دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۴
ورزش
Front Page

آدريانو: براي پيروزي اينتر مي مانم
يكي از مرواريدهاي سياه برزيل
011454.jpg
مريم دري منش
آدريانو مهاجم قدرتمند، تكنيكي و چالاك تيم ملي برزيل و اينتر ايتاليا امروزه به عنوان يكي از بهترين مهاجمان دنيا و سري A به شمار مي رود. او در سال ۱۹۹۹ و بعد از كمك به تيم ملي زير هفده سال برزيل براي فتح جام جهاني نخستين بازي ملي اش را انجام داد. در جام جهاني جوانان سال ۲۰۰۱ شش گل به ثمر رساند اما برزيل فقط به جمع هشت تيم صعود كرد. سال ۲۰۰۴ و در كوبا آمريكا هفت گل به ثمر رساند كه ازجمله مي توان به هت تريك وي برابر كاستاريكا و نيز گل دقايق تلف شده وي برابر آرژانتين در فينال اشاره كرد كه در نهايت برزيل به مقام قهرماني اين جام دست يافت. در ابتداي پيوستنش به اينتر هواداران بسيار خوشحال بودند كه مهاجمي چنين جوان و قدرتمند را با مبلغ پنج ميليون يورو دراختيار گرفتند. وي در اولين بازي اش موفق شد با يك ضربه آزاد زيبا موجبات شكست رئال را در يك بازي دوستانه فراهم كند.اما پس از به ثمررساندن تنها يك گل در هشت بازي براي اينتر به فيورنتينا پيوست ودر پانزده بازي شش گل به ثمر رساند اما بنفش ها به سري B سقوط كردند، اما رييس باشگاه پارما، استفانو تانتزي، براي دو سال و نيم حضور او در پارما ۳/۱۷ ميليون يورو پرداخت و آدريانو با به ثمررساندن پانزده گل در بيست و هشت مسابقه براي پارما ارزش خود را نشان داد.انتظار مي رفت كه او در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ در پارما باقي بماند اما پس از به ثمررساندن هفت گل در نه مسابقه قبل از كريسمس، اينتر او را با پرداخت بيست ميليون يورو به خدمت گرفت.بازگشت او به اينتر بهتر از اين نمي توانست باشد زيرا او با ثمررساندن دو گل به اينتر كمك كرد كه امپولي را شكست دهد و در جايگاه چهارم قرار گيرد و پس از به ثمر رساندن سه گل برابر بازل سوئيس به جام قهرمانان راه پيدا كند.
گفتني است كه ضربات آزاد آدريانو بيش از ۷/۱۲۹ كيلومتر در ساعت سرعت دارند و او مانند يك بازيكن بسكتبال يا واليبال مي تواند حدود چهل و پنج سانتي متر در جا به هوا بپرد!
* خوب، آدريانو، آيا به رئال مي روي؟
- نه به هيچ وجه. ماندن در اينتر را ترجيح مي دهم چون در اينجا همه چيز براي من خوب پيش مي رود.
* اما در مصاحبه اي كه اخيرا داشتيد به رفتن اشاره كرديد!
- وقتي روزنامه ها را براي مطلبي كه گفته بودم مرور كردم، شگفت زده شدم و متوجه شدم كه با اشاره اي كه كردم چمدان هايم را نيز بسته ام. منظور من اين بود كه از پيشنهاد رييس باشگاه رئال مبني بر تمايل به جذب من (فلورنتينو پرز) چقدر خوشحال شدم.
من خيلي به رئال علاقمندم و يكي از دلايلش حضور رونالدو است كه از بهترين دوستانم به شمار مي رود. او خيلي براي انتقالم به اينتر كمك كرد و من هنوز به اينتر علاقمندم.
* مطلبي كه رونالدو يكبار گفته بود.
- بله، اما او نياز به يك تغيير داشت.
بعد از سالهاي زيادي كه در اينتر بود و به خصوص دو آسيب ديدگي شديدي كه داشت البته رئال كه هميشه روياي بزرگي براي او بوده است، اما انگيزه من از رفتن به رئال چه مي تواند باشد؟ آسان است،  در رئال رونالدو، زيدان، فيگو، روبرتو كارلوس، مايكل اوون، ديويد بكام،  رائول و... هستند.
و من چه جايگاهي مي توانم داشته باشم. اوون همچنان روي نيمكت است.
* هميشه جايي براي يك بازيكن برنده (برتر) هست.
- بسيار خوب اما من چيزي براي گفتن درباره اين موضوع ندارم.
011448.jpg
* شروع بازي شما در اينتر به چهاردهم آگوست ۲۰۰۱ در يك بازي دوستانه مقابل رئال بازمي گردد.
- مي دانم و قرار هم نبود كه در تركيب باشم، اما چون بازيكنان آ سيب ديده زيادي داشتيم و هكتور كوپر مربي وقت اينتر من را به ميدان فرستاد، اگرچه مي دانستم كه قرار است به تيمي ديگري قرض داده شوم. وقتي به ميدان فرستاده شدم مي دانستم كه فقط ده دقيقه فرصت دارم خودم را به همه نشان دهم و توانايي هاي خود را بروز دهم.(در آن بازي او گل پيروزي بخش اينتر را با يك ضربه آزاد تماشايي به ثمر رساند.)
* ما مطالبي شنيديم راجع به اينكه شما از بودن در تيمي كه شخصيت قهرماني در ليگ ندارد، راضي نيستيد.
- نه، اين درست نيست. من قبل از اينكه به طور قرضي به پارما بروم يكسال در اينتر بودم و ما در جمع شانزده تيم برتر اروپا حضور داشتيم. براي من رئال شانس بيشتري از اينتر براي پيروزي در آن مرحله نداشت و بگذاريد يك مساله را روشن كنم كه بسيار مهم است. پدر من تابستان گذشته فوت كرد كه اين مساله تاثير بدي روي من گذاشت. و در بازگشتم به ميلان در اولين جلسه تمرين پرچم بزرگي توسط هواداران حمل مي شد كه روي آن نوشته شده بود:
«آدريانو، غم تو غم ماست» ؛ من از آنها خواستم كه آيا مي توانم آنرا با خود به خانه ببرم يا نه؟ آن پرچم بيش از هر اسكودتويي براي من ارزش دارد.
* پس شما مي مانيد؟
- شكي در اين مورد ندارم كه مدت زيادي اينجا خواهم بود و اين را مي دانم كه برنده خواهم شد.
* درباره دوستي تان با رونالدو گفتيد، اين مساله چطور تحقق پيدا كرد؟
- برايم باورنكردني بود. هر روز با بازيكني كه هميشه تحسينش مي كردم صبحانه مي خوردم. از زماني كه او را در تلويزيون ديدم برايم الگو بود: سپس او به من كمك كرد تا براي خودم در ميلان خانه اي بزرگ پيدا كنم كه در ميلان كار آ ساني نيست چون زياد پيدا نمي شود.
* مهمترين چيزي كه از رونالدو ياد گرفتي چيست؟
- بيش از همه، متواضع بودن.
* بعضي مواقع قدم زدن در خيابان هم با آن همه پول و تحسين و غيره سخت به نظر مي رسد؟
- نحوه برخورد من با اين مساله اينست كه مدام به ياد بياورم كه از كجا آمده ام. البته حذف دوستان بد كه فقط دوست جيب شما هستند نيز مهم است. كساني كه من با آنها صميمي تر هستم شامل مادرم، روزيلدا، مادربزرگم و انداو برادرم، تياگوست و اگر خيلي عجيب نباشد خدا. اشتباه فكر نكنيد، من قديس نيستم فقط مي دانم چطور از خودم لذت ببرم و گمراه نشوم.
* بيشتر بازيكنان برزيلي وقتي به اروپا مي آيند، دلتنگ مي شوند، شما چطور؟
- بعضي اوقات، بله. اما در ميلان اقوام زيادي داريم كه باعث مي شود سريع بگذرد.
* آيا تياگو فوتبال را دوست دارد؟
- واقعا نه. وقتي شش ساله بودم فقط به فوتبال فكر مي كردم اما برادر كوچكترم هميشه ديوانه كامپيوتر بوده است كه به نظر مادرم اصلا بد نيست، چون او دوست نداشت كه تياگو نيز فوتباليست شود. او به من افتخار مي كند و خيلي برايم خوشنود است. اما خيلي برايش سخت گذشته است.
* و مادربزرگتان؟
- او متخصص تاكتيك هاست.
* براي بسياري از مردم فقير كشورتان شما يك بت هستيد.
- بله، اين طور فكر مي كنم. مخصوصا براي جوانترها.
* چگونه از يك محله فقيرنشين به يك فوق ستاره تبديل شدي؟
- مهم ترين مسأله اين است كه هميشه فروتن باشيد. مي دانم كه هنوز جوان هستم اما چيزهاي وحشتناكي را تجربه كردم براي مثال «گرسنگي» . الآن از اين كه فوتباليست هستم خيلي خوشحالم، اما خيلي از دوستان دوران كودكي ام راه اشتباه رفته اند. من خيلي خوش شانس بودم كه فوتبال را داشتم، خانواده من نيز همين طور. زماني به نقطه اوج زندگي خود مي رسيد و من اين را تجربه كرده ام، فقط بايد بسيار سخت تر از هميشه تلاش كنيد و وقتي شرايط درست پيش نمي روند جايي براي گريستن نيست بلكه فقط بايد برگرديد و مشكلتان را حل كنيد. در زندگي تلاش مستمر حياتي است و هرگاه راجع به كاري كه درست انجام دادم مطلبي را مي بينم يا تماشا مي كنم، اميدوارم كه هميشه اين موضوع را كه چقدر سخت كار كردم تا به اين نقطه برسم را در خاطر داشته باشم و به ياد داشته باشم كه اصلا آسان نبوده است.
درست موقعي كه فكر مي كنيد همه چيز درست است، زمانيست كه از دست رفته ايد.
011451.jpg
* ادامه فصل را براي اينتر چطور مي بينيد؟
- دوست دارم كه نمايش بهتري براي قهرماني داشته باشيم، البته مي دانم كه هنوز باختي نداشته ايم اما ما پشت سر يووه و ميلان قرار داريم چون تساوي هاي زيادي داشته ايم.
* آيا مي توان فرم اينتر را در ليگ ايتاليا توضيح بدهي؟
- مطمئن نيستم كه اين طور باشد اما ما متفاوت از آنچه كه در جام قهرمانان ارائه مي كنيم، در كالچو بازي مي كنيم. شايد تمركز و انگيزه كمتري نسبت به جام قهرمانان در ليگ از خود نشان مي دهيم. ما دوست داريم كه هميشه برنده باشيم كه ممكن نيست.
* آيا روشي كه روبرتو مانچيني براي بازي ها در نظر مي گيرد را مي پسنديد؟
- بسيار زياد، چون ما سريع بازي مي كنيم و توپ را در ميانه ميدان به جريان مي اندازيم و من بايد فضايي در نوك حمله ايجاد كنم و زماني كه نياز باشد به جناح چپ بروم.
* ترجيح مي دهيد كه در نوك حمله بازي كنيد يا در گوش چپ؟
- سعي مي كنم هر كاري را كه براي تيم مفيد است انجام دهم. بيشتر مشتاقم تا به عمق بزنم البته اگر نياز باشد. من سه سال است كه در ايتاليا بازي مي كنم و درسهاي زيادي گرفتم. هميشه اشتباهاتي براي آموختن وجود دارند و من هميشه سعي مي كنم تا خود را اصلاح كنم؛ براي مثال استفاده از پاي راستم. (من دستمزد گرفتم تا از هر دوي آنها استفاده كنم!) همچنين بازي در سمت راست. براي يك چپ پا مثل من كار آساني به نظر نمي رسد اما روي آن كار مي كنم و نيز روي مهارت سرزني، سعي مي كنم از قامت خود بهره لازم را ببرم.
* نقطه قوت بازي شما چيست؟
- قدرت بدني ام. من نيرومند هستم، اگرچه اين نيز مي تواند مشكلاتي به همراه داشته باشد، زيرا بايد مراقب وزنم نيز باشم. حتي اگر يك كيلو اضافه شوم نمي توانم خوب راه بروم.
* چطور پنالتي ها را اين طور محكم مي زني؟
- در اين مورد خوش شانس هستم زيرا هميشه ضربات محكمي مي زنم اگرچه هميشه هدف گيري خوبي ندارم. الآن كه زمان بيشتري در اختيار دارم، دقيق تر شده ام. در فلامنگو فقط براي گرفتن پنالتي تمرين مي كردم.
* در فلامنگو همبازي روماريو بوديد...
-بله. تماشاي او چه در هنگام تمرين و چه در هنگام بازي فوق العاده بود. او كارهاي فوق العاده اي انجام مي داد كه من از هيچ كس ديگر نديده بودم. نمي دانم چرا هيچ وقت به ايتاليا نيامد.
* رابطه ات با مربيان پارما، آريگو ساچي و چزاره پراندلي چطور بود؟
- ساچي آنجا همه كاره بود و درباره همه چيز تصميم گيري مي كرد. مثلا در طول تمرينات بسيار سخت گير بود. بعد از هر جلسه او نزد تك تك ما مي آمد و سئوالاتي از قبيل: امروز زياد روي فرم نبودي آيا همه چيز خوب است؟ يا «ديشب چه ساعتي خوابيدي» ؟ از ما مي كرد. براندلي نيز روش منحصربه فردي براي تمركز فكر بازيكنان داشت و چيزهايي را كه لازم به دانستن بود مي گفت. او آرام و صبور بود و نسبت به بازي نيز احساساتي بود.
* نخستين الگويت چه كسي است؟
- زيكو.
*چه كسي بهترين مهاجم حال حاضر دنياست؟
- رونالدو.
* و بهترين مهاجرم فردا؟
- اگر خداوند كمك كند، آدريانو.

|  ادبيات  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |