مهراد قوام 
حدود يك قرن پيش ساموئل جردن كشيش آمريكايي كه براي تبليغ مسيحيت به ايران آمده بود، بهترين راه براي نفوذ نزد ايرانيان را تاسيس مدرسه تشخيص داد. گرچه معلوم نيست او چند نفر را در اين مدرسه مسيحي كرد و شايد اصلا خيلي اتفاقي هم نيفتاده باشد. اما مدرسه اي را به وجود آورد كه بسياري از نخبگان قرن حاضر هجري كشورمان در آن پرورش يافتند و بسياري از خاندان هاي اشرافي يا بچه هاي با استعداد آرزوي ورود به اين مدرسه را داشتند و اصولا ورود به مدرسه البرز خود موجب نوعي تفاخر بود.
زين العابدين موتمن ، سالخورده اي سرحال كه بيش از 90 زمستان را پشت سر گذاشته است، از روزهاي پاگيري دبيرستان البرز حرف مي زند، با شوق و علاقه از عمري كه در البرز گذرانده، در تولد صد و شانزدهمين سالگرد البرز صحبت مي كند. بيش از نيم قرن در اين ساختمان هاي آجري و از كنار رج كاشيكاري ها رد شده است. هواي البرز را درون ريه هايش فرستاده، البته همراه گرد گچ كنار تخته سياه. دبيرستان البرز جايي در كنار خيابان حافظ، راست ايستاده است. مفتخر است به پرورش و صدور نوابغ زيادي. زين العابدين موتمن و محمود بهزاد، قديمي ترين دانش  آموزان البرز هستند كه تجربه سالهاي زيادي تدريس در اين دبيرستان را در چنته خود گذاشته اند.
پانزدهم بهمن ماه امسال دبيرستان البرز وارد صد و هفده سالگي شد. اين ساختمان بايد با لب هاي پنجره هايش 116 شمع را خاموش مي كرد. به خاطر همين تمام ياران ديرين و به قول معروف شش دانگش، دورش جمع شدند. كيك آوردند و شيريني. جشن هاي انقلاب هم در همين ايام بود. خيلي ها آمده بودند. آنها همديگر را مي شناختند و خبرنگاران معدودي كه حضور داشتند، با بسياري از حضار آشنا نبودند. شايد در تلويزيون چند نفري بودند. چند نفري را پس از شنيدن نامشان به ياد آورديم كه مولف كدام كتاب پژوهشي و علمي بوده است.
بچه هاي البرز از يك قرن پيش خاطراتي دارند. وقتي روي نرده راه پله، سرسره بازي مي كردند و مدام از مجتهدي مي گويند؛ مدير مدرسه با انضابط مثال زدني و عجيبش. كساني كه وارد البرز مي شوند، نسبت به اين مدرسه علاقه و وابستگي غريبي پيدا مي كنند. اينجا يك خانه است و ساكنانش همخانه اي هايي كه دوست دارند زير همين سقف كنار هم باشند. هرچه بيشتر در البرز مي مانند، علاقه شان به حضور براي تدريس و مشاوره و خلاصه ماندن در خانه فزون تر مي شود.
بزرگترين دغدغه؛ معماري 
بچه هاي البرز خانه شان را خيلي زياد دوست دارند. جاي جاي اين خانه را با دقت وارسي مي كنند و از فرسوده شدنش به شدت واهمه دارند. اين خانه علم و فضل را متعلق به فرهنگ ايران مي دانند. همان طور كه 10 سال پيش اين دبيرستان در ليست آثار ملي ثبت شد. در ساخت اين دبيرستان سرپنجه هنر ماركف، معمار روسي نقش بسته است. آجركاري آن بي مانند است و كاشيكاري سردر ورودي آمفي تئاتر چنان ديدني است كه هنوز براي قديمي ها هم بوي تازگي و تمايز مي دهد. نظيرش در بناهاي ديگر نيست. گويا ماركف روسي دوست داشته هر بار نام دبيرستان البرز نگاشته مي شود، نام او نيز به عنوان معماري هنرمند و باهوش كنارش جا خوش كند.
همايون خرم، آهنگساز و موسيقيدان برجسته كشور نيز جزو بچه هاي البرز است. او چهره اي آشنا براي جامعه هنر كشور است. بارها خدماتش در اين رسته هنري گوش  هامان را نوازش داده است. كمي آن سوتر صنايع پركار حضور دارد. او اكنون رئيس دبيرستان البرز است. او هم حرف هايي از زبان بچه هاي البرز بيان مي كند.
هيات امناي اين دبيرستان نيز متشكل از دانش آموزان سابق و مدرسان فعلي يا بازنشسته هاي البرز است. آنها نيز حرف هاي پركار را تاييد مي كنند. بزرگترين دغدغه بچه هاي البرز يكپارچگي دوباره مجموعه البرز است. با جدا ساختن ساختمان شبانه روزي و كمرنگ كردن پيوند ساختمان سيكل دو البرز تجزيه شده است. فشار براي رساندن اين حرف به گوش مسوولان بيشتر مي شود. همه آنها همين هدف را دارند. از ساختمان بيرون مي زنيم. حياط و باغ بزرگش، فضاي مناسبي براي قدم زدن به حساب مي آيد. چند ساختمان قديمي بزرگ كه امروزه برخي تحت نظارت همين دبيرستان، كاركردي ديگر پيدا كرده است.
ساختمان دبيرستان البرز و يكي همتاي خودش با كمي تفاوت در طبقات كه در قديم آزمايشگاه بوده، در فاصله 50 متر از هم در محدوده دبيرستان ايستاده اند.
ساختمان علوم در سال 1297 هجري شمري 1918 ميلادي در جنوب منزل دكتر جردن بنا شد. اين بنا معروف شده بود به مكر ميك هال. خانه دكتر جردن كه در سالهاي بعد تخريب شد، جايش ساختماني براي سكونت كارمندان بالا رفت.
حدود 80 سال پيش 1923 ميلادي ساختمان مركزي دبيرستان البرز را با نام رولستن  بنا كردند. 5 سال پس از آن ساختمان علوم يا ساختمان ايثارگران فعلي بالا رفت. در همين سال ساختمان مركزي به كالج تبديل شد و تا امروز به كار خود ادامه داده است. خلاصه كه همه مي خواستند اين مجموعه علمي - فرهنگي تكه پاره نشود.

ياسين محمدي- دانشگاه UCLA آمريكا، ميزبان پانزدهمين دوره جشن سالانه سينماي ايران است. اين برنامه كه از جمعه گذشته آغاز شده به مدت يك ماه ادامه خواهد داشت، در حالي كه نمايش فيلم لاك پشت ها هم پرواز مي كنند، ساخته بهمن قبادي افتتاحيه اين مراسم بود.
فيلم هاي مستند كفار و دوكمانچه ساخته بهمن كيارستمي، آبادان ساخته ماني حقيقي و گاوخوني ساخته بهروز افخمي براي علاقه مندان به سينماي ايران پخش مي شود و خاموشي دريا به كارگرداني وحيد موسائيان هم از فيلم هايي بود كه هفته گذشته به نمايش گذاشته شد.
برنامه بعدي اين مجموعه در روز شنبه هشتم اسفندماه، به نمايش فيلم مستند 69 دقيقه اي رنگ عشق به كارگرداني مريم كشاورز و برگزاري جلسه نقد و بررسي اين فيلم باحضور كارگردان اختصاص يافته است و پس از آن فيلم 70 دقيقه اي زهره و منوچهر به كارگرداني ميترا فراهاني، محصول مشترك ايران و فرانسه روي پرده مي رود.
علاقه مندان به سينماي ايران در دانشگاه UCLA در روز شنبه 15 اسفند، به تماشاي شهرزيبا آخرين فيلم سينمايي اصغر فرهادي خواهند نشست.
در روز 21 اسفند هم دانه هاي ريز برف عليرضا اميني پرده نقره اي را در اين دانشگاه سفيدپوش خواهد كرد.
حضور در اين برنامه 5 تا 8 دلار خرج دارد، پايه ايد؟!

يك تلاش ...
بيش از 2 ماه است كه به ماموران پليس راهنمايي تقاطع كريمخان زند و قائم مقام فراهاني، خلاف آشكار يك پيكان سبز رنگ به شماره 14853 تهران - م كه ظاهرا متعلق به مسوول خط شركت واحد اتوبوسراني ميدان هفت تير است و در پياده رو ابتداي خيابان قائم مقام كه محل عبور و مرور خيل جمعيت سوار شونده اتوبوس ها و كرايه هاي خطي هستند، متذكر شدم ولي همچنان هر روز شاهد تكرار خلاف بودم.
همين امروز هم كه اين موضوع را به افسر پليس موتوري شماره 506 - 6 توضيح دادم با خونسردي گفت: مال رئيس خطه!! تصميم داشتم داستان را ادامه دهم ولي ديگر رسيدن به اداره دير مي شد. سوار تاكسي شدم و پشت اولين چراغ قرمز، پليس راهنمايي يك كارت رنگي كه يك طرف آن تقويم سال آينده چاپ شده بود و طرف ديگر آن نوشته بود پليس خدمتگزار شماست به راننده تاكسي داد.
... در ادامه مطلب فوق سعي در حل مساله داشتم و امروز موضوع را با بخش شكايات شركت واحد در ميان گذاشتم و با كمال تعجب جواب زير را از مسسوول دريافت شكايات شنيدم.
آن پيكان متعلق به مسوول خط است و بايد كنار كيوسك خودش پارك كند!! به ايشان عرض كردم آنجا پياده رو  است ولي باز جواب همان بود و در كمال خونسردي در جواب سوال من كه پرسيدم: از شما بايد به چه كسي شكايت كنم؟ گفت: به هر كسي كه دلت مي خواهد!!
با تشكر
يك شهروند - منطقه 6
توضيح: اين متن بدون ويرايش و كوتاه شدگي به چاپ رسيد. اميدواريم به جاي جوابيه رسيدگي شود!
مشكل بودجه از قديم و نديم
مقاله جالبي بود درباره تكيه دولت، اما قسمتي كه شرايط فعلي آن را توضيح مي داديد نااميدكننده بود. آخه چرا بايد...؟ پاسخ داديم ميراث فرهنگي مشكل بودجه دارد. لابد قبلا هم داشته!
شوخي نابجا
گفتند يكي از نامزدهاي انتخابات پشت خط است. تندي گوشي را برداشتيم. يكي از بچه ها بود كه مي خواست شوخي كند. گفتيم شوخي شوخي، با امر مهم و تعيين كننده انتخابات هم شوخي؟!
توضيح 
مثل اينكه بايد مجددا توضيح بدهيم كه ستون شما محل پيام هاي عاشقانه نيست، چرا گير مي دهيد؟

براي خريد طبل و سنج و زنجير مبلغ گزافي پرداخت شده است. اهالي محل براي خريد پارچه نوشته ها و تابلو و عكس هاي مذهبي هم پول جمع كرده بودند و آن را در ايام عزاداري صرف كردند. ايام عزاداري كه تمام شد ديگر طبل، سنج، زنجير و پارچه جايي بهتر از انبار حسينيه و مسجد نمي يابند تا سال بعد كه دوباره عزاي امام حسين ع بهانه خروجشان شود، اما مگر مي شود قرارهاي روزانه در مساجد و حسينيه ها را ناديده گرفت؟ نماز كه محرم و غير محرم نمي شناسد. اگر اين پول ها صرف خريد تجهيزات براي خود مسجد يا حسينيه مي شد، بهتر نبود. مسجد ارگ با آن همه قدمت و اعتبارش گرفتار شعله يك بخاري قديمي شد، بخاري كه شايد هزينه تبديل به احسن كردنش يك هزارم هزينه يك شب شام مي شد.
مديريت اقتصادي را نبايد ناديده گرفت و گاهي بهانه اعمالش مي تواند خريد يك بخاري باشد، به همين سادگي. يادتان مانده چند نفر در ارگ سوختند به دليل آنكه مي خواستند ثواب نماز جماعت را در كوله بار آخرتشان ذخيره كنند؟

نيلوفر  لاري پور شاعر و ترانه سرا به زودي كتاب هفت پله خاكستري كه شامل ترانه هايش با زبان رسمي و غير محاوره اي است را منتشر مي كند. اين كتاب كه به احتمال زياد نامش تغيير خواهد كرد، اولين مجموعه لاري پور است كه به صورت كتاب عرضه خواهد شد و حاوي 16 قطعه شعر سپيد بلند غير محاوره اي است كه تا قبل از نمايشگاه كتاب عرضه خواهد شد. نيلوفر لاري پور همچنين مشغول سرودن ترانه براي چند آلبوم موسيقي چون بيژن مصري، كيوان بحريني، علي لوراستي و ... است. تيتراژ سريال داداشي كه از شبكه اول پخش مي شود از اشعار اين ترانه سراست.

بعد از توليد برنامه هايي چون سينما 4 و سينما يك شبكه دوم سيما با برنامه سينماي آفتاب فيلم هاي آسيايي را بررسي مي كند.
سينماي آفتاب اكنون در مرحله پيش توليد است و تاكنون ساخت 26 قسمت از برنامه قطعي شده است و از تابستان پخش آن آغاز مي شود.
آثار پرفروش و هنري كشورهاي آسيايي صاحب سبك مانند ايران، ژاپن، چين، كره جنوبي و هنگ كنگ براي پخش انتخاب شده اند. قبل از نمايش فيلم كارشناسان درباره وضعيت 10 سال اخير سينماي كشور توليد كننده اثر صحبت مي كنند و بعد از پخش فيلم نيز تحليلي راجع به آن و توضيحاتي درباره ادبيات رايج در سينما براي مخاطبان عام ارايه مي شود. گفتني است كه مدت اين برنامه 140 دقيقه و كارشناس و محقق آن كاميار محسنين است.
مجموعه كهنه سوار را مي توانيد ساعت 40:13 تماشا كنيد از شبكه سوم، ساعت 16 تكرار سريال غريبانه را خواهيد ديد از شبكه تهران. هشدار براي كبري 11 ساعت 19 از شبكه تهران پخش مي شود. سريال همسفران كه چند هفته اي است پخش آن از شبكه سوم آغاز شده را مي توانيد ساعت 15:20 تماشا كنيد. احتمالا بعد از اين سريال هم مجموعه سفر سبز پخش مي شود. احتمالا سريال غريبانه هم امروز ساعت 20 از شبكه تهران پخش مي شود.
مجموعه مشق عشق را مي توانيد ساعت 10:22 از شبكه اول تماشا كنيد. برنامه شبستان ويژه شب هاي محرم بعد از سريال از شبكه اول پخش خواهد شد. امشب مي توانيد شاهد برنامه 90 باشيد كه بعد از 2 هفته امشب كامل پخش مي شود؛ بررسي مسابقات ليگ برتر كشور، پس از چند هفته تعطيلي قسمت اصلي برنامه امشب 90 خواهد بود. احتمالا دكتر سيار هم كارشناسي داوري برنامه را به عهده خواهد داشت.