زماني برنامه هاي عادي تلويزيون در ايام و مناسبت هاي خاص به كلي تعطيل مي شد و سخنراني ها و مراسم شادي و عزاي مربوطه از سر و كول جعبه جادويي بالا مي رفت. اكنون چند سالي هست كه برنامه ها و سريال هاي مناسبتي جاي خود را در تلويزيون پيدا كرده است.
براي ايام دهه فجر سال آينده از همين حالا مي توانيد منتظر يك سريال طنز انيميشن باشيد. فعلا نام موقت خاندان پهلوي براي اين كارتون انتخاب شده است. در اين برنامه مي توانيد دستخط متحرك كاريكاتوريست هاي محبوبي مثل علي درخشي و محمد فيض آبادي را ببينيد. طرح هاي اوليه و پس زمينه ها توسط درخشي، كاريكاتوريست معروف ورزشي كشيده شده است و كارگرداني به عهده وحيد نيك گو و سعيد ترخاني است. اين مجموعه 13 قسمتي كه ساخت آن با سفارش مركز فرهنگي، هنري صبا آغاز شده است، براي اولين بار با نگاهي باز و بدون موضع گيري به گونه اي طنزآميز و جذاب وقايع تاريخي و اتفاقات عصر پهلوي را به تصوير مي كشد.
داستان با زندگي روزمره محمدرضا پهلوي كه بعد از سقوط سلطنتش در جزاير باهاما در تبعيد به سر مي برد، آغاز مي شود.
محمدرضا با تنها خدمتكارش به نام افشار تنها ساكنان جزيره هستند. با ورود مخفيانه يك خبرنگار به جزيره و پيدا شدن نشريه اي كه در مورد شاه مطالبي نوشته، محمدرضا داستان زندگي خود را براي افشار و بينندگان تعريف مي كند. افشار خدمتكاري است شاه دوست و سلطنت طلب و اكنون كه محمدرضا پهلوي تاج و تخت خود را از دست داده با او خودماني تر شده و در هنگام روايت تاريخ توسط شاه كه (گاهي دچار تحريف توسط او مي شود) حقيقت را به شاه گوشزد مي كند وغالبا انتقادهايي را كه شاه روزگاري توان شنيدن آنها را نداشته به او يادآوري مي كند.
البته طي روايت داستان از زبان محمدرضا پهلوي، همچنان احساس مي شود كه وي (محمدرضاشاه) هنوز هم اشتباهات خود را نپذيرفته است. به طور مثال، او در بيان قسمتي از خاطراتش مي گويد كه مردم او را دوست داشته اند و برايش هورا مي كشيدند و ما در تصوير فلاش بك خاطرات شاه، انبوهي از مردم را مي بينيم كه براي شاه هورا مي كشند، اما با چرخش دوربين متوجه مي شويم كه اين مردم تنها ماكت هايي بوده اند كه شعبان جعفري (شعبان بي مخ) در سر راه شاه (براي خشنودي او) قرار داده.
اين تضادهاي گفتاري همواره در طول داستان فاش مي شوند و بيننده به دو حقيقت موازي، اما متضاد در دوران حكومت پهلوي پي خواهد برد:
۱-حقيقتي كه در ذهن شاه شكل گرفته بود
۲-حقيقتي كه در باور جامعه وجود داشت.
حضور عكس هاي واقعي در لابه لاي كار به بهانه هاي مختلف و موازي با ساير اتفاقات براي بيننده جالب و قابل تعمق است. به طور مثال در قسمت اول وقتي خبرنگار از محمدرضا كه كنار آب همراه با سگش در حال شناست عكس مي اندازد، بعد از ظهور عكس، بيننده عكس واقعي را در دست او مي بيند. اين روند تا پايان حفظ خواهد شد و به مخاطب گوشزد خواهد كرد كه با يك مجموعه صرفا طنز كه موضع گيرانه با جرياني تاريخي برخورد كرده و فقط قصد دست انداختن دارد، مواجه نيست.
نام موقت برنامه: خاندان پهلوي 
تكنيك: 2 بعدي - كامپيوتري 
فرمت: 13 قسمت 7 دقيقه اي 
زمان توليد: دي ماه 1383 الي دي ماه 1384
زمان پخش: 12 الي 22 بهمن (دهه فجر) سال 1384

بهرام بيضايي به زودي نمايشنامه اي از خودش را به روي صحنه خواهد برد. اين خبر كوتاه فصل مشترك بيشتر اخباري است كه در اين سالها درباره استاد مسلم نمايشنامه نويسي ايران منتشر شده است. بيضايي اين بار جدي است و نام موقت مجلس شبيه خواني نويد ماكان و همسرش رخشيد فرزين را براي كار جديدش انتخاب كرده است. اما مگر او در دفعات قبلي جدي نبود؟ هم اكنون انبوهي از نمايشنامه هاي اجرا نشده وي روي ويترين كتابفروشي ها جا خوش كرده اند و همه ما مي دانيم كه او حتي كمتر از نيمي از آنها را روي صحنه نخواهد برد. آخرين باري كه خبري درباره بهرام بيضايي منتشر شد تلاش وي براي اجراي نمايشنامه افرا بود كه طبق معمول منتفي شد. اينها همه به دليل وسواسي است كه او ذاتا از آن بهره مي برد و اين وسواس كه آثارش را شسته و رفته ارايه مي دهد، باعث كم كاري وي مي شود.
بيضايي تنها مانع براي اجراي نمايشنامه مجلس شبيه خواني... را به توافق نرسيدن احتمالي با مديران تئاتري اعلام مي كند. او در نظر دارد اين نمايشنامه را در تالار اصلي تئاتر شهر اجرا كند.
بيضايي از آن دسته هنرمنداني است كه به فرم اهميت زيادي مي هد و گاهي حتي محتوا را فداي فرم مي كند. او در فيلم شايد وقتي ديگر اين خاصيت را به نمايش گذاشت و از داستاني چند خطي و تكراري يكي از بهترين فيلم هاي تاريخ سينماي ايران را ساخت. وي مي گويد: تلاش اوليه من ارايه يك هنر نوين و عرضه آن در تئاتر بود، درست مثل كارهاي نقاشي نقاشاني كه به محتوا كاري ندارند و صرفا به شكل و ظاهر حركات توجه دارند و آن را به تصوير مي كشند.
بيضايي، نويسنده نمايشنامه ها و فيلم هاي اساطيري هنوز هم با فيلمنامه روز واقعه كه به يك داستان حاشيه اي از واقعه كربلا مي پردازد، عنوان بهترين فيلمنامه نويس سينماي ايران را يدك مي كشد. آيا اين بار طلسم مي شكند و صحنه تئاتر بار ديگر گام هاي بهرام بيضايي را تجربه مي كند يا اينكه اين نمايشنامه هم به سرنوشت ساير كارهاي اجرا نشده او دچار خواهد شد؟

عكس روز
عكس و كادر زيباي سن خوزه مركوري آدم را به ياد آرامش آرمگاه مي اندازد. اين عكس درباره شركت سيليكن ولي است. اين روزنامه هر چند وقت يكبار با طرح هاي زيبايي خوانندگانش را شگفت زده مي كند. اخبار جالبي هم در نسخه اين شماره به چشم مي خورد. از جمله اينكه آرنولد، فرماندار كاليفرنيا قول داده پاكسازي را در ورزش بدنسازي آغاز كند. او داروهاي استروئيدي را به مبارزه فرا خوانده است.
دعا براي سلامتي پاپ 
در حالي كه توجه مطبوعات به پاپ كمتر شده، مسكونيوز عكس وي را كه از پنجره به بيرون نگاه مي كند در صفحه اول خود انداخته است. اين روزنامه همچنين عكس راهبه هايي كه براي سلامتي وي دعا مي كنند را نيز در كنار عكس پاپ چاپ كرده است. رهبر كاتوليك هاي جهان براي كناره گيري از مقامش تحت فشار است.

جدول 64 هزار حرفي حل شد
چند حرفيه؟ اولين حرفش چي دراومده؟ 7 عمودي، قسمت دوم رو بخون... اينها جملاتي بودند كه طي 7 سال ميان زوج روسي رد و بدل شد تا آنها بتوانند ركورد حل بزرگترين جدول كلمات متقاطع دنيا را بزنند.
سوتلان و سيميون بلوايف، نام اين زوج جدولباز روسي است كه انتظار دارند نامشان در كتاب ركوردهاي جهان به ثبت برسد.سوتلان مي گويد: ما ركورد قبلي حل بزرگترين جدول جهان را كه 10 هزار كلمه اي بود، شكستيم.
جدول بزرگ كه حدود 7 سال حسابي اين زوج را سرگرم كرده بود، 64371 حرف دارد و طراح آن گفته بود كه حل اين جدول حداقل 2 سال به طول مي انجامد.
بازگشت گوش گاز بگير!
خدا به داد نفر بعدي برسد كه قرار است در رينگ بوكس گوشش كنده شود. مايك تايسون ، قهرمان سنگين وزن بوكس جهان، اعلام كرد كه قصد دارد تابستان امسال مجددا در صحنه مسابقات مشتزني حاضر شود.بعد از محمدعلي به جرات مي  توان گفت تايسون بزرگترين مشتزن تاريخ بود، اما وقتي در دام تباني گرفتار شد، به  يكباره سقوط كرد. در جولاي سال گذشته دني ويليامز انگليسي در يك رقابت سخت، كاري كرد كه تايسون از آن زمان تاكنون نتواند پا داخل رينگ بگذارد. تايسون در مصاحبه با گزارشگر ايتاليايي گفت: من در حال بازگشت به دنياي مشتزني هستم و 20 ژوئن در واشنگتن به ميدان خواهم رفت. او در ادامه صحبت هايش گفت۳ سال محكوميتش در آخرين دهه قرن بيستم كاملا بي  مورد بود و يك دروغ او را به چنان منجلابي گرفتار كرده بود.
زني با تجربه سه قرن 
يك پيرزن برزيلي كه اخيرا يكصدو بيست و پنجمين سالگرد روز تولد خود را جشن گرفت، ممكن است مسن ترين زن جهان باشد. ماريا اوليواداسيلوا كه با پسرخوانده 58ساله اش زندگي مي  كند، متولد سال 1880 است. يعني وي در قرن نوزدهم به دنيا آمده، در قرن بيستم زندگي كرده و حالا به حضور خود در سومين قرن دوران زندگي اش رسيده است.
سخنگوي كتاب ثبت ركوردهاي جهان مي  گويد: يك گروه تحقيقاتي در حال بررسي تاريخ دقيق تولد اين زن است. ماريا صاحب 14 فرزند است و هيچ گونه مشكل ذهني ندارد و عاشق گپ زدن با مردم است.در حال حاضر ركورد پرسن و سال ترين زن دنيا را يك زن 113 ساله به نام فان انول شيپر در اختيار دارد.
۴ ساله ضد مسيح به قتل رسيد
مطمئنا درك و شعور يك كودك 4 ساله خيلي كمتر از آن است كه بخواهد در مورد دين اظهار نظر كند. اما يك پدر كم خرد و بي  رحم در جلسه دادگاه ادعا كرد كه به دليل ضد مسيح بودن پسر 4 ساله اش (!) او را دو ماه قبل به قتل رساند.
ايوان هنك، به عنوان يك قاتل درجه يك گناهكار شناخته شد ، ولي چون قاضي دادگاه با اعدام وي موافقت نكرد، بايد بقيه عمر خود را در زندان سپري كند.وقتي قاضي دادگاه قبل از صدور حكم نهايي از متهم خواست تا  آخرين دفاعيات خود را بيان كند، هنك پاسخ داد: نه، متشكرم. براي رفتن به زندان آماده ام.