پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۸۴ - - ۳۶۷۳
محيط زيست
Front Page

به بهانه برگزاري اولين كنگره بين المللي در ايران
محيط زيست، فن آوري و اخلا ق
032448.jpg
عاصفه اله وردي -مهمترين فعاليتي كه در حال حاضر در سازمان يونسكو در حال بررسي است، تنظيم بيانيه اي جهاني در زمينه اخلا ق زيستي است. با تدوين پيشنويس اين بيانيه، كشورهاي متعددي در حال حاضر در اين زمينه در حال بحث و گفت وگو هستند. به گفته پرفسور تن ها و رئيس بخش اخلا ق زيستي يونسكو در اولين كنگره اخلا ق زيستي در ايران، در اكتبر سال 2005 طي نشستي تمامي اعضاي يونسكو كه در اين زمينه فعاليت دارند، حضور پيدا كرده و اين بيانيه را به تصويب مي رسانند.

مسووليت پذيري در طراحي مدل هاي زيستي
بيوتكنولوژي (زيست فن آوري) نوين و مهندسي ژنتيك كه شاخه اي از زيست فن آوري است، در چند دهه اخير، انقلا ب عظيمي را در جامعه بشري ايجاد كرده و به اعتقاد صاحبنظران، اين ظرفيت را دارد كه بيش از ساير علوم شناخته شده بشري در زندگي انسان تاثير گذار و تحول آفرين باشد. به همين دليل پيش بيني اقدامات اطمينان ساز براي بهره برداري مفيد از اين فن آوري توانمند و حذف استفاده هاي مضر تحت عنوان موضوعي اخلا ق زيستي بسيار مهم و ضروري مي نمايد. دكتر محمد حسين صنعتي دبير اولين كنگره بين المللي اخلا ق زيستي مي گويد: تلا ش سازمان هاي بين المللي مختلف و به خصوص يونسكو، در رابطه با اخلا ق زيستي به خصوص در چند سال اخير تاكيدي بر اين مهم است. وي همچنين كسب دستاوردهاي مفيد در زمينه اخلا ق زيستي را در گرو گسترش فضاي تبادل اطلا عات بين دانشمندان و حقوقدانان در اين زمينه و بررسي و تعيين معيارها و مولفه هاي اخلا ق زيستي مي داند. كنگره بين المللي اخلا ق زيستي در روزهاي آغازين سال جاري به منظور همگرايي در مسايل نوين و ايجاد زمينه مشاركت در شناخت نيازها و تنگناهاي اخلا ق زيستي برگزار شده است.
پرفسور گارسيا استاد دانشگاه مادريد، مي گويد: طبيعت يك نهاد اخلا قي است، انسان هم بايد كرامت خويش را در قبال اخلا ق و طبيعت مد نظر داشته باشد. پيامد اخلا قي مانند اين جمله است كه هدف وسيله را توجيه مي كند، برخي با چنين تدبيري مهندسي ژنتيك را در راستاي اهداف تحقيقاتي خود و ژن درماني را مخالف با آن مي دانند. مدل مسووليت پذيري در قرن بيست و يكم، اصلي مهم و قابل توجه است كه انسان را موظف مي كند تا در طراحي مدل هاي زيستي تمام شرايط و قضاوت ها را مد نظر قرار داده و مدلي تعادل بخش براي انسان به ارمغان بياورد. مسووليت پذيري اصلي متعادل در راستاي اخلا ق زيستي و منطق است.
لزوم وضع قوانين
در شرايطي كه افزايش جمعيت، كمبود مواد غذايي، بروز و شيوع انواع بيماري ها و آسيب هاي وارد شده به محيط زيست، امنيت ملي كشورها را مورد تهديد و مخاطره قرار داده است، ابزار توانمند بيوتكنولوژي در پزشكي، صنعت، كشاورزي و محيط زيست، انقلا بي عظيم در كشور ما به وجود آورده كه راه حل بسياري از مشكلا ت حاد بشري است. در حال حاضر سرمايه گذاري و گسترش صنعت زيست فن آوري منافع زيادي را نصيب كشورهاي توسعه يافته كرده است و با ايجاد مشاغل جديد، باعث رونق اقتصادي آنها و بهبود كيفيت زندگي بشري مي شود. گرچه ظهور فن آوري نوين و به كار گيري روش هاي علمي جديد در بهره برداري از طبيعت، زندگي را از جهاتي بر بشر مطبوع ساخته و گره هاي فراواني را باز كرده،   اما در پاره اي موارد هم منجر به بروز مشكلا ت جديدي در عرصه سلا مت، بهداشت و محيط زيست انسان ها و حتي در عرصه باورهاي مذهبي، ارزش هاي اخلا قي و روابط حقوقي شده است. دكتر توفيقي وزير علوم، تحقيقات و فن آوري دركنگره بين المللي اخلا ق زيستي مي گويد: پروتكل ايمني زيستي كارتاهينا كه نخستين موافقتنامه قانوني در مورد تجارت فرآورد ه ها و كالا هاي تغيير يافته ژنتيك است، موافقتنامه تعهد آور بين المللي زيست محيطي است كه در روند مذاكرات به عمل آمده ميان متخصصان، نمايندگان و صاحبان صنايع، تجارت و كشاورزي بيش از 170 كشور و سازمان طي اجلا س فوق العاده كنفرانس متعهدان تنوع زيستي تنظيم شد و به تصويب رسيد. نهمين اجلا س كميته بين المللي اخلا ق زيستي يونسكو در نوامبر 2002 در مونترال كانادا برگزار شد و اعلا ميه جهاني ژنوم انسان و حقوق بشر در سي و دومين كنفرانس عمومي يونسكو در پاييز سال 2003 به تصويب رسيد. اين اعلا ميه، نياز به تدوين و تعيين قوانيني براي چگونگي كاربرد روش هاي بيولوژي مولكولي، دستكاري هاي ژنتيك و استفاده از سلول هاي بنيادي را به نحوي كه منزلت و حقوق انسان محفوظ بماند، مورد تاكيد قرار داده است و مسووليت اين امر را به كميته بين المللي اخلا ق زيستي محول كرده است.
مشابه سازي و اخلا ق
پيشرفت پروژه هاي ژنوم و گسترش آن به مسايلي همچون تنوع ژنوم انسان، ضرورت توجه خاص و رعايت ملا حظات اخلا قي و اجتماعي در سطح بين المللي را طلب مي كند، براين اساس لا زم است تدابيري اتخاذ شود كه از ناهنجاري ها يا سوء استفاده هاي احتمالي جلوگيري شود. بحث كلونينگ يا مشابه سازي كه در چند سال اخير موجي از نگراني ها را به وجود آورده، مثال عملي است كه بايد جنبه هاي اخلا قي و اجتماعي آن با رويكردهاي بين المللي و ملي مورد بررسي قرار گيرد. سلول ها بنيادي، سلول هاي تمايز يافته اي هستند كه مي توانند به مدت طولا ني تقسيم شده و تحت شرايط خاص فيزيولوژيك يا آزمايشگاهي برخي انواع سلول هاي تخصص يافته را توليد كنند. ضروري است كه در سطح بين المللي با وضع قوانيني از تجاري شدن غير اخلا قي توليد جنين به منظور انجام تحقيقات جلوگيري شود. عده اي از صاحبنظران هم باتوجه به اين خطرات احتمالي و با در نظرگرفتن تعداد زياد جنين هايي كه نابود مي شوند، معتقدند تحقيقات روي سلول هاي بنيادي جنين انسان بايد ممنوع شود.
زيست فن آوري در ايران، اولويت ملي
بدون شك تقويت وپيشرفت زيست فن آوري در ايران يك نياز فوري و واقعي است و آينده كشور ما هم بستگي مستقيمي در رابطه با برخورد مطلوب با صنايع متكي به اين علم دارد. زيست فن آوري در كشورمان و وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري، به عنوان يك اولويت ملي انتخاب شد و سند ملي زيست فن آوري كه نتيجه تلا ش نزديك به 200 نفر ازمتخصصان و مديران مرتبط با موضوع است به تدوين و تصويب هيات دولت رسيد. به منظور گسترش اخلا ق در علوم و فن آوري و استفاده از گنجينه عظيم فرهنگ ملي و آموزه هاي علمي، انجمني با عنوان انجمن ايراني اخلا ق در علوم و فن آوري در سال 83 تاسيس شد كه هدف از ايجاد آن پيشبرد و ارتقاي اخلا ق در علوم و فن آوري و بهبود بخشيدن به امور آموزشي و پژوهشي در زمينه هاي اخلا ق درحرفه، اخلا ق و پژوهش، اخلا ق در زمينه هاي تخصصي، اخلا ق و اجتماع و نيز مطالعه و بهره گيري از آموزه هاي ديني و فرهنگ ملي براي تقويت اخلا ق در علوم و فن آوري است.
همچنين از سوي وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري، پيشنهاد اختصاص جايزه اي به نام ابن سينا در زمينه اخلا ق در علوم و فن آوري به يونسكو داده شد و پس از تصويب در تاريخ 2 مي سال 2004 اين جايزه به خانم مارگارت سامرويل اهدا شد.
دستيابي به زيرساخت هاي علمي و فني كه شرط اول توسعه و بيرون آمدن از دايره عقب ماندگي هاست از حقوق اساسي و بنيادي همه انسان ها و ملل تلا شگر است. امروزه پيوند ميان توسعه علمي و توسعه همه جانبه و پايدار، پيوندي معني دار و تعيين كننده است. جهان وقتي از موقعيت هاي تبعيض آميز و هراس انگيز و ناامن به دور مي شود كه در مسير توسعه علمي قرار گيرد.

بارقه اميد در چشم گاندو
با رندگي هاي اخير، رودهاي بلوچستان را پر آب كرده است البته بحران خشكسالي و كم آبي تنها در نقاطي از مناطق استان رفع شده و براي بازگشت اكوسيستم منطقه به حالت اوليه سالها وقت لا زم است
گاندو
براساس يك باور قديمي در بين مردم بلوچ، گاندو محترم شمرده مي شود و در هر بركه اي كه تمساح وجود دارد، آب فراواني نيز هست. اين عقيده عاميانه در بقاي اين گونه نقش بسزايي داشته و باعث شده نسل آن تاكنون حفظ شده و از ميان نرود.
تمساح فقط به هنگام روز براي آفتاب گرفتن روي صخره هاي كنار رودخانه يا ساحل شني بيرون مي آيد و دهان خود را باز نگاه مي دارد تا پرندگان از انگل ها و مانده هاي غذاي لا به لا ي دندان هايش تغذيه كنند. گاندو برخلا ف جثه اش به غذاي زيادي نياز ندارد و شايد در روز حدود نيم كيلوگرم گوشت، او را كفايت كند.گاندوها معمولا  بين 5 تا 10 سالگي بالغ مي شوند، اما تعداد كمي از آنها به سن بلوغ مي رسند؛ پرندگان، شغال و روباه بزرگترين آفت بچه هاي تمساح هستند.

محسن سالاريان-خشكسالي هاي مكرر بقاي تمساح ايراني را به خطر انداخته بود؛ آيا دوران سخت به پايان رسيده است؟
تمساح پوزه كوتاه ايراني يا گاندو، يكي از گونه هاي كمياب و ارزشمند است كه در جنوب شرقي ايران، درتعداد بسيار محدود، زيست مي كند و از نظر بين المللي حايز اهميت است. حفاظت از اين گونه در محيط زيست شكننده اي كه دارد استان سيستان و بلوچستان همواره مورد توجه علا قه مندان وحش و همچنين مايه نگراني آنان بوده و كوشش در جهت احياي زيستگاه آن از عمده وظايف سازمان حفاظت محيط زيست به شمار مي رود. نگراني درباره بقاي نسل تمساح ايراني به ويژه در چند سال گذشته كه خشكسالي هاي مكرر وضع منطقه را دچار فقر كرده و كمبود بارندگي در بركه ها و رودخانه ها باعث افت آب شده بود، به شدت اوج گرفت و حتي بحث هايي در مورد انتقال نمونه هايي از اين گونه به محيط هاي ديگر يا نگهداري در اسارت به منظور تداوم بقاي آن مطرح شد.
اما بارندگي هاي متعدد سال گذشته در استان سيستان و بلوچستان وضع را براي زيست گاندو مناسب تر و بقاي آن را مطمئن تر ساخت. به علا وه به گفته الهام آبتين، يكي از كارشناسان محيط زيست سيستان و بلوچستان، بازندگي هاي اخير باعث جريان و بالا  آمدن آب در بركه ها و رودخانه ها شده و بدين ترتيب زيستگاه تمساح پوزه كوتاه ايراني احيا شده است. البته بحران خشكسالي و كم آبي تنها در نقاطي از مناطق استان رفع شده و براي بازگشت اكوسيستم منطقه به حالت اوليه سالها وقت لا زم است.
حفظ گاندو در بركه هاي مصنوعي
مسوول محيط طبيعي اداره محيط زيست سيستان و بلوچستان در رابطه با چگونگي حفاظت از تمساح پوزه كوتاه در خشكساليهاي اخير و كمبود آب در بركه ها و نبودن زيستگاه طبيعي مناسب براي بقاي اين گونه گفت: در طول دوران خشكسالي كه طبعا باعث از بين رفتن زيستگاه هاي طبيعي اين گونه در رودخانه و بركه ها شده، اداره كل محيط زيست استان با ايجاد بركه  هاي مصنوعي و تغذيه مصنوعي موفق شد از به خطر افتادن نسل اين گونه نادر جلوگيري كند.
وي همچنين خاطر نشان ساخت: پر آب شدن بركه ها موجب ارتقاي  امنيت زيستگاه پوزه كوتاه و كاهش خطرات محيطي غيرطبيعي همچون قرار گرفتن در مسير جاده و ورود به روستا مي شود.
تنها زيستگاه گاندو
منطقه بلوچستان در سيستان و بلوچستان تنها زيستگاه تمساح پوزه كوتاه ايراني است. اين تمساح از خانواده كروكوديل ها (يا تمساح ها) است، خزنده اي بزرگ جثه كه به آساني و با مهارت و سرعت مي تواند در آب شنا كرده و زماني زيرآب به سر برد.اين حيوان در آب شكارگري قهار و نيرومند است و به كمك دندان هاي تيز و بزرگ، پوزه دراز و جثه عظيمش از عهده شكار حيوانات بزرگ بر مي آيد و با چرخاندن بدن خود پس از گير دادن در بدن قرباني، قطعات بزرگي از گوشت او را جدا ساخته و به حلقوم وارد مي سازد. تمساح روي زمين و حركات آهسته اي دارد، اگرچه در هنگام بروز خطر مي تواند جست هاي سريع و بلندي در خشكي بزند و به سرعت خود را به آب برساند. تمساح پوزه كوتاه ايراني در آب هاي شيرين و بخشي از آب شور رودخانه هاي سرباز، باهوكلا ت و كاجو زندگي مي كند. اين تمساح اگرچه با شش تنفس مي كند، اما مي تواند چند ساعت زيرآب بماند. گاندو نام محلي اين تمساح است و به فارسي آن را كروكوديل شادابي نيز مي نامند. گاندو تخمگذار است. مراحل جفت گيري اين گونه اواخر اسفندماه آغاز و تا پايان ارديبهشت ماه ادامه دارد و پس از تخمگذاري در جاهاي امن در كنار رودخانه، تمساح مادر مي كوشد از تخم ها مراقبت كند و آنها را از دستبرد جانوران ديگر محفوظ دارد. معمولا  پس از 65 روز نوزادان تمساح از تخم بيرون مي آيند.تمساح پوزه كوتاه ايراني از طيف غذايي متنوعي استفاده مي كند و با توجه به وجود ماهي، پرندگان و پستانداران اطراف رودخانه معمولا  شب ها به شكار مي پردازد.به گمان كارشناسان محيط زيست در حال حاضر حدود 300 تمساح پوزه كوتاه در زيستگاه هاي بلوچستان زيست مي كنند.
منطقه حفاظت شده گاندو
در سال 1349 بخش شرقي بلوچستان كه رودخانه هاي سرباز كاجو و باهوكلا ت در آن قرار دارد به مساحت 3 هزار و 852 كيلومتر مربع مجزا شد و به نام منطقه حفاظت شده گاندو تغيير نام يافت. گفته مي شود تمساح پوزه كوتاه ايران در مناطقي از هند، پاكستان و برمه نيز زندگي مي كند.

كوتاه
شاهرود جذاب
۵۰۹ پژوهشگر و گردشگر خارجي و داخلي شامل 36 تبعه كشورهاي انگلستان، سوئد، دانمارك، سوئيس، آمريكا، آلمان، اسپانيا و اتريش از منطقه حفاظت شده و پارك ملي توران و پناهگاه حيات وحش خوش ييلا ق شاهرود بازديد كردند.
چشم اندازهاي زيباي طبيعي و تنوع جانوري و گياهي اين مناطق از جمله عوامل جذب گردشگران به اين شهرستان عنوان شده است.وجود انواع كمياب و منحصر به فرد گور خر آسيايي و زاغ بور از جمله گونه هايي است كه در اين منطقه مورد توجه محققان خارجي قرار مي گيرد.
تالا ب ها از 22 تا 90
اطلس مناطق طبيعي تحت نظارت سازمان با مشخصات گونه هاي گياهي و جانوري خرداد امسال منتشر مي شود.
فرهنگ قصرياني، مديركل دفتر زيستگاه ها و امور مناطق سازمان محيط زيست با اعلا م اين خبر كه سطح مناطق تحت نظارت سازمان حفاظت محيط زيست از 5/5 درصد به 7/2 درصد رسيده است، افزود: هم اكنون تعداد مناطق حفاظت شده از 41 منطقه به 90 منطقه افزايش يافته و تعداد تالا ب هاي ارزشمند طبيعي كه در مناطق طبيعي كشور شناسايي و ثبت شده از 22 تالا ب به 90 تالا ب رسيده است.
وي در ادامه تهيه نقشه هاي ماهواره اي را براي كسب اطلا عات دقيق از وضع مناطق طبيعي تحت نظارت سازمان حفاظت محيط زيست از ديگر اقدامات برشمرد.
در اين باره همچنين بايد از طرح سرشماري و شناسايي دقيق پرندگان بومي و مهاجر و جمع آوري اطلا عات دقيق از وضع زيستي پستانداران در حيات وحش گفت كه به زودي اين اطلا عات در كتاب قرمز به دو زبان فارسي و انگليسي چاپ و نشر مي شود.
شكار در شميران ممنوع
هرگونه شكار وحوش وپرندگان و صيد انواع آبزي در اين منطقه ممنوع است.
فيروز اكبري فلا حي، رئيس اداره حفاظت و محيط زيست شميرانات مي گويد: به دليل آغاز فصل تخم ريزي آبزيان و پرندگان و همچنين توليد مثل وحوش، هرگونه شكار حتي با مجوز در منطقه تا اطلا ع بعدي ممنوع است و با متخلفان در اين زمينه به شدت برخورد خواهد شد.
فصل صيد آبزيان با پايان تخم ريزي از حدود 20 روز آينده آغاز خواهد شد و شكار وحوش و پرندگان درمناطق حفاظت شده با مجوز اين اداره از تيرماه آغاز مي شود.
وي از علا قه مندان محيط زيست درخواست كرده در صورت مشاهده هرگونه تخلف در اين زمينه، اداره حفاظت محيط زيست شميرانات را مطلع كنند.
همه چيز ممنوع!
دومين خبرمنع كننده به نفع محيط زيست اين است كه به علت فرا رسيدن فصل زادآوري وحوش در مناطق حفاظت شده استان فارس، بازديد و تفرج در اين مناطق ممنوع است.
انواع قوچ، ميش، بز جبير، گوزن زرد، كل و آهو در روزهاي اخيردر مناطق پارك ملي بمو ، ميانكتل ارژن ، مناطق ني ريز و ساير مناطق حفاظت شده، زادآوري خود را آغاز كرده اند و نيروهاي اجرايي محيط زيست فارس مي كوشند در اين روزها محيطي آرام براي زادآوري وحوش در اين مناطق فراهم كنند؛ ازاين رو از ورود افراد به مناطق يادشده جلوگيري مي شود.
همچنين از افراشتن چادر و اقامت دراماكن ياد شده و ارتفاعات مشرف به اين مناطق تا اطلا ع بعدي جلوگيري مي شود.

مبهوت از حركات شگفت  انگيزدراويش كردستان
032442.jpg
اندي كرشاو از خبرنگاران معروف جهاني است. او در سفري به غرب ايران، پي جوي جاذبه هاي روحي صوفيان كردستان، با جلوه هاي گوناگوني آشنا مي شود. آنچه مي خوانيد خلا صه اي است از گزارش او از اين سفر در نشريه تلگراف.

درباره دراويش بسيار شنيده بودم، به ويژه از صوفيان سنندج در كردستان ايران. اينكه بتوانم با آنان از نزديك آشنا شوم، آرزويي دراز مدت بود كه سرانجام به واقعيت پيوست.
دراويش سنندج بسيار كم مي خورند، بعضي از آنان خرمايي در روز، با اين حساب وقت زيادي دارند كه به انجام مراسم مذهبي و آئين هاي ويژه خود بپردازند. اكنون ما در ميان آنان بوديم و نگاهشان مي كرديم كه چگونه در اتاقي خالي از همه ترئينات، به نيايش مشغول بودند. مردان چهار زانو مقابل ما نشسته بودند، دف مي زدند و ذكر امام علي(ع)، پيشواي شيعيان را به آهنگي خوش تكرار مي كردند.
راهنماي ما مرد مسلط و با اخلا قي است و از من مي خواهد از او در گزارش خود نام نبرم؛ در ميان درويشان شهرت طلبي گناه محسوب مي شود و انسان هرچه مي كند بايد براي خدا و بدون خودنمايي باشد. او سپس براي ما درباره چگونگي پيوستنش به سلك درويشان شرح داد: اينها درويشاني هستند كه وقتي در حالت وجد و سماع در مي آيند، حركاتي بس شگرف از ايشان ديده مي شود. عكس هايي روي ديوار است كه درويشان را در حالي كه شمشيري در پهلو، خنجري در سر يا سيخ بلندي در گردنشان فرو رفته نشان مي دهد. هيچ خوني به دليل برخي مهارت ها ديده نمي شود و حالت سماع و وجد به وجود مي آيد.
آنان مي گويند در حالت سماع چنان از خود بي خود مي شوند كه چون شيخ خنجر يا شمشير را در بدنشان فرو مي سازد، هيچ دردي حس نمي كنند و مدتي هم با وجود آن شيء در بدن به سماع ادامه مي دهند. آخر كار شيخ (يا مرشد) آن را از بدنشان بيرون مي كشد و زخم به سرعت خوب مي شود و جز اثر نامحسوسي از آن باقي نمي ماند. البته اين اعمال هميشه انجام نمي شود و گاه در شرايطي خاص يا براي ايجاد باور در يك تازه وارد صورت مي گيرد.
عبدالرحمان يكي از دراويش، در برابر چشمان من ميخي بر بدن خود فرو مي كند: هيچ دردي حس نمي كنم. ما وقتي مبادرت به چنين كارهايي مي كنيم، كاملا  غرق در عالم وجد و بي خويشي هستيم و هيچ چيز حس نمي كنيم.
ديدار از دراويش كردستان يكي از عجيب ترين و جذاب ترين تجربه هاي من در طول زندگي خبرنگاري ام بوده است؛ اينكه انسان داراي چه قدرت هاي خارق العاده اي است و چگونه مي تواند اين قدرت ها را در نزديك ساختن و پيوند خويش با درون خويش به كار گيرد، از همه دنيا و آنچه در او هست بگذرد و وارد جهاني سراسر عشق و شور و جذبه شود.

يادداشت
سهم نسلي كه مي  آيد؟
حميد ذاكري-صدور پروانه براي برداشت 750 هزار متر مكعب چوب از جنگل هاي شمال در سال كاري 83-84 نشان دهنده 23 درصد كاهش نسبت به سال گذشته است. سال گذشته حدود 980 هزار مترمكعب چوب از جنگل هاي شمال برداشت شده بود.
اين خبر اگرچه در محافل زيست محيطي و علا قه مند به سلا مت و حفظ جنگل ها با خوشبيني نسبت به عملكرد سازمان جنگل ها و مراتع تلقي شد، اما بي شك درد و داغ نشسته بر زيستگاه هاي سبز، اين زمردهاي محدود و معدود طبيعت ايران را هيچ نمي كاهد.
جنگل هاي ايران در 25 سال پيش حدود 30 ميليون هكتار بود كه امروز حدود 10درصد آن باقي مانده است.
قاسم زاده مديركل دفتر فني جنگلداري سازمان جنگل ها، در رابطه با فعاليت هاي اقتصادي بخش جنگل ها در اين سازمان مي گويد: از مجموع 1/8 ميليون هكتار وسعت جنگل هاي شمال تاكنون براي 1/3 ميليون هكتار طرح هاي جنگلداري تهيه شده و در يك ميليون هكتار از اين عرصه ها عمليات اجرايي طرح در حال اجراست. از مجموع 48 مجري طرح هاي جنگلداري در جنگل هاي شمال، 8 شركت دولتي، 22شركت خصوصي و 18 شركت تعاوني جنگل نشين است.
اين آمار رسمي است. در شمال 1/8 ميليون هكتار جنگل باقيمانده، يعني رقمي بسيار اندك در برابر مساحت يك ميليون و 648 هزار كيلومتر مربعي كشور و اگر با كشورهايي چون كانادا، سوئد و ديگر كشورهاي اروپايي در مقام مقايسه برآييم، اين مقدار جنگل يعني هيچ.
امسال هم 750 هزار مترمكعب برداشت چوب به صورت قانوني از جنگل هاي كشور انجام مي گيرد و واقعا اگر خيلي خوشبينانه نگاه كنيم، سهم برداشت چوب قاچاق و صدمات زيست محيطي برجنگل هاي ما در اين سال چقدر خواهد بود؟ بيشتر يا كمتر از مقدار مجاز فوق الذكر؟
جنگل هاي شمال با گذشت قرن هاي متمادي به مرحله كنوني رسيده و هر متر مربع آن كه نابود شود به هيچ وجه بازسازي نخواهد شد. اين جنگل ها به ويژه براي كشور ما كه بياباني است و فضاي سبز در آن بس ارزشمند، حكم ريه و قلب را براي يك انسان دارد. كدام انساني حاضر مي شود بر سر قلب و ريه خود معامله كند؟ با اين شتابي كه در نابودي جنگل ها داريم، سهم نسل آتي مان از درخت و برگ و جنگل چه خواهد بود؟
يكي از كارشناسان طبيعت چندي پيش پرسش جالبي را مطرح كرد. او پرسيد، به راستي در ازاي اين درختان گرانبها (چندان گرانبها كه نمي توان آن را قيمتگذاري كرد) كه قطع مي كنيم چه به دست مي آوريم؟ درختان جنگل را مي بريم كه از آن كاغذ بسازيم؟ ريه هاي كشور را تكه تكه مي كنيم تا مبل و صندلي درست كنيم؟ آيا بهتر و به صرفه تر نيست كه چوب مورد نياز خود را از كشورهايي كه جنگل هاي مصنوعي فراوان و چوب بدون ضرر براي طبيعت دارند وارد كنيم يا حتي در مواردي مثل كاغذسازي، كاغذ مورد نياز خود را مستقيما از كشورهاي صاحب اين صنعت تهيه كنيم؟
درختان كهنسال، اين ارجمندان خاك، تناوراني كه بيش از يك قرن تن به آفتاب و ريشه به آب سپرده اند و بي شمار بهار و تابستان و پاييز و زمستان از سرگذرانده اند تا كم كم باليده و بدين قامت رسيده اند، زير يورش اره هاي برقي ناله كنان فرو مي افتند و در برابر آز انسان كمر تا مي كنند. هر يك از آنان كه مي روند، يك ضربه بر طبيعت ما فرو مي آيد و يك گام به نابودي نزديكتر مي شود. به گمان من بايد در رابطه با قطع جنگل بيش از اين انديشه كنيم. شايد صلا ح در اين باشد كه نه تنها قطع درختان قديمي به كلي موقوف شود، بلكه كاشت درختان جديد و احداث جنگل هاي مصنوعي وسيع، در سطح يك طرح بزرگ ملي، در دستور كار جدي قرار گيرد.

خانواده خفاش هاي بيني برگه اي
EAIREDISOPPIH
خفاش بيني برگه اي سهدندانه:Asellia tridens
راسته خفاش ها:Chiroptera 
رده پستانداران :Mammals
032445.jpg
گوش ها نسبتا بزرگ و فاقد گوشك است. قسمت پايين برگه بيني صاف، ولي در بالا  نيشتر سه دندانه است. دم به وسيله پرده دمي پوشيده مي شود، ولي نوك آن بيرون است رنگ بدن از زرد متمايل به خاكستري تا قهوه اي روشن است. طول سر و تنه 5 تا۶ سانتيمتر است و بيشتر در غارها، ساختمان هاي قديمي، قنات ها و ديگر مناطق تاريك واقع در نواحي گرم وخشك با بوته زارها و درختان پراكنده زندگي مي كند. در ايران از مناطق جنوبي كشور، از سيستان و بلوچستان تا كرمان، فارس و دهلران گزارش شده است.
بيشتر در اواخر غروب در ارتفاع كم شروع به پرواز مي كنند. حالت پروازشان شبيه پروانه است و در دسته هاي بزرگ زندگي مي كنند. از ديگر خصوصيات اين خفاش اطلا ع زيادي در دست نيست.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   طهرانشهر  |
|  محيط زيست  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |