جيغ و مرگ
آمارهانشان مي دهند كه بيشترين قربانيان خشونت و جنگ در دنيا كودكان هستند. همين آمارها مي گويند وضعيت اسفبار كودكان در جهان سبب شده است تا بسياري از دولت ها برنامه ويژه اي براي حمايت هرچه بيشتر از كودكان تدوين كنند. برنامه هايي كه هر چند نتوانسته اند معضل كودكان را برطرف كنند، اما مي توان دلخوش بود كه گسترش لگام گسيخته رواج خشونت را مهار كرده اند.
ربودن كودك
در ميان جرم هايي كه عليه كودكان رواج دارد، كودك ربايي با مقاصد متفاوت در صدر خبرهاي روزانه قرار دارد. دزديدن كودكان به بهانه هاي مختلف از قبيل فروش براي كار اجباري، فحشا يا فروش اعضاي بدن انجام مي شود.
اما بسياري از ربايندگان نيز قصدي جز اخاذي ندارند. ربودن كودكان خانواده هاي ثروتمند يا نسبتا مرفه كه با آرزوي ثروتمند شدن يك شبه انجام مي شود، در بسياري موارد با اعمال خشونت فيزيكي عليه كودكان همراه است.
در يكي از خبرها آمده بود كه آدم ربايان تكه اي از گوش پسربچه ربوده شده را كنده و در پاكتي براي خانواده اش فرستادند، چرا كه تصور مي كردند در پرداخت پول تاخير ايجاد شده است.
در بسياري از اين موارد، خانواده ها به دليل نگراني بيش از حد، مايلند تا هرچه سريع تر بهاي درخواست شده را بپردازند و فرزندشان را پس بگيرند.
هرچنددخالت پليس در ماجراهاي آدم ربايي و انجام عمليات آزادسازي گروگان در بسياري موارد با موفقيت همراه است و غالبا آدم ربايان دستگير مي شوند.
دسته اي از كودك ربايي ها نيز تنها با هدف انتقام گيري انجام مي شود.
اين روزها انتقام جويي نيز يكي از اصلي ترين اهداف براي ربودن كودكان است. اذيت و آزار كودكان كه به بهانه گرفتن انتقام از والدين انجام مي شود، گاه تا تهديد حيات كودك ادامه پيدا مي كند.
به نظر مي رسد كودكان به دليل ناتواني در دفاع از خود، طعمه هاي مناسبي براي اجراي مقاصد شوم گوناگون هستند؛ مقاصدي كه تهديدي براي دنياي كودكي به شمار مي روند و تاثير نامطلوب خود را بر آينده كودكان خواهند گذاشت به قسمي كه بسياري از تبهكاران را افرادي تشكيل مي دهند كه در كودكي مورد آزار قرار گرفته اند. امروزه سازمان هاي دفاع از حقوق كودك سعي دارند تا با ارائه برنامه هاي موثر، كودك آزاري را به حداقل برسانند، هرچند تبهكاران نيز روزبه روز مجهزتر مي شوند.
فيلم هاي پليسي ايراني و الگوسازي موثر
فيلم هاي پليسي، دوستداران بسياري دارد. چه آنها كه به فكر ديدن صحنه هاي هيجاني هستند و چه آنها كه دوست دارند از اين طريق با نكات اجتماعي- پليسي و حتي قانوني آشنا شوند. جالب اينجاست كه به گفته مديرتوليد انجمن سينماي پليس جوان، 70 درصد فيلم هاي جهان در ژانر پليسي ساخته مي شود.
در همين حال نيروي انتظامي هم از سال 1379 و 1380 دست به كار تهيه فيلم هاي پليسي در چارچوب هاي حرفه اي شد.
اينك ناصر باكيده در گفت وگو با سايت اطلاع رساني پليس گفته است: در حال حاضر 25 عنوان فيلم كوتاه با موضوع پليس در دست توليد است كه 8فيلم آن آماده اكران شده است.
مدير توليد انجمن سينماي پليس جوان با اشاره به اينكه بخش عمده اي از توليدات جهاني به سينماي پليسي اختصاص دارد، گفت: فيلم هاي پليسي را حتي مي توان به صورت فيلم كوتاه نيز تهيه كرد.
وي همچنين با اشاره به نقش رسانه، بخصوص تصوير در ايجاد احساس امنيت در جامعه گفت: در فيلم هاي پليسي بايد تحليل هاي مستند بر رويدادهاي اجتماعي داشته باشيم.
چنين رويه اي علاوه بر فرهنگسازي اجتماعي و قانونمداري مي تواند بر اعتلاي جايگاه و عملكرد پليس نيز موثر باشد.
وقتي در كشورهاي پيشرفته، بهترين و حرفه اي ترين بازيگران سينما، نقش پليس هاي موفق و محبوب را ايفا مي كنند چند اثر برمخاطب گذارده مي شود؛ الگوپذيري جامعه بويژه نسل جوان از بازيگران برتر سبب مي شود تا مخاطبان هم رفتار درست را از پليس محبوب خود الگوبرداري كنند و هم به سبب چنين محبوبيتي، جايگاه پليس در اجتماع با ارتقا مواجه شود.
بازيگراني چون آلن دلون، آل پاچينو، كوين كاستنر، ژان رنو و... همگي مردان محبوب سينما هستند كه نقش پليس هاي محبوب را هم ايفا كرده اند.
از طرف ديگر اثرگذاري اين دسته فيلم ها برخود پليس نيز قابل توجه است.
به هر حال ما از سال۱۳۷۸ به بعد با جوان شدن پليس كشورمان روبه رو شده ايم كه اگر الگوهاي مناسب و موثري در آن ارائه نكنيم، نمي توانيم به داشتن پليس خوب اميدوار باشيم.
در هر كاري معمولا يك سري الگوها مطرح مي شوند و پيروان آن راه هم معمولا از آنها تاثير مي پذيرند؛ مثلا در كشتي وجود تختي چنين اثري دارد. حال اگر اين شخصيت ها به عنوان الگوهاي بصري ضمن داستاني جذاب ارائه شوند اثرگذاري آن نيز مضاعف مي شود.