... و دوباره اين جذام كهنه
|
|
در بين بيماري هاي باستاني، يكي از قديمي ترين و معروف ترين آنها، بيماري جذام است كه در عامه مردم ايران به آن خوره مي گويند. جذام (Leprosy)، يك بيماري سيستميك مزمن و مخصوص انسان است كه اغلب با ضايعات پوستي يا نقاط فاقد حس مشخص مي شود. منشا اين بيماري را مي توان با پيدايش انسان هاي اوليه هم زمان دانست. به دشواري مي توان مبدا بيماري جذام را مشخص كرد. چيني ها از 500 سال قبل از ميلاد مسيح اين بيماري را مي شناختند. اين بيماري 1350 سال قبل از ميلاد مسيح در مصر باستان شرح داده شد كه قديمي ترين توصيف اين بيماري به شمار مي رود. در ترجمه نوشته هاي مذهبي يهودي به زبان يوناني، 150 سال قبل از ميلاد مسيح، واژه لپره (Leprae) به كار برده شده است. اگر فيلم بن هور، ساخته عظيم ويليام وايلر را به خاطر داشته باشيد، مادر و خواهر بن هور به دليل ابتلا به جذام طرد و به دره جذامي ها منتقل مي شوند تا در انتهاي فيلم با معجزه اي الهي، بيماري شان شفا يابد. در گذشته - و شايد همين امروز هم - متاسفانه جذامي ها مطرود جامعه محسوب مي شدند و خيلي سريع آنها را از اجتماع طرد مي كردند. براي جذامي ها همواره محل هاي زندگي خاصي در نظر گرفته مي شد و شايد خودشان هم ترجيح مي دادند كه با آن چهره هاي از ريخت افتاده در جامعه ظاهر نشوند.
سال 1874 هانسن، پزشك نروژي 9 سال قبل از اينكه رابرت كخ، باسيل سل را كشف كند، عامل بيماري جذام را در ضايعات برآمده بدن يك بيمار جذامي يافته و اين باكتري را به عنوان نخستين باكتري آسيب رسان در تاريخ علم پزشكي شرح داد. به رغم مخالفت هاي بسيار، هانسن ثابت كرد كه اين بيماري مسري است، گرچه صفات مشخصه و شباهت آن به باسيل سل تا چندين سال بعد ناشناخته باقي ماند. عامل بيماري جذام يا مايكو باكتريوم لپره، فقط براي انسان بيماري زا بوده و هنوز گزارش علمي مستدلي از ابتلاي حيوانات به اين بيماري وجود ندارد. دوره نهفتگي اين بيماري از چند ماه تا چندين سال متغير است و حتي به 40 سال هم مي رسد، ولي به طور متوسط اين دوره دو تا چهار سال است. سير بيماري مزمن بوده، شروع آن بسيار آرام و به آهستگي صورت مي گيرد. راه سرايت بيماري بدرستي مشخص نيست، ولي به احتمال قوي از راه دستگاه تنفسي فوقاني (مخاط بيني) و خراش پوست صورت مي گيرد و نياز به تماس نزديك و طولاني دارد. احتمال دارد حشرات نيز در سرايت آن دخالت داشته باشند. شير مادران جذامي نيز حاوي مقدار زيادي باكتري است كه مي تواند باعث انتقال آن شود. ضايعات اوليه در نسوج سرد و سطحي بدن، خصوصا پوست، اعصاب سطحي، بيني، حلق، چشم و بيضه بيشتر ظاهر مي شود. در اين بيماري، اعصاب درگير مي شوند كه حاصل آن بي حسي، كم حسي، زخم هاي خورنده بافت، از بين رفتن استخوان و كوتاه شدن بند انگشتان است. اگر درمان صحيح صورت نگيرد، كانون هاي بيماري جذام، زخم ها و درگيري اعصاب، كاملا چهره و اندام هاي بيمار را از ريخت مي اندازد. براي بيماري جذام طبقه بندي هاي متعددي وجود دارد و بر همين مبنا انواع متفاوتي از ضايعات را مي توان بر حسب نوع بيماري شرح داد.
نكته جالب اينكه عامل بيماري يعني مايكو باكتريوم لپره، اصولا عفونت زايي كمي دارد و حتي در مناطق آلوده، اكثر افراد هرگز تظاهرات باليني نشان نخواهند داد و تعدادي نيز تنها به يك ضايعه موضعي مبتلا مي شوند كه خود به خود بهبود مي يابد. اين مسئله نشان مي دهد كه تنها گروهي به اين بيماري مبتلا مي شوند كه به طريقي دچار ضعف يا اختلال در سيستم ايمني باشند.
قبلا براي درمان جذام از روغن شولموگرا استفاده مي شد كه سالهاست مورد استفاده قرار نمي گيرد. در حال حاضر از انواع دارويي سولفون ها در كنار آنتي بيوتيك هاي ديگر براي درمان جذام استفاده مي شود. در برخي موارد جراحي نيز براي درمان و نوتواني بيماران جذامي مفيد است. فيزيوتراپي و ورزش نيز براي بازگشت عملكرد اندام ها ضروري است. به طور كلي بدون توجه به داروي مصرف شده، سه مرحله درماني براي بيماران جذامي وجود دارد كه بسته به توان بدني بيمار و نوع دارو از پنج تا 10 سال متفاوت خواهد بود.
بد نيست بدانيد كه كانون اصلي اين بيماري در مركز و شمال آفريقا بوده و در قرون وسطي به آسيا و اروپا گسترش يافته است. در قرن 14 و 15 اين بيماري از اروپا به نيمكره شرقي رسيده و در حال حاضر اكثر نقاط جهان تا حدودي آلوده هستند. در حال حاضر بيشتر موارد جذام مثل بسياري بيماري هاي ديگر در آفريقا ديده مي شود. در ايران نيز تعداد قابل توجهي جذامي وجود دارد كه در مراكز خاص مربوط به اين بيماري زندگي كرده و تحت درمان قرار مي گيرند.
|