دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۲
در شهر
Front Page

تعزيه و موسيقي ايراني در گفت وگو با عليرضا پوراميد
گوش به نواي حر در آواز عراق 
بسياري از رديف ها و گوشه هاي ايراني در تعزيه به كار گرفته مي شود
محسن سالاريان 
029997.jpg
تعزيه عالي ترين فرم نمايش در ايران زمين به شمار مي رود؛فرمي كه برخلا ف ديگر انواع هنر عمدتا نه توسط گروه هاي حرفه اي هنري بلكه توسط عامه مردم انجام مي شود.
عكس : ساتيار
نقش موسيقي در مذهب، نقش مذهب در موسيقي و تاثير و تاثر متقابل اين دو بر يكديگر؛ اينها و مباحث ديگري از اين دست در ايام عاشورا كه روضه و نوحه و تعزيه كه همه به شكلي با موسيقي در ارتباط است بانواي سنج، دف و طبل در هم مي  آميزد و شكوه عزاداري را رونقي ديگر مي  بخشد و بيش از هر زمان قابل طرح است.
بسياري از صاحبان راي در عرصه موسيقي و آشنا با نوعي از موسيقي كه در مراسم مذهبي به كار گرفته مي شود برآنند كه تفكيك موسيقي مذهبي و غيرمذهبي بر استدلال صحيحي استوار نيست، چرا كه هر اثر هنري به نوعي ديني است و مي توان به آن كلمه مذهبي يا ديني را اطلاق كرد و نيز گروهي از آشنايان به هر دو مقوله مذهب و موسيقي تفكيك و تمايز اين دو را از يكديگر نه مقدور مي دانند و نه عقلايي، چرا كه اگر موسيقي را مذهبي بناميم. بايد به بخش ديگري به نام موسيقي غيرمذهبي اشاره كنيم، در حالي كه در هنر اصيل و واقعي چيزي به نام ضدمذهب يا غيرمذهب نداريم.
روشن است كه هر چيز انساني، حماسي، معنوي، خلاقانه و داراي ديگر ابعاد برخاسته از جانمايه جوشان و خروشان درون آدمي، قطعا هنري است و نيز ديني و حالات عزا و سوگ يكي از حالات متنوع و متعدد در هنر به شمار مي آيد و در واقع جزيي از يك كليت است.
اما آنچه ما امروز به عنوان موسيقي در اختيار داريم و آن را موسيقي ايراني نام مي گذاريم يعني موسيقي رديفي يا دستگاهي، موسيقي نوايي و محلي، موسيقي مقامي و ... وارث و تغذيه شونده از 4 آبشخور بزرگ است: 1 موسيقي تعزيه 2 موسيقي نوحه و عزاداري 3 موسيقي وعظ و خطابه و 4 موسيقي كه توسط دوره گردان اجرا مي شده و البته اين چهارمي مورد نظر و بحث ما نيست.
عليرضا پوراميد، محقق موسيقي و آشناي تاريخ موسيقي و علم رجال آن، از جمله كساني است كه به طور مستدل و منطقي بر اين باور است و مي تواند آن را مورد بحث و تبيين قرار دهد.
در رابطه با تعزيه و موسيقي تعزيه با او گفت وگو كرده ايم كه آنچه مي خوانيد ماحصل آن است.
تعزيه 
تعزيه را استادان اين فن و پژوهندگان اين حوزه به نيكي و روشني تشريح و تبيين كرده اند.
تعزيه در اصل و به لحاظ لغوي به معناي دعوت كردن مصيبت ديده به صبر و شكيبايي است لغتنامه دهخدا؛ اما مراسم تعزيه  كه مورد بحث ماست عبارت است از نمايشي منظوم از سوگ سيد و سالار شهيدان، حضرت امام حسين ع و به عنوان يك كار گروهي كه در آن افراد نقش هاي ويژه اي را ايفا مي كنند، از 3 بخش يا 3 ركن اصلي تشكيل مي شود و به عبارتي حذف هر كدام از آنها به هويت موضوع لطمه وارد مي سازد. اين 3 بخش به تعبير دكتر محمد تقي مسعوديه عبارتند از: 1 كلام شعر متن 2 موسيقي 3 درام كه به همراه عوامل موثر ديگري مثل لباس، تجهيزات وسايل جنگي، سلاح و ...، ادوات و آلات، محل برگزاري، سياه كوبي، حضور شركت كنندگان و ... در برپايي و اجراي سزاوار و در خور تحسين نقش داشته و تاثير گذارند.
تاريخچه تعزيه
استاد ابراهيم بوذري در كتاب تعزيه در ايران و 2 مجلس آن از انتشارات فرهنگ و هنر به سال 1357 مي نويسد كه پس از واقعه كربلا يزيد ملعون به كارگردانان كربلا گفت مي خواهم واقعه كربلا را عينا مشاهده كنم و آن واقعه را براي او تماما نمايش دادند كه البته اين روايت به لحاظ تاريخي چندان مقرون به صحت نيست، اما به هر حال خبر از قدمت و كهنسالي اين مراسم دارد و نيز ادوارد براون كه با استناد به 2 متن فارسي و آلماني، تاريخ پيدايش تعزيه را به قرن دهم ميلادي چهارم هجري نسبت مي دهد. ولي مشخص است در متون مورد استناد ادوارد براون مراسم عزاداري و سوگواري امام حسين ع مورد نظر بوده، نه مراسم نمايشي كه ما امروزه به نام تعزيه با مختصات ويژه آن آشنا هستيم. اين مراسم سوگواري مربوط به قرن چهارم هجري، مراسمي است كه توسط معزالدوله احمد از پادشاهان آل بويه، اولين بار در شهر بغداد و به دستور او در دهه اول محرم با بستن بازارها و دكاكين وسياه پوشيدن مردم انجام پذيرفت و از آن تاريخ به بعد هر ساله در مناطق شيعه نشين بلاد اسلامي، چه در خفا و پنهان و چه درظاهر و آشكار، اجرا مي شود و شيعيان با دسته گرداني و نوحه خواني و وعظ و خطابه مراسم را در 10 روز اول هر سال قمري يعني دهه اول محرم به ياد و خاطره جانگداز آن واقعه شگفت  و عظيم زنده نگاه مي دارند.
030012.jpg
عكس:ساتيار
طبق اظهار نظر برخي از مورخان، آنچه كه امروز به عنوان تعزيه اجرا مي شود تحت تاثير آداب و آئين هاي اساطيري و ذكر قهرماني ها و كشته شدن هاي بزرگان اقوام ايراني پرستش ميترا مهر كشته شدن سياوش، قتل برديا و ... از يك سو و از ديگر سومتاثر از تئاتر و اپرا و نمايش هاي اروپايي است 
در دفتر ششم مثنوي معنوي سروده مولانا جلال الدين محمد بلخي، حكايتي منظوم ذكر شد كه شهادت بر اجراي اين مراسم باشكوه و گستردگي قابل توجه آن در شهر حلب مي دهد. شاعري كه از ريشه و اصل اين واقعه بي اطلاع بوده مي پرسد:
يك غريبي شاعري از ره رسيد
رو به عاشورا و آن افغان شنيد
شهر را بگذشت و آنسو راي كرد
قصد جست و جوي آن هيهاي  كرد
پرس پرسان مي شد اندر افتقاد
چيست اين غم بر كه اين ماتم فتاد
چيست نام و پيشه و اوصاف او
تا بگويم مرثيه ز الطاف او
جواب مردم حلب كه جالب توجه است و هم حاكي از اين كه واقعه به قدري عظيم و مشهور است كه اگر شخصي از آن بي اطلاع باشد، بسيار جاي شگفتي است چون از 100 توفان نوح معروف تر است:
روز عاشورا نمي داني كه هست
ماتم جاني كه از قرني به است
پيش مومن ماتم آن پاك روح
شهره تر باشد ز صد توفان نوح
در قرن هفتم، مولانا اين حكايتي كه از مردم شام نقل مي كند نشان دهنده آن است كه مراسم عزاداري بر سيد و سالار شهيدان، حسين بن علي ع از خيلي پيش از آن، يعني حداقل از قرن چهارم هجري، در ميان شيعيان جاري و ساري بوده است.
به هر حال آنچه بيان شد، شمه اي است كوتاه و نگاهي گذرا به مقوله تعزيه و روايات و نقل هايي از پيدايش و شكل گيري آن و تفاوت هايي كه با عزاداري و سوگواري و نوحه خواني و دسته گرداني و سينه زني دارد و طبق اظهار نظر برخي از مورخان، آنچه كه امروز به عنوان تعزيه اجرا مي شود تحت تاثير آداب و آئين هاي اساطيري و ذكر قهرماني ها و كشته شدن هاي بزرگان اقوام ايراني پرستش ميترا مهر كشته شدن سياوش، قتل برديا و ... از يك سو و از ديگر سومتاثر از تئاتر و اپرا و نمايش هاي اروپايي است كه اطلاعات كامل و مطالب كافي
پيرامون آن را مي توان در كتاب هاي موسيقي مذهبي ايران، تئاتر ايراني تعزيه و تعزيه خواني، نمايش كهن ايراني و نقالي، نمايش در ايران، بنياد نمايش در ايران، نه شرقي، نه غربي، انساني و همچنين مجموعه مقالات و كتاب هاي استاد جابر عناصري يافت.
معروف ترين تعزيه اي كه در كشورهاي خارجي ترجمه و منتشر شده تعزيه عروسي حضرت قاسم ع است كه كنت گو بينو فرانسوي ترجمه و منتشر كرده است.
در تعزيه معين البكا به دليل تسلط بر موسيقي و آواز و احاطه و اشراف بر وقايع تاريخي و ظرايف هنري و قدرت تفسير و توضيح مطالب، محوري ترين نقش را در تعزيه دارد و در حقيقت كارگردان هنري محسوب مي شود و معاون او ناظم البكا ناميده مي شود. اصطلاحاتي چون: امام خوان، شمرخوان، قاسم خوان، علي اكبر خوان به كساني كه اين نقش ها را ايفا مي كرده اند اطلاق مي شد و بعضا به عنوان نام فاميل روي آنها مي مانده است.
در اجراها به وقت اذان، اگر ضرورتي داشت كه در تعزيه اذان بگويند، اذان ها در آواز بيات كرد ادا مي شد كه تمامي مناجات هاي آوازي نيز در اين مايه است.
در تعزيه شمر در دستگاه نوا يا در گوشه رجز شبيه خوان علي اكبر ع در دشتي يا بعضا در سه گاه، شبيه خوان حر در آواز عراق، شبيه خوان حضرت عباس ع در دستگاه چهارگاه، حضرت زينب س در گوري يا گبري و عبدالله بن حسن مجتبيع در مقام راك از دستگاه ماهور راست پنجگاه به اجراي آواز مي پردازند.
بدين ترتيب قطعا مي توان تعزيه، روضه و نوحه خواني را مهمترين عامل در بقا و تداوم دستگاه هاي موسيقي ايراني دانست.

زندانيان دانشجو
030003.jpg
معلوم شد چند وقت پيش وقتي مسوولان وزارت علوم شعار، دانشگاه براي همه را مي  دانند خيلي هم بيراه نبود، چرا كه معاون دادستان تهران در امور زندان ها گفته است 15 درصد زندانيان در دانشگاه تحصيل مي  كنند.
در حالي كه بررسي ها نشان مي  دهد تحصيل زندانيان به خصوص در رده دانشگاهي مي  تواند مانعي در ارتكاب مجدد جرم وبازگشت آنان به زندان شود.
محمود سالاركيا به خبرگزاري مهر گفت: درصدي از زندانيان در رده هاي تحصيلي مختلف در زندان به تحصيل مشغول هستند. اما تعدادي از زندانيان با وجود داشتن جرم سنگين در سطح دانشگاهي در حال تحصيل هستند زندانياني كه در سطح دانشگاهي در حال تحصيل هستند. به صورت غيرحضوري ادامه تحصيل مي  دهند و مي  توانند براي گذراندن امتحانات پايان ترم با موافقت مسوولان زندان براي مدت زمان مشخص از محيط زندان خارج شوند و مانعي در اين خصوص وجود ندارد.

تخته سياه بهتر است
030006.jpg
ياد خاطرات كودكي مان كه مي  افتيم، ياد مدرسه اي كه مي  افتيم حتما گوشه تصوير كه توي ذهن مي  چرخد تخته سياه و گچ و خانم يا آقاي معلم كه سرتاپاگچي شده هم ديده مي  شود. اما به مرور زمان با پيشرفت هايي كه در ناحيه نظام آموزشي اتفاق افتاد تخته سياه و مشابه اش تخته هاي چوبي سبزرنگ كلاس ها كم  شده و جاي خودش را به وايت برد داد. ديگر آقا معلم ها و خانم معلم  هاي جديد گچي نمي  شدند اما متخصصان طبق معمول وايت برد را هم از عوامل سرطان زا دانستند.
اين شد كه رئيس سازمان نوسازي مدارس كشور گفته است در حال حاضر در مدارس كشور از وايت برد و تخته سبز استفاده مي  شود اما ازنظر اصولي تخته سبز بهتر از وايت برد است.
وي گفت: هم اكنون در همه كشورهاي پيشرفته از تخته سبز و گچ استفاده مي كنند كه اين موضوع حاصل نتيجه كار تحقيقاتي است. گرد وغبار حاصل از گچ نسبت به مواد شيميايي كه ماژيك درهوا منتشر مي  كند خسارت كمتري به دانش آموزان مي  زند.

اما و اگرهاي خانه هاي پناهجو
جايي براي زندگي 
030000.jpg
سال گذشته، طرح سازمان دهي زنان بي سرپرست از سوي سازمان بهزيستي مطرح شد. قرار بر اين بود كه زنان بي  سرپرست تحت حمايت دولت بتوانند حتي وام  خود اشتغالي نيز دريافت كنند اما اين طرح در همان مراحل اوليه به دلايلي چون نبود بودجه، متوقف شد. اما دكتر مصطفي اقليما، رئيس انجمن علمي مددكاران ايران درباره طرح بازگشايي خانه هاي مخصوص نگهداري زنان بي  سرپرست مي  گويد: تاسيس اينگونه مراكز بدون مشخص شدن متولي اصلي، عوامل فرار و آوارگي زنان را كه از جمله مي  تواند خشونت خانوادگي باشد، رفع نمي  كند. اگر قرار است اين مراكز راه اندازي شوند، بايد ضوابط آن دقيق بررسي شود و مراكز فاقد ضوابط دقيق، افزايش آسيب هاي اجتماعي را درپي خواهد داشت.
اعضاي شوراي اجتماعي كشور در اجلاس اخير خود تصميم گرفتند خانه هاي پناهجو در سراسر ايران راه اندازي شود. آنها هدف از ايجاد اين خانه  ها را ايجاد مكان هاي امن براي زنان بي  سرپرست يا زناني كه به هر دليلي جايي براي اقامت ندارند و با مشكل مواجه هستند، عنوان مي  كنند. پيش از اين نيز قرار بود سازمان بهزيستي با كمك ساير دستگاه هاي ذي ربط دولتي و غيردولتي طرح تاسيس اين خانه ها را پيگيري كند اما به دلايلي اين طرح مسكوت ماند!
اقليما در اين باره مي  گويد: به نظرم جايي كه زنان يا دختراني كه فرار كردند بتوانند در آن مستقر شده و مشكل نداشته باشند، جزو برنامه هاي وزارت رفاه است البته بعد از تشكيل وزارت رفاه، اين وظيفه وزارتخانه و سازمان بهزيستي است كه جزيي از وزارتخانه مذكور به شمار مي  رود.
اما زهرا نژادبهرام، مدير كل امور اجتماعي استانداري تهران معتقد است، قبل از اينكه نيازهاي زنان و تخصيص اعتبار جامعه را با بحران مواجه كند، بايد آنها را مرتفع كرد. اين اعتبارات همان بودجه اي هستند كه طرح بازگشايي خانه هاي زنان بي  سرپرست نيز شايد بخشي از آن به شمار مي  رود. وي در اين باره مي  گويد: نمايندگان بدون در نظر گرفتن و توجه به نيازهاي روز جامعه و همچنين نظرسنجي هاي صورت گرفته، سرفصل هاي بودجه زنان و جوانان را تغيير داده و اعتبار مربوط به آنها را به حوزه هاي ديگر منتقل كردند. در حقيقت قوانين و اعتبارات مالي هستند كه باعث تحكيم برنامه هاي يك سازمان مي  شوند، بنابراين با در نظر نگرفتن بودجه مشخصي براي برطرف كردن نيازها و مشكلات زنان و همچنين 30 ميليون جوان جامعه، باعث خواهد شد در آينده اي نزديك مسايل مربوط به آنها به بحراني در جامعه تبديل شود.
كارشناسان معتقدند زنان بي  سرپرست و دخترهاي جوان به مثابه فرصت هاي جامعه ما به حساب مي  آيند و بايد از اين فرصت ها به نحو احسن استفاده كرد، در غير اين صورت اين فرصت ها به تهديد تبديل مي  شوند. نژادبهرام معتقد است زنان مشكلات زيادي دارند كه تا به امروز مورد بي  توجهي قرار گرفته و بودجه مربوط به زنان بين تشكل ها، زنان   سرپرست خانوار و... تقسيم شده كه اين امر به صلاح جامعه نيست. همچنين اقليما درباره مكان نگهداري زنان بي  سرپرست مي  گويد: اين مساله هم بايد تفكيك شود. مثلا زناني كه با همسرشان مشكل دارند، بايد يك مكان خاص داشته باشند و زنان ديگر در مكان هاي ديگر. اين مساله در تمام دنيا به اين شكل است و اميدوارم پرداختن به مباحث تئوريك، پيشرفت كار را با مشكل مواجه نكند.
ضمنا شماره تلفن 123 از سوي مسوولان به همين امر اختصاص يافته است، يعني شماره اي براي مشاوره دادن به زنان و دختراني كه به هر دليلي خانه خود را ترك كردند.

فقط پليس هاي كمر باريك
030009.jpg
پليس هاي چاق و چله فيليپين از اين به بعد بايد قرص هايي را مصرف كنند كه آنها را لاغر خواهد كرد. نيروي پليس فيليپين با همكاري يك شركت داروسازي در نظر دارد يك برنامه ضربتي ضد چاقي را در اين نيرو اجرا كند. 5 سال پيش رئيس قبلي پليس فيليپين اعلام كرد كه افراد اين نيرو نبايد دور شكمشان بيشتر از 34 اينچ نباشد. بعد از آن صدها نيروي پليس، رژيم غذايي گرفتند تا احيانا شغل خود را از دست ندهند. اما بسياري از آنها با رها كردن رژيم غذايي شان دوباره به اندازه هيكل قبلي خود بازگشتند!
آدولفد آونيدو از نيروي پليس فيليپين به يك روزنامه فيليپيني گفت: ماموران ما بايد با چاقي مبارزه كنند تا بازدهي بيشتري داشته باشند. نيروي پليس فيليپين با شركت داروسازي آبوت لابوراتيز قراردادي بسته است تا به موجب آن ماموران چاق پليس با استفاده از داروهاي ضد چاقي به وزن ايده آل برسند.
همچنين 114 هزار نفر از ماموران پليس با رژيم غذايي درست و انجام نرمش هاي صحيح آشنا خواهند شد.

دستمزدهاي زير 200 هزارتوماني
پزشكي ديگر آرمان نيست
سعيده امين 
۴۰هزار پزشك عمومي شاغل در كشور طبابت مي كنند كه ميانگين حقوق آنها كمتر از 200هزار تومان است. حالا ديگر شغل پزشكي و طبابت شغل درجه اول در كشور محسوب نمي شود و شايد خانواده ها كمتر فرزندان خود را به انتخاب رشته پزشكي در دانشگاه ها ترغيب مي كنند.
روزگاري پزشكان در بالاترين طبقه اجتماعي زندگي مي كردند. حقوق آنها جزو بالاترين ميزان دستمزد در كشور محسوب مي شد تا اينكه دانشكده علوم پزشكي و ساير دانشگاه هاي غيردولتي درهاي خود را روي متقاضيان رشته پزشكي باز كردند و به مرور جامعه از وجود پزشكان عمومي اشباع شد.
هرچه تعداد پزشكان افزوده شد از ميزان حقوق آنها كاسته شد، اين بود كه دو راه بيشتر باقي نماند. يا پزشكان عمومي تخصصي بگيرند كه اين براي همه پزشكان امكان پذير نبود يا اينكه پزشكان عمومي شغل جديدي را براي خود انتخاب كنند.
دكتر شهاب الدين خسروي، پزشك يكي از بيمارستان هاي تهران است، اما دو سال را در شهرستان  خاش طرح پزشكي خود را گذرانده است. وي مي گويد: پزشكان عمومي كه در تهران طبابت مي كنند دستمزدي مابين 90 تا۱۲۰ هزارتومان دريافت مي كنند، اما حقوق اين پزشكان در شهرستان هاي دور حداقل مابين 250 تا۳۵۰ هزار تومان است.
به گفته وي حقوق دانشجويان پزشكي تخصصي در بيمارستان ها نيز اعم از مجرد يا متاهل مابين 70 تا۱۱۰ هزارتومان است.
به نظر مي رسد وضعيت شغلي پزشكاني كه طرح خود را در شهرستان ها مي گذرانند بد نيست، اما دكتر اميد براتي دبير پيگيري مطالبات جامعه پزشكي مي گويد: هم اكنون بسياري از پزشكان در مناطقي نظير بندرعباس يا زابل كمتر از 200 هزارتومان دستمزد مي گيرند.
شهريور ماه امسال بود كه وزير بهداشت و درمان كشور اعلام كرد كه در جلسه شوراي قيمت گذاري كه مقدار دريافت حقوق پرسنل و پزشكان را مشخص مي كند، قرار شد حداقل دريافتي پزشكاني كه در مناطق محروم و روستاها فعاليت مي كنند از 400 هزار تومان كمتر نباشد ، اما پس از گذشت 5ماه تفاوت سطح حقوق پزشكان در مناطق محروم جنوبي و شمالي كشور به 200 هزار تومان مي رسد. دكتر خسروي كه ميزان حقوقي كه به واسطه طبابت در شهرستان خاش دريافت مي كرد، چيزي حول و حوش 800 تا 900 هزار تومان در ماه بود مي گويد: پزشكان مناطق جنوبي كشور پايين تر از 200 هزار تومان در ماه حقوق دريافت مي كنند.
دكتر براتي مي گويد: ميزان حقوق پزشكان بندرعباسي با اضافه كار حداكثر به 160 تا۱۷۰ هزارتومان مي رسد.
به هر حال وضعيت پزشكان عمومي در پايتخت به مراتب بدتر است. دكتر براتي مي گويد:پزشكان عمومي با حقوق كمتر از 200 هزارتومان با مشكلات تامين معيشت روبه رو هستند چرا كه هنوز تعرفه خدمات درماني در نظر گرفته شده براي پزشكان واقعي نشده است.
البته وضعيت پزشكان تخصصي در پايتخت بد نيست، آنها درآمد بالايي دارند، اما در مورد پزشكان عمومي بايد آنها را به دو دسته تقسيم  كرد: پزشكان عمومي كه سابقه بالاي 20سال دارند مشتريان ثابتي دارند و درآمد آنها را تامين مي كند اما پزشكان تاز ه كار حتي توانايي باز كردن يك مطب را نيز ندارند.
دكتر هديه جاويد مي گويد: در شهرهاي بزرگ، طبابت صرفه ندارد چون پزشك زياد است از طرفي هم هر كسي حاضر نيست زادگاه يا محل زندگي خود را ترك كرده و به مناطق دور دست برود. بسياري از دانشجويان پزشكي براي ادامه اين رشته انگيزه قوي ندارند.
به گفته جاويد كه يكي از دانشجويان رشته پزشكي است كشوري مثل انگليس قوانيني را در رابطه با پزشكان خود دارد. اول اينكه هر پزشك چند خانواده را تحت پوشش گرفته و روند سلامتي آنها را در كنترل دارد. دوم اينكه هيچ پزشكي حق ندارد روزانه بيشتر از يك سقف معين بيمار ويزيت كند و سوم اينكه رسم ويزيت هومvisit home يكي از راه هاي اساسي كسب درآمد پزشكان است. به هر حال مشكلات جامعه پزشكان نيز به جمع معضلات پرستاران، بازنشستگان و فرهنگيان پيوسته است . ظاهرا دولت ناچار است در مورد اين قشر نيز به زودي يك تصميم جدي بگيرد...

قانون جديد
مبلغ جريمه در تهران 40 هزار ريال 
مبلغ جريمه در شهرستان 40 هزار ريال 
۱۰۲۳سوار شدن شخص به وسيله نقليه و پياده شدن از آن در حال حركت در اتوبوس ها كمك راننده و در ساير وسايل نقليه مرتكب، مسوول است تخلف محسوب مي شود.
اگر شخصي در حال حركت وسيله نقليه اقدام به پياده يا سوار شدن به آن نمايد، از چند جهت خطرآفرين و حادثه ساز خواهد بود. اول: فردي كه اقدام به اين كار مي كند در معرض خطر سقوط بر سطح سواره رو قرار دارد كه در بهترين حالت برخورد با زمين باعث صدمه ديدن فرد مي شود و در بدترين حالت وسايل نقليه ديگري كه در حال حركت هستند با او برخورد كرده و منجر به صدمات بيشتر و حتي فوت وي مي شوند. در عين حال اتومبيل هاي كناري نيز براي جلوگيري از برخورد با فرد متخلف كنترل خود را از دست مي دهند و اين امر مي تواند موجب حوادث بي شماري گردد. در چنين مواردي در اتوبوس ها كمك راننده و در ديگر وسايل نقليه شخص متخلف، مسوول است.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   در شهر  |   درمانگاه  |   زيبـاشـهر  |
|  شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |