شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۳
ورزش
Front Page

گفت و گو با رود گوليت
فراتر از يك قهرمان
مترجم: جهانگير كوثري
010803.jpg
گوليت در يك نگاه
تاريخ تولد: اول سپتامبر۱۹۶۰
محل تولد: آمستردام از پدر سورينامي و مادر هلندي
باشگاهها: مير بويز، روس، هارلم، فاينورد، پي اس پي، آيندهوون، ميلان، سامپدوريا، چلسي
پست: هافبك تهاجمي، بال راست و دفاع
افتخارات:
۱۹۸۷: بازيكن سال جهان و اروپا
۱۹۸۸: قهرمان ايتاليا به همراه ميلان و قهرمان اروپا به همراه تيم ملي فوتبال هلند
۱۹۸۹: قهرمان باشگاههاي اروپا همراه ميلان
۱۹۹۰: قهرمان باشگاههاي اروپا با ميلان و فتح سوپر جام اروپا
۱۹۹۱: فاتح سوپر جام اروپا
۱۹۹۲: قهرمان باشگاههاي ايتاليا به همراه ميلان
۱۹۹۳: قهرمان باشگاههاي ايتاليا به همراه ميلان
۱۹۹۴: قهرمان جام حذفي باشگاههاي ايتاليا به همراه ميلان
كارنامه ملي: ۶۶ بازي با ۱۷ گل زده
* به عنوان سرمربي فاينورد، با بازيكناني با پس زمينه هاي فرهنگي و زبان هاي متفاوت سروكار داريد، برخورد شما با اين موارد چگونه است؟
- به نظر من اين مشكل بزرگي نيست و با كمي تلاش انفرادي برطرف خواهد شد و حتي اگر تيمي كاملاً هلندي در اختيار داشتم مسائل فردي باز هم در درجه اول حضور داشت.
شخصيت هر فردي كاملاً منحصر به فرد است و پس زمينه ها،  پيشينه فرهنگي، اعتقادات،  عادات غذايي، سرگرمي و ... خود را دارد و بعضي اوقات تنها اين زبان است كه براي برخي از بازيكنان ايجاد مشكل مي كند. بخصوص بازيكنان آسيايي، اما مي توان با آموزش فرهنگ و زبان هلند كار را راحت تر كرد، اما در تمرين نمي توان اين كار را انجام داد.
* شرايط با پانزده سال پيش چه تفاوتي كرده است؟
- در زمان ما شرايط كاملاً متفاوت بود. وقتي كه به ميلان آمدم فوراً به سراغ فراگيري زبان ايتاليايي رفتم. اگر چه چندان ضروري به نظر نمي رسيد، زيرا فوتبال خودش زباني گوياست. هر چقدر بازيكن از لحاظ فني بالاتر باشد به طور خودكار مي تواند با هم تيمي هاي جديد خارجي اش در بازي ارتباط برقرار كند.
البته همه چيز تغيير كرده است، بخصوص بعد از قانون بوسمن، اما اگر شرايط به نحو مناسبي كنترل مي شد و مردم شرايط را بهتر درك مي كردند الان همه چيز متفاوت بود. در آن زمان فقط بازيكنان فوق العاده به باشگاه هاي خارجي منتقل مي شدند، اما امروزه هر بازيكني مي تواند در هر نقطه از جهان بازي كند، اما بايد اعتراف كنم كه در حال حاضر ليگ هاي معتبر خارجي مملو از بازيكنان متوسط است.
* نظرتان راجع به اينكه تعداد بازيكنان خارجي يك تيم به سه نفر كاهش يابد، چيست؟
- ايده بسيار خوبي است، اما كمك زيادي نخواهد كرد. نمي توان قانون بوسمن را به عقب بازگرداند حتي اگر بتوان اين كار را انجام داد بايد تمامي قوانين اروپا را از اول نوشت و شما بايد حد فقط سه بازيكن خارجي را كه خارج از اتحاديه اروپا باشد در نظر بگيرد كه اين مغاير قانون اروپاست، اما اين كار امروزه با گسترش و پيوستن تعداد زيادي از كشورهاي جديد خواهان زيادي ندارد.
* آِيا به نظر شما فوتبال از زماني كه از آن كناره گيري كرديد، تغيير زيادي كرده است؟
- تأثير تجارت را بر فوتبال نمي توان ناديده گرفت بلكه اثرات آن بسيار زياد است كه جنبه تجاري آن را خيلي پررنگ كرده است. امروزه هزينه بسيار زيادي صرف فوتبال و مسائل پشت پرده آن مي شود. براي بسياري از باشگاه ها، حضور در جام قهرمانان مسأله اي حياتي به شمار مي آيد. براي مثال به بورسيادورتموند نگاه كنيد، حقيقت اين است كه باشگاه مشكلات فراواني دارد و به نظر من اين مشكل ناشي از عدم حضور آنها در فصل گذشته جام قهرمانان است. آنها روي درآمد بازي هاي خود در جام قهرمانان حساب كرده بودند، اما وقتي به اين مهم نتوانستند دست پيدا كنند سقوط بسيار سريع و شديد خواهد بود. باشگاه هايي كه در جام قهرمانان نتوانند حضور پيدا كنند دچار چالش ها و مشكلات زيادي خواهند شد.
* تجارت چه تأثيري بر فوتبال هلند گذاشته است؟
- نقش باشگاه هاي فوتبال هلند در حال كمرنگ شدن است، در نتيجه متأسفانه ما توانايي رقابت تجاري با ليگ هايي مثل ليگ برتر انگلستان نداريم، اما خوشبختانه چون فوتبال هلند تهاجمي است، هنوز هم مي تواند استعدادهاي درخشاني را پرورش دهد بنابراين تصور مي كنم كه تيم ملي هلند همچنان يكي از قدرتمندترين تيم هاي اروپا و جهان باشد.
010800.jpg
* تعداد بازي هايي كه در طول سال انجام مي شوند بسيار زياد شده است، آيا به نظر شما در تقويم بازي هاي ملي نيز تجديد نظري صورت بگيرد؟
- نه، اما من با تنظيم و هماهنگي برنامه هاي فيفا و يوفا با يكديگر بيشتر موافق هستم و در نتيجه ما بازيكنان غير اروپايي تيم هاي خود را از دست نخواهيم داد. چيزي كه من دوست دارم صورت پذيرد اين است كه اجازه داشته باشيم بازيكنان بيشتري را روي نيمكت داشته باشيم، اين راه حل مناسبي براي هماهنگي برنامه ها به نظر مي رسد. امروزه بايد مسابقات بسياري را انجام داد و خيلي از اوقات باشگاه ها تمام بازيكنان خود را در اختيار ندارند پس فيفا و يوفا بايد اجازه حضور بازيكنان بيشتري را روي نيمكن ذخيره ها بدهند، اين تعداد در بازي هاي ملي كافي به نظر مي رسد، اما در باشگاه ها و تمرينات شما بايد تمام تيم را در اختيار داشته باشيد.
* و تعداد تعويض ها؟
- فكر مي كنم آنها بايد اجازه تعويض هاي بيشتري را در طول يك مسابقه بدهند. براي يك مربي اين بدان معناست كه نمي تواند ديگر بازيكنان نااميد روي نيمكت داشته باشد. تمامي بازيكنان مي توانند در نتيجه بازي سهم داشته باشند، اما همانطور كه گفتم، بر اين باورم كه در پانزده دقيقه پاياني فقط اجازه يك تعويض وجود داشته باشد.
* به نظر شما چه چيز ديگري در فوتبال بايد تغيير كند؟
- در واقع تنها چيزي كه اميدوارم اتفاق نيفتد بازي در چمن مصنوعي است. براي مثال توپ سريع تر روي چمن مصنوعي حركت مي كند و كنترل آن سخت تر مي شود. اگر توپ فقط يك متر دورتر قرار بگيرد، هم تيمي شما نخواهد توانست به آن برسد. به عنوان يك بازيكن در روي چمن مصنوعي چرخش درجا به واقع مشكل است، زير عضلات به زحمت روي چمن مصنوعي كش مي آيند. در نظر داشته باشيد كه اين حركات روي چنين چمني چقدر مشكل است ولي روي چمن طبيعي مي توان با قدرت اين كار را انجام داد، علاوه بر اين بازي روي چمن مصنوعي به مفصل ها فشار زيادي مي آورد ولي در چمن طبيعي اين طور نيست. من اميدوارم كه استفاده از چمن مصنوعي متداول و اجباري نشود، البته شايد راه حل مناسبي براي كشورهاي بسيار سرد و يا گرم باشد كه چمن مصنوعي پيشرفته مي تواند جاي نوع واقعي را بگيرد، اما بايد اضافه كنم كه بازي روي چمن مصنوعي مانند بازي فوتبال با نفرات زياد است كه با فوتبال واقعي مغاير است.
* مي توانيد تيمي رويايي متشكل از بازيكناني از هلند، ايتاليا، انگلستان كه با آنها بازي كرده ايد انتخاب كنيد؟
- من هانس وان بروكلن را درون دروازه قرار مي دهم، مائوروتاسوتي، فرانكو بارسي، مارسل دزايي و پائولو در خط دفاع، رنه ون درژيپ، فرانك ريكارد، كارلو آنجلوتي و روبرتو دونادوني در خط مياني و يوهان كرويف و ماركو فان باستن در خط حمله روي نيمكت ويلم ون هانگم، يان هاينتزه، رونالد كومان، روبرتو مانچيني، سينيشاميهايلوويچ،  ايوان نيلسن، رونالد اسپلبوس و سباستيانو روسي قرار مي گيرند. انتخاب تيم رويايي هميشه دشوار به نظر مي رسد حتي اگر نيمكت نشينان خوبي انتخاب كنيد، هميشه به بازيكناني برمي خوريد كه دوست داريد حداقل روي نيمكت قرار بگيرند. شايد هر كسي در اروپا رنه ون درژيپ را نشناسد، اما او در پي اس وي آيندهوون همبازي من بود،  هافبك راستي كه سانترهاي فوق العاده اي داشت. اما راجع به باقي نام ها توضيحي نياز نيست چون همه آنها را مي شناسند.

سايه روشن ورزش
ضد آپارتايد!
010806.jpg

از سورينام آمده بود. مانند اكثر بازيكنان بزرگي كه به تيم ملي فوتبال هلند راه مي يابند. اولين سياه سورينا مي تاهاماتا نام داشت كه توانست در تيم ملي هلند بازي كند. رودگوليت يا به قول هلندي ها خوليت، دومين سورينامي بود كه بلندآوازه شد.
او مرد سال فوتبال جهان و اروپا هم شد، اما آنچه از او يك چهره محبوب و به ياد ماندني ساخت، رفتار و سلوك انسان دوستانه او بود. او را از مريدان فرقه راست دوفاري (فرقه ضد نژادپرستي) مي دانستند. در اوج آپارتايد او با آراستن ظاهر موهاي خود به سبك ضد نژادپرستي و حضور فعال در جريانات و مبارزات نژادپرستان از خود نام نيكي بر جاي گذاشت.
رودگوليت را تمام سياه پوستان جهان دوست داشتند، او با سفرهاي خود به آفريقا و تشكيل انجمن هاي كمك به كودكان فقير و بي سرپرست هسته هايي را براي مبارزه با نژاد پرستي در اروپا به وجود آورد. او يكي از بهترين بازيكنان تاريخ فوتبال هلند و جهان بود. با فان باستن و رايكارد به آ.ث.ميلان رفت و اين تيم را به نقطه اوج قهرماني جهان و اروپا رساند، سپس به ايتاليا رفت تا با سامپدوريا افتخارات خود را بيشتر كند و سرانجام از چلسي تيمي درخور قهرماني ساخت و در پايان بازيگريش مربي چلسي شد و سپس به هلند رفت و حالا با فاينورد فوتبال را در كنار زندگي دنبال مي كند. ديگر آپارتايدي وجود ندارد و هيچ كس با رنگ پوست سياه تحت فشار و زور نيست، امروز ديگر رنگ ها مي توانند با تبعيت از يك قانون با زبان شيواي فوتبال سخن بگويند.
رودگوليت در اين راه تنها نبود، فرانك رايكارد و سيدورف نيز راه او را ادامه دادند، او زماني كه وارد ليگ انگليس شد، با رفتار خود به گونه اي در زمين عمل كرد كه ديگر هيچ تماشاگر نژادپرستي جرأت پيدا نكرد از شعارهاي گذشته خود استفاده كند. رودگوليت با حضور در جلسات و سخنراني هاي دانشگاهي فضاي تازه اي در فوتبال حرفه اي جهان به وجود آورد. ملاقات او با نلسون ماندلا در زندان و همنوايي او با همسر ماندلا از او يك چهره محبوب در بين آفريقايي ها و دوستداران فوتبال جهان به وجود آورد. گوليت در هلند نيز به عنوان محبوبترين چهره مردمي انتخاب شد به گونه اي كه نام كرايف و كيزر را تحت الشعاع قرار داد و تا آنجا پيش رفت كه انگليسي ها پس از دوران بازيگريش او را از دست ندادند و به عنوان مربي حفظش كردند. گوليت هنوز يك چهره شاخص ورزشي و سياسي شناخته مي شود و شيوه زندگي او كه در آن سادگي و پيراستگي فراوان به چشم مي خورد، او را نه به عنوان يك ورزشكار بلكه به عنوان يك انسان راهگشاي معنويت در جهان امروز مطرح نموده است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |