امنيت قضائي قشر آسيب پذير وطني در راه است
تكه هاي گمشده يك پازل
تهران ما با همه مظاهر مدرن اش ، هنوز شاهد زندگي به شيوه حاشيه نشيني در نقاطي همچون ده ونك ، حاشيه بزرگراه امام علي (ع)، حاشيه بزرگراه شهيد چمران ، امامزاده قاسم ، حاشيه راه آهن ، حاشيه بزرگراه صدر ، حاشيه دانشگاه شريف يا بازاراست
پنج تا هفت ميليون جمعيت حاشيه نشين براي كلانشهرهايي كه در امور خود مانده اند و خلاءهاي بسياري را از نظر شهرسازي و امكانات رفاهي تجربه مي كنند، نمي تواند يك فرصت محسوب شود.
در اين ميان كافي است اتفاقي تلخ در ميان اين جمعيت حاشيه نشين روي دهد، چه كسي مي خواهد از آن باخبر شود، مگر صدايش چنان بلند شود كه شهرنشينان مانده در هياهو از آن مطلع شوند.
شايد جرقه اي كه بيجه و همدستش علي باغي زدند، اينك جواب داده و منجر به واكنشي نسبتا خوب در ميان دولتمردان و متوليان شده است. يكي از آثار اين جرقه روز گذشته در سالن همايش هاي صدا و سيما در ميان مديران دستگاه قضائي و ديگر متوليان امور شهري - اجتماعي در همايش حاشيه نشيني و امنيت قضائي متجلي شد.
بالغ بر 800 نفر از قضات، مديران تراز اول وزارتخانه هاي كشور، رفاه و تامين اجتماعي، آموزش و پرورش، وزارت كار و امور اجتماعي، سازمان بهزيستي و نيروي انتظامي در كنار استادان و صاحبنظران علوم اجتماعي و دانشجويان ممتاز رشته هاي مرتبط با وضع حاشيه نشيني گرد هم آمدند تا با همراهي مسئولان مناطق حاشيه نشين در استان تهران نظير ائمه جمعه، مسئولان محله ها و روساي شوراي اسلامي اين مناطق به بررسي موضوع حاشيه نشيني و از همه مهمتر امنيت در آن بپردازند و بتوانند براي آينده اي بهتر، راهكارهايي بينديشند و به كار ببندند.دستور بررسي و تامين امنيت قضائي در برابر حاشيه نشيني را آيت الله هاشمي شاهرودي صادر كرد و باتوجه به حجم وسيع حاشيه نشيني در تهران، پيگيري آن به دادگستري كل استان تهران محول شد.
در اين ميان پيشنهاد محمدرضا وكيليان نماينده سابق مدعي العموم در مجتمع قضائي امام خميني (ره) (پيش از احياي دادسراها) نيز كارگر افتاد و براي يك رسيدگي همه جانبه به اين مهم يعني حاشيه نشيني و امنيت قضائي همايشي ترتيب يافت تا نظرات و پيشنهادات به همراه نقد و همفكري ها به كمك آيند و طرحي متفاوت براي موضوع موردنظر تهيه و تدوين شود.همايش حاشيه نشيني و امنيت قضائي در حالي برگزار شد كه در آستانه هفته قوه قضائيه بيش از 60 مقاله در اين باره به دبير خانه همايش رسيده و در اين ميان 22 مقاله گزينش شده و به عنوان مقالات برگزيده فرصت يافتند تا در يك تصميم گيري كلان براي حاشيه نشيني سهيم شوند.به گفته محمدرضا وكيليان، دبير همايش ياد شده، يكي از مقالات برگزيده درخصوص زنان و معضلات حاشيه نشيني و آثار آن بر زندگي اين قشر از جامعه است.
متاسفانه دو قشر كودكان و زنان، بيشترين آسيب ها را از قبل حاشيه نشيني متحمل مي شوند. اينك برخلاف رويه سابق به نظر مي رسد موضوع يك معضل اجتماعي در دستگاه قضائي متفاوت تر از قبل و با نگاهي كارشناسانه و جامع و همچنين با لحاظ كردن نظرات و عقايد مختلف كارشناسان مورد بررسي قرار گرفته است.
حاشيه اي بر حاشيه نشيني
با پيشنهاد دبير همايش حاشيه نشيني و امنيت قضائي ، دو بخش براي حاشيه اين همايش طراحي و عملياتي شد.
در اين دو بخش ، حاشيه نشيني از زاويه اي ديگر نگريسته شد. بخش اعظم اين حاشيه تحت عنوان زيست حاشيه اي از نگاه عكاسان مطبوعات به تصوير كشيده شد. نمايشگاه زيست حاشيه اي با همكاري چند عكاس حرفه اي مطبوعات به انعكاس مشكلات حاشيه نشيني در كلانشهر تهران اختصاص داشت.
عكس هاي محمدرضا شاهرخي نژاد ، پيمان هوشمندزاده و علي زارع از حاشيه هايي كه در تهران در متن شهر گم شده اند ،حكايت داشته اند.
اين عكس ها از مناطقي همچون حاشيه بزرگراه كردستان ، حوالي محل احداث تونل بزرگراه رسالت يا حاشيه بزرگراه امام علي (ع) تهيه شده است. بخش ديگري از عكس ها از حاشيه بزرگراه چمران ، حد فاصل اين بزرگراه و منطقه سعادت آباد و شهرك غرب در يك دره خبر داده است كه چگونه ما هر روز از كنار آنها مي گذريم و اصلا نمي بينيمشان؛جاهايي كه فقط امكانات اوليه زندگي در آن وجود دارد و از امكانات رفاهي – فرهنگي خبري نيست.
اما اين عكس ها فقط بخشي از حاشيه هايي كه در متن متولد شده اند را به نمايش گذاشته اند. در واقع قريب به 20 قطعه عكس به نمايش درآمده و بخشي از حاشيه نشيني در متن تهران را معرفي كرده است.
تهران نقاط حاشيه اي بسياري در متن خود جاي داده است. بخش ديگر حاشيه اي اين همايش نيز به موضوع حاشيه نشيني در مطبوعات اختصاص دارد كه انعكاسي از تيترهاي اختصاص يافته به موضوع حاشيه نشيني و معضلات ناشي از آن در مطبوعات و خبرگزاري هاست. خبرگزاري هاي مهر ، فارس ، ايسنا ، ايلنا و ايرنا به همراه گزارش هايي از روزنامه هاي همشهري ، ايران ، كيهان و ... و برخي مجلات ماهانه براي اين بخش كوچك مدنظر قرار گرفته اند.
در واقع اين دو بخش و بويژه عكس ها براي لمس بهتر موضوع اين همايش كمك خوبي به حاضران بود. بافت شناسي ، مشاغل متولد شده در حاشيه ها و تضاد آن با توسعه شهري در اين بخش تصويري به نمايش درآمده است.
حاشيه اي در متن
شايد اين تصور به وجود آيد كه چرا با وجود زندگي عده اي با درآمد ضعيف در ميان محدوده اي كه بافتي متفاوت دارد ،مخالفت مي شود.
نگراني از اين همزيستي به دليل آسيب پذيري قشر مرفه است يا نگراني از متحمل شدن بخشي از خسارات از سوي قشر متوسط؟
قطعا هدف از پرداختن به موضوع حاشيه نشيني در متن اين نيست كه ساكنان اصلي منطقه اي همچون شمال تهران از خطرات همنشيني با ساكنان آسيب پذير حاشيه زندگي شان درامان بمانند ، اما موضوع اينجاست كه عملا امكانات رفاهي و شهري لازم براي زيستن در مواجهه با اين دو بدرستي تقسيم نمي شود. اين امكانات رفاهي و شهري شامل خيابان هاي تميز و آسفالته ، داشتن فضاي سبز مناسب براي بازي كودكان و تفريح بزرگسالان ، كتابخانه ، فرهنگسرا ، كلوپ هاي اجاره و فروش محصولات فرهنگي و ... است.
از طرف ديگر متولد شدن اين حاشيه در اكثر مواقع ربطي به ساكنان حاشيه ها ندارد. در واقع اين مديريت شهري است كه طرح هاي خود را بدون توجه به تبعات آن عملي مي سازد. نمونه آن را مي توان در حاشيه بزرگراه صدر چه در بخش قلهك و زرگنده و چه در بخش تقاطع خيابان شريعتي به وضوح ديد.
توسعه شبكه بزرگراهي باعث شد تا بزرگراه صدر ، الهيه را به دو بخش تقسيم كند. تخريب خانه هاي اين محدوده ، فضاي بسته جديدي را تعريف كرد كه به دليل كوچك بودن، جا به كساني مي داد كه توان مالي مناسب براي استفاده از يك خانه مناسب در آن بخش را نداشتند ، ولي مي خواستند از امكانات آن محدوده بهره ببرند؛ خانه هايي با اتاق هاي كوچك تودرتو يا اتاق هايي كه با تهيه سرويسي در كنار آن به خانه تبديل شدند و به دليل نوع منطقه جغرافيايي عملا نظارتي در آن اعمال نشده است و نمي شود.
تهران ما با همه مظاهر مدرن اش ، هنوز شاهد زندگي به شيوه حاشيه نشيني در نقاطي همچون ده ونك ، حاشيه بزرگراه امام علي (ع)، حاشيه بزرگراه شهيد چمران ، امامزاده قاسم ، حاشيه راه آهن ، حاشيه بزرگراه صدر ، حاشيه دانشگاه شريف يا بازار تهران و نظاير آن است.
بدين ترتيب واضح است كه چند عامل را در متولد شدن اين حاشيه ها مي توان برشمرد؛ نخست عدم توزيع عادلانه امكانات رفاهي – شهري كه سبب هجوم اقشار ضعيف به نقاط بدون تعريف محله هاي مرفه مي شود. مثلا ده ونك كه منطقه اي متوسط يا مرفه نشين است ، در حاشيه خود - جايي كه از غرب به بزرگراه شهيد چمران محدود مي شود - در پي ساخت و سازهاي جديد و تبديل كوچه باغ ها به آپارتمان ، جاي خود را به يك زندگي بدون هويت و ناآشنا با هويت جديد ده ونك داده است.
ديگر عامل موثر در اين تولد شوم ، همان بحث توسعه ناموزون شهري است. وقتي كه طرحي در شهرداري براي اجرا به تصويب مي رسد ، همواره بدون توجه به آسيب هاي منفي آن بر شهروندان فقط به ظاهر موجه اش توجه مي شود. در اينكه ساخت بزرگراه مي تواند موثر باشد ، شكي نيست ، اما اينكه چه بلايي بر سر ساكنان منطقه پذيراي بزرگراه مي آيد ، در هيچ طرحي مورد توجه قرار نگرفته و نمي گيرد. حال كه وضع حاشيه نشيني و اثرات آن مورد توجه قرار گرفته ، مي توان اميدوار بود با برگزاري همايش ها يا جلساتي مستمر همچون همايش اخير قوه قضائيه درباره امنيت قضائي از بسياري تبعات منفي كاست. اين عدم جامع نگري سبب شده تا علاوه بر حاشيه هاي در متن ، دو تا سه ميليون جمعيت شناور هم به كمك اين وضع آشفته بيايد و فرصت هاي نقض قانون و عرف اجتماعي را رقم بزند.
سردار مرتضي طلايي در وصف اين واقعه مي گويد: نكته اي كه بايد به آن اشاره كنم ، اينكه در متن تهران شاهد محله هايي هستيم كه تاثيرمنفي همانند حاشيه نشيني دارند و ما نمي توانيم از آن غفلت كنيم. اين محله ها يا مناطق ، تاثير منفي دارند و تاثير آن كمتر از تاثير منفي حاشيه نشيني نيست. در نزديكي دانشگاه شريف يا بازار ، نمونه هايي از اين دست هستند. ساكنان اين مناطق تعلق خاطر به زندگي شهري ندارند و همبستگي موردنظر در آن و در نتيجه يك زندگي درون گروهي با مشكلات گوناگون براي شهروندان معضلاتي مثل مواد مخدر و مسائل اخلاقي را رقم مي زند.
نكته حائز اهميت آنكه چون اكثر اين نوع حاشيه نشينان به طور غير مجاز و با تخلف از قوانين شهرسازي و شهرداري عمل كرده و دست به ساخت و ساز زده اند ، كمتر از وضع خود شكايت مي كنند و همين عدم اعتراض ، به پنهان ماندن آنان انجاميده است.
|