن آن باشد وجود نداشته، فقط نام طرح عنوان معاصر را يدك مي كشد. در انتها بايد اين نكته ذكر شود كه آن چه در يك طرح احيا بيش از هر چيز اهميت دارد جسارت طراح در ايجاد تغييرات، با توجه به كاربري جديد، بدون خدشه در ويژگي هاي هويتي تاريخي يك بنا است.

پاليمسست؛ ساختارهاي لايه لايه شهري
سومين شماره از فصلنامه رايانه معماري و ساختمان به ايده پاليمسست در معماري اختصاص دارد. پاليمسست Palimpsest در لغت به معناي دست نوشته اي است كه روي دست نوشته ديگر قرار مي گيرد و بدون آنكه دست نوشته زيرين را محو كند ، متن جديدي را به وجود مي آورد. اما پاليمسست در معماري دلالت دارد بر لايه هاي پنهان يا پيداي يك شهر يا يك بنا. در اين شماره از فصلنامه، نظريه ها و كار كردهاي پاليمسست بررسي شده و پروژه موزه كاستل وكيو اثر پيتر آيزنمن به عنوان يك بناي پاليمسستي مورد بررسي قرار گرفته است. در اين شماره به طور مبسوط به مسجد جامع اصفهان كه يك بناي كاملا  چند لايه و پاليمسستي است پرداخته شده است. از سوي ديگر دهكده تاريخي خورانق كه در مجاورت كوير و در محدوده شهرستان اردكان يزد قرار دارد به عنوان دهكده اي پاليمسستي كه لايه بندي هاي خاص خود را دارد معرفي شده است. گفت  و گوي اختصاصي اين شماره فصلنامه به دكتر بيژن صفوي معمار و شهر ساز اختصاص دارد . دكتر صفوي پروژه هاي بسياري را در ايران و خارج از ايران طراحي و اجرا كرده است كه از جمله آنها مي توان به سر در تالار وحدت اشاره كرد.شالوده شكني و پاليمسست، زيبايي شناسي ساختارهاي لايه لايه، سانتوريني آتلانتيس گم شده درزمان، سه گانه پاليمسست انباشتگي راز ها، لايه هاي تاريخي نظريه، نشانه هايي از پاليمسست و... از جمله مطالب نظري اين فصلنامه است كه خواننده را با وجوه مختلف ايده پاليمسست آشنا مي كند. گفت و گو با مهندس روشينا بهنوش و مهندس امير نصرت منقح بخش هاي پاياني فصلنامه را تشكيل مي دهد.

جهان نما
برندگان جوايز ويژه AIA در سال 2005
كمال يوسف پور
انجمن آمريكايي معماران 35 AIA ، برنده جوايز ويژه سال 2005 را در سه رشته معماري، معماري داخلي و طراحي شهري و منطقه اي اعلام كرد. اين جوايز، از نظر شناسايي پروژه هاي واجد كيفيت هاي برتر در سه رشته يادشده، به نوعي از منحصربه فردترين جوايز معماري محسوب مي شود.
029064.jpg
جوايز ويژه معماري
برندگان جوايز ويژه معماري، آثار تحسين برانگيز و متنوعي را ارايه داده اند. پروژه هاي برگزيده از نظر برنامه، پيچيدگي، مقياس، سايت و گونه شناسي بسيار متنوع هستند، اما همگي با موقعيت و برنامه مختص خود، به طرز ابداعانه اي كنار آمده اند كه اين روح و قوه ابتكار، هم كاربر و هم بيننده را تحت تاثير قرار مي دهد. در ميان برندگان امسال، علاوه بر معماران و شركت هاي مشهور، نام معماران و شركت هاي گمنام نيز به چشم مي خورد. بي شك ساختمان هاي شهري با اختصاص دادن 6 جايزه به خود، حكمفرماي بلامنازع برگزيدگان جوايز امسال هستند. گونه هاي ساختماني موجود در ميان پروژه هاي برگزيده عبارتند از: خانه، كليسا، تالار سخنراني، اصطبل، موزه، گلخانه، سونا و كتابخانه.
029061.jpg
جوايز ويژه معماري داخلي
پروژه هاي برگزيده جوايز ويژه معماري داخلي، طيف متنوعي از يك باشگاه پسران كه طي دوره اي 5 ساله و با بودجه بسيار ناچيز بازسازي شده تا يك آپارتمان penthouse بي   نظير در طبقه آخر يك ساختمان بلند را در بر مي گيرند. تنوع پروژه هاي برگزيده امسال نمايانگر تنوع كارفرماها و برنامه هايي است كه حرفه معماري امروزه با آنها سروكار دارد و نيز بازتابي است از تنوع راهكارها و گرايش هاي طراحي كه توسط معماران معاصر اتخاذ مي شود. در تمامي پروژه هاي منتخب، معماران با به كارگيري شيوه هاي جديدي از بيان معمارانه، درصدد پاسخگويي به نيازهاي كارفرمايانشان بوده اند و اين امر يكبار ديگر اين نكته را ثابت مي كند كه در پشت ساختمان هاي بزرگ، همواره كارفرماهاي بزرگ وجود دارد. در يك نگاه كلي به گرايش هاي پروژه هاي برگزيده مي توان دريافت كه جوايز ويژه AIA درصدد تجليل از پروژه هايي بوده است كه از نظر كارفرما، سايت و مقتضيات طراحي، داراي ويژگي هاي منحصر به فردي هستند.
029058.jpg
جوايز ويژه طراحي شهري و منطقه اي 
در ميان 11 طرح برگزيده جوايز ويژه طراحي شهري و منطقه اي، چندين موضوع و زمينه طراحي برجسته تر از بقيه هستند: خلق شهرهاي ماندگار و قابل زيست، حفاظت و توسعه خليج ها و مناطق شهري كنار آب و مديريت رشد و توسعه با استفاده از تمامي طرح هايي كه در آنها نياز به توسعه پايدار مورد توجه قرار گرفته و براي آن اهميت قايل شده است. آنچه كه سبب تحسين اين پروژه ها از سوي هيات داوران شده، درك عميق اين پروژه ها از مردمي است كه در اين جوامع زندگي مي كنند. اين پروژه ها از مردم واقعي سخن گفته اند؛ مردمي كه نه فقط به عنوان فعال كننده هاي فضاهاي خشك شهري، بلكه به عنوان شهروندان خونگرم، بااحساس و سرزنده كه فعالانه در قلمروهاي عموميشان شركت مي جويند.
در پروژه هاي امسال طرح ها و ويژگي هاي مختلفي به چشم مي خورد: طراحي منظر خيابان با توجه به مولفه تامين امنيت در فضاهاي عمومي، اعتماد به مردم جهت طراحي مناطق و محلات خويش، طراحي در مقياس بزرگ كه يك شهر پرجمعيت را به مكاني از مناطق، نواحي و پارك ها ارتقا مي دهد، طرح يك منطقه شهري در كنار آب كه با اين هدف طراحي شده كه به عنوان يك منبع ثروت براي منطقه عمل كند و زندگي برخي از فقيرترين شهروندان آن را بهبود بخشد و دانشگاه هايي كه شهرهايشان را به گونه اي انعطاف پذير در آغوش گرفته اند. در كل پروژه هاي برگزيده امسال نشانگر شكوفايي و رشد آگاهي از نقش طراحي شهري به عنوان عنصر اصلي و حياتي ايجاد زندگي در شهرها و شهرك ها هستند كه روز به روز اين نقش غني تر و پرمعناتر مي شود.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |