پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۳
انديشه
Front Page

محرم و شمائل هاي مذهبي
شريعت ظاهر و طريقت باطن
010293.jpg
دكتر مرتضي گودرزي
اشتياق به رؤيت جمال حق در طول تاريخ بشري در ميان مؤمنان و مشتاقان به ذات احديت وجود داشته است و چون عاشقان درمي يافتند كه ديدن روي معشوق امكان پذير نيست هر پيامبر و سفيري كه مي شد بوي او را از وي استشمام كرد به عنوان نمادي از او تقدس مي يافت و تصوير روي اين شخصيت هاي مقدس مي توانست ياد او را براي مؤمن زنده كند؛ تجلي صورت حق منطبق با مفهوم پيامبر يا امام.
شكل افراطي اين عقيده را در نظر «جاحظ» معروف(متوفي به سال ۲۵۰/۸۶۴) مي توان ديد كه شور و اشتياق مسيحيان را براي تجسم خدا در تمثال مسيح تحسين مي كند. كما اين كه برخي از مصاديق اين عقيده در كاشي كاري هاي راونا Ravenna قابل مشاهده است.
در عالم مادي، شمايل نگاري به معناي تجلي الوهيت از آينه بشريت است. به همان صورت كه نور فقط به شرطي قابل رؤيت خواهد شد كه مصور به صورت شود، يعني حضور تصوير در آيينه كه در ابناء بشر موجود است. مكان واقعي اين حضور همان خيال انسان است كه به وي اعطا مي شود.
هر تجلي يك خلق جديد محسوب مي شود و شمائل هاي مذهبي به انگاره  واقعيت و حقيقت توأم، با منشأ يك فاعل شناسا ساخته مي شوند. در واقع موفقيت تصوير شخصيت هاي مقدسي همچون پيامبر يا امام به دليل همين انگاره  باطني است. اما وقتي كه چهره  نگاري انجام گرفته در قالب يك شمائل مذهبي به چهره انسان هاي عادي در عالم واقعي- و نه حقيقت معنوي- نزديك مي گردد «واقعيت » مادي تاريخ تجسم يافته به جاي شهود باطني و تجليات دروني مي نشيند و به مخاطب و مشاهده كننده تمثال  اجازه تصور آن «حقيقت» را نمي دهد. اين جايگزيني واقعي مادي به جاي حقيقت و سيرت معنوي به صورت پنهان و كنشمند و به مرور انجام مي گيرد و خود مخاطب به آن آگاهي ندارد. حتي ممكن است در ظاهر از ديدن آن تصوير به دفعات نيز متأثر گردد. اما به مرور سطح ادراك معنوي او- هر چه هست- تنزل مي كند. «مل گيبسون» در فيلم «مصائب مسيح» نيز در يك حركت قداست زدا از چهره و شخصيت حضرت مسيح(ع)، به جاي شخصيت ملكوتي و جايگاه پيامبري او وجه كاملاً مادي اين پيامبر را نشان مي دهد كه شكنجه مي شود، درد مي كشد و رنج مي بيند و در نهايت آنچه كه در ذهن مخاطب فيلم خود از مسيح(ع) مي سازد شخصيتي است در سطح انسان هاي قهرمان كه در مقابل دشمن مقاومت مي كند و در نهايت معصومانه نابود مي شود؛ كمي بالاتر از يك شهروند عادي. در انتهاي فيلم هم مخاطب نيز افسوس مي خورد از اين همه شكنجه و بي رحمي كه بر يك «انسان» رفته است و احياناً مطالبه خون او نيز در حد يك شهروند برجسته- و نه يك پيامبر مقدس الهي- معنا پيدا مي كند! مسئله اي كه شايد از ديد بسياري از چشم هاي حقيقت بين پنهان ماند.
آنچه از ديدن و رويت شمايل هاي مذهبي انتظار مي رود اين است كه مشاهده يك تصوير شمائل گونه مذهبي، تجربه اي عرفاني است و يا در مسير يك تجربه عرفاني، مخاطب و ناظر خود را ياري مي كند. نگاه به يك شمائل، نوعي مناجات ميان محب و محبوب و تلاش براي تحقق بخشي از اشتياقي است كه معمولاً در قالب دعا مطرح مي گردد.
تأكيد بر جمال تجسمي نمي تواند آن صورت خيالي ائمه را كه در ذهن مسلمانان مجموعه اي از ويژگي ها، خصايص و روايت معنوي معصومين عليه السلام است پاسخ گويد و متجلي سازد. زيرا تصوري كه مسلمانان از معصومين(ع) در ذهن دارند نه چهره بلكه سيرت معنوي آنهاست.
در روايت هايي كه از ائمه معصومين عليه السلام و به ويژه در يكصد سال آغازين نهضت اسلامي نقل شده است از اماكن، حلقه ها و نشست هايي سخن به ميان آمده است كه در آنها پيامبر(ص)، ائمه و حتي حضرت علي(ع) حضور داشته اند اما شخص تازه وارد با ورود به ميان آن جمع نمي دانست كه كدام يك از افراد حاضر پيامبر(ص) يا معصوم(ع) است. در واقع اين مسئله به اين دليل است كه در ظاهر و با چشم واقع بين نمي توان حقيقت ملكوتي پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) را درك كرد. به همين دليل است كه در طول تاريخ اسلام هنرمندان يا به طور كلي از مصور كردن چهره معصومين(ع) امتناع كرده اند يا با احتياط فراوان عمل كرده اند. اين مسئله نه فقط به خاطر توصيه ها و محدوديت ها بلكه به اين دليل است كه اصولاً اين مقوله قابل تصوير كردن نيست. هر چند كاملاً قطعيت ندارد. زيرا اگر در صد بسيار كوچكي از آن مراتب معنوي معصومين در يك قاب تصوير نقاشي، امكان تجلي بيابد نيازمند فراهم شدن دو شرط كاملاً ضروري در عرصه نقاشي است: الف- تسلط هنرمند نقاش به اصول و مباني هنرهاي تصويري در حيطه رنگ و فرم. زيرا اگر هنرمندي توانايي لازم بر كنترل و ارائه رنگ، فرم، كمپوزيسيون تعادل و تناسب، نمادپردازي مفاهيم رنگ و فرم، استعاره و ايهام و نشانه و دهها امكان ديگر در عرضه تصوير را داشته باشد و در واقع قالب و ساختار هنري خود را محكم، استوار و قابل اعتنا بسازد اثري كه مي آفريند مي تواند شايستگي پذيرش يك محتوا و موضوعي كه اين بار تصويري از معصوم است را پيدا كند. ب- آمادگي روحي، تزكيه و مرتبه معنوي هنرمند. زيرا جمال در شمائل مذهبي همان تجلي الهي به اتم معناي كلمه است و شهود جمال بشري يك شخصيت مقدس همچون پيامبر(ع) مانند شهود يك پديده قدسي معنوي است و آن محرك حركت به سوي مبدأ و موضوعي است كه هم مقدم و هم متعالي است. تنها زلال آيينه است كه مي تواند تصويري معنوي را متجلي كند. در ميان هنرمندان مسلمان، صورت متجلي شده كه مقوم امام شناسي است مفروض گرفته شده است تا انكشاف حق در قالب چهره يك معصوم كه از طريق آن بر انسان عيان مي شود صورت گيرد.
در سال هايي نه چندان دور به خصوص در حيطه شمائل كشي و غير از آن، تصاوير به سان محمل هاي آموزه هاي ديني عمل مي كردند و به يمن رمزپردازي شان آموزه هاي خود را به زباني همگاني منتقل مي كردند كه نيازي به واسطه نداشت، طريقت باطني نوعي كيفيت شهودي را به بخش عبادي سنت انتقال مي داد و توازني مشهود را ايجاد مي كرد. اما چند سالي است كه با شروع ماه محرم، مقدمات يك كارناوال  تصويري غير هم شأن با نفس حقيقت دين فراهم مي شود. كارناوالي كه در آن صورت ها در عرصه يك خودسرانگي افراطي نه تنها به هيچ وجه به صورت حقيقت ديني نزديك نيست بلكه صرفاً نوعي هرج و مرج مملو از اوهام و حتي نه تخيل است. در اين ميان شريعت ظاهر بر طريقت باطن غلبه كرده است.
010287.jpg
شمائل هايي كه در اين ايام در معابر و اماكن مذهبي ارائه مي شوند به ظاهر- و به مدعاي مجريان و عرضه كنندگان آنها- تصاويري از حضرت امام حسين(ع) حضرت عباس(ع) حضرت علي اكبر(ع) و برخي ديگر از معصومين(ع) هستند كه با بياني صريح عمدتاً بر روي برزنت اجرا و بر داربست ها آويخته مي شوند و تقريباً اكثر قريب به اتفاق آنها افكت هاي هاليودي و پلاكاردهاي سينمايي- آن هم از نوع بسيار نازل- را در عرصه تصوير تداعي مي كنند. خام دستي، صراحت و يا سادگي بيانگري تصويري اين شبه شمائل ها فقط معلول نوعي ساده انگاري خودجوش نيست بلكه به نگاه هاي كاسبكارانه نيز باز مي گردد كه دستخوش نوعي زوال و انحطاط معنوي شده اند و همان طور كه پيشتر به آن اشاره شد مخاطبين خود را نيز به اين ورطه مي كشانند. نظام بربريت تصويري برپا شده است كه يا ريشه در روكوكوي الكن و دست مالي شده دارد و يا به شكل سخيف آن در تابلوهاي كوچه بازاري، اغناكننده ذائقه هاي تحريف شده و بسيار متنزل است؛ تجلي ابعاد واقعيتي تأسف بار كه نماد حجاب هاي اغفال كننده و متظاهرانه است.
انتظار مخاطب از صورت نگاريهاي شمائل گونه مذهبي اين است كه صورت هاي نقاشي شده واسطه هايي ميان باور ديني آنها و حقيقت معنوي اين اسوه هاي معنويت باشند. بر اين اساس بايد خلق چنين تصاويري از منبعي فوق بشري سرچشمه بگيرد. اثري كه به واسطه معنويت تعين نيافته، نوراني نشده و هدايت نگرديده باشد، نمي تواند نيروي روح انگيز قدسي به ناظرين و مخاطبين خود القا كند.
زيرا اتكاء به منابع فردي، رواني و مهارتي محض هنرمند كه به زودي نيز به پايان مي رسند پاسخگوي واقعيت باطني ديني نخواهد بود.
اگر اثر هنري واقعاً از جان شريف و معنوي هنرمند و دست تواناي او سرچشمه بگيرد، حتي خود او را از طريق راز آفرينش هنري ناب به قرب  ذات الهي خودش باز مي گرداند و به صورت پشتوانه اي براي تعقل شهودي هنرمند و مخاطبين اثر هنري درمي آيد. در حالي كه تصويرسازي هاي كنوني كه به نام نقاشي چهره هاي امام حسين(ع)، حضرت عباس(ع) و حضرت علي اكبر(ع) انجام مي گيرد، در ضمن بطلان بديهي آنها فقط اين مسئله را در ضمير ناخودآگاه ناظر مي نشاند كه چهره تصوير كشيده شده يك مرد كاملاً زميني است. بي سبب نيست كه جورچين اين پازل، الحان و ملودي هاي اشعار عزاداري ها مملو از ملودي هاي موسيقي هاي پاپ است كه براي يافتن روح معنوي بايد آنها را كاويد و جست وجو كرد!
«فريتيوف شوان» معتقد است كه: «شمائل نه تنها فقط به كار تعليم و تربيت كمابيش سطحي توده ها مي آيد بلكه پلي براي عبور از امر محسوس به امر معنوي ايجاد مي كند.» بر اين اساس چگونه مي توان اين واقعيت را توجيه كرد كه طي سال هاي اخير محافل رسمي و غيررسمي هنري كه وظيفه حمايت از باورهاي ديني را در قالب هنر و از طريق هنر را داشته اند چنين غفلت و كم لطفي تأسف باري نسبت به اين موج تصويري كه هر ساله با شروع محرم در كشور جريان پيدا مي كند نشان داده اند؟ موج بي قواره و پوسته هايي ميان تهي از چهره هايي سينمايي كه نه تنها هيچ معنويتي را در خود ندارند بلكه آن را به عقب مي رانند. اگر شباهتي ميان حقيقت ائمه(ع) و تصويرهاي ارائه شده بر داربست ها و تكاياي مذهبي وجود ندارد لااقل نبايد تعارضي غيرمعقول ميان واقعيت چهره معصومين(ع) و اين نقاشي ها وجود داشته باشد. در عالم تصويرسازي شمائل هاي مذهبي ناب، نقاشي هاي بي صداقت، بي علم و در غيبت يقين مذهبي و احساس عرفاني، هرگز به افتخار تجلي جمال شكوهمند معنوي نائل نخواهند شد.
آثار هنري فاخر و ناب كه معنويت و مهارت هاي هنري را تواماً در خود جاي داده باشند بر اساس مرتبه معنوي خالق خود، بازتاب آفريده هايي هستند كه بر طبق نوعي تمثيل واقعي، ابعاد متعالي شخصيت هاي موضوع خود را متجلي مي كنند. اين بدان معناست كه هنرمند در واقع بخش مهمي از باطن خود را در ظاهر اثر عيان مي سازد. بلافاصله بايد افزود كه هنر فاخر فقط براي برآوردن نيازهاي زيبايي شناسانه مخاطبان نخبه پديد نمي آيد. شمائل سازي مذهبي نيز عام شمول است و از مخاطبان نخبه فكري تا طبقه عوام را دربرمي گيرد. عام شمولي اين تصاوير به اين آثار امكان مي دهد كه بستر زيبايي شناسي را با اتمسفر ديني در دسترس همگان قرار دهد. در واقع جمع ميان عمق و سادگي و بي آلايشي از ويژگي هاي غالب هنر معنوي است.
در پايان بايد در اين سخن فريتيوف شوان تأمل كرد كه «هيچ چيز بهتر از تزوير تصاوير[به ظاهر] ديني ملال آور نمي تواند تغذيه محسوس بي واسطه اي براي لامذهبي عرضه كند. چيزي كه هدف از آن ترويج ديانت در مؤمنان است ولي به كار تثبيت و تأييد معاندان دين در اعتقاد خويش مي آيد.
...چيزي كه مورد نياز است نوعي هنر است كه نه كليشه هاي بشري بلكه ژرفاهاي الهي را مجسم كند. چنين زباني هنري نمي تواند صرفاً از ذوق ناسوتي، يا حتي از نبوغ سرچشمه بگيرد، بلكه بايد اساساً از دين صادر شود كه لازمه آن اين است كه اثر هنري به دست هنرمندي اجرا شده باشد كه از مقدسين است يا لااقل در يك حالت فيض قرار دارد.» بايد در يك حركت سريع، هوشمندانه و از روي درد و نياز و دورانديشي آثاري را به جاي اين زوال و انحطاط نشاند كه از يك مرثيه معنوي در خور سرچشمه بگيرند؛ در قالبي فاخر، قابل اعتنا و در شأن شيعه.

محرم در رسانه

ايام محرم در شبكه اول
* «روايت حضور» نام ويژه برنامه اي از گروه بسيج است كه هر روز بعد از برنامه «صبح بخير ايران» به مدت ۳۰ دقيقه از شبكه اول سيما پخش خواهد شد.
به گزارش ايسنا، اين برنامه نمايشي از حضور بسيجيان در عرصه هاي عاشورايي را بازتاب مي دهد.
* «ريشه در زمان» نام مجموعه اي داستاني است كه به همت اميرعباس كهني در گروه بسيج تهيه شده است.
اين مجموعه داستاني كه توسط حميد بهمني كارگرداني شده است،  سعي دارد با به نمايش گذاشتن برخي از شهداي صدراسلام و شهداي جنگ تحميلي، تعامل بين آنان را در فضايي كليپ گونه به نمايش بگذارد.
* «علماي آزاديخواه» نام برنامه اي از گروه فرهنگ، تاريخ و هنر است كه در ايام محرم از شبكه اول سيما پخش مي شود.
اين برنامه به همت نازنين فراهاني تهيه شده و سعي دارد زندگي برخي از علما و انديشمنداني كه در جهت آزادي اين مرزوبوم تلاش كرده اند را به نمايش بگذارد.
* «ترنم» در ايام محرم با پخش آهنگ و سروده هاي مربوط به محرم و با اين حال و هوا،  هر روز از شبكه اول سيما پخش خواهد شد.
همچنين به گزارش روابط عمومي شبكه يك، در ايام محرم هر روز ويژه برنامه اي از گروه فرهنگ و معارف اسلامي شبكه اول سيما پخش خواهد شد؛ اين ويژه برنامه كه به همت علي حجازي مهر تهيه مي شود با دعوت از انديشمندان و علماي معاصر به بحث و بررسي در خصوص شخصيت امام حسين(ع) و قيام عاشورا خواهد پرداخت.
اين برنامه هر شب به مدت ۳۰ دقيقه از اين شبكه پخش خواهد شد.
* «روضه خواني و حماسه سوگواران» از ديگر برنامه هاي شبكه اول سيما در ايام محرم است كه به پخش مراسم عزاداري براي سالار شهدا خواهد پرداخت.
010290.jpg
«تعزيه خواني» راديو فرهنگ
«معركه» يكي از برنامه هاي گروه فرهنگ و عامه است كه به بازي هاي استان هاي مختلف مي پردازد.
اين برنامه به مناسبت ايام محرم به مراسم تعزيه خواني در «دربندسر» مي پردازد. «دربندسر» كه در پنجاه كيلومتري تهران واقع است در ايام محرم بچه هاي محلي با شنيدن طبل و شيپور به محل برگزاري تعزيه و تكايا مي روند.
اين برنامه تاكيد دارد كه تعزيه هم از تاريخ و هم از مذهب مايه مي گيرد و بازگو كننده پاكي ها در برابر نامردمي هاست.
«معركه» روزهاي سه شنبه ساعت ۱۴ و ۳۰ به مدت ۳۰ دقيقه به تهيه كنندگي مژگان سهرابي از شبكه راديويي فرهنگ پخش مي شود.

سايه روشن

010281.jpg
نمايشگاه نقاشي هاي مذهبي
نمايشگاهي تحت عنوان نگرشي بر روند نقاشي هاي مذهبي و شمايل نگاري از قرن دهم هجري قمري تا قرن معاصر به مناسبت بزرگداشت سالروز نهضت جهاني عاشوراي حسيني(ع) با حضور مقامات و شخصيت هاي برجسته علمي، پژوهشي و هنرمندان افتتاح شد.
به گزارش «مهر» صادق محفوظي در حاشيه مراسم افتتاحيه نمايشگاه گفت: آثار چندي از اساتيد نقاش و مينياتوريست و خوشنويس برجسته ايران اسلامي همچون ميرزا بابا شيرازي، آقاصادق شيرازي، محمد باقر، آقا نجف علي، سيد ميرزا، اسماعيل جلاير، محمد ابراهيم حسيني نعمت اللهي، محمد حسين نقاشباشي، نصرالله امامي، ميرزا آقا امامي، محمد باقر زرين قلم، علي بن ميرزا آقا، زين العابدين اصفهاني، نصرالله اهري، محمد شفيع تبريزي، محمد علي تبريزي، طاهر خوشنويس و دهها هنرمند مشهور كشور جلوه خاص به نمايشگاه فوق داده است.
رئيس مركز دايره المعارف انسان شناسي و موسسه پژوهشي ابن سينا افزود: آثاري چند از اساتيد نقاش و مينياتوريست و خوشنويس معاصر نظير زنده ياد محمد مدبر، حسين قوللر آغاسي، فتح الله قوللر آغاسي، حسين همداني، عباس بلوكي فر، حسين زنده رودي، عبدالحسين روستايي، ميرزا مهدي نقاش شيرازي، اسماعيل زاده و...به غناي مجموعه افزوده اند.
دكتر محفوظي در پايان ضمن دعوت از اساتيد، هنرمندان و علاقه مندان جهت حضور در نمايشگاه نگرشي بر روند نقاشي هاي مذهبي و شمايل نگاري يادآور شد: تمامي علاقه مندان مي توانند تا دهم اسفندماه جاري از ساعت ۱۷ تا ۲۰ با مراجعه به نشاني تهران، سعادت آباد ، پايين تر از ميدان كاج ، نبش خيابان سيزدهم (كيان) ساختمان شماره ۷۲ مركز دايره المعارف انسان شناسي و موسسه پژوهشي ابن سينا از نمايشگاه، مذكور بازديد نمايند.
معرفي نوشته هاي عاشورايي
سيد مهدي شجاعي در قالب مجموعه برنامه «با كاروان» نوشته هاي عاشورايي را معرفي مي كند.
اين مجموعه برنامه كه به صورت زنده پخش مي شود ، به وسيله سيد مهدي شجاعي به اجرا در مي آيد و در طي آن آثاري كه به بررسي و بيان مفاهيمي از قيام امام حسين (ع) و واقعه كربلا اختصاص دارند ، معرفي مي شوند.
همچنين در اين برنامه آثار نوشتاري كه به ماه محرم و صفر مي پردازد و مسايل ديني و اعتقادي در اين خصوص را بيان مي كند، معرفي و بررسي اجمالي در زمينه محتوا و ساختار نوشتاري آنها صورت مي گيرد.
بخشي ديگر از مجموعه برنامه با كاروان به وسيله دكتر سنگري اجرا مي شود.
اين بخش از برنامه توضيح درباره وقايع عاشورا و چگونگي روي دادن اين واقعه بزرگ است.
همچنين درباره فلسفه وجودي عاشورا و تاثيري كه در طول قرن ها بر مسلمانان و ساير انسان ها گذاشته است، مطالبي براي بينندگان ارايه مي شود.
پخش مجموعه برنامه با كاروان از پنجشنبه اين هفته در شبكه تهران آغاز خواهد شد.
010284.jpg
هنر عاشورايي، پاسخگوي نيازها
معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: عاشورا و هنر عاشورايي به عنوان بخشي ازفرهنگ ريشه دار جامعه ما مي تواند پاسخگوي خلاء ها و نيازهاي فرهنگي امروز بوده و زمينه اي براي ايجاد تعامل ميان مردم و هنرمندان در جهت شناخت عميق و اصيل آن فراهم نمايد.
به گزارش روابط عمومي همايش سراسري آيين هاي عاشورايي، محمدحسين ايماني افزود: حركت حيات بخش عاشورا تاكنون مضمون بسياري از نوشته ها، سروده ها و تحقيقات بوده است و صاحبان انديشه و قلم از مناظر گوناگون به اين حماسه نگريسته اند، اما به اعتقاد من رازهاي پنهان اين حماسه بسيار است و هنوز جاي كسب فيض و فضيلت از آن باقي است.
وي ادامه داد: آنچه موجب عمق بخشي به شناخت عاشورا و رسيدن به درك و دريافت صحيح آن مي شود، تنها تحقيقات صرف نيست بلكه در اين زمينه فرآيندي لازم است كه آثار و نتايج آن در ميان مردم و با مردم به دست  آيد.
ايماني، نخستين همايش سراسري آيين هاي عاشورايي را كه با هدف گسترش معرفت ديني و حفظ ارزش هاي والاي حماسه حسيني در بستر هنر و در جهت ارتقا بخشيدن به هنر در عرصه مضامين متعالي، ثبت جاودانگي واقعه كربلا در باورها و آيين ها و مراسم و نمادها طراحي شده را حركتي موثر براي تعامل هنرمندان و نخبگان با مردم در شناخت و ترويج فرهنگ عاشورا خواند.
معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اينكه تلاش و مشاركت هنرمندان در همايش سراسري آيين هاي عاشورايي به مثابه خيزش دست ها، دل ها و فريادهايي است كه با نام و آرمان حسيني صورت مي گيرد، يادآور شد: آنچه اين صحنه ها را پديدار مي كند همان عشق حسيني است كه جان و دل هنرمندان را تسخير كرده است.

نگاهي به قيام امام حسين (ع)
بازشناسي يك فرهنگ
اينكه عاشورا را به مثابه يك فرهنگ تلقي كنيم حديث تازه اي نيست كه مكرر نيز گفته شده اما اين فرهنگ را از چه منظري بايد به تماشا بنشينيم و اصلا آيا «بايد» در تلقي و نگاه به اين فرهنگ وجود دارد حرف ديگري است. قدر مسلم آنچنان كه از نصوص تاريخي بر مي آيد يكي از اهداف حركت امام حسين(ع) آمريت به معروف و ناهيت از منكر بوده است اما اينكه تمام حركت حضرت را در اين گزاره خلاصه كنيم به نظر منافات دارد، با فرهنگ دانستن حادثه سترگ عاشورا، چرا كه فرهنگ دانستن يك جريان يعني يك كليت را كه متشكل از مؤلفه هاي بسيار است در نظر گرفتن و فرهنگ دانستن عاشورا و بازخواني و بازشناسي آن نياز به يك روش شناسي ويژه و يك معرفت شناسي بنيادي دارد. نوشتار زير دغدغه اي از اين دست است كه با هم مي خوانيم.

010302.jpg
ياسر هدايتي
۱- تاسوعا و عاشوراي حسيني روز نهم و دهم محرم الحرام، يعني روز حماسه اي بزرگ در تاريخ اسلام كه سال شصت ويكم هجري اتفاق افتاد و حالا در سال هزار و چهارصد و بيست و شش هجري در اينجاي تاريخ ايستاده ايم و داريم از آن صحبت مي كنيم و به آن نگاه مي كنيم. تاسوعا و عاشورا ي حسيني كه به عنوان دو نماد برجسته تشيع در طول تاريخ شيعه نقطه آغاز بسياري از حركت ها بوده است،آنچنان برجستگي ذاتي پيدا كرده است كه از منظرهاي مختلفي محل تأمل و مداقه اند.
تاسوعا و عاشورا يك جريان است، جرياني كه دقيقا از يك فرجام تاريخي آغاز مي شود. تاسوعا روز نهم است و عاشورا روز دهم. يعني ده روز از حركت يك آزادمرد تاريخ مي گذرد. ده عدد كاملي است «تلك عشره كامله» و در بعد ازظهر روز دهم ،عاشورا در نقطه اوج خود به فرجامي خونين مي رسد و تاريخ كه انگار هيچ گاه از بهت هميشه خود سر بيرون نخواهد آورد انگار «خورشيد را بر نيزه خواب مي بيند» و اينكه «خورشيد را بر نيزه؟ آري اينچنين است
خورشيد را بر نيزه ديدن سهمگين است»
و حماسه حسيني جرياني آغاز شده از يك فرجام، شبيه سيلي بنيان كن در سراسر رگهاي زمين جاري مي شود و اين خود تازه يك آغاز است تا كي به فرجام رسد؟
در مسير همين جريان است كه به تعبير زنده ياد شريعتي تو آن دو رود از ازل جاري را مي تواني ببيني كه آن سو هابيل است و اين سو قابيل، اين سو حسين (ع) و تمامي پاكان و آزادگان تاريخ هستند و آن سو تمام رجس هاي زمان من آل يزيد كه يزيد تنها يك انعام بود و «بل هم اضل» اما تكثير اوست كه در حضور تمامي آينه ها سياهي و تباهي را منتشر كرده است.
گفتيم عاشورا و تاسوعا يك جريان است. جرياني را كه مي تواني در هر درنگي با رنگي ديگرگون ببيني و حماسه حسيني و تغزل حسيني با اين نگاه است كه برايت معنا پيدا مي كند وقتي كه «حماسه چون به غزل ختم مي شود زيباست» . براي همين است كه عاشورا و تاسوعا را در يك جمله و تركيب كلي تر بايد يك فرهنگ ناميد. يك فرهنگ كه در بعد ديني، سياسي، اجتماعي، هنري و اخلاقي آموزه ها و انگارهايي بسيار موثر و كارامد براي طرح شدن دارد.
آموزه ها و انگاره هايي كه ادب، فلسفه،  عرفان، منطق و مهم تر از همه فرهنگ انسان زيستن را به تو مي بخشد.
فرهنگي كه مي تواند فرازماني و فرامكاني باشد و تنها عنصر هويت بخش انسان همين فرهنگ است و بدون هيچ مقدمه اي هر ورق خوانده اي اذعان مي كند كه انسان معاصر تا چه اندازه نياز به اين هويت دارد.
۲-از امام رضا (ع) روايت شده كه چون ماه محرم داخل مي شد پدر مرا كسي خندان نمي ديد و اندوه و حزن پيوسته بر او غالب مي شد تا روز دهم. چون روز عاشورا مي شد آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مي فرمود، امروز روزيست كه حسين (ع) شهيد شده است.
و اين تلاش هميشه اي بود از ائمه اطهار (ع) در بسط و احياي فرهنگ حسيني و بسط و احياي آن در ميان توده و خواص مردم البته با زبان خاص هريك كه روش شناسي تقسيم اين نوع از روايات خود گواه بر تفاوت واگويه اهميت اين فرهنگ است.
در ترويج و احياي فرهنگ حسيني يكي از زيارات ماثوره اي كه به سندهاي متواتر البته _ با اندكي اختلاف _ از امامان معصوم نقل است خواندن زيارت عاشوراست . حاج شيخ عباس قمي در صحيفه ارزشمند خود _ مفاتيح الجنان _ رواياتي را در باب فضيلت خواندن اين زيارت در بيشتر اوقات سال به خصوص در عزاها و اعياد مذهبي مسلمانان آورده است. زيارتي كه با سلام بر امام حسين (ع) با عنوان اباعبدالله، ابن رسول الله، خيرة الله و ابن خيرته، ابن اميرالمومنين و ابن سيدالوصين و ابن فاطمه سيده نساءالعالمين و ... شروع مي شود و تا پايان زيارت اين سلام ها با فرازهايي بس عجيب و عظيم ادامه دارد، فرازهايي كه انگار يك معرفت شناسي تخصصي در حوزه امام شناسي و ولي شناسي تشيع است و يك رهبر شناسي در حوزه اسلامي و پايان زيارت كه خواسته شده با «اللهم لك الحمد الشاكرين لك علي مصابهم...» تمام اين معرفت شناسي را در حوزه عمل نيز داشته باشي و از حوزه اي تئوريكال به وسعتي پراگماتيست برسي.
متاسفانه اين زيارت كه با لايه هاي معنايي بسيار عميق خود _ گويي كه عوام و خواص را توامان مورد خطاب خود دارد _ از آن همه توجهي كه به قرائت آن شده تنها وجه صوري و قرائت ظاهري آن موردتوجه عوام و خواص قرار گرفته است و كمتر تاويل هاي معرفتي و بينش سازي عميق آن موردنظر قرار گرفته است.
مطمئنا توصيه به قرائت اين زيارت يعني تامل و تدبر در معناي آن و نه قرائتي طوطي وار و احيانا اشكي از سرصفاي دل _ كه البته اين نيز به قدر خود اجري دارد و البته منظور حضرات معصومين از اين زيارت كجا و مقام ظاهري اين اجر معنوي كجا- . وقتي در فراز ابتداي زيارت حضرت را آنچنان با القايي خاص و هدف دار معرفي مي كند و سلام مي دهد، آيا تنها منظور آشناكردن مخاطب با شخصيت حضرت است كه نسب نامه او چنين بوده كه نوه رسول الله است و فرزند اميرالمومنين و فاطمه (س)، بهترين زنان جهان است؟
آيا اگر حافظه تاريخي خود را به كنكاش واداريم اين حرف ها برايمان آشنا نمي آيد ،آنجا كه حضرت تقريبا با همين الفاظ رو به سپاهيان عمربن سعد خود را معرفي مي كند؟
راستي چرا حضرت خود را معرفي مي كند، مگر اينها پيامبر را نديده اند؟
- خوب خيلي هاشان نديده اند يا اگر ديده اند در كودكي اشان بوده.مگر اينها علي را نمي شناختند، فاطمه را نمي شناختند؟
- خوب نمي شناخته اند وقتي كه سال ۶۱ هجري است و نزديك پنجاه سال از وفات پيامبر (ص) مي گذرد مگر همين بيست سال پيش بيشتر نبود كه معاويه نماز جمعه را روز چهارشنبه برگزار مي كند و به علي (ع) پيغام مي دهد من با چنين سپاهي به جنگ تو مي آيم، مگر چند سال از رحلت پيامبر (ص) گذشته بود كه معاويه براي به دست آوردن دل زيادبن عبيد كه به نام مادرش _ كه كنيزكي فاسق و بدكاره بود _ زيادبن سميه نيز خوانده مي شد از بعضي از مردم كوفه و بصره خواست تا شهادت دهند كه ابوسفيان با مادر زياد رابطه داشته و زياد برادر معاويه محسوب مي شود. [به نقل از طبري و يعقوبي].
010296.jpg
عاشورا يك فرهنگ است، فرهنگي كه انسان معاصر بيشتر از هميشه نيازمند آن است و ما همچنان با شعارهاي فرهنگي مان غافل نشسته ايم. شعارهايي كه گاه با عرفان بازي و پرداخت هاي تئوريكال ما رنگ و درنگي شناختي پيدا مي كند
پس با اين همه تحريف و در آن شرايط خفقان آور جايي كه ديگر ولايت و خلافت به سلطنت تبديل شده است و سيزده قرن در سراسر سرزمين اسلامي ادامه يافت جايي كه هنوز چند سال از شهادت علي(ع) نگذشته بود و اين مردم ديگر علي (ع) را با آن همه فضايل و مناقب به ياد داشتند اما برسر منابر به فرمان معاويه بعد از نماز جمعه اين اولين نمازخوانان را بي نماز و كافر مي خواندند و سبش مي گفتند. پس اين معرفي حضرت در ظهر روز عاشورا و اين نسب گفتن در ابتداي زيارت نشان از چه ها كه ندارد...
۳- مي گويند تاريخ بزرگترين معلم انسانهاست. اما نمي دانم آن چنان كه لقمان از بي ادب ادب مي آموخت، انسان ها نيز بايد از تاريخ درس بياموزند يا به گونه اي ديگر؟
وقتي مي توانند تاريخ را ظرف چند سال _ و اگر سقيفه بني ساعده را به ياد بياوري _ و يا تو بگو چند روز آنچنان تحريف كنند كه وقتي دانشمندي چون ابن عباس در نهروان با صوت حزين قرآن و اثرات كثرت سجود خوارج روبه رو مي شود در حقانيت سپاه علي شك مي كند، ديگر تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
تاريخ هميشه داد نيست، خيلي از اوقات بي داد نيز است.
وقتي بعد از اين همه تحقيق استاد بر بالاي منبر براي بي خرد نشان دادن يزيد و به زعم خود بزرگ نشان دادن امام حسين (ع) _ مي گويد: معاويه هنگام مرگ يزيد را نزد خود خواند و درباره مردم شام و عراق با او سخن گفت و نسبت به سه نفر از بزرگاني كه بيعت او را نپذيرفتند _ امام حسين (ع)، عبدالله بن زبير و عبدالله بن عمر _ به او هشدار داد.
غافل از اينكه بعضي از منابع تاريخي كه اين نقل را دارند آن را به عبدالرحمان بن ابي بكر نسبت مي دهند و اساساً عبدالرحمن در آن تاريخ زنده نبوده كه چنين نقلي كند.
۴- درد بزرگي است، آسيب شناسي جريان عاشورا را مي گويم.
مگر نه اينكه عاشورا يك فرهنگ است و هر فرهنگي براي سيلان خود نياز به درآميختن با بعضي از باورها و درك ها دارد و پيراستگي هر فرهنگي مگر نه فقط برعهده فرهنگ شناسان و پژوهشگران آن جريان است؟ تا ديگر در سر كلاس فوق ليسانس استاد تاريخ تشيع يكي از معتبرترين دانشگاه هاي مذهبي كشور با تلخي نگويد كه در مطرح كردن بحثي علمي، دانشجويي گفت: كه استاد اين گونه نيست و در ارايه مدرك خود به حرف هاي فلان مداح مشهور استناد كند.
آسيب شناسي فرهنگ عاشورا غير از روش شناسي خاص خود _ كه باز، گونه اي خاص تر از روش شناسي مطالعات ديني است _ نيازمند دسته بندي ها و اصول شناسي خاص خود نيز است. چراكه شناخت عاشورا به عنوان يك فرهنگ مذهبي ممزوج و درآميخته با زندگي نهاني و دروني ترين اعتقادات كليه مردم اعم از خواص و عوام خود يك مساله بسيار پيچيده است كه محتاج بازشناسي هاي كارشناسانه و دقيق است.
بازشناسي تاريخ سياسي، اجتماعي و فكري اسلام از ابتداي هجرت پيامبر(ص) يكي از اصول اساسي تشريح نهضت عاشوراست. تبيين خطوط كلي رهبري اسلامي، مشروعيت و حدود مشروعيت اين رهبري و همچنين حدود و ثغور آزادي مسلمانان درون نظام حاكم از مولفه هاي موردتوجه بازشناسي تاريخ سياسي اسلام از هجرت پيامبر(ص) تا اواخر حكومت امويان است. همچنين در حوزه تاريخ اجتماعي به نحوه تعامل مردم درجامعه باتوجه به فتوحات رو به رشد اسلام در آن زمان، ثروتمند شدن مسلمانان براثر اين فتوحات و... مي توان اشاره كرد. از بعد تاريخ فكري مولفه هايي چون ورود افراد اديان ديگر، با نحله هاي فكري و فرهنگي متفاوت و آشنايي مسلمانان با آنها، مسلمان شدن سياسي و سودجويانه برخي از افراد _ مثل معاويه كه در نخيله كوفه در ضمن خطبه اي صريحاً گفت من با شما جنگ كردم تا بر شما حكومت كنم _ و رواج انديشه هايي مثل تفكر جبري و مرجئه گري نيز در تحليل و تبيين اين آسيب شناسي ها بسيار به كار مي آيد.
آسيب شناسي كه در ابعاد سلبي و ايجابي خود مجال وسيعي را براي پرداختن به خود دارد.
۵- اينكه ما بدانيم ابومخنف قديمي ترين مقتل امام حسين(ع) را نگاشته و ما هم تنها باتوجه به نقل كامل طبري به آن دسترسي داريم خيلي مهم است. دانستن اينكه بسياري از مقتل هاي دست اول مربوط به قرن دوم تا پنجم هجري از مورخين به نام مثل واقدي و... اكنون در دسترس ما قرار ندارد خيلي مهم است، چراكه بسياري از زواياي فرهنگ عاشورا بايد و حتما از همين مقاتل بازشناخته شود اما اگر فرهنگ عاشورا را مختص به همه توده هاي مردم بدانيم كه همچنين نيز است بايد در شناخت اين فرهنگ نيز قائل به يك دسته بندي باشيم. دسته بندي كه در آن مورخان و پژوهندگان مقاتل وظيفه خطير و بايسته خود را دارند و روحانيون و واعظان با استفاده از نصوص معتبر ديني وظيفه اي ديگر، همچنين است روشنفكران دين مداري كه با تفكر و تيزبيني خاصشان قادر به درك و فهم لايه هاي عميق معنايي فرهنگ سترگ عاشورا هستند و اين ميسر نمي شود جز با نهضتي كه براي شناخت نهضتي ديگر به وسعت و بلندي تمام تاريخ انسانيت است و اين يك شعار نيست بلكه شعوري است كه حسين (ع) با شكوه خون خويش و يارانش به تمامي ديروز و امروز تاريخ باوراندند.
۶- عاشورا يك فرهنگ است، فرهنگي كه انسان معاصر بيشتر از هميشه نيازمند آن است و ما همچنان با شعارهاي فرهنگي مان غافل نشسته ايم. شعارهايي كه گاه با عرفان بازي و پرداخت هاي تئوريكال ما رنگ و درنگي شناختي پيدا مي كند. وقتي بخواهيم اين قيام و آمران به آن را آنچنان لاهوتي كنيم كه ما ناسوتيان حتي قادر به درك آن نباشيم، بي خبر از اينكه خون گرم و جوشان اين نهضت را عطش همين زمين بلعيد و مقلدوار بگوييم «يا ليتنا كنت معكم» بدون اينكه در عمل بفهميم حر بودن يعني چه. وقتي ذهن ها مشوش است و شرك خفي- پيامبر (ص) فرموده اند، ورود شرك خفي در دل چونان راه رفتن يك مورچه بر تخته سنگي در دل يك شب تيره است _ در دلهاي بسياري خليده است.
وقتي اشك هاي بدون معرفتمان جاري است و وقتي عزاداري هايمان نيز تنها يك حركت است، نگوييد حركتي نمادين كه نمادها خود احياگر هستند و ببينيد فاصله احياگري را با بعضي از اين عزاداري ها ....
عاشورا يك فرهنگ است، زيارت عاشورا را بخوانيد...

ديدگاه
زندگي عاشورايي
010299.jpg

ايسنا : جريان كربلا يعني قد علم كردن امامت براي پاسداري از نبوت.
يحيي يثربي - پژوهشگر فلسفه - در گفت وگو با خبرنگار دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب درباره واقعه عاشوراي كربلا عنوان كرد: اصولا هدف از بعثت انبياء (ع) اين بود كه نظام زندگي انسان ها آسماني باشد؛ يعني انسان در اين كره خاكي رو به خدا زندگي كند. اگر اين نياز نبود ، اصولا بعثت انبياء (ع) هم معنا نداشت .وي تصريح كرد: مسئله اين است كه از ديرباز به انسان هشدار داده اند و خود نيز متوجه شده كه زندگي اش منحصر به اين زندگي مادي نيست و ما زندگي معنوي در پي داريم كه محاسباتش از محاسبات مادي بيرون مي رود؛ لذا به بعثت انبياء (ع) نياز پيدا مي كنيم.انبياء (ع) خواستند تا محاسبات معنوي را به محاسبات زندگي ما وارد كنند؛ درواقع زندگي ما را در چهارچوب محاسبات معنوي قرار دهند. وي امامت را ادامه سرپرستي غيبي انسان دانسته و افزود: هدايت و حمايت انسان ها با اين شرط بود كه دنيا در مسير آخرت قرار گيرد؛ اما هميشه بعثت انبياء (ع) در خطر غرض ها و مرض ها و هوا و هوس هاي انسان قرار مي گرفت، شكست مي خورد يا به فراموش سپرده مي شد؛ پس به انبياي ديگري احتياج مي يافتيم. دعوت پيامبر ما (ص) هم از اين توطئه ها در امان نبود؛ پس قطعا بايد پاسداري مي شد. پاسداري و سرپرستي جامعه يعني همين امامت. امامت با مشكلات فراواني مواجه شد و از همان آغاز شروع به كج كردن مسير آن كردند.وي يادآوري كرد: از اين پس توطئه عظيمي  به طور پنهاني صورت گرفت كه وقتي علني شد، چهره بسيار خطرناكي پيدا كرد؛ يعني همان دشمنان ثابت قدم و استوار اسلام، وارث اسلام شدند؛ لذا دمشق تلاش كرد جاي مدينه را بگيرد. بني اميه و در رأس آنان معاويه و يزيد سعي مي كردند مدينه فراموش شود، زيرا از مكه و مدينه در ذهن مردم خاطره مبارزه بود؛يعني مبارزه اسلام با بني اميه.
اين استاد دانشگاه با بيان اين مطلب كه قيام امام حسين(ع) براي شكستن توطئه جابه جايي دمشق با مدينه و خلافت اموي با بعثت نبوي بود، در ادامه اظهار داشت: چون توطئه خيلي سنگين بود، با نصيحت و موعظه حل نمي شد و پيروزي ظاهري هم امكانش از بين رفت.
امام حسين (ع) خود را مكلف ديد بين دو راه، يكي را انتخاب كند؛ يا جريان را رها سازد تا هر جور كه مي خواهد پيش برود، يا خود را فدا كند؛ كه او تصميم گرفت يك تنه هم كه شده، مبارزه كند. جريان كربلا فدا شدن ولايت در راه حق، به مظلوميت كشيده شدن آن و آسيب ديدن ولي زمان به خاطر پاسداري از نبوت و شريعت الهي بود. وي درباره رموز ماندگاري واقعه كربلا در اذهان آيندگان تا امروز گفت: بله، مسئله ديگر اين است كه حتي همه ائمه (ع) در اين راه تلاش كردند؛ اما چرا ما در اين ميان بر عاشورا متمركز شده ايم؟ به نظرم توطئه اي كه در زمان بني اميه طرح مي گرفت، توطئه اي بنيادي بود و مبارزه امام حسين (ع) مثل ضربت حضرت علي (ع) در روز جنگ خندق كه پيامبر(ص) از آن اقدام تجليل كرد، مي ماند؛ چرا ضربت علي (ع) آن همه حرمت داشت؟ زيرا كاري بنيادي در برابر توطئه اي بنيادي بود.در ميان اين همه حادثه و مبارزه، چرا اين يكي فقط ماند؟ زيرا توطئه، توطئه اي بنيادي و مبارزه هم بنيادي بود؛ اگر بني اميه و يزيد رسوا نمي شدند، اتفاق بدتري مي افتاد.
يثربي همچنين اظهار داشت: كربلا هميشه هست و در دوره حاضر، شيعيان آن حضرت وظيفه دارند همه جا را كربلا ببينند و روابط يزيدي را تشخيص و اقدامات حسيني انجام دهند. از يك كوچه، محله، خانه و خانواده گرفته تا شهر و جامعه و كشور، كشورهاي اسلامي و تا سطح جهان، روابط يزيدي بايد شناخته و با آن ها مبارزه شود.
بايد با روابط يزيدي در فلسطين، آمريكاي لاتين، آفريقا و نقاط مختلف مبارزه كنيم و وظيفه حسيني را هيچ وقت فراموش ننماييم.يثربي درباره خطر مباحث خرافي در آيين عزاداري حسيني در زمينه دور شدن ما از مكتب عاشورا و پيام اصلي آن، عنوان كرد: در گذشته شيوه عزاداري ها مورد اشكال علما بوده و به قمه زني يا نوع زنجيرزني اعتراض مي كردند؛ چراكه اين ها در متن مسئله نيست و سنت هايي مقطعي و قومي است و اصل مطلب چيز ديگري است؛ اما اگر به اصل مطلب توجه كنيم، بايد قدري جنبه عقلاني قضيه را از جنبه احساسي جدي تر بگيريم.
علم و كتل انداختن و عزاداري در جاي خودش بسيار خوب و پسنديده است؛ زيرا، مردم مي خواهند عزاداري كنند و هر كس ابراز احساس خود را براي عزاداري به كار مي برد. اين ها قانون بردار نيست. وي متذكر شد: امام حسين (ع) و شعارش را جهاني كنيم، شعار عزت انسان ها و برانداختن مستكبران را جهاني كنيم، اين گونه مي توان عاشورا را زنده نگاه داشت؛ اين كه همه جا كربلاست و هر لحظه لحظه زندگي تاريخ عاشوراست.
يثربي در پايان گفت: مادامي كه امپرياليسم مي خواهد دنيا را به كام خود بكشد و بر سر مظلوم مي زند و قدرت هاي ستمگر بر گرده مردم سوار هستند، همه جاي جهان كربلاست و هر لحظه زندگي  عاشوراست؛ اما چه كسي هست كه عاشورايي باشد؟ اين افتخار با كسي است كه در زندگي اش مي تواند عاشورايي باشد.

تازه هاي انديشه

۹ مجوز نشر قرآن صادر شد
مهر: طي يك ماه گذشته، از سوي اداره كل نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم سازمان دارالقرآن براي ۹ قرآن، مجوز نشر صادر شده است.
به گزارش خبرنگار گروه دين و  انديشه «مهر» ، در پي اعطاي اين مجوزها، ۵۵۱۰۰ جلد قرآن كريم منتشر و روانه بازار مي شود.اين تعداد مجوز براي قرآن هاي كلي (كامل) صادر شده و براي قرآن هاي جزئي( شامل چند جزء قرآن) نيز ۲ مجوز نشر صادر شده كه به واسطه آن ۸۵ هزار جلد قرآن جزئي منتشر خواهد شد.بر همين اساس، از آنجا كه مجوزهاي قرآن كريم، طي دو مرحله از سوي سازمان دارالقرآن اعطا مي شود، در مرحله نخست و براي چاپ قرآن نيز از سوي اداره كل نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم، ۵ مجوز براي قرآن هاي جزئي و ۶ مجوز نيز براي قرآن هاي كلي صادر شده است.
پس از چاپ اين قرآن ها و بازخواني مصححان اداره كل نظارت بر چاپ و نشر قرآن، مجوز نشر به ناشران اعطا و قرآن هاي بدون غلط و تأييد شده از سوي سازمان دارالقرآن، منتشر مي شود.بر اساس سلسله مراتب كار، به طور طبيعي مي بايست تعداد مجوزهاي نشر كمتر و يا برابر با مجوزهاي چاپ باشد، اما بر اساس آمار يك ماه گذشته، تعداد مجوزهاي نشر بيشتر از مجوزهاي چاپ است. حسن تفكري مدير كل اداره چاپ و نشر قرآن كريم در اين مورد گفت: تعدادي از ناشران مجوزهاي چاپ را سال گذشته اخذ كرده و براي دريافت مجوز نشر امسال اقدام كرده اند، همين امر افزايش تعداد مجوز نشر در مقابل مجوز چاپ را در پي داشته است.
كتاب «عقل مطرود» منتشر مي شود
«عقل مطرود» نوشته دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني به زودي منتشر مي شود.
كتاب «عقل مطرود» حاوي مجموعه مقالات، سخنراني ها و گفت و گو هايي است كه دكتر ابراهيمي ديناني، استاد فلسفه اسلامي دانشگاه تهران در چند سال اخير منتشر و ايراد كرده است.
دكتر ديناني از انديشمندان و استادان فلسفه اسلامي است كه در حدود پنج دهه به نشر آراء و تأملات فيلسوفان جهان اسلام پرداخته است. وي تاكنون كتابهاي مختلفي در اين زمينه ها منتشر كرده است. برخي از آثار وي عبارتند از: قواعد كلي در فلسفه اسلامي، دفتر عقل و آيت عشق، ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام، شعاع و شهود انديشه سهروردي.
شايان ذكر است كه كتاب «دفترعقل و آيت عشق» ايشان در نخستين جشنواره كتاب دين كه به تازگي برگزار شده بود مقام برتر را كسب نمود.

رويداد انديشه

فلسفه عرفان بررسي مي شود
ميراث خبر: دومين نشست از سلسله نشست هاي فلسفه عرفان با همكاري انجمن حكمت و فلسفه، دوازدهم اسفند در دانشگاه تهران برگزار مي شود.
سخنران اين نشست «شهرام پازوكي» دكتراي فلسفه از دانشگاه تهران است. او در حال حاضر رياست گروه «اديان و عرفان» انجمن حكمت و فلسفه را به عهده دارد.
او استاد فلسفه و هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است.
در اين نشست دكتر پازوكي درباره تعريف عرفان، مباني، موضوع، جريان هاي فكري و منابع موجود براي مطالعه عرفان صحبت خواهد كرد. اين نشست ساعت ۱۵ روز چهارشنبه دوازدهم اسفند در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
نكوداشت آيت الله معرفت
نخستين نكوداشت مفاخر قرآني با بزرگداشت  نيم قرن خدمات قرآني آيت الله معرفت برگزار مي شود.
به گزارش گروه دين و انديشه «مهر» به نقل از پايگاه اطلاع رساني رسا، به همت انجمن علمي قرآن پژوهشي حوزه علميه قم و دانشكده علوم قرآني و همكاري ساير ارگان ها نخستين نكوداشت مفاخر قرآني، بيستم اسفند ماه سال جاري با بزرگداشت نيم قرن خدمات قرآني آيت الله معرفت، در قم برگزار مي شود.
آيت الله معرفت، صاحب آثار مهمي در زمينه علوم قرآني همچون التمهيد، التفسير و المفسرون، التفسير الأثري است.
همايش نظريه پردازي غرب در مورد انقلاب اسلامي
مهر: حجت الاسلام محمود رجبي، معاون پژوهشي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني از برگزاري همايش نظريه پردازي غرب در مورد انقلاب اسلامي در خرداد سال آينده خبر داد.
به گزارش گروه دين و انديشه «مهر» به نقل از پايگاه اطلاع رساني رسا، معاون پژوهشي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني با اعلام اين خبر اظهار داشت: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني در راستاي اهدافي كه در حوزه پژوهش بر عهده دارد، اقدام به برگزاري همايش ها و نشست هاي علمي در سه سطح اقدام مي كند تا زمينه تضارب آرا ميان دانشمندان به صورت مقاله، سخنراني و نشست هاي علمي در يك جوّ علمي و تخصصي فراهم سازد.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم هدف از برگزاري اين همايش را نقد عادلانه ديدگاه ها، توليد علم در راستاي جنبش نرم  افزاري و آسيب  شناسي جريان هاي اجتماعي در حوزه تفكر و پژوهش برشمرد و خاطر نشان ساخت: در دوراني كه غرب معتقد بود كه دوران دين به عنوان يك مقوله ديگر سپري شده و يا حداقل در صحنه اجتماع جايگاهي ندارد، انقلاب اسلامي ايران به اعتراف دانشمندان و سياستمداران غرب و شرق، دوران جديدي را برخلاف اين تفكر به وجود آورد.
اين عامل مهمي بود تا دانشمندان جهان توجه  شان را به انقلاب جلب كنند و نظريه هاي گوناگوني در اين زمينه ارائه كنند. در بعضي از اين نظريه ها واژگون معرفي كردن انقلاب و تحريف در هويت آن به عنوان يك اصل قرار گرفته است تا جامعه را در دفاع از انقلاب دچار ترديد كند.
حجت الاسلام رجبي افزود: ما سعي مي كنيم با بررسي و نقد اين گونه نظريه ها چهره واقعي انقلاب را به جهان ارائه كنيم و بتوانيم زمينه ارائه نظريه هاي صحيح و اسلامي را به وجود آوريم.وي در پايان با بيان اينكه تاكنون ۲۰ مقاله براي اين همايش سفارش داده شده است، يادآور شد: اين همايش در اواسط خردادماه سال آينده با حضور پژوهشگران و انديشمندان داخلي و خارجي به مدت يك روز در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني برگزار مي شود.
010305.jpg
تبيين آئين هاي عاشورا
ايلنا: از سلسله نشست  هاي گفتماني كانون انديشه جوان، تبيين آئين  هاي بزرگداشت عاشورا برگزار مي  شود.
در روزهاي ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه جاري در دانشگاه خوارزمي(تربيت معلم كرج) دكتر قاسمي درباره تبيين آئين  هاي بزرگداشت عاشورا سخن مي  گويد.
همچنين همايشي يك روزه  اي نيز تحت عنوان «شهيد بهشتي» به همت كانون انديشه جوان و جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران در دانشكده الهيات دانشگاه تهران برگزار مي  شود.
در اين همايش يك روزه كه دهم اسفند ماه جاري برگزار مي  شود، علي ذوالعلم با عنوان «ابتكارات و نوآوري  هاي روشي شهيد بهشتي» و قاسمي نيز درباره «اجتهاد و واقعيت  هاي اجتماعي در انديشه شهيد بهشتي» سخن مي  گويند.

|  ادبيات  |    اجتماعي  |   انديشه  |   ايران  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |