تعادل در تركيب جنسيتي بزهكاران
|
|
برديا ارسطو
با توجه به اينكه كودكان از والدين خود الگو برداري مي كنند بنابراين ارتكاب جرائم از سوي اعضاي خانواده بخصوص والدين براي يك نوجوان يك الگو محسوب مي شود و سعي در تكرار مجدد آن دارد
انتشار خبر دستگيري مادر و دختري كه به ده ها فقره سرقت حرفه اي اعتراف كرده اند و بررسي ماجراهاي مشابه، نشان از آن دارد كه موضوع زنانه شدن جرائم به نوعي در حال رشد و توسعه است.
زنانه شدن جرائم چندي قبل از سوي صاحبنظران، بويژه سردار دكتر توحيد عبدي، سرپرست معاونت اجتماعي نيروي انتظامي به عنوان يك پديده نگران كننده مطرح شد. اين در حالي است كه به نظر مي رسد، پديده وقوع جرم در ميان زنان بيش از آنكه به بسترهاي اجتماعي مرتبط باشد، به بسترهاي اقتصادي بستگي دارد.
اين فرضيه در حالي روي مي دهد كه اخبار منتشره نيز نشان از آن دارد كه زنان بيشتر كيف زني، سرقت و جرائمي از اين دست مرتكب مي شوند!
۴۶ سرقت براي بررسي يك پديده
خبرگزاري دانشجويان ايران، گزارشي درباره دستگيري مادر و دختري منتشر كرده كه پليس آنها را پس از ارتكاب 46 فقره سرقت شناسايي و دستگير كرده است.
اين مادر و دختر در پي شكايت هايي به كلانتري 116 مولوي، رديابي و پس از شناسايي به دليل مشابهت هايي در نوع ارتكاب جرم و طرح شكاياتي در پليس آگاهي تحويل ماموران پايگاه هفتم پليس آگاهي شدند، اما حين تحقيقات اين زن كه خود را اكرم معرفي كرده بود با وثيقه 2ميليون توماني، آزاد شد، ولي به موقع احضار مراجعه نكرد و همين باعث شد تا پليس با جلب او دريابد كه وي از سارقان حرفه اي بوده است. تاكنون 16 نفر از مالباختگان اين دو سارق را شناسايي كرده اند و خود و دخترش نيز به 46 فقره سرقت معترف شده اند.
اين تنها ماجراي ارتكاب جرم به وسيله زنان نبوده است. مدتي قبل پليس آگاهي تهران، مادربزرگ، مادر و نوه اي را دستگير كرد كه در اتوبوس هاي تهران و در مسيرهاي مختلف دست به كيف قاپي و سرقت مي زدند.
بررسي جرائم زنان نشان مي دهد كه مي توان اين بزهكاري را به چند گروه عمده تقسيم كرد:همسركشي، جرائم ضد اخلاقي و عفت عمومي و جرائم مالي – اقتصادي. بحث همسركشي كه واضح و روشن است، چرا كه موضوع همسركشي كاملا بستري اجتماعي داشته و آمارها نيز اين فرض را اثبات مي كند، اما دو مسئله جرائم ضد عفت عمومي و جرائم مالي – اقتصادي نظير سرقت يا آدم ربايي هر دو بستري اقتصادي دارد.
نبود بيمه اجتماعي مناسب و موثر نبودن حمايت هاي نهادهايي چون سازمان بهزيستي تا آنجاست كه مستمري هر فرد تحت پوشش بين 10 تا 15 هزار تومان در ماه تعريف مي شود. موضوع زنان خودسرپرست و زنان سرپرست خانوار موضوعي است كه بدرستي و بر اساس واقعيات اجتماعي ساماندهي شده است.
اين وضع سبب شده تا سردار توحيد عبدي در تحليل زنانه شدن جرم بگويد: در سالهاي اخير كشور با رشد حضور زنان در موسسات آموزشي و بعضا رشد هزار برابري آن در 25 سال اخير مواجه بوده كه طبق برآورد هيات دولت در پنج سال آينده با خيل عظيم زنان تحصيلكرده بيكار مواجه خواهيم بود.
سردار عبدي در تشريح نظر خود در ميزگردي كه دكتر معتمدي، مدير كل دفتر آسيب ديدگان بهزيستي، دكتر علم الهدايي معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي و چند تن ديگر حضور داشته اند گفته است: طي سالهاي اخير ميزان تركيب جنسيتي زندانيان با گذشته قابل مقايسه نيست، چنانچه در برخي جرائم در سالهاي اخير 8 تا 10 درصد زنان هم بزه ديده اند و هم بزهكار شده اند.
آثار يك پديده و اصلي فراموش شده
مدير كانون اصلاح و تربيت در گفت و گو با خبرگزاري مهر، اعلام كرده بود 20 درصد جوانان بزهكار در خانواده هاي سوءسابقه دار زندگي مي كنند.
منصور مقاره عابد در اينباره افزوده است: با توجه به اينكه كودكان از والدين خود الگو برداري مي كنند بنابراين ارتكاب جرائم از سوي اعضاي خانواده بخصوص والدين براي يك نوجوان يك الگو محسوب مي شود و سعي در تكرار مجدد آن دارد.
وي همچنين تصريح كرده بود: محيط خارج از خانه با وجود اينكه مي تواند عاملي در بزهكاري نوجوانان و جوانان باشد، اما امروز محيط خانواده نيز نقش بسزايي در بزهكاري قشر جوان دارد.
با اين اوصاف و با توجه به شرايط موجود تصور كنيد در فضاي كنوني جامعه اگر زنان و دختران به عنوان مادران به ارتكاب بزه روي آورند چه اتفاقي به پديدار شدن نزديك مي شود.
بايد به اين تصور بيفزاييم كه در دهه اخير پدران بشدت خود را سرگرم شغل هاي دوم و سوم كرده اند و عملا با اين پديده حضور كمتري نسبت به مادران در تربيت فرزندان بازي مي كنند.
حال اگر در اين شرايط مادران آسيب پذيرتر شوند يا مادران به سبب ناچاري هاي مالي – اقتصادي رو به رفتار خلاف قانون و بعضا مجرمانه آورند به عبارتي بايد فاتحه نسل بعد را خواند!
اين در حالي است كه طبق اصل بيست و يكم قانون اساسي در پنج بند حمايت ويژه از زنان به همين دلايل يعني جلوگيري از آسيب پذيري و رويدادهاي تلخ تدارك ديده شده است.
در اصل 21 قانون اساسي آمده است: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين كند و امور زير را انجام دهد: 1) ايجاد زمينه هاي مساعد براي رشد شخصيت زن و احياي حقوق مادي و معنوي او. 2) حمايت مادران بخصوص در دوران بارداري و حضانت فرزند و حمايت از كودكان بي سرپرست. 3) ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقاي خانواده. 4) ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بي سرپرست. 5) اعطاي قيموميت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعي.
با اين وصف به نظر مي رسد بتازگي و در سالهاي 82 و 83 بحث بيمه زنان خود سرپرست، زنان سرپرست خانوار و ... مطرح شده است و عملا ما حدود 25 سال از اين موضوع غافل بوده ايم.
از طرف ديگر نگاهي به درآمدهاي زنان سرپرست خانوار نشان مي دهد كه آنها در مشاغلي به كار مشغولند كه عموما يا بيمه نيستند يا حقوقي حدود 150 تا 180 هزار تومان دارند. اين درآمد وقتي قابل توجه مي شود كه بدانيم خط فقر در كشور ما 250 هزار تومان براي يك خانواده پنج نفره تعيين شده است.
تعريف ديگري از خط فقر نيز مبلغ 180 هزار تومان را براي خانواده هاي شهري، مرز خط فقر معين كرده بود. بدين ترتيب سئوالي پررنگ مي شود كه در چه شرايطي و تحت چه وضعيتي زنان به سرقت، كيف قاپي و ... رو مي آورند.
اگر بندهاي 4 و 5 اصل 21 بدرستي و طبق شرايط واقعي عمل شده تحقق يا فته بود، اينك كمتر شاهد وقايعي از دست خبر منتشر شده ايسنا مي بوديم.
از سوي ديگر به نظر مي رسد با توجه به روحيات زنان اگر اين آرامش نسبي كه در بند 4 اصل 20 قانون اساسي تصريح شده، تحقق مي يافت آنها كمتر به ريسك ارتكاب جرم، تن مي سپردند. در بحث جرائم ضد اخلاق و عفت عمومي نيز عموم كارشناسان تصريح مي كنند اگر اين زنان كار و سرپناهي مي داشتند، وضع آنان غير از اين بود.
|