گزارشي از اسكان موقت دستفروش ها در بازارهاي جديد شهرداري
داستان ناتمام دستفروشي
روند رو به رشد رو آوردن به مشاغل كاذب درشهرها ،مسوولا ن شهري را به تكاپو وا داشته است
زن جوان ليسانس مديريت دارد ولي با اين وجود خود را كارگر سودجويان مي داند.
محمد باريكاني
بانوي جوان مثل هر صبح با كوله بار اجناس راهي خيابان شد در حالي كه فرزندان او مانند بسياري ديگر از فرزندان زنان سرپرست خانوار نمي دانستند كه مادرشان با آن مقنعه و مانتوي اتو كشيده و كفش هاي واكس زده، از خانه كه خارج مي شود چه كارمي كند. آنها تنها مي دانستند كه مادرشان براي امرار معاش خانواده در تلا ش است.
برخلا ف خانواده كوچك زن جوان، رهگذران ميدان اصلي شهر كه به محل آمد و شد جوانان جوياي مد تبديل شده است مي دانستند كه شغل بانوي شريف چيست.
سرپرست خانواده آن روز را هم كنار خيابان ايستاد. كيسه سياه رنگ بزرگ را باز كرد. سرمايه كوچكش را در دست گرفت و انبان سياه رنگ را همانجا جلوي پايش گذاشت. سرش را بالا گرفت و بدون كوچكترين درخواستي از رهگذران تنها به چشمانشان نگريست.
شيوه بازاريابي در قاموس دستفروش جوان، فريادكشيدن، التماس كردن و اجبار به خريد محصولا ت نه چندان گران نبود. با اين وجود داشتن محل ثابت كسب و كار در روياي زن، به تصور ذهني روزانه تبديل شده بود كه حتي در صورت تحقق آن، فراهم ساختن پول كافي براي تهيه جنس و پرداخت اجاره بها امكانپذير نبود.
از يك جا ايستادن كه منع مي شد گشتي دور ميدان مي زد يا طول خيابان را بالا و پايين مي رفت و دست هاي پر ازعروسكش را به جلو مي گرفت تا شايد درانبوه جمعيت روان بتواند چندتايي از محصولا ت رنگ به رنگ بي جان را كه حالا تنها دوستان دايمي اش به شمار مي رفتند، بفروشد.
خودش معتقداست كه در ميان تمام آن جمعيت بچه هاي كوچكي هستند كه به خاطر اجناس با مزه اش او را دوست دارند و دستان كوچك شان را به بهانه بازي با عروسك ها به سويش نشانه مي روند.همين تفريح كوچك هم براي زن جوان كافي است تا خستگي روزانه و استرسش كاهش يابد.
با اين وجود داستان دستفروشي در ايران پديده جديدي نيست و طي سالهاي گذشته به يكي از دغدغه هاي اصلي مديران شهري تبديل شده است.
بيكاري، شرايط بد اقتصادي، نياز جدي برخي شهروندان به تامين مايحتاج روزانه و بسياري مسايل ديگر دست به دست هم داده اند، تا آنها كه از فشار اقتصادي به تنگ آمده اند در پي امرار معاش شرافتمندانه، بساط كوچكي را كه با سرمايه اي اندك به دست آورده اند در گوشه و كنار شهر پهن كرده و عوايد حاصل از آن را به اقتصاد خانواده واردكنند.
روند رو به رشد روي آوردن به مشاغل كاذب شهري خصوصا براي آنها كه ناچار به مهاجرت شده اند، مسوولا ن شهري را به تكاپو واداشته است.
افراد نيازمند در گام نخست در بازارهاي به شيوه سنتي كه نمونه هاي آن در ديگر كشورهاي جهان نيز وجود دارد حاضر مي شوند تا علا وه بر تلا ش براي فروش محصولا ت خويش، از حالت پراكندگي در داخل شهر خارج شوند و به صورت متمركز و در نقاط مشخص به امرار معاش بپردازند. بدين ترتيب آنها علا وه برامرار معاش روزانه، تفريح جالبي براي برخي شهروندان بودند كه از شنبه تا جمعه سري به بازارچه هاي خياباني مي زدند.
اگرچه احداث شنبه تا جمعه بازارها فرصت خوبي براي دستفروشان خياباني بود تا در كنار مغازه دارهايي كه سرمايه بيشتري براي ارايه محصولا ت متنوع داشتند، كسب و كار جمعي را تجربه كنند ولي آنها مجبور بودند تا پس از پايان يك روزجمعي به سبك عشاير، كوچ درون شهري را از سر بگيرند.
شركت ساماندهي صنايع و مشاغل شهرداري تهران يكي از همان مراكزي است كه بايد فكري به حال اين وضعيت مي كرد. بنابراين پيشنهاد احداث بازارهاي موقت به تصويب رسيد تا بدين ترتيب علا وه بر دستفروش ها، مستمندان و مددجويان تحت پوشش سازمان هاي دولتي از قبيل بهزيستي و كميته امداد كسب و كار ثابت را در مكان مشخص تجربه كنند. سازه هاي فلزي نصب شد، سقف هاي شمعي كشيده شد و بدين ترتيب نخستين بازارها در مساحتي نزديك به 4 هزار مترمربع در دو منطقه جنت آباد_ نيايش و اتوبان شهيد محلا تي احداث شد تا 66 هزار شهروند نيازمند تهراني در 268 غرفه بتوانند به صورت دوره اي به فعاليت مشغول شوند.
دكتر محمد تقوي مديرعامل شركت ساماندهي صنايع و مشاغل شهرداري تهران اعلا م كرد: شهرداري پس از ساخت و آماده سازي بازارها، مديريت آن را به بخش خصوصي واگذار كرده است تا با نظارت و اجراي موازين قانوني از سوي شهرداري منطقه و سياستگذاري شركت ساماندهي صنايع و مشاغل شهرداري، تحت نظر كميته راهبري بازارها، هدايت و كنترل مستمر شوند.
تقوي همچنين پيش بيني تمهيدات لا زم در حفظ حقوق مصرف كنندگان و اختصاص جايگاهي براي فعاليت اقتصادي مددجويان و مستمندان و ساماندهي دستفروش ها را از جمله ويژگي هاي بازارهاي موقت احداث شده برشمرده بود.
زنان سرپرست خانوار، جانبازان و مدد جويان كميته امداد بخشي از صاحبان 174 غرفه احداث شده در بازارچه موقت جنت آباد هستند
اگر به يكي از بازارهاي موقت احداث شده با آن سقف هاي آبي رنگ سري بزنيد، خواهيد ديد كه رنگ آبي، رنگ غالب داخل بازارچه است. آنجا غرفه هايي احداث شده است و دستفروش ها و مددجويان كه زنان سرپرست خانوار را نيز در بر مي گيرند به همراه برخي جانبازان و معلولا ن به فعاليت اقتصادي كوچك پرداخته اند.
برخي ها شيريني و شكلا ت مي فروشند و برخي لوازم زينتي بدلي براي مشتريان آورده اند. پوشاك فروش ها البته تعداد بيشتري از غرفه ها را به خود اختصاص داده اند. با تمام اينها شما مي توانيد آنجا غرفه هايي براي فروش لوستر و آباژور تا ميز و بوفه هاي چوبي، لوازم التحرير و حتي تنها غرفه توزيع مواد پروتئيني را با يك يخچال كوچك مشاهده كنيد.
با وجود تلا ش هاي صورت گرفته براي احداث بازارهاي موقت، دستفروش ها، نيازمندان و مددجويان تحت پوشش، اگرچه از داير شدن مكان ثابت براي فعاليت شان ابراز رضايت مي كنند، ولي از برخي تصميمات ناراضي هستند.
زنان سرپرست خانوار و مددجويان كميته امداد، بخشي از صاحبان 174 غرفه احداث شده در بازارچه موقت جنت آباد هستند كه همراه با ديگر غرفه داران خواستار تمديد مهلت قرارداد هستند.
براساس قرارداد اوليه صاحبان غرفه ها مي توانستند تنها به مدت يك ماه در مكان ثابت حضور داشته باشند و پس از گذشت اين مدت متقاضيان جديدي كه ثبت نام كرده بودند، مي بايست جايگزين آنها شوند. در بازارچه موقت جنت آباد هر غرفه 6متري به 2نفر اجاره داده شده است و صاحب هر بخش از يك غرفه مي بايست مبلغ 80 هزار تومان به عنوان اجاره بها پرداخت كند تا به گفته يكي از كاركنان مديريت داخلي مجموعه از 9 صبح تا 9 شب بدون تعطيلي به فعاليت بپردازد.
سالن بسيار خلوت است و كارمند داخلي مجموعه، خلوت بودن بازارچه را به دليل ركود بازار پس از عيد نوروز و شاغل بودن مشتريان مي داند.
يكي از كاركنان مسوول حفظ نظم و امنيت مجموعه طرح احداث بازارچه موقت را خوب ارزيابي مي كند و مي گويد: پيش از اين مردم مجبور بودند يك يا 2 روز در هفته امرار معاش كنند، ولي با احداث بازارچه ها آنها مي توانند هر روز به امرار معاش پرداخته و از وضعيت نابسامان گذشته خارج شوند. از همه مهمتر اينكه آنها در يك نقطه مشخص متمركز شده اند. اگرچه اخباري مبني بر تصميم شهرداري در داير كردن بازارچه هاي موقت در تمام مناطق شهرداري تهران به گوش مي رسد، ولي صاحبان غرفه ها از نبود فضاي مناسب براي انبار كالا ، سوءاستفاده مغازه دارها از فرصت به وجود آمده و نفوذ به داخل مجموعه، كوچك بودن غرفه ها، نبود تبليغ مناسب براي بازارچه ها در جذب مشتري و از همه مهمتر حضور كوتاه مدت گلا يه دارند.
با وجود اينكه مسوولا ن شهرداري با هدف تامين اقتصادي دستفروشان غرفه دار و ورود آنها به گردش اقتصادي وسيعتر، اقدام به برپايي بازارچه ها كرده اند، ولي تحليل عاميانه غرفه داران اينگونه است: شركت ساماندهي در انتخاب غرفه دار دقت لا زم را ندارد و همين مساله موجب شده است كه برخي مغازه دارها با اعمال نفوذ وارد مجموعه شوند. با همين تحليل و در اعتراض به مدت قرارداد كه يك ماه بوده است تعدادي از غرفه داران يك بار با تجمع در مقابل شركت ساماندهي صنايع و مشاغل شهرداري به گفت وگو با مسوولا ن شهرداري پرداختند. در نهايت پاسخ مسوولا ن ساماندهي مشاغل اين بود كه چندين هزار نفر ديگر مانند خود معترضان براي استفاده از غرفه ها ثبت نام كرده اند و براساس سياست گردشي، آنها هم حق استفاده از فضا را دارند.
با اين وجود يكي از زنان سرپرست خانوار كه اهل كرمانشاه است و پدر و مادر، همسر و 2برادر خودش را از دست داده و داراي 3 فرزند دختر است مي گويد: به عنوان يك زن سرپرست خانوار نمي توانيم در خيابان ها بساط كنيم و تنها تقاضايمان از مسوولا ن اين است كه قراردادهايمان را به صورت فصلي تمديد كنند، همين و بس.
|