فوتبال واقعا پديده عجيبي است .مربي اي كه تا چندي پيش هدايت تيم ملي ايران و يكي از پرطرفدارترين باشگا ههاي اين كشور را بر عهده داشت، فصل آينده در يك تيم تازه وارد به رقابتهاي ليگ برتر مربيگري خواهد كرد. اما منصور پورحيدري براي گريز از تمام حاشيه هاي فوتبال ايران به شهيد قندي يزد آمده است تا اينكه با گروهي بازيكن مشتاق و جوان در ليگ پنجم به مصاف با ساير رقيبان بپردازد.
پورحيدري در گفت و گو با همشهري در مورد دلايل بازگشت خود به ليگ برتر توضيح مي دهد آن هم در شرايطي كه با خود عهد بسته بود ديگر در ليگ برتر مربيگري نكند.
* آقاي پورحيدري! شما دوباره قرار است در ليگ برتر به مربيگري بپردازيد و در مسابقات امسال، رهبري تيم شهيد قندي يزد را برعهده بگيريد. چطور شد كه اين تيم تازه وارد به ليگ برتر را براي ادامه كار خود برگزيديد؟
- تيم شهيد قندي يزد براي اولين بار است كه در مسابقات ليگ برتر شركت مي كند و تيم نوپا و جواني به شمار مي آيد. حضور من در اين تيم به دليل اين است كه در حال حاضر هيچ حاشيه اي اطراف آن وجود ندارد و گروهي بازيكن جوان و با انگيزه قدم در راه بزرگي گذاشته اند كه جاي تقدير دارد. ضمن اينكه من از امكانات تيم شهيد قندي يزد ديدن كرده ام و بايد بگويم اين تيم در قياس با بسياري از تيم هاي ليگ، وضعيت مطلوب تري دارد.آيا به نظر شما اين موارد براي برعهده گرفتن مسئوليت يك تيم كافي نيست؟ سياست اين تيم تداوم نتايج فصل گذشته در رقابت هاي ليگ دسته اول است و من هم در حد توان خود، اين باشگاه را در راه رسيدن به هدفش كمك خواهم كرد.
* شما در صحبت هايتان بر اين موضوع تأكيد داشتيد كه تيم به دور از حاشيه است. آيا تأكيد شما بر اين موضوع بدين معني نيست كه تيم هاي سابق خود را داراي حاشيه مي ديديد؟
- اجازه بدهيد يك مطلب را صراحتاً به شما بگويم: من نمي خواستم دوباره به ليگ برتر بازگردم و به كار مربيگري بپردازم. اما وقتي به يزد رفتم و اين همه امتياز مثبت در اين تيم مشاهده كردم، تغيير عقيده دادم. همچنين نبايد غافل شد كه تيم شهيد قندي از حمايت طرفداران بسيار برخوردار است و مجموعه اين عوامل، اين تيم را در راهي قرار مي دهد كه مربيگري آن براي من به عنوان يك كار جذاب به شمار بيايد. در فوتبال ما مسائلي وجود دارد كه من نمي توانم و نمي خواهم از آنها پرده بردارم. در بسياري از تيم ها حاشيه حرف اول را مي زند و به همين دليل قصد نداشتم دوباره به فوتبال ليگ برتر بازگردم. در واقع از اين مسائل حاشيه اي به ستوه آمده بودم و به دنبال تيمي بي حاشيه بودم كه شهيد قندي واجد اين ويژگي بود.
* از تيم قبلي خود، صنايع اراك بگوييد. شما با اين تيم موفق شديد حتي با شكست فولاد به جمع ۸ تيم نهايي جام حذفي راه پيدا كنيد، اما به يكباره از اين رقابت  ها كنار كشيديد،چرا و به چه علت؟
- اولاً كناره گيري اين تيم از مسابقات جام حذفي، تصميم مديريت باشگاه بود. گويا طولاني شدن اين مسابقات مديريت را بر آن داشت تا به دليل مسائل اقتصادي از اين رقابت ها كنار بكشد. اما در مورد وضعيت اين تيم بايد بگويم كه صنايع اراك پيشرفت خوبي دارد و آينده روشني را براي اين تيم متصورم. من يك سال تلاش كردم تا اين تيم جا بيفتد و با شناختي كه از اين تيم جوان دارم فكر مي كنم بتواند در آينده به موفقيت هاي چشمگيري دست پيدا كند.
* در خصوص حضور يورگن گده در تيم شهيد قندي يزد توضيح بدهيد. آيا حضور اين مربي مي تواند عامل موفقيت شما در ليگ برتر تلقي شود، كمااينكه گده چندان كارنامه روشني در فوتبال ما ندارد؟
- يورگن گده از فوتبال ايران شناخت كافي دارد و برخلاف تصور شما فكر مي كنم اين مربي بتواند در تيم شهيد قندي يزد منشاء موفقيت باشد. به هر تقدير مسئولان باشگاه هم بر روي اين مربي آلماني نظر مساعدي دارند و اين مهم ترين عامل براي حضور يك مربي در يك تيم به شمار مي آيد. ما نمي توانيم براساس گذشته اين مربي در خصوص وي قضاوت كنيم. من با اين مربي كار كرده ام و توانايي هاي او را مي شناسم. گده را يكي از افرادي بدانيد كه در تيم شهيد قندي يزد نقشي محوري خواهد داشت و اين به همان عواملي بازمي گردد كه به آن اشاره كردم.
* در حال حاضر در فصل نقل و انتقالات به سر مي بريم. آيا تيم شهيد قندي يزد، در اين برهه حساس، فعال خواهد بود و يا قصد دارد با همان نفرات قبلي خود در ليگ برتر حضور يابد؟
- در فصل نقل و انتقالات همواره شايعات بسياري وجود دارد و ما هم از اين قضيه مستثني نيستيم. اما همان گونه كه پيشتر به آن اشاره كردم نقاط مثبت تيم شهيد قندي يزد، جوان بودن اين تيم است. شهيد قندي با جوانان خود به ليگ برتر راه يافته كه موفقيتي بزرگ به شمار مي آيد. هر چند كه شايعاتي وجود دارد مبني بر اينكه فلان بازيكن از يك تيم مشهور به تيم ما مي پيوندد، اما اين خبرها در حد شايعه است. من منكر اين نمي شوم كه در فصل نقل و انتقالات يارگيري خواهيم كرد اما پايه تيم ما بر روي جوانان خواهد بود. ديدگاه جوانگرايي در نزد مديران باشگاه وجود دارد و آنها به اين روش خود ادامه خواهند داد. چنانچه بازيكني هم قرار باشد در شهيد قندي يزد حضور پيدا كند بايد واجد اين شرايط باشد.
* با اين حساب بازيكنان سرشناسي مد نظر شما نمي باشند.
- در حال حاضر يكي از مهاجمان ما به تيم فولاد پيوسته ، اما سياست باشگاه مبني بر اين است كه نفرات برتر خود را حفظ كند. شهيد قندي چند تن از بازيكنان سائوپولو را به خدمت گرفته و قطعاً بازيكنان ديگري را مد نظر دارد. ما در فصل نقل و انتقالات تيم خود را تقويت مي كنيم. با اين حال تيم ما هنوز اين فرصت را دارد تا با دقت نظر بيشتري نفرات خود را برگزيند. تا به حال در بازي هاي تمريني كه برگزار كرده ايم، بعضي از بازيكنان را كه با شرايط تيم مطابقت نداشتند كنار گذاشته ايم. روند تقويت كردن اين تيم با اردوهايي كه برپا مي كنيم ادامه پيدا مي كند. ما قصد داريم در نهايت سه يا چهار بازيكن از ليگ برتر جذب كنيم، اما هنوز نمي توانيم نامي از آنها ببريم. در اين مورد اجازه بدهيد كه با گذشت زمان اسامي اين بازيكنان مشخص شود.
* با توجه به اينكه تيم شهيد قندي يزد اولين فصل حضور در ليگ برتر را تجربه مي كند و بازيكنان اين تيم، با شرايط حاضر در اين سطح از رقابت ها، آشنا نيستند، شما براي اينكه بازيكنان تيمتان به خودباوري لازم برسند چه تدابيري را انديشيده ايد؟
- ما در اين زمينه كارهاي بسياري انجام خواهيم داد كه از جمله مي توان به برگزاري بازي هاي تداركاتي اشاره كرد. ضمن اينكه سعي مي كنيم بازيكناني كه به خدمت مي گيريم ضمن برخورداري از نيروي جواني، از تجربه بالايي هم برخوردار باشند. به طور حتم حضور اين بازيكنان مي تواند مشكلي كه شما از آن ياد كرديد را تا حد بسياري كمرنگ كند. به هر تقدير شهيد قندي يزد براي نخستين بار است كه به مسابقات ليگ برتر راه پيدا مي كند، اما فكر نمي كنم عاملي باشد در جهت اينكه ما نتوانيم به اهداف خود در اين تيم دست پيدا كنيم.
* با اين وصف آيا مي توانيد به هواداران اين تيم قول موفقيت بدهيد؟
- فوتبال را نمي توان پيش بيني كرد و بنابراين نمي توان به كسي قول موفقيت داد، اما مجموعه عوامل مثبتي كه به آن اشاره شد مي تواند به موفقيت اين تيم منجر بشود. من به عملكرد شهيد قندي يزد در رقابت   هاي فصل جاري خوش بين هستم و اميدوارم بازيكنان اين تيم هم تلاش بسياري از خود نشان بدهند تا با پشتوانه هواداران جايگاه خود را در فوتبال ليگ برتر تثبيت كنيم.
* منصور پورحيدري تجربه مربيگري تيم ملي و قهرماني با اين تيم در بازي هاي آسيايي سال ۱۹۹۸ را دارد. ارزيابي شما از عملكرد تيم برانكو چيست و فكر مي كنيد چه كار بايد بكنيم تا در جام جهاني موفق باشيم؟
- نگاه كنيد تيم ملي كشورمان در حال حاضر در بعضي از بازي هاي تداركاتي نتوانسته نتيجه بگيرد اما اگر اين موضوع به شناخت هرچه بيشتر برانكو از نفرات تيم بيانجامد، هيچ اشكالي ندارد. ما براي يك سال آينده بايد بتوانيم برنامه ريزي صحيحي داشته باشيم تا مقابل تيم هاي مطرح جهان كه در جام جهاني حضور پيدا مي كنند، نتايج قابل قبولي كسب كنيم. به هر حال خود برانكو هم به اين موضوع آگاهي دارد كه جام جهاني با مسابقات مقدماتي تفاوت دارد و تيم ها با حداكثر توان در اين رقابت ها شركت مي كنند. به نظر من سرمربي تيم ملي بايد براي حضور هر چه قدرتمند تر در اين رقابت ها، از نيروهاي متخصص، چه داخلي و چه خارجي، مشورت بگيرد. همچنين تيم ملي كشورمان بايد نفرات خود را براي اين رقابت ها تقويت كند و اين موضوع در خصوص كادر فني هم صدق مي كند. به هر تقدير اميدواريم تيم ملي در رقابت هاي جام جهاني كه نمايشگاهي مناسب براي ارائه توانمندي هاي فوتبال كشورمان است، به نتايج قابل قبولي دست پيدا كند.

رضا خسروي
فليكس ماگات در آخرين مصاحبه خود ابراز اميدواري كرده است بتواند در اولين بازي تيم فوتبال بايرن مونيخ در دور جديد رقابت هاي بوندس ليگا از علي كريمي هافبك ايراني تيمش استفاده كند. سرمربي بايرني ها كه به گفته خودش از چندين سال پيش علي كريمي را زير نظر داشته است با آوردن او به بايرن دست به ريسك بزرگي زد. چند ماه پيش درست زماني كه خبر پيوستن بهترين بازيكن آسيا به تيم بايرن منتشر شد بسياري از كارشناسان و علاقمندان به فوتبال در آلمان از اين اقدام ماگات انتقاد كردند كه چرا چنين بازيكني را به خدمت گرفته است. اما ماگات از انتخابش دفاع كرد و مقابل همه اين انتقادات ايستاد.
با انتقال علي كريمي به بايرن مونيخ نه تنها كارشناسان آلماني بلكه بسياري از كارشناسان و صاحبنظران ايراني نيز از اين انتقال ابراز نگراني كردند و به موفقيت ملي پوش كشورمان خوش بين نبودند. اما درخشش كريمي در اولين تمرين بايرن با دادن دو پاس گل و گرفتن يك پنالتي كفه ترازو را به سمت ماگات سنگين كرد. درست پس از اين تمرين بود كه فشار انتقادات به طرز چشمگيري كاهش يافت و كريمي و ماگات با خيالي آسوده تر تمريناتشان را ادامه دادند. بهترين بازيكن سال آسيا در ادامه تمرينات بايرن آنقدر خوب كار كرد كه در اولين بازي رسمي اين تيم در جام اتحاديه از دقيقه ۴۶ وارد زمين شد و هر چند بايرن اين ديدار را با نتيجه ۲ بر۱ به اشتوتگارت باخت، اما كريمي عملكردي قابل قبول داشت و توانست از سوي كارشناسان آلماني نيز نمره قبولي بگيرد.
مرد تكنيكي شماره هشت بايرن به روند موفقيتش ادامه داد و با زدن چند گل در ديدارها ي تداركاتي خود را در بين هواداران و بازيكنان بايرن جا انداخت. او در ديدارهاي تداركاتي مونيخي ها در ژاپن نيز عملكرد قابل قبولي از خود برجاي گذشت و در هر بازي بيشتر از ۴۵ دقيقه در زمين حضور داشت. عملكرد او در اين مدت به گونه اي بود كه فليكس ماگات پس از پايان اردوي تيمش در آسياي دور ابراز اميدواري كرد كه در اولين ديدار رسمي بايرن در رقابت هاي فصل جديد بوندس ليگا از علي كريمي در تركيب اصلي تيمش استفاده كند.
همه اين موفقيت ها در حالي نصيب علي كريمي شد كه كمتر كسي تصور مي كرد او بتواند در اين مدت زمان كوتاه به آنچه مي خواهد برسد. حالا همبازيان و مربيان و كارشناسان آلماني به مرد شماره هشت تيم ملي فوتبال ايران به چشم ديگري نگاه مي كنند و بسيار اميدوارند كه اين بازيكن بتواند در اولين بازي تيمشان به درخشش ادامه دهد و شادي را به اردوي بايرني ها بياورد.
اما اين كه چرا در ابتداي حضور علي كريمي در بايرن كمتر ايراني اي اميدوار بود كه اين بازيكن بتواند به موفقيتي دست يابد به ذهنيت آنها از حضور بازيكناني نظير وحيد هاشميان و علي دايي در بايرن بر مي گشت. اين دو بازيكن مطرح كشورمان در حالي به تيم بايرن پيوستند كه فصل قبل ستاره تيم هاي خود بودند و توانستند با گلزني هايشان توجه سرمربي وقت بايرن را جلب كنند. علي دايي با درخشش در تيم آرمينيابيله فلد مورد توجه بكن بائر و اوتمار هيتسفلد قرار گرفت و به اين تيم محبوب شهر مونيخ پيوست اما بهترين بازيكن آسيا نتوانست در بايرن انتظارات را برآورده كند و فصل بعد راهي تيم هرتابرلين شد. همين ماجرا براي وحيد هاشميان نيز تكرار شد. او كه با زدن ۱۶ گل در تيم بوخوم توانسته بود توجه فليكس ماگات را به خود جلب كند با پيوستنش به اين تيم بسيار اميدوار بود كه بتواند روند گلزني هايش را در بايرن هم ادامه دهد، اما اينگونه نشد و هاشميان هم مثل علي دايي چاره اي جز اين نداشت كه با جدايي از بايرن مسير زندگي ورزشي اش را تغيير دهد و اين فصل پيراهن تيم فوتبال هانوفر را برتن كند.
علي دايي و وحيد هاشميان با حضورشان در بايرن در ارتقاي نام و اعتبار فوتبال ايران تاثير بسزايي داشتند اما اين ذهنيت را بوجود آوردند كه بازيكنان ايراني نمي توانند در تيم بزرگي مثل بايرن مونيخ موفق باشند. اين ذهنيت وظيفه علي كريمي را دو چندان دشوار كرده است و قطعا بر روي بازي او در اولين ديدار رسمي تيمش تاثير خواهد گذاشت. اما او اين شانس را دارد كه با درخشش در بازي هاي تداركاتي و دوستانه اعتماد همبازيان و سرمربي خود را جلب كرده است و اين موفقيت تا حدود بسيار زيادي استرس را از او دور خواهد كرد.
فوتبال علي كريمي كه مبتني بر تكنيك و ظريف كاريست اين مزيت را دارد كه در فوتبال خشك و ماشيني آلمان توجهات زيادي را به خود جلب كند. قطعاً اگر كريمي بتواند در اولين بازي تيمش كه روز جمعه هفته جاري برابر مونشن گلادباخ برگزار مي شود همان كريمي تكنيكي و دريبل زن باشد قطعا آينده خوبي در انتظارش خواهد بود. تماشاگران آلماني در طول سالهاي اخير بازيكنان تكنيكي مثل علي كريمي را در بوندس ليگا كمتر ديده اند و در صورتي كه او بتواند درخشش هميشگي را داشته باشد و دريبل هاي معروف خودش را به نمايش بگذارد بدون شك در همان ديدار اول خود را در دل هواداران بايرن جا خواهد كرد و همين امر سبب خواهد شد او با پشتوانه روحي ايده آل خود را براي ديدارهاي آينده آماده كند.
بهترين بازيكن آسيا كه حالا همه او را در قاره كهن به عنوان جادوگر مي شناسند بسيار اميدوار است كه از روز جمعه زندگي جديدي را در بايرن آغاز كند. اين فصل زندگي كريمي مي تواند بهترين فصل زندگي او در فوتبال باشد چرا كه شرايط سني او اين اجازه را مي دهد كه بتواند با درخشش در بايرن مونيخ به تيم هاي بهتر و رويايي تري راه پيدا كند. فعلاً بايد تا روز جمعه انتظار كشيد و ديد كه آيا علي كريمي مي تواند شروع اميدوار كننده اي داشته باشد يا به سرنوشت دو بازيكن ايراني ديگر بايرن گرفتار خواهد شد.

امير بهادري نژاد
bahadori@hamshahri.org
در فوتبال جهان همواره در مقاطع زماني مختلف،نام برخي از چهره هاي ورزشي با نام باشگاههايي خاص عجين شده است. به عنوان مثال نام «آلكس فرگوسن» سالهاست كه با باشگاه منچستر يونايتد پيوند خورده و يا هر بار كه نام «فرانتس بكن بائر» به ميان مي آيد ناگهان تمام اذهان به سوي باشگاه بايرن مونيخ سوق پيدا مي كند. در ايران نيز چنين مسأله اي صدق مي كند. طرفداران معاصر فوتبال ايران، استقلال را با ناصر حجازي و منصور پورحيدري و پرسپوليس را با علي پروين به رسميت مي شناسند. قاعده كلي اينگونه است كه اين چهره ها كمتر، خارج از تيمي كه به آن وابستگي روحي دارند به فعاليت مي پردازند و ترجيح مي دهند تا پايان دوران مربيگري خود در اين باشگاهها به كار ادامه بدهند. البته اين تصميم منطقي است چون معمولاً كار با بازيكنان سرشناس و باشگاه هاي با امكانات، آسانتر از كار با بازيكنان و باشگاههاي گمنام مي باشد.
اما يكي از مربياني كه پا را فراتر از اين قاعده كلي نهاد و در واقع دست به ريسك زد منصور پورحيدري بود.
پورحيدري پس از اينكه سالها در استقلال به مربيگري پرداخت، شانس خود را در تيم هاي ديگري چون صنعت نفت آبادان و صنايع اراك امتحان كرد. شايد اگر هر مربي ديگري به جاي پورحيدري بود حاضر به پذيرش چنين ريسك بزرگي نمي شد تا اعتبار خود را به خطر بيندازد چون وي قهرماني همراه با تيم ملي در بازي هاي آسيايي ۱۹۹۸ بانكوك را در كارنامه مربيگري اش در سطح بين المللي داشت.
با آنكه برخي از منتقدان، پورحيدري را يك مربي محافظه كار معرفي مي كنند اما بايد شجاعت و ريسك پذيري وي را ستود. به عنوان مثال وي در مقاطعي مربيگري استقلال را( در شرايط بسيار بحراني) پذيرفت كه كمتر كسي او را به انجام چنين كاري توصيه مي كرد. و يا در همين مقطع كنوني كه حاضر شده هدايت تيم تازه وارد شهيد قندي يزد به رقابت هاي ليگ برتر را در فصل آينده بپذيرد. او به خوبي واقف است كه تيم هاي تازه وارد در اولين فصل حضور خود در ليگ برتر با چه مشكلات عديده اي مواجه هستند، اما از كار در اين تيم هراس ندارد.
به هر حال امثال پورحيدري، حجازي و پروين سرمايه هايي هستند كه نبايد آنها را به راحتي و با بهانه هايي همچون جوانگرايي، از استقلال و پرسپوليس حذف كرد. البته مقصود از مطرح كردن اين بحث الزاماً استفاده از آنان در كادر مربيگري نيست بلكه مي توان آنها را در پست هاي مديريتي گمارد، دقيقاً همان كاري كه سالهاست بايرن مونيخ با ستارگاني چون بكن بائر ، رومينيگه و هوينس انجام مي دهد.