حادثه ديدگان انفجار افسريه هنوز بي خانمان هستند
درجست و جوي آشيان از دست رفته
هر يك از شركت هاي آب و فاضلاب و گاز تهران موظف به پرداخت مبلغ 500 ميليون ريال به اشخاص خسارت ديده شده اند. اما آيا اين مبلغ كه به مصرف خسارات جزئي رسيده است، مي تواند پاسخگوي شهروندان باشد؟
استفاده غيراصولي از بيل هاي مكانيكي در عمليات حفاري خيابان هاي سطح شهر كه تاكنون حوادث اسفباري را رقم زده است. در سال 1383 برخورد ابزارآلات مكانيكي با لوله هاي گازي كه از زير تمام خيابان هاي شهر مي گذرند موجب بروز 6 انفجار در تهران شد. يكي از شديدترين اين انفجارها كه 13 كشته و زخمي بر جاي گذاشت دي ماه سال گذشته در منطقه 15 شهرداري تهران، در محله افسريه رخ داد. دي ماه سال گذشته يعني چيزي حدود 6 ماه پيش، هنگامي كه كارگران مشغول كار با بيل هاي مكانيكي در اين منطقه بودند، لوله اصلي گاز آسيب ديد و در نتيجه نشت گاز، انفجاري مهيب رخ داد.
ساعت 23:22 شب مردم ناگهان صداي وحشت آور انفجار را شنيدند و سپس ديوار خانه هاي خود را ديدند كه شكاف برمي دارد. در يك لحظه آشيانه چند خانواده ساكن در اين منطقه از هم مي پاشد. شدت انفجار به حدي است كه شيشه هاي منازل مسكوني مردم را تا شعاع 300 متري مي شكند. اما چرا چنين حادثه اي رخ مي دهد؟ هر كس چيزي مي گويد؛ بي احتياطي پيمانكاران و كارگران، بي توجهي آنها به تذكرات و هشدارهاي ايمني، نبوديك نقشه مدون از شبكه سوخت رساني و ناهماهنگي ميان مسئولان سازمان هاي مختلف از جمله دلايلي است كه به هنگام ريشه يابي وقوع چنين حادثه اي برشمرده مي شود.
در اين حادثه چندين منزل مسكوني، مغازه و محل كسب ساكنان محله بشدت تخريب شد. علاوه بر اين، پرتاب شدن سنگ نماي ساختمان ها روي خودروهاي پارك شده يا در حال عبور نيز خسارات فراواني را بر جاي گذاشت و در مجموع چيزي در حدود 5 ميليارد ريال خسارت به دنبال اين حادثه برآورد شد. 4 كشته، 9 مجروح و تعدادي خانواده بي سرپناه حاصل تساهل و بي احتياطي مسئولان در منطقه افسريه است و اكنون پس از گذشت 6 ماه، هنوز پيگيري هاي عده اي از شهروندان كه منزل مسكوني خود را از دست داده اند به جايي نرسيده است. هنوز كارشناسان در حال بررسي، تشكيل جلسات و مطالعه بيشتر هستند و هنوز پرونده اين حادثه تاسف بار باز است.
مردم چه مي گويند؟
رحيم شبستري، خواربار فروش كوچه سي ام است، كوچه شهيد حسن بازدار. شبستري خانه و مغازه خود را در حادثه انفجار از دست داده است. اين شهروند شب حادثه را بخوبي به ياد مي آورد: فشار آب خانه همسايه ما مدتي بود كه كم شده بود. به سازمان آب مراجعه كردند و بعد از مرحله اول كه رسيدگي كردند با بيل مكانيكي كوچه را كندند تا مشكل را حل كنند.
من داشتم در خانه يك لقمه شام مي خوردم. صداي بيل مكانيكي همچنان مي آمد. ظاهرا لوله آب را پيدا نكرده بودند. كمي آن طرف تر را هم كندند و به لوله گاز ترك خورده برخوردند. با سازمان گاز تماس گرفتند تا گاز منطقه را ببندند.
اما در پياده رو شير گاز وجود نداشت و مامور اداره گاز هم نمي خواست شير گاز كل كوچه را ببندد.
نشتي لوله گاز تا 10 شب ادامه پيدا كرد. بوي گاز داشت مردم را خفه مي كرد. ساعت 10:18 بود كه صداي وحشتناكي توي خانه پيچيد و ناگهان تمام خانه را به هم ريخت. ما منگ بوديم. ناگهان در يك لحظه انگار قيامت شده بود. همه جا آتش گرفت و ما محل كار و زندگيمان را از دست داديم.
حالا 6 ماه است كه شهروندان اين منطقه بي خانمان شده اند. عده اي از خانواد ه هاي آسيب ديده اثاثيه و اموال باقي مانده خود را به منزل آشنايان و بستگان شان منتقل كردند و عده اي ديگر نيز اسباب و اثاثيه خود را به نزديك ترين مدرسه منطقه انتقال دادند.
ساكنان محله در تمام اين دوران پيگير مسائل حقوقي خود بوده اند. آنها به فرمانداري، شركت آب و فاضلاب، شركت گاز، مجمع تشخيص مصلحت نظام و بيت رهبري شكايت برده اند اما هنوز پرونده حادثه افسريه در شعبه دوم بازپرسي دادگستري مفتوح است.
رحيم شبستري مي گويد: ما به دادگاه حل اختلاف مراجعه كرديم. خانه مان را از دست داده ايم؛ خانه اي كه در 2 طبقه آن 2 خانواده زندگي مي كردند، اما شهرداري مي گويد اين موضوع مربوط به ما نيست. از جاهاي ديگر هم كه جواب نگرفته ايم. من 6 بچه دارم و حالا مستاجرم. محل درآمد ديگري هم به جز مغازه از دست رفته ام ندارم. حالا شما روي زمين و خدا هم در آسمان، بگوييد ما بايد چه كنيم؟
باز هم تشريفات قانوني
ظاهرا جلسات مسئولان اداره گاز، آب و فاضلاب، نيروي انتظامي، سازمان اطلاعات استان و شهردار منطقه 15 همچنان ادامه دارد و هنوز به نتيجه نهايي نرسيده است. اما عبدالصمد خرمشاهي، وكيل سازمان آب و فاضلاب ضمن تاكيد بر غير عمدي بودن حادثه مي گويد: اين طور نيست كه به مسئله رسيدگي نشده باشد. بحث بسيار تخصصي و فني بوده است و نياز به طي مراحل كارشناسي دارد. چنين حكم هايي معمولا يكي، دو ماهه صادر نمي شوند و در تمام اين مدت هم كارشناسان مشغول كار بوده اند و جلسات متعددي برگزار شده است.
اين حقوقدان تعلل پيش آمده در جريان رسيدگي به وضعيت ساكنان منطقه افسريه را مربوط به سيستم قضائي و تشريفات قانوني مي داند و مي گويد: در بررسي هاي اوليه 20 درصد شركت گاز و 80 درصد سازمان آب مقصر شناخته شدند. اما در مراحل بعدي در تعيين ميزان قصور تجديد نظر شد. آنچه مسلم است كارشناسان سازمان آب در اين مدت شبانه روز مشغول كار بوده اند و كوتاهي از جانب آنها صورت نگرفته است.
به هدف بازگشت وضعيت شهروندان به حالت عادي و رسيدگي به مشكلات آنها هر يك از شركت هاي آب و فاضلاب و گاز تهران موظف به پرداخت مبلغ 500 ميليون ريال به اشخاص خسارت ديده شده اند. اما آيا اين مبلغ كه به مصرف نصب مجدد شيشه ها و برطرف سازي خسارات جزئي رسيده است، مي تواند پاسخگوي شهرونداني باشد كه درصد بزرگي از خانه و زندگي خود را از دست داده اند؟ جريان پاسخگويي تا چه زماني بايد ادامه پيدا كند؟
بازپرس حسين اصغر زاده، بازپرس شعبه دوم دادگستري تهران اما فرصت پاسخگويي به اين سئوال را ندارد. پرونده هاي متعددي زير دست اوست كه بايد به آنها رسيدگي كند.
بازپرس اصغر زاده حتي فرصت ندارد كه سئوالات را در مكالمه تلفني پاسخ دهد. او مي گويد: شما خبرهايتان را منتشر كنيد. ما هم كار خودمان را انجام مي دهيم و بزودي نتايج روشن خواهد شد.
زمستان سرد گذشته و تابستان گرم در راه است. 6 ماه گذشته، اما در منطقه 15 شهر تهران هنوز خانواده هايي كه به دنبال حادثه، از هستي ساقط شده اند، بلاتكليفند. چه كسي پاسخگوست؟
بازپرس اصغر زاده قرار گذاشته بود در يك ديدار كوتاه به جاي گفت و گويي تلفني به سئوالات ما پاسخ گويد اما روزي كه از قبل قرار آن را گذاشته بود در دادسرا حاضر نشد و باز هم همان سئوال بي پاسخ باقي است كه اگر دعواي حقوقي بين دو ارگان و نهاد دولتي به سرانجامي نرسيده چرا تكليف زندگي مردمي كه به دليل سهل انگاري نهادهاي دولتي بي خانمان شده اند به سرانجامي نرسد؟
نگذاريم دوباره اتفاق بيفتد
هر روز در يكي از خيابان هاي پايتخت بيل و كلنگ به دست عده اي است و به جان آسفالت خيابان افتاده اند. شبي، نيمه شبي، روزي يا بعد از ظهري! فرق نمي كندبالاخره اين حفر و اين كندن درآمد زا است زيرا پيمانكاران شركت هاي مختلف از اين راه درآمد كسب مي كنند.
حالا اگر در اين بحبوحه نخواهيم نان عده اي را هم از اين طريق آجر كنيم بايد به نكته هايي توجه كنيم. اين مسئله وقايع تلخ ديگري را هم مي تواندرقم بزند؛ وقايعي از جنس بي خانمان شدن خانواده هايي چون آنها كه در افسريه بي خانمان شدند.
فقط كافي است نقشه اي جامع از لوله كشي ها، برق كشي و... در اين شهر تهيه شود، يا دست كم چند نهاد بسيج شوند و محورهاي خطرناك را گمانه زني كنند.
كار ديگري هم مي شود كرد؛ به هنگام گودبرداري مجوز حفر داده شود تا كار گمانه زني انجام گيرد. اگر بازپرس اصغرزاده به درستي به اين پيشنهاد توجه كند مي تواند سنگ بناي روش بهتري را براي اين قبيل حفاري ها بگذارد.
|